سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] اگر دو پایم را در این لغزشگاه استوار ماند چیزهایى را دگرگون کنم . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 95 تیر 31 , ساعت 4:50 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق رابطه خلاقیت و عزت نفس در نوجوانان word دارای 131 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق رابطه خلاقیت و عزت نفس در نوجوانان word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه خلاقیت و عزت نفس در نوجوانان word

چکیده
مقدمه
بیان مساله
اهمیت پژوهش
هدف پژوهش
فرضیه پژوهش
تعاریف نظری و عملیاتی اصطلاحات
تعریف عزت نفس
فرآیند شکل گیری و تحول عزت نفس
منظور از عزت نفس ضعیف یا قوی چیست؟
شیوه پرورش
ظاهر جسمانی
جنس
رویدادهای جاری زندگی
ملاک های ایجاد عزت نفس در نوجوانان
دیدگاههای نظری درباره عزت نفس
از دیدگاه راجرز
نظریهای مربوط به عزت نفس
نظریه آبراهام مازلو
نظریه ویلیام جیمز
نظریه پردازان صفات
نظریه پردازان یادگیری اجتماعی
نظریه پردازان روان پویشی
بخش دوم : خلاقیت
سیر تحول مطالعه خلاقیت
خلاقیت
مراحل خلاقیت
تحول خلاقیت در طول زندگی
اجزای تشکیل دهنده خلاقیت
دیدگاههای خلاقیت
دیدگاه تورنس
رویکرد گیلفورد درباره خلاقیت
سیالی(روانی) : تولید تعدادی اندیشه در یک زمان معین
دیدگاه کارل راجرز
دیدگاه دوبونو درباره خلاقیت
نظریات خلاقیت
رویکرد باستانی خلاقیت
دیدگاه روانکاوی
دیدگاه روانکاوری جدید از خلاقیت
دیدگاه گشتالت
رویکرد تداعی
رویکرد رفتارگرایی
رویکرد روانسنجی
الگوهای خلاقیت
مراحل آزبورن
الگوی آزبورن – چارنز
الگوی استین
الگوی نلر
الگوی کالاگر از خلاقیت
تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور ارتباط خلاقیت و عزت نفس
جامعه آماری پژوهش
نمونه آماری و روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
روش جمع آوری اطلاعات
روش آماری
1)مقیاس عزت نفس کوپراسمیت
اعتبار و پایایی مقیاس عزت نفس کوپراسمیت
روایی پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت
1)آزمون سنجش خلاقیت عابدی
پایایی آزمون خلاقیت عابدی
اعتبار
شیوه نمره گذاری آزمون
توصیف و تحلیل داده ها
الف) توصیف داده ها
ب) تحلیل داده های پژوهش
بحث و نتیجه گیری
نتایج پژوهش حاضر
محدودیتها
پیشنهادها
منابع

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق رابطه خلاقیت و عزت نفس در نوجوانان word

- اتکنیون ،ریتاال وریچارد سی و اسمیت ،ادواردای و بم ، داریل ج و هوکسما (1378) ؛ زمینه روانشناسی هیلگارد ؛ مترجم براهنی و همکاران ، تهران رشد (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی1998)
- آریانپور کاشانی ، عباس(1370)، فرهنگ کامل انگلیسی فارسی ،تهران:امیرکبیر
- آمابلی، ترزا(1357)؛ شکوفایی خلاقیت کودکان ؛ترجمه قاسم زاده (1372)،تهران : دنیای نو
- آناستازی آن ،(1376)؛ تفاوت های فردی، ترجمه جواد طهوریان ،مشهد آستان قدس رضوی
- براندن ، نایاتیل؛ روانشناسی حرمت نفس،ترجمه هاشمی ، 1376، تهران ،شرکت سهامی انتشار
- بودو ،آلن ؛ خلاقیت در آزموشگاه ،ترجمه علمی خانزاده ،1358،تهران : چهر
- بیابانگرد، اسماعیل(1373)؛روشهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان ،تهران، انجمن اولیاء و مربیان
- دوبونو،ادوارد،1933؛فکر در قلمرو وعمل،ترجمه پرویز امیروار(1363)، تهران، رازی
- پارسا، محمد(1374)؛ روانشناسی تربیتی ، تهران : سخن
- پوپ،آلیس و مک هیل، سوزان و کریهد، ادوارد ؛ افزایش احترام به خود در کودکان و نوجوانان ،ترجمه پریسا تجلی، 1374، تهران : رشد
- حسینی، افضل السادات ،(1380)؛ ماهیت خلاقیت و شیوه های پرورش آن ، مشهد: آستان قدس رضوی
- دادستان،پریرخ(1376)،ارزشیابی شخصیت کودکان، تهران، رشد
- دوریس جی (1378)؛ آموزش رفتار خلاق و استعدادهای درخشان در دانش آموزان ،ترجمه مجتبی جوادیان، آستان قدس رضوی، چاپ سوم
- دهکانپور و همکاران
- ریو، جان مارشال، انگیزش و هیجان ؛ مترجم یحیی سید محمدی، 1382،تهران : نشر
- ساپنیگتون ،اندرو(1379)بهداشت روانی ،ترجمه شاهی برواتی ،تهران،روان
- علی اکبر،(1371)،روانشناسی یادگیری وآموزش، تهران، آگاه
- سیمونتون، دین کیف(1377)؛ خلاقیت ،جنبه های شناختی ،شخصیتی ، تحولی واجتماعی ؛ ترجمه دکتر حسین شکرکن ، مجله تربیتی و روانشناسی دانشگاه چمران اهواز
- شاملو،سعید(1369)،بهداشت روانی،تهران،رشد
- شولتز، دوان(1378)، نظریه های شخصیت ؛ترجمه یوسف کریمی و همکاران ، 1381، تهران ، ارسباران
- شیهان، ایلین (1964)؛ عزت نفس، ترجمه دکتر مهدی گنجی،1383؛ تهران: رشد
- کالاکر، جیمز(1381)؛ آموزش کودکان تیزهوش ،ترجمه مهدیزاده ،مشهد ،آستان قدس رضوی
- کلمر،هرپس،کلارک،امینه ، رینولوبین (1375)؛ روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان ،ترجمه پروین علیپور،آستان قدس رضوی
- کوپراسمیت،س(1371)،عزت نفس ،ترجمه پریرخ دادستان ،تهران ،ارسباران
- گواین،شاکتی(1381)؛ تجسم خلاق، ترجمه گیتی خوشدل، تهران ،روشنگران
- لورای، برک؛ روانشناسی رشد، مترجم یحیی سیدمحمدی،1381، تهران: ارسباران
- ماسن ،هنری،پاول، کیکان ،جروم، کارول هوستون،آلتامین وی کالنجر، جان ،(1379)؛ رشد شخصیت کودک ،ترجمه مهشید یاسایی،تهران،مرکز
- مالتز، ماکسول(1975)؛ روانشناسی خلاقیت؛ ترجمه مهدی قراچه داغی،1380، تهران،اسراردانش
- میلانی فر،بهروز(1374)؛ بهداشت روانی،چاپ چهارم، تهران، قوس
- نکویی، بیوک(1378)؛ رابطه خلاقیت ،باورهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری خود نظم سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان

 

چکیده

با توجه به نتیجه بررسی های انجام شده خلاقیت و استعدادهای خلاقه نهفته در کودک و نوجوان قابل رشد وتوسعه است و این کیفیت مستلزم تلاش و کوشش همه جانبه در ابعاد گوناگون کودک و نوجوان به ویژه عزت نفس می باشد

موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطه خلاقیت و عزت نفس درنوجوانان دختر و پسر و تاثیر جنسیت بر متغیرهای عزت نفس و خلاقیت است که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس صورت پذیرفته است از این رو تعداد 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر که در مقطع راهنمایی مدارس واقع در منطقه 11 آموزش و پرورش تحصیل می کردند انتخاب شدند و آزمونهای عزت نفس کوپراسمیت و خلاقیت عابدی بر روی آزمودنیها اجرا گردید. نتایج نشان می دهد

که خلاقیت دربین دختر وپسر تفاوتی ندارد وهمچنین عزت نفس در دختر وپسر تفاوتی ندارد ورابطه مثبتی بین خلاقیت وعزت نفس وجود دارد


مقدمه

بنا به اعتقاد بسیاری از متخصصان عزت نفس را می توان ازجمله علل مشکلات رفتاری شایع در میان کودکان و نوجوانان سراسر جهان دانست

بهترین راه برای بیشتر کردن انگیزش افراد اینست که عزت نفس آنها را افزایش دهیم.معلمان، کارفرمایان و مربیان همواره می گویند که راه بهترین راه برای با انگیزش کردن دانش آموزان ، کارکنان و ورزشکاران بالا بردن عزت نفس آنهاست

بالا بردن عزت نفس اقدام پسندیده ای است و احمقانه است اگر کسی با اینکار مخالفت کند . امّا مسئله تقویت کردن عزت نفس نوعی مداخله انگیزشی است که «تقریباً هیچ یافته ای وجود ندارد که نشان دهد عزت نفس اصلاً چیزی را به وجود می آورد بلکه عزت نفس توسط مجموعه ی موفقیتها و شکستها به وجود می آید;آنچه باید بهبود یابد عزت نفس نیست بلکه مهارتهای ما برای برخورد با دنیاست(سلیکمن ، نقل شده در آزار،1994)

در همین رابطه دو پژوهشگر نتیجه گرفتند که عزت نفس «عمدتاً حاصل موفقیتها و شکستهای مربوط به پیشرفت است که تأثیری مهمی بر پیشرفت بعدی ندارد ،(هلمک و ون آکن، 1995) .پس نکته مهم در این دو نقل قول جهت علیتی بین عزت نفس و پیشرفت /خلاقیت است.(ریو/سید محمدی،1382)

افزایش عزت نفس موجب افزایش پیشرفت نمی شود بلکه افزایش پیشرفت موجب می شود که عزت نفس بیشتر می شود و از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند و برخی از با استعدادترین و سرآمدترین دانش آموزان خود را با دیدی کاملاً منفی ارزیابی کرده بودند و نمی توانند تخیلات خود را به زبان آورند؛ هدف ما در این پژوهش بررسی رابطه عزت نفس[1] و خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر است و بررسی راهکارهایی است تا با افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان با هوش زمینه های خلاقیت رادر آنها به وجود آوریم

بیان مساله

محققین معتقدند همه انسانها در کودکی از استعداد خلاق برخوردارند  ولیکن فقدان محیط مناسب وبی توجهی و عدم تقویت این توانایی مانع ظهور آن می گردد. برای هر جامعه ای وجود افراد خلاق ضروری است زیرا جوامع در دوره انتقال و تغییر نیاز مبرمی به راههای خلاق برای مسائل حاد وآینده خود دارند( حسینی، 1376) . بررسی هدفهای آموزش و پرورش در سطح جهان و ایران نشانگر آنست که برای مقابله مناسب با مسائل فردی و اجتماعی پیچیده نیاز به پرورش افرادی داریم که با اتکاء به نیروی اراده و تعقل خود منطقی و خلاق بیاندیشد( همان منبع)

