
مقاله زنان روستائی ، بهرهوری، کاهش ضایعات محصولات کشاورزی word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله زنان روستائی ، بهرهوری، کاهش ضایعات محصولات کشاورزی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زنان روستائی ، بهرهوری، کاهش ضایعات محصولات کشاورزی word
چکیده
مقدمه
نقش زنان روستایی در فعالیتهای کشاورزی و تولید
نقش زنان در توسعه روستایی
کاهش ضایعات محصولات کشاورزی
فرآوری و نگهداری مواد غذایی
بهرهوری
آموزش زنان روستائی و ICT
1.تناسب با بخش کشاورزی کشورهای در حال توسعه
2 اثر بخشی توصیهها
3 پایداری اقتصادی
4 توسعه آسان
5 کاهش فاصله موجود بین فعالیتهای تحقیقاتی و آموزشی
عوامل موثر بر بهرهوری نیروی کار زنان در جریان آموزش
1-عوامل انگیزشی
2-خلاقیت و نوآوری
3-روحیه رقابت پذیری
4-ویژگیهای جمعیت شناختی
5-سابقه و تجربه کاری
6-سلامت جسمانی و روحی
نتیجهگیری
پیشنهادات
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زنان روستائی ، بهرهوری، کاهش ضایعات محصولات کشاورزی word
1- آگهی،حسین و غلامرضا پزشکیراد. «ارزشیابی کار زنان روستائی در کشورهای در حال توسعه».فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه. سال هفتم. شماره 28، زمستان 1378،صص212-181
2- الوانی،مهدی و پرویز احمدی. «طراحی الگوی جامع مدیریت و عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی».مدرس. دوره 5 شماره 1، بهار 1380،صص4-3
3- بیژنی،مسعود و نگین فلاح حقیقی. (1384). مقدمهای بر تحلیل و اندازهگیری بهرهوری ترویج کشاورزی. قم: انتشارات ابتکار دانش
4- پاسبان،فاطمه.«عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر اشتغال زنان روستائی ایران. (1347-1383)».فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه. سال چهاردهم. شماره 53،بهار 1385، صص173-153
5- ترکمانی،جواد و مهرنوش میرزائی.«تحلیل اقتصادی عوامل موثر بر مشارکت زنان روستائی در فعالیتهای تولیدی همراه با دستمزد».فصلنامه روستا و توسعه.سال سوم. شماره 3و4پائیز و زمستان 1378،صص95-81
6- جمشیدی،مژگان.«زنان و توسعه روستائی».ماهنامه جهاد.سال بیست و سوم.شماره 257خرداد و تیر 1382صــص63-60
7- رستمی،فرحناز و معصومه رحیمزاده.«روند تحول و بهبودی وضعیت زنان روستائی».ماهنامه پیام زن. دفتر دوم. سال سیزدهم. شماره دوازدهم، اسفند 1383، صص313-308
8- رضائی،اردشیر.«مدیریت سازمانها و بهرهوری نیروی انسانی». تدبیر. شماره131(فروردین 1382)
9- روزنامه شرق. کاهش ضایعات با تحول در افکار. 10/11/1384
10-شریعتزاده، مهدی و محمد چیذری.«ویژگیهای نیروی انسانی توسعه».فصلنامه رهیافت.شماره32،بهار و تابستان 1383،صص69-65
11-عمانی،احمدرضا.«فنآوری اطلاعات و ارتباطات».ماهنامه دهاتی.سال دوم. شماره24، شهریور 1384،صص34-31
12-کریمی،احمدرضا،حسین صدیقی و سعید فعلی.«آموزش الکترونیکی نمودی نوین در آموزش زنان با تأکید بر زنان روستائی».همایش زنان واینترنت در هزاره سوم.تهران،8و9 آبان ماه 1385
13-معروفی، پروین.(1377).دانش امروز و زنان روستائی. (چاپ دوم). نشر بانو
14-منجمزاده،زهره و عبدالعظیم آجیلی.«نیازهای آموزشی زنان روستائی».ماهنامه دهاتی. سال سوم.شماره31،فروردین1385،صص56-53
15-میریخوزانی،اکبر. (1368).مجموعه مقالات پنجمین سمینار علمی ترویج کشاورزی کشور:زنان روستائی فراموششدگان در کشاورزی.سازمان ترویج کشاورزی،صص118-103
16-ویسی،هادی ومحمد بادسار.«بررسی عوامل مؤثر بر نقش اجتماعی زنان روستائی در فعالیتهای روستائی:مطالعه موردی استان کردستان».فصلنامه روستا و توسعه.سال هشتم.شماره4،زمستان1384،صص42-19
چکیده
علیرغم اینکه زنان به عنوان نیمی از نیروی انسانی فعال در بخش کشاورزی، باید در برنامههای توسعه و بهویژه توسعه روستائی مشارکت داشته باشند، اما واقعیت این است که زنان با وجود مشارکت در بسیاری از فعالیتهای تولیدی و کشاورزی، از جایگاه و رتبه خاص اجتماعی برخوردار نیستند. و علت این امر کم توجهی به نقشها و فعالیتهای آنان است که موجب شده آنها در برنامهریزیها مورد توجه قرار نگیرند. کشور ایران در تولید بسیاری از محصولات به مرز خودکفائی رسیده اما این خودکفائی پایدار نمانده، آن هم به دو دلیل، «افزایش قیمت و عدم کاهش ضایعات محصولات کشاورزی». بنابراین اگر حجم ضایعات محصولات ادامه یابد بحث امنیت غذائی مردم تحت الشعاع قرار گرفته و رشد ضایعات هزینههای گزافی تحمیل میکند.از این رو در این تحقیق، نقش زنان در افزایش بهرهوری و کاهش ضایعات محصولات کشاورزی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و برای این بررسی از مطالعات کتابخانهای استفاده شدو نقش آموزش و فنآوری اطلاعات در این زمینه مدنظر قرار گرفت. با ارائه اطلاعات مفید و به روز در مورد نگهداری و فراوری محصولات کشاورزی به زنان و دختران روستائی میتوان گام بلندی در مسیر کاهش ضایعات محصولات کشاورزی برداشت
واژههای کلیدی: زنان روستائی، بهرهوری، آموزش، فنآوری اطلاعات، کاهش ضایعات محصولات کشاورزی
مقدمه
اطلاعات و آمار فائو نشان میدهد که زنان روستایی حدود 40 درصد فعالیتهای کشاورزی را به خود اختصاص میدهند در حقیقت زنان روستایی به عنوان نیروی کار، جمعیت کثیری را درهمه کشورهای درحال رشد و از جمله کشور ایران تشکیل میدهند و این جمعیت در برخی کشورها به بیش از 80% نیروی فعال بخش کشاورزی بالغ میشود. در کشور ما نیز با توجه به خصوصیات و بافت جوامع روستایی و عشایری بخش وسیعی از تولیدات کشاورزی و فرآوردههای دامی، برعهده زنان بوده و علاوه بر آن، زن روستائی به عنوان زن خانه و ناظم امور اقتصاد خانواده، در تصمیمات و پذیرش ایدههای نو که منجر به بهبود وضعیت اقتصادی خانواده میگردد، تاثیر و نفوذ داشته و سهیم میباشد. و به طور کل دو سوم فعالیتهای روزمره را به عهده دارد(خوزانی،1368). بنابر تحقیقات فائو بیش از 70 درصد از جمعیت فقیر جهان را زنان تشکیل میدهند و چهره فقر بیش از آنکه روستایی باشد، زنانه است. زیرا زنان فقیر شهرنشین نیز همان مهاجران درمانده دیروز روستا هستند. آنها ازکلیه امکانات جهت بالا بردن کمی و کیفی شرایط و بهبود اوضاع خود محروم میباشند(منجمزاده و آجیلی،1385). و با وجود نقش آشکار زنان روستایی در تولید و فرآوری و نگهداری محصولات کشاورزی این بخش از جمعیت روستایی از خدمات آموزشی و کسب مهارتهای مناسب با فعالیتهای خود بیبهره مانده است (خوزانی،1368). با توجه به محور بودن فعالیتهای کشاورزی در جریان توسعه اقتصادی کشورمان و نقش بسزایی که زنان روستایی در تولید مواد غذایی دارند ارتقاء سطح دانش فنی آنها برای زندگی هر چه بهتر از اهمیت خاص برخودار است. برای کشوری مانند ایران که درصدد بهبود اقتصاد روستایی میباشد و حمایت از تولید فرآوردههای غذایی آن لازم است، شناخت نقش این قشر و توجه به بهبود وضع آنها در کشاورزی و مخصوصاٌ زندگی آنها حائز اهمیت فراوانی است. به تعبیر دیگر آنها نیروی کار نامرئی در اقتصاد کشاورزی هستند. نوع فعالیت زنان روستایی در مناطق مختلف کشور متفاوت بوده و بنابه موقعیت خاص فرهنگی و اجتماعی آن منطقه نقش خاصی دارند(رستمی و رحیمزاده، 1383). از طرف دیگر چنانچه هدف، حرکت در جهت توسعه پایدار باشد، لازمه آن، این است که به توسعه انسانی توجه خاصی مبذول شود. و یکی از موضوعاتی که در توسعه انسانی مطرح میشود دانائی محوری است. دانائی محوری به دنبال این است که انسانها از نظر دانش و آگاهی به آستانه قابل قبولی دستیابی پیدا کنند و بهخصوص زنان روستائی که در جهت بهینهسازی و بهرهگیری مطلوبتر از امکانات و شرایط موجود میباشند باید از نظر دانائی، توانایی لازم را کسب کرده باشند. چرا که به دنبال دانائی توانایی است. بنابراین چنانچه زنان روستائی تسلط به فنون و دانش جدید در جهت بهرهگیری مطلوبتر از امکانات را داشته باشند در حقیقت به این توانایی میرسند که تغییر و تحول لازمه را در جامعه خویش بوجود آورند و از نظر اقتصادی درامد مطلوبتر کسب نموده و در نتیجه رونق اقتصادی را در خانوار و جامعه روستائی به وجود خواهند آورد
نقش زنان روستایی در فعالیتهای کشاورزی و تولید
