
مقاله گناه و مجازات word دارای 80 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله گناه و مجازات word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله گناه و مجازات word
گفتار اول : معاذیر معاف کننده از مجازات
1-مبتنی بودن معاذیر قانونی بر تسهیل کشف جرم
2-قانون مجازات عمومی سابق گاهی و معافیت از مجازات به لحاظ میزان خسارت
3-توبه :
1-3-نقش توبه در جرائم بر ضد اخلاق و عفت عمومی
الف-توبه در زنا :
ب-توبه در مساحقه :
ج-توبه در لواط و تفخیذ :
2-3-نقش توبه در شرب خمر
3-3-نقش توبه در جرائم علیه امنیت عمومی، اموال و مالکیت.
گفتار دوم : معاذیر قانونی تخفیف دهنده مجازات
الف-کیفیات مخففه در قانون مجازات اسلامی :
1-گذشت شاکی یا مدعی خصوصی
معافیت در فقه
حقوق جزائی و مدنی اسلامی
عفو حاکم :
1-عفو عمومی :
شرایط اعطای عفو عمومی :
آثار عفو عمومی :
2-عفو خصوصی :
شرایط اعطای عفو خاص :
آثار عفو خصوصی :
عفو قبل از حکم مجازات :
الف-چگونگی عفو در اقرار شخص به زنا :
-بررسی از نظر فقهی :
-بررسی از نظر فقهی
ج-چگونگی عفو در اقرار شخص به جرم مساحقه :
الف-چگونگی عفو در شهادت شهود در جرم زنا
چ-چگونگی عفو در شهادت و شهود شرب خمر :
خ-تاثیر رضایت مجنی علیه در معافیت از مجازات :
د-مورد عفو در جرم محاربه و افساد فی الارض و بررسی فقهی
ز-چگونگی و موارد عفو در جرم جعل و تزویر :
ل-چگونگی عفو افرادی که محبوسین قانونی را فراری و یا مقصرین اخفا می کنند :
-زوج و زوجه هر چند مطلقه باشند؛
م : چگونگی عفو درجرم تخریب اموال تاریخی و فرهنگی :
در مورد معافیت از مجازات :
شرایط معافیت از مجازات در این ماده بدین صورت است که
نتیجه گیری کلی از مباحث یادشده :
گفتار اول : معاذیر معاف کننده از مجازات
معاذیر معافیت از مجازات به طور کلی بستگی به وخامت و خطرناکی جرم ندارد بلکه مربوط به سیاست کیفری بعضی از امور که مقارن با ارتکاب بعضی از جرائم و موجب معافیت مرتکب از مجازات به شمار آمده است. به همین جهت یک دستور کلی در این زمینه وجود ندارد که مربوط به همه جرائم باشد، بلکه در مورد هر یک از جرائم کیفیات خاص بنا به ملاحظات سیاست کیفری به عنوان معاذیر معاف کننده از مجازات شناخته شده است
شاید این سؤال به ذهن متصور شود که منظور از سیاست کیفری چیست که به خاطر آن فرد مرتکب جرم به دلائلی از مجازات معاف می شود
تعریف سیاست کیفری : سیاست کیفری ( Penal Policy ) عبارت است از روشهای متخذه در اجرای قوانین و مقررات جزائی بوسیله مراجع اجرائی و قضائی به هنگام اجرای کیفرهاست به نوعی که اعمال کیفر را منطبق با بایسته ها و خواسته های حقوق جزا بنماید. و یا به تعبیر دیگر سیاست کیفری عبارت است از مجموع روشهایی که پس از شناسایی علل بزهکاری با تدوین قوانین و اقدامات تأمینی برای پیشگیری از وقوع جرائم به کار می رود. برای اتخاذ سیاست کیفری، بایستی قبلا موضوع مورد نظر با اصول صحیح علمی بررسی و سپس روشهای مبارزه ارائه شود و یک هماهنگی بین سیاست کیفری و دستگاههای اجرائی باشد. و در غیر این صورت نه تنها اثر مثبتی نخواهد داشت بلکه بر جسارت افراد متخلف و بزهکاران افزوده و سایرین را نسبت به قوانین بی اعتنا و بی تفاوت خواهد نمود. و به همین خاطر سیاست کیفری را عده ای از دانشمندان « فن » تلقی می کنند. و با کمی تأمل باید دانست که در رشته حقوق در هر قسمتی از آن مثلا در حقوق جزا(جرم شناسی، جرم یابی، سیاست جناحی ;;.) در هر کدام باید متخصصان و اهل فن و کسانی که واقعا با هر قسمت کار کرده اند نظر قطعی را بدهند، و طبق نظرات این افراد خبره و اهل فن باید قانون وضع شود. تا در راستای این نظرات بتوان به نتیجه ای درست رسید. به طور کلی معاذیر قانونی معاف کننده مجازات را می توان به 4 دسته تقسیم نمود
1-مبتنی بودن معاذیر قانونی بر تسهیل کشف جرم
اولا : در ماده 507 قانون مجازات اسلامی آمده است : « هر کسی داخل دستجات مفسدین یا اشخاصی که علیه امنیت داخلی یا خارجی کشف اقدام می کنند، بوده و یا ریاست یا مرکزیتی نداشته باشد و قبل از تعقیب، قصد جنایت و اسامی اشخاص را که در فتنه و فساد دخیل هستند به مأمورین دولتی اطلاع دهد و یا پس از شروع به تعقیب با مأموران دولتی همکاری مؤثری را به عمل آورد و از مجازات معاف و در صورتی که شخصا مرتکب جرم دیگری شده باشد فقط به مجازات آن جرم محکوم خواهد شد.»
ثانیا : طبق مقررات ماده 521، هرگاه اشخاصی که مرتکب جرائم مذکور در مواد 518 و 519و 520( تهیه و تزویج سکته قلب) می شوند قبل از کشف قبضه، مأمورین تعقیب را از ارتکاب جرم مطلع نمایند یا در ضمن تعقیب به واسطه اقرار خود موجبات تسهیل تعقیب سایرین را فراهم آورند یا مأمورین دولت را به نحو مؤثری در کشف جرم کمک و راهنمائی کنند بنا به پیشنهاد رئیس حوزه قضائی مربوط و موافقت دادگاه و یا با تشخیص دادگاه در مجازات آنان تخفیف متناسب داده می شود و حسب مورد از حبس معاف می شوند مگر آنکه احراز شود قبل از دستگیری توبه کرده اند در این صورت از کلیه مجازات های مذکور معاف خواهند شد
ثالثا : اشخاصی که مرتکب جرائم جعل و تزویر مندرج در مواد 523 الی 529 قانون مجازات اسلامی شده اند هرگاه قبل از تعقیب به دولت اطلاع دهند و سایر مرتکبین را در صورت بودن معرفی کنند یا بعد از تعقیب وسایل دستگیری آنها را فراهم نمایند. حسب مورد در مجازات آنان تخفیف داده می شود و یا از مجازات معاف خواهند شد
2-قانون مجازات عمومی سابق گاهی و معافیت از مجازات به لحاظ میزان خسارت
چنانچه در مقررات بند ب و دال م 209 آمده بود : اگر کسی به عنف تهدید و یا حیله شخصا یا به وسیله دیگری زنی را برای ازدواج با برباید یا مخفی کند و یا اینکه شخصا یا به وسیله دیگری زنی را که بیش از 15 سال داشته و به سن 18 تمام نرسیده با رضایت او برای ازدواج با او برباید مخفی کند به مجازات-محکوم خواهد شد. حال اگر مجنی علیها راضی به ازدواج گشته و قبل از صدور قرار مجرمیت ازدواج به عمل آمده باشد، دیگر مرتکب تعقیب نخواهد شد. مگر اینکه مطابق مقررات ازدواج قبل تعقیب باشد که در این صورت به مجازات مقرر در آن قانون محکوم می شود » این قبیل معافیت از قانون مجازات اسلامی برداشته شده و آدم ربائی به هر قصد و نیتی باشد حتی پس از وقوع جرم دختر راضی به ازدواج با شخص رباینده گردد عمل جرم محسوب و قابل مجازات خواهد بود. چنانچه در م 621 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد، هر کس به قصد مطالبه وجه یا مال یا به قصد انتقام یا به هر منظور دیگر به عنف یا تهدید یا حیله یا به هر نحو دیگر شخصا یا توسط دیگری شخصی را برباید مخفی کند به حبس از پنج تا پانزده سال محکوم خواهد شد. در صورتی که سن مجنی علیه کمتر از پانزده سال تمام باشد یا ربودن توسط وسایل نقلیه انجام پذیرد یا مجنی علیه آسیب جسمی یا حیثیتی وارد شود مرتکب به حداکثر مجازات تعیین شده محکوم خواهد شد و در صورتی که ارتکاب جرائم دیگر به مجازات آن جرم نیز محکوم می گردد
3-توبه
بر اساس تعریفی که از توبه به عمل آمده است توبه عبارت است از : « بازگشت از گناه و پشیمان شدن از نافرمانی خدا. » از علم به اینکه در گذشته 1-نافرمانی خدا نموده است. 2-پشیمان شدن از آنان. 3-تصمیم به ترک آن در آینده و جبران گذشته. (شماره های 1و2و3 ارکان اصلی توبه است.)
از مجموع احکام موجود می توان استنباط کرد که توبه اصولا در جرائم مستلزم حد تحت شرایطی مطرح و موجب سقوط مجازات است. در جرائم تعزیری نیز می توان عملا وقتی متهمی نزد قاضی اظهار ندامت و توبه نموده آن را از مجازات تخفیف و تبدیل و تعلیق کیفر بر حسب مورد دانست. در واقع دادگاه باید در جهت اتخاذ یک سیاست کیفری مناسب به موقعیت و آثار کیفر و مصلحت اجتماعی توجه نماید. خداوند تبارک و تعالی در سوره نساء به مسأله توبه و عفو و بخشش از گناه و فحشا به عنوان یکی از مهمترین جرائم علیه عفت عمومی اشاره نموده است و می فرماید : « اگر آنها به راستی توبه کنند و خود را اصلاح نمایند و به جبران گذشته بپردازند، از مجازات آنها صرف نظر کنید زیرا خداوند توبه پذیر و مهربان است. »
و یا خداوند می فرماید : « همانا خداوند آنان را که پیوسته به درگاهش توبه و انابه کنند و هم پاکیزگان دور از هر آلایش را دوست می دارد. »
توبه و اصلاح در صورتی صحیح است که قبل از ثبوت جرم در دادگاه ( و اقامه شهود) و صدور انجام یافته باشد. بنابراین توبه بعد از صدور حکم بلا اثر و حکم کیفری قابل اجرا خواهد بود. در جرائم مختلف مذکور در قانون مجازات اسلامی به تأسیس حقوقی توبه به شرح زیر توجه شده است
1-3-نقش توبه در جرائم بر ضد اخلاق و عفت عمومی
در بعضی از جرائم مستلزم حد، از قبیل زنا و مساحقه و غیره در دادگاه دارای اختیاراتی برای تقاضای عفو و یا اعمال کیفر حد می باشد
الف-توبه در زنا
هر گاه کسی به زنائی ک موجب حد است اقرار کند و بعد توبه نماید، قاضی می تواند تقاضای عفو او را از ولی او بنماید و یا حد بر او جاری بنماید ( م 72 قانون مجازات اسلامی ) با وجود این وقتی به جای اقرار، شهادت مطرح شود. هرگاه زن یا مردی زانی قبل از اقامه شهادت توبه نماید، حد از او ساقط می شود و اگر بعد از اقامه شهادت توبه کند حد ساقط نمی شود. ( م 81 قانون مجازات اسلامی )
ب-توبه در مساحقه
اگر مساحقه کننده قبل از شهادت شهود توبه کند حد ساقط می شود، اما توبه بعد از شهادت موجب سقوط حد نیست. و با وجود این وقتی به جای شهادت، اقرار مطرح باشد، اگر مساحقه با اقرار شخص ثابت شود و وی پس از اقرار توبه کند قاضی می تواند از ولی امر تقاضای عفو نماید. ( مواد 132و133 قانون مجازات اسلامی )
ج-توبه در لواط و تفخیذ
کسی که در مرتکب لواط یا تفخیذ و نظایر آن شده باشد، اگر قبل از شهادت شهود توبه کند حد از او ساقط می شود، و اگر بعد از شهادت توبه نماید حد از او ساقط نمی شود. با وجود این اگر لواط و تفخیذ و نظایر آن با اقرار شخص ثابت شده باشد و پس از اقرار توبه کند قاضی می تواند از ولی امر تقاضای عفو نماید ( مواد 125و126 قانون مجازات اسلامی )
2-3-نقش توبه در شرب خمر
شرب و خمر مسکرات از جرائم بر ضد عقل است. قانونگذار عنوان فصل چهارم از قانون مجازات اسلامی را تحت عنوان شرایط سقوط حد مسکر یا عفو آن را تعیین و صراحتا مقرر می دارد، هرگاه کسی که شراب خورده قبل از اقامه شهادت توبه نماید. حد از او ساقط می شود ولی توبه بعد از اقامه شهادت موجب سقوط حد نیست. مع هذا، در صورتی که ثبات شرب وخمر به جای شهادت، اقرار مطرح باشد. هرگاه کسی بعد از اقرار به خوردن مسکر توبه کند قاضی می تواند از ولی امر تقاضای عفو نماید. یا حد را بر او جاری کند ( مواد 181و182 قانون مجازات اسلامی )
3-3-نقش توبه در جرائم علیه امنیت عمومی، اموال و مالکیت
در مورد محاربه و افساد و فی الارض، قانون حدود و قصاص سابق ا / م 211 و مجازات عمومی مقرر می باشد : « هرگاه محارب و مفسد فی الارض قبل از دستگیری توبه کند حد از او ساقط می شود و اگر بعد از دستگیری توبه کند حد ساقط نمی شود. » قانون مجازات اسلامی فعلی ( لاحق)، به مفاد قانون مزبور توجهی نشده لکن در مواد دیگری به نقش توبه که موجب سقوط مجازات می گردد اشاره شده است و حد محاربه وافساد فی الارض یکی از چهار کیفر-قبل- آویختن به دار، قطع دست راست و پای چپ و نفی بلد(تبعید) می باشد. مدت تبعید کمتر از یکسال نیست، اگر چه بعد از دستگیری توبه بنماید. و در صورتی که توبه ننماید هم چنان در تبعید باقی خواهد ماند ( مواد 190و194 قانون مجازات اسلامی )