با نگاهی به تاریخ گذشته در می یابیم که جهان ما به دست افراد معدودی که در تفکر خود جهشهای خلاقی داشته اند تغییرات بنیادی پیدا کرده است . کالیله، داروین و اینشتین در درک دنیایی که در آن زندگی می کنیم نقش بسیار ارزنده ای ایفا کرده اند اختراعات نیز نشانگر همین نکته اند. ماشین بخار، تلفن ، کامپیوتر و هزاران اختراع دیگر که وجود آنها برای ما عادی شده است بدست کسانی طراحی و ساخته شده اند که ما آنها را خلاق می نامیم. در عالم هنر نیز طی قرنها کتابها، شعرها، تابلوهای نقاشی ، مجسمه ها و ; که جهان ما را غنی کرده اند بوسیله افراد خلاق به وجود آمده اند (شکلتون و فلچر، ترجمه کریمی و جمهری،1371)

در گستره موضوع خلاقیت مسئله کشف وشناسایی افراد خلاق و عوامل موثر بر خلاقیت از ماهیت ویژه ای برخوردار است زیرا شناخت زود هنگام این افراد آموزش و پروش درست وبه موقع استعدادهای آنان می تواند بزرگترین قدم در راه پیشرفت کشور باشد تاکنون به منظور شناسایی افراد خلاق تلاش های بسیاری صورت گرفته است .رویکرد روانسنجی در ابتدا کوشش کرد با استفاده از شیوه های شبیه به شیوه های سنجش هوش به اندازه گیری خلاقیت می پردازد ولی آزمونهای هوش نتوانستند افراد توانا در تفکر واگرا یعنی افراد چیره دست در ارائه اندیشه های نو و ابتکاری را شناسایی کند. لذا مطالعات بعدی در دو جهت متفاوت پی ریزی شد گروهی از محققین به شناسایی عوامل موثر بر خلاقیت پرداختند و گروهی دیگر به تهیه آزمونهای خاصی برای سنجش خلاقیت. در این مطالعات فرض اساسی این بود که در خلاقیت توانایی ذهنی ویژه ای دخالت دارند بنابراین اکثر آزمونهای ساخته شده به سنجش توانائیهای می پرداختند که در تفکر خلاق اهمیت دارند . یافته های این محققین اولین قدم درجهت مطالعه تجربی خلاقیت بود .( افروز،1372)

از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق و مبتکر به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند و نمی توانند تخیلات خود را بر زبان آورن، برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی ، قدرت تصمیم گیری و ابتکار ، خلاقیت و سلامت فکر و بهداشت روانی ارتباط مستقیمی با میزان عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. امروزه دردرمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان مانند کم رویی و گوشه گیری ، ناسازگاری و پرخاشگری ، تنبلی و کندروی به عنوان اولین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس ،تقویت اعتقاد به نفس و مهارتهای فردی و اجتماعی آنان می پردازد. برای اینکه کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر توانمندیهای بالقوه خود برخوردار شوند می بایست از نگرش مثبت نسبت به خود در محیط اطراف و انگیزه های قوی برای تلاش و کوشش بهره مند شوند بی شک نوجوانانی که دارای عزت نفس قابل توجهی هستند نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه پیشرفت تحصیلی و کارایی بیشتری از خود نشان می دهند. همچنین از بارزترین ویژگیهای صاحبان «تفکر واگرا » و افراد خلاق «داشتن اعتماد به نفس» و «عزت نفس» بسیار بالاست لذا پرورش عزت نفس در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف اولیاء و مربیان می باشد که در این ارتباط بیشترین نقش بر عهده الگوهای رفتاری است (افروز،1377)

تعادل در عزت نفس در صورتیکه سایر شرایط موجود باشد باعث می شود که فرد به فعل درآوردن استعدادهای بالقوه خود از آن جمله خلاقیت باشد. زماینکه درجه اعتماد و پذیرش خود در او کاهش یابد یاس و نومیدی ناشی از آن در جریان به فعالیت رسیدن قوای خلاقه اختلال و آشفتگی ایجاد می کند یکی از معضلات جامعه ما اینست که افراد خلاق و متبکر به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی به ابراز تفکرات نو ابداعات تازه خویش اعتراض کنند در حالیکه افراد خلاق و نوآور در پی جلب توجه این و آن نیستند و اتفاقاً در بسیاری از مواقع در مورد استهزای عمل دیگران هم قرار می گیرند از میان مجموعه ویژگیهای افراد خلاق به دو صفت می توان برخورد کرد که تمام محققان و کارشناسان که سالها در این زمینه کار کرده اند به خصوص کیلفورد و دیگران بر آنها تأکید داشتند یکی برخورداری از قوه تخیل قوی در دوران کودکی و دیگری داشتن اعتماد به نفس قوی در نوجوانی و جوانی .سپس هرگاه بتوانیم این دوصفت را در کودکان و نوجوانان با هوش خود بپردازیم زمینه خلاقیت در آنان به وجود می آید (افروز،1371)

برخی از مطالعات نشان داده اند که چون عزت نفس بالا در برخی از ویژگیهای رفتاری و همچنین با رضامندی شخص و فعالیت کارآمد همراه است برای انسان مهم می باشد و چون که افراد با عزت نفس پائین اغلب در تعاملات اجتماعی خجالتی و نسبت به طردشدن آسیب پذیرند اکثر متخصصین بالینی عزت نفس مثبت را از اعمال اساسی در سازگاری اجتماعی – عاطفی فرد می دانند و معتقدند که احساس بی ارزشی عمیق ریشه بسیاری از نابهنجاریهای روانی است که در بین افراد انسان دیده می شود (شاملو،1369)

از آنجائیکه از بارزترین ویژگیهای صاحبان «تفکر واگرا» و « افراد خلاق » داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس بسیار بالاست و از آنجائیکه بسیاری از افراد خلاق و متکبر به دلیل بی بهره بودن از اعتماد به نفس کافی قادر به ابراز تفکرات نو و ابداعات تازه خویش نیستند در این پژوهش تلاش در جهت پاسخ به این سوال است که آیا بین عزت نفس و خلاقیت در میان دانش آموزان دخترو پسر تفاوت معناداری وجود دارد؟

اهمیت پژوهش

یکی از ارزشمندترین راههای استفاده از خلاقیت بکار بردن آن برای بهبود روبط است. زیرا انسانها در سطوحی بیشمار و گوناگون در برابر پذیرش امواج طیف یکدیگر ، به ویژه نسبت به انگاره ها و قالبهای فکری که درباره یکدیگر در سر دارند حساس و پذیرا هستند. در واقع همین اندیشه ها و گرایشهای نهفته است که رفتار موفق یا ناموفق ما را می سازد

در رابطه عزت نفس با خلاقیت نیز مانند هر چیز دیگر، دقیقاً همان چیزی را به دست می آوریم که به آن اعتقاد داریم و باور ماست ، مگر اینکه ازژرف ترین سطح وجودمان رابطه ای درست  ودلخواه را بطلبیم.( گواین ،ترجمه خوشدل،1381)

مردمانی که با آنها در رابطه ایم همواره چون آینه بازتاب اعتقادات خود ما هستند و ما نیز چون آینه بازتاب باورهای آنها هستیم پس می توان روابط را از قدرتمندترین ابزار رشد و کمال خود دانست

اگر صادقانه به روابط خود بنگریم می توانیم دریابیم که چگونه روابطی آفریده ایم .برای استفاده از رابطه ی عزت نفس با خلاقیت به منظور حفظ و بهبود سلامت و تناسب اندام و زیبایی جسمانی راههای بسیاری وجود دارد و تندرستی و جاذبه ما مانند هر چیز دیگر زاییده ی گرایشهای ذهنی ماست پس عوض کردن باروها و تغییر اعتقادات یا شیوه همنوایی که با خویشتن و جهان داریم می تواند اثرات جسمانی ژرف و شگرف پدید آورد(گواین، ترجمه خوشدل،1381)

هدف پژوهش

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیت بین دانش آموزان دختر و پسر و تاثیر جنسیت بر متغیرهای عزت نفس و خلاقیت می باشد

فرضیه پژوهش

1-    بین خلاقیت و عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر رابطه وجود دارد

2-    خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است

3-    عزت نفس در دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است

تعاریف نظری و عملیاتی اصطلاحات

تعریف نظری خلاقیت: خلاقیت را می توان با اشاره به تعدادی توانایی ذهنی که منجر به تولید آثار خلاق می شود توصیف کرد. مهمترین این ویژگیها واگراست تفکر واگرا منجر به حل مساله می شود.گیلفورد[2](1962، 1959، 1950) خلاقیت را نوعی توانایی فکری دانسته و تفکر خلاق را منجر به خلاقیت می شود یکی از انواع واگرا می داند ولی معتقد است که در این نوع تفکر اطلاعات بصورتیکه ارتباطی با مطلب گذشته داشته باشند شناخته شد محصولی جدید ایجاد می کنند

تعریف عملیاتی خلاقیت:نمره ای که فرد در آزمون خلاقیت عابدی کسب می کند

تعریف نظری عزت نفس: تعریف نظری عزت نفس عبارتست از ارزیابی مدام شخصی نسبت به ارزشمندی خویشتن خود ، این صفت حالت عمومی دارد و محدود و زودگذر نیست

تعریف عملیاتی عزت نفس: در این پژوهش منظور از عزت نفس نمره ایست که هر فرد از پرسشنامه کوپراسمیت می گیرد به عنوان عزت نفس کلی فرد محسوب شده و نمره ای بین 0 تا 50 را در برمی گیرد(شاملو،1369)

[1] – Self- esteem

[2] -Guilford,J-P

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
پنج شنبه 95 تیر 31 , ساعت 4:50 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  پایان نامه تنظیم قراردادهای داوری word دارای 90 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه تنظیم قراردادهای داوری word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه تنظیم قراردادهای داوری word

چکیده
فصل اول : تعاریف و کلیات
مقدمه  
تعریف و ماهیت داوری  
داوری  
اول : قضایی بودن داوری  
دوم : قراردادی بودن داوری  
فرق داوری با رسیدگی قضایی  
انواع داوری  
انواع داوری اجباری  
فواید داوری  
موارد غیر قابل ارجاع به داوری  
افراد فاقد صلاحیت داوری  
مقامات ممنوع از انتخاب داوری  
شرط داوری ضمن قرارداد  
شرایط شرط داوری در ضمن قرارداد  
شرط داوری حیاتی مستقل از عقد اصلی  
صلاحیت دادگاه در رسیدگی به دعوای موضوع شرط داوری در قراردادها  
صلاحیت دادگاه در رسیدگی به وجود و یا اعتبار  
ماهیت حقوقی شرط داوری در ضمن قراردادها  
فصل دوم : تاریخچه داوری در ا تاق بازرگانی
نظام داوری اتاق بازرگانی بین‎المللی  
مقدمه  
اتاق بازرگانی  
واحدها و مؤسسات سازمانی اتاق  
نظام داوری اتاق  
رعایت تخصّص  
سرعت و کارایی  
بیطرفی  
محرمانه بودن  
کم هزینه بودن  
قواعد داوری اتاق  
سازمان داوری اتاق  
دیوان داوری اتاق  
دبیرخانه  
سازمانی بودن داوری اتاق  
جهانی بودن  
بیطرفی و تساوی قواعد نسبت به طرفین  
قطعی و لازم‎الاجرا بودن آراء داوری اتاق  
جریان داوری در نظام داوری اتاق  
تسلیم درخواست داوری و پاسخ آن  
وجود موافقتنامه داوری  
تشکیل مرجع داوری  
نظام داوری اتاق بازرگانی بین المللی  
تهیه برنامه زمانی رسیدگی  
شیوه‎های رسیدگی به ادعا  
رسیدگی به موضوعات مقدماتی  
شروع رسیدگی ماهوی و تبادل لوایح  
جلسه استماع  
قانون شکلی و ماهوی حاکم  
ختم رسیدگی  
بررسی پیش‎نویس رأی توسط دیوان  
صدور رأی  
ابلاغ رأی  
اصلاح و تفسیر رأی  
اجرای رأی داوری  
منابع فارسی  
منابع لاتین  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه تنظیم قراردادهای داوری word

