این قرآن ریسمان خدا و نور روشن گر و درمانی سودبخش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
جمعه 95 مرداد 29 , ساعت 2:31 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم word دارای 88 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم word :

تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم

افراد متأهل سالم ترند(نگاهی به تأثیر ازدواج در سلامت جسم و روان)
هزاران هزار دختر و پسر مجرد در دنیا هستند که برخی از آنها از تجرد راضی به نظر می رسند و حتی تا سالیان سال تمایلی به ازدواج نشان نمی دهند.
برای کسانی که از دور نظاره گر آنها هستند این طور به نظر می رسد که آنها هیچ وقت تن به ازدواج نخواهندداد. چون این افراد از ادامه تحصیل، پیشرفت شغلی و آزادی دوران تجرد چنان صحبت می کنند که انگار ازدواج جز یک مانع بزرگ چیز دیگری نیست اما تحقیقات نشان داده است 60 درصد این افراد هم در نهایت ازدواج می کنند.
ازدواج برای برخی افراد حکم سر و سامان گرفتن زندگی را دارد. برای این افراد ازدواج سمبلی از آغاز بلوغ فکری و تکامل است به نحوی که زندگی آنها در سایه ازدواج معنا پیدا می کند.
ازدواج برای شما و تمام افراد یک تصمیم گیری بزرگ و اساسی است که نه تنها سرنوشت زوجین را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه موجب گسترش اعضای خانواده، بقای نسل و افزایش افراد جامعه می شود. درنتیجه انعکاس کلی آن به اجتماع برمی گردد. گه گاه اخبار متفاوتی درمورد فواید ازدواج یا فواید مجردبودن منتشر می شود و حیران وسرگردان می مانی که ازدواج موفق تأثیری بر سلامت جسم و روان دارد یا نه…؟

تحقیقات جدید نشان می دهد یک ازدواج خوب و سالم برای سلامتی مفید است. درحالی که ازدواج اشتباه و مشکل دار ورشکستگی جسمی و روحی تمام عیار محسوب می شود. همه افراد انتظار دارند همسر آینده آنها سازگار بوده و ارزش های مشابه آنان داشته باشد و موجب شادی و خوشبختی آنها شود. اما شاید ندانید اگر همسرتان صحیح انتخاب شده باشد و ازدواج موفقی داشته باشید، سلامت جسمی شما تأمین می شود. بنابراین باید برای انتخاب همسر، بیشتر از انتخاب خانه و شغل اهمیت قائل شوید.

در تحقیقی که دکتر «برایان» روانشناس کانادایی انجام داد مشخص شد ازدواج بد و ناموفق موجب افزایش فشار خون می شود و جالب این که این افراد اگر ازهمسرشان دور باشند، فشار خون آنان به حالت طبیعی برمی گردد. همین اثر درمورد ازدواج خوب برعکس است. یعنی ازدواج موفق موجب تداوم سلامتی شما می شود. مطالعات دیگر نشان داده در زوجینی که ازدواج خوبی نداشته اند، احتمال ابتلا به دیابت (مرض قند) بیشتر است. ضمناً احتمال بروز حمله قلبی دراین افراد بیشتر است.

ازطرفی ازدواج موفق موجب تقویت ایمنی بدن می شود و با کنترل و کاهش هورمون های ناشی ازاسترس، خطر بیماری های قلبی را کاهش می دهد. درکل، ازدواج خوب وشاد، مقاومت فرد را نسبت به عفونت افزایش و خطر مرگ ناشی از سرطان بیماری قلبی و انواع دیگر بیماری ها را کاهش می دهد. یکی دیگر از فواید ازدواج، افزایش طول عمر است. هرچه این ازدواج موفق تر و شادتر باشد، افزایش طول عمر بیشتر است. افراد متأهل به اضطراب، افسردگی، استرس های بعد از حادثه و انواع فوبیا (ترس) کمتر مبتلا می شوند.
دانشمندان معتقدند احساس مفیدبودن و ثبات اجتماعی در افراد متأهل بیشتر است و متأهل ها نسبت به مجردها ارتباطات اجتماعی بهتری برقرارمی کنند. البته اگر ازدواج موفق باشد تمام این تأثیرات بیشتر می شود.