در مورد سرقت مستلزم حد، در صورتی حد جاری می شود که سارق قبل از ثبوت جرم از این گناه توبه نکرده باشد، مع هذا حد سرقت بعد از ثبوت جرم با توبه ساقط نمی شود و عفو سارق جایز نیست. ( م 200 قانون مجازات اسلامی و تبصره آن)
نکته : این کلیاتی بود در مورد معاذیر قانونی معافیت از مجازات، که به شرح و تفسیر چگونگی و علت معافیت آن پس از اتمام کلیات معاذیر قانونی صورت می گیرد
گفتار دوم : معاذیر قانونی تخفیف دهنده مجازات
الف-کیفیات مخففه در قانون مجازات اسلامی
ماده 22 قانون مجازات اسلامی که جانشین ماده قانون راجع به مجازات اسلامی شده تغییراتی در ماده سابق ایجاد کرده است، از جمله مجازاتهای بازدارنده را در کنار مجازاتهای تعزیری قابل تخفیف دانسته و به علاوه تبدیل مجازاتهای تعزیری و بازدارنده را به نحو وسیع پذیرفته است
طبق ماده 22 قانون مجازات اسلامی : « دادگاه می تواند در صورت احراز جهات مخففه مجازات تعزیری و یا بازدارنده را تخفیف دهد و یا تبدیل به مجازات از نوع دیگری نماید که مناسب تر به حال متهم باشد
جهات مخففه عبارتند از :
1-گذشت شاکی یا مدعی خصوصی
2-اظهارات و راهنمائی های متهم که در شناختن شرکا و معاونین جرم یا کشف اشیائی که از جرم تحصیل شده است مؤثر باشد
3-اوضاع و احوال خاصی که متهم تحت تأثیر آنها مرتکب جرم شده است. از قبیل : رفتار و گفتار تحریک آمیز مجنی علیه یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم
4-اعلام متهم قبل از تعقیب و یا اقرار او در مرحله تحقیق که مؤثر در کشف جرم باشد
5-وضع خاص متهم و یا سابقه او
6-اقدام یا کوشش متهم به منظور تخفیف اثرات جرم و جبران زیان ناشی از آن
ماده 22 قانون مجازات اسلامی دارای یک شرط اساسی در ارتباط با ماهیت جرم ارتکابی است و نیز شرایط دیگری را پیش بینی کرده که هر کدام به تنهایی یا در جمع می توانند موجب تخفیف یا تبدیل مجازات شوند، به علاوه قانون دادگاه را نیز در مورد اعمال کیفیات مخففه، مقید به رعایت شرایطی کرده که باید بررسی گردد. لذا خلاصه ای در مورد مسائل کیفیات مخففه توجه می کنیم
-بند اول : طبیعت جرم ارتکابی؟ : در تعزیرات و بازدارنده ( Deterrent )
-بند دوم : شرایط خاص تخفیف؟ : موارد 6 گانه حصری می باشد
-بند سوم : تبدیل مجاز است؟ : ( تبصره 7 ) قانون برنامه توسعه اقتصادی. به علت استقلال حاکم و سیاست کیفری. ( تخلیه زندانها و احتمالا افزایش درآمد دولت ) ( فشار روحانیونی که در تعزیرات معتقد به استقلال حاکم بودند )
-بند چهارم، تکلیف دادگاه حین صدور حکم؟ : قید علت تخفیف در حکم
ب-
1-کیفیات مخففه قانونی
2-کیفیات مخففه قضائی
1-کیفیات مخففه قانونی : فلسفه تخفیف مجازات چنین است که گاهی شرایط ارتکاب جرم و یا خصوصیات اجتماعی و روانی مرتکب به نحوی است که اقتضا دارد از مسئولیت مجرم کاسته شده و مجازات کمتری به او تحمیل می شود. در این صورت فرد مرتکب جرم از مجازات معاف نشده بلکه در میزان مجازات او تخفیف داده می شود. فقط به ذکر مواد اکتفا می کنیم. ( مواد 521-583-585-553-554 )
2-کیفیات مخففه قضائی : با توجه به اینکه میزان مجازات باید متناسب با مسئولیت شخص مرتکب جرم تعیین شود و با نگرش به اینکه اصولا میزان مسئولیت مرتکب جرم به اوضاع و احوال و شرایط ارتکاب عمل و بالاخص وضعیت و سوابق خانوادگی، اجتماعی روحی و روانی مجرم بستگی دارد؛ و اینکه ملحوظ نمودن فرداً فرد شرایط توسط قانونگذار امری ناممکن است. بنابراین اجرای این امر به دادرس دادگاه محول شده است. منتهی به منظور جلوگیری از اعمال نظر شخصی قاضی در داشتن اختیارات نامحدود قانونگذار خود چهارچوب و اصول کلی را تعیین و اندازه مجازات را با رعایت این اصول و قواعددر اختیار قاضی قرار می دهد. در این موارد را در کیفیات مخففه قضائی می نامند. اما تفاوت کیفیات مخففه قضائی با قانونی در این است که معاذیر قانونی تخفیف دهنده مجازات توسط قانونگذار صریحا تعیین می گردد ولی تشخیص و انطباق کیفیات مخففه در چهارچوب قانون با شخص دادرس دادگاه است
نکته 1 : افکار عمومی در تعیین مجازات نقش قابل توجهی دارند. حوادث و پیش آمدهایی در اجتماع رخ می دهد که افکار عمومی را متقلب می سازد. عمل مقنن در رعایت افکار عمومی بطئی و دیررس است و دادرس با رعایت کیفیات مخففه می تواند جانب رعایت افکار عمومی را در تعیین مجازات در نظر گرفته و اعمال نماید
نکته 2 : حال با کیفیاتی که در مورد معاذیر قانونی صورت گرفت : و به اتمام رسید بهتر می توانیم به شرح و بررسی نوشته هایمان بپردازیم
تفاوت معاذیر قانونی معافیت از مجازات با دافع مسئولیت کیفری :
1-عوامل رافع مسئولیت کیفری ( مثل جنون و صغیر ) نسبت به تمام جرائم مطرح است و شخص مرتکب جرم فاقد مسئولیت بوده و فرض مبری بودن وی از ارتکاب جرم وجود دارد و لذا جنون و صغیر از ابتدا در معرض مجازات نیستند، در صورتی که در معاذیر قانونی معافیت از مجازات مرتکب مسئول هست ولی قانونگذار بنابر ملاحظات سیاست کیفری خود به منظور تشویق در کمک به کشف جرائم خاصی و یا جلوگیری از ادامه عملیات مجرمانه و به جای برائت متهم را از مجازات معاف می نمایند
2-در مورد مشمولین عوامل رافع مسئولیت کیفری مثل صغر و یا جنون ( و عوامل موجهه جرم مثل دفاع مشروع ) دادگاه می تواند در همان مرحله تعقیب و تحقیق فرار منع تعقیب متهم را صادر نماید و دیگر نیازی به تشکیل جلسه محاکمه و حضور وکیل و غیره ندارد. ( مگر در ارجاع امر به کارشناسی ) ولی در مورد معاذیر قانونی معافیت از مجازات مرجع قضائی ناگزیر است در جلسه محاکمه به دلایل رسیدگی نماید و با احراز جرم و انتساب آن به متهم با توجه به ضوابط قانونی از اختیارات خود در مورد معافیت از مجازات اقدام نماید
3-رافع مسئولیت ریشه « مسئولیت را می زند » ولی معافیت ریشه « مجازات را می زند »
معافیت در فقه
فقه اسلامی انواع مالیاتهای دولتی زیر را می شناسد
1-زکات : مالیات بر بیشه ها و بازرگانی و دامداری
2-مالیات ارضی یا « خراج» ک به صورت سهمی از محصول به جنس ( خراج مقاسمه ) و یا به نقد و مبلغ ثابت از هر جریب ( قریب 2600 مترمربع ) صرف نظر از میزان محصول ( خراج مساحت) مأخوذ می گردید
3-عشر : ( عربی که فارسی آن « ده یک » بوده ) خراج تسهیلی زمین به میزان ده درصد محصول و یا درآمد که از اراضی مالکان مورد عنایت اخذ می شده ( به بعد رجوع شود)
4-جزیه : مالیات سرانه که فقط از اهل ذمه، یعنی پیروان ادیان دیگر، به نقد گرفته می شده
5-خمس : ( عربی به یک پنجم ) یک پنجه مأخوذ از غنایم جنگی که مسلمانان به هنگام « جهاد » با کفار به دست می آوردند. خمس در اختیار خلیفه قرار می گرفته، زکات فقط از مسلمانان و جزیه تنها از پیروان دیگر ادیان ( یعنی نا مسلمانان ) دریافت می شده
از آغاز قرن هفتم میلادی ( اول هجری) نه تنها جزیه بلکه خراج را هم از پیروان دیگر ادیان می گرفتند. ( در صورتی که صاحب و با منصرف اراضی مزروع می بودند، اما مسلمانان صاحب زمین خراج نمی پرداختند و فقط عشر از اینان مأخوذ می گردیده. اگر نامسلمانی اسلام می آورد از جزیه و خراج معاف می شد. هردو مالیات غالبا توام شده و همچنین مالیات واحدی که از پیروان دیگر ادیان قابل اخذ باشد شمرده می شدند و کلمه « خراج » و « جزیه » به صورت مترادف یکدیگر به کار می رفتند. مثلا از سال 81 هـ پس از اصطلاحات حجاج- والی قدرتمند عبدالملک خلیفه در سرزمینهای شرقی خلافت در سرزمینهای مزبور « جزیه » همچون مالیات سرانه محسوب می شده که زان پس فقط از پیروان دیگر ادیان مأخوذ می گردیده و « خراج » را به منزله مالیات اراضی می شمردند ولی دیگر اسلام آوردن موجب معافیت زارع از پرداخت خراج نمی گردیده و زمینی که خراج بر آن وضع شده بود برای همیشه خراج گزار بوده- صرف نظر از آنکه صاحب و یا متصرف آن مسلمان بوده و یا پیروان ادیان دیگر
اراضی از لحاظ اصل مالیاتی به سه گروه تقسیم می شده : اولا اراضی خراجگزار، ثانیا اراضی عشر پرداز و ثالثا اراضی « حر » و « خالص » یعنی اراضی معاف از پرداخت مالیات دیوانی، بیشتر اراضی دولتی و روستائیانی که در آن متصرف و در آنجا ساکن بوده اند جزء اراضی جزاگزار بوده اند. عشر علی الرسم از اراضی ملکی مأخوذ می گردیده زیرا که بنا به تعریف فقیهان متصرفان این اراضی کسانی بوده اند که بی درنگ پس از فتح کشور خویش به دست عربان، اسلام آوردند. عملا در ایران از قرن دهم میلادی تا چهاردهم میلادی ( از چهار تا هشتم هجری ) به طور کلی از اراضی ملکی « عشر » مأخوذ می گردیده. اراضی معاف از پرداخت مالیات دیوانی عبارت بودند از : الف : اراضی موقوفه، ب : بعضی از اراضی ملکی ( به عربی « ملک حر و خالص » ) که فرمانی مبنی بر معافیت از مالیات از طرف رئیس دولت دریافت داشته بودند. صاحبان ملک می توانستند این امتیاز و معافیت را به نحو دیگر نیز کسب کنند. به این معنی که داوطلبانه دو ثلث از اراضی خودرا به دولت بدهند و در عوض ثلث باقی را از همه مالیاتهای دیوانی معاف نمایند. ج : اراضی افطاعی
حقوق جزائی و مدنی اسلامی
فقه اسلامی اساس استواری در حقوق جزائی پدید نیاورده و چون بر اصول دینی مبتنی است مفاهیم جنایت و معصیت و گناه در آن توأم شده. اساس حقوق جزائی اسلامی برخی جوانب مهجور و باستانی را حفظ کرده. مثلا طبق فقه اسلامی فرد موضوع حقوق نبوده بلکه خانواده است و قتل جنایتی علیه جامعه شناخته نشده بلکه بزهی محسوب میگردد که بر ضد خانواده مقتول صورت گرفته. در شریعت اسلامی قانون قصاص خون محفوظ مانده است. « دیه » یا « خون بها » که در قوانین روسی ( روسکا یا پراودا ) به نام « ویرا » وجود داشته و در قوانین عهد بربریت اروپای غربی در فاصله قرن پنجم و نهم میلادی، به نام « ورگله » تسمیه می شده ( ولی در قوانین دوره تعالی فئودالیزم اروپای غربی از میان رفت ) ; ولی از دیگر سو در حقوق جنایی اسلامی بسیاری نکات دیگر هست که نه تنها از قوانین اروپای غربی در دوران تعالی فئودالیزم ( قرنهای یازدهم تا پانزدهم ) بیشی حسنه، بلکه از قوانین زمان حکومت مطلقه ( قرن شانزدهم تا هجدهم ) نیز متعالی تر است. مثلا طبق فقه اسلامی شخص بالغ و حر که از لحاظ روحی سالم باشد کاملا مسئول عمل تجاوز به قانون است، و اشخاص صغیر و مجنونان و بردگان مسئول اعمال خویش نیستند، یا اینکه مسئولیتشان محدود است. فقه اسلام شکنجه را اجازه می دهد ( و حال آنکه در بسیاری از کشورهای اروپایی حتی در قرن هجدهم نیز به شکنجه متوسل می شدند ) و همچنین « قضات حذایی » ( « اردالیا » یا آزمایش با آب و یا آتش و یا « جنگ تن به تن قضائی » میان مدعی و مدعی علیه که در اروپای غربی و روسیه در قرن وسطی معمول بوده ) را مجاز نمی داند و زندان دراز مدت را هم- مگر در موارد نادری- جایز نمی شمارد. دادرسی جنائی اسلامی سریع بوده و از قرطاس بازئی که از ویژگیهای محاکم اروپای غربی و روسیه حتی در قرن نوزدهم شمرده می شده که موجب می گردیده که گاه محاکمه سالها به درازا کشد و طرفین دعوی مخارج بر باد دهی را تحمل کنند، بیگانه و به دور بوده است. « خون بها » یا « دیه » قناعت کند تضمین « دیه » فقط به عهده خانواده قاتل است و لاغیر. قرآن با اینکه حق قصاص را محدود می شناسد مع هذا به خویشاوندان مقتول توصیه می کند که قاتل را مورد بخشایش قرار دهند زیرا که عفو را خدا می پسندد : « لئن بسطت الی یدک لتقتلنی ما انا بباسط یدی الیک لاقتلک انی اخاف