صدرزاده افشار، سید محسن؛ آئین دادرسی مدنی و بازرگانی، تهران، جهاد دانشگاهی، 1382، چاپ هفتم

مدنی، سید جلال‌الدین؛ آئین دادرسی مدنی، تهران، پایدار، 1382، چاپ هفتم، چاپ اول

واحدی، قدرت‌الله؛ بایسته‌های آئین دادرسی مدنی، تهران، میزان، 1379، چاپ اول

چکیده

 در میان روشهایی که برای رفع اختلاف میان آدمیان معمول است یکی از روشهای مسالمت آمیز که قبل از قضاوت دولتی در جوامع انسانی رواج یافته و به موازات قضاوت دولتی دوام پیدا کرده داوری است که ریشه در قرارداد دارد و مبتنی بر سیره عقلا است روشی که پس از تشکیل دولت هم به حیات خود ادامه داده و هرگز اهمیت خود را از دست نداده و روز به روز بر اهمیت آن افزوده شده است امروزه داوری نقش قابل ملاحظه ای در تجارت بین المللی ایفا می کند زیرا در تجارت بین المللی معمولا طرفین دارای تابعیتهای مختلف هستند و اغلب هیچکدام علاقه ای ندارند که اگر اختلافی پدید آمد در دادگاه متبوع طرف مقابل و به موجب قانون ملی آن دادگاه مورد رسیدگی واقع شود در کشور ما با اینکه از سال 1289 هجری شمسی با تصویب قانون اصول محاکمات حقوقی مقررات نسبتا کاملی در خصوص داوری به وجود آمد این شیوه از رسیدگی به صورت رسمی چنانکه باید و شاید رواج نیافته است در دادگاهها معمولا دعاوی کمتر به داوری ارجاع می شود و تجربه نشان داده است که از معدود مواردی هم که به داوری منجر می شود درصدی قابل توجه از آنها ناموفق است و نهایتا خود دادگاه ناچار می شود که اختلاف را به صورت قانونی فیصله دهد در این رساله فقط قسمت بنیادی حقوق داوری که قرارداد داوری است مورد مطالعه قرار گرفته و مبنای تحقیق عمدتا مقررات آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 و قانون داوری بین المللی مصوب 1376 و منابع ایرانی بوده است علاوه برآن به منظور آشنایی با نقایص قانون جدید آیین دادرسی مدنی در آن اشاره ای هم به مقررات داوری فرانسه و برخی دیگر از کشورهای اروپایی و حتی برخی کشورهای آسیایی مانند ژاپن و چین و هند و رویه برخی از کشورهای صاحب آوازه در حقوق داوری گردیده است

داوری ، عقدی است لازم ، تشریفاتی ، معین ، عهدی است که درآن توافق ؛ طرفین یک رابطه حقوقی حقوق خصوصی ؛ حل اختلافشان خواه قبل بروز اختلاف (شرط داوری ) یا بعد بروز اختلاف ( قرارداد مستقل داوری ) ؛ به یک یا چند شخص به نام داور یا یک سازمان یا موسسه داوری ( داوری سازمانی )  ؛ ارجاع می دهند . این قرارداد و توافق طرفین «  قرارداد داوری »  نام دارد

شرایط صحت این قرارداد ، تابع قواعد عمومی قراردادها (ماده 190 ق.م) است و اختلاف میان حقوق کشورها در خصوص اهلیت اشخاص حقوقی دولتی برای ارجاع دعاوی خود به داوری است که حقوق ایران راه حل دوگانه ای را انتخاب نموده است. (اصل 139 ق.ا و ماده 457آ.د.م)

داوری عقدی لازم است ، این حکم ، ازماده 472 ق.آ.د.م واصل کلی لزوم قراردادها (ماده 219 ق.م) واستثناء بودن جوازعقد ، استنباط می شود

در خصوص تعارض حکم به لزوم داوری بازوال این عقد دراثرفوت و حجریکی ازطرفین (بند2 ماده 481 ق.آ.د.م)  ، بایدگفت که : « قاعده بقای عقود لازم پس از فوت وحجرطرفین ، استثناء پذیراست ، همانطور که نکاح بعد فوت یکی ازطرفین ، منحل می شود و اجاره و مزارعه هنگامی که شخصیت علت عمده عقد باشد ، باطل و منفسخ می شوند. » ( مواد 497 و 529 قانون مدنی) داوری نیز، مشمول همین استثناء است ، بنابراین می توان حکم کرد که « داوری عقد لازمی است که بافوت و حجرهریک ازطرفین منفسخ می شود. »

مقدمه

در دهه های اخیر مساله داوری در تجارت بین الملل نقش مهمی را بر عهده دارد، به گونه ای که در اکثر قراردادهای بین المللی شرط داوری یکی از مواد و شروط ضمن قرارداد است، زیرا با ویژگیهای خاصی که در داوری وجود دارد طرفین قرارداد بهتر می توانند حقوق خود را حفظ کنند در قراردادهای تجاری بین المللی ارجاع امر به داوری در صورتی امکان پذیر است که طرفین قرارداد این امر را ضمن قرارداد به صورت یک شرط پیش بینی کرده باشند. بنابراین باید قراردادی وجود داشته باشد تا شروط داوری ضمن آن بتواند وجود داشته باشد، به همین علت این مساله مطرح می گردد که اگر طرفین اختلافی در مورد صحت و سقم قرارداد اصلی داشته باشند می توانند این امر را با توجه به شرط مندرج در رارداد به داوری ارجاع کنند. ما در این مقاله این موضوع را بررسی کرده، ابتدا دکترین را بیان می کنیم و سپس آرای صادر در این مورد را بررسی و مطالعه خواهیم کرد. ما در این مقاله از نظر دکترین ثابت می کنیم که شرط مدرج در قرارداد اصلی جدا از آن بوده، داورها صلاحیت رسیدگی به اصل قرارداد را دارند و آرای صادر در این مورد را برای تایید نظریه خود ارائه می کنیم

قرارداد داوری اصولا”مجانی است ، زیرا طرفین عقد در مقام تملیک مالی به همدیگرنیستند

درخصوص جمعی یا فردی بودن این قرارداد ، به طور قاطع نمی توان حکم به جمعی یا فردی بودن آن کرد بلکه با عنایت به « اوضاع و احوال قراردادی » تعیین می گردد .مثلا” : قراردادی که نماینده کارگران به نیابت ازکارگزان با کارفرما منعقد نموده است و درآن شرط داوری درج شده است ، یک قرارداد داوری جمعی تلقی می شود

درخصوص الحاقی یا بامذاکرات آزاد بودن این قرارداد نیز ، مانند مورد بالا ، با عنایت به «اوضاع و احوال قراردادی » باید بررسی نمود و نمی توان حکم قاطعی داد . مانند قراردادهای بین موسسات دولتی ومردم که درآن شرط داوری درج شده است ؛ یک قرارداد داوری الحاقی تلقی می گردد

قرارداد داوری یک عقدتشریفاتی است این خصوصیت قرارداد داوری ازماده7 قانون آیین داوری مدنی مصوب 1376 واصل 139 ق.ا وماده 457 ق.آ.د.م ؛ استنباط می شود

این عقد جزءعقود معین است زیرا نام آن به صراحت درقانون ذکرشده است . (ق.آ.د.م ودیگرقوانین) داوری قراردادی عهدی است زیراطرفین ، مالی را به یکدیگرتملیک نمی کنند و اجرت پرداختی به داور نیز ، نوعی « تملیک به نفع ثالث » تلقی می شود و سبب تملیکی شدن عقد نمی شود

قراردادمستقل داوری برحسب «اراده طرفین آن » مطلق یامشروط است ولی شرط داوری،خود شرط ضمن عقداست . [1]

تعریف و ماهیت داوری

داوری

دادرسی صرفاً از اعمال حاکمیت دولت بوده و باید به وسیله قضات دولتی انجام گیرد؛ ولی چون شمار دعاوی روز به روز در حال افزایش است، دادگاه‌ها نمی‌توانند با سرعت به آن‌ها رسیدگی کرده و رضایت مردم را به نحو مطلوبی جلب کنند و یا ممکن است اصحاب دعوا به عللی مانند سنگینی هزینه و اطاله دادرسی نخواهند دعوای خود را در دادگاه مطرح کنند، در این صورت آنان می‌توانند آن را نزد اشخاصی که به درستی و امانت معروف بوده و معلومات حقوقی و اطلاعات فنی نیز دارند، مطرح سازند. از این رو در کنار دادرسی دولتی یک نوع دادرسی غیر دولتی یا دادرسی خصوصی به وجود آمده است که آن را داوری گویند؛ که به وسیله داور (قاضی خصوصی) به عمل می‌آید

  داوری عبارت است از رفع اختلاف از طریق رسیدگی و صدور حکم اشخاصی که اطراف دعوا معمولاً آن‌ها را به تراضی انتخاب می‌کنند و یا مراجع قضایی با قرعه آن­ها را برمی‌گزینند

این مکانیزم چیست ؟ چرا وجود دارد ؟ چگونه به وجود آمده است ؟ نتیجه آن چگونه حاصل می شود ؟ داوری در واقع در عرض سیستم دولتی عمل می کند و یک سیستم خصوصی می باشد . داور در یک قضیه ، یک قاضی خصوصی منتخب طرفین است در یک امر داوری به اختلافاتی رسیدگی می شود که اولاً جنبه خصوصی دارند

 ثانیاً نظم عمومی را درگیر نمی کند یعنی موضوع ارجاعی به داور نباید معارض نظم عمومی باشد  به عبارت دیگر داوری جنب خصوصی دارد ولی از سوی قوابنین دولتی تأیید و شناسایی می شود یعنی این که هم روش داوری و هم آثار مرتبت بر آن از طرف قوانین تأیید می شوند تا این تأیید و شناسایی آثار اجرایی را در برداشته باشد . بنابراین رأی داوری الزام آور است . هم توافق طرفین و هم حمایت قانونگذار ناظر و ضامن این مهم است . داور پای بند به آیین دادرسی مدنی نیست ، لیکن رأی وی می بایست مدلّل و موجه باشد و لازمه مدلّل بودن رأی این است که داور تقریباً یک شیوه قضایی را رعایت نماید . داور در مرحل تشخیص حق از ناحق قراردارد و موازینی که به خدمت می گیرد موازین حقوقی هستند . امروزه مسائل داوری بسیار پیچیده و تخصصی شده است مثلاً داوری در مسائل مالکیت معنوی با داوری در مسائل انرژی متفاوت است . تخصصی شدن مسائل تجارت و احساس این که در محاکم داوری برخورد مناسب تری با مسائل تجاری خواهد شد از دلائل برتری انتخاب و پذیرش شرط داوری در قراردادهاست و از علل ترجیح برای مراجعه به داوری می باشد ماهیت داوری به 2 گروه دسته بندی می شود

