
مقاله پایاننامه بررسی و مقایسه عزتنفس بین جانبازان 50 درصد به بالا و افراد عادی word دارای 190 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله پایاننامه بررسی و مقایسه عزتنفس بین جانبازان 50 درصد به بالا و افراد عادی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پایاننامه بررسی و مقایسه عزتنفس بین جانبازان 50 درصد به بالا و افراد عادی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله پایاننامه بررسی و مقایسه عزتنفس بین جانبازان 50 درصد به بالا و افراد عادی word :
پایاننامه بررسی و مقایسه عزتنفس بین جانبازان 50 درصد به بالا و افراد عادی
(30 تا 50 سال شهر تهران)( روانشناسی عمومی)
فصل اول- طرح تحقیق
مقدمه
پرواز اعتم
اد را با یکدیگر تجربه کنیم وگرنه میشکنیم. بالهای دوستیمان را … در سکوت، با یکدیگر پیوند داشتن، همدلی صادقانه، وفاداری ریشهدار، اعتماد کن! … از تنهایی مگریز، به تنهایی مگریز، گهگاه آن را بجوی و تحمل کن و به آرامش خاطر مجالی ده، با درافکندن خود به دره شاید، سرانجام به شناسایی خود توفیقیابی (اسلامینسب، علی، 1372).
بیتردید یکی از نیازهای اساسی مردم و افراد و آحاد انسانی در تمام طبقات و درجات علمی و اخلاقی، نیاز به داشتن میزان معینی (حداقل) از عزتنفس است. در این میان هر قدر میزان آسیبپذیری فردی بیشتر باشد به درجات بیشتری از اعتماد به نفس نیازمند است. انسان فقط در مراحل عالی تکامل و سیر و سلوک معنوی است که اعتماد و عزتنفس را در اعلاء درجه خود داراست. مطالعات در کتب گوناگون علمی (روانشناسی)، فلسفی، اخلاقی و احادیث و به خصوص قرآن کریم نشان میدهد که اعتماد به نفس اولین درجه برای کسب مراحل عالی یقین و نفس مطمئنه است (اسلامینسب، علی، 1372).
طرح شناسایی عزتنفس از جدیدترین مباحث روانشناسی بوده و اهمیت و لزوم بررسی آن به هیچکس پوشیده نمیباشد. ارتباط با جانبازان عزیز، آن هم به طریق علمی و توأم با مطالعه و شناسایی دقیق جانباز به عنوان یک «کل» بایستی مدنظر صاحبنظران و به عنوان یک وظیفه است (اسلامینسب، علی، 1372).
جانباز بایستی در تمام ابعاد و به طور جهانی و برای جهانیان مورد شناسایی دقیق، واقعبینانه و مستدل قرار گیرد (اسلامینسب، علی، 1372).
بیان مسئله:
عزتنفس همه انسانها به یک میزان نبوده بلکه تربیت خانوادگی در رشد آن تأثیر دارد. زیرا عدهای خود را کاملاً انسانهای خوب و قابل تحمل دانسته و تعدادی نیز خود را افراد بیکفایتی میشمارند. ولی سعی اکثر مردم بر این است که عزت نفس خود را در یک سطح عالی حفظ نمایند (اسلامینسب، علی، 1372).
تمایل به حفظ یا ایجاد نگرش مثبت به خود به صورت انگیزه نیرومندی میباشد که با انگیزههای اجتماعی دیگر پیوند متقابل دارد. در پرتو انگیزه میتوان درک نمود که چرا بعضی از انسانها برای حفظ «عزت نفس» خود حاضرند شکنجه، گرسنگی، رنج و محرومیتهای متعدد حسی را متحمل شوند. یک فر جانباز الگوی عینی و تصوری این محرومیتهاست و تمام سرمایه هستی خود را در طبق اخلاص نهاده و در راه دوست و معشوق خود یعنی خدا نثار کرده است. او ایثارگری است که از چشم و گوش و زیبایی چهره و اعضاء و جوارح و اندامها گذشته و هر قدر هدیه بیشتری تقدیم نموده شادمانی فزونتری کسب کرده است. بنابراین از ارضاء نیازهای حلال و طبیعی چشم پوشیده به جهت اینکه فریاد دوست را لبیک گوید. او برای حفظ عزت نفس، عزت نفس مسلمین، عزت نفس مؤمنین و عزت رهبر و جامعه اسلامی، فقدان و نیازمندی و نابودی امکانات مادی را بر جان خریده است (اسلامی نسبت، علی، 1372).
ده برای اینکه جامعه حس و اندام کارآمدتری بیابد. اگر دیگران و خصوصاً نوایس پابرجا هستند و عفت اجتماع خدشهدار نشده، برای این است که او محرومیت را بر جان خریده است (اسلامی نسبت، علی، 1372).
او اسباب رضاء و نیازمندیها را که خود وسایل کامیابی و غر روحی و معنوی است از دست داده، برای اینکه آحاد مردم به عزت خاص برسند (اسلامی نسبت، علی، 1372).
او خود را فدا کرده، برای اینکه خدایی شود و از این فعل خدایی شدن، جامعه نیز بهرهمند شود و راه هدایت و باب شناخت اصیل گشوده شود (اسلامی نسبت، علی، 1372).
