
تحقیق اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی word :
استاندارد حسابدارى شماره 28
فعالیتهاى بیمه عمومى
این استاندارد باید باتوجهبه ” مقدمهاى بر استانداردهاى حسابدارى “
مطالعه و بکار گرفته شود.
مقدمـه
1 . هدف این استاندارد تجویز روشهاى حسابدارى براى حقبیمه، خسارت و مخارج تحصیل بیمههاى عمومى مستقیم و اتکایى و همچنین افشاى اطلاعات این نوع فعالیتها در صورتهاى مالى شرکتها و مؤسسات بیمه است. الزامات سایر استانداردهای حسابداری درصورتی برای فعالیتهای بیمه عمومی کاربرد دارد که توسط این استاندارد جایگزین نشده باشد.
دامنه کاربرد
2 . این استاندارد باید درمورد فعالیتهاى بیمه عمومى بکار گرفته شود و دررابطه با بیمههاى زندگى کاربرد ندارد.
تعاریف
3 . اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانى مشخص زیر بکار رفته است:
• قرارداد بیمه (بیمه نامه) عقدی است که بهموجب آن یک طرف (بیمهگر) متعهد مىشود در ازاى دریافت حقبیمه از طرف دیگر (بیمهگذار)، در صورت وقوع حادثه، خسارت وارده به او یا شخص ذینفع را جبران کند یا مبلغ معینی را به وى یا شخص ذینفع بپردازد.
• بیمه زندگی نوعی بیمه مرتبط با حیات یا فوت انسان است که بیمهگر نسبت به پرداخت وجوهی معین براساس رویداد مشخصی ، اطمینان میدهد.
• بیمه عمومى به بیمههای غیر از بیمه زندگی اطلاق میشود.
• حق بیمه مبلغی است که بیمهگر در ازای پذیرش خطر طبق قرارداد بیمه از بیمهگذار مطالبه میکند.
• تاریخ شروع پوشش بیمه ای عبارت است از تاریخ شروع پذیرش خطر توسط بیمهگر طبق قرارداد بیمه.
• بیمه اتکایى بیمه ای است که بهموجب آن یک طرف (بیمهگر اتکایی) در ازاى دریافت حقبیمه، جبران تمام یا بخشى از خسارت وارده به طرف دیگر (بیمهگر واگذارنده) را بابت بیمهنامه یا بیمهنامههاى صادره و یا قبولى توسط وى، تعهد مىکند.
• بیمه اتکایى نسبى نوعى بیمهاتکایى است که بهموجب آن بیمهگر اتکایی در قبال دریافت نسبتى از حقبیمه قرارداد بیمه اولیه، تعهد مىکند بههمان نسبت خسارت وارده به بیمهگر واگذارنده را جبران کند.
• بیمهاتکایى غیرنسبى نوعى بیمهاتکایى است که در آن بیمهگر اتکایی در قبال دریافت حقبیمه، تعهد مىکند تمام یا بخشى از خسارت مازاد بر سقف از پیش تعیین شده را جبران کند.
• خسارت عبارت است از مبلغ قابل پرداخت در اثر وقوع حوادث تحت پوشش بیمه.
شناخت درآمد حق بیمه
4 . درآمد حقبیمه باید از تاریخ شروع پوشش بیمه ای و بهمحض اینکه حقبیمه بهگونهاى اتکاپذیر قابل اندازهگیرى باشد، شناسایى شود.
5 . بیمهگر درآمد حقبیمه را درازاى پذیرش خطر کسب مىکند، لذا درآمد حقبیمه از تاریخ شروع پوشش بیمهای، و نه تاریخ صدور، در رابطه با هریک از بیمه نامهها شناسایى مىشود. با این وجود، بنابه ملاحظات عملى، بیمهگران معمولاً براى شناسایى درآمد، از مبناهایی استفاده مىکنند که براساس آن، تاریخ مزبور بهطور تقریبی تعیین میشود. براى مثال بیمهگر مستقیم ممکن است فرض کند براى تمام بیمهنامههاى صادر شده در یک ماه، خطر از اواسط ماه پذیرفته شده است. استفاده از این مفروضات درصورتى قابل پذیرش است که نتیجه حاصل از بکارگیرى آن با شناسایى درآمـد از تاریخ شروع پوشش بیمهای هربیمهنامه در دوره مالی مربوط، تفاوت با اهمیتى نداشته باشد.
6 . چنانچه بیمهگر براساس قوانین و مقررات مبالغى را از جانب سازمانهاى دولتى یا سایر اشخاص ثالث از بیمهگذار دریافت کند و بدون دخل و تصرف آن را به حساب ذینفع واریز کند، این مبالغ درآمد بیمهگر تلقى نمىشود.
7 . درآمد حقبیمه باید بهطور یکنواخت در طول دوره بیمهنامه (براى بیمههاى مستقیم) یا در طول دوره پذیرش غرامت (براى بیمههاى اتکایى) شناسایى شود مگر اینکه الگوى وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت نباشد که در اینصورت درآمد حقبیمه متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی، شناسایى مىشود.
8 . در بیمههاى عمومى، مبلغ حقبیمه در ازاى پوشش خطر براى یک دوره زمانى معین دریافت مىشود. این دوره زمانى معمولاً با دوره مالى تحت پوشش صورتهاى مالى متفاوتاست و درنتیجه حقبیمه مربوط به بیمهنامههاى صادر شده در هردوره با درآمد حقبیمه برابر نیست. بخشى از حقبیمه که مرتبط با پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی میباشد طبق بند 15 زیر بدهی بیمهگر محسوب میشود.
9. دررابطه با بسیارى از بیمههاى عمومى، درآمد حقبیمه معمولاً متناسب با گذشت زمان شناسایى مىشود. این روش در مواردى مناسب است که خطر وقوع حوادثى که منجر به خسارت مىشود در طول دوره بیمهنامه یکنواخت باشد.
10. در بعضى رشتهها همانند بیمه مهندسى، الگوى وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت نیست. درمورد بیمههاى مهندسى (نظیر سدسازى) در اوایل انجام پروژهها خطرات کمتر است و معمولاً در مراحل پایانى پروژه احتمال وقوع خطر و تحمل خسارت افزایش مىیابد. درآمد حقبیمه این نوع بیمهها متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی شناسایى مىشود.
11 . در مواردى که طبق بیمه نامه ، مبلغ حقبیمه در آینده مشمول تعدیل میباشد، حقبیمه تعدیل شده باید در موارد ممکن بهعنوان مبناى شناسایى درآمد حقبیمه مورد استفاده قرار گیرد. اگر نتوان مبلغ تعدیل را بهگونهاى اتکاپذیر براورد کرد، مبلغ اولیه حقبیمه که باتوجه به سایر اطلاعات مربوط تعدیل مىشود باید بهعنوان مبنای شناسایی درآمد حقبیمه استفاده شود.


طرح (کارآفرینی) : شرکت آجر ماشینی word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد طرح (کارآفرینی) : شرکت آجر ماشینی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی طرح (کارآفرینی) : شرکت آجر ماشینی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن طرح (کارآفرینی) : شرکت آجر ماشینی word :
- نام و مشخصات سهامداران:
فاطمه بهادری با 30% سهام شرکت، سمت مدیریت را در دست گرفته است.
