
مقاله فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روانشناسی word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روانشناسی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روانشناسی word
چکیده
مقدمه
آثار فقر
الف. آثار جسمی
ب. آثار فرهنگی ـ اجتماعی
ج. آثار روانی
رویکرد متون اسلامی به فقر
پی نوشت
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روانشناسی word
ـ نهجالبلاغه، ترجمه محمد عبده
ـ آذربایجانی، مسعود و دیگران، روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، تهران، سمت، 1382
ـ حرّ عاملی، محمد، وسائل الشیعه؛ کتابفروشی اسلامیه، 1403
ـ حکیمی، محمدرضا و دیگران، الحیاه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1409
ـ دادگر، یدالله، «کارایی، رفاه و عدالت در اسلام و اقتصاد متعارف»، نامه مفید 17، 1378
ـ شیخاوندی، داور، جامعهشناسی انحرافات: آسیبشناسی جامعوی، تهران، مرندیز، 1373
ـ قرضاوی، یوسف، مشکله الفقر و کیف عالجها الاسلام، مؤسسه الرساله، 1415 ق
ـ کاکرن، ریموند، مبانی اجتماعی بیماریهای روانی، ترجمه فرید براتی و بهمن نجاریان، تهران، رشد، 1376
ـ کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، دار الاضواء، 1413
ـ گنجی، حمزه، بهداشت روانی، تهران، ارسباران، 1382
ـ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، دار الاضواء، 1413
ـ محمدی ریشهری، محمد، توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، ترجمه رضا حسینی و ابوالقاسم حسینی، دارالحدیث، 1382
ـ مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، صدرا، 1358
ـ مطهری، مرتضی، داستان راستان، تهران، صدرا، 1366
-World Health Organization; The World Health Report 1995, Bridging the gaps; Geneva, World Health Organization,
-Gomm, Roger`, “mental health and inequality”; Mental Health Matters: a Reader; by Tom Heller et al, MacMillan ,
-Pilgrim, D. Key Concepts in Mental Health; Sage publications,
-Mental Health: A Report of Surgeon General; U.S.Department of Health and Human Services,
چکیده
این مقاله، به پیامدهای گوناگون جسمی، فرهنگی ـ اجتماعی و روانی فقر بر بهداشت روانی میپردازد. فقر فرهنگی، انزوا، پرخاشگری، ضعف اخلاقی و دینی، کاهش عزت نفس، اضطراب و اختلالات روانی از جمله این آثار مخربند. رویکرد متون اسلامی به مسائل فقر و به معانی گوناگون آن در منابع دینی دیگر مباحث این مقال است، دلائل عدم مطلوبیت فقر در این منابع عبارتند از: تضاد فقر با عدالت اجتماعی، پناهبردن به خداوند از فقر در ادعیه امامان معصوم، اهمیت دین برای انسجام اسلامی در جامعه، برنامه دین برای اهداف متعالی و عواقب نامطلوب فقر از منظر دین. سرانجام، توضیح و تبیین مواردی که موهم این برداشت است که اسلام با مسئله فقر مخالفتی ندارد، بلکه آن را تأیید میکند
کلید واژهها: فقر، بهداشت روانی،دیدگاه اسلامی، فقر فرهنگی، پرخاشگری
مقدمه
مسائل اقتصادی در تأمین بهداشت روانی انسانها نقشی بسیار مهم ایفا میکند. جامعه با رفع فقر و محرومیت میتواند گامی بسیار بزرگ برای کاستن از بیماریهای روانی و شکوفایی استعدادهای افراد بردارد. هر چند خود فرد باید برای تأمین سلامت روانی خود بکوشد، اما به نظر میرسد که جامعه نقش پررنگتری در این امر دارد. از اینرو، راهبردها و خط مشیهای کلی جوامع برای ارتقای بهداشت روانی در مرتبه اول باید متمرکز بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی باشد، نه پزشکی و درمانی؛ به عبارت دیگر، با رفع تبعیضها و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی و تأمین معیشت مناسب برای همه افراد جامعه، بسیاری از مشکلات روانی از جامعه رخت برمیبندد و هزینههای سنگین درمان کاسته میشود. در این بحث با نگاهی عمیقتر به مسئله نابرابری و فقر، پیامدهای آن را برای بهداشت روانی فردی و اجتماعی بررسی میکنیم و سپس رویکرد متون اسلامی درباره فقر را بررسی میکنیم