الله رب العالمین» یعنی : « اگر به سوی من دست دراز کنی که بکشی من دست به سوی تو دراز نخواهم کرد که تو را بکشم زیرا از خداوند دو جهان می ترسم.» بدین طریق در موضوع قصاص نیز مانند بسیاری مسائل دیگر، اختلافیات اسلامی میان اختلافیات یهودی که قصاص را طبق اصل « چشم در ازای چشم و دندان در ازای دندان » دستور می دهد- و اخلاقیات مسیحیت- که مردمان را از کین خواهی و قصاص منع می کند و می گوید : « انتقام جویی از آن من ( یعنی خداوند ) است و من سزای گناهکار را خواهم داد » حد و بسطی گرفته است. اسلام به خویشاوندان مقتول گویی می گوید : « شما حق دارید انتقام بکشید ولی برای خودتان بهتر آن است که عفو کنید. » فقه به اتکای همین اندیشه یعنی عفو به جای قصاص و کین خون، « دیه » را معین کرده است. اگر خانواده مقتول به دریافت « دیه » رضا ندهند، قانون قصاص در مورد قاتل قابل اجرا می شود. قصاص ممکن است به وسیله جلاد و در ملاء عام مجری گردد، یا قاتل تسلیم خانواده مقتول شود تا خویشاوندان ولی خود کشنده را هلاک کنند، شافعیان معتقدند که قاتل باید به همان گونه که مقتول را کشته به قصاص رسد. ولی حنفیان عقیده دارند که قاتل را باید با سلاح سرد تیز کشت به نحوی که مرگ سریع باشد و حتی المقدور مجرم کمتر رنج برد (مثلا سرش را از تن جدا کنند.) فقه اسلامی میان قتل « تعمدی » که نقشه قبل ( عمد ) صورت گرفته باشد و قتل غیر عمد که از روی « خطا » وقوع یافته باشد ( مثلا در نتیجه بی احتیاطی ویا نا آزمودگی) تفاوت قائل است ( مثلا خطای پزشکان یا جراحان ) در مورد قتل تعمدی « قصاص » معین شده، یعنی در صورتی که خویشاوندان مقتول به عفو قاتل رضا ندهند و به دریافت « دیه » قانع نشوند، مجرم اعدام می شود. در مورد اخیر یعنی دریافت « دیه » شافعیان گذشته از دیه، «کفاره » را نیز برای قاتل قائل شده اند کفاره عبارت است از روزه دوماهه یا آزاد کردن بنده ای مسلمان. مجازات قتل به خطا و غیر عمد اعلام نیست و فقط « دیه » معین می شود. اگر شخصی آزاد ( حر ) بنده دیگری را به قتل برساند و یا مسلمانی یکی از اهل ذمه را بکشد ( مسیحی و یا یهودی را ) « قصاص » جایز نیست و فقط « دیه » پرداخته می شود ( در مورد اول دیه به صاحب بنده تأدیه می گردد). حنفیان اصولا را در مورد قتل اهل ذمه نیز جایز می دانند، ولی عملا همیشه در این دیه جانشین قصاص می گردید اگر بنده ای شخص آزاد ( حر ) را بکشد، صاحب آن بنده ولی را برای قصاص تسلیم خویشاوندان مقتول می کند و یا اینکه در صورت تمایل ایشان دیه می پردازد، حتی اگر این در مورد و برای پرداخت دیه ناگزیر از فروش آن بنده گردد
عفو حاکم


مقاله تربیت بدنی و روانشناسی word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تربیت بدنی و روانشناسی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تربیت بدنی و روانشناسی word
مقدمه
1-1 ورزش چیست
2-1 ورزش و حوزه های وابسته به آن
3-1 اهداف جسمانی تربیت بدنی
4-1 اهداف روانی تربیت بدنی
5-1 اهداف اجتماعی تربیت بدنی
1-2 انسان یک ارگانیزم پیچیده
2-2 فرایند وابسته به تعلیم و تربیت
3-2 هدفها و مقصودها
4-2 نقش استثنای مربیان ورزشی
5-2 افق های نامحدود
1-3 ماهیت انگیزش
2-3 سائقه ها، نیازها و خویشتن
3-3 انگیزش برای فعالیت جسمانی
4-3 انگیزش برای سلامتی و تندرستی
5-3 انگیزش برای رسیدن به نقط اوج اجرای مهارتها
1-5-3 غرور شخصی
2-5-3 تصور از خود، تحقیر، انتقام، جبران
3-5-3 سطح آرمان
4-5-3 اعتماد و خودشناسی
1-4 تدریس ورزش
2-4 نکاتی در مورد مربی گری
3-4 استفاده از روانشناسی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تربیت بدنی و روانشناسی word
الف) روانشناسی ورزش. دیوید. ب. فراست ترجمه عیدی علیجانی، مهوش نوربخش
ب) تربیت بدنی عمومی1، دکتر ابوالفضل فراهانی
ج) تربیت بدنی عمومی2، دکتر ابوالفضل فراهانی
د) نشریه ماهان آموزشی و تربیتی اردیبهشت 1381، پیوند شمار
ه) اطلاعات علمی ماهنام تیر 1386 شمار
مقدمه
تحقیقات مختلف بر روی این نکته تاکید میکنند که افراد جامعه چه زن و یا چه مرد، در هم سنین می توانند کیفیت زندگی خود را با فعالیتهای جسمانی بهبود بخشند
فعالیتهای منظم ورزشی بطور وسیع، خطر مرگ ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی را که امروزه از شایعترین شیوع علل مرگ و میر می باشد را کاهش دهد
فعالیت های بدنی به سلامت روانی، پرورش عضلات، استخوانها و مفاصل کمک کرده و باعث عدم وابستگی به دیگران در دوران سالمندی می شود
فعالیت جسمانی و یا به عبارتی دیگر ورزش روزانه و مستمر باعث سوختن مواد غذایی و جلوگیری از چاقی می شود و همچنین موجب باز شدن ریه ها، اکسیژن گیری کافی، سرعت گردش خون و خون رسانی کافی به اعضای مختلف بدن را موجب می گردد
و بالاخره سبب رفع خستگی شده و در نهایت خواب راحت و آرامش اعصاب و روان را برای بشر به ارمغان می آورد
انسان چه شاهکار عجیبی است! چقدر در عقل
ومنطق بالاست! چقدر در توایایی فکری نامحدود
است! در شکل و حرکت چقدر سریع و قابل تحسین
است! در عمل چقدر شبیه یک فرشته است! در
ادراک چقدر به خدا نزدیک است
« شکسپیر »
فصل اول: اصول، فلسفه و اهداف تربیت بدنی (ورزش)
1-1 ورزش[1] چیست:
فرایندی است آموزشی، تربیتی که هدف آن بهبود بخشیدن به اجرا و رشد انسان از طریق فعالیت های جسمانی. به عبارتی دیگر ورزش بخشی از تعلیم و تربیت، وسیل سالم سازی انسانها و در نهایت جامعه تعریف شده است
2-1 ورزش و حوزه های وابسته به آن
تندرستی، تفریحات سالم و حرکات موزون به عنوان حوزه های وابسته به تربیت بدنی و ورزش شناخته شده اند. هدف این حوزه ها پرورش تمام ابعاد وجودی انسان و بهبود سطح کیفی زندگی اوست. ارتقای سطح تندرستی، دنبال کردن فعالیتهای مفید تفریحی، تجاربی هستند که همراه فعالیت های حرکتی در قلمرو تربیت بدنی و وورزش، استعداد بهبود زندگی را در تمام افراد بوجود می آورد
1-2-1 تندرستی[2]: نیل به تندرستی نیازمند کوشش همگانی هست تا سلامت و بهداشت مناسب برای عموم افراد جامعه را بوجود آورد. در این راستا تربیت بدنی و انجام حرکات جسمانی نقش حائز اهمیتی دارد. با معرفی دانش ورزش به جامعه بشری، آگاهی از خواص سلامت بخش فعالیت های جسمانی روبه افزایش است. پیشگیری از بیماریهای قلبی، فشار خون، دیابت، پوکی استخوان، چاقی و مشکلات روحی و روانی از جمله مزیت های فعالیت های جسمی مداوم است. یافته های علمی مؤید نقش بارز و معنی دار فعالیت های بدنی در حفظ تندرستی است
2-2-1 تفریحات سالم: تفریحات سالم از دیگر حوزه های وابسته به تربیت بدنی و ورزش است. فعالیت های اختیاری که بوسیل آنها فرد از نظر روحی و جسمی بازپروری می شود با تفریحات سالم افراد استفاد مفید و سازنده از اوقات فراغت را یاد می گیرد
3-2-1 حرکات موزون: حرکات موزون سومین حوز وابسته به تربیت بدنی و ورزش هست. این حرکات فعالیتهایی آمیخته از و هنر هستند. حرکات موزون هنری هستند که رابطه ایده ها و احساسات را نشان می دهند و مانند سایر رشته های هنری مکمل تجارب تربیتی بوده و در نبرد سطح کیفی زندگی مؤثر است. ارتقای سطح تندرستی، دنبال کردن فعالیت های مفید تفریحی و اظهارات خلاق از طریق حرکات موزون تجاربی هستند که زمین بهبود زندگی را در افراد بوجود می آوردند. بخصوص اجرای این حرکات، در کودکان، فرصت ابتکار و تلاش فردی را به آنها می بخشد
3-1 اهداف جسمانی تربیت بدنی
این هدف به ساختن توان بدنی از طریق برنامه های تمرینی که موجب توسعه و تکامل دستگاه های مختلف بدن می شود، مربوط است. رشد بدنی، باعث توانایی در حفظ سازگاری، قابلیت برگشت به حالت اولیه و مقاومت در مقابل خستگی می شود این حقیقت که « شخص هر چه فعالتر باشد اجرای بهتری خواهد داشت و سیستمهای ارگانیکی بدن هر چه کاملتر و کارآتر باشد، سلامت و تندرستی پایدارتر است» اساس این هدف است. اصطلاح ارگانیک شامل گردش خون، دستگاه گوارش ، تنظیم درج بدن، تنفس و سایر سیستمهای بدن می باشد. فعالیت بدنی در کارایی این سیستمها مفید و موثر است. همچنین فعالیت شدید عضلانی نتایج سودمند متعددی را به دنبال دارد، قلب فردی که از آمادگی خوبی برخوردار است، کل بدن را بهتر خون رسانی می کند و با ضربانی کمتر نسبت به افراد غیر ورزشکار تغذیه سلولی و دفع ضایعات را بطور مؤثرتری انجام می دهد
از طلوع تا غروب آفتاب انسان به نیروی زیستی، استقامت و بنی کافی را برای وظایف روزمره، آمادگی در مقابل وقایع اضطراری و هدایت مؤثر زندگی نیاز دائمی دارد. بنابراین ورزش فرد تمرین کرده را در روند تکاملی زندگی کمک کرده بطوریکه او به عنوان یک فرد سالم و بشاش قابلیت بهتری برای انجام وظایف روزمر زندگی کسب خواهد کرد
4-1 اهداف روانی تربیت بدنی
ورزش به عنوان یکی از روشهای درمان فشار روانی در سه ده گذشته به شکل قابل ملاحظه ای مورد توجه قرار گرفته است. ورزش در کاهش اضطراب نقش بسزایی دارد. همچنین فعالیتهای عمومی جسمانی نقش مثبتی در کاهش انقباضهای مداوم و غیرطبیعی عضلانی ناشی از ترس، هیجانات و مسائل عصبی- روانی دارد. در نتیجه اجرای این تمرینات تنش اضاف عضلات از بین می رود، رگها در حالت استراحت بیشتری قرار می گیرد. و جریان خون در رگها براحتی و سهولت انجام می پذیرد. همان یکی از محققین برجست علوم و ورزشی توصیه می کند: برای اینکه تجربه ای در پیشبرد رشد روانی موثر باشد باید انسان لذت موفقیت را تجربه کند و این تجربه در بازی محقق می شود. با تجارب موفق از بازیها شخص اعتماد به خود را افزایش می دهد یعنی اعتماد به نفس پیدا کرده و لذت موفقیت و توانایی را می چشد
بطور کلی ورزشی به چند طریق به عنوان راهبرد مقابله ای (مقابله با فشارهای روانی) مورد استفاده قرار می گیرد
تنظیم هیجانات (آرام سازی عضلات) راهبردی برای موفقیت استرس زا را فراهم می کرد می تواند کارکرد مبتنی بر مساله (برای مثال فکر کردن در تمام مدت دویدن) را تسهیل کند و یا با فراهم کردن تجاربی که فرد اجازه می دهند تا به سلامت فیزیکی (جسمانی) اعتماد به نفس فرد را افزایش دهد
5-1 اهداف اجتماعی تربیت بدنی
هر فردی نیازهای اجتماعی پایداری دارد که باید برآورده شوند مانند احساس تعلق، مورد تقدیر و و تصدیق قرار گرفتن و خودباوری و عشق
کودکان و بزرگسالان از طریق فعالیت های اجتماعی- ورزشی به شیو زندگی فعال و پرتحرک می رسند. اگر این نیازها برآورده شود فرد آسانتر به سازگاری اجتماعی می رسد و در غیر این صورت، زمینه های بروز شخصیت ضد اجتماعی روی می آورد
یکی از اهداف مهم اجتماعی تربیت بدنی، حفظ سلامت اجتماعی بواسط سلامت فردی است بطوریکه از مجموع اعضای سالم و تندرست، جامعه ای سالم به وجود می آید که جامعه، بواسط این سلامتی عمومی از زمینه مساعدی برای ایجاد شرایط زندگی بهتر، کاهش میزان انحرافات اجتماعی و کسب نشاط و شادابی عمومی اعضای خود را مهیا می سازد لذا نحوه ای که بر اساس آن اعضای جامعه اوقات فراغت خود را سپری می کنند دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد. یعنی کیفیت برنامه ریزی، طراحی برنامه های مربوط به تفریحات سالم اجتماعی جهت پر کردن اوقات فراغت اعضای جامعه، ابزاری ارزشمند در راستای تحقق اهداف اجتماعی تربیت بدنی محسوب می گردد و برعکس عدم توجه کافی در جدی نگرفتن اوقات فراغت اعضای جامعه، بویژه در میان جوانان، زمین مستعدی را برای بروز رفتارهای نابهنجار مانندی بی بندوباری، اعتیاد و سایر فعالیت هایی که به نوعی مغایر با فرهنگ و معیارهای اجتماعی حاکم بر جامعه می باشند را فراهم می آورد
