گزارش کارآموزی تعمیر موتور خودرو word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد گزارش کارآموزی تعمیر موتور خودرو word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه گزارش کارآموزی تعمیر موتور خودرو word
مقدمه
نوع عیب خرابی سیستم ترمز چرخهای عقب اتومبیل پیکان
نحوه جایگذاری موتور روی اطاق
نکات مربوط به تعمیر سوپاپها
آزمایش قطعات موتور
بستن سرسیلندر روی موتور
فیلرگیری سوپاپها
چکیده
ترمزهای ضد بلوکه ABS
اساس کار سیستم ABS
کاربرد سنسور بر روی ABS
کارکرد پمپ هیدرولیکی بر روی ABS
ترمز های ABS در خودروهای سنگین
عیب یابی
رلوکتورها
سیستمهای کنترل الکتریکی
نشان دهنده فرسودگی لنت ترمز
ABS در شرکتهای بزرگ خودرو سازی
شرکت بوش آلمان
شرکت مرسدس بنز آلمان
شرکت پونتیاک
انواع ترمز و عمل آنها
ترمزهای مکانیکی
اصول هیدرولیک
علل ترمز هیدرولیکی
ترمزهای دیسکی
طرز کار در موقع عمل کردن
ترمزهای پر قدرت
ترمز پر قدرت کلسی- هیز
طرز کار در موقع ترمز کردن
ترمز خلایی و هیدرولیکی کلسی – هیز
طرز کار دستگاه در موقع ترمز کردن
ترمز هوایی
ترمز الکتریکی
مقدمه
در روزهای نخست حضور در کارگاه یکی از اتومبیلهای شرکت به دلیل قاطی کردن آب و روغن به تعمیرگاه مراجعه نمود،سپس به تشخیص مسئول کارگاه عیب موتور را سوختن واشر سر سیلندر تشخیص داده شد که باعث مخلوط شدن آب و روغن با یکدیگر گردیده بود،برای رفع این نقص باید سر سیلندر باز می شد که بنده و چند نفر از شاگردهای تعمیرگاه شروع به باز کردن سر سیلندر به ترتیب زیر نمودیم
ابتدا درب سوپاپها،سپس کاربراتور و سپس منیفولد دود وهوا ضمناً باید تذکر داد که برای باز کردن سر سیلندر باید موتور ماشین چند ساعتی خاموش باشد تا در هنگام باز کردن سر سیلندر گرما موجب تاب برداشتن سر سیلندر نشود.پس بعد از باز کردن واشر سر سیلندر تعویض گردد وبا چسب آب بندی در جای خود قرار گرفت س برای تشخیص تاب برداشتن سر سیلندر از دو راه استفاده گردید
1- با استفاده از نور که در این امتحان سر سیلندر روی میز قرار گرفته واز طرف دیگر نور تابانیده می شود واگر نور در سمت دید مشخص گردد نشانگر تاب برداشتن سر سیلندر می باشد
2-روش دوم نیز با استفاده از همان منیر ولی با روش منیر گذاری امتحان می گردد. که اگر از فیلر مجاز بیشتر باشد سر سیلندر باید به تراش برود پس بعد از اطمینان از اینکه سر سیلندر تاب ندارد نوبت به امتحان سوپاپها رسید زیرا سوپاپها نقشی اساسی در نحوه کارکرد میزان سوخت مصرفی وشتاب گیری اتومبیل دارد برای تشخیص سوختگی سوپاپ رنگ خاکستری روی سوپاپ نشانگر سوختگی سوپاپ می باشد که در این صورت باید سوپاپ تعویض گردد برای امتحان آب بندی سوپاپ مقداری سوخت در گاید یا راهنمایی می ریزیم و مدتی صبر می کنیم اگر لبه سوپاپها نشتی داشته وسوخت از آنجا سوراخ شد نشانگر آب بندی نبودن سوپاپ با نشیمنگاهش یاهمان سیت سوپاپ می باشد برای رفع این نقص ابتدا توسط سوپاپ جمع کن فنر سوپاپ راجمع کرده سپس خارهای سوپاپ را در می آوریم .