1) قضایی بودن آن

2) قراردادی بودن آن

اول : قضایی بودن داوری  

این نظریه داوری را به این علت که تابع کنترل مقررات دولتی است و دولت به علت اقتدار و حاکمیت خود اختیار دارد که داوری هایی را که در قلمرو حکومتی آن اتفاق می افتد را به نظم کشیده و نظارت نماید

دولت ها نه تنها در اعتبار قراردادهای داوری مؤثر هستند بلکه در پیامدهای آن یعنی صلاحیت داورها جریان داوری و صحت آن نیز تأثیرگذار می باشند . در تحلیل قضایی از ماهیت داوری اعتقاد بر این است که کارکرد داوری و اختیار داوران و منشأ اقتدار آن ریشه در قانون دارد زیرا اگر قانون این مکانیسم ( داوری ) را اعتبار نبخشیده بود معلوم نبود توافق طرفین به خودی خود مؤثر واقع شود .از دیدگاه نظریه قضایی ، این قانون است که داوری را تأیید می کند و اجرای آن را تضمین می نماید و چون قضاوت کردن یک عمل حکومتی است این دولت است که اجازه داوری را می دهد . نتایج این نظریه این است که داور را جانشین قاضی دولتی مطرح می کند و اختیار او را عموماً از قانون می داند . در این نظریه الزام آور بودن رأی منتسب به قانون است و اگر طرفین قرارداد داوری را امضاء کردند اعتبار آن زمانی خواهد بود که قانون اجرای آن را تأیید کند و به عبارت دیگر نبود قوانین به معنای عدم جواز مراجعه به داوری می باشد

دوم : قراردادی بودن داوری

براساس این نظریه ، قرارداد ، منشأ داوری است و قرارداد است که به داوری اعتبار می بخشد ، جوهر انتخاب داور ، قانون داور ، رسیدگی و آئین مربوط به رسیدگی داور حتی الزام آور بودن رأی را تبیین می کند . حتی الزام آور بودن رأی داور معطوف است به الزام آور بودن قرارداد

با توجه به مراتب فوق پذیرفتن یکی از دو نظریه اثرات متفاوتی به همراه دارد و این تفاوتها هم از نظر آئین رسیدگی و هم از نظر ماهیت دعوا می باشد . حال باید اشاره کرد اگر نظریه قضایی را بپذیریم ، و حتی بین داور و قاضی در قواعد حل تعارض نیست و داور هم مثل قاضی عمل می کند اما اگر نظریه قراردادی را بپذیریم نتیجه متفاوت است و داور نماینده طرفین است و براساس موازین که طرفین انتخاب کرده اند رأی می دهد و این موازین محترم هستند لیکن این موازین نباید مخالف نظم عمومی باشند . در این جا باید ذکر کرد که زیر بنای فکری قوانین امروزی ، پذیرش نظریه داوری است ، زیرا هدف بیشتر داوری ها  ،آزادی و انعطاف دادن به داوری است و اتخاذ نظریه قضایی معارض با این نظریه این نظر است . امروزه تبیین ماهیت حقوقی داوری به اصل حاکمیت اراده استوار است یعنی اصل توافق طرفین و تنها مانعی که ممکن است وجود داشته باشد رعایت قواعد آمره نظم عمومی است و منشأ داوری ها صلاحیت داورها و الزام آور بودن داوری طبق توافق طرفین است

فرق داوری با رسیدگی قضایی

درداوری افراد اجازه یافته‌اند که در دعاوی مربوط به حقوق خود از مداخله مراجع رسمی انصراف حاصل نموده و خود را تحت حکومت افراد غیر رسمی قرار دهند و حال آن­که رسیدگی قضائی چنین نیست

 انواع داوری

1) ازحیث زمان

الف) تعیین داوری قبل از بروز اختلاف؛ مثلاً متعاملین می‌توانند در ضمن معامله یا به موجب قرارداد مستقل، ملتزم شوند که در صورت بروز اختلاف بین آن‌ها، رفع اختلاف با داوری باشد

ب) تعیین داوری هنگام بروز اختلاف؛ کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوا را دارند، می‌توانند منازعه و اختلاف خود را، اعم از این که در دادگاه‌های دادگستری طرح شده یا نشده باشد، و در صورت طرح در هر مرحله‌ای که باشد با تراضی به داوری یک یا چند نفر رجوع کنند

2) از حیث اختیاری یا اجباری بودن

الف) داوری اختیاری؛ یعنی این که داوری با تراضی و توافق طرفین دعوا انجام پذیرد

ب) داوری اجباری؛ گاهی قانون جانشین اراد یکی از طرفین یا هر دوی آنان شده و اجازه می‌دهد که بدون رضایت یکی از طرفین یا هر دو، دعوا به وسیله داور حل شود. در این صورت داوری را اجباری می‌گویند

انواع داوری اجباری

1) نسبی؛ در داوری اجباری نسبی، دادگاه به درخواست یکی از طرفین دعوا، آن را به داوری ارجاع می‌دهد

2) مطلق؛ در داوری اجباری مطلق، بدون درخواست طرفین و تنها به حکم قانون، دعوا به داوری ارجاع می‌شود

فواید داوری

1) صرفه‌جویی در وقت و عدم اشغال وقت دادگاه‌ها

2) صرفه‌جویی در هزینه، خواهان برای اقامه دعوا باید هزینه دادرسی بپردازد، در صورتی که داورها معمولاً‌ وجهی از طرفین دریافت نمی‌کنند به جز در موارد استثنایی

3) انتخاب داور مورد اعتماد توسط طرفین؛ انتخاب داور اصولاً در اختیار طرفین دعوا است و سعی می‌کنند که تا شخص مورد اعتماد و اطمینان خود را به داوری انتخاب کنند، برخلاف دادرس دادگاه

موارد غیر قابل ارجاع به داوری

1) دعوای ورشکستگی

2) دعوای راجع به اصل نکاح و طلاق و فسخ نکاح و نسب

3) دعوای راجع به اموال عمومی و دولتی

قرارداد داوری

قرارداد داوری در واقع عقدی است که به موجب آن افراد متعهد می‌شوند که اختلافات موجود و یا احتمالی آینده را به فرد یا افرادی غیر از محاکم رسمی دادگستری که به موجب قانون مرجع تظلمات عمومی است، واگذار نمایند

افراد فاقد صلاحیت داوری

الف) اشخاصی که حتی با رضایت طرفین نمی‌توانند به عنوان داور انتخاب شوند

1) اشخاصی که فاقد اهلیت قانونی باشند

2) اشخاصی که به موجب حکم قطعی دادگاه و یا در اثر آن از داوری محروم شده‌اند

3) دعوای راجع به اموال عمومی و دولتی

ب) اشخاصی که دادگاه نمی‌تواند آن‌ها را به سمت داور انتخاب کند مگر با رضایت طرفین

1) افراد زیر 25 سال باشند

2) افراذ ذی‌نفع در دعوا

3) افرادی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند

4) کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از طرفین دعوا باشند یا برعکس

5) کسانی که خود یا همسرانشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشند

6) کارمندان دولت در حوزه مأموریت آنان

مقامات ممنوع از انتخاب داوری

وزیران، معاونین، نمایندگان مجلس، سفرا، استانداران، فرمانداران کل از جمله مقاماتی هستند که قانونا نمی­توانند در انتخاب داور مداخله نمایند

عوامل زوال داوری

1) تراضی کتبی طرفین

2) فوت یا حجر یکی از طرفین

3) فوت یا حجر داور

4) عدم امکان اظهار نظر برای داور

5) انقضاء مدت داوری

6) انتفاء موضوع داوری

 

موافقت نام داوری

 عقدی است که به موجب آن طرفین توافق می نمایند که دعوای موجود خود را ، خواه در دادگاه طرح شده یا نشده باشد و یا منازعه و اختلاف احتمالی خود را که در آینده ممکن است حادث شود برای رسیدگی و صدور رأی به داور یک یا چند نفر ارجاع نمایند

قرارداد داوری

به موجب 454 قانون آیین دادرسی مدنی ، قرارداد مورد اشاره در این ماده فرمانی منعقد می شود که منازعه و اختلاف واقع شده تفاوتی نمی نماید که در مراجع دولتی مطرح شده یا نشده باشد و در صورت طرح در مرحله بدوی یا تجدید نظر باشد ، حتی چنانچه امر در دیوان عالی کشور مطرح باشد امکان توافق به داوری وجود دارد

شرط داوری ضمن قرارداد

شرط داوری ضمن عقد وقتی است که دو یا چند نفر در ضمن معامله ای که انجام می دهند ملتزم می شوند که در صورت بروز اختلاف بین آنان به داوری مراجعه نمایند بنابراین این نوع داوری در زمانی مورد توافق قرار می گیرد که نه تنها اختلاف و نزاعی در بین نیست بلکه ممکن است هیچ گاه رخ ندهد

شرایط شرط داوری در ضمن قرارداد

شرایط عمومی اهلیت طرفین : موافقت نامه داوری را اشخاصی می توانند منعقد نمایند که اهلیت اقامه دعوا را دارند . ماده 454 ق آئیین دادرسی مدنی

و همچنین شرایط اساسی معامله طبقه ماده 190 قانون مدنی : 1- قصد طرفین و رضای آنها 2- اهلیت طرفین 3- موضوع معین که مورد معامله باشد 4- مشروعیت جهت معامله

 

چه موضوعاتی قابلیت ارجاع به داوری را دارا می باشند ؟

اصولاً بر این است که تمامی اختلافات حقوقی را می توان به داوری ارجاع داد جز در ورشکستگی و دعاوی مربوط به اصل نکاح و طلاق و فسخ نکاح و دعوای نسبی که ارجاع آن طبق ماده 496 قانون آیین دادرسی مدنی منع قانونی دارد و دعاوی که جنبه عمومی داشته باشند

شکل قراردادهای داوری چگونه باید باشد ؟

توافق به داوری به هر شکل که باشد شرط ضمن عقد یا بصورت مستقل یعنی شکل قرارداد جداگانه باشد تفاوتی ندارد . ممکن است به شکل سند رسمی یا عادی تنظیم گردد یا بصورت موجب لایحه مشترک و یا جداگانه که طرفین آن را امضا نموده اند به مرجع قضایی تسلیم شود

تعیین موضوع داوری و محدود مأموریت داور در شرط داوری ضمن عقد

تعیین موضوع داوری و محدوده مأموریت داور در شرط داوری نمی تواند به اندازه ای که در قرارداد داوری گفته شده با روشنی انجام شود زیرا نزاع و اختلاف در زمان توافق  ،ایجاد نشده است . در عین حال موضوع و محدوده باید به گونه ای تعیین شود که مطلبی که موضوع داوری است مشخص شود . در هر حال باید پذیرفت که پس از وقوع اختلاف داور می تواند به تمام اختلافاتی که از معامل حاوی شرط داوری ناشی شده رسیدگی نماید بی آنکه لازم باشد توافق جدیدی در این خصوص واقع شود .روشن است که رأی دادور با شکایت هر یک از طرفین می تواند به این علت که مطلبی که موضوع داوری نبوده رأی صادر شده است باطل شود