بنابراین او برگردن اجتماع حقی بزرگ دارد که ادای آن بسیار مشکل مینماید. چه بسیار جانبازانی را میشناسیم که به خود متکی بودهاند و دست نیاز و کمک به مراکز مربوط دراز نکردهاند، زیرا اعتقاد داشتهاند که هدف آنها رضای خداوند است. بنابراین از خلق انتظار و توقع داشتن شایسته نمیباشد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
شخصیت خاص معلولین انقضاء میکند که به دنبال ناتوانی و درد و رنج حاصله، نیازمند کمک غیر باشند. اما عزت نفس رزمنده و جانباز مؤمن او را از درخواست و پذیرش منت بازمیدارد و هر قدر اعتماد به نفس فرد بیشتر باشد خوداتکایی فزونی مییابد اما محدودیت و ناتوانی نباید فراموش شود. اگر جانبازی طلب کمک نمیکند دلیل بر این نیست که به معیاری نیاز ندارد بلکه جامعه، مسئولین و همگان باید به روش آبرومندانه و با افتخار به آنها کمک کنند. مبادا کمک نکردن به آنها برایمان معمولی و عادت شود آنها با اهداف الهی و از بیان خلق عبور میکند. نفرین و دردلهای آنها گریبان ما را خواهد گرفت (اسلامی نسبت، علی، 1372).
همچنین خدمت به آنها و شناخت مشکلات مختلف روانشناختی مربوط و حفظ احترام متقابل و برخورد مانند افراد دیگر جامعه، عدم ترحم و واقعبینی میتواند زمینه احترام به اهداف والای آنها را فراهم سازد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
در تحقیق حاضر محقق به دنبال این مسئله است که آیا عزتنفس جانبازان از عزتنفس افراد عادی بیشتر است یا خیر؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
موارد ذیل در مورد رابطه جانباز با عزتنفس بایستی مورد توجه قرار گیرد: 1- هر فرد جانبازی به عنوان یک انسان از عزتنفس و کرامت اولیه مشترک بین انسانها برخوردار است. 2- هر فرد جانبازی نیازمند توسعه حیطه کرامت نفس بوده و بایستی در این راه قدم بردارد. 3- خصوصیت و جودی جانباز به واسطه ایثارگری او خود عزتمند بوده وعزتآفرین است و اجتماع انسانی احاطه کننده او بایستی در مقابل عزت و بلندی مرتبت او سرخم کند. 4- هر جانبازی نه تنها بایستی احساس عزت داشته باشد بلکه عزت مطلق انسانی نیز به او تعلق میگیرد اگرچه عزتمطلق در معنای کل تعلق به خدا دارد. 5- از آنجا که جانباز پای در راه خدایی شدن نهاده و نائل به شهادت نشده
است و خود آلوده به عزت خداوندی است. 6- در صورت فقر و استضعاف فرهنگی که حاکم بر جامعه باشد، مسئولین ذیربط بایستی شرایط نفنج و گسترش عزتمندی اجتماعی آنها را فراهم کنند. 7- همچنین دستاندرکاران امور جانبازان بایستی عوامل تخریب و تقلیل عزت اجتماعی و فردی جانباز را از میان بردارند. 8- اگر عزتنفس در حکم سربلندی باشد جانباز باید در رأس سربلندی اجتماعی قرار گیرد زیرا که او شهید زنده است حتی در مقامی ارفع از درجه خانواده شهداء. زیرا آنها خود عاشق بودهاند و خانواده معظم شهداء در بهترین شرایط فقط حکم یاران شهید را داشتهاند و دارند. 9- وظیفه فردی جانباز فقط عزت انسانی خود، حتی در بدترین شرایط زیستی
میباشد. آنکه دل به یار سپرد هرگز نشاید که در منجلاب دنیوی اجرا ثواب زایل کند. عدم توجه مسئولین نمیتواند زمینه و معیار رفتارهای ضدعزت آنها را فراهم سازد. قبل از هر چیز قائم به وجود، خود عزتمند هستند و نه به میزان عزتی که جامعه برای شما قائل است: وابسته و دلبسته. 10- عزت نفس جانباز اصل و اساس عملکرد جسمی، روانی، اخلاقی و علمی او میباشد و همه چیز تحتالشعاع کرامت نفس انسانی است. 11- جانباز با نوع و ساختمان خاص که در عزت نفس، عزیز بودن و اعتماد کامل به خود دارد و در حکم الگوی رفتاری است و نشاید که در تحمل رنج از عزت خاص خود سقوط کند، در آن صورت تکلیف انسانهای مادی که به روزمرگی سپری میکنند و انیان الگوی آنها هستند چه خواهد شد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
نخستین شرط عزت درونی آن است که فرد امکانات بروز تواناییهای خود را فراهم سازد (و یا مسئولین). اما احساس عزت لزوماً با عزت برابری نمیکند گرچه همواره شرط لازمی برای آن محسوب میشود. پس ایجاد احساس عزت بیتردید مطلوب ماست اما نه آن مطلوبی که بتوان به آن اکتفا کرد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
تصور ما این است که فرد جانباز اگر تفاوتهای جسمی و روحی دارد اما روشهای دیگری برای ابراز تواناییها به کار گرفته و نتیجتاً حکم یک انسان عادی را در نحوه رشد و شکوفا کردن ا ستعداد و تواناییها را دارد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
در دیدگاه روانشناسی اسلامی آنچه مورد نیاز است این که فرد بهرهای از تقوی بیابد تا از لغزیدن در ورطه خودبینی مصون بماند. خودبینی برای کسی که مظهر تواناییهای مختلف قرار گرفته راهی است که او با لغزیدن در آن، در خود (در فرودست) میماند و از حرکت اعتلاجو به سوی خدا باز میماند (از پویایی میافتد). در فرودست ماندن ذلت میآورد و عزت مستلزم فراتر رفتن است و فراتر رفتن در گرو تقوی و مصون ماندن از لغزش و آن نیز منوط به توجه به خداست. لازم است که فرد تونایی خود را به گونهای ببیند و بفهمد که همواره توجه او را معطوف به ذات باری تعالی سازد، به همین سبب در فرهنگ اسلام تواناییهای انسان به عنوان (عطیه خدا) نامگذاری شده است (اسلامی نسبت، علی، 1372).