بعد از آن سوپاپ به راحتی خارج می گردد سپس مقداری روغن سمباده زیر و روی لبه های داخلی سوپاپ مالیده وسوپاپ را بالا می آوریم و در جای خود می چرخانیم که البته این کار با دور آرام دریل نیز انجام می گردد بعد از انجام این کار بقایای روغن سمباده زبر را پاک کرده و مقداری روغن سمباده نرم به همان جای قبلی می مالیم و همان اعمال قبلی را انجام می دهیم پس از پایان این کار سوپاپ را در جای خود قرار داده و آزمایش نشتی سوپاپ انجام می دهیم تا از آب بندی سوپاپ اطمینان حاصل کنیم. جمع کردن سر سیلندر به همان ترتیب البته از آخر به اول می باشد پس از جاگذاری سرسیلندر باید با آچار مخصوص که ترک متر نام دارد سفت شود و هر سرسیلندر رنج مشخصی برای سفت شدن وجود دارد شایان ذکر می باشد که مهره های سرسیلندر باید به صورت ضربدری سفت شوند تا از تاب برداشتن سرسیلندر جلوگیری گردد در پایان نوبت به فیلر گیری همان آوانسی است که بین اسبک و سوپاپ در نظر گرفته می شود. نحوه فیلر گیری بدین صورت می باشد که ابتدا سیلندر 1 را قیچی می کنیم و سیلندر 4 را فیلر گیری می نمائیم و همین عمل را در مورد سیلندر شماره 2 انجام می دهیم و سیلندر شماره 3 را فیلر می نمائیم حالت قیچی به حالتی گفته می شود که وقتی سیلندر مشابه یعنی در موتور چهار سیلندر (41 ) و (32) می چرخانیم. سوپاپ در انتهای و سوپاپ در ابتدای باشد .در پایان مرحله فیلر گذاری درب سوپاپها را توسط چسب آکواریوم در سر جایش قرار داده سپس آن را می بندیم نکته دیگر در هنگام باز کردن سر سیلندرامتحان گاید سوپاپ یا راهنمای سوپاپ می باشد امتحان این بخش سر سیلندر بدینصورت است که بعد از در آوردن فنر سوپاپ انگشتان را در انتهای گاید قرار می دهیم وسوپاپ را با سرعت می کشیم که باید تقریباً باید صدای قوی به گوش برسد واگر این عمل را انجام دادیم و وصدای کمی به گوش رسید یا اصلاً صدا نداد نشانگر خرابی گاید می باشد.این هنگام برای رفع این نقص از سوپاپ با سایز بالاتر استفاده می نمائیم که اصطلاحاً اورسایز می گردد
بعد از به پایان رساندن این کار و بستن سر سیلندر به گفته سر پرست کارگاه به سراغ اتومبیلی رفتیم که دنده های 3و4 آن جا نمی رفت وبه راهنمائی سرپرست کارگاه ما گیر بکس را به صورت زیر از روی اتومبیل باز نمودیم
پس از باز کردن گیربکس نقص گیربکس خرابی واز بین رفتن دنده های برنجی تشخیص داده شد که کار سنکرون کردن یا همان هم دور کردن برای بهتر جا رفتن دنده در جلوگیری از سر و صدائی زیاد در هنگام گیربکس دنده ها می باشد.برای تعویض دنده های برنجی باید شفت بالائی که همان شفت خروجی می باشد باید در می آمد
مشکل یکی دیگر از اتومبیلهائی که به تعمیرگاه مراجعه نموده بود شکستنی کله قندی استارت بود که به فاصله میان گیربکس وفلاویل رفته بود ودر هنگام حرکت اتومبیل وبالا وپائین رفتن با دنده فلاویل برخورد کرده وصدای ناهنجاری ایجاد می گردد برای رفع ایمن نقص مجبور به باز کردن گیربکس شدیم تا قطعه شکسته شده را در بیاوریم
یکی دیگر از اتومبیلهایی که به کارگاه مراجعه نموده بود به علت کم شدن شتاب اتومبیل به کارگاه مراجعه نموده بود به گفته مسؤل کارگاه اتومبیل را روشن کرده ودود خروجی اگزوز را باهم نگاه کردیم وبه گفته ایشان اگر ازاگزوز دود آبی رنگ بیرون می آمد نشانگر روغن سوزی بود واگر از اگزوز دود سیاه رنگ بیرون می آمد نشانگر زیادی سوخت بود ولی در مورد این اتومبیل دود خروجی تقریباً آبی رنگ به نظر می رسید که به گفته سرپرست این مشکل از آنجائی ناشی می شود که در عمر طولانی کار کرد موتور وسایش زیاد رینگها با پیستون کم کم فاصله بین رینگ وپیستون زیاد شده وباعث می شود که روغن به محفظه احتراق راه پیدا کند ودر آنجا همراه هوا وبنزین بسوزد که در مراحل اولیه روغن سوزی به نظر می رسد قدرت موتور زیاد شده، ولی رفته رفته از قدرت موتور کم می شود که برای رفع این نقص باید رینگها تعویض واگر لازم باشد سیلندر به تراش برود بدین منظور ابتدا آب روغن موتور از روی ماشین بدین صورت بود که ابتدا کاربراتور وفیلتر هوا را باز می کنیم سپس منیفولد دود وهوا را باز