تعیین داور شرط اساسی توافق داوری

اگر چه طرفین می توانند در توافقی که به صورت شرط داوری منعقد می شود نیز داور ، یا داوران را تعیین و یا ترتیب انتخاب آنها را پیش بینی نمایند اما در حقوق ایران پیش بینی نکردن این امر موجب بطلان شرط نخواهد بود . در حقوق ایران چنانچه داور در توافق نامه ای که به صورت شرط ضمن عقد منعقد می شود تعیین شده باشد ، موافقت داور به داوری شرط صحت نمی باشد .[2]

شرط داوری حیاتی مستقل از عقد اصلی

[1] (متن کامل مقاله در شماره 52 مهر وآبان 1390 نشریه پیام آموزش معاونت آموزش قوه قضاییه )

[2] ماده 459 ق . دادرسی مدنی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
پنج شنبه 95 تیر 31 , ساعت 4:50 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله روابط متقابل روستای سرکران و شهر پاوه word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله روابط متقابل روستای سرکران و شهر پاوه word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله روابط متقابل روستای سرکران و شهر پاوه word

مقدمه  
وجه تسمیه  
فصل اول : معرفی روستا  
الف) جغرافیای طبیعی  
1 موقعیت و محدوده:  
2 اقلیم و طبیعیت:  
ب) جغرافیای انسانی  
1 جمعیت:  
2 بهداشت :  
3 سواد و آموزش:  
4 خدمات:  
ج) جغرافیای اقتصادی  
1 کشاورزی:  
2 دامداری:  
3 خدمات:  
فصل دوم:  
تعیین محدوده کلی روابط روستای سرکران  
فصل سوم:  
بررسی انواع ارتباطات و علل آن  
1 روابط تجاری  
الف) روابط کاری / شغلی :  
ب) روابط مربوط به خرید های روزانه و دوره ای:  
ج) فروش محصولات / جا به جایی سرمایه:  
2 . روابط خدماتی:  
الف) روابط بهداشتی:  
ب) روابط آموزشی:  
ج) روابط ارتباطی:  
3 ارتباط اداری، تفریحی:  
الف) ارتباط اداری:  
ب) ارتباط تفریحی:  
نتیجه گیری  
فهرست منابع  

مقدمه

روستا یک فضای اجتماعی است که در آن فعالیت غالبا، فعالیت نوع اول (کشاورزی) می باشد و فعالیت های نوعدوم و سوم خیلی می رود و بیشتر در شهر ها رواج دارد رابطه های اقتصاد روستاییان بیشتر مختص به خود روستا می باشد به طور کلی در جهان بعد از انقلاب فتحی رابطه ی متقابل شهر و روستا بیشتر از قبل شده و البته در سالهای اخیر تاثیر شهر بر اقتصاد روستا و روابط اجتماعی آن بیش از بیش نشده است در گذشته اکثر روستا ها خود تامین کننده ی تمام مایحتاج زندگی خود بودند و کمتر تحت تاثیر شهر قرار گرفته اند اما امروزه باگذشت زمان روستا ها  تقریبا این نقش خود را از دست داده اند و شهر ها عمده مایحتاج های روستا ها را تامین می کند و روستاییان تولیدات خود را به شهر ها عرضه می کنند در دنیای امروز رابطه ی متقابل شهرو روستا رابطه ی انکار ناپذیر می باشد که البته تاثیر شهر به مراتب بیش از روستا است. این تحقیق انجام شده رابطه ی متقابل روستا ی سرکران با شهر پاوه و هم چنین روستا های اطراف تر سران می باشد که به بررسی محدوده روابط و علل آن می پردازیم

وجه تسمیه

اسم این روستا سر کران می باشد که بنا به قولی در اصل به این روستا سر برنج و sarkren  می گفتند و دلیل آن این بود که در قدیم روستا در قسمت جنوبی روستا واقع شده بود که بیشتر خانه ها بر زور زمین ها ی احداث شده بودند که جنس سنگ از نوع آهکی مخلل می باشند که در زبان محلی به آنها کرنج kreng می گویند و آبادی روی این سنگ ها را سرکرنج می نامیدند. اما به مرور زمان حرف ج سیقل شده و حذفگردیده و سرکران srkren یا سر کران تلفظ شده است و امروز آن را به نام سرکران می نامند از آثار بدست آمده در این روستا از جمله چند کوزه سفالی و آسیاب آبی متعلق به دوره اشکانی می باشد که یکی از کوزه های بدست آمده در این روستا امروزه در موزه طاق بستان شهر کرمانشاه نگهداری می شود. (مصاحبه با دهیار)

فصل اول : معرفی روستا

الف) جغرافیای طبیعی

1 موقعیت و محدوده

روستای سرکران یکی از روستا های دهستان شمشیر، از توابع بخش مرکزی شهرستان پاوه واقع در استان کرمانشاه می باشد که فاصله ی آن تا مرکز دهستان (روستای شمشیر) 6 کیلومتر و تا مرکز شهرستان (پاوه) 5 کیلومتر می باشد این روستا در جنوب شهرستان پاوه قرار گرفته و متوسط ارتفاع روستا 1420 متر می باشد

محدوده ی این روستا از شمال به پاوه، از شمال شرقی به روستای دوریان و جو ریزی از جنوب به روستای نسحه، از جنوب شرقی به روستای دره بیان و از شرق به روستای شمشیر ختم می شود

از جمله عوارض طبیعی که در نزدیک روستای سرکران وجود دارد چشمه ی کتل می باشد که سرچشمه ی آن کوه کتل واقع در غرب روستا می باشد. (مشاهده میدانی، طرح هادی)

2 اقلیم و طبیعیت

روستای سرکران از لحاظ اقلیمی یک روستای کوهستانی سردسیر ـ متحمل به حساب می آید و از لحاظ بارش دارای موقعیت تقریبا مطلوبی می باشد

پوشش گیاهی این روستا عمدتا درختان گردو، سیب گلابی، توت، غلات، ریواس و انواع میوه جات می باشد و از جمله جانوران خاص این روستا می توان به خرگوش ، گرگ ، خوک، مار ، کفتار، عقرب اشاره کرد

همچنین این روستا دارای چشمه ها و قناتهای بسیاری می باشد که بخشی از آب مصرفی ساکنین این روستا را تامین می کند و بخشی از طریق آب رودخانه دهستان (روستای شمشیر) تامین می گردد. (مصاحبه با دهیار ـ طرح هادی)

ب) جغرافیای انسانی

1 جمعیت

بر اساس آخرین آمار و اطلاعات سال 1385 ، این روستا از 65 خانوار تشکیل شده که جمعیت کل آن 275 نفر می باشد که در این میان 134 نفرشان مرد و 141 نفرشان را زن تشکیل می دهند. (  و طرح هادی)

جمعیت زنان

جمعیت مردان

کل جمعیت

تعداد خانوار

سال سرشماری

-

-

 

 

 

-

-

 

 

 

 

 

 

 

 

2 بهداشت

این روستا دارای یک خانه بهداشت می باشد کهدر آن 2 بهورز مشغول به کار هستند و درهفته یک بار پزشک عمومی به روستا مراجعه می کند و اغلب ساکنین روستا نیاز های اولیه درمانی و بهداشتی خود را در روستا تامین می کنند و برای دسترسی به پزشک متحصص و بیمارستان به شهرستان پاوه مراجعه می کنند.  (مصاحبه)

3 سواد و آموزش

این روستا از لحاظ امکانات آموزشی در حد مطلوبی به سر نمی برد اما برای گذراندن تحصیل در مقطع دبستان وراهنمایی به (جلوگیری) که خیلی نزدیک به سرکران است می پردازند و در مقطع دبیرستان به روستای دورییان و در مقاطع پیش دانشگاهی به 5 شهر (پاوه) مراجعه می کنند اما درکل از لحاظ سواد، ساکنین این روستا در حد مطلوبی به سر می برند.  (مصاحبه با مردم ـ مشاهده میدانی)

4 خدمات

روستای سرکران از لحاظ امکانات خدماتی، رفاهی در وضعی چندان مطلوبی به سر نمی برد اما روستای سرکران عمده خدمات اولیه رخود را از روستای جو ریزی که در مجاورت خیلی نزدیک آن قرار گرفته مراجعه می کند چنانچه در جدول مشاهده می شود از 15 نوع خدمات اشاره شده این روش فقط از 8 عدد آن برخوردار بوده

(سرشماری عمومی نفوس و مسکن ـ 1375  ص 8 ، 9 ، 10 و مشاهده میدانی )

لـله مرز

نوع خدمات

وضعیت برخورداری یا عدم برخورداری

1- آب لوله کشی تصفیه نشده

+

2- گاز لوله کشی

-

3- راه آسفالته

-

4- شورای اسلامی

+

5- شرکت تعاونی روستا

-

6- دهیار

+

7- نانوایی

-

8- خانه بهداشت

+

9- تلفن

+

10- بهورز

+

11- دسترسی به وسیله نقلیه عمومی

+

12- برق

-

13- بهزیستی

-

14- پایگاه بسیج

-

15- مدرسه

-

ج) جغرافیای اقتصادی

1 کشاورزی

کشاورزی در این روستا از رونق خاصی برخوردار است و شغل اکثر مردم آن جا باغداری می باشد که میزان زمین سطح کشت روستای سرکران در حدود 120 هکتار می باشد که عمده کشت آن به صورت آبی می باشد که باغات آن شامل 10 هکتار سیب لبنان، 2 هکتار گلابی و 10 هکتار درختان هسته دار و تقریبا 20 هکتار گردو و حدود 12 هکتار باغات متفرقه می باشد و حدود 50 هکتار به محصولات زراعی مانند یونجه، گندم، شبدر و صیفی جات اختصاص یافته است

هم چنین منابع آب روستا بیشتر از طریق رودخانه دهستان (شمشیر) می باشد که در سالهای خشکال تامین آب بسیار مشکل می باشد مخصوصا از زمانی که 2 حلقه چاه عمیق برای مصرف آب شرب شهر (پاوه) حفر گردید چشمه ی این روستا تقریبا خشک شده و باغات این روستا که بعضا در استان کرمانشاه نمونه بوده اند در محرض خشک شده قرار گرفته اند سیستم آبیاری در این روستا بیشتر از نوع سنتی می باشد و فقط یک باغ در حدود 10 هکتار سیب لبنان (زرد و قرمز) به روش آبیاری قطره ای آبیاری می شد که به دلیل قدیمی و فرسوده بودن سیستم (31 سال از احداث سیستم می گذرد) جابگوی نیاز آبی باغ نبوده و جمع آوری گردید و آن باغ نیز به صورت سنتی آبیاری می شود. (مصاحبه با دهیار و مردم ـ مشاهده)

2 دامداری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
پنج شنبه 95 تیر 31 , ساعت 4:50 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نظریه جبران خسارت به حقوق معنوی کودک word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نظریه جبران خسارت به حقوق معنوی کودک word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نظریه جبران خسارت به حقوق معنوی کودک word