بنابراین جانباز باید توانمندی عزت خود را از خدا بداند و فراموش نکند که اگر عضو توانمندی در راه خدای توانا و عطا کننده هدیه کرد بیتردید به دست فراموشی سپرده نمیشود و اجری زایل نمیگردد و خداوند اگر دستی ستانده نعمتی دیگر عطا میکند و این نیازمند آن است که جانباز دل در راه او بسپارد و عمل آغاز کند. بیتردید و بیگمان او طریق هدایت روشن میکند (اسلامی نسبت، علی، 1372).
بنابراین جانباز باید بداند و اقرار کند که همهچیز، هر آنچه او از توانمندی دارد و داشته از آن خدا بوده و نعمت باری محسوب شده و اکنون که عضوی به درد آمده و اندامی از بدن جدا شده، او نیاز بیشتری به اتصال به حق دارد. بیتردید یک روش جبران عضو از دست داده کسب محبت بیشتر خداوند است. چه او هر چه داده میتواند بستاند، تکلیف تداوم حیات با تقوی برای جانباز بر عهده خود اوست، در صورتی که فرد به او توکل کند. رحمت خدا کسی را نصیب شود که قدر خویش شناسایی کند و از آن در نگذرد، هر که قدر خویش را نشناسد، قدر هیچ چیز را نخواهد شناخت (اسلامی نسبت، علی، 1372).
چگونه است که یک معلول از جامعه اروپایی و آمریکایی و غیرمسلمان میتواند جای عضو و اندام از دست رفته (که در راه خدا نبوده) پرسازد و عملکرد جدیدی (با وسایل جدید) بیابد و به حیات خود، چه بسا بهتر از افراد عادی ادامه دهد و جانباز مسلمان چنین نکند؟ ابتدا انتظار داریم که او با رنج موجود که عطای خداوندی است، بسازد. کاستیهای اجتماعی و قانونی (مسئولین) را به خود نگیرد و در جهت اهداف انسانی (برای انسان کامل شدن) قدم بردارد و خلاقیتهای خود را بازشناسد و استعدادهای موجود را شکوفا سازد و طرحی نو دراندازد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
از دیدگاه روانشناسی اسلامی و علمی فرد جانباز و معلول موظف به رفتاری مانند انسان عادی است و تفاوتهای ظاهری (نظیر به کارگیری ابزار کمکی) نمیتواند دلیل تغییر در عملکرد باشد. او بایستی به تعالی بیندیشد و به هر نحو ممکن ابزار آن را فراهم سازد. فراموش نکنیم ناامیدی از زندگی، مشرک به خداوند است و عاقبت غیر نکویی دارد (اسلامی نسبت، علی، 1372).
این پژوهش از لحاظ اینکه اطلاعاتی را درخصوص عزت نفس جانبازان و افراد عادی در اختیار مخاطبین قرار میدهد حائز اهمیت است.
هدف پژوهش
هدف از این پژوهش بررسی عزتنفس در میان جانبازان و افراد عادی میباشد. این پژوهش درصدد این است که به اطلاعاتی درباره عزت نفس جانبازان و افراد عادی دست یابد و از این طریق بتواند به این پرسش که آیا عزت نفس در میان جانبازان و افراد عادی به یک میزان است یاخیر پاسخ دهد.
فرضیه پژوهش
1- میزان عزت نفس جانبازان در مقایسه با میزان عزت نفس افراد عادی بیشتر میباشد.
تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش:
1- متغیر مستقل: به متغیری گفته میشود که از طریق آن متغیر وابسته، تبیین یا پیشبینی میشود که در این پژوهش جانبازان و افراد عادی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدهاند.
جانبازان در این پژوهش منظور افرادی هستند که دچار معلولیت و مجروحیت با درصد 50 به بالا ناشی از جنگ تحیلی عراق علیه ایران شدهاند.
افراد عادی: در این پژوهش منظور افرادی هستند که معلولیت و مجروحیتی نداشته، ساکن تهران و دارای سن 30 تا 50 سال میباشند.
2- متغیر وابسته: متغیر وابسته، متغیر پاسخ، برون داد یا ملاک است و عبارت است از وجهی یا جنبهای از رفتار یک ارگانیزم که تحریک شده است که در این پژوهش عزت نفس به عنوان متغیر وابسته مطرح میباشد.
عزت نفس: منظور از عزتنفس نمرهای است که فرد در پرسشنامه عزت نفس آیزنگ کسب میکند.