شاید بتوان مسئله نابرابری و فقر را تلخترین و دردناکترین مسئله اجتماعی بشر در طول تاریخ دانست. در دنیای امروز که پیشرفت اقتصادی عظیمی نصیب بشریت شده است، این معضل نه تنها حل نشده که فاصله فقیر و غنی نسبت به اعصار پیشین، بیشتر نیز شده است. سازمان بهداشت جهانی در گزارشی که در سال 1995 منتشر کرده است، فقر شدید را بیرحمترین قاتل و مهمترین علت رنج و درد در جهان میداند. ما در ضمن بررسی آثار فقر، بخشهایی از این گزارش را که به صورت کتاب منتشر شده است، نقل خواهیم کرد
آثار فقر
الف. آثار جسمی
فقر به صور گوناگون، سلامت جسمی طبقه پایین جوامع را تهدید میکند. فقر، علت اساسی واکسینه نشدن نوزادان، در دسترس نبودن آب تصفیهشده و بهداشت، عدم وجود دارو و دیگر راهکارهای درمانی و مرگ نوزادان به هنگام زایمان است. فقر علت اساسی کاهش امید به زندگی، معلولیت و ناتوانی و گرسنگی است. فقر مهمترین علت بیماری روانی، استرس، خودکشی، از همپاشیدن خانواده و مصرف مواد مخدر میباشد. در سال 1990 تعداد افرادی که در فقر شدید زندگی میکردند، یک میلیارد و صدمیلیون نفر تخمین زده شده است؛ یعنی بیش از یکپنجم جمعیت کره زمین. با وجود آنکه از هر ده کودک، هشت نفر علیه پنج بیماری عمده کشنده برای کودکان واکسینه میشوند و به طور کلی بین سالهای 1980 و 1993 میزان مرگ و میر نوزادان به 25درصد کاهش یافته و امید به زندگی بیش از چهار سال افزوده شده و به حدود 65 سال رسیده است، اما در کشورهای در حال توسعه، هر سال دوازده میلیون و دویست هزار کودک زیر پنج سال میمیرند. علّت بیشتر این مرگ و میرها، امراضی است که با صرف چند سِنت برای هر کودک، قابل پیشگیری است. امید به زندگی در کشورهای توسعهنیافته طبق آمار 1993، چهلوسه سال و در کشورهای توسعهیافته، هفتاد و هشت سال؛ یعنی دو برابر کشورهای فقیر است. در کشورهای ثروتمند، امید به زندگی در سال 2000، به هفتاد و نه سال میرسد، ولی در برخی کشورهای بسیار فقیر، این شاخص به چهلودو سال تنزل مییابد. تعداد کودکان زیر پنج سال که در سال 1993 مُردند (یعنی 2/12 میلیون نفر)، معادل کل جمعیت نروژ و سوئد است.[149]
در آستانه ورود به سال 2000، حدود 30 درصد از ثروتمندترین مردم دنیا، متجاوز از 45 درصد گوشت جهان را مصرف میکنند. این در حالی است که نزدیک 800 میلیون نفر دچار سوء تغذیهاند. بیش از 85 درصد کالاها را20 درصد ثروتمندان جهان مصرف میکنند، اما 20 درصدِ فقیرترین اقشار جامعه 4/0 درصد کالاهای مصرفی را در اختیار دارند. درآمد کشورهای عقبمانده کمتر از 89 میلیارد دلار است و این در حالی است که 10 نفر از ثروتمندترین افراد جهان 5/1 برابر رقم مزبور را در اختیار دارند. حدود 60 درصد مردم ساکن در کشورهای در حال توسعه از خدمات بهداشتی کافی برخوردار نیستند. این در حالی است که در آمریکا و اروپا سالیانه معادل هزینه بهداشت و غذای آن 60 درصد، تنها جهت خرید عطریات مصرف میشود. مشکل جمعیت وسیعی از مردم جهان فقر مطلق است و از حداقل سرپناه و خوراک و پوشاک محرومند. متجاوز از 30 درصد کشورهای در حال توسعه از آب سالم محرومند و سالیانه 30 میلیون نفر از گرسنگی میمیرند. با وجود اینکه متوسط مصرف پروتئین در کشورهای اروپایی متجاوز از 120 گرم در روز است، این رقم در کشورهای آفریقایی به سختی به 20 گرم در روز میرسد.[150]