چکیده  
مقدمه  
قاعده لاضرر و جبران خسارت به حقوق معنوی کودک  
الف مستندات قاعده لاضرر  
ب انطباق عنوان ضرر با خسارت به حقوق معنوی کودک  
ج انطباق عنوان ضرار با خسارت به حقوق معنوی کودکان  
د بررسی دلالت قاعده لاضرر بر اثبات جواز جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان با عنایت به نظریات فقها در زمینه این قاعده  
نظریه اراده نهی از نفی و جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان  
نظریه نفی ضرر غیر متدارک و جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان  
1 حکم عقل  
2 حکم شرع  
3- تبادر  
4- دلالت روایات  
5- سبر و تقسیم ضرر زننده و رفع کننده و انحصار وجوب بر ضرر زننده  
نظریه نفی حکم ضرری و جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان  
نظریه نفی حکم به زبان نفی موضوع و جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان  
شمول قاعده نفی عسروحرج و جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان  
الف مفهوم حرج  
ب انطباق عنوان حرج بر خسارت به حقوق معنوی کودکان  
ج دلالت و شمول لفظی قاعده نفی عسروحرج بر جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان  
بنای عقلا و جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان  
مفهوم بنای عقل  
کیفیت استدلال به بنای عقلا در جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان  
کتابنامه :  

کتابنامه

القرآن الکریم

آل کاشف الغطاء، محمد حسین، تحریرالمجله، نجف مطبعه الحیدریه،

بجنوردی، میرزاحسن، منتهی الاصول، قم، مکتبه بصیرتی، بی تا

جعفری لنگرودی، محمد جعفر، دانشنامه حقوقی، تهران، گنج دانش،

الحسینی المراغی، عبدالفتاح بن علی، العناوین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، 1417ه‍

حکیم، محمد تقی، الاصول العام للفقه المقارن، قم، المجمع العالمی الاهل البیت، چاپ دوم، 1418ه‍

الحلی، حسین، بحوث فقهیه، قم، مؤسسه المنار، چاپ اول، 1415ه‍

حیدری، علی نقی، اصول الاستنباط ، قم، المطبعه العلمیه، چاپ اول، ‍1379‍ه‍‍‍ ‍‍

الخراسانی، محمد کاظم، کفایه الاصول، بیروت، آل البیت دار احیاء التراث، 1412ه‍

خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الاصول، انتشارات الغدیر، چاپ چهارم، 1408ه‍

راغب اصفهانی، ابی ابوالقاسم حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ اول، بی تا

سیستانی، علی حسینی، قاعده لاضرر و لاضرار، قم، مکتبه آیت الله سیستانی، 1414ه‍

الشهابی، محمود، دو رساله وضع الفاظ و قاعده لاضرر، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،

طنطاوی، محمود محمد، المدخل الی الفقه الاسلامی، بی جا، دارالتوفیق النموذجیه، 1408ه‍

الطوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا

العاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، لبنان، دار احیاء التراث العربی، 1414ه‍

فاضل تونی، عبدالله بن محمد، الوافیه، بی نا، بی تا

الکلینی، محمد بن یعقوب، فروع الکافی، بیروت، دارالصعب، دارالتعارف، 1401ه‍

محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه (بخش اول مدنی)، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ اول،

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه،

همو، قواعد فقهیه، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب، چاپ اول، 1416ه‍

الموسوی البجنوردی، سید محمد، قواعد فقهیه، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج،

الموسوی البجنوردی، میرزا حسن، القواعد الفقهیه، نشر الهادی، قم، 1419ه‍

الموسوی الخمینی، روح الله، الرسائل، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ اول، 1410ه‍

همو، تهذیب الاصول، قم، جماعه المدرسی، مؤسسه النشر الاسلامی، 1405ه‍

نجفی خوانساری، موسی، منیه الطالب فی شرح المکاسب، قم، جامعه مدرسین، مؤسسه نشر اسلامی، 1418ه‍

نراقی، احمد، عوائد الایام، قم، مکتبه بصیرتی، چاپ سوم، 1408ه‍‍

یزدی طباطبائی، محمد کاظم، ملحقات عروه الوثقی، قم، مکتبه الداوری، بی تا

چکیده

عدم رشد بدنی، عقلی و روانی کودک، ضریب آسیب پذیری او را بسیار بالا می برد. بدین جهت در تعالیم ادیان الهی، مکتب های تربیتی، نظام های حقوقی، حقوق بین الملل و قوانین کشورها برای مصونیت کودک از آسیب ها، و جبران خسارتهای مادی، عاطفی و اخلاقی او، روشهای حمایتی خاصی پیش بینی شده است. حمایت از حقوق مادی و معنوی کودک نیازمند شناسایی مصادیق آن می باشد. حقوق معنوی کودک به حقوقی گفته می شود که به نحوی با هویت و شکل گیری شخصیت عاطفی، عقلانی و فکری او مرتبط می باشد؛ حق تابعیت، حق نسب و حق آموزش و پرورش از جمله حقوق معنوی کودک به شمار می آیند. نگارنده با شناسایی این حقوق در مجموعه تعالیم تربیتی و حقوق اسلام، تجاوز و تخلف از حقوق معنوی کودک را منشأ مسؤولیت دنیوی و اخروی، اخلاقی، مدنی و کیفری دانسته است. استقراء مفاهیم تربیتی و تأمل در سیاق ادله متضمن این مفاهیم، امکان گذر از مسؤولیت اخلاقی به مسؤولیت مدنی را میسر می سازد. نویسنده همچنین با بهره گیری از روش اجتهادی به ا ستناد قواعد فقهی لاضرر، حرج و بنای عقلای مبانی فقهی نظریه جبران خسارت به حقوق معنوی کودک را ارائه نموده است

مقدمه

در بخش نخست این مقاله ضمن تأ کید بر اهمیت حقوق معنوی کودک، مهمترین مصادیق و موارد آن شناسائی و ارائه گردید. این موارد در جمع بندی به شرح ذیل می باشد

1- حق هویت متشکل از حقوق نام گذاری، تابعیت و نسبت

2- حق آموزش و پرورش، در بردارنده حقوق آموزش، پرورش فضایل اخلاقی، تربیتی اجتماعی

3- حق آزادی متشکل از آزادی عقیده و اندیشه

4- حق تمامیت جسم و روان

در این بخش مبانی فقهی جبران خسارت به حقوق معنوی کودک به تفصیل بررسی می گردد

قاعده لاضرر، قاعده نفی عسروحرج و بنای عقلا سه دلیل عمده ای هستند که برای اثبات نظریه جبران خسارت به حقوق معنوی کودک در این نوشتار مورد استناد قرار گرفته اند

1 بررسی رجالی روایت مورد استناد

2 مصادیق حقوق معنوی کودک که عبارتند از

الف حق هویت شامل حق نامگذاری، تابعیت، نسب

ب حق آموزش و پرورش در بردارنده آموزش و تعلیم، پرورش و تربیت، القاء فضایل اخلاقی و اجتماعی

ج حق آزادی عقیده و اندیشه

د حق تمامیت جسم و روان

این بار در ادامه بحث، قاعده لاضرر و شمول آن بر ضرر معنوی کودک و جایگاه آن از دید قواعد فقه و نظر فقیهان مورد تأمل قرار می گیرد

قاعده لاضرر و جبران خسارت به حقوق معنوی کودک

الف مستندات قاعده لاضرر

یکی از مهمترین دلایل بر لزوم جبران خسارت به حقوق معنوی کودک، قاعده لاضرر است. از آن جایی که تجاوز به حقوق معنوی کودک غالباً موجب ایراد خسارت معنوی می گردد، بایسته است دلالت قاعده را بر جبران ضرر و زیان معنوی مورد بررسی قرار دهیم

مستندات و مؤیدات قاعده لاضرر و لاضرار، آیات و روایات فراوانی است (بقره، 221، 284، 234؛ طلاق، 7؛ نساء، 12؛ العاملی، 1414ه‍ ، ج15، ص402) که زمینه های صدوری برخی از روایات تنها ضرر مادی است، مانند روایت عقبه بن خالد از امام صادق(u) که فرمود: پیامبر بین شرکاء در زمین ها و خانه حکم به شفعه کرد و فرمود: «ضرر و ضرار در اسلام وجود ندارد، زمانی که قسمت انجام گرفت و حدود مشخص شد دیگر حق شفعه نیست» (الکلینی، 1401ه‍، ج 5، ص280، ح4). موضوع و مورد این روایت، حق شفعه، بعنوان یک حق مالی است. اما شأن صدوری برخی از روایات، امور مادی و معنوی است، مانند روایت حسن بن زیاد از امام صادق (u)که فرمود: شایسته نیست مرد، زن خویش را طلاق دهد و بعد بدون این که به او رغبت بورزد، به او رجوع کند و برای بار دوم طلاق دهد. این همان ضرر است که خداوند از آن نهی فرمود؛ مگر آن که پس از طلاق رجوع به قصد نگهداشتن باشد (العاملی، 1414ه‍ ، ج15، ص391)

در این روایت، رجوع برای طلاق مجدد چون بدون میل و رغبت می باشد، موجب تحمیل فشار روحی و روانی بر زوجه است و از مصادیق خسارت معنوی به شمار می آید؛ ممکن است رجوع به جهت واداشتن او به بخشیدن مهریه باشد که در این صورت خسارت مادی خواهد بود و ممکن است رجوع برای هر دو با هم باشد، در این صورت رجوع بدون رغبت می تواند موجب خسارت مادی و معنوی گردد. همچنین است آیه شریفه «لاتضار والده بولدها و لامولود له بولده» (بقره، 233). بنابراین که والده و مولود له نایب فاعل باشند، معنای آیه چنین است که پدر نباید به خاطر فرزندی که همسر او در شکم دارد، به او زیان برساند و زن نیز به خاطر حمل خویش نباید از مباشرت با شوهر امتناع نماید و موجب ضرر او گردد (مکارم شیرازی، 1367، ج2، ص133؛ الطوسی، بی تا، ج2، ص257)

بنابراین امتناع زوج در ایفای وظایف زناشویی ناظر به استنکاف پرداخت نفقه، یک امر مادی است، ولی امتناع زوجه از مباشرت چه بسا موجب تضییق، حرج، تحمیل فشارهای روحی و روانی بر زوج می شود و چه بسا بتوان آن را مصداق ضرر معنوی و ضرار به شمار آورد. لازم به یادآوری است مقتضیات صدوری بعضی از مستندات قاعده لاضرر و لاضرار تنها، زیان به حقوق معنوی است، ولی دلالت آنها اعم از ضرر مادی و معنوی می باشد، مانند روایات مربوط به سمره بن جندب که تردیدی در صدور آن به جهت تواتر لفظی یا معنوی یا اجمالی یا حداقل مستفیض بودن وجود ندارد. البته ممکن است ادعا شود که وجود درخت دیگری در ملک و خانه انسان موجب کاهش ارزش ملک خواهد شد، از این رو مورد این دسته از روایات نیز اعم از مادی و معنوی است

ولی باید عنایت داشت که روایت ناظر به ورود غیر مأذون در منزل دیگری است نه نفس داشتن درخت داخل منزل دیگری، بنابراین آثار ورود غیر مأذون که زیان معنوی بوده، در این روایت نفی شده است. بدین جهت معتقدیم که مقتضای صدوری آن تنها ناظر به ایراد خسارت به حق معنوی مصون بودن در محیط خانه است