آمنه شجاعی با داشتن 52% درصد سهام شرکت، سمت مدیرعامل را در شرکت داراست
مابقی سرمایه شرکت توسط افراد خارج از شرکت تأمین گردیده است.
2- مشخصات محل اجرای طرح:
استان خراسان شمالی در شهر بجنورد در ابعاد و مساحت هزار و ششصت متر مربع- کیلومتر یا جاده بجنورد، شیروان سمت چپ جاده خاکی واقع است محیط تولیدی
و محل استرار و کارمندان هفده شهریور جنب دبیرستان سمیه است.
خلاصه مدیریت اجرایی
شرکت آجر ماشینی کیفیت دارای گواهی نامه استانارد کشوری در ناحیه خراسان شمالی است. این شرکت با در اختیار گرفتن ماشین آلات آلمانی جهت تولید آجر و بلوکه های بتنی به نام هندله (Hexdle) و کلر (Keller) توانسته روزانه در یک شیفت کاری هشت ساعته میزان 5000 آجر بلوکه بنا به سفارشات مشتریان تولید نماید.
زیربنای کارخانه 1600 مترمربع است که از میزان مساحت مقدار 280 متر مربع سوله ها 420 خشک کن، تاسیسات فنی 160 و کوره پخت آجر 400، سلف 110، واحد کنترل و کیفیت 50، نگهبانی30، استراحتگاه کارگران و نمازخانه 150 قرار گرفته اند این شرکت دارای 5 نفر عضور اصلی که شامل مدیر، مدیرعامل و اعضای هیأت مدیره است و 50 نفر کارگر که در یک شیفت هشت ساعته (14-7) مشغول به کار در کارخانه می باشند.


مقاله فلسفه فارابی word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله فلسفه فارابی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله فلسفه فارابی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله فلسفه فارابی word :
مقدمه:
از عصر فارابی تا عصر سبزواری، یعنی از قرن نهم تا نوزدهم میلادی، مبحث خلق جهان و حدوث و قدم عالم مهم ترین بحث تفکر اسلامی بود.[1] فارابی به پیروی از ارسطو معتقد بود که جهان «قدیم» است. اما برای آنکه از چهارچوب تعلیمات قرآنی خارج نشود، سعی کرد بین عقیده ارسطو و مسئله خلق جهان در قرآن راهی بیابد. به همین سبب سعی می کرد موضوع «فیضان» و «[تجلی]» را با روش عقلی توضیح دهد. او عقل و انواع آن را ابداع خداوند می داند. اما اظهار می دارد که این ابداع در زمان اتفاق نیفتاده است..[2] او معتقد است که «عقل فعال» ارسطو همان وحی قرآنی است..[3]
فلسفه فارابی آمیزهای است از حکمت ارسطویی و نو افلاطونی که رنگ اسلامی و به خصوص شیعی اثناعشری به خود گرفتهاست. او در منطق و طبیعیات، ارسطویی است و در اخلاق و سیاست، افلاطونی و در مابعدالطبیعه به مکتب فلوطینی گرایش دارد.
وحدت فلسفه
فارابی از کسانی است که میخواهند آراء مختلف را با هم وفق دهند. او در این راه بر همه گذشتگان خود نیز سبقت گرفت. او در این راه تا آن جا پیش رفت که گفت: فلسفه، یکی بیشتر نیست و حقیقت فلسفی ـ هر چند مکاتب فلسفی متعدد باشند ـ متعدد نیست.
فارابی به وحدت فلسفه سخت معتقد بود و برای اثبات آن براهین و ادله بسیاری ذکر کرد و رسائل متعدد نوشت که از آن جمله، کتاب «الجمع بین رایی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو» به دست ما رسیدهاست.
وی معتقد بود که اگر حقیقت فلسفی واحد است، بایدبتوان در میان افکار فلاسفه بزرگ به ویژه افلاطون و ارسطو توافقی پدید آورد. اساسا وقتی غایت و هدف این دو حکیم بزرگ، بحث درباره حقیقتی یکتا بودهاست، چگونه ممکن است در آراء و افکار، با هم اختلاف داشته باشند؟
فارابی میان این دو فیلسوف یونانی پارهای اختلافات یافته بود، اما معتقد بود که این اختلافات، اختلافاتی سطحی است و در مورد مسائل اساسی نیست. مخصوصا آنکه آنها مبدع و پدیدآورنده فلسفه بوده و همه حکمای بعدی کم و بیش، به این دو متکی هستند.
مسائلی که به عنوان اختلاف مبانی افلاطون و ارسطو مطرح بود و فارابی درصدد هماهنگ ساختن بین آنها برآمد، عبارت بودند از:
روش زندگی افلاطون و ارسطو، روش فلسفی افلاطون و ارسطو، نظریه مُثُل، نظریه معرفت یا تذکر، حدوث و قدم، نظریه عادت.
البته تردیدی نیست که فارابی در این امر رنج بسیاری متحمل شده است؛ اما نکته مهم در این رابطه این است که یکی از منابع او برای انجام این مقصود، کتاب «اثولوجیا» یا «ربوبیت» بود که یکی از بخشهای کتاب «تاسوعات» فلوطین میباشد. وی فکر میکرد که این کتاب متعلق به ارسطو است و چون در آن به یک سلسله آراء افلاطونی برخورد کرده بود، همین امر او را بر این کار، تشویق میکرد. (در حالی که مطالب این کتاب، ارتباطی با ارسطو نداشت.)
بنابراین، اگر چه فارابی در کار خود به توفیق کامل دست نیافت، ولی راه را برای دیگر فلاسفه اسلامی گشود. بدین ترتیب که میان ارسطو و عقاید اسلامی یک نوع هماهنگی ایجاد کرد و فلسفه ارسطو را جزو سرچشمهها و اصول فلسفه اسلامی قرارداد.
فلسفه فارابی
پیرامون گرایش های این فیلسوف نامدار ایرانی، نظرات متضاد وجود دارد. درباره تدین یا کفر وی، اقوال بسیار گفته شده و در خصوص توافق یا تضاد آرای او با آموزه های شریعت، میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد و به خصوص، ماهیت دینی یا فلسفی «رییس مدینه فاضله» که برخاسته از فلسفه سیاسی او بود، مورد مناقشه بسیار است؛ مناقشاتی از این قبیل: آیا حاکم مدینه، فیلسوف است یا نبی؟ منبع، موضوع و هدف معرفت او چیست؟ آیا او با فعل و انفعالاتی که در قوه ناطقه اش رخ می دهد ، «عقل هیولایی» اش را به «عقل مستفاد» مبدل می سازد و به وسیله براهین عقلانی، به «معرفت عقلی» یعنی شناخت ماهیت اشیاء نائل می آید و یا اینکه از طریق قوه متخیله اش ملهم شده و با «معرفت عملی»، به رابطه اشیاء و نتایج امور واقف می گردد؟ آیا در مخیله اهل مدینه فاضله، صوری محاکی می شود یا اینکه آنان با توسل به عقل نظری، به قوانین عالم علوی پی می برند؟ آیا منبع شناخت، عقل است یا وحی؟ آیا نظریه «نبوت» فارابی، با نظریه «فیلسوف-پادشاه» افلاطون سازگاری دارد و یا گرته برداری از آن است؟
• دوستان و دشمنان فیلسوف چه می گویند
غزالی فلاسفه را به سه گروه «دهریون»، «طبیعیون» و «الهیون» تقسیم کرد، افلاطون و ارسطو را در دسته سوم جای داد،و البته همه را نیز بی محابا از دم تیغ زندقه می گذارند: «پس واجب است که همه آنان (فلاسفه یونانی) را با آن فیلسوفان مسلمان که پیروی آنان کرده اند، همچون ابن سینا و فارابی و غیر ایشان، کافر بدانیم، ولی باید دانست که هیچکدام از فیلسوفان مسلمان، در نقل علم ارسطو، به اندازه این دو تن توانایی نشان نداده اند.»