مینمائیم.سپس نوبت به باز کردن درب سوپاپها می شود که بعد از باز کردن آن سر سیلندر را به همان نحوه ای که گفته بودیم باز می کنیم ودر جائی کاملاً صاف قرار می دهیم سپس پیچهای اتصال گیربکس به موتور را باز می کنیم سپس پیچهای موتور را باز می کنیم و موتور را را با جرثقیل دستی بلند می کنیم واز داخل کاپوت بیرون می آوریم بعد از باز کردن قطعات نوبت به باز کردن پیستونها ومیل لنگ می گردد که تمامی این قطعات باید با بنزین شسته شوند تا خوب تمیز شوند
پس از باز کردن تمامی قطعات سر پرست کارگاه ضمن قطعه شناسی به ما نحوه کارکرد وموارد خراب شدن قطعات را به ما آموزش می دادند ابتدا در مورد یاتاقان صحبت کردند که گفتند از نشانه های خرابی یاتاقان قرمز شدن رنگ لایه درونی یاتاقان می باشد که دراین حالت فلز محافظ یعنی یا بست از بین رفته ویاتاقان به قسمت مسی می رودکه کارکرد در این حالت برای میل لنگ خطرناک می باشد وباید یاتاقان تعویض گردد از دیگر نشانه های خرابی یاتاقان از بین رفتن خار یاتاقان و در جا چرخیدن یاتاقان می باشد.از دیگر مشکلاتی که در موتور ایجاد می گردد سایش بیش از حد میل لنگ یا خط روی میل لنگ می باشد که در این حالت گلوئی میل لنگ توسط میکرومتر اندازه گیری می شود که اگرنازک شدن گلوئی ها بیش از حد مجاز باشد. میل لنگ به تراش می رود وبه ازای هر بار تراش رفتن میل لنگ باید از یاتاقانهای با سایز بالاتر استفاده گردد که در اصطلاح به آنها اور سایز گویند پس از مشکلات کارتل برای ما گفت که روغن ریزی از زیر موتور می باشد که برای رفع این نقص کارتل را برگرداند . وبا چکش چند ضربه به جاهائی که به موتور پیچ می شوند می زنیم که این کار باعث آب بندی بیشتر
می شود.مسؤل کارگاه از خواص پیچ ته کارتل برای ما گفت که پیچ ته کارتل را آهنربائی می سازند تا تراشه هائی احتمالی و براده های آهن که توسط روغن به داخل کارتل می آید را جذب نموده واز اصطکاک بالائی موتور جلوگیری می کند.پس از این بحث در مورد رینگ توضیح دادند که برای رینگ ممکن است مشکل شکستن به وجود آید.این مشکل از آنجا ناشی می گرددکه در هنگام جمع کردن موتور فاصله مجاز دهانه رینگ را رعایت نکرده و درهنگام گرم شدن فشار ناشی از انبساط باعث شکسته شدن رینگ می گردد.که اگر این شکستگی بزرگ باشد برای مثال رینگ به دو قسمت تقسیم شود مشکل زیادی به وجود نمی آورد فقط مقداری از کمپرسی به هدر می رود که باعث کم شدن شتاب وقدرت موتور می گردد ولی اگر رینگ ریز بشکند در این حالت امکان برگشتن رینگ در سر جایش وجود دارد که سر وصدای زیادی تولید می کندوباعث خط انداختن روی بدنه سیلندر می گردد در چنین حالتی به هیچ وجه نباید موتور را روشن نگاه داشت.