با توجه به ارتباط میان بیماری جسمی و بیماری روانی، فقر از راه تأثیرگذاری بر سلامت جسم، بهداشت روانی فرد را به خطر میاندازد و امکان ابتلا به بیماریهای روانی را در وی افزایش میدهد. بیماریهای جسمی و روانی معمولاً همراه با هم در یک فرد دیده میشوند. افرادی که بیمار روانی تلقی میشوند، غالباً به لحاظ جسمی نیز بیمارند. از سوی دیگر، بیماران یا ناتوانان جسمی، اغلب دچار ناراحتی روانیاند؛ مثلاً، در کهنسالی، میان افسردگی از یکسو، و بیماریهای جسمی، از دستدادن کنترل بر ترشحات بدن، فقدان تعادل و ناشنوایی از سوی دیگر، ارتباط و همبستگی وجود دارد. این ارتباط بین افسردگی، اختلالات شناختی، اغتشاش ذهنی حاصل از عفونت، اثرات جانبی دارو، دیابت و اختلالات تغذیهای نیز وجود دارد. بنابراین، اگر یک گروه اجتماعی یا افراد منطقه خاصی را در نظر بگیریم که مرگ زودرس، مرض قلبی، بیماریهای مزمن و ناتوانکننده، زخمهای گوارشی، حوادث دوران کودکی و امثال آنها در آنان بیشتر است، به احتمال زیاد فقیرند و میزان خودکشی، افسردگی، اضطراب و اسکیزوفرنی در بین آنان زیاد است.[151]
ب. آثار فرهنگی ـ اجتماعی
1 فقر فرهنگی: غالباً فقر مادی با فقر فرهنگی همراه است. کسی که از حیث مادی فقیر است، فکرش آنقدر مشغول تأمین مایحتاج اولیه زندگی است که کمتر مجال و فرصتی برای برآوردن نیازهای فرهنگی و تربیتی خود و خانوادهاش دارد. اگر هم فرصتی برای این کار پیش بیاید، زمینهها و امکانات آن برایش فراهم نیست. در نتیجه، بسیاری از مواهب و استعدادهای خدادادی وی به فعلیت نمیرسند و بهرهبرداری درستی از آنها صورت نمیگیرد. آلفرد مارشال در کتاب تاریخی خود چنین مینویسد: درست است که به رغم فقر، تحت تأثیر عوامل دینی، روابط دوستی و محبتهای خانواده، ممکن است انسان احساس بزرگترین خوشبختی را بکند و امکان داشته باشد استعدادهای خود را شکوفا سازد، ولی با وجود این باید اذعان داشت که در محیط فقر، به ویژه در مناطق پرجمعیت، فقر اقتصادی موجب از بینرفتن و پژمردهشدن استعدادهای انسانی میشود. کسانی که در شهرهای بزرگ کنونی زندگی میکنند، فرصت کمتری مییابند تا با دیگران پیوند دوستی ببندند. بدون شک، بیماری روحی، جسمی، اخلاقی و فکری فقرا علل دیگری نیز دارد، امّا فقر یکی از عمدهترین آنهاست بهطور کلی رفتار ناهنجار فقرا ناشی از فقر آنان است هنگامی که علل فقر را بررسی میکنیم، درواقع در علل تنزل مقام عده زیادی از ابنای بشر مطالعه میکنیم.[152]
فقر فرهنگی و فقدان تعلیم و تربیت و تحصیلات مناسب، فرد را از دستیابی به روشهای کنترل بر محیط و کاستن از استرسهای ناشی از فقر و محرومیت باز میدارد و او را در معرض اختلالات روانی قرار میدهد. علاوه بر این، محرومیت از سواد و تحصیلات، فقر مادی را تشدید میکند و این تسلسل همچنان ادامه مییابد و با افزایش فقر، بهداشت روانی فرد بیشتر آسیب میبیند
2 انزوا: تنگدستی به طور طبیعی سبب میشود فرد از چشم جامعه ساقط شود و به گوشه تنهایی پناه برد. حضرت علی† فرمودند: «غنا در غربت وطن است و فقر در وطن غربت».[153] یعنی کسی که ثروتمند است اگر در غربت هم باشد، انگار که در وطن خود زندگی میکند، امّا تنگدست در وطن خود نیز همانند غریبه است; کسی به او اعتنا نمیکند و در نتیجه منزوی است. کمبود روابط با دیگران و احساس تنهایی زمینه مساعدی است برای ابتلا به بیماریهای روانی. از عوامل جاذبه میانفردی و ارتباطات مناسب با دیگران، وضعیت ظاهری و از جمله، پوشش افراد است. به دلیل اینکه معمولاً فقر موجب میشود وضعیت ظاهری و لباس فرد در حد پایین و نامطلوب باشد، فقرا در برقراری روابط اجتماعی مشکلات جدی خواهند داشت که گاه موجب در پیشگرفتن انزوا از سوی آنان میشود