مقاله تعلیق اجرای مجازات word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تعلیق اجرای مجازات word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تعلیق اجرای مجازات word
مبحث اول – تعلیق مجازات
گفتار اول – شرایط تعلیق اجرای مجازات
الف- شرایط ماهوی
1- محکومیت تعزیری و یا بازدارنده
2- فقدان محکومیت قطعی به برخی از مجازاتها
3- استحقاق محکوم
ب- شرایط شکلی
1- مقارن بودن صدور حکم محکومیت با قرار تعلیق اجرای مجازات
2- اعلام ضمانت اجرای تخلف از مقررات تعلیق
3- تعیین مدت معین
گفتار دوم – قلمرو تعلیق اجرای مجازاتها
الف- قلمرو تعلیق در مجازاتهای اصلی
1- محکومیت به حبس
2- محکومیت به شلاق
3- محکومیت به جزای نقدی
ب- قلمرو تعلیق در مجازاتهای تکمیلی و تبعی و تتمیمی
ج- جرائم ممنوع التعلیق
گفتار سوم – آثار تعلیق مراقبتی مجازات
الف- تعلیق اجرای مجازات
1- تاثیر تعلیق در مورد محکومیت
2- تاثیر تعلیق در مورد محکومیت به جزای نقدی و شلاق
3- تعلیق و خسارت مدعی خصوصی
4- چه اقداماتی جهت شخصی شدن تعلیق محکومیت باید صورت گیرد
ب- تعلیق تکالیف خاص به محکوم علیه
ج- خاتمه تعلیق
1- انقضای مدت تعلیق
2- فسخ تعلیق
3- شرایط فسخ تعلیق
مقدمه
در شرایط فعلی حقوق جزا لازم اعمال مجازات به مجرمین وجود مسئولیت کیفری باشد. بدیهی است اگر فردی فاقد مسئولیت کیفری باشد به هیچ وجه نمی توان نسبت به او مجازاتی را اعمال نمود. ارتکاب جرم و تحمیل مجازات مستلزم تحقق ارکان سه گانه جرم می باشد. بر اساس اصل قانونی بودن حقوق جزا که از اصول مقبول در نظامهای حقوقی است. اعمال و رفتار افراد هر اندازه زننده و غیر اخلاقی و مضر به حال فرد یا اجتماع باشد تا زمانی که قانونگذاری این اعمال را جرم نشناخته و برای آن قانونا مجازاتی تعیین نکرده باشد عمل جرم نبوده و مرتکب از دید حقوق جزای اسلامی مسئول عمل خود شناخته نخواهد شد. بدین دلیل است که مقنن در ماده 2 قانون مجازات اسلامی جرم را چنین تعریف نموده است (هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود) اما مساله مهم تر مسئولیت ناشی از جرم است و پس از تحقق آن مرتکب باید دارای شرایط و خصوصیاتی باشد تا بتوان وی را مسئول شناخت و عمل مجرمانه را به او نسبت داد بنابراین زمانی می توان مرتکب را مسئول عمل مجرمانه قلمداد نمود که میان فعل مجرمانه و مجرم یک رابطه علت و معلولی وجود داشته باشد
تعلیق مجازات
یکی از مهم ترین اهداف مجازات که مورد نظر و قبول علمای متأخر حقوق قرار گرفته، اصلاح و تهذیب مجرم از اعمال مجازات است و به تعبیری دیگر بازگرداندن مجرم به اجتماع و اجتماعی ساختن اوست و معتقدند که در پاره ای از موارد و راجع به عده ای از بزهکاران شایسته است که اجرای مجازات تحت شرایطی معلق گردد
به طور کلی وارد شدن نظام تعلیق مجازات در قوانین جزیی را باید نتیجه تاثیر مطالعات جرم شناسی دانست. امروزه اکثر حقوقدانان معتقدند که هدف از اجرای مجازات، صیانت جامعه در قبال ارتکاب مجدد جرم از طرف مجرم و اصلاح او و به تعبیری دیگر دوباره اجتماعی ساختن مجرم است و اکثراً به این نتیجه رسیده اند که گرچه سلب آزادی مجرم به عنوان یک مجازات ضروری است، ولی برای اصلاح و تربیت او کافی نیست. علاوه بر این مضار زندانهای کوتاه مدت در اکثر موارد آشکار شده و نه تنها این مجازاتها نمی تواند موثر در تهذیب اخلاقی و بهبود وضعیت او باشد، بلکه غالبا اثرات سوء به دنبال دارد، چرا که مجرم در اثر تماس با محیط نامناسب زندان و معاشرت و مصاحبت با تبهکاران حرفه ای فاسدتر خواهد شد. از طرفی دیگر شخص مرتکب جرم حرفه و شغل معین خود را از دست داده و این امر باعث استیصال خانواده و تحمل مخارجی بر عهده دولت خواهد گردید
با عناین به این مسائل است که اهل فن را بر آن داشته تا درصدد ایجاد چنین تاسیس حقوقی تحت عنوان «تعلیق مجازات» باشند. تعلیق مجازات بر دو قسم است
تعلیق ساده که در آن مجرم در مدت معینی و بدون هیچ قید و شرطی از تحمل مجازات معاف می گردد و اگر این دوره را بدون ارتکاب جرم هیچ قید و شرطی از تحمل مجازات معاف می گردد و اگر این دوره را بدون ارتکاب جرم جدید به پایان برساند به طور قطع از اجرای مجازات معاف وگرنه حکم صادره درباره او به موقع اجرا گذارده خواهد شد
تعلیق مراقبتی مجازات و آن تعلیقی است که محکوم بدون قید و شرط از اجرای مجازات معلق شده معاف نشده، بلکه در دوران تعلیق از الزامات و قیودی برخوردار و در ضمن کمکهای مورد نظر را رعایت کرده باشد، از تحمل مجازات معاف و درغیر این صورت مجازات به مورد اجرا گذارده می شود
نکته مورد توجه این است که نباید بین تعلیق اجرای مجازات و تعلیق تعقیب کیفری اشتباه نمود. تعلیق اجرای مجازات در دادگاه و پس از صدور حکم و با احراز شرایطی و در مورد دسته معینی از جرائم مطرح می شود و از اختیارات دادرس دادگاه است، در حالی که تعلیق کیفری در دادسرا و به هنگام تعقیب جرم و در مرحله تحقیقات مقدماتی مورد بحث قرار می گیرد
و اما در مورد تعلیق اجرای مجازات، برای اولین بار در قانون مجازات عمومی سال 1304 مورد پذیرش قرار گرفت و مواد 47 الی 50 این قانون به تعلیق اجرای مجازات اختصاص یافت. تعلیق اجرای مجازات در این قانون از نوع ساده و ارفاقی بوده و فقط شامل تعدادی از محکومیت ها می شد. در سال 1307 اصلاحیه ای بر موارد تعلیق وارد که موارد شمول تعلیق را محدودتر نمود. به تدریج که محاکم با سیستم تعلیق آشنا شدند. نارسایی های قوانین مربرط به تعلیق آشکار گردید تا اینکه در سال 1346 قانون تعلیق اجرای مجازات مشتمل بر 17 ماده به تصویب رسید. در این قانون برای افرادی که از تعلیق برخوردار می شدند مراقبتی پیش بینی نشده بود، لیکن در ماده 17 مقرر شده بود: «وزارت دادگستری مکلف است ظرف پنج سال پس از تصویب این قانون، وسائل اعمال نظارت بر مجرمینی را که مجازات آنها معلق شده و یا در مدت تعلیق دستوراتی برای آنها صادر شده، فراهم نماید و تصویب اعمال نظارت طبق آئین نامه ای خواهد بود که وزارت دادگستری تصویب نماید.»