مشکل دیگر رینگها در اثر نبودن روغن است که سایش فلز روی فلز صورت گرفته و باعث بوجود آمدن گرمائی شدید شده و تقریباً فلز رینگ و فلز سیلندر آب شده و بین آنها پیوند بوجود می آید که اصطلاحاً آنرا جامپ کردن می گویند. از مشکلات سیلندر هم می توان به خط افتادن روی بدنه سیلندر می باشد. هنگامی که روی بدنه سیلندر خط بیفتد و ما مجبور سیلندر را به تراشکاری بفرستیم باید از پیستونی با سایز بالاتر استفاده نمائیم که ما تنها چند بار می توانیم این عمل را انجام بدهیم و بعد از آن باید بوش سیلندر تعویض گردد که اگر بوش خشک باشد باید توسط پرس تعویض گردد و اگر بوش تر باشد توسط خود مکانیک هم با قرار دادن اورینگ ها تعویض صورت می گیرد. از دیگر مشکلات سیلندر لبه دار بودن سیلندر می باشد چون سیلندر تا قسمت مرگ بالا می آید و خط محفظه احتراق تحت ماشین قرار نمی گیرد پس درون سیلندر لبه افتاده که اگر ناخن به آن گیر کند باید سیلندر به تراش برود. در هنگام جمع کردن موتور ابتدا رینگها را روی پیستون قرار می دهیم که کلمه TOP نشان گر جهت بالای رینگ می باشد که باید به سمت سر سیلندر باشد
1-پس به وسیله رینگ جمع کن پیستونها را در سیلندر مخصوص خود قرار می دهیم
2-لازم به ذکر می باشد در هنگام باز کردن قطعات موتور باید با سمبه روی تمام قطعات علامت بگذاریم تا در هنگام جمع کردن موتور تمامی قطعات در جای خود قرار گیرند چون قطعات موتور در هنگام کارکردن آب بندی به وجود می آید پس باید تمامی قطعات سوپاپها ، استکانیها ،پیستونها و گپه های ثابت و متحرک در جای خود قرار گیرند
در این کارگاه دیگر رینگها را با زوایای مشخصی نسبت به یکدیگر نمی چیدند زیرا به گفته سرپرست رینگهای پیستون درون سیلندر حرکت چرخشی دارند . پس تنظیم زوایای آنها زیاد تاثیری در به حدر رفتن کمپرس موتور ندارد
1-اولین مرحله جمع کردن موتور بستن میل لنگ در جایش میباشد که ابتدا روی یاتاقانهای ثابت مقداری روغن زده پس آنها را در جای خود قرار داده و به صورت ضربدری سفت می نمائیم که باید کپه های ثابت نیز با آچار ترکمتر سفت گردند بعد از این کار میل لنگ را می چرخانیم باید میل لنگ به راحتی در جای خود حرکت نماید
پس یاتاقانهای ثابت را در سر جایشان می بندیم . البته مجدداً عمل سفت کردن یاتاقانها توسط آچار ترکمتر صورت می گیرد . بعد از این مرحله سپس میل سوپاپ را می بندیم و طبق علامت تایمینگ با چرخ دنده میل لنگ آنرا در گیر می کنیم سپس اویل پمپ را می بندیم پس کارتل را می بندیم
نوع عیب خرابی سیستم ترمز چرخهای عقب اتومبیل پیکان <\/h2>
عیب این سیستم این بود که خرابی سلندر ترمز چرخهای عقب بود که به خاطر خرابی لاستیکهایی که حالت اوررینگ داشتند روغن داخل کاسه های چرخ وبه روی لنتها ریخته بود که اصطکاک را کم کرده ومانع از عمل ترمز گیری شده بود برای رفع این نقص باید سیلندر چرخهای عقب را تعویض می کردیم که ابتدا باید کاسه چرخ را باز می کردیم سپس پیچ لوله روغن که در پشت کاسه چرخ قرار دارد باز کردیم سپس باید فنر بزرگ لنت را آزاد کرده تا فشار لنتها به سیلندر کمتر شود سپس خار پشت سیلندر ترمز را از پشت کاسه چرخ آزاد کرده سپس سیلندر آزاد می گردد.سپس سیلندر نو را جایگزین می نمائیم و خار آن را جا می زنیم سپس لوله ترمز را می بندیم فنری که دو لنت را به همدیگر متصل می نماید جا می زنیم سپس کاسه چرخ را جا می زنیم سپس عمل هواگیری را انجام می دهیم
توجه:در هنگام باز بودن کاسه چرخ نباید پدال ترمز را فشار می دهیم
مقاله سـرمـت متـریال word دارای 107 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سـرمـت متـریال word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سـرمـت متـریال word
فصل اول:تعریف و طبقه بندی سرمت ها
1-1- مقدمه
1-2- طبقه بندی
1-2-1- سرمت های با پایه ی کاربید
1-2-2-سرمت های با پایه ی کربونیترید
1-2-3-سرمت های با پایه ی نیترید
1-2-4-سرمت های با پایه ی اکسید
1-2-5- سرمت های با پایه ی بوراید