این تنها غزالی نیست که فارابی را کافر می داند، بلکه ابن خلدون، بنیانگذار فلسفه تاریخ نیز در« مقدمه ابن خلدون» ، در گفتاری تحت عنوان «در ابطال فلسفه و فساد کسانی که در آن ممارست می کنند»، فلسفه را دانشی می نامدکه «زیان عظیمی به دین می رساند» و فیلسوفان را چنین توصیف می کند:
«گروهی از خردمندان نوع انسانی گمان کرده اند که ذوات و احوال کلیه عالم وجود، خواه حسی و خواه ماوراء حسی، با اسباب و علل آنها به وسیله نظریات فکری و قیاسهای عقلی ادراک می شود و تصحیح عقاید ایمانی نیز باید از ناحیه نظر و اندیشه باشد، نه از طریق شنیدن(روایت و نقل);؛ این گروه را فلاسفه می نامند قانونی وضع کرده اند که خرد در نظر و اندیشه خود به باز شناختن حق از باطل بدان رهبری می شود و آن قانون را منطق نامیدند. فلاسفه گمان می کنند که سعادت در ادراک کلیه موجودات، به یاری این گونه بحث و نظر و این گونه برهان است. خواه در عالم حس باشد، یا در ماورای حس; پیشوای این شیوه ها; ارسطوی مقدونی است; (او) نخستین کسی بوده است که قوانین منطق را مرتب کرده; آن گاه پس از وی در اسلام هم کسانی عقاید و نظریات او را فرا گرفتند و ; در روزگار عباسیان (که) کتب آن گروه را متقّدمان از زبان یونانی به عربی ترجمه کردند، بسیاری از مسلمانان به کنجکاوی در آنها پرداختند و مذاهب و شیوه های ایشان را کسانی از منتسبان به علم، که خدا آنان را گمراه کرده بود، فرا گرفتند; نامدارترین آنها عبارت بودند از ابونصر فارابی در قرن چهارم به روزگار سیف الدوله، و ابوعلی سینا ; و باید دانست که راهی که آنان برگزیده و رایی که بدان معتقد شده اند، از همه وجوه باطل است.»
کتمان نمی توان داشت که گفتار ابن خلدون در این باره، خود مبین مهارت و احاطه خود او بر فلسفه است. زیرا، عقلی و استدلالات منطقی است. نسبت دادن کفر و زندقه به فارابی به دلیل تعلق خاطرش به فلسفه یونانی و انتساب او به « اهل منطق»، تنها از سوی اهل سنت نبود، بلکه بعضی پیروان تشیع نیز به رد فارابی و طرفداران منطق پرداختند
پس طبیعی است حال که فلسفه و دین ماهیتاً متفاوت و متنافی اند، صرف ورود فارابی به قلمرو فلسفه و توسل او به استدلال منطقی و اتکایش به عقل بشری برای ادراک ماهیت اشیاء او را در زمره نافیان دین و در تیر رس متشرعات متعبد قرار می دهد .
در اینجا این بحث مطرح می شود که حال اگر ورود به جهان عقلانی و پی جویی به وسیله استدلالهای خرد پذیر و تایید مشروعیت و اهلیت عقل بشری به عنوان ابزاری برای ادراک حقایق ماوراء حسی و شناخت جهان ، نفی دین به شمار رود، آنگاه نه تنها فارابی، بلکه گروه کثیری از بزرگان جهان اسلام در معرض اتهام قرار خواهند گرفت. اما مشکل خاصی در مورد فارابی وجود داشته و آن این است که برخی از مبادی و اصول فلسفه ی او و نیز یافته ها و نتایج آن، با آموزه ها و استلزامات و استنتاجات دینی، در تعارض به نظر می رسد. به نظر نصری نادر، نتایجی که از فلسفه مابعدالطبیعه فارابی بر می آید؛ یعنی: قدم عالم، عدم عنایت کائن اول به عالم، عدم معاد جسمانی و سعادت و تخلّد روحانی محض، که «نتیجه منطقی فلسفه فیض فارابی است»، همگی مخالف شرع است.
مهمترین ابهامی که در این باره وجود دارد، این است که فارابی مقام فیلسوف را شامختر از نبی و شان فلسفه را اعلای از دین و استنباطات قوه ناطقه، و معرفت عقلانی را والاتر از شناخت تعبدی دینی دانسته است. به این ترتیب، مهمترین مشکل فارابی( با دین که تا نظریه نبوت و وحی بسط می یابد)، در درجه اول، معرفت شناسانه است. فارابی در فصول المدنی،تفاوت فیلسوف با نبی را در این می بیند که اولی عالم به ماهیت اشیاء است و دیگری که از طریق وحی به شناخت رسیده و فاقد معرفت نظری است. فقط رابطه، کاربرد و امکان اشیاء را می داند. زیرا او فقط صاحب عقل عملی، یعنی قوّت تمیز اوامر و نواهی است. مسئله دیگر، مرتبت پایینتر قوه مخیله نسبت به قوه ناطقه است، زیرا قوه مخیله از مثالاتی که عقل فعال بر او حکایت می کند، حقیقت را در می یابد. در حالی که قوه ناطقه، حقیقت را بی واسطه و مستقیم مشاهده می کند. پس، مقام فیلسوف که قوه ناطقه اش مفیض عقل فعال است، از نبی که قوه متخیله اش فائض می شود، بالاتر است.
«ریچارد والرز» در ترجمه و تفسیر خود از کتاب مبادی آراء اهل المدینه الفاضله معتقد است به اینکه، به نظر فارابی، بیشتر مردم حقیقت را از طریق تمثیل که حاصل کوششهای شاعران و پیامبران است، ادراک می کنند. و نتیجه می گیرد که، به این ترتیب فارابی برای کسب معرفت از طریق تمثیل، ارزش کمتری از فلسفه و تعقل قائل است و اعتقادی به اینکه فلسفه پیش در آمد و هموار کننده فهم آموزه های دینی است، ندارد. والرز می گوید فارابی شناخت دینی را مناسب کسانی می دید که بالطبع یا به عادت، استعداد درک مستقل از حقیقت را ندارند.