تصویب این آئین نامه سالها به تعویق افتاد تا اینکه بالاخره اعمال نظارت و مراقبت برای مشمولین تعقیب با تصویب نامه امور زندانها در جلسه 273 مورخ 7/2/1361 شورای عالی قضایی سابق به تصویب رسید. اندکی بعد از مقرر شدن مراقبت و نظارت بر مشمولین تعقیب، با تغییرات اساسی در قوانین جزایی، قانون مربوط به تعلیق نیز تغییر یافت و به صورت انطباقی با قوانین جزایی جدید از صورت قانون خاص خارج شده و به صورت ماده 40 به عمومات قانون راجع به مجازات اسلامی راه یافت. بالاخره قانون اخیرالذکر نیز با تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب 8/5/1370 منسوخ و مقررات تعلیق اجرای مجازات مورد اصلاح قرار گرفت
گفتار اول – شرایط تعلیق اجرای مجازات
اختیار دادگاه صادر کننده حکم کیفری در به کار بردن تعلیق اجرای مجازات، محدود و منوط به احراز بعضی از شرایط یا مربوط به شرایط ماهوی است و یا مربوط به شرایط شکلی است
الف- شرایط ماهوی
در ماده 25 قانون مجازات اسلامی مقرر شده: «در کلیه محکومیت های تعزیری و بازدارنده حاکم می تواند اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را با رعایت شرایط زیر از دو تا پنج سال معلق نماید;»
از سیاق این عبارت شرایط زیر قابل استنتاج است


مقاله ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل word :
بخشی از فهرست مقاله ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل word
فهرست صفحه
گناه و اندیشه 1
گناه و عمل 2
گناه و توجیه اقتصادی 4
گناه و توجیه روانی 5
گناه و توجیه فرهنگی 6
گناه و توجیه سیاسی 7
گناه و تشخیص حق و باطل 8
گناه وراثت 11
گناه و تربیت خانوادگی 14
گناه و تغذیه 16
گناه و اقتصاد 17
گناه و محیط نا پاک 20
کناه و دوستان بد 22
گناه و جهل 24
گناه و فرهنگ جامعه 25
گناه و تداوم گناه 27
گناه و آیات 28
گناه و روایات 28
گناه از دیدگاه سایر ادیان و مکاتب 34
گناه و عرفیات 35
گناه و خود شناسی 35
گناه و یاد خدا 36
گناه و تفکر 38
گناه و عبادت 41
شناخت گناه
شناخت گناه بیماریها اولین گام در پیشگیری و درمان آنها می باشد . قدر مسلم نقش پیشگیری بسیار مهمتر از درمان است ، و آنان که بیماری و آثارش را می شناسند ، خود را در معرض ابتلا به آن قرار نمی دهند . با توجه به این مسئله ، شناخت « بیماری گناه » که از تمام امراض مهلکتر می باشد ، برای همه ضرورت تام دارد . این شناخت شامل پیشگیری از ابتلا انسان و جامعه و روش درمان آن می باشد .
گناه سم خطرناکی است که سلامت جسم ، روح و هستی اجتماعی و سرانجام زندگی مادی و معنوی انسان را تباه می کند و سرنوشت دنیا و آخرت او را برای همیشه تیره و تار می سازد . لذا با ید گناه و آثارش را بشناسیم و خود را از آلوده شدن به آن حفظ نمائیم .
از سوی دیگر کسانی هستند که با علم و آگاهی ، راه خلاف را می پیمایند و تجربیات روزمره هم موید این واقعیت می باشد .
انصاف این است که رابطه شناخت و عدم ارتکاب گناه را نه می توان به کلی انکار کرد ، و نه می توان بطور کامل اثبات نمود . شاهد این سخن تجارب زنده ای است که از جامعه کسب کردیم . افراد آلوده ای بودند که وقتی آنها به زشتی گناه خویش آگاه شدند ، دست از آلودگی برداشتند و گرایش به خوبیها نمودند ، حتی در خودمان نیز این تجریه را داریم .