1-2-6- سرمت های محتوی کربن
فصل دوم : تکنیک های ساخت وتولید سرمت
2-1- مقدمه
2-2-آماده سازی پودر
2-3-زینترینگ
2-3-1-مکانیزم زینترینگ فاز مایع
2-3-2-کوره ها
2-4-پرس کاری سرد بصورت ایستا
2-5- عمل فشارش هیدرواستاتیک(همه جانبه)سرد
2-5-1-امتیازها و معایب
2-6- روش اکستروژن گرم برای مخلوط های پودری سرمت
2-7-نورد پودر
2-8-ریخته گری دوغا بی
2-9-فرایند قالبگیری تزریقی(MIM )
2-9-1-کاربردها و مزایای فرایند MIM برای سرمت ها
2-10-فشرده سازی داغ ایستا
2-11- پرس ایزواستاتیک گرم (HIP)
2-12-اکستروژن گرم شمش های سرمت
2-12-1-روش ها
2-12-2-کاربرد
2-12-3- ترکیب زینترینگ- فشرده سازی
2-13- تراوش
2 -14 – اتصال و ریز ساختار
2-14-1- اتصال
2-14-2-انحلال پذیری
2-14-3-رطوبت
2-14-4-ریز ساختار
2-14-5 -آرایش موقعیتهایسرمتبرای بهبود مقاومت در مقابل تغییر شکل و تافش شکست
فصل سوم :انواع سرمت ها وکاربردهای آن
3-1 – سرمت های اکسیدی
3-1-1 – مقدمه
3-1-2 – سرمت های اکسید- سیلیکون
3-1-3 – سرمت های اکسید آلومینیوم
3-1-4 – سرمت های اکسید منیزیم
3-1-5 – سرمت های اکسید بریلیوم
3-1-6 – سرمت های اکسید زیرکونیوم
3-1-7 – سرمت های اکسید توریوم
3-1-8 – سرمت های اکسید اورانیوم
3-1-9- سرمت های محتوی دیگر اکسیدها
3-1-10- سوپر هادی دمای بالا با زمینه فلزی
3 -2 – سرمت های کاربید و کربونیترید
3-2-1 – مقدمه
3-2-2 – سرمت های کاربید تیتا نیم متصل به نیکل
3-2-3 – سرمت های کاربید تیتا نیم متصل به فولاد
3-2-4- مقایسه ی کاربیدهای متصل به فولاد که قابلیت عملیات حرارتی دارند با کاربید تنگستن متصل با کبالت
3-2-5- مقایسه ی سرمت های کاربید متصل به فولاد با دیگر مواد مقاوم در برابر سایش
3-2-6 – سرمت های کاربید با آرایش های مختلف اتصال فولادی
3-2-7 – ساختن سرمت های کاربید تیتا نیم متصل به فولاد
3-2-8 – سخت کردن سرمت ها با اتصال فولاد
3 -2 -8 -1 – ماشینکاری و سایش
3-2-9- سرمت های کربونیترید تیتا نیم
3-2-9-1 – ویژگی ها
3-2-9-2-کاربردها
3-2-10 – سرمت های کاربید تنگستن متصل به فولاد
3-2-11 – سرمت های کاربید کروم
3-2-11-1 – کاربردها و ویژگیها
3-2-12 – دیگر سرمتهای بر پایه ی کاربید
3-2-13- سرمت های کاربید سیلیسیم – آلومینیوم
3-2-14- سرمت های کاربید آلومینیوم – بور
3 -3 – سرمتهای بورید
3-3-1 – مقدمه
3-3-2 – سرمت های بورید زیرکونیوم 85 3 – 3 -3 – سرمتهای بورید تیتانیم
3 -3 -4 – سرمتهای بورید مولیبدن
3-3-5 – دیگر سرمتهای نسوز(دیرگداز)
3-3-5-1 – سرمتهای نیتریدی و کربونیتریدی
فصل چهارم:روش تحقیق
4 -1 – مقدمه
4 -2 – تولید سرمت های کاربید تیتانیوم زمینه فولاد ریل
4-3- تولید سرمت های کاربید سیلیسیوم- آلومینیوم
فصل پنجم: نتایج وبحث
5-1- مقایسه مقاومت به سایش نمونه سرمتی با نمونه AL-Si و Al خالص
5-2- مقایسه خواص مکانیکی AL خالص وAL-Si با سرمت کاربید سیلیسیم – آلومینیوم
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل1روشهای متالورژی پودر تولید سرمت و کاربیدهای سمانته
شکل2 پرسکاری سرد بصورت ایستا با(a)پرس معمولی از دو طرف (b)پرس با فک
ثابت
شکل3بازگیری سیکل پرس با کنترل کردن حرکت قالب (با لا وپایین فشار )
شکل4 شمایی ازمخزن پرس هیدرواستاتیک سردبا یک قالب پودر در روش کیسه ی
مرطوب
شکل5 شمایی از تجهیزات پرس هیدرواستاتیک روش کیسه ی خشک
شکل6 ماشین آلات اکستروژن گرم برای مخلوط های پودری سرمت(a )دهانه اکستروژن(b)پرس فشار کاری تحت خلأ