با این حال دلیل دیگری که بر ضدیت فلسفه فارابی با دیانت ارائه می شود این است که او دین را جزئی و موکول و منوط به عرف و عادات و متنازل بر حسب نیازهای قومی خاص و در زمانی خاص می داند. نسبیت دینی در فلسفه فارابی، در مراتبی فراتر از یونیورسالیسم (کل گرایی) عقلانی است. مباحث خاص فارابی در فلسفه و حکمت نیز با دیانت ارتباط پیدا می کند. منتقدان فارابی می گویند که او فیلسوف- پادشاه افلاطون را با مفاهیم اسلامی تطبیق داده و با مفاهیم دینی تاویل کرده و در این کار مقاصدی توجیه گرانه تعقیب می نموده است. به نظر آنان، برای نظم بخشیدن به جامعه متشکل از عوامی که فقط از راه اقناع و خطابه به مشروعیت حاکم، تسلیم می شوند، دین بیش از فلسفه قادر به تاسیس و هدایت یک نظام سیاسی است. فارابی چون باور داشت که دین قادر است راه را بر تفکر عقلانی بگشاید، سیاست شرعیه را ، راه تشویق و شکوفایی فلسفه دانست.


شش سیگما word دارای 131 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد شش سیگما word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی شش سیگما word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن شش سیگما word :
به مجموعه عملیاتی گفته می شود که یک سازمان برای تغییر پردازشها و کنترل درونی خود انجام می دهد تا از ساختار سنتی عمودی و سلسله مراتبی، به ساختار افقی ، میان فعالیتی (Corss- Fanctional ) و سطح (Flat Structure ) تبدیل شود که در آن همه پردازشها برای جلب مشتری صورت می گیرد. اکثر سازمانهای امروزی ساختاری دودکشی دارند. دوایری نسبتاً بزرگ با سلسله مراتبی که به طور مجزا از یکدیگر فعالیت می کنند و تداخل فعالیتها، اگر هم وجود داشته باشد در سطح بسیار محدودی آن هم در سطوح پائین تر از هیأت مدیره صورت می گیرد. برنامه مهندسی مجدد معمولاً باعث تبدیل سازمان از ساختار دودکشی به شبکه می شود. که درآن تیم های کاری مرز فعالیتها را قطع می کند و اگرچه فعالیتها هنوز وجود دارند اما بسیار محدود و باریک شده اند.
تحول بعدی سازمان حرکت به سوی حبابهای تیمی است (bubbles ) که افراد با گرد آوردن تخصص های خود روی پروژه های دگرگونی و یا پروژه های پشتیبانی فنی متمرکز شده اند. و در این حالت یک فرد می تواند در چند تیم همزمان کارکند. در چنین وضعیتی وابستگی بسیار زیاد جای خود را به یک فرهنگ غیر رسمی باز و ارتباطات بسیار عالی که به وسیله تکنولوژی اطلاعات پشتیبانی می شود می دهد.
پس به دلیل این تعمیرات مدیریت این چنین سازمان با مدیریت سنتی بسیار متفاوت است و به همین دلیل اغلب با برنامه گسترده ی تغییر فرهنگ همه سطوح همراه است.
این تغییر فرهنگ معمولاً مستلزم جابجایی کنترلها از بالا به پائین و همچنین امتداد بخشیدن به سطوح پائین است. این امر به دلیل این است که سطوح پائین به مشتریان نزدیک شدند.
و دوم اینکه در مهندسی مجدد به دلیل اینکه باید از بالا به پائین صورت گیرد و از طرفی موفقیت بالا بستگی به پشتیبانی پائین دارد و با تناقضی روبه رو می شویم.
قبل از انجام مهندسی مجدد در سازمان باید چهار عامل اساسی در سازمان وجود داشته باشد:
ـ احساس درد از وضع موجود: یعنی افراد سازمان به دلیل وضعیت به وجود آمده فعلی در سازمان، واقعاً کلافه شده باشند تا سبب قبول و تشویق برای پذیرش سیستم جدید شود.
ـ منافع حاصل از دگرگونی: منافع حاصل از دگرگونی باید به صورت درست پیش بینی گردد تا اراده لازم را در بین افراد به وجود آورد.
ـ درک ضرورت از سوی رهبر سازمان: از آنجائیکه مهندسی مجدد نیاز به پشتیبانی قوی از سوی رهبر سازمان دارد. احساس نیاز جدی مدیریت به مهندسی مجدد لازم است تا از مهندسی مجدد پشتیبانی لازم را به عمل آورد.
ـ فراگیر بودن درکل سازمان: یعنی رسیدن به نتیجه مطلوب نیاز به فراگیر بودن مهندسی مجدد در کل سازمان دارد و کل بخشهای یک سازمان به تحول دگرگونی احتیاج دارند نه یک یا چند بخش خاص، حتی در فکر اندیشه افراد و کارکنان مرتبط با سیستم هم باید تحول و دگرگونی به وجود آورد.
با عنوان این چهار عامل می تواند فهمید که اولاً برخلاف دیگر دگرگونی ها که می تواند فقط به دلیل یکی از عوامل شکل گیرند مهندسی مجدد به هر چهار عامل به صورت همزمان نیاز مند است.
ثانیاً هریک از عوامل بالا باید دارای وزن نسبتاً بالایی باشد و کمرنگ بودن هر کدام می تواند موفقیت مهندسی مجدد را در عمل تجدید کند.


مقاله چوب در زندگی انسان word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله چوب در زندگی انسان word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله چوب در زندگی انسان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله چوب در زندگی انسان word :
ـ چوب چیست ؟
تعریف چوب در فرهنگ لغات به گونه های مختلف آمده است . از جمله قسمتهای سفت و سخت درخت ، آن قسمت از درخت که در زیر پوست قرار دارد ، آنچه از درخت ببرند برای سوزاندن یا ساختن اشیاء چوبی بکار ببرند .
2ـ چوب و دستاوردهای گیاهی
چوب و دستاوردهای گیاهی از جمله مصالحی است که از دوران پیشین به گونه ای طبیعی در اختیار و دسترس بشر بوده است . در بخش هایی که جنگل و گیاه فراوان بوده است مردمان از زمانهای پیش از تاریخ از چوب و مصالح گیاهی برای ساختن ابزارها و پناهگاه سود برده و خوراک خویش را نیز از فرآورده های جنگلی بر می آورده اند . با آنکه به علت دائمی نبودن چوب و پوسیدن آن به مرور زمان آثار چندانی از وسایل و ساختمانهای اولیه چوبی و گیاهی به جای نمانده است ولی باقی ماندن آثار معدود ساختمانی و هنری چوبی از تمدنهای مصر و ایران باستان نشان دهنده قدمت و رواج کاربرد مصالح چوبی در تاریخ این تمدن هاست .