1- Sport
2- Good Health


مقاله مبانی هرمنوتیکی علوم اجتماعی اسلامی word دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مبانی هرمنوتیکی علوم اجتماعی اسلامی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مبانی هرمنوتیکی علوم اجتماعی اسلامی word
چکیده
طرح مسئله؛ علوم اجتماعی اسلامی
هرمنوتیک
کاربردهای هرمنوتیک
هرمنوتیک اسلامی
هرمنوتیک اسلامی کاربردی
علوم اجتماعی اسلامی
تأملات پایانی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مبانی هرمنوتیکی علوم اجتماعی اسلامی word
لگنهاوسن، محمد، «چرا سنتگرا نیستم»، ترجمه: منصور نصیری، در: جاودان خرد، تهران، دانشگاه تهران، بیتا
Abaza, Mona, Debates on Islam and Knowledge in Malaysia and Egypt: Shifting Worlds, London: Routledge,
Ahmed, Akbar S, Discovering Islam: Making Sense of Muslim History and Society, revised ed., London and New York: Routledge,
Apel, Karl-Otto, Understanding and Explanation: A Transcendental-Pragmatic Perspective, tr. Georgia Warnke, Cambridge: MIT,
Alatas, Farid, “Research: the Islamization of knowledge-Interview with Farid Alatas,” Religioscope, on-line at(2008)
Al-Attas, Syed Muhammad Naquib, Islam and Secularism, Kuala Lumpur: International Institute of Islamic Thought and Civilization,
Bennet, Clinton, Muslims and Modernity: An Introduction to the issues and Debates, London and New York: Continuum,
Bultmann, Rudolf, New Testament and Mythology and Other Basic Writings, tr. S. M. Ogden, London: SCM Press,
Carroll, Lewis, “What the Tortoise Said to Achilles”. Mind, 4, 278–80, 1895
Chittick, William C., “Can the Islamic Intellectual Heritage be Recovered” Iqbal Review, October 1998, p.11-
Chittick, William C, Science of the Cosmos, Science of the Soul: The Pertinence of Islamic Cosmology in the Modern World, Oxford: Oneworld,
Esposito, John L. and John O. Voll, Makers of Contemporary Islam, Oxford: Oxford University Press,
Faruqi, Isma‘il, Islamization of Knowledge: General Principles and Work Plan, Herndon, Virginia: The International Institute of Islamic Thought,
Gadamer, Hans-Georg, “Gadamer on Strauss: An Interview,” (conducted by Ernest L. Fortin)Interpretation, 1984, p.12:1, 1-
Gadamer, Hans-Georg, Hermeneutik I, Tübingen: Mohr Siebeck,
Gadamer, Hans-Georg, Hermeneutik II, Tübingen: Mohr Siebeck,
Gadamer, Hans-Georg, Truth and Method, 2nd rev. ed. tr. Joel Weinsheimer and Donald G. Marshall, London and New York: Continuum,
Idhe, Don, “Expanding Hermeneutics,” in Hermeneutics and Science, ed. Marta Feher and Olga Kiss, Dordrecht: Kluwer, 1999, 346–349, on the web at(1999)
Iqbal, Muzaffar, Science and Islam, Westport: Greenwood Press,
Kalin, Ibrahim, “Three views of science in the Islamic world” in God, Life and the Cosmos, eds. Ted Peters, Muzaffar Iqbal, and Syed Nomanul Haq, Aldershot: Ashgate, 2002, p.43-
Kuhn, Tomas. “Paradigms of Scientific Evolution” interview in Giovanna Borradori, The American Philosopher, Chicago: University of Chicago Press, 1994, 153-167, translated from Conversazioni americane con W. O. Quine, D. Davidson, H. Putnam, R. Nozick, A. C. Danto, R. Rorty, S. Cavell, A. MacIntyre, Th. S. Kuhn, Rome: Gius, Laterza & Figli,
Legenhausen, Hajj Muhammad, “Why I am not a Traditionalist” ReligioScope,
Legenhausen, Hajj Muhammad, “On Getting the Last Word In,” Part I, Message of Thaqalayn, Vol. 8, No. 3, 135-158; Part II, Message of Thaqalayn, (2003), Vol. 8, No. 4, 109-
Leiter, Brian, “The Hermeneutics of Suspicion: Recovering Marx, Nietzsche, and Freud,” in The Future for Philosophy, ed. B. Leiter, Oxford: Clarendon Press, 2004, 74-
Lovejoy, Arthur O,(1936) The Great Chain of Being, Cambridge: Harvard University Press,
MacIntyre, Alasdair, Whose Justice Which Rationality Notre Dame: University of Notre Dame Press,
MacIntyre, Alasdair, Three Rival Versions of Moral Inquiry: Encylopedia, Genealogy and Tradition, Notre Dame: Notre Dame University Press,
MacIntyre, Alasdair, “Nietzsche or Aristotle” interview in Giovanna Borradori, The American Philosopher, Chicago: University of Chicago Press, 1994a , P.137-152, translated from Conversazioni americane con W. O. Quine, D. Davidson, H. Putnam, R. Nozick, A. C. Danto, R. Rorty, S. Cavell, A. MacIntyre, Th. S. Kuhn, Rome: Gius, Laterza & Figli,
MacIntyre, Alasdair (1994b) “Kinesis Interview With Alasdair MacIntyre” (conducted by Thomas D. Pearson), Kinesis 20, 34-47, 1994 (reprinted in Kinesis 23, 40-50,
MacIntyre, Alasdair, Dependent Rational Animals: Why Human Beings Need the Virtues, Notre Dame and La Salle: Notre Dame University Press,
MacIntyre, Alasdair, “On Not Having the Last Word: Thoughts on Our Debts to Gadamer” inGadamer’s Century, ed. Jeff Malpas, Ulrich Arnswald, and Jens Kertscher, Cambridge: MIT Press, 2002, p.157-
McDowell, John, “Gadamer and Davidson on Understanding and Relativism”in Gadamer’s Century, ed. Jeff Malpas, Ulrich Arnswald, and Jens Kertscher, Cambridge: MIT Press, 2002, p.173-
Mueller-Vollmer, Kurt, ed., The Hermeneutics Reader, New York: Continuum,
Nagel, Thomas, The Last Word, New York: Oxford University Press,
Nasr, Seyyed Hossein, An Introduction to Islamic Cosmological Doctrines, Boulder: Shambala,
Nasr, Seyyed Hossein, Knowledge and the Sacred, New York: Crossroad,
Nasr, Seyyed Hossein, The Need for a Sacred Science, Albany: State University of New York Press,
Nasr, Seyyed Hossein, Religion and the Order of Nature, New York: Oxford University Press,
Nasr, Seyyed Hossein, In Search of the Sacred: A Conversation with Seyyed Hossein Nasr on His Life and Thought, with Ramin Jahanbegloo, Santa Barbara: Praeger,
Phillips, D. Z., Religion and the Hermeneutics of Contemplation, Cambridge: Cambridge University Press,
Plantinga, Alvin, “Religion and Science”, The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Summer 2010 Edition), ed., Edward N. Zalta, on-line at(2010)
Plantinga, Alvin, “Games Scientists Play,” in The Believing Primate, eds. Jeffrey Schloss and Michael J. Murray, Oxford: Oxford University Press, 2009, p.139-
Plantinga, Alvin, “Two (or more) Kinds of Scripture Scholarship,” Modern Theology, 1998, 14:2, p.243-
Plantinga, Alvin, “Methodological Naturalism” in Facets of Faith and Science, ed. Jitse M. van der Meer, Lanham: University Press of America, 1996, 177-
Plantinga, Alvin, “Advice to Christian Philosophers,” Faith and Philosophy, 1984, 1:3, p.253-
Ragab, Ibrahim A. (2005) “Islamization of Knowledge Methodology,” on-line at
Ramberg, Bjrn, and Kristin Gjesdal (2009) , “Hermeneutics”, The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Summer 2009 Edition), Edward N. Zalta (ed.), URL=
Ricoeur, Paul, Freud and Philosophy, tr. Denis Savage, New Haven: Yale University Press,
Roberts, Richard H., Religion, Theology, and the Human Sciences, Cambridge: Cambridge University Press,
Sellars, Wilfrid, Science, Perception and Reality, New York: Humanities Press; reissued in 1991 by Ridgeview Publishing Co., Atascadero, CA,
Shayegan, Daryush, Cultural Schizophrenia: Islamic Societies Confronting the West, tr. John Howe, Syracuse: Syracuse University Press,
Stenberg, Lief (1996) “The Islamization of Science: Seyyed Hossein Nasr and Ziauddin Sardar” Social Epistemology, x, ¾, 273-87 Unedited version on the web:http://www.muslim-science.com/the-islamization-of-science-seyyed-hossein-nasr-and-ziauddin-sardar-lief-steinberg/
Strauss, Leo, Persecution and the Art of Writing, Chicago: University of Chicago Press,
Strauss, Leo and Hans-Georg Gadamer, “Correspondence Concerning Wahrheit and Methode,” The Independent Journal of Philosophy 2, 1978, p. 5-
Sulaiman, Sa‘du Islamization of Knowledge: Background, Models, and the Way Forward, Nigeria: IIIT,
Taylor, Charles “Gadamer on the Human Sciences,” in The Cambridge Companion to Gadamer, ed. Robert J. Dostal, Cambridge: Cambridge University Press, 2002, p.126-
van Fraassen, Bas C, The Empirical Stance, New Haven: Yale University Press,
Wainwright, William J., Reason and the Heart: A Prolegomenon to a Critique of Passional Reason, Ithaca: Cornell University Press,
Westphal, Merold, Suspicion and Faith: The Religious Uses of Modern Atheism, New York: Fordham University Press,
چکیده
این مقاله، با مروری اجمالی بر برخی پیشنهادها درباره طرح علوم اجتماعی اسلامی، بر آن است که در همه این پیشنهادها، «تفسیر» و «فهم» نقشی سرنوشتساز دارند. هرمونتیک به معنای وسیعِ مطالعه تفسیر و فهم مطرح و تحولات آن را با تأکید بر تأثیرات گادامر، به اختصار بیان شده است. در ضمنِ پیشنهادهایی که درباره ارزیابی عقلی دیدگاهایی که ممکن است در زبانهای بدواً غیرقابل مقایسه صورتبندی شوند، برخی از مشکلات به کارگیری هرمنوتیک مورد بحث قرار گرفته است. سپس، انگاره هرمنوتیک دینی را با اشاره به دیدگاههای بولتمان، پلانتینگا و نصر مطرح شده است. و بر همین اساس، سه درجه از هرمنوتیک دینی از یکدیگر تفکیک شده است. نویسنده با ارجاع به طرحهای ارائه شده از سوی ویلیام چیتیک و لئو اشراوس، تلاش کرده است برخی از مشکلاتی را که فراروی هرمنوتیک اسلامی قرار دارد، حل نماید. مشکلات کاربست هرمنوتیک اسلامی را مرور و راهحلهای آن را ارائه نموده است. این دیدگاه را که عینیت علم، مانع از علم دینی است، رد نمود. و این دیدگاه را ترجیح داده است که عینیت، بر بیطرف بودن وابسته نیست، بلکه بر صراحت وابسته است؛ یعنی بر فرایند تصریح به فرضها و پیشفرضها و صورتبندی آنها با دقت هرچه بیشتر در پایان، دشواریهایی را که فراروی کاربست هرمنوتیک اسلامی برای علوم اجتماعی قرار دارند، مورد بررسی و پیشنهاد شده است که کاربست هرمنوتیک اسلامی برای علوم اجتماعی باید در ارتباط دیالکتیکی با سنتهای علمیای صورت گیرد که سکولار بودن آنها، علم مقدس و به ویژه علوم اجتماعی اسلامی شده را ایجاب کرده است.