شکل7 : شمایی از نورد پودر با تغذیه به روش اشباع شده وآرایش افقی غلتک هانسبت تراکم،ho/hg
شکل8: فرایند نورد پودر با کشیدن قرقره در میان غلطک های مخصوص پس از اولین عملیات زینترینگ
شکل 9:شمایی ا ز ریخته گری دوغابی پودر فلزی
شکل 10 شمایی از فرایند MIM برای سرمت ها
شکل 11 قا لب ومکانیزم تزریق برای فرایند MI M
شکل 12:مقیاس تولید Mg225(250 تنی) پرس داغ خلا
شکل 13 :سه روش برای اکستروژن گرم مخلوط های پودر(a)روش پودرشل(b)روش شمشال(c)روش قوطی فولادی
شکل 14 :شمایی سیکل نمودار برای موم گدازی با فشار پایین وزینترینگ با فشار بالا
شکل 15 :مونتاژ قالب تراوش پره توربین از نوع سرمت
شکل 16 شمایی از تشکیل سرمت ها که با صفحه کوچکی محکم شده ودر اثر تراوش حاصل ی گردد(a) تراوش زیرکونیم (b)تراوش آلومینیوم
شکل17 :نیروهای عامل سطح دریک نقطه از فصل مشترک از مایع ساکن روی جامد
شکل 18 : ریزساختار از سرمت های کاربید تیتانیم زینتر شده در خلا به مدت یکساعت ودمای 1400 درجه ی سانتیگراد(° F 2550 ) در گرافیت
شکل 19 تاثیر دما روی خصوصیات استحکام ازسرمت های اکسید آلومینیوم – کروم
شکل 20 :سختی دمای اتاق سرمت های کاربید عملیات حرارتی شده با اتصال های فلز آهن دار
شکل 21 : تصویر شفاف شده ذره کاربید در سرمت با اتصال فولادی
شکل 22 :سرعت های برش برای 0075 میلیمتر(in 0003) تغییرشکل دماغه در مقابل درصد اتمی از اتصال تیتا نیم برای موادها شامل چهار سطوح مختلف از آلومینیوم
شکل 23 :مقاومت در مقابل تغییرشکل ابزار محتوی کاربید وانادیم ازموادهای ابزار برش شامل 0 یا 5 درصد آلومینیوممواد برش فولاد 4340 با سختی HB
شکل 24 :ترکیب مرجح از سرمت های کربونیترید تیتانیم
شکل 25 :میکروساختار یک نمونه اسپینودال سرمت کربونیترید تیتانیم
شکل 26 : شمایی از ریزساختار سرمت کربونیترید تیتانیم
شکل27 : تاثیرترکیب اتصال فلزدراستحکام گسیختگی عرضیازسرمتکربونیتریدتیتانیم
شکل28 :مقایسه دامنه خوردگی دونوع سرمت وکاربیدهای سمانته شده هنگام تراشکاری فولاد
شکل 29 : تاثیر دما روی خواص حرارتی واستحکام سرمت های کاربید کروم
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول1 :تاریخچه ای از توسعه تولیدات سرمت وبازا ریابی آنها
جدول2 روشهای شکل دادن سرمت
جدول 3 : مقایسه ای از استحکام گسیختگی عرضی برای کاربیدهای سمانته شده بعد از پرس ایزواستاتیک گرم و زینترینگ فشاری
جدول 4 : مقایسه و خصوصیات از سرمت های اکسید آلومینیوم
جدول 5 :خصوصیات دی اکسید اورانیوم وزمینه دلخواه فلزات درسرمت های سوخت راکتور هسته ای
جدول 6 :خصوصیات سرمت های کاربید با اتصال فولادی
جدول 7 : کاربردهای از سرمت های کاربید با اتصال فولادی
جدول 8 : خصوصیات کاربید تنگستن با اتصال فولادی
جدول 9 : خصوصیات سرمت های کاربید کروم
جدول 10:خصوصیات از موادهای انتخاب شده جاذب نوترون
جدول 11 :خصوصیات از بوریدهای فلز وسرمت های با پایه بوراید
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سـرمـت متـریال word
1- عبادزاده . تورج ، کاربیدها ، موسسه دانش پویان جوان ، سال 1385، صفحات165-89
2- فریتس وی .لنل ، متالورژی پودر ، مترجم دکتر پروین عباچی ، موسسه انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف ، 1381 ، 471-137
3- ASTM Committee C-21, “Report of Task Group B on Cermets,” American Society for Testing and Mater als, 1955.