با وجودیکه زنان روستایی در کشورهای درحال توسعه، مولد حدود 80 درصد از مواد غذایی هستند و سرپرستی حدود 30 درصد از خانوادههای روستایی را بهعهده دارند،ولی فعالیت آنها به عنوان فعالیت اقتصادی به شمار نمیرود. و بدینجهت به سادگی از برنامههای توسعه کشاورزی و روستایی حذف میگردند. اقدامات و فعالیتهای انجام شده توسط زنان معمولا در مراحل مختلف کاشت، داشت، برداشت و فراوری و نگهداری محصولات کشاورزی دامی و باغی و یا نگهداری و مراقبت از دام(بهداشت و تغذیه و ;) می باشد(خوزانی،1368). و در واقع هرچند که زنان 49 درصد جمعیت روستایی را شکل میدهند ولی 65 درصد فعالیتهای کشاورزی در روستا توسط آنان انجام میشود(ویسی و بادسار،1384).در ایران نیز زن روستائی، همانند سایر کشورها به صورتهای مختلف در صحنه کشاورزی فعال است. بر اساس تقسیم کلی کار در کشور ما، معمولا بیان میشود که امور منزل به عهده زنان و فعالیت بیرون از خانه به عهده مردان است. در مورد زنان علاوه بر انجام فعالیتهای مرسوم خانهداری، در مزرعه نیز به ایفای نقش میپردازند. در بخش کشاورزی، در بسیاری موارد، زنان نقش سنگینتری نسبت به مردان دارند. اما اغلب از مؤقعیت پایینتری برخوردار بوده و ارزش واقعی نیروی کار آنها به عنوان نیروی کار کشاورزی به درستی مشخص نیست. به تعبیر دیگر آنها نیروی کار نامرئی در اقتصاد کشاورزی هستند. از آنجا که سهم زنان در نیروی کار کشاورزی قابل توجه است، برای کشوری مانند ایران که درصدد بهبود اقتصاد روستائی میباشد، و حمایت از تولید و فراوری مواد غذائی آن لازم است، شناخت نقش این قشر و توجه به بهبود وضع آنها در کشاورزی حایز اهمیت فراوانی است(رستمی و رحیمزاده،1383)
نقش زنان در توسعه روستایی
زنان حدود نیمی از جمعیت جامعه روستایی را تشکیل میدهند و دارای وظایف و نقشهای متعددی هستند. از جمله، همسرداری، کدبانوگری، تولید و تبدیل فرآوردههای کشاورزی مثل ماست، پنیر و ;. و حفظ و نگهداری آنها و کار در مزارع خانگی، تهیه آب و وسایل سوخت، کار به صورت مزد بگیرو;. میباشد. زنان روستایی با انجام فعالیتهای درون منزل(آماده کردن غذا، پختن، شستن، نگهداری و محافظت از فرزندان و;)و فعالیتهای بیرون منزل(مثل کشاورزی، دامپروری و ;)و صنایع دستی نقش مهمی را دررسیدن به توسعه روستایی بهعهده دارند. زن در تولید غذا ، نقش کلیدی درغلبه بر گرسنگی و سوء تغذیه بهعهده دارد. همچنین مطالعات متعدد نشان میدهد که در کشورهای جهان سوم، بخش کشاورزی پایگاه اصلی برای اشتغال رسمی زنان میباشد. زنان روستایی ایران از گذشته سهم عمدهای در تولید صنایع روستایی داشته و صنعت خود را باهنر توأم کردهاند و بهاین لحاظ در طول تاریخ ایران شاهکارهایی خلق نمودهاند. زنان صنعتگر روستایی از نظر اقتصادی کمک زیادی به معاش خانواده میکنند، زیرا در اکثر موارد درآمد همسر تامین هزینههای زندگی را نمیکند و درآمد حاصل از صنایع روستایی و همچنین درآمد حاصل از فرآوردههای تولیدات دامی و زراعی که توسط زنان روستایی انجام میگیرد و تهیه میشوند در برخی مواقع حتی از درآمد شوهر نشان هم بیشتر است (جمشیدی،1382). در حقیقت اگر بخواهیم نقش زنان روستایی را در توسعه روستایی بیان کنیم، میتوان به نقش عمدهی آنها در فعالیتهای کشاورزی و تولیدات زراعی، دامی و باغی، صنایع دستی روستایی، فرآوری و نگهداری و فروش محصولات کشاورزی اشاره کرد.بدون شک یکی از محورهای توسعه، توسعه نیروی انسانی است.
کاهش ضایعات محصولات کشاورزی


مقاله تبیین نظری مدل نیازمدار شخصیت و عقبماندگی ذهنی (ماهیت و ابعاد آن) word دارای 71 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تبیین نظری مدل نیازمدار شخصیت و عقبماندگی ذهنی (ماهیت و ابعاد آن) word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تبیین نظری مدل نیازمدار شخصیت و عقبماندگی ذهنی (ماهیت و ابعاد آن) word
چکیده
مقدمه
خود شخصیت
منطق ارایه یک مدل شخصیت
عناصر اساسی مدل
ارزش ها
یکپارچه سازی مولفه های مدل شخصیت
مدیریت هیجان ها
یک تکذیب
به کار بستن مدل شخصیت در افراد عقب مانده ذهنی
تأثیر عقب ماندگی ذهنی بر منابع
مزاج ها، هیجان و منش
درک زیبایی
توانایی های زیباشناختی و شناختی غیرعادی: «کودن نابغه»
معنوی گرایی
«نیازها» و عقب ماندگی ذهنی
ساختار
عزت نفس
صمیمیت
حمایت افراطی و کنترل افراطی
تشویق سلیقهها و علائق متناسب با سن
استقلال، حمایت افراطی، و میل جنسی
بحث و نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تبیین نظری مدل نیازمدار شخصیت و عقبماندگی ذهنی (ماهیت و ابعاد آن) word
علیزاده، حمید، زاهدی پور، مهدی، (1384)، کارکردهای اجرایی در کودکان یا و بدون اختلال هماهنگی رشدی. فصلنامه علوم شناختی، سال ششم، شماره 3 و 4
شریفی درآمدی، پرویز (1380) مقایسه اختلالات رفتار عاطفی در کودکان عقب مانده ذهنی و عادی، فصلنامه تازه های روان درمانی، شماره21
Adams, K. S., & Christenson, S. L. (2000). Trust and the family- school relationship: Examination of parent- teacher differences in elementary and secondary grades journal of Psychology, 38 (5), 477-
Addis, B. (1968). Resistance to parsimony: The evaluation of a system for explaining the development of competence in K. J. connolly &
Bruner (Eds.) The growth of competence. (PP. 97-118)
NewYork: Academic press
Bandura, A. (1997) self – efficacy; The exercise of control. New York: W. H. Freeman
Baroff, G, S, & Olley , J, G. (1999) Mental Retardation ” Nature, cause, and management, Third Edition Taylor & francis Group, USA
Batshaw , M. L. (2002). Children with disabilities. Baltimore: Paul H. Brooks
Bednar, R. L., wells, M. G., & Peterson, S. R. (1989). Self- esteem: paradoxes and innovations in Clinical theory and practice. Washington, DC: American Psychology Association
Coopersmith , S. (1983). The Antecedents of self- Esteem. San francisco: W. H. Freeman
Deci, E, L, & Ryan, R. M. (1990). A motivational approach to self: integration in personality. In R. Dienstbier (Ed). Nebrska symposium on motivation: vol , 38, Perspectives on motivation (pp. 237-288). Lincoln: University of Nebraska Press
Dunst, C. J. (2002). Family- centered practices. Birth Through high school. Journal of special Education, 36(3). 139-
Dykeman , K, J., & Levy, I. S. (1991). The study and teaching of ethics for Persons with mental retardation. Mental Retardation. 29 , iii-iv
Elliott, D., weeks , D. J. , & Gray, S. (1990) Manual and oral Praxis in adults with down syndrome. Neuropsychological 28, 1307-
Erickson, K, A., & faivre, L, A. (1988). Whats exceptional about exceptional abilities 2. InL, K. obler & D. fein (Eds). The exceptional brain (pp. 436-473). NewYork : Guilford press
Ervin, E., Brown, F. (2003). From Theory to practice A contextual framework for understanding self- determination in early childhood environments. Infants and young children. 16(1) 77-
Feldman, M. A. (2004). Self- directed learning of Child- care skills by parents with intellectual disabilities. Infants and young children. 17(1) 17-
Grissom, M. O, & Borkowski , J. G. (2002). Self- efficacy in adolescents who have sibilings with or without disabilities. American Journal on mental Retardation. 107 (2) 79-
Hanson, M., & Lynch, E. W (2004). Understanding families: Approaches to diversity: disability and risk. Baltimore. Paul H. Brookes
Harris, S, L, Alessandri, M , & Gill, M , J. (1991). Training Parents of developmentally disabled children , in J. L. Matson & J. A mulick (Eds.) Handbook of mental retardation (pp, 373- 381). NewYork : Pergamon
Hasting , R. P. & Brown, t, (2002). Behavior problem of children with autism , parental self- efficacy and mental health. American Jornal on mental Retardation. 107 (3) 222-
Heward, W, L, & or lansky, M. D. (1992). Exceptional children: An introductory survey of special education (4th ed). NewYork: Macmillan
Hodapp, R. M., & Dykens, E. M (1994). Mental retardation’s two cultures of behavioral research. American Journal of mental Retardation, 98 , 675-
Jones, H, E. (1926). Phenomenal memorizing as a special ability. Journal of Applied psychology. 10 , 367-
Kagan, J. (1981). Temperamantal contributions to social behavior. American psychologist. 44 , 668-
Koller , H., Richardson, S, A., Katz. , M., & Mclaren. J. (1983). Behavior disturbance since childhood in a five- year city. American Journal of mental Retardation 87-386-
Lafora. G. R. (1934). Estudio psicologico de una debil mental calculadora del calendario. Archivos de Neurobiologia, y psiquiatria. 14- 45- 70.