دکتر «سلیوان» روان شناس دانشگاه نیویورک معتقداست رابطه بین روح و جسم بسیار قوی است و طبیعی است که مشکلات روحی با بیماری های جسمی تظاهر پیداکنند.
در خبر دیگری، دانشمندان آمریکایی اعلام کردند احتمال داشتن نشانگان متابولیک که زمینه ساز بیماری قلبی است در زنانی که زندگی مشترک خوبی دارند نسبت به زنان مطلقه یا مجرد دوبرابر است.

تحقیق دیگری نشان می دهد ازدواج بد و مشکل دار موجب می شود زن و شوهر هردو دچار استرس زیاد شوند که این استرس در سراسر روز و حتی در محل کار با آنها بوده و موجب افزایش فشار خون در آنها می شود و همین مسأله احتمال حمله قلبی یا مغزی را بیشتر می کند.

و اما یک تحقیق جالب دیگر: زنان متأهل بیشتر از مجردها رژیم لاغری می گیرند که البته دلایل آنها برای این کار بیشتر آن است که به سلامت اهمیت می دهند و نکته جالب تر این که شوهران این خانم ها مجبورند رژیم بگیرند چون غذای آنچنانی نیست که میل کنند. دانشمندان دانشگاه تگزاس هم معتقدند که ازدواج ناموفق و پرجنگ و جدال، افراد را افسرده می کند. ظاهراً ازدواج برای آقایان فواید بسیاری دارد. زیرا تحقیقات نشان می دهد آقایان متأهل کمتر ریسک می کنند، کمتر به سراغ موضوعات خطرناک می روند و رفتار آنان محتاطانه تر و زندگی آنها منظم تر می شود و بهتر غذا می خورند. زنان متأهل هم کمتر به دکتر مراجعه می کنند، بیشتر مراقب خود هستند. زنان متأهل از حمایت روحی و روانی بزرگی برخوردارند، این در حالی است که مردان متأهل از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند. براساس تحقیقات دانشمندان دانشگاه پترزبورگ اگرچه قبلاً اعلام شده بود مردان متأهل سالم ترند اما در زنان این مسأله به کیفیت ازدواج بستگی دارد. یعنی در صورتی ازدواج موجب بهبود سلامت زنان می شود که آنها از این ازدواج راضی و خشنود باشند. در این صورت سلامت قلب آنها بالا می رود، سبک زندگی در آنها بهتر می شود و با مشکلات عاطفی کمتری روبه رو می شوند. حتی این زنان اضافه وزن کمتری دارند، سطح کلسترول خون آنها پائین تر است و بیشتر ورزش می کنند.

در اصل این محققان نشان داده اند که برای مردها، همسرشان حکم یک ستون حمایتی را دارد چون معمولاً شبکه ارتباطی خانم ها قوی تر و گسترده تر است و به راحتی می توانند از حمایت های دیگران هم استفاده کنند. یکی از دلایل این امر آن است که خانم ها نسبت به جنبه های منفی زندگی مشترک حساس تر از آقایان هستند. دلیل دیگر این که خانم ها بهتر از آقایان از همسرشان حمایت می کنند.

«ازدواج» علیه «استرس»
ثابت شده است که بسیاری از جنبه های یک ازدواج سالم موجب کاهش استرس می شود: درآمد افراد بیشتر از دوران تجرد می شود حتی اگر فقط یکی از زوجین شاغل باشد باز هم افراد متأهل بیشتر از مجردها پول پس انداز می کنند. شبکه حمایتی متأهل ها گسترده تر است. در یک ازدواج موفق، 2 گروه از دوستان و فامیل به هم ملحق می شوند در نتیجه شبکه حمایتی بیشتر می شود.