4- J.R. Tinklepaugh and W.B. Crandal Chapter 1 in Cermets, Reinhold, 196.
5- E.C. Van Schoick, Ed., Ceram Glossary, The Ceramic Society, 1963.
6- P. Ettmayer and W. Lengauer, The Story of Cermets, Powder Metall. Int vol 21 (No. 2), 1989, p 37-38.
7- R. Kieffer and F. Benesovsky, Har metalle, Springer- Verlag, 1965, p 43-489.
8- E. Rudy, Boundary Phase Stabilit and Critical Phenomena in Higher Oder Solid Solution Systems, J. Lest Common Met., Vol 33, 1973, p 43-70.
9- F. V. Lenel, Powder Metallurgy, Prit ciples and Applications, Metal Powde Industry Federation, 1980.
10- P. Popper, Isostatic Pressing, Britis Ceramic Research Association, Her den & Sons Ltd., 1976.
11- R. Kieffer and P. Schwarzkopf, Har stoffe and Hartmetalle, Springer- Verlag, 1953.
12- C. G. Goetzel, Infiltration Process, in Cermets, Reinhold, 1960, p 73-81.
13- T.D. Claar, W.B. Johnson, C.A. Anderson, and G.H. Schiroky, Microstructure and Properties of Platelet Reinforced Ceramics Formed by the Directed Reaction of Zirconium with Boron Carbide, Ceram. Eng. Sci. Proc., Vol 10(No. 7/8), 1989.
14- C. G. Goetzel and L.P. Skolnick, Some Properties of a Recently Developed Hard Metal Produced by Infiltration, in Sintered High- Temperature and Corrosion- Resistant Materials, F. Benesovsky, Ed., Pergamon Press, 1956, p 92-98.
15- M. Humenik, Jr. and T.J. Whalen, Physiochemical Aspects of Cermets, in Cermets, Reinhold, 1960, p 6-46.
16- C. G. Goetzel, Titanium Carbide- Metal Infiltrated Cermets, in Cermets, Reinhold, 1960, p 130-146.
17- L.J. Cronin, Refractory Cermets, Am. Ceram. Soc. Bull., Vol 30, 1951, p 234-238.
18- L.J. Cronin, Electronic Refractory Cermets, in Cermets, Reinhold, 1960, p 158-166.
19- A.N. Holden, Dispersion Fuel Elements, Gordon & Breach, 1967, p 80-91, 152-167.
20- P. Loewenstein, P.D. Corzine, and J. Wong, Nuclear Reactor Fuel Elements, Interscience, 1962, p 393-394, 396-398.
21- L.E. Murr, A.W. Hare, and N.G. Eror, Metal-Matrix High- Temperature Superconductor, Adv. Mater. Process. Vol 132(No. 4), Oct 1987, p 36-44.
22- J. Wambold, Properties of Titanium Carbide- Metal Compositions, in Cermets, Reinhold, 1960, p 122-129.
23- G.C. Deutsch, The Use of Cermets as Gas-Turbine Blading, in High-Temperature Materials, John Wiley, 1959, p 190-204.
24- H.W. Lavendal and C.G. Goetzel, Recent Advances in Infiltrated Titanium Carbides, in High Temperature Materials, John Wiley, 1959, p 140-154.
25- M. Epner and E. Gregory, Titanium Carbide-Steel Cermets, in Cermets, Reinhold, 1960, p 146-149.