چکیده
هدف مقاله حاضر کشف شخصیت افراد عقب مانده ذهنی و تبیین آن بر پایه یک مدل نیاز مدار شخصیت که شامل مولفه هایی چون منابع، نیازها و ارزشها است، میباشد. کودکان عقب مانده ذهنی به اقتضاء مراحل رشد و تحول در طی زندگی نوعاً با تکالیفی روبرو میشوند که برایشان آن قدر مشکل است که از انجام آن ناتوانند و لذت نمی برند. به نظر می رسد برای این کودکان، انجام اموری که به نظر بسیاری سخت می رسد، پاداش درونی ناچیزی وجود دارد. موقعیت های زندگی برای بسیاری از آنها چنان تکالیف سختی تدارک می بیند، که موجب ایجاد احساس ناکامی و شکست های پی در پی می گردد. قرار گرفتن آنها در حاشیه زندگی افراد عادی با همه فشارهایی که برای سازگاری و منفعل سازی آنها اعمال می کند، این روند را شدت می بخشد تا جایی که به احساس شایستگی و عزت نفس آنها آسیب های جدی وارد می سازد. اساساً کودکانی که شکست، ناکامی و عزت نفس پایین بیشتری را تجربه می کنند، معمولاً برای اداره امور خود، روش هایی را یاد می گیرند که فاقد کارآمدی مناسب است. از این رو ممکن است از هر شیوه ای که به تخفیف مصیبت ناشی از آنچه «محرومیت از موفقیت» نامیده می شود، استقبال کنند
پس مسأله اصلی این است که اگر زندگی در جامعه ما، چنین اثراتی بر کودکان عقب مانده ذهنی دارد، چگونه میتوان امور را به گونه ای تغییر دهیم که اثرات نامساعد آن به حداقل برسد؟ آیا میتوان محیط را چنان مرتب کرد که موجب شکست و آشفتگی در آنها نگردد؟ از این رو اگر بتوان کودکان عقب مانده ذهنی را در برابر ضربات احتمالی که به عزت نفس شان وارد میشود تقویت کرد و یا مصون نگه داشت در این صورت میتوان گامی نویدبخش در برنامهریزی، توان بخشی و بهداشت روانی آنان برداشت
مقدمه
تمرکز بر موضوع عقب ماندگی ذهنی با تاکید بر جنبه شناختی آن، یعنی ماهیت تاخیر تا ناتوانی عقلی و تاثیر آن بر سازگاری عمومی طی یک قرن گذشته باعث شده که جنبه عاطفی یا هیجانی آن مورد غفلت قرار گیرد. لذا در مقاله حاضر از این جنبه فرد عقب مانده را به عنوان شخصی در نظر می گیریم که مانند افراد عادی می تواند تجربیات شادی یا غمگینی داشته باشد. نتیجه یک مطالعه در مورد بزرگسالانی که در موسسات نگهداری می شدند و اکنون در جامعه زندگی می کنند (آدامز و کریستنسون، 2000) نشان داده است که آنها به زندگی لذتبخش علاقه نشان می دهند. کار به همین جا خاتمه نمی یابد، و آنها تمایل گستردهای به تفریحات، سرگرمی ها، دوستیابی، و خانواده نشان می دهند. این تمایلات بیانگر این موضوع است که ما باید درباره ماهیت وضعیتٍ این انسان به عنوان یک فرد نگاه کنیم. برداشت ما از شخصیت افراد عقب مانده بر پایه مدلی است که نیازهای جسمانی و روانی اساسی آدمیان، چه سالم و چه ناتوان، را توصیف می کند و نحوه تاثیرپذیری این نیازها را از ناتوانی بررسی می نماید. بر اساس نتایج به دست آمده از نظریه های شخصیت که علاقه خاصی به خویشتن و انگیزش در انسان دارند (مثلاً دسی و ریان، 1990) این مدل شخصیت توجه خاصی به عزت نفس به عنوان بر انگیزاننده رفتار دارد. مقاله حاضر یک مدل نیاز مدار شخصیت و نحوه تاثیرپذیری این نیازها از عقب ماندگی ذهنی را مورد بحث و تبیین قرار میدهد
خود شخصیت
منطق ارایه یک مدل شخصیت
ارایه یک مدل شخصیتی ویژهِ افراد عقب مانده ذهنی برپایه شرایط، ویژگیها و محدودیتهایی آنها چه منطقی می تواند داشته باشد؟ پاسخ به این سئوال در سودمندی آن برای درک رفتار افراد مبتلا به اختلال و به ویژه، مشکلات رفتاری آنها نهفته است. این مدل برای درک و شناسایی این موضوع که مشکلات رفتاری آنها، مانند مشکلات ما، معمولاً حاصل ناکامی مزمن در ارضای نیازهای زیستی و روانی اساس است، کفایت میکند. اگر چه، نظریه شخصیت رفتار مدار، یعنی کانون رویکرد درمانی ما، حساسیت لازم را برای درک این موضوع که چگونه ابعادی نظیر پیشایندها و پیامدها بر رفتار اثر می گذارند، ایجاد میکند، اما در پی تبیین این نکته نیست که چرا این عناصر اینقدر اهمیت دارند. سرانجام، در پی تبیین ماهیت پاداش دهنده یا تنبیهی آنها نیز نیست. به منظور درک این نکته که چرا پیامدها یا وابستگی هایی معین پاداش دهنده یا تنبیه کننده، یا خنثی هستند باید به درک ماهیت انگیزشی آنها در ما توجه کرد. اگر چه هیچ نظریه شخصیت به تنهایی صاحب این «حقیقت» نیست (هال و لیندزی، 1970 نقل از باروف و اولی 1999)، حداقل به طریقی نظام دار از لحاظ مفهوم سازی رفتار هیچکدام از آنها در اولویت قرار ندارد. با وجود این، سهمی از این حقیقت در درک ما از خود و دیگران دخالت دارد. این سهم به عنوان صافی یا فیلتری عمل می کند که توجه ما را هدایت می کند و عواملی را که رفتار ما را برمی انگیزند روشن می نماید. همین موضوع درک فزاینده رفتار در همه ما، اعم از عقب مانده و سالم، است که در مفهوم زیر از شخصیت ارایه می شود
عناصر اساسی مدل
این مدل شخصیت نوع انسان را بر حسب سه موضوع مدنظر قرار می دهد: منابع، نیازها و ارزش ها. هر کدام از آنها به طور جداگانه و مختصر در زیر مورد بحث قرار می گیرند (باروف3 و اولی4 2004)
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تبیین نظری مدل نیازمدار شخصیت و عقبماندگی ذهنی (ماهیت و ابعاد آن) word
منابع به ظرفیت ها یا توانایی ما اشاره دارد و به پنج مقوله تقسیم می شود. این مقولات عبارتند از: هوش؛ مهارت های ارتباطی؛ سلامتی، حواس، ومهارت های جسمانی؛ شخصیت- مزاج، هیجان ها، و منش؛ و درک هنری و معنوی گرایی
§ هوش: هوش معادل توانایی یادگیری، استدلال، دانش و مساله گشایی است
§ مهارت های ارتباطی: این مقوله از توانایی ها به استعداد ما در درک خود اکثراً از طریق گفتار، و همچنین نوشتار، اداء و اطوارها، زبان اشاره ای، سبک های ادبی، شعر، هنر، رقص و موسیقی دلالت دارد
§ سلامتی، حواس، ومهارت های جسمانی: این مقوله به خود «جسمانی» ما- وضعیت سلامتی؛ سالم بودن حواس، مخصوصاً بینایی و شنوایی، سالم بودن دست و پاها، بازو و انگشتان، و ویژگی هایی نظیر قدرت، مقاومت، سرعت، و هماهنگی مربوط می شود