این حمایت فقط مالی نیست و از نظر روحی هم به زن و شوهر کمک می کند طوری که افسردگی در متأهل ها کمتر است. افراد از خانواده های مختلف و با رفتارهای متفاوت با هم ازدواج می کنند، اگر ازدواج صحیح باشد حس مسئولیت پذیری در دوطرف موجب می شود رفتارهای سالم افزایش پیدا کند و رفتارهای پرخطر کمتر شود. نتیجه کلی این تغییر رفتار روی سلامت تأثیری مثبت دارد. البته باز هم تأکید می شود که این تأثیرات فقط در افراد متأهل دیده نمی شود و باید متأهل موفق باشید تا از ازدواج بهره مثبت ببرید، چون ازدواج نامناسب و ناموفق تأثیر منفی دارد و منبع استرس به حساب می آید.

ازدواج موفق؛ منبع آرامش
داشتن یک ازدواج موفق و رسیدن به بلوغ عاطفی، مهم ترین عامل برقراری آرامش افراد است. دکتر «حسام» روان پزشک و عضو آکادمی روان پزشکان اروپا، در مصاحبه با خبرنگار ایسنا، با اشاره به این مطلب گفته است: امروز بزرگ ترین چالش زندگی هر فرد، چگونگی برخورد با مسائل روزمره و تأثیر نپذیرفتن از آنهاست. در حقیقت بدون وجود یک تکیه گاه عاطفی، ادعای داشتن شخصیت مستقل، قوی و سازگار که به راحتی با مشکلات برخورد می کند، صحت ندارد.
این روان پزشک، زندگی در کنار فردی با روحیات سازگار را مهم ترین عامل موفقیت، آرامش و ارضای عاطفی دانسته و گفته است: شاهدان این گفته، افراد موفقی هستند که همگی رمز موفقیت خود را ازدواج مناسب می دانند.

وی خاطرنشان می کند: دلیل این که امروز، بسیاری از جوانان تمایلی به ازدواج ندارند این است که از قبول مسئولیت در قبال یک فرد دیگر می هراسند اما اگر تک تک این اشخاص، حتی برای یک روز احساس آرامش ناشی از زندگی در کنار یک فرد مناسب را تجربه کنند، قطعاً تمایلی به تنها ماندن نخواهند داشت. دکتر حسام در نهایت یادآور شده، عمده بیماری ها نیز در افرادی بروز می کند که زندگی عاطفی سالمی ندارند. حتی امروزه ثابت شده تعداد زیادی از موارد بیماری هایی مانند ایدز و سرطان، بویژه بیماری های قلبی در اشخاص تنها بروز می کند.

نقش ازدواج در سلامت روان
با ازدواج، دختر و پسر در کنار یکدیگر از آرامش، امنیت و سلامت روان برخوردار می شوند. خداوند متعال در این مورد می فرماید: «و از نشانه های او این که، همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، در میان تان مودت و رحمت قرار داد.»
رسول گرامی اسلام(ص) نیز ازدواج را عامل ایجاد اخلاق نیکو در فرد می داند و می فرماید: «مردان و زنان بی همسر خود را به ازدواج یکدیگر درآورید، چرا که خداوند اخلاق آنان را نیکو می سازد.» امروزه، پژوهش های جامعه شناسان و روان شناسان نیز حاکی از ارتباط سلامت روان و ازدواج است.

در همین زمینه، مطالعات اداره بهداشت عمومی آمریکا در سال 1980 نشان می دهد که بین سلامت روانی و ازدواج، ارتباط معنی داری وجود دارد. افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد در وضع بهتری از سلامت روانی قرار دارند. از مهمترین فواید ازدواج و تشکیل خانواده، ایجاد اخلاق نیکو در افراد، سلامت و بهداشت روانی، آرامش، مودت و رحمت است که خانواده را میان دیگر نهادهای اجتماعی، ناهمانند و منحصر به فرد ساخته است به طوری که از آن به عنوان ریشه ای ترین نماد اجتماعی یاد می شود.
هم‌ سلا‌مت روح، هم سلا‌مت جسم‌