مباحث مربوط به مقتضایات صدوری قاعده لاضرر مبین این معنی است که قانونگذار نسبت به ایراد زیان حقوق معنوی بی تفاوت نبوده است. بلکه در قضیه سمره بن جندب که بین ضرر مادی او و ضرر معنوی مرد انصاری تنافی پدید آمده بود، ضرر معنوی را ترجیح داده و رفع آن را ضروری دانسته است. این موضع گیری شارع معرف اهتمام و جدیت او در برخورد با متجاوزان به حقوق معنوی و ضرورت ترمیم خسارت وارد شده می باشد. که یکی از مصادیق آن تجاوز به حقوق معنوی کودک است

ب انطباق عنوان ضرر با خسارت به حقوق معنوی کودک

دو عنوان ضرر و ضرار از مفردات قاعده لاضرر است که در این مبحث به انطباق این دو واژه بر زیان معنوی اشاره ای خواهیم نمود. اهل لغت و بسیاری از فقیهان در شمول عنوان ضرر به زیان معنوی تردید ندارند و استعمال آن را بر خسارت معنوی حقیقی دانسته اند؛ اما برخی از عالمان ضمن طبیعی خواندن اختلاف نظر بین لغویان به علت استعمال های مختلف کلمه ضرر، نوشته اند: «در مجموع می توان گفت: در مورد نفس و مال کلمه ضرر استعمال می شود، ولی در مورد فقدان احترام و تجلیل و آبرو کلمه ضرار کمتر استعمال می شود، مثلاً گفته می شود فلانی در آن معامله ضرر کرد یا دارویی که مصرف کرد مضر بود یا به او ضرر زده است. باید دانست در بعضی از مقررات که اخیراً به تصویب رسیده، مانند قانون مسؤولیت مدنی که ریشه فرهنگی دارد، این معنی رعایت نشده است و ضرر در مورد خسارت معنوی استعمال شده است که شاید معادل ضرار باشد (محقق داماد، 1361، ص143)

ولی باید عنایت نمود که ضرر از عناوین عرفی است و استعمال های مختلف نیز معرف تلقی عرف از معنای آن می باشد و اصولاً تطبیق آن بر زیان ناشی از تجاوز به حقوق معنوی کودکان نیز ریشه در عرف دارد و اذعان برخی از فقیهان به شمول عنوان ضرر بر خسارت معنوی مؤید این مدعی است.[1]

ج انطباق عنوان ضرار با خسارت به حقوق معنوی کودکان

کلمه ضرار مصدر ثلاثی مجرد است. برخی از لغت شناسان مانند مؤلف صحاح ضره و ضاره را به یک معنی دانسته اند که اسم آن ضرر است. در کتاب مصباح المنیر آمده است: ضره یضره به این معناست که شخص مکروه، و ناپسندی به دیگری وارد نماید؛ اضرار از باب افعال نیز به همین معنی می باشد. مؤلف قاموس نیز ضرر و ضرار را دارای یک معنی دانسته است با عنایت به این که ما واژه ضرر را به معنای اعم از مادی و معنوی به شمار آورده ایم، چنان که شخصی معنای ضرار را همان معنای ضرر تلقی نماید، او فراگیری ضرار را مانند ضرر بر خسارت به حقوق معنوی مورد پذیرش قرار داده است و در نتیجه لاضرار را در بیان رسول اکرم(e) در حدیث «لاضرر و ضرار فی الاسلام» باید حمل بر تأکید لاضرر نمود. بعضی دیگر از لغت شناسان و فقیهان برای هر یک از این دو کلمه معنای مستقل از دیگری قائل شده اند که مجموع آنها را در نظریات زیر می توان خلاصه نمود

1 برخی گفته اند ضرر در فرضی است که شخصی به دیگری زیانی وارد آورد و خودش از او منتفع گردد، ولی ضرار به این معنی است که در برابر زیانی که به دیگری وارد می نماید خود شخص فایده ای نمی برد

2 بعضی دیگر گفته اند ضرر کم گذاشتن از حق غیر است. ضرار، ضرر رساندن به زیان کار به عنوان جزاست

3 برخی ضرر را زیان ابتدایی و ضرار را کیفر و تلافی تلقی نموده اند. ولی استعمال واژه ضرار برای سمره بن جندب در فرضی که مرد انصاری به او ضرر وارد نموده بود، کاشف عدم کیفر بودن ضرار است

4 برخی ضرر را اسم دانسته و ضرار را مصدر به شمار آورده اند که در این صورت فرق است بین فعل زیان بار و ایراد ضرر که از یکی با عنوان ضرار و از دیگری با عنوان ضرر یاده شده است

5 بعضی گفته اند ضرار از مفاعله به معنای اقدام دو طرفه است، در حالی که ضرر فعل یک شخص است، زیرا سمره بن جندب اصرار بر اضرار داشته است این قصد و عمد او باعث شده است که کار او دو طرفه محسوب شود. ولی واقعیت این است که ضرار به معنای فعل واحد و غیر مجازات نیز در قرآن به کار رفته است

6 عده ای از فقیهان، ضرار را به معنای تعمد و قصد اضرار دانسته اند و در مقابل ضرار به معنایی که اعم از تعمد و قصد است معنی کرده اند. یعنی ضرر اعم از زیانی است که با قصد و عمد تحقق پیدا کند یا بدون قصد و عمد صورت پذیرد (نراقی، 1408ه‍، ص 7)

7 بعضی دیگر گفته اند ضرار به معنای تکرار در صدور ضرر است. به خلاف ضرر که فاقد این ویژگی است (بجنوردی، بی تا، ج1، ص178)

در نهایت امام خمینی معنایی از ضرار ارائه می نماید که صاحب قاموس نیز بدان اشاره دارد و آن این که ضرار به معنای ضیق یعنی افکندن در حرج و سختی است و ضرر در مقابل آن به معنای نقض در اموال و نفس می باشد. به تعبیر دیگر ضرر و اضرار و مشتق های آنها در زیان های مالی به کار می رود ولی در مورد زیان های معنوی و ضیق و حرج واژه ضرار استعمال می گردد و تأمل در موارد استعمال این واژه در آیات و روایات مبین این معنی است و نیز قضیه سمره بن جندب مؤید این مدعی است (الخمینی، 1405ه‍، ج 3، ص94)

واقعیت این است که در آیات و روایت، مواردی از استعمال وجود دارد که بر خلاف مدعی است. در آیه شریفه: «من بعد وصیه یوصی بها او دین غیر مضار » (نساء، 12). واژه مضار ناظر به اضرار به وارثان است که تنها زیان مالی می باشد. یا حدیث «هارون ابن حمزه غنوی» کلمه ضرار برای زیان مالی از ناحیه امام صادق(u) به کار گرفته شده است

به گمان ما تفاوت اصلی ضرار و ضرر در اعم بودن، استعمال ضرر در مورد تعمد و غیر تعمد در ایراد زیان است، در حالی که وجود تعمد در استعمال واژه ضرار ضروری است. بنابراین زیان اعم از این که مادی باشد یا معنوی، چون بدون تعمد صورت می گیرد واژه ضرر برای آن استعمال می شود ولی اگر با تعمد صورت بپذیرد، صحیح است که واژه ضرر یا ضرار برای آن به کار گرفته شود، چنان که نبی اکرم(e) در قضیه سمره بن جندب این دو کلمه را برای او که تعمد در ایراد خسارت معنوی داشت، به کار گرفته است. از این رو ضرار را باید بر تأکید در تعمد حمل نمود. اضرار نیز از واژه هایی است که بر تعمد در ایراد زیان اعم از مادی و معنوی دلالت می نماید

لذا انطباق واژه های ضرر یا ضرار یا هر دو، بر زیان ناشی از تجاوز به حقوق معنوی شمول لفظی نسبت به امکان جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان فراهم می آورد. بنابراین از مبحث مفردات قاعده لاضرر نتیجه می گیریم که شمول مفردات بدون هیچ گونه تردیدی زیان به حقوق معنوی کودکان را نیز در بر می گیرد

د بررسی دلالت قاعده لاضرر بر اثبات جواز جبران خسارت به حقوق معنوی کودکان با عنایت به نظریات فقها در زمینه این قاعده

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
پنج شنبه 95 تیر 31 , ساعت 4:50 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نماز در فرهنگ و ادبیات ایران word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نماز در فرهنگ و ادبیات ایران word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نماز در فرهنگ و ادبیات ایران word

چکیده  
مقدمه  
نماز معراج اهل ایمان  
لزوم حضور قلب در نماز  
مقدمات حضور قلب  
1طهارت جسم و روح  
2خشوع و اظهار نیاز  
3دوری از تظاهر و ریا  
ارکان نماز و آداب سلوک  
ارکان نماز توصیفی از حالت انسان در آخرت  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نماز در فرهنگ و ادبیات ایران word

1قران مجید؛ترجمه مهدی الهی قمشه ای؛نشر روح،قم،1375

2برهان،(محمدحسین بن خلف تبریزی)، برهان‌قاطع، به اهتمام دکتر محمدمعین،امیر کبیر،تهران،1362

3حافظ ،شمس الدین محمد؛دیوان؛تصحیح محمد قزوینی و قاسم غنی،کتابفروشی زوار،تهران،1367

4رامپوری،غیاث‌الدین محمد؛غیاث‌اللغات؛ به کوشش منصور ثروت، چاپ اول ،امیرکبیر،تهران،1363

5سجادی،سید جعفر؛فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی؛چ ششم،طهوری،تهران1381

6سعدی شیرازی،مصلح الدین؛بوستان؛تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی،چ هفتم،خوارزمی،تهران،1381

7سعدی شیرازی،مصلح الدین؛گزیده غزلیات؛انتخاب و شرح دکتر حسن انوری،چ دهم،قطره،تهران،1383

8سنایی،ابوالمجد مجدود بن آدم؛حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه؛مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران،1368

9صائب تبریزی،محمدعلی؛دیوان؛به کوشش محمد قهرمان،جلد1و2و4،چ چهارم،علمی و فرهنگی،تهران،1387

10عطار نیشابوری،شیخ فرید الدین؛تذکره الأولیاء؛بررسی و تصحیح و توضیحات و فهارس،دکتر محمد استعلامی چ سیزدهم، زوار،تهران،1382

11غزالی،امام محمد؛کیمیای سعادت؛به کوشش حسین خدیو جم،جلد اول،چ هفتم، علمی و فرهنگی،تهران،

12کاشفی، ملاحسین؛لب لباب مثنوی؛ به کوشش نصراللّه تقوی،اساطیر،تهران، 1375

13مولوی، جلال الدین محمدبن محمد؛ فیه ما فیه؛ بدیع الزمان فروزانفر،امیر کبیر،تهران، 1380

14مولوی،جلال الدین محمد بن محمد؛شرح جامع مثنوی معنوی؛شرح کریم زمانی،چ هفدهم،اطلاعات،تهران،1384

15هجویری،أبوالحسن علی بن عثمان؛کشف المحجوب؛مقدمه تصحیح و تعلیقات دکتر محمود عابدی،چ پنجم،سروش،تهران،1389

مقدمه

نماز در لغت، پرستش و خدمتکاری و نیاز است (غیاث‌اللغات) و بندگی اطاعت و ادای طاعت و سجود و پرستش و خدمتکاری و فرمانبرداری و عبادت، مخصوص و واجب مسلمانان که پنج‌بار در شبانه‌روز ادا کنند و آن‌را به عربی «صلات» گویند. (برهان قاطع)