کلیدواژهها: هرمنوتیک، علم مقدس، علم اسلامی شده، تفسیر، فهم، فلسفه علوم اجتماعی، بولتمان، گادامر، نصر، پلنتینگا.
طرح مسئله؛ علوم اجتماعی اسلامی
شماری از نویسندگان مسلمان از پایهریزی علوم اجتماعی اسلامی حمایت کردهاند. برخی از آنان، این امر را بخشی از فرایند عام اسلامی کردن معرفت تلقی کردهاند. اما برخی دیگر، بر علوم اجتماعی و هرمنوتیک به عنوان چیزی که تحت تأثیر مفروضاتی خلاف اسلام بودهاند، متمرکز شدهاند. اصطلاح «اسلامی کردن معرفت» را نخستین بار سید محمد نقیب العطاس در سال 1978 مطرح کرد. بحث وی درباره اسلامی کردن معرفت شایسته بررسی است؛ چرا که وی چند انگاره را در کنار یکدیگر مطرح میکند: 1 علوم آن گونه که در غرب توسعه یافته، به نحوی جبههگیری کرده که از نقطه نظر اسلامی غیرقابل پذیرش است؛ 2 این جبههگیری، به ویژه در علوم انسانی غالب است؛ و 3 این جبههگیری به دلیل نقائص موجود در تفسیر رخ داده است
العطاس استدلال میکند که معرفتی که از غرب به جهان اسلامی وارد شده «با منش و شخصیت فرهنگ و تمدن غرب آکنده شده و در بوته فرهنگ غرب شکل گرفته است;»1 وی معتقد است که عناصر و مفاهیم کلیدی فرهنگ غرب باید شناسایی و جداگانه بررسی شوند. این عناصر و مفاهیم کلیدی عمدتاً در آن شاخه از معرفت رایج هستند که به علوم انسانی مربوطند؛ هرچند باید متذکر شد که حتی در علوم طبیعی، فیزیکی و کاربردی، به ویژه در مواردی که این علوم با تفسیر واقعیتها و صورتبندی نظریهها سروکار دارند، باید همین فرایندِ بررسی جداگانه عناصر و مفاهیم کلیدی اعمال شود؛ چرا که تفسیرها و صورتبندیها درواقع به قلمرو علوم انسانی تعلق دارند
سرانجام آن کهاز نظر العطاس، اسلامی سازی معرفت باید با جایگزین کردن عناصر و مفاهیم کلیدی اسلامی، به جای عناصر و مفاهیم کلیدی غربی به دست آید تا اینکه بتوان این علوم را «در بوته اسلام» دگرگون کرد
بنا به نظر فرید العطاس، برادرزاده العطاس، رویکردی که عمویش اتخاذ کرده بود، متأثر از سنت صوفیگری بود و بر نیاز به الهام درست، جهت شکل بخشیدن به تحقیق تأکید میکرد
ما در واقع، درباره همان موضوعی سخن میگوییم که زمانی عموی من برایم گفته است: این موضوع، اسلامیسازی ذهن است. آن گونه که من از آن برداشت دارم. بحث درباره شیوهای است که اسلام طی آن مبنای متافیزیکی و معرفتشناختی را برای معرفت به دست میدهد. دلمشغولی کسانی که به این موضوعات میپردازند، ایجاد جامعهشناسی یا فیزیک اسلامی نیست، بلکه آنچه که آنها میگویند این است که فارغ از اینکه رشته مورد بحث شما چه باشد، چارچوب متافیزیکی و معرفتشناختی خاصی وجود دارد که اسلام فراهم کرده است
العطاس تأکید میکند که اسلامیسازی، صرفاً این نیست که علوم غربی را بگیریم و برخی از آموزههای اسلامی را بر آن بیفزاییم. وی بازنگری بسیار کامل و عمیقی پیشنهاد میکند. با این حال، به هیچ وجه روشن نیست که بتوان با جایگزینی عناصر و مفاهیم کلیدی، به اهداف مورد نظر وی دست یافت و نیز روشن نیست که چگونه میتوان این جایگزینی را انجام داد
یک راه فهم اینکه العطاس چگونه درصدد انجام طرح خود بود، این است که به بررسی شیوهای بپردازیم که وی در اداره «مؤسسه بین المللی اندیشه و تمدن اسلامی» در پیش گرفته بود. فرید عطاس، توضیح میدهد که این مؤسسه «به طور خاص برای اسلامی کردن معرفت ایجاد شد، و نه تنها برای تعلیم شاخههای علمی مختلف، بلکه همچنین برای فراهم کردن همان مبنای متافیزیکی و معرفتشناختیای ایجاد شده که باید همه دانشمندان و استادان، فارغ از رشته تخصصی خود، از آن اشباع شوند.»4 اما مؤسسه مزبور، با سازماندهی کنونی خود، فاقد گروه فلسفه است و بدون این رشته و گروه، مشکل بتوان پی برد که چگونه میتوان متافیزیک و معرفتشناسیای را که العطاس آن را مبنایی برای اسلامیسازی تلقی میکرد، فراهم کرد
طبق برداشتی که فرید عطاس از اسلامیسازی علوم اجتماعی دارد، ما نباید توقع یک جامعهشناسی، اقتصاد، یا علوم سیاسی اسلامیشده را داشته باشیم که به رقابت با قرائتهای سکولار از این علوم بپردازند، بلکه پژوهشگرانی که از زمینه و تخصص خوبی در معرفتشناسی و متافیزیک برخوردارند، باید مفاهیمی را که از این علوم استنباط شدهاند به کارگیرند تا چارچوبی را فراهم کنند که پژوهشهای تجربی ما در قالب آن صورت گیرند
تنها راهی که در آن میتوان اسلام را در صفی نزدیکتر به معرفت قرار داد این است که باید کار تجربی را آغاز کرد. و این موضوع، مرا به برداشت خود از این مسائل میرساند. به نظر میرسد، انسان به جای سخن گفتن از اسلامیسازی معرفت، باید عملاً به سنتهای اسلامی بسان منابع مفاهیم و انگارهها بنگرد و با این کار به پژوهش عملی بپردازد
رویکرد رقیب با اسلامیسازی معرفت را اسماعیل فاروقی در سال 1982، آغاز کرد.6 این رویکرد، با چند هدف دیگر از جمله اصلاح اسلام، نجات غرب، و دیدگاه اساسی درباره چگونگی اسلامیسازی علوم جدید تلفیق شده بود. فاروقی برای تحقق بخشیدن به این برنامه، در تأسیس «مؤسسه بین المللی اندیشه اسلامی»7 در سال 1981 مشارکت کرد. فاروقی پیشنهاد کرد که بهترین علوم و تکنولوژی غرب اتخاذ شود. اما آن را باید بر پایه اصول و ارزشهای اسلامیای بنا کرد که هدایتکننده رشد بیشتر این علوم باشند. وی همگام با ایدههای سلفی، نیاز به بازگشت به اسلام اصیل اولیه را پذیرفت. اما این اسلام اصیل را اساساً عقلانی و پذیرای گفتگو با غیرمسلمانان میدانست. وی در این دیدگاهش خود، از عبدالوهاب و هم از محمد عبده الهام گرفت.8 برنامه وی برای اسلامیسازی معرفت، برنامهای ایدئولوژیکی بود و مدافع تقویت هویت اسلامی بود. از نظر فاروقی، اسلامیسازی معرفت آن است که «معرفت را به همان نحوی که اسلام با آن مرتبط است، از نو طرحریزی کرد;، یعنی دادهها را دوباره تعریف و دوباره ساماندهی کرد، در استدلالها و مرتبط ساختن دادهها با نظریهها دوباره اندیشید، نتایج را دوباره ارزیابی کرد، اهداف را دوباره برنامهریزی کرد. این کار را به نحوی گونهای باید انجام داد که بینش ما را تقویت کند و در خدمت اهداف اسلام باشد.»
در عمق بینش وی، اسلامیسازی معرفت بود. وی رخوت سیاسی، اقتصادی و دینی –فرهنگی جامعه اسلامی را عمدتاً به دلیل حالت دوگانه (دو بعدی) تعلیم و تربیت در جهان اسلام میدانست که توأم با فقدان بینش ناشی شده بود. وی معتقد بود که معالجه این نقص نیز دو قسمتی است: مطالعه اجباری تمدن اسلامی و اسلامیسازی معرفت جدید
ابراهیم رجب، برنامه فاروقی برای اسلامیسازی را در سه عنصر اصلی زیر خلاصه کرده است
1 تسلط بر رشتههای جدید، و ارزیابی انتقادی روششناسیها، یافتههای پژوهشی و نظریههای آنها در چارچوب منظر اسلامی
2 تسلط بر میراث اسلامی و ارزیابی انتقادی دانش اسلامی در مقایسه با
الف. منظر وحیانی بکر (اولیه)؛
ب. نیازهای معاصر امت اسلامی؛
ج. پیشرفتهای جدید در معرفت انسانی
3 ترکیب سازنده میراث اسلامی و معرفت جدید؛ جهش سازنده «برای غلبه بر خلأ قرنهای عدم پیشرفت»
فعالیتهای «مؤسسه بین المللی اندیشه اسلامی» به چند دلیل در معرض نقدهای زیادی قرار گرفت:12 1 به دلیل خطابههای فاقد جوهره؛ 2 کیفیت ضعیف آثار منتشر شده؛ 3 عُجب و خودپسندی حاکی از اینکه معنای درست معرفت مخصوص کسانی است که مطابق با ایدئولوژی آن مؤسسه کار میکنند. هرچند که این نقدها، به طور کلی، بر ضد طرح اسلامیکردن معرفت مطرح شدهاند، اما به نظر میرسد که بیشترین فشار آنها را «مؤسسه بین المللی اندیشه اسلامی» تحمل میکرد
کالین، طرح فاروقی را به دو دلیل مورد سرزنش قرار میدهد: 1 به کارگیری برچسبهای اسلامی که موجب پنهان ماندن مسائل فلسفی عمیقتری میشود که در مباحث روز علم مورد بحث قرار میگیرند؛ 2 تمرکز بر علوم اجتماعی و نپرداختن به علوم طبیعی، علی رغم این واقعیت که طرح اولیه او به هدف اسلامی کردن همه معرفتهای وارد شده از غرب تدوین شده بود. کالین دو نتیجه طرح و کار فاروقی را مورد ملاحظه قرار میدهد: تأکید بیش از حد بر علوم اجتماعی و پایه ریزی معرفت و بیتوجهی به پیامدهای سکولارساز جهانبینی علمی جدید
این امر موجب میشود که دانشمندان مسلمان علوم اجتماعی که انواع آرمانی برنامه اسلامیسازی هستند، هیچ گونه سرنخی درباره چگونگی حل مسائلی که معرفت علمی جدید فراروی آنها قرار میدهد، نداشته باشند. از سوی دیگر، مسلّم انگاشتن مبانی فلسفی علوم طبیعی جدید، برابر است با تقویت انشعاب دو شقی علوم به علوم طبیعی و علوم انسانی؛ انشعابی که نتایج آن مستمراً چالشهای جدیای را بر اعتبار انواع معرفتِ موجود در بیرون از قلمرو علوم فیزیکی جدید مطرح میکند
«مؤسسه بین المللی اندیشه اسلامی» در مجموعه مقالاتی به این نقد با صورتبندی دوباره به برنامهای پاسخ داد که فاروقی در آغاز در سر داشت.14 برنامه فاروقی بسیار «ماشینی/مکانیکی» تلقی شده است و برنامههای جایگزینی پیشنهاد شدند که هدفشان انعطافپذیری بیشتر بود و در صدد بهرهمندی از ایدههایی درباره اسلامیسازی معرفت بودند که از سوی اندیشمندان دیگر ارائه شده بود
با این حال، میتوان از آثار سید حسین نصر ایده دیگری را برای اسلامیسازی معرفت استخراج کرد؛ هرچند وی طرح خود را طرحی برای احیای علوم مقدس میخواند، نه اسلامیسازی، و بر این ایده تأکید میکند که سنتهای دینی جهان در حکمت خالده مشترک هستند؛ حکمتی که مخالف با گرایشهای فرهنگی و فکریِ برآمده از مدرنیته اروپاست.16 نصر در شماری از آثار خود به بازگشت به علم مقدس فرا میخواند که بارزترین آنها عبارتند از: معرفت و امر مقدس17 و نیاز به علم مقدس؛18 هرچند که دیدگاه وی در آثار اولیه او درباره علوم اسلامی نیز بیان شده است.19 نصر نقد خود بر علم جدید را به علوم اجتماعی محدود نمیکند، بلکه تحولات علمی جدید در علوم طبیعی را توأم با جهانبینیای میداند که با علم مقدس ناسازگار و بیاعتنا به آن است
وی در تأملات اخیرش درباره زندگی خود مینویسد
بسیاری مدعی شدهاند که مبتکر یکی از مهمترین فعالیتهای فکریای هستند که امروزه در جهان اسلام صورت میگیرد و آن «اسلامیسازی معرفت» است که در واقع تلاشی است برای وارد کردن معرفت غربی در چارچوب اسلامی. من هرگز به کارگیری این اصطلاح را نمیپسندم، اما واقعیت این است که من درباره این تلفیق و ادغام در سال 1957ـ1958، که کتاب «علم و تمدن در اسلام» را نگاشتم، سخن گفتهام؛ کتابی که در راستای رساله دکتری من بود. و بنابراین، در سال 1957، یعنی دست کم ده پانزده سال پیش از افراد دیگری نظیر اسماعیل فاروقی و نقیب العطاس، که امروزه به این طرح مشهور شدهاند، این نکته بر سر زبانها افتاد که من درباره تلفیق و ادغام همه معرفتها در جهانبینی اسلامی رسالهای نوشتهام