جام جم آنلاین: رادیو سلامت هر روز برنامه‌های خود را با ذکر «یا من اسمه دواء و ذکره شفاء» شروع می‌کند تا متناسب با ماموریتی که برای خود تعریف کرده در اولین گام، روحیه توکل به خداوند را در مردم زنده‌ نگه‌ دارد.شبکه سلامت از بهمن‌ماه سال 81 با همراهی وزارت بهداشت و با همت شورای سلامت صداوسیما و معاونت صدا کار خود را آغاز کرد و هم‌اکنون با 12 ساعت پخش روزانه به روی آنتن می‌رود.

توجه به بهداشت عمومی، تلاش در جهت بهبود سلامت جسمی و روانی مخاطبان و جامعه و اطلاع‌رسانی مناسب در جهت اهداف ملی کشور در حوزه بهداشت از اهداف اصلی این شبکه است.
کامران کاظم‌زاده این روزها علاوه بر اداره کردن امور این شبکه مقدمات برگزاری اولین کنفرانس بین‌المللی رسانه‌های سلامت‌محور را نیز فراهم می‌کند که قرار است رادیو سلامت و معاونت صدا متولی اجرای آن باشند.

کاظم‌زاده سال 63 از طریق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به رادیو معرفی شد و سال‌ها نویسندگی برنامه‌های گروه کودک و فرهنگ را به عهده داشت و از سال 69 نیز به مدت 12 سال مدیریت گروه کودک رادیو ایران عهده‌دار بود و هم‌اکنون هم چند ماهی است که مسوولیت رادیو سلامت به او محول شده است.
تا آنجا که می‌دانم، دغدغه شما بیشتر حوزه ادبیات و شعر بود. چطور شد که از رادیو سلامت سر در آوردید؟
من دوره لیسانس ادبیات فارسی خواندم. به تاریخ ادبیات بسیار علاقه‌مندم و رشته فوق لیسانسم هم ادیان تطبیقی بود. درست می‌گویید بیشترین حوزه مطالعاتی و تخصصی من دراین حوزه‌هاست، ولی کار رادیو هم یک نوع تخصص است. ضمن این که رویکرد جدید رادیو سلامت این بود که از حدود پزشکی‌محوری صرف فاصله بگیرد و به رادیویی سلامت‌محور تبدیل شود.

رویکرد شما که من فکر می‌کنم بسیار برگرفته از شعار این شبکه یا من اسمه دواء و ذکره و شفاء است، چقدر با رسانه‌های مشابه و سلامت‌محور در دنیا شبیه است؟
تعریفتان از رسانه‌ای سلامت‌محور چیست؟
همین که بیشتر پزشکی‌محور هستند تا سلامت‌محور.
حتی پزشکی‌محور هم نیستند. من برای بسیاری از آنها لفظ مردم فریب را به کار می‌برم. در آلمان وقتی اعلام می‌شود که جراحی زیبایی برای زیر 18 سال ممنوع است، یعنی در حوزه سلامت اتفاقی افتاده و یک امکان اجتماعی به تهدید تبدیل شده است.
خب قصور رسانه‌ها در این میان چیست؟

رسانه‌ها از زنان و کودکان برای تبلیغاتی که به ظاهر برای سلامت است؛ استفاده ابزاری می‌کنند. مثلا تبلیغ کرم می‌کنند. باید ببینید که چقدر آن واقعیت دارد و چقدر فریب است و برای همین تبلیغات فریبکارانه از چه ابزارهای ناجوانمردانه‌ای استفاده می‌کنند. در تبلیغ چیپس و پفک و; ببینید از کودکان چه استفاده‌های ابزاری می‌شود.
سازمان بهداشت جهانی از 4 منظر سلامت را تعریف می‌کند: معنوی، اجتماعی، جسمی و روانی. الان ما می‌بینیم که در دنیا فقط بیشتر به بعد جسمی توجه می‌شود و تا حدودی هم در بعضی کشور‌های پیشرفته به بعد روانی؛ اما بعد معنوی که بیشتر مورد نیاز است، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. بشر امروز درهای آسمان را به روی خودش بسته است. این همان بعد معنوی سلامت است.