پـژوهشـها نشـان داده اسـت که در دوران یـخ بندان شمـال اروپـا ، فـلات ایـران دوره پربارانی را می گذرانده است . در این دوران ، سرزمین ایران پوشیده از جنگلهای انبوه بوده است حتی در زمان هخامنشیان نیز در بخش های بسیار از ایران جنگلهایی بوده است که امروزه از آنها فقط تک درختانی باقی است . چوب از زمان باستان در ایران به صورت مصالح ساختمانی در بخش های مختلف ساختمانها به کار می رفته است . درخت سدر یکی از درختان خانواده کاج است که دارای چوبی بسیار سخت و خوشبوست . درخت سدر معمولاً به بلندی بسیار تا حدود 40 متر رشد می کند و ضخامت تنه آن گاهی به 3 متر و بیشتر می رسد . این چوب از قدیم در جنگلهای لبنان فراوان بوده و در کتابهای مذهبی مثل تورات به آن اشاره شده است . ویژگیهای فیزیکی چوب سدر چون سختی و بزرگی درخت سنگینی ویژه ( وزن مخصوص زیاد ) و ضریب ارتجاعی بالا و نیز بدان روی که بومی ویژه اش آنرا از گزند موریانه به دور می دارد موجب گشت که از قدیم این چوب در مصر ، بین النهرین و ایران مورد استفاده فراوان داشته باشد و هزاران سال به صورت آثاری چون تیرهای چوبی قصرها و تابوتها سالم باقی بماند . چوب بلوط که چنین مینماید که همان چوب یاکا است ، دارای ویژگی های فیزیکی عالی دوام و سختی زیاد است و چنین پیداست که در پایه ستونهای کاخهای هخامنشی به کار می رفته است .
3ـ تاریخچه چوب
در مورد تاریخچه مصرف و صنایع چوب ایران متأسفانه مدارک و اسناد باستانی به خصوصی که مربوط به این مورد باشد ، وجود ندارد . ولی آثاری که جسته و گریخته از خلال نوشته های مؤرخین به دست می آید ، نشان می دهد که در ایران باستان نیز از مدتها قبل صنایع چوب و استفاده از این ماده مهم رونق بسزایی داشته است ، چنانچه طبق مطالعات مردمان بومی شمال ایران ، که قرنها قبل از مهاجرت آریاییها در ایران می زیستند . در حدود 4200 سال قبل از میلاد مسیح چوب را در کلبه سازی خود به کار می بردند و نقش این استوانه متعلق به 3000 سال قبل از میلاد مسیح ، که در شرق به دست آمده است ، نشان می دهد که استفاده از چوب برای وسایلی از قبیل نردبان و غیره در این دوره متداول بوده است . متأسفانه چوب همانند سفال ، فلز و یا دیگر آثار هنری نیست که در طول هزاران سال باقی بماند ، پوسیدگی چوب یکی از عواملی است که متأسفانه آگاهی ما را در این مورد به حد کافی نمی رساند .
اکتشافات باستان شناسی در چراغعلی تپه موردی جالب بود .
این مطلب رایج بودن استفاده از چوب و ارزش جنگل در ایران باستان را نشان می دهد که مهمترین آن ماکت گاوآهنی است با دیرک بلند که نقش چوب را در کشاورزی کهن به خوبی نمایان می سازد . از طرف دیگر نقش بسیار مهم و ظریف در روی ظروف اکتشافی به چشم می خورد که در یکی از آنها بزی را روی درخت زربین بدون برگ می دهد و دیگری بزی به نهال پربرگی از همین گونه حمله می کند . به طور کلی می توان گفت با آنکه انسان قبل از تاریخ پناهگاه و محل امن زندگی خود را با غارنشینی آغاز کرد ، ولی از چوب در گذشته دورتری استفاده کرده است .
از زمان تشکیل امپراطوری هخامنشی ایران ، شواهد موجود نشان می دهد که در ایران باستان ارزش جنگل و چوب برای هنرمندان کاملاً روشن بوده است ، به همین دلیل درختکاری و به خصوص کشت درختان جنگلی ، که فقط از نظر تولید چوب اهمیت دارند ، از آئین ستوده پادشاهان هخامنشی بوده است . چنانچه کورش شخصاً به کشت درخت همت می گماشت و داریوش مرزبان کاران را برای جنگل کاری درختان بومی در بین النهرین می ستود . کاربرد چوب در معماری تخت جمشید و شوش کاملاً مشهود است .
از دوره ماد اطلاعی از کاربرد چوب در دست نیست و حتی در مورد مصرف چوب در ساختمانها نیز ، چون مادها خانه های خود را اغلب از خشت می ساختند ، هیچگونه آثار و شواهدی موجود نمی باشد ، ولی با در نظر گرفتن ترقی شایان فن معماری و استفاده از چوب در ساختمانها در دوره هخامنشیان و توجه به اینکه اصولاً هخامنشی ها در غالب موارد از تمدن مادها پیروی می نمودند ، لااقل باید قبول کرد که صنایع چوب مادها و فن استفاده از چوب در ساختمان در دوره آنها کمتر از هخامنشیان نبوده است . اما در مورد صنایع دوره هخامنشیان مدارک تاریخی روشن تری در دست است ، چنانچه گزنفون در مورد توصیف سلاح نبرد کورش ضمن ذکر نام سلاحهای گوناگون ، از یک نیزه عالی چوبی که از چوب پستنک ( همان سنجد ) می ساختند ، یاد می نماید .
در زمان هخامنشیان به غیر از صنایع جنگلی و استفاده از چوب در امور کشاورزی ، کشتی سازی و خانه سازی در معماری نیز اهمیت به سزایی داشته است . همچنین استفاده از چوب در امور ساختمان و مـعماری در دوره هـخامنشیان بـه طـور شـگـرفی تـرقی کرد . از دوره سلوکیها آثاری در دست نیست ، از دوره اشکانیان نیز مطلبی در این باره ملاحظه نمی شود . ولی به طور کلی می توان گفت که به غیر از مواردی از قبیل استفاده از چوب در تیر و کمان سازی و غیره صنایع چوب اشکانیان ، مانند سایر صنایع و فنون آنها ، همانند هخامنشیان نبوده است . استعمال چوب در ساختمانها کاملاً رایج بوده است و نکته تازه ای که در معماری ساسانیان دیده می شود ، این است که در این دوره کلافهای چوبی در میان جرزها به کار می رفته است و از این وسیله برای جلوگیری از خرابی جرزها استفاده می نمودند و چنین بنظر می رسید که این سبک معماری را از رومیان اقتباس کرده باشند . مسئله مهم دیگر در دوره ساسانیان این است که از چوب برای قاب سازی طاق و گنبدها استفاده می نمودند و این نوع طاق سازی خود انقلابی در فن معماری بشمار می رفته است که امروزه نمونه آن را میتوان در ساختمان بقعه بی بی شهربانو ، که تقلید از معماری ساسانیان می باشد ، ملاحظه نمود .
از قدیمی ترین آثار چوبی بعد از اسلام ، دو ستون چوبی و قطعه ای خاتم کاری است که در ناحیه ترکستان غربی کشف شده و متعلق به قرن سوم هـ . ق ( نهم میلادی ) است . اما تزئینات این آثار خیلی شبیه به چوب بریهای مسجد نائین است . اشکال آن عبارت است از گل و بته که در سطح چوب حک شده است . سه قطعه چوب خاتم کاری در مجموعه رابینو موجود است که با خط کوفی ساده و حروف زیبائی برجسته مزین شده و در اطراف آن حاشیه ای است که به شاخه های متصل بناتی منتهی می شود .