§ شخصیت- مزاج ها، هیجان ها، و منش: مزاج ها، هیجان ها، و منش به عنوان اجزاء اصلی آنچه که ما آن را «شخصیت» می نامیم تشکیل می دهند. می توان شخصیت را به عنوان یک منبع، یک ظرفیت یا سبک انطباقی در نظر گرفت که موجب کنار آمدن در زندگی روزمره و دائمی در تعامل های اجتماعی می شود. بر این اساس می توان شخصیت را «خوب» یا «انطباقی» و «بد» یا «غیرانطباقی» در نظر گرفت. اجزاء شخصیت به عنوان یک منبع در زیر توصیف می شوند
§ مزاج ها: این مولفه به رفتارهایی اشاره دارد که در نوزادان و خردسالان دیده میشود. فرض بر این است که مزاج ها اساس زیستی دارند و نسبتاً مستقل از شیوههای فرزندپروری هستند. ظاهراً نوزادان و کودکان از همان بدو تولد از لحاظ فعالیتهای حرکتی، تحریک پذیری، حواس پرتی، الگوهای خواب و هشیاری، و پاسخ به موقعیت های تازه با هم تفاوت دارند (کاگان، 1981). بر پایه این ابعاد، می توان تمایزهای گسترده ای بین نوزادان پرسرو صدا، دشوار یا راحت ترسیم کرد. نوزادان راحت از همان هفته های اول خوشحال، آرام و از لحاظ خواب و خوراک قابل پیش بینی اند. نوازادن دشوار تحریک پذیرتر، ناراحت و غیرقابل پیش بینی اند (توماس و چس 1986). در کودکان اخیر، مزاج به عنوان عامل تبیین کننده تفاوت در واکنش نشان دادن به موقعیت های جدید، به اضافه خجالتی بودن و بازداری یا خود جوشی و نابازداری در نظر گرفته می شود. همچنین به نظر می رسد که مزاج به سبک های مساله گشایی- مثلاً کودک تکانشی تا کودک صبور نیز موثر است (کاگان، 1981)
هیجان ها
هیجان ها حالت های عاطفی یا احساس هایی که عموماً می توانند به عنوان احساس هایی خوشایند (مثبت) یا ناخوشایند (منفی) طبقه بندی شوند. هیجان ها تجلی تفسیرهای ما از رویدادهایی هستند که آنها را برای بهزیستی و عزت نفس مناسب در نظر می گیریم. تجربیاتی که ما از آنها تفسیری هیجانی داریم خنثی نیستند؛ بلکه آنها منابع بالقوه سودمندی یا تهدید، شادی یا غم را تشکیل می دهند. تجربیاتی که به طور باقوه تهدید کننده یا آسیب از در نظر گرفته میشوند، هیجان هایی نظیر خشم، اضطراب، ترس، گناه، شرمندگی، غم، حسادت، غبطه و تنفر را برمی انگیزند. تجربیاتی که به طور بالقوه سودمند هستند و احساساتی نظیر لذت، غرور، قدرشناسی، و عشق را خلق میکنند (لازاروس، 1991)


مقاله پهلوان شاهنامه word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله پهلوان شاهنامه word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله پهلوان شاهنامه word
مقدمه:
پهلوانان و خاندانها
نهاد پهلوانی
پهلوان و زندگی عمومی
دوستی و دشمنی
عشق و مرگ
سرنوشت و نظم عمومی
منابع و مأخذ :
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله پهلوان شاهنامه word
تاریخ فلسفه غرب، برتراند راسل، ترجمه نجف دریابندری،
تاریخ فلسفه، ویل دورانت، ترجمه دکتر عباس زریاب خویی،
مقدمه:
عظمت حماسه ملی ایران، پیش از هر چیز در روح پهلوانی، و تمرکز رویدادهای آن حول یک محور قهرمانی، متبلور است. عنصر نیرومند ذهنی آن، که در آرایش حماسی نبرد میان نیک و بد و ایران و توران تجسم یافته است، اساساً اوج و فرود خود را در نهاد پهلوانی و هیأت مرکزی و نیروی اصلی آن به ظهور میرساند
نسلهای مختلفی از پهلوانان، پی در پی به کوشش برمیخیزند، خویشکاری میورزند، پیروز میشوند، شکست میخورند، نامآور میشوند، به فراموشی میگرایند، تا ذات انسان حماسی، که تجسم نهایی خود را در جهان پهلوان مییابد، باقی بماند. جهان پهلوان نیز مانند پهلوانان دیگر، دوره به دوره، فرامیآید تا عظمت کارکرد آدمی را در قهرمانی و افتخار بنمایاند. در این راه اگرچه کارکرد اصلی پهلوانان یگانه و بیدگرگونی یا خدشهناپذیر میماند، کاراکتر و کنش و روابط شخصیتی آنها متفاوت میشود، تنوع میپذیرد، و گسترش مییابد
از اینرو برای آنکه کنش فردی و چگونگی رویدادهای حماسی و نوع آنها در شاهنامه بهتر ادراک شود، جا دارد که از راه رویکردی تشریحی، به بیان وضع و تنوع و شاخهها و عناصر تشکیل دهنده نهاد پهلوانی بپردازیم، تا زمینه لازم برای جستجوی روابط افراد و چگونگی رویدادها و اهداف زندگی پهلوانی فراهم آید. تأکید میکنم که در این بحث بیشتر به طرح یک نمودار از مشخصات و مختصات پهلوانان خواهم پرداخت، تا به تبیین و تحلیل همهجانبه و ریشهشناختی
بسیاری از مسائل پهلوانان ایران چه از لحاظ ریشههای اساطیری و پیوندهای تاریخی[1]، و چه از بابت مشخصات «زندگی و مرگ» آنان تاکنون به وسیله صاحبنظران مختلفی بررسی شده است. همچنانکه از برخی رویدادها و داستانها نیز تحلیلهای ارزندهای صورت گرفته است.[2] در نتیجه طرح این بحث از آن رو تا آنجاست که بتواند حضور ترکیبی پهلوانان را با وضوح بیشتری مشخص کند. و حضور آنان را «تمامیت» حماسه ملی بازنمایاند
مجموعه داستانهای حماسی شاهنامه را در نخستین نظر میتوان نشأت یافته از سه دوره و حوزه قهرمانی دانست، که هم از بابت تاریخی و هم از بابت جغرافیایی، و هم از نظر تفاوتهای آیینی و ذهنی و خاندانی، نمودار زندگی اقوام مختلف در تاریخهای مختلفی از حیات ملی ایران زمین است
اما همه رویدادها و کنشهای فردی مربوط به این حوزهها و دورهها، بر دو محور اصلی متمرکز شده است
الف- محور آیینی و اخلاقی که در نهایت از تنظیم بنیان اساطیری و اخلاقی نبرد و تکرار نمونههایی از آن در دورههای مختلف جدا نیست، و اهداف سیاسی، ملی، آیینی، اخلاقی را دنبال میکند
ب- محور قهرمانی که همه تنوع زندگی قهرمانی را در طول دورهها و موقعیتهای گوناگون، در یک هیأت و هویت مرکزی گرد میآورد. و به طرح و تبیین ارزشها، روشها، رفتارها، کنشها و روابط انسانهای حماسی میپردازد. اگرچه این انسانهای حماسی از هر راه که شده غالباً به یک ریشه آیینی و اساطیری و مقدس میپیوندند، و در نتیجه انگار تمام آنان و تمام شاهان و … از یک رگ و ریشه برآمدهاند
پهلوانان و خاندانها
این سه بخش اصلی داستانهای پهلوانی را چنین نامیدهاند و معرفی کردهاند
