[ و فرمود : ] دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند ، هنگامى که مردم برون آن را دیدند ، و به فرداى آن پرداختند آنگاه که مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند ، پس آنچه را از دنیا ترسیدند آنان را بمیراند ، میراندند ، و آن را که دانستند به زودى رهاشان خواهد کرد راندند و بهره‏گیرى فراوان دیگران را از جهان خوار شمردند ، و دست یافتنشان را بر نعمت دنیا ، از دست دادن آن خواندند . دشمن آنند که مردم با آن آشتى کرده‏اند . و با آنچه مردم با آن دشمنند در آشتى به سر برده‏اند . کتاب خدا به آنان دانسته شد و آنان به کتاب خدا دانایند . کتاب به آنان برپاست و آنان به کتاب برپایند . بیش از آنچه بدان امید بسته‏اند ، در دیده نمى‏آرند . و جز از آنچه از آن مى‏ترسند از چیزى بیم ندارند . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 95 مرداد 19 , ساعت 3:59 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله هنر و خلاقیت word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله هنر و خلاقیت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله هنر و خلاقیت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله هنر و خلاقیت word :

هنر و خلاقیت

نقش هنر در تربیت وکارکرد های آن
قبل از ورود به موضوع نقش هنر در تربیت و کارکرد های آن باید عرض کنم که همواره و عادتاً ،واژه ی هنر تداعی زیبائی و جمال می نماید به گونه ای که همه ی اصول هنر در بنای وجیه کلمه ی زیبا و زیبائی یکجا خلاصه شده و توسعه زیبائی همه ی مفهوم هنر را فرا می گیرد گویی که هنر در واقع مترادف کلمه ی زیبائی است . این تعریف در واقع ملکه ی ذهن گردیده است و به نظر میرسد که اگر این واقعیت نیز حقیقت داشته باشد خلقت و آفرینش سراسر همه ،هنر خداوند است زیرا خداوند جمیل است و جزء جمال خلق نمی کند .بنا بر این در

تعریف اختصاری کلمه ی طیبه ی هنر میتوان گفت هنر ما در زیبائی و زیبائی مولود هنر است .انسان طبیعتاً به زیبائی گرایش دارد و کمال خود را در زیبائی می داند و این دقیق ترین توجه او به حقیقت است زیرا حقیقت و حق زیباترین پدیده ی کائنات است .آنچه که موجب خطای انسان می گردد ایهام و ابهام در تطبیق حقیقت با واقعیت است و این زمانی حاصل می شود که آدمی هر واقعیتی را به غلط حقیقت بداند و این اشتباه بزرگ گاهی به طور ناخودآگاه و بر اثر غفلت گریبان او را می فشارد زیرا انسان بر حسب تکرار و عادت محکوم پردازش داده های حواس پنجگانه خود می باشد و همه ی وقایع را از ورودی ها دریافت می کند و در حقیقت همه چیز را با چشم و گوش سر می گیرد و در حالی که همه ی این ها

دریافت واقعیات است نه الزاماًادراک حقایق علاوه بر حواس خامسه باید که با چشم و گوش سیر نیز پردازش شود تا انسان معنای زلال حقیقت حق استدراک نماید و در تایید همین نامرادی انسان است که پیامبر گرامی اسلام می فرماید:«الهی ما عرفتک حق معرفتک» در تمجید هنر تو لستوی1 بیانی دارد که عبارت است از :هنر خوب است اگر احساسات خوب را ترویج کند احساسات هنگامی خوب است که شعور ممیز نیک و بد خوبی آنها حکم دهد و این شعور در میان مردم یک عصر مشترک است هنر جهانی یک محک درونی دارد پابرجا و بی خطا یعنی همان وجدان پاک و به تعبیر بتهوون2 تکامل باید هدف اولیه ی همه ی هنرمندان حقیقی باشد اگر ما در آثار هنرمندان بزرگ دنیا تامل و ژرف اندیشی کنیم در می یابیم که همه ی هنر مندان در همه ی زمینه های هنری و در اوج هنر و شاهکار های خود انگار که اعضای یک کنسرت الهی هستند که سمفونی توحید را می نوازند و این معنا در بیانی دیگر ارز بتهوون این نابغه ی علم موسیقی و یگانه به دوران آمده است آنجا که می گوید هنر و دانش برگزیده ترین و بزرگوارترین مردم را به هم مرتبط می سازد .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