بشر جویای رستگاری است. شما این همه مکاتب فکری که می‌بینید عرفان‌های کاذب، رشد گسترده بودیسم در دنیا و مدیتیشن‌هایی که هست، همه بهانه‌ای برای رستگاری و آرامش انسان است. بشر گم شده‌ای دارد که در جوهره معنوی به صورت عام و در گوهره دینی به شکل خاص می‌تواند آن را جستجو کند.
برای همین، ماموریت ما به عنوان رسانه‌ای با موضوع سلامت ایجاب می‌کند که در ابعاد معنوی بیشتر تلاش کنیم. بارها گفته‌ام که آدمی با یک قلب مریض می‌تواند رستگار شود، ولی با یک قلب سالم می‌تواند رستگار نشود.

با این حساب، رادیو سلامت نمونه و الگوی مشخصی در دنیا نداشته است.
بله. حتی ما برای برگزاری کنفرانس رسانه‌های سلامت‌محور در دنیا جستجو کردیم، ولی رادیو تلویزیونی با ماموریت مشخص سلامت پیدا نکردیم. می‌توانم بگویم رادیو سلامت در ایران الگویی ابداعی است.
یعنی شبکه‌ای که با موضوع سلامت باشد پیدا نکردید؟ ولی رسانه‌هایی که سلامت‌محور هستند;
بله، فراوان هستند که در دل شبکه‌ها و در قالب برنامه‌های خاص خود به موضوعات سلامت می‌پردازند؛ ولی این که صرفا روی چنین موضوعی تمرکز کنند، نبوده است. حتی در جشنواره رادیو با بعضی کارشناسان و مدیران رادیویی جهان که صحبت می‌کردیم خیلی برایشان جالب بود.

که در ایران شبکه‌ای با نام سلامت وجود دارد؟
بله. اصل وجود چنین شبکه‌ای و پرداختن به طور خاص به موضوعاتی این چنین برایشان جالب بود.
برنامه‌های مشخص شما برای رادیو سلامت در این چند ماهی که عهده‌دار مدیریت آن شدید، چه بوده است؟
در گروه‌ها تغییراتی مطرح کردم. اولین طرح همین بود که گفتم. رادیو سلامت باید از شیوه پزشک‌محوری دور و رابطه ما با مخاطب از شکل بیمار و پزشک خارج شود. حرکت‌هایی هم در این زمینه آغاز شده است. در اشکال دیگر هم می‌توانم بگویم شاید در رادیو سلامت برنامه‌سازی رادیویی ساده‌انگاشته می‌شد.
توجه چندانی به ساختار نبود و خیلی از برنامه‌ها خلاصه می‌شد در این که کارشناسی بنشیند و مجری با او درباره موضوعی گفتگو کند. در صورتی که همین برنامه بیش از یک ساعت از آنتن را پر می‌کند و می‌توان برای آن شیوه‌های جذاب و کاربردی برنامه‌سازی رادیویی را پیاده کرد.

بحث‌های سلامت را می‌توان در قالب‌های نوین برنامه‌سازی رادیو طرح کرد و ما به دنبال این ساختار‌های جدید هستیم حتی برای قالب نمایش با موضوع سلامت فکر کرده‌ایم، بخصوص با حرکتی که در اداره کل نمایش رادیو شروع شده هماهنگ هستیم. ما هم نظرات آقای گیل‌آبادی را قبول داریم. می‌شود از نمایش برای پیشبرد اهداف رایو سلامت بهره‌های خوبی برد.
یکی دیگر از رویکردهای جدید ما، ساخت برنامه‌های چالشی است. ما براین باور هستیم که چشم و گوش مسوولان و زبان مردم هستیم.