در مقابل افرادی را می شناسیم که شناخت کافی به گناه و آثار آن دارند ولی همچنان به بدی و آلودگی ادامه می دهند ، اینها همه به خاطر آن است که انسان موجودی است دو بعدی ، یک بعد وجود او را علم و آگاهی و شناخت تشکیل می دهد ، و یک بعد وجود او را امیال و غرایز و شهوات . به همین دلیل گاه با میل و اختیار خود بعد اول را ترجیح می دهد و گاه بعد دوم را .
گناه و اندیشه
در قرآن آیاتی یافت می شود که اندیشه گناه را گناه می داند مانند: «ان الذین یحبون ان تشیع الفحاشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره» ؛ کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت می باشد.
قابل توجه اینکه آیه نمی گوید: کسانی که رواج زشتیها دهند، بلکه می گوید: دوست دارند که چنین کاری را انجام دهند، همین دوست داشتن، گناه است که عذاب دردناکی است، پس اندیشه گناه هم، گناه می باشد.
امام صادق (ع) می فرمایند: «اینکه دوزخیان در دوزخ جاودانه اند، بدان جهت است که نیاتشان در دنیا این بوده، که اگر تا ابد در دنیا بمانند نافرمانی خدا را بکنند، و بهشتیان نیز در بهشت جاودانه اند، بدان جهت است که نیاتشان در دنیا این بوده که اگر تا ابد زنده بمانند، اطاعت خدا را بنمایند. هر دو دسته به خاطر نیت های خود در دوزخ و بهشت جاودانند.»
حضرت مسیح به پیروان خود می فرمود: «موسی بن عمران به شما دستور داده که زنا نکنید و من به شما امر می کنم که، فکر زنا را نیز در خاطر نیاورید، تا چه رسد به عمل زنا، هر که فکر زنا کند، مانند کسی است که در عمارت زیبا و رنگ آمیزی شده، آتش بیفروزد که با این عمل دود آتش، رنگ خانه را تباه می کند، اگر چه خانه هم نسوزد.» با این بیان روشن شد که، اندیشه گناه، گناه محسوب می شود. زیرا اندیشه به گناه بستر را برای به فعلیت درآمدن آن می گستراند.


تحقیق عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چگونه ساخته شد word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چگونه ساخته شد word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چگونه ساخته شد word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چگونه ساخته شد word :
احداث میدان های دولتی در عهد صفویه از اهمیت خاصی برخوردار شد. میدان عبارت بود از محوطه ای که بناهای عمده شهر در آن قرار می گرفت. این بناها عبارت بودند از: کاخ سلطنتی یا دیوان خانه حکومتی، بازار، مسجد جامع و بزرگ شهر. از بهترین نمونه های موجود در تاریخ ایران می توان به میدان نقش جهان اشاره کرد. عناصر تشکیل دهنده میدان نقش جهان عبارتند از: کاخ عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله، بازار، مسجد امام.
در این میان مسجد شیخ لطف الله و کاخ عالی قاپو، رو به روی هم قرار گرفته اند. کوچک بودن مسجد شیخ لطف الله که رو به روی کاخ عالی قاپو قرار گرفته، باعث شده که در مورد ارتباط این دو بنا، افسانه هایی را به پا سازند. اگر به راهنمایان محلی این دو بنا رجوع کنیم خواهند گفت که در زیر میدان نقش جهان تونلی ساخته اند که این تونل بین مسجد شیخ لطف الله و عالی قاپو حفر شده است تا زنان شاه عباس از درون این تونل عبور کنند و به مسجد شیخ لطف الله و عالی قاپو برسند. اما آیا واقعا زنان شاه عباس برای رفتن از کاخ به مسجد از این تونل مخفی عبور می کرده اند؟
مسجد شیخ لطف الله، بر خلاف مساجد اصفهان حیاط ندارد و مناره ای هم برای آن نساخته اند. رنگ کاشی های گنبد این مسجد هم بر خلاف دیگر مساجد ایران به رنگ نخودی است. به راستی داستان بنای عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چه بود؟
نوروز ، اصفهان
سال ها بود که شاه عباس به اصفهان رفت و آمد داشت. او هر از گاهی به باغ بزرگ شهر اصفهان رفت و آمد می کرد. این باغ در زمان شاه طهماسب صفوی ساخته شده بود. سال ها قبل در این باغ، بنایی را مرمت کرده بودند. این بنا کاخ کوچکی بود که در عهد تیموریان بنا شده بود. شاه عباس تصمیم گرفت که عید سال هجری قمری را در آن کاخ بگذراند. او پس از آن که موقعیت مناسب آن باغ را دید، تصمیم گرفت بنای کاخ را توسعه دهد و ساختمان هایی به صورت اندرونی و بیرونی به آن اضافه نماید. او دستور داد در این باغ بزرگ و زیبا، آبدارخانه، اصطبل و ساختمان های دیگری هم بنا کنند. او همچنین درباریان را تشویق کرد که در مجاورت این باغ خانه هایی برای خود بسازند. شاه عباس تصمیم گرفته بود اصفهان را پایتخت حکومت خود قرار دهد.