1- داستانهای حماسی اوستایی. که قهرمانانش اساساً شاهان کیانیاند؛ که از آنان در اوستا نیز یاد شده است. این رشته داستانها کلاً سلسله حماسههای کیانی و پیشدادی را دربرمیگیرد، که مطرح شدن آنها در یشتها، نشان قدمت تاریخی آنها تا حدود زمانهای پیش از زردشت است و به دوره پیوندهای ذهنی هند و ایرانی میانجامد. قهرمانان این دسته از کیومرث تا گشتاسپ و بهمن را شامل میشود
2- داستانهای حماسی سکایی که خاندان سیستان را دربرمیگیرد. که شرح قهرمانیهاشان علاوه بر شاهنامه در شمار دیگری از منظومههای حماسی مانند جهانگیرنامه، برزونامه، فرامرزنامه و … نیز بیان شده است. و مجموعاً از زندگی اقوام سکایی حکایت میکند که بخشی از آنها در سیستان جایگزین شده بودهاند، و محور پهلوانی حماسه ملی ایران نیز شدهاند، و حرکت اصلی حماسه به زندگی پرتحرک و خطیر و افتخارآمیز آنان سپرده شده است
3- داستانهای حماسی اشکانی. که از خاندانها و پهلوانان و شاهان و شاهزادگان دوره اشکانی حکایت دارد. حماسه اینان در دوره اشکانی پدید آمده، و در حقیقت حضور فعال و گسترده و شرح قهرمانیها و افتخارات آنان در داستانهای پهلوانی جای خالی آنان را در بخش تاریخی شاهنامه پر کرده است.[3] یکی از بزرگترین نمودهای خاندانی این گروه، گودرزیانند، که شاهنامه از کثرت و تنوع قهرمانیهای آنان سرشار است. این پهلوانان که اساساً در شمار سرزمین ایران میزیستهاند، چندان گسترده و مشهور بودهاند که بارها اعمال و رویدادهای پهلوانی دیگری نیز به آنان منسوب شده، که در اصل قهرمانان دیگری داشته است
لازم به یادآوری است که به ازای وجود هر یک از این گروهها، دشمن و اردوی بدی نیز تنوع میپذیرد، و دیگرگون میشود. اما در نهایت حول دشمنیهای تورانی، تازی، رومی متمرکز میگردد
از اسناد و اخباری که از ایران پیش از اسلام باقی مانده است برمیآید که این سه رشته داستانهای گوناگون حماسی در زمان ساسانیان، در میان ایرانیان اشاعه داشته است، و حتی در باب هر یک کتابهایی نیز موجود بوده است. اما قوم ایرانی بدون وجه تمایزی با تمام این داستانها هماهنگ و همخوی بوده است. در هر یک بخشی از کششها و گرایشهای درونیش را میجسته، و با هر یک بخشی از آرزوها و خواستهایش را زنده نگه میداشته است. و مجموعه آنها را نموداری از کل زندگی متنوع و متفاوت، اما به هم پیوسته و متجانسی میدانسته است که در این سرزمین جاری بوده است، و به رغم همه تضادها و تعارضهای درونیش از نوعی وحدت و هماهنگی نیز برخوردار بوده است
بدین ترتیب بیش از صد و پنجاه پهلوان و شاه و … در نیمه نخست و غیرتاریخی شاهنامه گرد آمدهاند، تا کل ماجراهای حماسه ملی را تصویر کنند. از این یکصد و پنجاه تن، شماری پادشاهند، که رهبری آیینی و سیاسی نبرد بزرگ را برعهده دارند، و از دوره کیومرث که هم نخستین انسان و هم نخستین پادشاه ایرانی است، تا بهمن فرزند اسفندیار که مفصل بخشهای حماسی و تاریخی شاهنامه است، در پی هم میآیند و میگذرند. و گاهی خود یا فرزندانشان کنش معینی در رویداد ویژهای مییابند، که یا در مسیر نبرد بزرگ، و یا در زندگی حماسی، گره ویژهای پدید میآورد یا میگشاید. مانند سیاووش که مفهوم تازهای از جنگ و صلح را به حماسه ارائه میکند، و اسفندیار که روایتی از جابهجایی کارکردها را در حماسه بیان میکند
اما پهلوانان، پیکره بزرگ و توانمند حماسه را میسازند. و به اعتبار نقش و رابطهشان در رویدادها به چند دسته تقسیم میشوند
1- پهلوانان اصلی و جریانساز، که داستان اصلی حماسه در کل حیات آنان پیگیری میشود،و قهرمان بسیاری از رویدادهایند. شمار اینان اندک است. مانند زال، رستم، گودرز و … که در مرکز نهاد پهلوانی قرار دارند، و رستم شاخص اصلی آنهاست، که صورت تکامل یافته جهان پهلوان است
2- پهلوانان رده دوم که یا رویدادی ویژه به آنها اختصاص یافته است، و یا حضورشان از جنبههای مختلف قهرمانی حکایت میکند؛ و در مجموع نهاد پهلوانی را استوار میدارند. مانند سهراب، گیو، بهرام، بیژن و … اینان در دوره دراز آمیختگی، چهرههای مشخصی از اردوی نیکی و عوامل مؤثری در نبرد بزرگند. و برخی از آنان چهرههای پهلوانی در اردوی بدیاند و با تنوع شخصیتی و خصلتها و کنشهای گوناگون، هم خاندانهای مختلف را نمایندگی میکنند، و هم ویژگیهای انسان حماسی را به نمایش میگذارند
3- پهلوانان کوچک و بزرگ بسیار دیگر، که جزء آرایش حماسی، نهاد پهلوانی، و موقعیت عمومیاند. اینان که شمارشان به بیش از صد تن میرسد، گاه تنها نامی در شمار پهلوانانند، و گاه در گیرودار نبردهای گوناگون چهره مینمایند، و رزمی یا کنشی به آنان اختصاص مییابد، و دیگر سخنی از آنان نیست. همچنانکه پیش از آن نیز از آنان سخنی نبوده است
این گروه عظیم پهلوانان، در مجموع ارزشها و اهداف و منشها و روشهای پهلوانی را ارائه میکنند، و علت وجودی خود را در رفتار و کردار معینی آشکار میدارند. صفات و روحیات انسانی اینان، اساساً از آغاز ورود به حماسه تا فرجام خویش ثابت است. شخصیت آنان تابع تحول و دگرگونی نیست. همانطور که آمدهاند، میروند. برخی از آنان غالباً نمودار یک صفت و خصلت معین و ثابتند. گودرز از هنگامی که پا به حماسه میگذارد پیری خردمند و پهلوانی راهنماست. و توس همیشه نمایانگر چهرهای تندخو، کمخرد، خودپسند است. بیژن جوانی است هیجانزده و مغرور و بیتاب. و گرسیوز، تجسم حسادت و فریب و پشت هماندازی و سخنچینی است
[1]- پژوهشگران مختلفی درباره ریشههای تاریخی و اساطیری شاهان و پهلوانان شاهنامه تحقیق کردهاند. هرتل بر آن بوده است که هخامنشیان همان شاهان آخرین کیا نیانند. هرتسفلد گمان داشته است که نخستین پادشاهان کیان همه شاهان سلسله ماد بودهاند، و کیخسرو نیز همان کورش است. ر.ک
Hertel: Achaemeniden Kayniden. Leipzig
E. Herzfeld: Archaeological History of Iran. London
نولد که برای رابطه میان کیان و هخامنشیان به قرائن و نشانههایی اشاره میکند. (حماسه ملی ایران ص 3)
کریستن سن آراء هرتل و هرتسفلد و … را رد کرده و معتقد است که کیانیان سلسلهای تاریخی بودهاند در شمال شرقی ایران. پیش از هخامنشیان (کارنامه شاهان در روایت ایران باستان، ترجمه بهمن سرکاراتی و باقر امیرخانی؛ کیانیان، ترجمه دکتر ذبیحالله صفا ، ص 4؛ مزداپرستی در ایران قدیم، ترجمه صفا، ص 112 به بعد.)