با این مدل، برنامه‌های چالشی راه‌اندازی خواهند شد و ما در رادیو سلامت حلقه واسطی می‌شویم میان مردم و مسوولان و ژانر دیگری که جایش در کل رادیو واز جمله رادیو سلامت خالی است، بخش مستند رادیویی است. بخصوص در حوزه سلامت امکان و عرضه کار مستند رادیویی وسیع است و در حال فراهم کردن ساز و کار آن هستیم.
یکی از انتقادهایی که به رادیو سلامت وارد می‌شود این است که بیماری‌ها و امراض را برجسته‌سازی می‌کند و گفتگوهای پزشکان و کارشناسان در خیلی موارد به آنجا می‌انجامد که مردم به توهم بیماری دچار شوند و در نهایت، رسانه‌ای با ماموریت ایجاد آرامش و سلامت، به‌نوعی باعث وحشت عمومی می‌شود برای رفع این معضل چه برنامه‌ای دارید؟
البته برنامه‌هایی از این دست حالا دیگر کمتر داریم، ولی خب این هم یکی از آسیب‌هایی است که باید جدی گرفته شده، برطرف شود. خود به خود وقتی مدام صحبت از بیماری شود، جامعه نگران می‌شود؛ البته ذهن مخاطب هم درگیر است و درخواست‌های این چنین دارد.

الان ما پایانه مردمی را ساماندهی کردیم. مردم زنگ می‌زنند و دائم از ما مشاوره پزشکی می‌خواهند. ما باید از این شیوه پرهیز کنیم. ما نباید کاری کنیم که توهم بیماری در شنونده‌های ما تشدید شود.
برای ایجاد آرامش در جامعه چه خواهید کرد؟
ایجاد آرامش، یک برنامه کلی است که صدا و سیما و نهادهای دیگر باید متولی آن باشند. ما می‌توانیم آسیب‌های مخل آرامش در جامعه را شناسایی وبررسی کنیم. الان کمیته تخصصی آسیب‌شناسی اجتماعی را با حضور استادان دانشگاه تشکیل داده‌ایم که این کمیته آسیب‌های اجتماعی را که آرامش جامعه را به خطر می‌اندازد، رصد می‌کند.
نتیجه کار این کمیته در برنامه‌های رادیو سلا‌مت مشخص می‌شود؟
البته کار این کمیته بین بخشی است. ما وزارتخانه‌های مختلفی را که مسوول شناسایی و رفع این آسیب‌ها هستند، دور هم جمع می‌کنیم و خودمان حلقه واسط می‌شویم تا مشکلات کار را بررسی کنیم و ببینیم چه چاره‌ای باید اندیشید، بخصوص در حوزه اجتماعی که خیلی مشکل داریم و آسیب‌های زیادی هست که جامعه را تهدید می‌کند. شاید خیلی مواقع متولی مشخصی هم نداشته باشد.
نمونه کوچکش همین تبلیغات عظیم ضد سلامت در روزنامه‌هاست. قد بلند وکوتاه می‌کنند، وزن کم می‌کنند و; اینها واقعا جامعه را تهدید می‌کنند، اما این تبلیغات هیچ سر و سامانی ندارد. به هرجا هم که مراجعه کنید می‌گویند به ما ربط ندارد.