خبر در بین معماران شهر پیچید که شاه عباس قصد آن دارد بنای کاخ تیموریان را توسعه دهد. شاه، معماران زبده شهر را به کاخ خود در محله «دردشت» دعوت کرد و از آنها خواست که طبقاتی روی طبقات کاخ تیموری بنا کنند. او به معماران گفت که در صدد طرحی برای باغ کاخ هم باشند. معماران در این میان به مشورت پرداختند. پس از چند روز مشاوره به نزد شاه بازگشتند، و پیشنهاد دادند که درمحل باغ، میدانی بزرگ بنا کند. آنها به شاه گفتند که این میدان محل مناسبی برای تجمع مردم در روزهای مهم سال خواهد شد. آنها به شاه پیشنهاد دادند که ساختمان های مهم شهر را در اطراف همین میدان بنا کند. شاه، طرح معماران شهر را پسندید و دستور داد هر چه سریع تر بنای عمارت میدان نقش جهان را آغاز کنند.
میدان نقش جهان به طول قدم و عرض قدم در حال ساخت بود. بنای میدان به گونه ای ساخته می شد که عمارت عالی قاپو در مغرب آن قرار می گرفت.
معماران دیگری نیز روی کاخ دوره تیموری بنایی سه طبقه بر پا کردند. قسمت پایین عالی قاپور را اختصاص به دیوان خانه قرار دادند. آنها این قسمت از کاخ عالی قاپو را «دولت خانه مبارکه» نامیدند. دولت خانه جایی بود که کارهای اداری حکومت در آن انجام می گرفت. در طبقات بالایی کاخ هم، اتاق های اختصاصی شاه عباس قرار داشت.
سر در عالی قاپو از مرمر عالی ساخته شد. برای ورود به عالی قاپو، اختلاف سطحی به ارتفاع انگشت ساخته شد. این آستانه نیز از مرمر سبز رنگ ساخته شد. رنگ سبز نشانه معصومین علیه السلام بود. مردم هنگام ورود به بنا، هرگز اجازه نداشتند پا روی آن قرار دهند. هر کس که پای خود را روی این سنگ قرار می داد، به شدت مجازات می شد. مردم می بایست این سنگ را می بوسیدند.
در چوبی عالی قاپو را نیز به صورت مرتفع ساختند. این در را از یکی از روضه های نجف اشرف آورده بودند. این در به گونه ای مقدس شده بود که حتی پادشاه نیز از آن به صورت سواره وارد نمی شد.
پس از این سر در، دو تالار بزرگ ساخته شد. این دو تالار، به عنوان دیوان خانه شاه مورد استفاده قرار می گرفت. در یکی از این تالارها کارمندانی کار می کردند و مامور بودند تا نامه هایی را که برای شاه فرستاده شده بود، تنظیم کنند و جواب آن را تهیه نمایند.
تالار دیگر محل استقرار وزیر شاه بود. در کنار این تالار دو اتاق بزرگ برای استقرار نگهبان شاه ساخته شد. نام این دو اتاق را «کشیک خانه»می گفتند. چندی نگذشت که مردم شهر برای فرار از تنبیه و یا جور ظالمان به این دو اتاق پناه می بردند و از شاه طلب کمک می کردند.
تالار دیگری در درون عالی قاپو ساخته شد. این تالار مخصوص دیدار شاه با سفیران کشورهای خارجی بود و در انتهای باغ کاخ سلطنتی قرار داشت. در اطراف ورودی قصر، پلکان های مارپیچ کوچکی ساخته شد. این پله ها طبقات پایین را به طبقات بالاتر ارتباط می داد. در هر طبقه نیز یک تالار مرکزی ساخته شد. در اطراف، اتاق های کوچک دیگری نیز اضافه گردید.


مقاله آشنایی با آلیاژ برنز word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آشنایی با آلیاژ برنز word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آشنایی با آلیاژ برنز word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آشنایی با آلیاژ برنز word :
آشنایی با آلیاژ برنز
برُنز، آلیاژی از مس و قلع میباشد. برخی از انواع برنجها برنز هم نامیده میشوند. بطور کلی آلیاژ CU و Sn برنز قلع و در اصطلاح عامیانه برنز نامیده میشود این آلیاژ در زمانهای قدیم در ایران بنام مفرغ مشهور بودهاست اما از لحاظ کلی برنز به آلیاژهای مس به علاوه یک عنصر غیر از روی اطلاق میشود. مانند آلیاژ مس و آلومینیوم که به آلومینیوم برنز مشهور است.یا مس و نیکل که به نیکل برنز مشهور است. بررسی نمودار تعادلی آلیاژ Cu و Sn نشان میدهد که با افزایش عنصر قلع نقطه ذوب کاهش و فازهای گاما و در ساختار ظاهر میگردد
لذا با افزایش عنصر قلع سختی و استحکام آلیاژ افزایش و انعطاف پذیری آن کاهش میابد، لذا برنزهای قلع ریختگی حداکثر 25 قلع دارند علاوه برای به منظور بهبود نرمی از خواص آلیاژ برنز قلع به آن عناصر مختلفی اضافه میشود که مهمترین آنها عبارتند از Zn , Pb , P اضافه نمودن Zn به آلیاژ برنز قلع باعث افزایش سیالیت مذاب و سهولت ریختگری میگردد.
عصر برنز یا عصر مفرغ دورهای در تاریخ پیشرفت بشریاست که در روند آن انسانها بیشتر به فلزکاری دستیازیدند و از شیوههایی برای گداختن مس و قلع و فرایند آلیاژسازی آن و قالبریزی برنز بهرهبردند. عصر برنز بخشی از سامانه سهدورهای در زمان پیش از تاریخ جامعه انسانیاست. دو دوره پیش و پس این دوره در سامانه یادشده عصر سنگ و عصر آهن میباشند. در سامانه یاد شده عصر برنز پس از دوره نوسنگی آغاز میگردد. ولی در بیشتر بخشهای آفریقا که زیر صحرا جای گرفتهاند پس از دوره نوسنگی یکراست عصر آهن آغاز میگردد.