نصر استدلال میکند که علم جدید، که با تحولات علمی قرن 17 ظهور یافت، چالش مستقیمی بر جهانبینی سنتی، به ویژه آن گونه که در تمدن اسلامی بسط یافته، میباشد. از این رو، نباید علم و فناوری جدید را فارغ از ارزش محسوب کرد. علم و فناوری جدید نظام ارزشیای را تحمیل میکند که بر ضد تمدن اسلامی است. با این حال، علم جدید را نباید به سادگی کنار گذاشت. مسلمانان باید بر علوم جدید به نحو نقادانه مسلط شوند. دانشمندان مسلمان مسؤل هستند که نقدی از علم جدید را مبتنی بر سنت فکری اسلامی صورتبندی کنند
در جنبه ایجابی، کار نصر در باب علم مقدس امتیاز زیادی در نشان دادن این امر دارد که چگونه باید علوم مقدس با دغدغههای بومی، و به طور کلیتر، با اخلاق اسلامی تلفیق شود.21 اما در جنبه سلبی، باید گفت: روشن نیست که چگونه باید منافعی را که از رهآورد علوم جدید حاصل میشوند، با علم مقدس تلفیق کرد
اندیشمندان مسلمان فراوان دیگری هم هستند که به مسئله اسلام و علم جدید پرداختهاند. در اینجا قصد بررسی همه دیدگاهها را ندارم، بلکه درصدد معرفی گفتمان مربوط به این مسئله هستم تا اهمیت تفسیر را در نحوه فهم رابطه میان اسلام و علم برجسته سازیم. اما خوب است که سخنان پایانی مظفر اقبال را، که در نتیجه بررسی دیدگاههای مسلمانان درباره رابطه اسلام و علوم جدید بیان داشته، در نظر بگیریم
آنچه که بایسته است تحول فکری عمده در جهان اسلام است که در طی آن سنت گمشده دانشپژوهی را که ریشه در منابع اصلی اسلام داشت، باز یابیم. این امر به ظهور جنبش جدیدی میانجامد که به مسلمانان کمک میکند تا علم و فناوری جدید را از آن خود کنند؛ بسان همان جنبشی که در طی سه قرن جنبش ترجمه اولیه، مقدار زیادی از اندیشه علمی و فلسفی را که در سنت اسلامی وارد شده بود، در خود هضم کرد. فقط این گونه بازنویسی معرفت علمی جدید است که در آن امید میرود دانههای تفکر علمی موجود در ذهن مسلمانان، که هنوز با علمگرایی آمیخته نشده، شکوفا شوند. فقط چنین تحول بنیادی در اندیشه است که میتواند گفتمان اسلام و علم را از بردگی استعتمار برهاند و تأملات اسلامی حقیقی را درباره کار علم جدید، که در همه قلمروهای حیات و جامعه معاصر سربرآورده است، عرضه کند


گزارش کارآموزی تعمیرات و نگهداری word دارای 98 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد گزارش کارآموزی تعمیرات و نگهداری word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه گزارش کارآموزی تعمیرات و نگهداری word
فصل اول
تاریخچه و معرفی کارخانه
روش تولید
اهداف اصلی شرکت
معرفی قسمتهای مختلف
موقعیت جغرافیایی و ساختمانی
مساحت های زمین شرکت
آمار کل پرسنل و مقاطع تحصیلی کارگران
امور مهندسی
کنترل کیفیت کابل
آزمایشگاه کنترل کیفیت
کنترل مراحل تولید
تولیدات شرکت کابل مسین
فصل دوم
تعریف برنامه ریزی نگهداری وتعمیرات (نت)
هدف ازpmچیست؟
اهداف و مقاصد :
نیاز مبرم صنایع به pm درکارخانجات
برنامه روانکاری
تاریخچه روانکاری در شرکت کابل
انواع روانکاری:
شرح وفرایند تولید محصولات شرکت
Tpm چیست؟
Tpm بر5 اصل استوار است:
اهداف کلی TPM
الف): توسعه شرایط مطلوب برای کارگران بعنوان یک سیستم انسان_ماشین
ب)بهبود کیفیت محیط کار
ارزیابی TPM واثرات آن
فصل سوم
تابع قابلیت نگهداری
زمان خوابیدگیDown Time
الف(زمان ادارک Realisation Time
ب)زمان دستیابی ِACCESS TIME
ج ) زمان تشخیص Diagnosis Time
د)زمان تدارکprocurement Time
ه) زمان تعویض Repiacement pime
و (زمان تسجیل chekout Time
ز) زمان تنظیم Aedgustment pim
ویژگیهای طراحی و قابلیت نگهداری
الف ) دستیابی Access
منابع و مأخذ:
ب ) سیستم های اخباری Aiarm systems
ج ( سیستم های تشخیص Disgnosis systems
د( تنظیم adjustment
ه ) مدار بندیCiruitry
و ) اتصالات Connections
ز( تمایز Identification
ج) نقاط آزمونtest points
قابلیت نگهداری در پیمانهای صنعتی
دیدگاه های مسئله Main trance
از نظر فنی :
از نظر مالی :
از نظر مدیریتی :
سیستم نگهداری Dawntim
تعاریف سیستم نگهداری
هزینه های نگهداری :
خط مشی های نگهداری :
خط مشی های بلند مدت
فصل چهارم
کاربرد آمار در برنامه ریزی نت
هیستو گرام فراوانی
قابلیت اطمینان سیستمهای و مدلسازی
انواع سیستم ها عملیاتی
ـ سیستم های یک مرحله ای
ـ سیستم های عملیاتی پیوسته
سیستم های قطع و وصل شونی -
ـ سیتسم فیمابین
انواع سیستم ها از نظر خصوصیات
1-سیستم های سری
2-سیستم موازی
کاربرد سیستمهای عمومی موازی
نتیجه
بهینه سازی تشکلها
میزان شکست Failure rate
میزان شکست با تابع نهایی
میزان شکست با تابع نرمال
میزان شکست با تابع فوق نمایی
میزان شکست با تابع ویبال
تغییرات میزان شکست
فصل پنجم
ساختمان کابلهای برق و تلفن
1-هادی:
2- عایق
از خصوصیات دیگر عایق های مورد مصرف عبارتند از:
تابیدن و کابل کردن سیم ها
طول تاب
غلاف میانی
زره
غلاف
فصل ششم
شاخصهای مربوط به قابلیت اطمینان در کارخانه کابل سین
قابلیت اطمینان ماشین
1- دستگاه کشش بزرگ
انواع سیستمهای عملیاتی در شرکت
پیشنهادات
منابع و مأخذ:
بخشی از منابع و مراجع پروژه گزارش کارآموزی تعمیرات و نگهداری word
1-اصول برنامه ریزی مهندسی تعمیرات و نگهداری
نویسنده سید محمد حسینی
2-مهندسی تعمیرات و نگهداری
نویسنده نظام الدین فقیه
3-نت خود کنترلی –TPM
نویسنده، مهندس دردانه داوری
4-برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات
نویسنده، علی حاج شیر محمدی
تعریف برنامه ریزی نگهداری وتعمیرات (نت)
الف)نگهداری :مجموعه فعالیت هایی که بطور مشخص ومعمولا بصورت برنامه ریزی شده و با هدف جلو گیری از خرابی ناگهانی ماشین آلات وتجهیزات و تاسیسات انجام گرفته وبا این کار قابلیت اطمینان ودر دسترس بودن آنها را افزایش می دهیم فعالیتهای نگهداری لقب می دهیم
ب)تعمیرات:شامل مجموعه فعالیتهایی است که برروی یک سیستم ویا وسیله که دچار خرابی ویا کارافتادگی گردیدهانجام میدهیم تا آن را بصورت آماده و قابل بهره برداری گردانده ودر جهت انجام وظیفه ای که به آن محول گردیده است آمادهاش سازیم
هدف ازpmچیست؟
مراحل ایجاد برنامه :از جایی شروع کرده اید که هیچ سیستم نت نداریم وبیشتر زمان تعمیرات،در تعمیرات اضطراری معروف می شود.فرایندی را در نظر بگیریدکه مانند بالا رفتن از پله است بنابرین مرحله پیاده کردن یک pm را می توان بصرت زیر نشان داد
اهداف و مقاصد
اصلی ترین هدف،همان بهینه کردن توانائیهای ماشین آلات به منظور رسیدن به حداکثر تولید وکاهش فرسایش وخرابی آنهاست.دستیابی به اهداف دیگری نیز در کنار رسیدن به هدف اصلی،مد نظر میباشد عبارتنداز
1 ایجاد آرشیو ومدارک فنی به عنوان بانک اطلاعات کارخانه
2 بررسی آنالیزفنی امور اقتصادی نگهداری وتعمیرات انجام شده
3 کاهش هزینه های انرژی
4 ایجاد زمان توقف کمتر در مقابل تولید بیشتر که در نتیجه قیمت تمام شده محصول را کاهش میدهد
5 کاهش هزینه های تعمیرات تکراری ومتوالی ودر نتیجه استفاده بهتر از قطعات یدکی ونیروی انسانی
6 پایین آوردن هزینه های تولید به دلیل بالا بودن زمان کار ماشین آلات
7 تهیه دستورالعمل های ایمنی وحفاظت فنی دراجرای سیستم نگهداری وتعمیرات به منظور جلوگیری از خطرات احتمالی
نیاز مبرم صنایع به pm درکارخانجات
هر برنامه ریزی pm مسلماً نتیجه سودآوری در کل برای کارخانه دارد اگر چه داشتن چنین سیستمی به هزینه های در حال حاضر کارخانه می افزاید. بسیاری از صاحبان صنایع در ابتدا فکر این امر بودند ولی بعداً خود مشوق لزوم چنین سیستمی در کارخانه شدند
در عمل مسلماًpm نمیتواند یک درمان کلی برای تمام نواقص ومشکلات ناشی از عدم کارکرد مرتب ماشین ویا کم کردن هزینه های تعمیرات باشد. ولی اعمال و فعالیتهایی که pm دارد می تواند در امتزاج با سایرفعالیتها، ترکیبی را بوجود آورد که باعث کاهش هزینه ها وپایین آمدن خرابیهای ماشینها میگردد. آموزش وکنترل کارها، اندازه گیری، گزارش نویسی از وضعیتها وانبارداری موثر ومفید از عوامل مهم pm بشمار میروند
برنامه روانکاری
تاریخچه روانکاری در شرکت کابل
روانکاری یا tribology) ) به عنوان علم تسهیل حرکت نسبی سطوح در تماس با یکدیگر تعریف شده اند وسابقه آن از زمان پیدایش چرخ واستفاده از گردش آن به دور محور،به منظور حرکتی روان ،بر می گردد
عدم روانکاری صحیح ماشین آلات علاوه بر آنکه باعث تقلیل راندمان مکانیکی و پایین آوردن بازده زمانی ماشین میشود،منجربه فرسایش بیش از حد ،فرسودگی واز کار افتادگی زود رس نیز میگردد
شرکت کابل مسن بیشتر از روغنهای شرکت نفت بهران وشرکت پارس استفاده می نماید
انواع روانکاری
روانکاری به 5 بخش مجزا تقسیم می شود
شستشوی مخازن روغن پس از تخلیه روغن
شستشوی فیلترهای روغن
تصفیه روغن
تعویض فیلتر
تعویض روغن
موارد 1،2و3سرویسکاری ادواری (مرحله اول) وموارد4و5 سرویسکاری طولانی است
شرح وفرایند تولید محصولات شرکت
اصولاً فرایند تولید برای کابل ها وسیم ها به یک شکل می باشد، که به توضیح فرایند تولید چند محصول می پردازیم
هادی :شامل مفتول های نازک مسی در سیم قابل انعطاف و شامل تک مفتولی یا مفتول های منظم تابیده شده در سیم غیر قابل انعطاف می باشد
سیم(عایق): هادی که توسط پوششی (عایق)احاطه شده باشد
طبق تعریف اداره استاندارد 4 گروه یا CLASS برای هادی ها تعریف شده است
CLASS 1 : هادی های تک مفتولی گرد
CLASS2 : هادی های تابیده شده منظم
CLASS3 : هادیهای قابل انعطاف (افشان)
CLASS4 : هادیهای قابل انعطاف (بسیار افشان)
گروههای 1و2 ویژه کابلهای نصب ثابتند و گروههای 3و4 برای استفاده در کابل ها و بندهای قابل انعطاف در نظر گرفته شده اند . گروه 4 قابلیت انعطاف پذیری بیشتری نسبت به گروه 3 دارد
Tpm چیست؟
Tpm که امروزه سخن به میان می آید، روشی جهت نگهداری وتعمیرات کارخانجات است
Tpm در دهه 70 میلادی ودر کارگاههای تولیدی ژاپن مطرح واز آن زمان تاکنون پیشرفتهای چشمگیری داشته است .اخیراً حتی برنامه های کامپیوتری گو ناگونی تحت سر فصلTPM درکارخانجات و شرکت ها نوشته شده است
Tpmیک استراتژی است که طی آن کلیه افرادی که مستقیما ًدر امر تولید درگیر هستند می پذیرندکه باید به تولیدی با عیوب صفر،ازکارافتادگی صفروحوادث صفر دست یابند
Tpm بر5 اصل استوار است
استفاده از تجهیزات با حداکثر میزان کارایی وقابلیت اجرایی
برقراری یک سیستم جامع تعمیرات ونگهداری موثر برای تمام عمر کاری تجهیزات
در گیر کردن تمام واحدهای مربوطه ،از واحد برنامه ریزی وتولید گرفته تا واحد نگهداری وتعمیرات در امر نگهداری وتعمیرات پیشگیری
مشارکت کلیه کارکنان در تمامی ساختار سازمانی از مدیریت تراز اول گرفته تا کارگران خط تولید
ایجاد انگیزه از جانب مدیریت از طریق تشکیل گروههای کوچک مستقل به منظور ترویج TPM
اهداف کلی TPM
دوهدف اصلی TPM شامل موارد زیر است
الف): توسعه شرایط مطلوب برای کارگران بعنوان یک سیستم انسان_ماشین