در حاشیه ، کتیبه هایی است که در یکی از آنها نام عضدالدوله دیلمی و تاریخ 363 ( سنه ثلث و ستین و ثلث ماء ) خوانده می شود .
بررسی انواع چوب مورد استفاده در آثار هنری
اساسی ترین ماده تشکیل دهنده بسیاری از آثار ارزشمند ، چوب است . از انواع چنین ماده سختی ، نقوش متنوع و دلپذیـری شـکل می گیـرد که نگاه انسان سختی نوع آنرا فراموش کرده و نرمی نقوش را دنبال می کند ، بواسطه چنین اهمیتی است که هنرمندان فعال در این رشته می باید دانش خود را درباره ویژگیهای چوب گسترش بیشتری دهند . طبیعی است که شناخت بیشتر و بهتر چوب در بالاتر بردن کیفیت آثار هنری مؤثر خواهد بود .
به طور کلی چوب ماده ای است که تحت تأثیر عوامل زیر یعنی شرایط ارثی و شرایط مربوط به رویشگاه ( شرایط اکولوژیکی ) که مجموعه ای از شرایط جغرافیایی و توپوگرافی ( برجستگیهای زمین )، ارتفاع از سطح دریا ، آب و هوا ، خاک و بیولوژیکی ( شامل گیاهان و جانوران همراه ) در طبیعت ساخته و پرداخته می شود . با دلایل گوناگونی که بیان شد چوب دارای بافت ساختمانی ، ویژگیهای ظاهری و شیوه های مختلف است که شناخت آنها در واقع فرمول معینی ندارد بلکه مستلزم داشتن دانش وسیع بیولوژیگی و همچنین تجربه و ممارست در عمل است .
کاربرد چوب در هنر منبت
یکی از ظرایف صنایع دستی ایران که چون دیگر انواع آن پیشینه تلفیق بلیغی از هنر و حوصله محسوب می شود و دست اندرکاران آن از مواد اولیه یی ارزان و فراوان محصولاتی گرانبها و با ارزش مصرفی و هنری فوق العاده بالا به وجود می آورند هنر منبت کاری است . تاریخ ظهور هنر منبت در تاریکی زمان ناپدید است .
منبت کاری که از گذشته هایی دور در ایران رواج داشته و علیرغم بی دوامی چوب در برابر عوامل جوی و سایر عوامل از روزگاران قدیم به جا مانده دلیل خوبی بر گستردگی این هنر و رونق رواجش در ایران می باشد .
منبت کاری هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده کاری بر روی چوب بر اساس نقشه یی دقیق . این تعریف اصولی منبت کاری است که در وحله اول هیچ خاطره یی را زنده نمی کند و غیر از یک تعریف معمول کتابت شده هیچ چیز دیگری را به ذهن متبادر نمی نماید در حالی که چوبهای منبت کاری شده هر کدام نمونه خوبی از احساس ، ادراک و اندیشه پدید آورندگانش می باشد .
تاریخچه منبت کاری همانند بقیه هنرها و صنایعی که بنیان گذار آن مردم عادی بوده اند و در دامان جوامع پراکنده بشری متولد شده و رشد کرده اند چندان روشن نیست و به درستی نمی توان گفت این هنر (( هنر ـ صنعت )) از چه زمانی ابداع شده و رواج یافته . اما آنچه مسلم است چوب به عنوان فراوانترین ماده اولیه موجود در طبیعت جزو نخستین موادی است که توجه بشر را به خود جلب کرده و برای ساخت و پرداخت انواع وسایل مصرفی و هنری مورد استفاده قرار گرفته . بنا به اسناد و مدارک موجود ، منبت کاری در ایران متکی به سابقه ای بیش از هزار و پانصد سال است و حتی عده ای از محققان به صراحت اظهارنظر نموده اند که قبل از ظهور ساسانیان نیز منبت کاری در ایران رواج داشته ، ولی هیچ بازمانده تاریخی که این ادعا را اثبات کند در دست نیست .
جالب اینجاست که شیوه کار با قدیم تفاوت چندانی نکرده است . البته از 200 تا 300 سال پیش تاکنون پیشرفتهایی در مورد نحوه ساختن ابزار حاصل شده ، اما روش کار تغییر چشمگیری نداشته است .
منبت کاران در حال حاضر در شهر آباده در استان فارس و شهر گلپایگان در استان اصفهان که مرکز اصلی این هنر محسوب می شود با بهره گیری از انواع چوب که به راحتی و با قیمت ارزان از داخل کشور قابل تهیه است و به کمک ابزار کاری بسیار ساده و ابتدائی که از چند قلم و اسکنه فلزی تجاوز نمی کند دست به پدید آوردن شاهکارهایشان می زنند .
سابقه کاربرد چوب
چوب در ایران از قدیمی ترین دوره های تاریخ در ایران مرسوم بود . در کتیبه هایی که از خزانه داریوش در تخت جمشید بدست آمده سخن از پرداخت دستمزد به هنرمندانی است که روی درهای چوبی کنده کاری می کرده اند .
پاره ای از محققان نیز اظهارنظر کرده اند که قسمتی از پوشش تخت جمشید چوبی بوده و بر اثر آتش سوزی از بین رفته است و گروهی دیگر اظهارنظر کرده اند که برای سقف بندی کاخهای شوش و تخت جمشید از چوب سدر لبنان استفاده شده است .
از دوره سلوکیها مدرک قابل توجهی در دست نیست و در دوره اشکانیان جز در مواردی مانند تیروکمان سازی ( سایر صنایع آنان و از جمله صنایع چوبی از دوره هخامنشیها عقب تر بوده است ) مـوارد دیگر دیـده نشده است . با این وجـود و عـلیرغم آنکه مـعماری این دوره به پای معماری دوره های قبل نمی رسیده ، استفاده از چوب در معماری کاملاً رواج داشته و نکته قابل توجهی که در معماری ساسانیان دیده می شود استفاده از کلافهای چوبی در میان دیوارهاست که ظاهراً به منظور استحکام بخشیدن به دیوارها انجام می شده و اقتباسی از نحوه معماری رومیان و به روایتی دیگر معماری یونانیان بوده است . اسلوب صنعتی ساسانیان بعد از ظهور اسلام ، بدون هیچ تغییری به خدمت ساخت و پرداخت در و پنجره های ابنیه مذهبی و مساجد و معابد مسلمانان درآمد و هنرمندان ایرانی ، در این دوره شاهکارهایی از خود بر جای گذاشتند که بسیار بی نظیر است برای نمونه درها و منبر مسجدی که ابومسلم خراسانی در نیشابور ایجاد کرد و بعدها به وسیله عمروبن لیث صفاری تکمیل گردید قابل ذکر است .