خاستگاه
بر سر اینکه خاستگاه یابش برنز کجا بوده بحثبرانگیز است. شدنیاست که یابش برنزِ قلعی در چندجای مستقل از یکدیگر انجامپذیرفتهباشد. کهنترین جایی که در آن برنز یافت شده است ایران و کشور کنونی عراق میباشند و در هزاره 4 (پیش از میلاد). ولی با این همه ادعای بهرهگیری از برنز در تایلند در هزاره پنجم پیش از میلاد هم شدهاست. برنزهای آرسنیکی در هزاره سوم پیش از زایش مسیح در آناتولی و قفقاز ساختهمیشد. برخی پژوهشگران برنزهای ساختهشده در شمال قفقاز و وابسته به فرهنگ مایکوپ را از نیمه هزاره چهارم پیش از میلاد میدانند که اینگونه میتوان اینها را کهنترین برنزهای ساختهشده در جهان دانست. ولی دیگر پژوهشگران این برنزها را ساختهشده در نیمه هزاره سوم میدانند.
عصر برنز در خاور نزدیک باستان
عصر برنز در خاور نزدیک به سه پاره بخشمیشود:
• عصر برنز آغازین(EBA[1])،3500-2000 (پیش از میلاد)
• عصر برنز میانی(MBA[2])،2000-1600 (پیش از میلاد)
• عصر برنز پایانی(LBA[3])،1600-1200 (پیش از میلاد)
هر یک از دورههای یادشده خود میتواند به زیرردههایی بخششوند،برای نمونه EB I، EB II، EB III و;
متالورژی در آغاز در آناتولی در ترکیه کنونی پاگرفت. سرزمین کوهستانی آناتولی از دید دارایی کانیهای قلع و مس باروراست. مس همچنین در قبرس،مصر،بیابان نقب(در اسرائیل) و ایران در کناره خلیج فارس استخراجمیشد. در آن زمان مس با آرسنیک آمیخته میشد و هنوز هم این فرآیند در آناتولی پایدار است. از راه دریا مس را به مصر باستان و میانرودان نیز میبردند.
عصر برنز آغازین شاهد خیزش شهریسازی به سوی سازماندهی دولتشهرها و اختراع نوشتن شد(دوره اوروک در هزاره پنجم پیش از میلاد). در عصر برنز میانه سیاست جابهجایی مردمان سبب تغییر نقشه خاور نزدیک گردید (آموریها،هیتیها،هوریها،هیکسوسها و شاید بنیاسرائیل). دوره برنز پایانی صحنه جنگ قدرت میان پادشاهیهای نیرومند و خراجگذارانشان بود (مصر باستان،آشور،هیتیها و میتانی). تماس گستردهای با تمدن اژهای پدید آمد که در این میان داد و ستد مس نقش مهمی بازی میکرد. این دوره با واژگونی گستردهای -که اثر بسیاری بر خاورمیانه و مدیترانه خاوری گذاشت- به پایان رسید.
با به پایان رسیدن این دوره عصر آهن در 1200 پیش از میلاد مسیح در آناتولی آغاز گشت،جایی که پیش از آن عصر برنز واپسین را پشت سر گذاشتهبود. گذار به عصر آهن سبب تحولهای گستردهای در خاور نزدیک بود
.
عصر برنز در هند
آغاز عصر برنز در شبهقاره هند همزمان با آغاز تمدن دره سند در 3300 (پیش از میلاد) میباشد. باشندگان دره سند به شیوههایی پیشرفته در متالورژی و فرآوری مس،برنز،قلع و سرب دستیافتهبودند.
عصر برنز در آسیای خاوری
چین
اثرهای برنزی ساختهشده در چین وابسته به فرهنگ ماجییائو(3100-2700 (پیش از میلاد)) از دل خاک بیرونکشیدهشدهاست. با این همه آغاز عصر برنز را در چین از 2100 (پیش از میلاد) همزمان با دودمان شیا میدانند.
آسیای جنوب شرقی
اثرهای برنزی به دستآمده از بانچیانگ در تایلند را وابسته به 2100 (پیش از میلاد) میدانند.
شبهجزیره کره
در شبهجزیره کره در میانه دوره سفالگری مومون رفتهرفته از برنز در ساخت ابزار سود برده شدهاست(تاریخ گمانه زنیشده:700 تا 600 پیش از زایش عیسا).
عصر برنز در کرانه دریای اژه
شمشهای برنزی یافت شده در کرت
تمدن اژهای در عصر برنز شبکه بازرگانی دوربردی را فراهمآورده بود. این شبکه قلع و زغال چوب را به قبرس میفرستاد،درآنجا مس استخراج میشد و با گداختن آن به یاری زغال چوب و آلیاژسازیش با قلع برنز به دست میآمد.
عصر برنز در اروپا
اروپای مرکزی
جنگافزار و زیورهایی از عصر برنز
عصر برنزآغازین در اروپای مرکزی در فرهنگ اونهتیس در 1800 تا 1600 (پیش از میلاد) بود که فرهنگ یادشده خود به زیرشاخههایی بخش میشد. در عصر برنز میانی در 1600 تا 1200 (پیش از میلاد) فرهنگ تومولوس جایگزین فرهنگ پیشین شد و ویژگی این فرهنگ در به خاکسپاری مردگان بود. در خاور عصر برنز آغازین همدوره با فرهنگ ماکو در مجارستان بود که فرهنگ یادشده در آینده جای خود را به فرهنگهای اوتومانی و گیولاوارساند داد.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]