دو نکته اصلی باعث شرایط مطلوب سیستم انسان_ماشین خواهد بود
تجهیزات را به شرایط نرمال وعملی مطلوب بازگردانیم
تجهیزات رادر شرایط نرمال وعملی مطلوب نگهداری کنیم
ب)بهبود کیفیت محیط کار
TPM به طور جدی به بهبود کیفیت محیط کار تاثیر می کندبطوریکه تجهیزات و محل کار باید همیشه پاک وتمیز باشد واین حرکت تحت فعالیت 5S می باشد که موارد زیر را شامل می شود
اولین S(SEIRI): اقلام غیر ضروری را شناسایی وآنها را از محیط دورکن
دومین S(SEITON): اقلام ضروری رابا نظم مخصوصی که به آسانی در دسترس قرار گیرند مرتب کن
سومین S(SEISO) : همه چیز راتمیز وپاکیزه کن
جهارمینS(SEIKETSU):استاندارد3S قبلی را حفظ کن
پنجمین S(SHITSUKE): افراد را برای پیروی از مقررات ودیسیپلین خوب خانه داری هدایت کن
ارزیابی TPM واثرات آن
افزایش قابلیت اطمینان وتعمیر پذیری تجهیزات ،برای رسیدن به کیفیت وبهرهوری بالا
آموزش اپراتورهای مستعد
اهتمام در رقابت با حریفان، با تولید محصولات جدید وشتاب دادن به سرعت توسعه
بالا بردن ارزش افزوده هر یک از کارکنان، بهبود تکنولوژی ساخت محصولات جدید و ارتقا آن به تولید اتوماتیک
ایجاد محیط کاری امن و خوشایند از طریق در گیر کردن آنها در امور
فصل سوم
تابع قابلیت نگهداری
عامل مهمی که در طرح ریزی برنامه تعمیرات و نگهداری موثر است به زمانهای مورد نیاز جهت تعمیر و سرویس دستگاههای و یا تعویض مربوط می گردد که آن را زمان سرویس خواهیم نامید
همانگونه که زمان از کار افتادگی بندرت می تواند مقطوع و معین باشد زمان سرویس نیز بر حسب ماهیت متغییر سرویس مورد نیاز معمولاَ جنبه آماری به خود میگیرد. فرض کنیم تابع چگالی احتمال طول زمان های سرویس t به صورت m(T)=/m(T)dt
به عبارت دیگر قابلیت نگهداری یک وسیله برابر است با احتمال ترحض آن وسیله از حالت ازکارافتادگی در مدت زمان معینT ضمن رعایت اصول و روش های قابل تجویز
غالبا تابع احتمال نهایی بیانگر مناسبی باری توزیع زمان های سرویس است یعنی بصورت m(t)=ye
که در این رابطه y متوسط تعداد سرویس های ارائه شده در واحد زمان است
به بیان دیگر متوسط طول زمان سرویسy/1 خواهد بود
در غالب برنامه ریزیهای تعمیرات و نگهداری مدل مورد استفاده جهت بیان زمان های سرویس همان تابع توزیع خواهد بود
چنانچه متوسط طول زمان سرویس را با O نشان دهیم قابلیت نگهداری بصورت زیر بیان میشود
m(T)=1-eTe
معمولا قابلیت نگهداری یک وسیله به ویژگیهای طراحی آن بستگی می یابد
قابلیت استفاده AvcuLabiLitg
قابلیت استفاده یک وسیله A به صورت زیر تعریف میشود
زمان کارکرد/زمان کارکرد+زمان سرویس=A
چنانچه فرض کنیم زمان های خرابی و سرویس دستگاه از تابع توزیع نمایی تبعیت نمایند
زمان کارکرد دستگاه همان متوسط فاصله زمانی از کار افتادگی T و زمان سرویس نیز خواهد بود
A=T/T+O
قابلیت استفاده نسبت زمان کارکرد وسیله به مجموع زمان را بیان می دارد
ومعرف احتمال دسترسی به دستگاه می باشد و بر عکس احتمال عدم دسترسی به دستگاه یا عدم قابلیت استفاده مکمل این احتمال خواهد بود و با A نشان می دهیم
زمان خوابیدگیDown Time
زمان خوابیدگی یک دستگاه یعنی فاصله زمانی از لحظه کارافتادگی تا هنگامی که دستگاه مجددا عملکرد عادی خود را از سر گیرد بعضا با زمان سرویس یکسان فرض می شود
زمان خوابیدگی می تواند از عناصر مختلفی تشکیل یا به که به شرح زیر مورد بررسی قرار
خواهیم داد
الف(زمان ادارک Realisation Time
عبارت است از فاصله زمانی از لحظه از کار افتادگی تا وقتی که به عدم کارکرد دستگاه پی برده شود این مدت زمان بستگی به نوع دستگاه و کارکرد آن حضور یا عدم حضور انسان در کنار آن و یا وجود سیستم های خبر دهنده دارد
بدیهی است که این مدت را نمی بایست جزء زمان تعمیر محسوب نمود
ب)زمان دستیابی ِACCESS TIME
عبارت است از فاصله زمانی از لحظه ادراک تا زمان دستیابی تعمیر کاران به دستگاه به منظور تعیین نقص و شروع عملیاتی تعمیراتی بنابراین هر نوع اقدام مربوط به بازکردن ویا پیاده کردن دستگاه برای پی بردن به نقص تعمیراتی می تواند جز این مدت قلمداد گردد
ج ) زمان تشخیص Diagnosis Time
عبارت است از مدت زمان لازم جهت بازبینی آزمایش ، تجربه و تحلیل نتایج تشخیص نقص فنی ، تسجیل صحت تشخیص و سرانجام تصمیم گیری نسبت به روش و نحوه رفع نقص بدیهی است که این مدت زمان بستگی به بغرنجی دستگاه ابزار تشخیص و مهارت تعمیرکاران خواهد داشت
د)زمان تدارکprocurement Time


مقاله نبوت و امامت در اندیشه ملاصدرا word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نبوت و امامت در اندیشه ملاصدرا word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نبوت و امامت در اندیشه ملاصدرا word
چکیده
مقدمه
1 نظریه نبوت
1-1 خصایص سهگانه نبی
2ـ1 وجوب بعثت انبیا
3ـ1 ختم نبوت
4ـ1 ولایت
2 نظریه امامت
1ـ2 فواید وجودی امام
2ـ2 وجوب وجود امام در هر زمان
3 اعتقاد به مهدویت
1ـ3 در باب امام دوازدهم
2ـ3 رد اعتراض بر غیبت امام دوازدهم
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نبوت و امامت در اندیشه ملاصدرا word
ابنسینا، ابوعلی حسینبن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، مع شرح نصیرالدینالطوسی و قطبالدین الرازی، الجزء الثالث، تهران، مطبعه الحیدری، 1379ق
ـــــ ، الشفاء (الهیات)، راجعه و قدم له ابراهیم مدکور، تحقیقالاب قنواتی و سعید زاید، القاهره، الهیئه العامه لشؤون للمطابع الامیریه، 1380 ق/1960م. (افست ایران، قم: منشورات مکتبه آیهالله العظمی المرعشی النجفی، 1404ق)
ـــــ ، النجاه، نقحه و قدم له ماجد فخری، بیروت، دارالآفاق الجدیده، الطبعه الاولی، 1405 ق/ 1985م
سهروردی، شهابالدین یحیی، پرتونامه، (مجموعه مصنفات شیخ اشراق)، ج3، تصحیح، تحشیه و مقدمه سیدحسین نصر، با مقدمه و تحلیل فرانسوی هانری کربن، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم، 1380 ش
ـــــ ، التلویحات، (مجموعه مصنفات شیخ اشراق)، ج1، تصحیح و مقدمه هانری کربن، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم، 1380 ش
ـــــ ، حکمهالاشراق، (مجموعه مصنفات شیخ اشراق)، ج1، تصحیح و مقدمه هانری کربن، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم، 1380 ش
ـــــ ، فی اعتقاد الحکماء، (مجموعه مصنفات شیخ اشراق)، ج2، تصحیح و مقدمه هانری کربن، تهران پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم، 1380 ش
ـــــ ، اللمحات، (مجموعه مصنفات شیخ اشراق)، ج4، تصحیح، تحشیه و مقدمه نجفقلی حبیبی، تهران پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم، 1380 ش
السید المرتضی، ابیالقاسم علیبن الحسین، الذخیره فی علم الکلام، تحقیق السید احمد الحسینی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1411 ق
ـــــ ، رساله فی غیبهالحجه، رسائلالشریف المرتضی، تحقیق السید احمد الحسینی، الجزء الثانی، قم، دارالقرآن، 1410 ق
ـــــ ، المقنع فیالغیبه، تحقیق محمدعلی الحکیم، قم، مؤسسه آلالبیت علیهم السلام للاحیاء التراث، 1374 ش
الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان، الارشاد، بیروت مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، الطبعه الثالثه، 1410ق
ـــــ ، النکت الاعتقادیه، تحقیق رضا مختاری، بیجا، المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، 1413 ق
صدرالمتألهین، تفسیر القرآن الکریم، ج6، تصحیح محمد خواجوی، قم، بیدار، چاپ سوم، 1380 ش
ـــــ ، شرح اصول الکافی (کتاب العقل و الجهل)، به تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، 1366
ـــــ ، شرح اصول الکافی (کتاب فضل العلم و کتاب الحجه)، به تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، 1367
ـــــ ، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، تصحیح، تحقیق و مقدمه سیدمصطفی محقق داماد، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، 1382
ـــــ ، المبدأ و المعاد، تصحیح، تحقیق و مقدمه محمد ذبیحی و جعفر شاهنظری، ج2، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، 1381
ـــــ ، المظاهر الالهیه فی اسرار العلوم الکمالیه، تصحیح، تحقیق و مقدمه سیدمحمد خامنهای، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، 1378
ـــــ ، مفاتیحالغیب مع تعلیقات للمولی علیالنوری، صححه و قدم له محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه، چاپ اول، 1363
الفارابی، ابونصر محمدبن محمد، آراء اهل المدینه الفاضله، قدم له علی بو ملحم، بیروت، دار و مکتبه الهلال، 1995
الکلینی الرازی، ابی جعفر محمدبن یعقوب بن اسحاق، اصول کافی، ترجمه و شرح سیدجواد مصطفوی، الجزء الاول، قم، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام، 1389ق/1348ش
میرداماد، محمدباقر بن محمد، الرواشح السماویه فی شرح احادیث الامامیه، چاپ سنگی، بیتا
ـــــ ، القبسات، باهتمام مهدی محقق، سیدعلی موسوی بهبهانی، توشیهیکو ایزوتسو و ابراهیم دیباجی، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1374
ـــــ ، نبراس الضیاء و تسواء السواء فی شرح باب البداء و اثبات الجدوی الدعاء، مع تعلیقات الملا علی النوری، تحقیق و تصحیح حامد ناجی اصفهانی، تهران، هجرت، دفتر نشر میراث مکتوب، چاپ اول، 1374
نصیرالدین طوسی، ابوجعفرمحمد بن محمد، تجرید الاعتقاد، حققه محمد جواد الحسینی الجلالی، قم، مرکز النشر و مکتب الاعلام الاسلامی، الطبعه الاولی، 1407ق
ـــــ ، تلخیص المحصل، به اهتمام عبدالله نورانی، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل شعبه تهران با همکاری دانشگاه تهران، چاپ اول، 1359
ـــــ ، رساله الامامه، تلخیص المحصل، به اهتمام عبدالله نورانی، تهران مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل شعبه تهران با همکاری دانشگاه تهران، چاپ اول، 1359
ـــــ ، فصول خواجه طوسی و ترجمه تازی آن، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1335
چکیده
این مقاله، پس از بررسی رأی صدرالمتألهین پیرامون نبوت و کیفیت دریافت وحی، و بحث از نظریه امامت در حکمت متعالیه، به بیان استدلالهای ملاصدرا بر وجوب وجود امام، رأی او را پیرامون اعتقاد به مهدویت میپردازد. با بیان دیدگاه صدرالمتألهین در باب وجود و غیبت امام دوازدهم، به مقایسه اجمالی آرای وی با نظریات فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق و میرداماد و مواضع متکلمان امامیه همچون شیخ مفید، سید مرتضی و خواجه نصیرالدین طوسی پیرامون مهدویت میپردازد. نکته قابل تامل اینکه آرای صدرالمتألهین نه تنها جامع تمامی نظریات متفکران پیش از خود است، بلکه حاوی نکاتی بدیع و بیسابقه در این باب میباشد.