3 پرخاشگری: در جامعهای که به سبب بیعدالتی در توزیع ثروتهای عمومی، مردم به دو دسته فقرا و اغنیا تقسیم شدهاند و فاصله طبقاتی عظیمی بین آنان وجود دارد، کینه و عداوت موج میزند. مردم فقیر با دیدن زندگی اشرافی ثروتمندان و مشاهده زندگی فلاکتبار خود، کینه آنان را به دل میگیرند و عقدههای روانی بسیار در خود بهوجود میآورند. علاوه بر این، کینه درونی و فروخورده فقرا ممکن است روزی سرباز کند و کسانی را که مسبب این وضعیت هستند، در خود فروبرد. بنابراین، خشم و پرخاشگری طبقات پایین جامعه یا متوجه خود آنان میشود و عقدههای روانی بهوجود میآورد و یا معطوف اغنیا میگردد و جامعه را از حالت تعادل به سوی هرجومرج سوق میدهد. امیرالمؤمنین† به فرزندش محمد حنفیه فرمود: «پسرم، از فقر بر تو بیمناکم. از آن به خدا پناه ببر که فقر کاستی در دین و پریشانی در فکر و عقل ایجاد میکند و سبب دشمنی و کینه است».[154] جمله جالبی هم در این زمینه از ابوذر نقل شده است: «فردی که مایحتاج زندگی خود را در خانه ندارد، بسیار در معرض آن است که پرخاشگری خود را نهتنها متوجه افراد، بلکه در جهت تخریب کل نظام اجتماعی سوق دهد».[155]
4 ضعف اخلاقی و نابهنجاریهای اجتماعی: فقر زمینه مساعدی است برای برخی صفات زشت اخلاقی، نظیر حسد که نتیجهاش در جامعه به صورت نابهنجاریهای اجتماعی بروز میکند. امیرالمؤمنین† میفرماید: «کسی را که دنبال رزق و روزی خود میرود، نکوهش نکنید؛ زیرا کسی که امکانات زندگی ندارد، خطا و اشتباهاتش زیاد است».[156] یکی از پیشتازان جرمشناسی در طی یک بررسی نشان داده است که در ایتالیا خانوادههای فقیر 60 درصد جمعیت را تشکیل میدادند، اما جرایم مربوط به آنها 85 تا 90 درصد کل جرایم بوده است. همچنین برخی تحقیقات دیگر حاکی از آن است که 19 درصد جرایم مربوط به فقرای لندن بوده است، در صورتی که آنان 8 درصد جمعیت را تشکیل میدادند. البته این بدان معنا نیست که همه فقرا بزهکار هستند، بلکه باید گفت که اگر بیشتر منحرفان و مجرمان فقیر باشند، بیشتر فقرا مجرم و بزهکار نیستند
مارکس، هانری جرج، ویلیام بونگر و دیگران در شیوههای پیشنهادی خویش توصیه میکنند که باید کوشش خود را در راه بهبود وضع توزیع درآمدها بهکار ببریم و بر نابرابریهای اقتصادی فائق آییم. نهتنها به دلیل اینکه این امر به خودی خود زیبنده نیست، بلکه به دلیل اینکه نابرابریهای اقتصادی زاینده فساد، تباهی و انواع کجرویهاست.[157]
5 ضعف اعتقاد و دینداری: شاید مهمترین پیامد منفی فقر از دیدگاه دین آن باشد که فقر بستر مناسبی برای کفر و بیدینی و ضعف اعتقادی است. در روایت مشهوری از پیامبر اکرمˆ و نیز از امام صادق† نقل شده است: «کاد الفقر ان یکون کفراً»; فقر به مرز کفر نزدیک است.[158] احتمالاً مشکلبودن فهم رابطه فقر مالی با کفر موجب شده است که برخی، فقر در این روایت را به فقر نفس (فقر روانی) تفسیر کنند، امّا باید گفت که برخی دیگر از مفسران حدیث، نظیر غزالی، لفظ فقر در این سخن را به همان معنای فقر مادی گرفته و در تبیین آن گفتهاند: فقر، انسان را در پرتگاه کفر قرار میدهد؛ زیرا اولاً، موجب حسادت به توانگران میشود که حسد، حسنات و خوبیهای انسان را از بین میبرد و ثانیاً، فقر موجب میشود که فقیر در برابر ثروتمندان اظهار ذلت و خواری کند و به آبرو و دینش لطمه وارد شود؛ ثالثاً، سبب ناخشنودی به قضا و قدر الهی و نارضایتی از روزی میشود و این امر، اگر هم کفر نباشد، به کفر میکشاند.