یکی از قدیمی ترین اثر منبت موجود که تاریخ نیمه اول قرن سوم هجری قمری را دارد ، یک لنگه در چوبی متعلق به مسجد عتیق شیراز است که در دوره عمروبن لیث صفاری ساخته شده و دارای زیرسازی از چوب سپیدار می باشد و روی آن با خلالهایی از چوب گردو و نقوش پرضلعی بسیار زیبایی زینت شده است ( این در هم اینک در موزه پارس شیراز نگاهداری می شود ) و دارای میخهای آهنین برجسته و کوچک است .
بعد از آن باید یک سردر منبت کاری شده از چوب کاج را مورد اشاره قرار داد که ساخت قرن چهارم هجری قمری است و روی آن با ظرافت کامل خطوط کوفی با قطری حدود 3 سانتی متر کنده کاری شده است .
از دیگر منبت کاریهای چوبی را می توان قطعه الواری که روی آن کلمات قرآن به خط کوفی بسیار قوی و شیوا به طور برجسته منبت گردیده و متعلق به بقعه چهل اختران بوده است یاد کرد که در موزه ایران باستان نگاهداری می شود .
همچنین در این هنر ، می توان درهای چوبی مقبره سلطان محمود غزنوی که در هندوستان در قلعه (( اگرا )) می باشد ، یاد نمود . که متعلق به قرن پنجم هجری قمری ( یازدهم میلادی ) است و کاملاً شبیه آثار چوبی مکشوفه در ترکستان غربی است . سطح خارجی آنها با اشکال ستاره ای چوبی که فوق العاده زیبا و بادقت ساخته شده مزین می باشد . این شیوه که تا ظهور سلجوقیان ( 1095 میلادی ) در گـوشه و کنـار کـشور ادامـه داشـت تدریجـاً عـوض شـد و گو ایـنکه متأسفانه نمونه های چندانی از (( هنر ـ صنعت )) چوب این دوره در دست نیست ولی با توجه به دو قطعه از یک منبر که ساخت قرن ششم هجری ، یعنی حدود اواخر دوره سلجوقیان است و هم اینکه در موزه متروپولیتن نگاهداری مـی شود ، می توان گفت در این دوره تزیین چوب با گل و بوته های برجسته و فرورفته ( چیزی شبیه به منبت کاری فعلی ) رواج داشته . کما اینکه بر روی یکی از قطعات یاد شده کتیبه چند سطری به خط کوفی و طرحهایی گیاهی حکاکی شده و بر روی قطعه دیگر که قسمتی از چهارچوب منبر است ، طرحهای درشت نخل ، نام وقف کننده و تاریخ سال 546 هجری کنده کاری شده است .
ادامه چوب و منبت به دوره چنگیز و تیمور نیز کشیده و چون از این دوره ها آثار نسبتاً بیشتری در دست است به راحتی می توان شاهد ترکیب نقوش ایرانی با طرحهای چینی بود . از صنایع چوب این دوره ، منبر مسجد نائین که تاریخ سال 711 هجری قمری را دارد و با اشکال هندسی و برگهای مدور تزیین شده و نیز صندوق مرقد حضرت عبدالعظیم در شهر ری قابل اشاره است . منبر سوریان شیراز در موزه ایران باستان شاهکار دیگری از هنر چوب از قرن نهم هجری است .
در نیمه دوم قرن هشتم هجری قمری صنعت چوب ایران به خصوص در ترکستان غربی به درجات بالایی از لحاظ فنی و هنری رسید و یک رحل چوبی که هم اکنون در موزه (( متروپولتین )) موجود است نمونه بسیار خوبی از منبت کاری این دوره به حساب می آید و بر روی آن علاوه بر نام دوازده امام ، نام سازنده آن حسن بن سلیمان اصفهانی و تاریخ ذی الحجه سال 761 هـ . ق . حک شده است .
در عصر تیموریان ، شیوه صنعتگران دوره ایلخانیان ادامه یافت و از نمونه های خوب این دوره یک جفت در ، متعلق به نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی ( قرن نهم هـ . ق . ) قابل اشاره است که در موزه متروپولیتن نگاهداری می شود . رویه این دو لنگه در ، به قطعات مربع تقسیم و داخل هر کدام نیز تقسیمات دیگری شده و تزیینات آن عبارت است از اشکال هندسی و برگهای ظریف که معمولاً تذهیب کاران دوره تیموری از آنها استفاده می کردند . نمونه مشابه این درها ، تابوتی است در مدرسه طراحی (( رپرویدانس )) که به احتمال قوی در رمضان 877 هجری قمری ( فوریه 1473 میلادی ) در مازندران ساخته شده و دارای تزئینات یاد شده است .
اطلاعات موجود پیرامون صنایع چوب در دوره صفویه بیشتر از طریق درهای مساجد ایرانی و ترکستان غربی و آنچه در موزه های مختلف مانند موزه های گلستان در تهران و موزه برلین وجود دارد به دست می آید و از نمونه های خوب این دوره یک جفت در ، ساخت علی بن صوفی با تاریخ 915 هجری قمری ( 1529 میلادی ) و یک لنگه در دیگر ساخت حبیب الله با تاریخ 995 هجـری قمری ( 1590 میلادی ) قابل اشاره می باشد .
در دوره صفویه با توجه به اینکه ساخت ابنیه مذهبی و نیز کاخ های سلطنتی در ایران افزایش چشمگیر و محسوسی یافت ، عده زیادی از هنرمندان به اصفهان که مرکز کشور بود و اکثر ابنیه مورد اشاره در آن احداث می شد روی آورند و تجمع این هنرمندان در یک نقطه که تبادل تجربیات از اولین برآیندهای آن بود باعث شد تا آثاری ماندنی و اعجاب انگیز به وجود آید . به دنبال حمله افغانها به ایران و پس از آن درگیریهای سیاسی که عرصه را بر هر نوع فعالیت سازنده ای محدود می کرد ، هنرمندان و صنعتگران منبت کار تدریجاً پراکنده و جذب مشاغلی تخصصی شدند و آن عده ای هم که هنوز به کار اشتغال داشتند و با سماجت می کوشیدند تا جلوی زوال این (( هنر ـ صنعت )) ارزنده را بگیرند مجال چندانی برای فعالیت در رشته هنری و صنعتی خود نداشتند . در این زمان ، آباده ( از توابع استان فارس ) تنها مرکز تجمع منبت کاران کشور به حساب می آمد و جز این ، در هیچ جای دیگر از کشور پهناورمان نشانی از منبت کاران و منبت کاری دیده نمی شد .
در دوران افشاریه ، زندیه و قاجاریه صنعت چوب ایران رو به انحطاط نهاد و آنچه طی قرن 11 و 12 هـ . ق . ساخته شده به جای حکاکی ، اغلب دارای تزئینات نقاشی شده به وسیله رنگ و روغن است .