کلید واژهها: مهدویت، نبوت، امامت، ولایت، وحی، غیبت، ملاصدرا
مقدمه
اعتقاد به وجود و ظهور مهدی(عج) در آخرالزمان، ریشه در احادیث و روایات مأثور از نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) دارد. اما با نگاهی اجمالی به تاریخ علوم اسلامی معلوم میشود که بحث از این اعتقاد، تنها مورد توجه محدثان نبوده است، بلکه بیشتر متکلمان، عرفا و فیلسوفان هم در آثار خود این بحث را وارد کرده و به مقتضای نظام فکری مختار خود، به تحلیل و تبیین آن پرداختهاند. آنچه از بررسی تحلیلها و تبیینهای مختلف متکلمان، عرفا و فیلسوفان از این اعتقاد، روشن میشود آن است که وجه مشترک این نظریات قول به ضرورت وجود و حضور یک امام در هر زمان است و بیانات و استدلالهای آنها نیز در تبیین و دفاع از مهدویت، بیشتر به همین بخش مشترک باز میگردد. بنابراین، در بررسی آرای فیلسوفان اسلامی پیرامون اعتقاد به مهدویت، که موضوع همین مقاله میباشد، باید بیش از هر چیز به استدلالهای آنها بر ضرورت وجود امام در هر زمان توجه کرد. با کند و کاو در این بخش از آثار فیلسوفان اسلامی، این حقیقت معلوم خواهد شد که بحث از مهدویت همواره یکی از دغدغههای اصلی حکمای اسلامی از فارابی تا صدرالمتألهین بوده است، اما وضوح و ضرورت این بحث در نظامهای فلسفی فارابی و ابن سینا کمتر از حکمت اشراق، و در حکمت متعالیه حایز بیشترین حد است
در مقاله حاضر نخست گزارشی جامع از دیدگاه ملاصدرا پیرامون مهدویت ارائه میشود، سپس موضع وی در این باب با مواضع برخی از متکلمان و فیلسوفان سلف او مورد مقایسه قرار میگیرد. برای نیل به این دو مقصود، پیش از هر چیز، از آن رو که وی میان نبوت و امامت، تفاوت اساسی قایل نیست، نظریه او پیرامون نبوت، خصایص نبی و کیفیت دریافت وحی و الهام و به مقتضای بحث، مطالبی در باب ولایت و ختم نبوت ذکر میشود. پس از تمهید این مقدمات، نظریه ملاصدرا در باب امامت، فواید وجودی امام و نیز به دلیل ارتباط وثیق میان قول به ضرورت وجود یک امام در هر زمان و قول به مهدویت، استدلالهای دهگانه او بر اثبات وجوب وجود امام، به تفصیل مورد بحث قرار میگیرد و با بیان عقیده وی پیرامون امام دوازدهم و غیبت آن امام، گزارش آرای او در باب مهدویت به انجام خواهد رسید. در پایان هم به عنوان نتیجه بحث، با بررسی استدلالهای ملاصدرا بر اثبات وجوب وجود امام و مقایسه آنها با استدلالهای دیگر متفکران سلف او، جایگاه وی در تاریخ این مسئله روشن خواهد شد
1 نظریه نبوت
ملاصدرا در مهمترین کتاب خود، الحکمه المتعالیه فی اسفار العقلیه الاربعه که جامع تمام آرای فلسفی اوست، فصل مستقلی به نبوت اختصاص نداده است، ولی در آثار فلسفی دیگرش همچون الشواهد الربوبیه، المبدأ و المعاد، المظاهر الالهیه، مفاتیح الغیب و سرانجام شرح اصول الکافی، به نحو بسیار مفصلی از نبوت و ولایت سخن میگوید. این نوشتار در صدد بیان تفصیلی آرای ملاصدرا پیرامون نبوت نیست؛ بلکه به دلیل آنکه در فلسفه او نظریه نبوت به نحو تنگاتنگی با نظریه امامت مرتبط است، از میان انبوه مباحثی که وی پیرامون نبوت مطرح میکند، فقط به بیان مطالبی میپردازد که به ما در ترسیم نظریه امامت و مهدویت در فلسفه او مدد میرساند
1-1 خصایص سهگانه نبی
خصیصه اول نبی، علم بیواسطه و عظیم اوست. به نظر صدرالمتألهین، نفوس مردم از حیث کسب علم دارای مراتب مختلفی است؛ برخی چنان نفس ضعیف، تیره و تاریکی دارند که حتی به واسطه تعلیم هم چیزی از معارف در نفس آنها جای نمیگیرد. در عوض، کسانی هستند که نفس و قوه حدسشان به چنان حدی از شدت میرسد که در زمانی کوتاه، علوم بسیاری را فرا میگیرند. به همین ترتیب، در طرف کمال این طیف از مراتب مختلف قوه عقلیه، نفوس مقدس انبیا قرار دارد که در اندک زمانی بدون تعلیم بشری، تمام علوم و معارفی که حصول آن برای بشر ممکن است، واجد میشوند. وی در تبیین این خصیصه انبیا، متذکر میشود که نفس ناطقه آنها، به دلیل خلوص و صفای بیبدیلشان با عقل کلی یا روح اعظم که همان عقل فعال باشد، متصل میشود و معارف عظیم الهی، از طریق این اتصال به عقل فعال، به نفس نبی افاضه میگردد. به عقیده وی، این مقام را هم انبیا و هم اولیا میتوانند کسب کنند
خصیصه دوم، آن است که نفس نبی در مرتبه قوه خیالش به چنان مرتبهای از شدت و قوت رسیده است که میتواند در حالت بیداری عالم غیب، عالم صور جزئیه یا علم خیال را به چشم باطنی ببیند. در این مرتبه، قوه خیال نبی به حدی از فعلیت رسیده است که صورت ملک حامل وحی برای وی متمثل میشود و کلامی از این ملک از جانب خداوند میشنود. صدرالمتألهین، بر این باور است که این مرتبه خاص نبی است و ولی را با او در این مقام شراکتی نخواهد بود
خصیصه سوم آن است که نفس نبی چون از جهت قوای تحریکی و عملی نیز به کمال رسد، به تأثیر بر هیولای عالم ماده، بدین نحو که صورتی را از آن برگیرد و صورتی دیگر به جای آن آورد، قادر خواهد شد. بدین ترتیب، معجزات عملی انبیا، چون شفای مرضی و احیای اموات و دیگر خوارق عادات مأثور از آنها، معنی محصلی به خود میگیرد.4 صدرالمتألهین در تعلیل این رأی خود، اظهار میکند که نفوس فلکی در هیولای عالم و اعطای صور مختلف به آن، مؤثر است؛ پس هرگاه نفوس انسانی نیز به کمال رسد و قوای عملی و تحریکی خودش را به سرحد کمال برساند، شبیه به نفوس فلکی میگردد و میتواند همچون این نفوس، در عالم کائنات به دخل و تصرف بپردازد. صدرالمتألهین در این خصیصه هم، چون خصایص سابق، قایل به تشکیک در شدت و ضعف است و بر آن است که اگرچه در یک طرف این طیف نفوس قدسی انبیا و اولیا واقعند، اما از جانب دیگر، نفوس ضعیف آدمیان دیگری نیز وجود دارد که دایره تأثیر آنها از حدود بدن جسمانی خودشان فراتر نمیرود و اینان تنها قادر به تأثیر و مطیع ساختن قوای عملی بدن خود هستند
مطلبی که ذکر آن در اینجا لازم به نظر میرسد، آن است که به نظر صدرالمتألهین، هر یک از این سه خصیصه خود معجزه و خرق عادت است؛ چرا که غیر انبیا از نیل به این مراتب عاجز میباشند و این خود نشانهای از صدق آنها و رسالتشان از جانب خداست. اما کمال نبی در تعقل، به عقیده وی، ارزشمندترین این معجزات است و خواص علما و اهل نظر این خصلت پیامبر را والاترین قسم از اقسام معجزات و کرامات میدانند
چنانکه ملاحظه میشود، ملاصدرا از میان خصایص سهگانه نبی فقط خصیصه دوم را مختص انبیا میداند و این خود نشانگر آن است که وی اختلافی اساسی میان امامت و نبوت قایل نیست. علاوه بر این، وی حصول مرتبه پایینتری از وحی را برای ائمه و اولیا که «الهام» نام دارد، ممکن میداند. او تفاوت میان ایحاء و الهام را اولاً، از حیث شدت وضوح معرفت حاصل از عقل فعال یا همان ملک حامل وحی (در ایحاء) و وضوح کمتر آن (در الهام)، و ثانیاً به لحاظ شناسایی علت معطی معرفت یا ملک وحی (در ایحاء) و عدم شناسایی (در الهام)، میداند.6 ملاصدرا از طرف دیگر، در شرح اصول الکافی، به تعداد دیگری از اوصاف نبی و امام اشاره میکند، اما از آن رو که این اوصاف بنا بر نظام فکری وی واجد اهمیت فراوانی در اثبات وجوب وجود امام در هر زمان و نیز ضرورت اعتقاد به امام حاضر است، ما این اوصاف را تحت عنوان «فواید وجودی امام» در بخش نظریه امامت ذکر خواهیم نمود
2ـ1 وجوب بعثت انبیا
صدرالمتألهین، استدلال خود بر وجوب بعثت را در کتابهای الشواهد الربوبیه، المبدأ والمعاد، مفاتیح الغیب و سرانجام در شرح اصول الکافی ذکر میکند. این استدلالها اگرچه دارای مضمونی کم یا بیش واحدند، اما نوع بیان و نحوه ترتیب مقدمات آنها با هم متفاوت هستند. ما در اینجا، از میان تقریرهای مختلف او، استدلالی را که در کتاب شرح اصول الکافی اقامه میکند، به دلیل نظم بیان و احتوای آن بر تمامی نکات موجود در استدلالهای دیگر، گزارش خواهیم داد.ملاصدرا این استدلال را در شرح حدیث اول از باب «الاضطرار الی الحجه» در چند مقدمه مطرح میکند
مقدمه اول: ما خالق و صانعی داریم که بر همه چیز قدرت دارد
مقدمه دوم: این خالق، جسمانی، متعلق به ماده و در نتیجه محسوس نیست
مقدمه سوم: این خالق به جهت علم و حکمت مطلقش بر جهات خیر و مصالح بندگان خود در زندگی این دنیا و آخرت، نیک آگاه است
مقدمه چهارم: از آن رو که خداوند جسمانی و متعلق به ماده نیست و نمیتواند به طور مستقیم در کثرات و امور مادی تأثیر کند، دارای وسایطی در ایجاد، تأثیر و تدبیر امور است
مقدمه پنجم: مردم در تدبیر امور زندگی و آخرتشان نیازمند کسی هستند که امورشان را تدبیر کند و به ایشان راه وصول به سعادت و نجات حقیقی را بیاموزد
ملاصدرا در بیان دلیل مقدمه پنجم ذکر میکند که مردم نمیتوانند به تنهایی تمام حوایج خویش را برآورند، بلکه نیازمند کسان دیگری از نوع خودشان هستند که در برخی از امور یاری شان کنند. بنابراین، نوع انسان اجتماعات و گروههایی ایجاد میکند که در آن افراد با یکدیگر همکاری دارند و به رفع نیازهای یکدیگر میپردازند. از سوی دیگر، وقتی جوامع ایجاد میشوند، از آن رو که هر کس در پی منافع خویش است، احتمال خواهد داشت که نزاعهایی بین افراد درگیرد. بنابراین، به قوانین و شرایعی نیاز خواهد بود که رافع این تنازعات و تعارضات باشد. قوانین و شرایع نیز خود مقتضی وجود قانونگذار و شارع میباشند. این شارع، لزوماً باید انسان باشد؛ چراکه مردم نمیتوانند ملائکه را به جهت غیر جسمانی بودنشان، مشاهده کنند و فقط دسته قلیلی از انسانها هستند که شدت و قوت نفسشان به جایی میرسد که میتوانند ملائکه را به صورتهای جسمانی، مشاهده کنند. به عقیده وی، این شارع همچنین باید واجد امور خارقالعاده و معجزاتی نیز باشد که نشاندهنده صدق ادعای او باشد و اطاعت و انقیاد مردم در برابر او بیشتر شود
صدرالمتألهین پس از بیان مقدمات یادشده، عنوان میکند: از این مقدمات، اثبات میشود که وجود شخص نبی برای بقا و سعادت نوع انسان خیر و مصلحت است. پس از آن رو که خداوند عالم و حکیم مطلق است، لازم است که از خیر بودن بعثت انبیا آگاه باشد. از سوی دیگر، چون علم خداوند، علمی فعلی است، به محض آنکه عنایت الهی متوجه امری خیر شود، آن چیز، محقق و موجود خواهد شد. در آخر اینکه، چون نیاز انسان به نبی و واسطهای از جانب خداوند، در هر زمانی وجود دارد، بنابراین، خداوند به جهت مصلحت داشتن وجود انبیا، در هر زمانی، نبیای مبعوث میکند. وی در تحکیم این نتیجه، میافزاید: آن خداوندی که از اموری نه چندان ضروری، چون رویاندن ابروان بر بالای چشم و مقعر ساختن کف پا، برای انسان غفلت نکرده، پس به طریق اولی در انجام امری همچون وجود نبی برای بقا و سعادت نوع انسان، که به مراتب از امور دیگر ضروریتر و لازمتر است، اهمال نخواهد کرد
ملاصدرا تصریح میکند که نتیجه این استدلال، دارای سه جزء است: اول آنکه وجود نبی واجب است، دوم آنکه این نبی باید از نوع انسان باشد و سوم آنکه این نبی باید با معجزاتی از دیگر افراد، اختصاص یابد
از بررسی این برهان و مقایسه آن با براهین دیگر فلاسفه اسلامی و نیز براهینی که ملاصدرا در کتابهای الشواهد الربوبیه، المبدأ و المعاد و نیز مفاتیح الغیباقامه کرده است، این نکته معلوم میشود که براهین دیگر، فقط مشتمل بر مقدمه پنجم هستند و در آنها بیشتر بر نیاز امت اسلامی در تدبیر و رتق و فتق امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اجتماع مسلمان توسط نبی تاکید شده است. اما امتیاز این برهان، آن است که مشتمل بر چهار مقدمه دیگر میباشد و به همین سبب، اگرچه از نیاز امت اسلامی به وجود نبی غفلت نشده، اما بر عنصر و هسته اصلی هدایت الهی توسط انبیا تأکید بیشتری به عمل آمده است و این امر یعنی هدایت الهی در مقایسه با نیاز اجتماعی، سیاسی و اقتصادی امت اسلامی به نبی، از اهمیت بیشتری برخوردار است. به همین دلیل، در این برهان، راه بر دفاع از ضرورت وجود امام حاضر به عنوان امام غایب عصر که همچون زمامداران سیاسی، متصرف در امور امت نیست، هموارتر میشود
3ـ1 ختم نبوت

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]