یکی از برنامه‌های ما تا پاییز این است که کنفرانسی را با هدف شناسایی تبلیغات سلامت‌محور در جامعه برگزار کنیم. آنجا می‌خواهیم بررسی کنیم و ببینیم بالاخره تکلیف مردم این وسط چیست. فکر می‌کنم رادیو سلامت از نظر ساختار برنامه‌سازی می‌تواند از ظرفیت‌های بیش از این برخوردار باشد و بهره ببرد.
یکی از مشکلات شما در رادیو‌های تخصصی، پیدا کردن نیروهای برنامه‌سازی است که به موضوع هم اشراف داشته باشند؟
بله. این حرف شما را قبول دارم، ولی رادیو سلامت توانسته است کاری بکند که بسیاری از کارشناسان و پزشکان برنامه‌ساز شوند و نمونه‌های موفقی هم داریم.
خب این روند در دراز مدت جواب می‌دهد، درحالی‌که هر روز باید آنتن رادیو سلامت پر شود.
به هر حال هر کاری زحمت دارد. خود همین می‌تواند یک الگو باشد برای رادیو تلویزیون‌های دنیا که می‌خواهند در حوزه‌های تخصصی کار کنند. در رادیو سلامت در کنار تهیه‌کننده، ما کارشناس مشاور هم داریم که محتوای برنامه را کنترل می‌کند.
برای سلامت روح و روان در جامعه که روند آن در سال گذشته شروع شده بود، چه کردید؟
بگوییم سلامت معنوی. برای این کار برنامه‌ریزی‌هایی کردیم. عرض کردم کار گروه آسیب‌های اجتماعی، یکی از کارهایمان است. تشکیل کانون‌های سلامت با همکاری شهرداری و وزارت بهداشت اقدام دیگرماست. طیف‌های سنی مختلف شکل دادیم، مثلا کانون سلامت مادر و فرزند، کانون سلامت پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، کانون سلامت دختران و; محصول این مشارکت روی آنتن اتفاق می‌افتد.
شما به کارهای میدانی رادیو اعتقاد دارید؟
خیلی اعتقاد دارم، رادیو باید بشدت برود در جامعه. هر چه بیشتر وارد متن جامعه شود بیشتر هم به مردم نزدیک می‌شود.
رادیو‌های تخصصی برای خود، 2 گروه مخاطب تعریف می‌کنند. گروه اول مخاطبان عام هستند و گروه دوم مخاطبان خاص. چه درصدی از برنامه‌های شما برای مخاطب خاص و چه درصدی از آن برای مخاطب عام تهیه و پخش می‌شود؟
تقریبا با اطمینان می‌توانم بگویم که برای مخاطب خاص برنامه نداریم، ولی برنامه‌هایی با موضوع خاص داریم. یعنی مثلا با موضوع سلامت دیدگاه مولانا را بررسی می‌کنیم، ولی نمی‌توانیم بگوییم برای مخاطب خاص است، چون موضوع آن خاص است. من آرزو دارم که بتوانیم این کار را بکنیم.
چرا برای مخاطب خاص برنامه ندارید؟ رادیوهای تخصصی می‌توانند نقطه اتصال مخاطب عام و مخاطب خاص باشند و این 2 گروه در رسانه‌های تخصصی با هم گره نخورند و به تعامل برسند.

