دانش بی عمل مانند کمان بی زه است . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 95 مرداد 19 , ساعت 3:59 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان word دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان word :

«تنها معیاری که حقیقت را به وسیله آن می‎توان ارزیابی کرد، نتایج عملی حاصل از آن است».
«مائوتسه تونگ »
افراد غیرحرفه‎ای روان‎کاوی را بیشتر به عنوان روشی برای درمان اختلالهای روانی، روان‎رنجوری و احتمالاً روان‎پریشی به شمار می‎آورند. مسلم است که فروید برای نخستین بار نظریه و روشهای روان‎کاوی را برای درمان بیماران روانی مطرح و ادعاهای بسیاری را در مورد این روشها بیان کرده است. نخستین ادعا این است که روان‎کاوی می‎تواند ناراحتی‎های بیماران روانی را درمان کند؛ و دومین ادعا این است که فقط روان‎کاوی می‎تواند این کار را انجام دهد. نظریه او درباره روان‎رنجوریها و روان‎پریشی‎ها اساساً تأکید دارد که شکایتهایی که بیمار نزد روان‎پزشک یا روان‎شناس بیان می‎کند، صرفاً نشانه‎های برخی از بیماریهای بنیادی و عمیق‎تر هستند و تا این بیماریها درمان نشوند، امیدی برای بهبود بیمار وجود نخواهد داشت، و چنانچه تلاش کنیم تا این نشانه‎ها را رفع کنیم، دوباره عود خواهند کرد و یا نشانه‎های دیگر جانشین آنها خواهند شد؛ برای مثال، نشانه دیگری که در حد نشانه پیشین و یا حتی شدیدتر از آن است ظاهر می‎شود. پس رویگردانی فروید از آنچه وی آنها را «درمانهای سمپتوماتیک» (یا نشانگر) می‎نامد، از این امر ریشه می‎گیرد و جانشینان جدید او نیز بر این عقیده اصرار می‏ورزند.
به باور فروید، «اختلالی» که در پس نشانه‎های ظاهری قرار دارد به سرکوبی افکار و احساسهایی مربوط می‎شود که با اخلاق و نگرش هشیار بیمار در تعارض هستند و نشانه‎های بیماری بیانگر این افکار و امیال سرکوفته و ناهشیارند. از دیدگاه فروید تنها راه درمان آن است که بیمار به بینش» برسد، و این کار به کمک تعبیر رؤیاها، لغزشهای اتفاقی در گفتار، فراموشیهای لحظه‎ای در حافظه و اعمال نامناسب امکان‎پذیر است. فروید عقیده داشت که همه‌ این پدیده‎ها به وسیله‌ موضوع‎های سرکوب شده‎ای ایجاد می‎شوند که خاستگاه آنها قابل پیگیری است و به محض ‌«بینش» یافتن نسبت به آنها نشانه‎های بیماری ناپدید می‎شوند و بیمار درمان خواهد شد. البته معنای واژه «بینش» از دیدگاه فروید نه تنها شامل توافق شناختی با درمانگر است بلکه پذیرش هیجانی پیوند علت و معلولی را نیز دربرمی‎گیرد. فروید معتقد بود که ممکن است برخی از روشهای درمان برای مدتی بدون رسیدن به چنین بینشی، در ناپدید کردن بیماری موفق باشند، ولی بیماری باقی خواهد ماند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