هنینگ آراء هرتسفلد را رد کرده است. ر.ک
W.B. Henning: Zoroaster. Polit ician or Witchdoctor PP 4-7. Oxford
این کتاب توسط آقای کامران فانی به فارسی ترجمه شده است به نام «زرتشت: سیاستمدار یا جادوگر»، ص 932-2
[2]- شمار اینگونه کتابها و به ویژه مقالات زیاد است. برای فهرست آنها ر.ک: کتابشناسی فردوسی، ایرج افشار، چاپ انجمن آثار ملی
[3]- راجع به اشکانیان و جابهجایی آنها از تاریخ به حماسه، و انطباق شخصیتهای خاندان گودرز و … با آنها ر.ک: حماسهسرایی در ایران، ص 575 به بعد


مقاله روش شناسی در اسلام word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله روش شناسی در اسلام word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله روش شناسی در اسلام word
مقدمه
کلیات
اهمیت مساله شناخت
شناخت تعقلی و علمی
شناخت حسی مقدمه شناخت تعقلی
روش تجربی
روش شناسی علوم انسانی با بحران عقلانیت مواجه است
روش شناسی از دیدگاه حضرت آیت الله مصباح یزدی
منابع
اهمیت مساله شناخت
یکی از مسائل مهمی که همیشه فکر اندیشمندان بشر را به خود متوجه کرده است ، خود مساله شناختن و معرفت است ، یعنی انسان کوشش کرده است که خود را ، جهان را و خدای جهان را بشناسد. قهرا در درجه اول خود این مساله برای انسان جالب توجه است که خود شناختن چیست ؟ آیا امکان معرفت و شناخت وجود دارد ؟ منشا شناختن و راه شناختن چیست ؟[1]
تبیین این پرسشها نیز لازم است والا بحث بیفایده خواهد بود. در پاسخ به این پرسش که از چه روشی برای اثبات مطالب دین باید استفاده کرد؟ حضرت استاد مصباح یزدی به جوابی کلّی اشاره فرمودند که عبارت است از، متناسب بودن روش هر علمی با سنخ مطالبش؛ یعنی اگر آن چیزی را که میخواهیم اثبات کنیم متناسب با سنخ مسائلش باشد؛ مانند مسائل حسی، راه اثبات آن با روش تجربهی حسی است و اگر مسئلهی تاریخی باشد، راه اثبات آن تاریخ است و اگر مسئلهای عقلی باشد، راه اثبات آن با روش عقلی است؛ پس روش تجربی تنها روش اثبات هر مسئلهای نیست؛ بسیاری از مسائل، مانند: موضوعات ریاضی، هندسی و روابطی چون سینوس، کسینوس و; وجود دارد که با روش تجربه قابل ادراک نیست و همینطور قواعد منطقی، مانند: «اجتماع نقیضین محال است.» پس برای شناخت اینکه چه روشی برای هر علمی معتبر است، باید به مسائل آن علم توجّه کرد که از چه سنخ مسائلی است
برخی تصورشان این است که دین فقط یک رابطهی قلبی با خداست و در حوزهی معرفتی هیچ یک از علوم واقع نمیشود؛ و یک امر شخصی بوده، و قابل اثبات برای شخصی دیگر نیست؛ طبق این تفسیر راهی برای روش تحقیق در دین نیست؛ چرا که طبق این تصور، دین امری شخصی تلقی گردیده و برای دیگری اثباتپذیر نیست، مگر آنکه آن دیگری نیز چنین احساسی داشته باشد. این در حالی است که تعریف ما از دین، بر احساس شخصی استوار نیست لذا میتوانیم بحث کنیم که راه اثبات چیست؟ زیرا گفتیم که دین مجموعهای از عقاید و;. است و اصل آن اعتقاد به خدا است، روشهای تجربی نمیتواند ما را در این مسئله یاری کند؛ چون مسئلهی حسی نیست؛ تاریخی هم نیست تا بتوان با اسناد تاریخی به آن پرداخت؛ زیرا خدا یک حقیقت زندهای است که همیشه بوده و خواهد بود؛ از این رو دلیلی که بر این مسئله اقامه میشود، دلیل عقلی است؛ در نتیجه از میان سه دسته احتجاج برای دیگران، تنها روش عقلی در این حوزه پذیرفتنی است نه تجربی و نه تاریخی. [2]
شناخت تعقلی و علمی
آیا باید همهی دین را با عقل شناخت؟ خیر؛ زیرا دین تنها اعتقاد به خدا نیست و شامل اعتقادات دیگری هم میشود همچون اعتقاد به انبیاء و آخرت که چه بسا به روش دیگری اثبات شوند
در ارزشهای اخلاقی و به خصوص آنچه که بیشتر نتیجهی عملی دارد، اعم از مسائل فردی و اجتماعی، سیاسی، اقتصادی میتوان گفت راه اثبات آنها یا منحصر در عقل نبوده و یا اصلاً طریق آن، عقلی نیست مثلاًبا اثبات قرآن، توسط خود قرآن، به بسیاری از اعتقادات دیگر میرسیم پس قسمتی از دین اثباتش به روش نقلی و تاریخی است. از این رو نمیتوان گفت که دین را فقط با عقل یا فقط با تجربه میتوان اثبات کرد البتّه در بعضی جاها، یک دلیل بر دیگری اصالت دارد و از دلیل دیگر میتوان به عنوان تأیید استفاده کرد. مثلاً از قرآن حکمت خیلی از احکام استفاده میشود و این کاشف از این است که خداوند خواهان معرفتِ حکمتِ احکام، توسط بندگان است. ولی لازمهی اینکه بشر به حکمت حکمی از احکام خداوندی دست یازد، دلیل بر عدم امتثال در مواردی که به حکمت آنها نرسیده است، نیست، چرا که دلیل اصلی در باب احکام و تکالیف، تعبد شرعی است، نه فهم حکمتهای احکام دینداری، یعنی این که وقتی فرمانی از سوی پروردگار صادر شد بدون چون و چرا باید پذیرفته شود و بیان حکمتها نیز مؤید این قضیّه است. [3]
شناخت حسی مقدمه شناخت تعقلی
گفتیم که اثبات وجود خداوند با روش عقلی امکانپذیر است، در حالی که ائمهی ـ علیهم السّلام ـ راههای فطری و شهودی و راههایی از این قبیل که منتهی به طریق عقلی نمیشوند را نیز سفارش کرده و راجع به آنها بحث نمودهاند و حتّی استفاده از سمع و بصر برای اثبات وجود خدا، در آیات آمده است. آیا این راهها را خارج از طریقی که میتواند انسان را به حقیقت دین برساند هست یا نه؟ به عبارت دیگر آیا این راهها و موارد در تعریف ما از دین، میگنجد یا خیر؟
بحثی که در متن های گذشته داشتیم در مورد متدلوژیِ تحقیق در دین به عنوان روش تحقیق در یک علم بود البتّه مقصود، مطلق علم، اعم از علوم تجربی است
به تازگی در مباحث علوم انسانی این بحث، مطرح شده است که در هر علمی چگونه باید تحقیق کرد، امّا مفروض این است که مورد بحث علمی ـ حتّی آن جایی که ما به روش عقلی بحث میکنیم ـ چیزی است که برای دیگران قابل اثبات باشد. مثلاً اگر مورد بحث، تجربی باشد، باید نتیجهی آزمایش را به دیگران ارایه داد و اگر تعقّلی است باید طوری استدلال کرد که شخص دیگر، آن را با عقلش بپذیرد و اگر این چنین نباشد از مقولهی علم خارج میگردد، البتّه ممکن است گاهی به آن، عنوانِ «معرفت» اطلاق گردد امّا علم نیست
بنابراین ادراک و احساس و تجربهی شخصی از مقولهی علم نیست؛ مثلاً گاهی میخواهیم شخصی را راهنمایی کنیم تا در دل خود معتقد به خدا باشد، این عمل را در اصطلاح علم نمیگویند بلکه یک نوع ارشاد و تربیت و هدایت است. بنابراین چیزهایی از این قبیل که در روشهای انبیا و اولیا و ائمهی اطهار و مربیان اخلاقی و عرفانی دیده میشود، راهی برای رسیدن به معرفت است امّا به این راهها، متد علمی اطلاق نمیشود. و این که گفته شد: روش خداشناسی و به طور کلّی، تحقیق دربارهی خدا، روشی تعقّلی است، منظورمان روشی بود که بتوان براساس آن مطلبی را برای دیگران اثبات کرد
امّا سؤالی که با توجّه به این مطلب که روش خداشناسی تعقّلی است، مطرح شده است این است که آیا انسان نمیتواند از تجربههای حسّی برای شناخت خدا استفاده کند؟
در پاسخ باید گفت که دلیل عقلی اینگونه نیست که حتماً همهی مقدمات آن عقلی باشد بلکه مبدأ دلیل ممکن است از حس و تجربه و یا از یک امر وجدانی و شهودی و قلبی واحساس شخصی شروع گردد ولی بعد مقدمات و کبراهایی عقلی به آن ضمیمه شود،«شناسایی تعقلی مستقل و بی ارتباط با « شناسایی حسی » نیست ، یعنی شناسایی عمقی ، ابتدا امکان پذیر نیست و پله ها و مقدمات اولیه آن شناسایی حسی است یعنی در مرحله بعد از شناسایی حسی ابتدایی نوبت به شناسایی تعقلی می رسد ، و تا شناسایی حسی و سطحی طی نشود ، نوبت به شناسایی تعقلی نمی رسد .»[4] پس بنابراین حاصل جواب این است که استفاده از سمع و بصر نیز برای خداشناسی میسر است امّا به سمع و بصر باید مقدمات عقلی را اضافه کنیم و بگوییم که عقل میگوید نظم حاکم در عالم، باید ناظمی داشته باشد. [5]
روش تجربی
بعضی بر این باورند راه تحقیق در هر موضوع علمی، تجربه است؛ بنابراین، کسی که بخواهد دربارهی دین سخنی بگوید و امری را از آن اثبات کند، باید در مسیر تجربه گام بردارد و آن را در قالب تجربه بشناسد. حال اگر ما در روششناسی تحقیق؛ در مسائلی که متدلوژی نام دارد، توافقی نداشته باشیم، باید موضوع دیگری را قبل از بحث قلمرو دین، با عنوان «روششناسی علوم» بحث کنیم و این بحث، خود مقدّمهای خواهد بود که روش شناخت مسائل دینی چیست و کدام روش در معرفت معتبر است؟ ناگفته نماند که این مسئله خود نیز استدلال میطلبد. از این رو هرگاه خواستیم بر اثبات «روش تحقیق» در دین استدلال کنیم، باز بحث و استدلال باید بر یک سری اصول مورد توافق بین دوطرف پایهگذاری شود. نکتهی دیگری که در ابتدا لازم است روشن شود اینکه براساس کدام معلومات مورد توافق میبایست بحث شود و این همان چیزی است که در منطق به نام «اصول متعارف و موضوع» از آن سخن به بیان آمده است
اصول متعارف اموری بدیهی است که همهی عقلاء، آنها را پذیرفته و منکر آن، خارج از حوزهی عقلاست. اصول موضوعه مطالبی است که قبلاً در علم دیگری اثبات شده و یا قرار است در جایی اثبات شود، ولی فعلاً به عنوان اصل موضوعی پذیرفته میشود. اگر ما، بدون توجّه به این اصول به بحث و مناظره اقدام کنیم، از نتیجهی مطلوب باز خواهیم ماند[6]
روش شناسی علوم انسانی با بحران عقلانیت مواجه است


مقاله اثر بلایای طبیعی بر محیط زیست word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اثر بلایای طبیعی بر محیط زیست word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اثر بلایای طبیعی بر محیط زیست word
مقدمه
مهمترین بلایای طبیعی عبارتند از:
• سیل
• فرسایش
• گسیختگی دامنه ها
• نشست و فروریزش زمین
• زمین لرزه
زمین لرزه_ صداهای زلزله
زمین لرزه_ نورهای زلزله
زمین لرزه_ لرزش های دریا (تسونامی) ..