بله. خیلی از کلاس‌های دانشگاهی هست که به وسیله یک استاد تدریس می‌شود و برای همه در سطح کشور قابل دسترسی نیست. مثل درس اخلاق پزشکی که استاد معروفی در تهران آن را تدریس می‌کند. یا یک سری دوره‌های خاص هست که همه نمی‌توانند از آن استفاده کنند.
در این موارد می‌شود از ظرفیت رادیو استفاده کرد تا مباحث برای همه قابل دسترس شود. گام دوم برای مخاطب خاص، اصناف حوزه سلامت هستند مثل پرستاران، پیراپزشکان و.. اینها می‌توانند مشارکت‌هایی با ما داشته باشند که اگر اتفاق بیفتد باید ساعات ما از 12‌‌ساعت بیشتر شود و یک ساعاتی از شب را که این افراد فراغت بیشتری دارند، به این موضوعات اختصاص داد.

مساله‌ای که من فکر می‌کنم مشکلی اساسی است، این که رادیو سلامت پوشش سراسری ندارد، در صورتی‌که مردم شهرستان‌ها و روستا‌های ایران به مراتب بیشتر از شهروندان شهرهای بزرگ و از جمله تهران به اطلاعاتی که رادیو سلامت می‌دهد نیاز دارند. بظاهر قرار بود وزارت بهداشت در این خصوص اقدام کند که هنوز به نتیجه‌ای نرسیده است. چرا ؟
بله، وزارت بهداشت قول و قرار‌هایی با ما داشته است. همین امروز هم با دوستان جلسه داشتیم و قرار شد که پیگیری کنند و این کار عملی شود.
ولی من حدود 2 سال است که این موضوع را پیگیری می‌کنم و هر بار می‌شنوم که وزارت بهداشت قول داده است که خیلی سریع اقدام کند.
بله متاسفانه. امیدوارم این قول و قرار‌ها تحقق یابد. ما حتی اگر سالی 2 آنتن هم بتوانیم اضافه کنیم خیلی برایمان غنیمت است. بیرون از پایتخت خیلی بیشتر احتیاج دارند به اطلاعات حوزه سلامت. ضمن این که گاهی برخی مراکز استان‌ها صدای ما را رله می‌کنند.

ولی به شکل عمومی، مردم روستاها و شهرستان‌های ایران از شنیدن برنامه‌های رادیو سلامت محروم هستند.
بله. به هر حال ما تلاش می‌کنیم. در سمینار مدیران صدای مراکز هم شرکت می‌کنم و آنجا هم سعی خواهم کرد که تدبیری بیندیشیم که رادیو فعلا با همکاری مراکز در شهرستان هم شنیده شود تا بعد ببینیم چه باید کرد.

کنفرانس رسانه‌های سلامت‌محور که قرار است رادیو سلامت برگزار کننده آن باشد در چه مرحله‌ای است؟
این کنفرانس، اولین گردهمایی بین‌المللی سازمان‌های سلامت‌محور است که با هدف افزایش همگرایی سازمان‌ها با رسانه‌های سلامت‌محور در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در هفته پایانی بهمن ماه برگزار می‌شود. دورنمایی که ما می‌بینیم این است که چنین کنفرانسی خیلی جای حرف دارد.
این امکان وجود دارد مدلی را که در رادیو سلامت طراحی کردید بتوانید از این طریق اشاعه دهید.

اشاعه که نه، ولی طبیعتا تمرکز ما روی همین مدل هاست. این اعتقاد من است که شرق به طور عام خیلی حرف دارد برای گفتن در تقابل با غرب. در شرق به سلامت، رستگاری و رهایی انسان بیشتر توجه شده است تا غرب مادی‌گرایانه و دنیا مدارانه؛ بنابراین در کنفرانس رسانه‌های سلامت‌محور حرف بسیار برای گفتن داریم بخصوص در حوزه اسلام. دین ما برنامه‌ای برای سلامت و رستگاری انسان دارد که خیلی غنی و قوی است در دنیا.

احساس نمی‌کنید که بسیاری از برنامه‌های شما در رادیو سلامت در محاق روز مرگی افتاده‌اند؟ خیلی وقت‌ها کنداکتور پخش شما که به روزنامه جام‌جم می‌آید در توضیح بیشتر برنامه‌هایش می‌بینیم که نوشته شده خانم یا آقای دکتر فلان متخصص فلان بیماری راجع به فلان موضوع صحبت می‌کند. در صورتی که رادیو سلامت ظرفیت‌های زیادی برای برنامه‌سازی رادیویی دارد که باید در نظر گرفته شود.

درست می‌گویید، ولی برای تغییر زود است. من از روزی که آمده‌ام با این معضل درگیرم. بارها به بچه‌ها گفته‌ام که چرا بخل به خرج می‌دهیم. چرا داشته هایمان را نگوییم. خیلی کارهای قشنگ‌تری هم می‌کنند، ولی آنها را عنوان نمی‌کنند. نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که دوستان من در رادیو سلامت چندان رغبتی به ایجاد رابطه با جهان بیرون از رادیو ندارند. در کنار اینها فکر می‌کنم جرات و جسارت در برنامه‌سازی از ضرورت‌هاست که البته مرز جرات و جسارت را باید با اشتباهات رسانه‌ای جدا کرد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