بعد از سقوط سلسله قاجاریه مردم ناخشنود از واگذاری بدون قید و شرط کشور ، به دنبال راهی برای بازگشت به ارزش های فرهنگی و صنعت خویش بودند ، علیرغم حکومت کودتا که سعی در حفظ روابط و ضوابط پیشین داشت بسیاری از معیارها را در هم ریختند و بدیهی است که در چنین شرایطی هنرمندان و صنعتگران و اهل حرفه نیز نقشی بزرگ داشتند . در همین رابطه استاد احمد صنیعی و استاد علی مختاری که جزو معدود باقیماندگان استادان منبت کار بودند به تهران آمده و ضمن جدی گرفتن حرفه منبت کاری به ترتیب شاگردانی جهت احیاء و حفظ هنر و صنعت آباء و اجدادیشان پرداختند و تأسیس سازمان صنایع دستی ایران به عنوان حافظ و نگهبان سنتی و بومی وسیله دیگری بود که باعث شد تا عده ای در زیر چتر حمایت آنها گرد آمده و مانع مرگ هنر منبت کاری در ایران شوند .
هم اینک شهر آباده در استان فارس و شهر گلپایگان در استان اصفهان مرکز اصلی منبت کاری محسوب می شود و جز این دو شهر ، در بوشهر نیز عده ای به منبت کاری اشتغال دارند و در دیگر نقاط کشور هم به طور پراکنده منبت کاری رایج است .
از اواخر قرن نهم و از اوایل قرن دهم هجری قمری کنده کاری روی صنایع چوبی رونق گرفت و بهترین نمونه این نوع آثار در ری است که با اسلوب کنده کاری به رنگ چوب گردو ساخته شده و در مسجد شاه شهر سمرقند موجود است . در گور یا مقبره امیر نیز دو در موجود است . علاوه بر این نمونه ها بعضی از درهای مساجد و مدارس نیز موجود است که راجع به همان دوره و به همان سبک است .
از جمله آثاری که به قرن 10 هـ .ق . منسوب است و تاریخ 915 هجری قمری را دارد ، دیگر دو لنگه در چوبی است که نام سازنده اش ( علی بن صوفی لباسانی ) روی آن نوشته شده در مـوزه مـلی است ولـی از ایـن نمـونه هایی دیگر که منسوب به قرن دهم و یازدهم هجری قمری می باشد ، بر می آید که در آن روزها رنگ آمیزی ظرایف در قالی و نقاشی و … رایج و معمول بوده و به اوج عظمت خود رسیده و برعکس صنعت کنده کاری روی چوب رو به انحطاط و پستی نهاده بوده است . اکنون وقتی وارد کاخ های سلاطین ( گلستان در تهران ـ عالی قاپو در اصفهان ) اماکن مقدسه ( حضرت رضا (ع) ـ حضرت معصومه (ع) ، زیارتگاههای مردخای در همدان ـ دانیال نبی در شوش ، مقبره شیخ صفی در اردبیل ، شاه عباس صفوی در بقعه حبیب بن موسی در محله پشت مشهد کاشان و مسجد شاه و مسجد شیخ لطف الله در اصفهان ) می شویم و تزییناتی که از اشکال گیاهی ،
تصاویر حیوانی ، خطوط و کتابتها و اشکال هندسی در شبکه ها ، محجرها ، طاقنماها ، منابر و ستونها به کار رفته می بینیم ، از حیث مواد و اهمیت صنعت ظریف و دقیق و ممتاز ، مظاهری مشاهده می کنیم که بهترین نمونه از تجلی روح صنعتگر ایرانی است . در زمان صفویه این هنر مانند سایر هنرهای ایران تکمیل شد و شاهکارهایی به وجود آورد امروز در اصفهان مساجدی از عهد صفوی وجود دارد که درهایشان هنوز دست نخورده و سالم باقی مانده ، مانند در مدرسه شاه سلطان حسین . در قزوین نیز در آرامگاه شاهزاده حسین و در بسیار زیبایی از عهد شاه طهماسب موجود است . در عهد صفوی شاهکارهایی به وجود آوردند و سلیقه مردم را نیز عوض کردند به طوری که هر کس علاقمند شد در خانه اش را مطابق سلیقه روز به انواع هنرهای بیاراید .
یکی از زیباترین آثار منبت ایـران رحـلی است که امـروز در موزه (( متروپولتین )) نیویورک دیده می شود و علاوه بر تزیینات شاخ و برگ به سبک قدیمی ساسانی که در روی آن کنده شده نام دوازده امام و امضای حسن بـن سلیمـان اصفهـانی و تاریـخ ذی الحجه 761 هجـری قمری را روی آن می توان خواند . این رحل زیبا نشان می دهد که در شهر اصفهان خیلی پیشتر از آنکه شاه عباس بزرگ آن را پایتخت خود کند و همزمان با خونریزیهای لشگریان تیمور ، هنرمندان بزرگی وجود داشتند . روی صندوق قبر شخصی به نام ابوالقاسم کنده کاریهای زیبایی دیده می شود که به دست استاد احمدبن احمد ، در تاریخ 777 هجری قمری انجام گرفته است . منبت کاریهای دیگری به دست هنرمندان ایران برای آرامگاه امیر تیمور در سمرقند و مسجد شاه زند در همان شهر بوجود آمده که امروز باقی است . در موزه فدریک برلن در بسیار زیبایی با تاریخ 999 هجری قمری موجود است که به سبک منبت کاریهای عهد صفوی ساخته شده است .
کاربرد چوب در تهیه آثار هنری از دیدگاه سفرنامه نویسان و سفرنامه ها
آدام الئاریوس در بخش ایران سفرنامه خود در مورد چوب و کاربرد آن در بنا مطالبی چند نوشته و به توضیح نوع چوبهای به کار رفته در بنا و نحوه کاربرد آن می پردازد وی می نویسد : (( آنان مخصوصاً از جهت زیبایی و سایه افکندن به درخت چنار علاقه خاصی دارند . این درخت در آلمان ناشناخته است . درخت چنار به بلندی و راستی سرو است . قطر آن به نیم ساعد و گاه به یک ساعد تمام می رسد برگهایش پهن و شبیه برگ درخت مو است . میوه اش بزرگ و شبیه میوه درخت بلوط است و روی آن را کرک پوشانده و هسته ندارد ، اما مورد استفاده نیست . چوب این درخت قهوه ای رنگ و تخته به دست آمده از آن زیبا و موجدار است که برای ساختن در و پنجره به کار می رود و وقتی به آن روغن می مالند بسیار زیبا به نظر می رسد .
پنجره اطاق ایرانیها به بزرگی در است و تا کف اطاق می رسد و به جای شیشه دارای شبکه های چوبی است که در زمستان روی آن را کاغذ چرب می چسبانند از اطاقهای پائین منزل برای زمستان استفاده می کنند .
یکی دیگر از سیاحانی که در طی بازدید خود از اصفهان به کاربرد چوب در معماری توجه نموده و اشاراتی داشته است انگلبرت کمپفر است وی در مشاهدات خود از چوب چنین یاد می کند :
(( پنجره های کافی را که بر روی یک پی چهارگوش از خشت ساخته اند با شبکه های چوبی بسیار زیبا آراسته اند ، سقف سطح قابدار بر هیجده ستون چوبی کشیده و مرتفع استوار است . این ستونها در سه ردیف تعبیه شده و با رنگ آبی و طلایی مزین است هر چند که طرز ساخت اینها را نمی توان سبک کلاسیک شمرد معهذا من آنها را فوق العاده جالب و گیرا می دانم .

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]