زمین لرزه_ تغییر مشخصات آب چشمه ها
زمین لرزه_ ایجاد شکاف و گسل
زمین لرزه_ زمین لغزش .
زمین لرزه_ آبگونگی و وارونگی .
• رعد و برق
• آتشفشان
• خشکسالی
اثرات تغییرات اقلیمی بر خطر حوادث و بلایای طبیعی
تغییرات جهانی اقلیم
پروژه های بی نهایت
امواج گرمایی
سیلاب ها
گردباد های حاره ای
ال نینو و دیگر تغییر پذیری ها در سیستم اقلیم
نتایج
منابع و مآخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله اثر بلایای طبیعی بر محیط زیست word
1_ کالی، گرام و سینکلر، آنتونی، ترجمهی دکتر مصداقی، منصور، 1379، بوم شناسی و مدیریت حیات وحش، چاپ اول،انتشارات دانشگاه امام رضا (ع)_ مشهد،456 صفحه
2_ اردکانی، محمد رضا، 1382،اکولوژی، چاپ سوم، مؤسسهی انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 340 صفحه
3_کربز، ج. آر. و دیویس، ان. بی. ترجمهی وهابزاده، عبدالحسین، 1384، مقدمهای بر اکولوژی رفتار، چاپ چهارم، 426 صفحه
4_ وات، کنت، ترجمهی وهابزاده، عبدالحسین، 1383، مبانی محیط زیست، چاپ هفتم، انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، 343 صفحه
چکیده
تخریب زیستگاه یکی از مهمترین عوامل انقراض و نابودی گونههاست. این تخریب به دو صورت رخ میدهد
الف_ تخریبی که متأسفانه ناشی از فعالیتهای نادرست و خودخواهانهی انسانهاست و بر اساس برآورد IUCN اولین عامل انهدام گونههای حیات وحش به حساب میآید. (باعث انقراض 127 گونه ماهی، 27 دوزیست، 40 خزنده، 102 پرنده و 153 پستاندار در سال 1980 میلادی و به طور کلی 30% انهدام گونههاست)
ب_ بلایای طبیعی
Shaffer چهار دلیل برای انقراض گونهها بیان میکند
وقایع اتفاقی در زیستگاه
وقایع اتفاقی در دینامیزم جمعیت
بلایای طبیعی
احتمالات ژنتیکی
بلایای طبیعی از طریق اثراتی که بر محیط زیست میگذارند، در بیشتر موارد به علت تخریب زیستگاه گونهها و به علت عدم سازگاری گونههای زنده مانده با محیط تخریب شده و تغییر یافتهی جدید باعث از بین رفتن گونه و حتی انقراض گونهها می شوند
توفانها، گردبادها، سیلها و ; و در کل اقلیم و آب و هوا اثرات غیر مستقیم زیادی روی مرگ و میر یا جمعیت حیات وحش و گونهها دارند، به عنوان مثال روی غذا، آب، انگلها یا جمعیت شکارچیان اثر میگذارند. بلایای طبیعی به طور مستقیم میتواند یک عامل مرگ و میر باشد. توفان ناگهانی میتواند تمام پرندگان مهاجر را از بین ببرد، یا سرمای ناگهانی میتواند باعث نابودی بسیاری از جمعیتهای حیات وحش شود. البته اثرات معمول آب و هوا پیش از آنکه اثرات مخرب داشته باشد میتواند باعث از بین بردن مازاد جمعیت شود. به عنوان مثال قرقاول در تراکم متوسط میتواند مکانهای آشیانهسازی مناسبی را پیدا کند، اگر جمعیت بیش از اندازه زیاد شود، بعضی از قرقاولها مکانهای مناسب آشیانهسازی را پیدا نکرده و در فضای آزاد و مکانهای آسیبپذیر، جایی که حتی آب و هوای نرمال باعث نابودی تخمها میگردد، آشیانهسازی میکنند;
مقدمه
محیط زیست شامل محیط انسانی و محیط طبیعی است. بررسی اثر بلایای طبیعی بر روی محیط انسانی بطور گسترده و توسط کشورهای مختلف، بالاخص کشورهای بلاخیز مانند ژاپن، چین، امریکا و ; صورت گرفته است. متأسفانه بررسی آثار این بلایا بر روی محیط طبیعی به خاطر اهمیت کمتر آن نسبت به محیط انسانی به طور گسترده و کامل صورت نگرفته است
در این مقاله ضمن معرفی بعضی از بلایای طبیعی به بررسی آثار این بلایا روی محیط طبیعی پرداخته میشود. بلایای طبیعی در اغلب موارد به خاطر تغییراتی که در محیط به وجود میآورند، باعث از بین رفتن شرایط مناسب محیط زندگی گونههای گیاهی و به تبع آن گونههای جانوری منطقه میشوند، حتی در بعضی مواقع در صورت عدم سازگاری گونهها با شرایط جدید، باعث انقراض گونهها میشوند
توفانها، گردبادها، مواد مذاب آتشفشانها، خاکسترهای ناشی از فعالیتهای آتشفشانها، از بین رفتن پوشش گیاهی در اثر بیابانزایی، خشکسالی، از بین رفتن خاک مناسب بر اثر توفان، سیل، یخزدگی، آتشسوزی حاصل از گرمای شدید، خشکسالی، رعد و برق و ; و در کل اقلیم و آب و هوا از جنبه های مختلف اثرات غیر مستقیم زیادی بر روی گونههای گیاهی، جمعیت حیات وحش و ; در یک منطقه میباشند. همچنین این عوامل میتوانند بصورت مستقیم یک عامل مرگ و میر یا افزایش جمعیت در یک منطقه باشند. یک توفان ناگهانی میتواند بیشتر پرندگان مهاجر را از بین ببرد
بلایای طبیعی میتوانند با از بین بردن رقبای یک گونه یا مساعدتر کردن شرایط باعث رشد و پراکنش جمعیت گونهی دیگر شوند
هر یک از عناصر جوی به تنهایی میتوانند بلایای مهمی مانند افزایش دما و گرما زدگی، سرعتهای زیاد باد و وقوع توفان، بارش های تندری و وقوع تگرگ، یخبندان و سرمازدگی و ; را ایجاد کنند. اما بیشترین خسارت جانبی و مالی بر اثر پدیدههای جوی ترکیبی و خطرات ثانویه ی ناشی از آنها میباشد، مانند توفان، رعد و برق و خشکسالیها، سیل، آتشسوزی و ;
رویدادهای جوی بیشترین خسارت جانبی را در کشورهای کمتر توسعهیافته و بیشترین خسارت مالی را در کشورهای بیشتر توسعه یافته ایجاد میکنند. در سالهای اخیر نگرانی دانشمندان در مورد تغییرات اقلیمی ناشی از دخالتهای بیرویهی بشر در طبیعت و افزایش آلودگیهای جوی بیشتر شده است. افزایش دمای سطح زمین که از نیمهی دوم قرن اخیر شتاب بیشتری به خود گرفته است، معلول عواملی چون افزایش فعالیتهای صنعتی و تولید روز افزون گازهای گلخانهای است
برخی از بلایای طبیعی از جمله زمینلرزه، نشست و فروریزش زمین، در نقاط جغرافیایی خاص اتفاق میافتند. در صورتی که انواع دیگر مثل گسیختگی دامنهای یا جریان سیل ممکن است در هر جایی که شرایط آماده باشد، به وقوع بپیوندد، از فعالیت برخی از آنها میتوان جلوگیری کرد، ولی وقوع برخی دیگر اجتناب ناپذیر است
تمام حوادث و بلایای زمینشناسی که معمولاً به صورت طبیعی اتفاق میافتند، ممکن است بر اثر دخالت انسان نیز ایجاد شوند. در مواردی بزرگی و تواتر رخداد این خطرهای القایی به مراتب بیشتر از حالت طبیعی آنهاست. آثار بلایای طبیعی بر محیط زیست معمولاً با شدتهای متفاوت یکی است