نماز یا صلات، در لغت، سرفرود آوردن برای تعظیم و سجده است و در اصطلاح، عبادت مخصوص مسلمانان که به‌طور وجوب و مستحبی ادا کنند، و در عرفان، «توجه باطن است الی‌الله و ملازمت در حضور و اقبال به‌سوی حق و اعراض از ماسوی‌الله ودوام مکاشفت با حق و مقام راز و نیاز»(سجادی،1381:ص771)

«نماز را ظاهری و کالبد است و وی را حقیقی و سری است که آن روح نماز است.اصل و روح آن خشوع .حاضر بودن دل است»(غزالی،1375:ص47)

نماز،ستون مسلمانی و پیشرو عبادت‌هاست.برای نماز، ظاهری و باطنی قایل شده‌اند؛ و چنان‌که ظاهر را آدابی است، باطن هم شرایطی دارد که عدم رعایت هریک موجب نقصان و حتی بطلان می‌گردد و درصورت مراعات آداب باطنی ازجمله توجه و حضور خداوند در قلب برای رسیدن به مقام قرب، محافظت عبادات خویش از وسوسه های شیطانی و هواجس نفسانی،خشوع و اظهار نیاز در برابر حق،نماز مورد قبول خداوند واقع می شود

 نماز مهمترین عبادتی است که در اسلام به آن توجه شده است و برپاداشتن آن در فرهنگ و ادبیات سرزمین ما نیز اهمیت والایی دارد

عرفان از جهتی برداشتی عمیقتر و دقیقتر از حقایق، تعالیم و معارف دینی است. از این دیدگاه، عارفان، مؤمنانی هستند که می‌کوشند در فهم معانی و مفاهیم متون دینی از پوسته، سطح و صورت درگذرند و به باطن و ژرفای آن، که به گمان آنان در حکم مغز و حقیقت آن است، برسند

فرهنگ و ادبیات ایران، از این برداشتها و استنباطها، سرشار است. با مراجعه به متون منظوم و منثور، می‌توان طرز تلقی خاص عارفان را از تعالیم و حقایق دینی ملاحظه، و با آن آشنایی حاصل کرد

علاوه بر نکته‌ها و لطایفی که در این استنباط ها هست، آنچه در رویارویی با این تفسیرهای عرفانی، خواننده را سخت تحت تأثیر قرار می‌دهد، شور و حالی است که در لحن و بیان آنها موج می‌زند و همین امر صبغه تعلیمی آنها را شدیدتر و آنها را از سوی خواننده پذیرفتنی‌تر و با طبیعت و فطرت انسانی سازگارتر می‌کند.در دیدگاه عارفان ازجمله مولوی، نماز سفری معنوی و دایمی است که باید با حضور قلب همراه باشد که «لاصلوه تم الا بالحضور» و حاصل آن مکاشفات ربانی است و برای هرکدام از اعمال و آداب و ارکان آن رمز و رازی وجود دارد که همه موجب کمال انسان می‌گردد.

از همان آیات آغازین قران کریم در سوره بقره ،به اقامه نماز و این که از نشانه های متقین می باشد اشاره شده است؛«الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه»؛و پس از آن نیز در سراسر قران به پرپایی آن تأکید شده است

در اهمیت نماز،الفاظ گهربار فراوان نیز از پیامبر و سیره ایشان وجود دارد که عارفان و مسلمانان فرهنگ و ادب ایران در آثار خویش،با استناد به همین آیات و احادیث درآداب نماز و ارزش آن در سلوک،تفسیر های گوناگونی ارائه کرده اند.در برخی از این تفاسیر به صبغه عرفانی آن تأکید بیشتری شده است.از آن جمله: رسول گفت:«مثل این پنج نماز همچون جوی آب روشن است که بر در سرای کسی می رود و هر روز پنج بار خویشتن را بدان آب بشوید؛ممکن است که بر روی هیچ شوخی بماند؟گفتند:نه یا رسول الله.گفت:این پنج نماز گناه را آن چنان برد که آب شوخ را»(غزالی،1375:ص159)

نقل ماجرا های اغراق آمیز از استغراق بزرگان  تصوف در عالم نماز و کشف و شهود،از دیگر موضوعاتی است که در کتب صوفیه به جهت تشویق سالکان وجود دارد.«یکی گفت:من از پس ذالنون نماز می کردم.چون ابتدای تکبیر کرد و و گفت:الله اکبر بیفتاد؛چون جسدی که اندر او حس نباشد.و جنید-رضی الله عنه-چون پیر شد هیچ ورد از اوراد جوانی ضایع نکرد.وی را گفتند:ایهاالشیخ،ضعیف گشتی،بعضی از نوافل دست بدار.گفت:این چیز هایی است که که اندر بدایت هر چه یافته ام بدین یافته ام بعد از قضای خدای ،محال باشد که دست از این بدارم اندر نهایت( هجویری،443:1387-444)

نقل است که رابعه عدویه شبی در صومعه نماز می کرد.در خواب شد.از غایت شوق و استغراق،نیی در چشم او شد،چنان که او را خبر نبود از غایت خشوع»(عطار،1382:ص77)

بدین گونه در سایر کتب عرفانی نیز درباره اهمیت نماز،فصولی پرداخته شده است تا سالکان در ادای آن غفلت نورزند،و در برپایی آن مداومت ورزند

جلال الدین محمد بلخی نیز از گروه این صوفیان برکنار نیست.او در کتاب مثنوی معنوی که دستورنامه سلوک است،به ذکر ابعاد گوناگون نماز که یکی از اعمال شرعی می باشد اهتمام ورزیده است.«در نظر او،حقیقت که والاترین مرتبه ادراک و سرمنزل سلوک است چیزی جز بطن و مغز اعمال شرعی نیست.اعمال شرعی چون علم کیمیاست که انجام دادن آن ها مس وجود انسان را به زر که رسیدن به حقیقت است تبدیل می‌کند»(زمانی،1385:ج5،14)

بررسی اندیشه های عارفانه مولانا درباره نماز از یک سو نشان دهنده میزان توجه او به این عبادت الهی است و از سوی دیگر می توان با یاری از ذهن پویای مولانا به زوایای پنهانی از نماز دست یافت که حاصل تجربه های عرفانی و مشهودات اوست.نماز خواندن در اندیشه مولانا تا بدان اندازه اهمیت دارد که بی نمازی در مثنوی معنوی،کنایه از آلودگی است

«صیقلی را بسته ای،ای بی نماز                        وان هوا را کرده ای دو دست باز»

(مولانا،1387:ج4،ص2476)

نماز معراج اهل ایمان

نماز،راز آفرینش هستی و تجلیگاه حقیقت بندگی و عبادت است و مقصود از آن به یاد خدا بودن «و اقم الصلوه لذکری» و حصول صفای باطن روشنی دل است و از این روی نماز را معراج المؤمن خوانده اند.چون انسان با شروع نماز حضور حضرت حق را در وجود خود حس می کند و در سایه چنین حضوری،شخصیت آشنایی پیدا می کند،و اگر نماز فاقد چنین حسی باشد آن نماز قابل قبولی نخواهد بود.چنانکه پیامبر اکرم(ص)می فرمایند:«کم من قائم لیس له من قیامه الا سهر»؛چه بسا شب زنده دارانی هستند که از قیام آنها جز بیداری بهره ای نیست

فرهنگ و ادبیات ایرانی ،سرشار از جلوه های پر رمز وراز نماز است.بسیاری از سخنوران توانای ایران زمین از نماز بهره ها برده اند .و آثارشان را تجلی گاه آن قرار داده اند. گرایش های دینی در مثنوی چندان گسترده نیست که بتوان مولوی را به مثابه دانشمندی دینی فرض کرد که در مثثنوی خود به شرح وتفسیر آیات و روایات پرداخته است،اما گستره معلومات مولوی شامل مسائل فقهی هم می شود. یکی از مباحثی که مورد توجه ایشان واقع شده،بحث نماز است

به عقیده وی،نماز چنان سفر معنوی است که انسان با قرار گرفتن در محضر الهی ،از تمام درد و رنج های برخاسته  از حشر ونشر مردمان رهایی یافته و به آسایش حقیقی دست می یابد.بنا بر این،هر گاه پیامبر از حشر ونشر با مردم دچار گرفتگی روحی می شد،به بلال خوش صدا وخوش آواز می گفت:بالای مأذنه مسجد برو و طبل سفر روحانی را به صدا درآور و ما را آسوده گردان.وقتی که نمازگزار در آغاز نماز «الله اکبر» می گوید،روح او سفر روحانی خود را شروع می کند،با وجود آن که بدن او هیج حرکتی ندارد.در این حال همه حلال ها بر انسان حرام می شود یعنی هیچ فعل و فکری جز نیایش نباید داشته باشد.بعد از بازگشت از این سفر به ملائک و بندگان صالح سلام می کند و آن چه با تکبیر تحریمه بر او حرام شده بود با سلام بر او تحلیل حلال می گردد.چنان که وقتی کسی به منزلش بازمی گردد به اهل منزل سلام می کند.پس نماز به منزله سفر است و نمازگزار باید به هنگام نماز از منزل دنیا و وابسته هایش بیرون رود

ز اختلاط خلق یابد اعتدال

آن سفر جوید که:أرحنا یا بلال

جان سفر رفت و بدن اندر قیام

وقت رجعت زین سبب گوید:سلام

وقت تحلیل نماز ای با نمک

زان سلام آورد باید بر ملک

که ز الهام و دعای خوبتان

اختیار این نمازم شد روان

(همان،ابیات2984- 2987)

روح ناآرام آدمی به مصداق«فإذا سویته و نفخت فیه من روحی» (قران،حجر:29)از عالم بالا و ملکوت به عالم پایین و دنیا و در دیار غربت در قفس جسم اسیر شده است و بی قرار در جست وجوی مرکب نفخه الهی است تا به اصل خود باز گردد و تا به وصال نرسد سکون و آرام نگیرد

چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانی است

روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

(حافظ،1367:غ2)

آزمودم من هزاران بار پیش

بی تو،شیرین می نبینم عیش خویش

(مولوی،1384:ج3،ب3800)

پس بی تردید،اتصال به سرچشمه فیاض فضایل،ذکر خدا و راز ونیاز است

هر نمازی معراج و قربتی دارد،کسی که نماز می خواند جان و دل وی در راز و نیاز با پروردگارش و سر وباطن او در حال پرواز به سوی عالم بالاست.«هنگامی که پیامبر را به معراج بردند و به قرب حق رسانیدند،به حیرت و سرگشتگی رسید و از هر چه  رنگ نشان داشت فارغ گشت و آن چنان حالت شوقی به وی دست داد که گفت:خدایا مرا به دنیایی که خانه بلاست باز مگردان.از سوی خداوند فرمان رسید که حکم ما چنین است که به دنیا بازگردی تا دین و شرع را برپا داری .وقتی به دنیا بازگشت هرگاه دلش به آن مقام بلندمرتبه مشتاق می گشت می گفت:«أرحنا یا بلال بالصلوه»(برگرفته از کشف المحجوب،1389:ص442)

 لزوم حضور قلب در نماز

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