[159] علاوه بر این، در سخن دیگری که از پیامبر اکرمˆ در اواخر عمرشان نقل شده است، ایشان به حاکمان پس از خود تذکراتی میدهند که از جمله آنها این است که مردم را فقیر و تهیدست نگذارند تا به کفر کشیده شوند.[160] در واقع، پیامبر اکرمˆ به حاکمان و برنامهریزان اقتصادی جامعه، فقرزدایی را یادآوری میکند و به آنان هشدار میدهد که باید با اجرای عدالت و رفع تبعیض و برنامهریزی برای استفاده بیشتر و بهتر از مواهب الهی، موجبات تأمین معیشت مناسب را برای عموم مردم فراهم کنند تا به کفر و بیدینی کشیده نشوند. با توجه به اینکه متولیان امر جامعه فقط میتوانند مأمور از بینبردن فقر مادی باشند، نه فقر روانی و با توجه به اینکه در هر دو حدیث از رابطه فقر و کفر سخن گفته شده است، میتوانیم بگوییم که به احتمال قوی مقصود از فقر در «کاد الفقر أن یکون کفراً»، فقر مادی است. علاوه بر این، در برخی منابع، سخنی از پیامبر اکرمˆ به این صورت نقل شده است که اگر رحمت خداوند بر فقرای امت من نبود، فقرْ آنان را به مرز کفر نزدیک میکرد.[161] این سخن، یا حدیث مستقلی در کنار آن سخن مشهور است یا یک حدیث است که در برخی منابع به صورت کامل و در برخی دیگر، ذیل آن آمده است. در هر حال، به دلیل اینکه مسلماً مقصود از فقرا در این سخن نیازمندان جامعه است، قاعدتاً فقر در بخش پایانی آن نیز به معنای فقر مادی است
در گفتار دیگری هم که پیش از این ذکر کردیم، امام علی† فقر را کاستی در دین توصیف میکند. اینکه فقر موجب نقصان دین است، به چه معناست؟ فقر اگر حاصل از تنبلی و سستی فرد نباشد، گناه و جرم نیست و ننگی برای فرد به حساب نمیآید. پس منظور از این رابطه آن است که فقر موجب میشود کسانی که ایمان قوی ندارند زودتر به گناه بیفتند؛ زیرا برخی گناهان از فقر و احتیاج ناشی میشوند. این تفسیری است که استاد شهید مطهری از این جمله دارد.[162] شیخ محمد عبده هم در شرح این جمله چنین نظری دارد و میگوید: زمانی که فقر شدید شد، ممکن است انسان را وادار به خیانت، دروغگویی، ذلتپذیری، امتناع از کمککردن به حق کند و همه اینها کاستی در دین است.[163]
از نظر ما، تفسیر دیگری نیز برای این جمله متصور است؛ فقرا به دلیل فقر مالی از انجامدادن برخی اعمال عبادی نظیر حج، صدقه و دستگیری از نیازمندان محروم هستند. هرچند این امر به اختیار آنان صورت نگرفته است و تقصیری متوجه آنان نیست، امّا در هرحال محرومیت از برخی منافع دینداری و اعمال عبادی است. به همین جهت، آموزههای دینی تأکید دارند که فقرا از لحاظ مالی باید بهنحوی تأمین شوند که علاوه بر نیازهای ضروری و فیزیولوژیک، نظیر خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج، بتوانند نیازهای معنوی خود را نیز ارضا کنند. امام صادق† در روایتی میفرماید: «به مؤمن از زکات آنقدر داده میشود که بخورد، بیاشامد، لباس تهیه کند، ازدواج نماید، حج بهجا آورد، صدقه دهد و قرض خود را ادا کند».[164] جمع بین این دو تفسیر درباره رابطه فقر و کاستی در دین هم ممکن است؛ بدینصورت که فقرا اگر ایمان قوی نداشتند، زودتر به گناه میافتند و درنتیجه، دینداری و ایمانشان کاستی میپذیرد، اما اگر صبر و تحمل کردند و در مقابل وسوسه گناه و آلودگی توانستند مقاومت کنند، از برخی مزایای دینداری و کارهای عبادی محروم میشوند.[165]
ج. آثار روانی

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]