تغییر و تخریب محیط و در اکثر مواقع از بین رفتن اکوسیستمها و جمعیتهای موجودات، یا به صورت مستقیم یا با از بین رفتن زیستگاه، منابع غذایی، سرپناه و ;
مهمترین بلایای طبیعی عبارتند از
سیل
سیلها نتیجهی جریان ناگهانی آب سطحی حاصل از بارش مخصوصاً رگبارند. در مواردی نیز تخریب سدهای طبیعی ایجاد شده بر اثر زمین لغزهها در جلو مسیر آب، یا هجوم آب به ساحل که ناشی از مد بیش از اندازه است، میتواند سیلهای بزرگی را ایجاد نماید. در خلال یا پس از یک بارندگی شدید، مقدار دبی رودخانه به سرعت افزایش یافته و در نتیجه آب از بستر عادی خود سرریز نموده و دشت سیلابی و مناطق اطراف را در بر میگیرد. با بررسی دشت سیلابی قدیمی و آبرفتهای آن، شاید بتوان با درجهای از تقریب، احتمال وقوع و بزرگی سیلهای آتی منطقه را مشخص کرد. نواحی ساحلی و درهی رودها در اقلیمهای خشک مستعدترین نقاط برای ایجاد سیل هستند. وقوع یک سیل، رابطهی مستقیم با شرایط توپوگرافی و اقلیمی دارد. البته امروزه به دلیل دخالتهای بی رویهی انسان در بسیاری نقاط که قبلا سیل نمیآمده، طغیانهای بزرگی مشاهده میشود. فعالیت بشر به چند صورت احتمال وقوع سیل را افزایش میدهد. از آن جمله میتوان به ساختمانسازی در دشت سیلابی رود که مستلزم اشغال بخشهایی از آن است و باعث کاهش ظرفیت طبیعی رود میشود، اشاره کرد. به این ترتیب محدودهای از دشت سیلابی که در زمان طغیان زیر آب میرود گستردهتر میگردد
شهرسازیها و حذف گیاهان باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی میشود. حجم زیاد آب از یک طرف بر بزرگی طغیان میافزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود میآورد که با برجای گذاشتن آنها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش مییابد. موارد پیش معمولاً تأثیر تدریجی دارند، ولی سیلهای ناگهانی و فاجعه آمیز اغلب بر اثر تخریب سدها و بندها، ایجاد میشوند
یکی دیگر از دلایل ایجاد سیل در بسیاری از نقاط، استخراج آب زیر زمینی، نفت و گاز از زمین است که اغلب نشست منطقهی وسیعی از زمین را به همراه دارد. با فرونشینی زمین، قابلیت سیلگیر بودن آن نیز افزایش مییابد. هدف از پیشبینی سیل، برآورد دبی جریان و سطح سیلابی است که در یک دورهی بازگشت مشخص (مثلاً در یک دورهی 25، 50 یا 100 ساله) احتمال وقوع آن وجود دارد. نتایج این پیشبینی که سیلاب طراحی نام دارد، به عنوان مبنایی برای انتخاب روشهای مقابله با سیل مورد استفاده قرار میگیرد. سیلاب طراحی معمولاً بر مبنای هزینهی لازم برای کنترل آن و میزان ریسک و خطری که تخریب سیستم کنترل سیلاب پیشنهادی برای جان انسانها دارد میشود. در مواردی که گسیختگی سازهی آبی منجر به از دست رفتن جان انسانها و اموال زیادی بشود، طراحی بر مبنای سیلابها با احتمال رخداد کمتر و دوره بازگشت طولانیتر، مثلاً سیلاب هزار ساله و حتی بیشتر، انجام میشود. سطح گسترش و ارتفاع این سیلابها بیش از سیلابهایی است که از احتمال رخداد بیشتری برخوردارند
فرسایش
فرسایش سطح زمین بر اثر آب جاری، نیروی امواج، جریان باد و یخچالها ایجاد میشود. در صورتیکه فرسایش در مناطق مرتفع ایجاد شود، قادر است دامنه ها را ناپایدار نموده و باعث رسوبگذاری در دریاچهها و مخازن بشود. وقوع فرسایش در خشکیها تابعی از پوشش گیاهی، وضعیت توپوگرافی، شرایط آب و هوایی و زمین شناسی است
حذف پوشش گیاهی موجود جهت انجام فعالیتهای عمرانی و افزایش شیب دامنهها از عوامل مهم افزایش سرعت جریان آب سطحی و تسریع فرایند فرسایش توسط انسان است. افزایش فرسایش در یک محل به معنی رسوبگذاری در نواحی پایین دست و نقاطی است که در آنجا آب ساکن وجود دارد. افزایش رسوبگذاری در این نقاط ضمن صدمه زدن به محیط زیست جانداران آبزی، ظرفیت ذخیره سیلاب محیط را نیز کاهش میدهد
گسیختگی دامنهها
ریزش، لغزش و جریان خاک و سنگ در مناطق شیبدار نتیجهی هوازدگی و تخریب مصالح طبیعی، افزایش شیب دامنه بر اثر فرسایش و فعالیتهای تکتونیکی و عوامل دیگری چون زمینلرزه و بارندگی و ذوب برفهاست. وقوع این حوادث عمدتاً وابسته به وضعیت توپوگرافی، زمین شناسی و اقلیمی منطقه است. حرکات تودههایی از مصالح در بستر دریاها معمولاً ناشی از زمین لرزهها، نیروی امواج و بارگذاری ناشی از رسوب گذاری است. گرچه در برخی شرایط زمین شناسی احتمال وقوع حرکات دامنهای بیشتر است، ولی گسیختگی طبیعی دامنهها اغلب وابسته به شدت و درجهی اشباع زمین است
یکی از عوامل مهم تحریک گسیختگی دامنهای توسط بشر ایجاد برشها و حفاریها در روی دامنه است. علاوه بر اینها، حذف پوشش گیاهی، احداث خاکریز بر روی دامنه و تغییر در شرایط زهکشی طبیعی که منجر به ورود آب به دامنه میشود، ازدیگر عوامل مؤثر در حرکات دامنه است
نشست و فروریزش زمین
وقوع فروریزش یا نشست طبیعی سطح زمین اغلب محدود به زمینهای غاردار و حفرهدار آهکی است. در چنین شرایطی آب و هوا عاملی تعیین کننده است. ایجاد غار بر اثر حل شدن آهک در آب زیرزمینی به کندی تمام انجام میشود و فروریزش ناشی از آن نیز به ندرت اتفاق میافتد. در مقابل، اگر در ناحیهای با سنگهای غاردار، برای مدتی سطح آب زیرزمینی به مقدار قابل ملاحظهای پایین برود، فشار در سقف غار افزایش یافته و احتمال فروریزش بیشتر میشود
نشست و فروریزش زمین اغلب در نتیجهی فعالیتهای بشر نیز صورت میگیرد. نشست تدریجی ولی قابل پیشبینی زمین، سیلگیر بودن منطقه و به تبع تخریب منطقه را افزایش میدهد. نشست محلی زمین ممکن است بر اثر اشباع خاکهای فروریزنده ، مثل رسها یا آبرفتهای درهای در اقلیمهای خشک ، آبکشی از زمین برای ایجاد حفاری و گودبرداری در آن و تغییر شکل و کمانش بیش از حد دیوارهای حایل گودبرداریها ایجاد شود. نشست زمین در مقیاس ناحیهای معمولا بر اثر استخراج سیالات (آب ، نفت و گاز) از زمین به وقوع میپیوندد
مهمترین عامل فروریزش زمین که باعث ایجاد حفرهای در سطح زمین میشود، افت سطح ایستابی در سنگهای آهکی و دیگر سنگهای قابل حل است. پایین رفتن سطح آب زیرزمینی از یک طرف سرعت حل شدن مواد را افزایش داده، ایجاد حفره و سوراخ در سطح زمین را سبب میشود
زمینلرزه

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]