چکیده
سرمت های مخلوطی از فلز و سرامیک هستند. سرمت از حدود سال 1930 به اشکال مختلف مورد استفاده قرار گرفته است ولی تا سالهای 1970 کار عملی جدی روی آن انجام نشده بود. این پیوند مولکولی می تواند مابین فلزات مختلفی مانند آهن، کبالت، نیکل و کروم و سرامیکهای نظیر اکسید، کربور، نیترور، بورور، سیلیکات تشکیل شود. پیوند مولکولی تشکیل شده این فلزات و سرامیک ها بسیار محکم بوده و این مواد دارای خواص ویژه ای می باشند
بسته به نوع فلز و سرامیک ترکیبی، سرمت های متفاوت با خواص متمایز جهت کاربردهای خاص می تواند تشکیل شود ولی تقریباً کلیه سرمتها در خواص ذیل مشترک می باشند
- سختی بسیار بالا
- مقاومت در مقابل خوردگی شیمیایی
- رفتار مکانیکی مابین فلز و سرامیک
- مقاومت حرارتی بالا
- مقاومت خوب در برابر خزش
امروزه از فرمول های متنوع تری از سرمت مانند تنگستن کارباید تیتانیوم کاربونیتریدها برای افزایش عمر و کاربری بهتر ابزار برش استفاده می شود. همچنین فلزاتی نظیر آلومینیوم، تیتانیوم، مس و آلومینیوم تیتانیوم بین فلزی که با الیاف یا ویسکرهای کاربید سیلیسیم تقویت شده اند از خود افزایش قابل ملاحظه ای در خواص مکانیکی به ویژه در دماهای بالا نشان می دهند این سرمت های برای سازه های هوا فضای پیشرفته مورد توجه است
در این پروژه تولید سرمت های کاربید تیتانیوم زمینه فولادی مد نظر است و هدف این پروژه افزایش مقاومت به سختی در حرارت بالا می باشد
1-1- مقدمه:
سرمت، نامی اختصاری که در تمام جهان برای ترکیبی همگن که از فلزها یا آلیاژها یا یک یا چند فاز سرامیکی است که متشکل از تقریباً 15 تا 18 درصد از حجم آن است و انحلال پذیری نسبتاً اندکی بین فازهای فلزی و سرامیکی در دمای آماده سازی وجود دارد به کار می رود. تعریفی خوب از کلمه سرامیک را می توان در« فهرست سرامیکی» پیدا کرد . هر نوع محصول غیر عادی، غیر فلزی که در طول ساخت یا استفاده در معرض دمای بالا قرار می گیرد. بطور نمونه، اما نه منحصراً، سرامیک یک اکسید،براید،کاربید فلزی، یا ترکیب یا مخلوطی از چنین موادی است؛ که در آنها آنیونهایی وجود دارد که نقش مهمی در ساختار و خواص اتمی بازی می کند.» با داشتن منبعی خاص در مورد سرمت ها، این تعریف از جزء سرامیکی می تواند تا مرزی گسترش یابد که شامل نیتریدها، کربونیتریدها و سیلیسیدها نیز بشود
در دیدی وسیع، سرمت ها همانند نوع خاص مواد سخت و دیرگداز موجود در طبقه کلی، زمینه فلزی کامپوزیت ها هستند. در مقاله های علمی این موضوع پوشش خوبی داده شده است، به ویژه در طیف حجم شکستگی های خاص قابل مقایسه و اجزاء فلزی. در مقام مقایسه با لایه های کامپوزیت،ترکیب فلز و غیر فلز در سرمت ها در مقیاس بسیار ریز اتفاق می افتد.فاز غیر فلزی معمولاً غیر رشته ای است اما تعدادی دانه های ریز غیر هم محور تشکیل یافته که به خوبی در هم پراکنده شده و به زمینه فلزی چسبیده اند. در صورتی که جزء فلزی یا سرامیکی غالباً به صورت رشتهای می باشند، ماده باید به عنوان یک ماده ی کامپوزیتی در نظر گرفته شود. اتصال بین فاز غیر فلزی و زمینه فلزی اثرات مهمی را در بین سرمت ها ایجاد می کند؛ این مورد به شدت بر ارتباطات فازی، انحلال پذیری و ویژگی های مرطوب شدن که در ارتباط با اجزاء سرامیکی و فلزی هستند، تاًثیر می گذارد. تفاوت در بین اندازه ی جزء سرامیکی به سیستم و کاربرد آن مربوط است. این میتواند ریزی 50 تا 100 میکرومتر باشد، همانگونه که در بعضی از انواع سرمت ها بر پایه ی دی اکسید اورانیوم(uo2) که برای عناصر سوخت راکتور هسته ای استفاده می شوند یا به ریزی 1 تا 2 میکرومتر، که در نوع ریز ذرات کاربیدهای سمانته شده وجود دارد. می باشد. در صورتی که جزء سرامیکی، کوچکتر و در اندازه های کمتر می باشد، ماده می تواند به عنوان طبقه ای از آلیاژ مقاوم شده تلقی شود و بنابراین از تعریف مورد قبول برای سرمت ها خارج می شود
هدف اصلی از ترکیب فلز و سرامیک در مقیاس معمولی، دستیابی یه کیفیت مورد نظر و حذف خواص نا مناسب و نا خواستنی هر دو نوع ماده است. مثال برجسته ای از خواص مطلوب که از مواد سرامیکی و فلزی حاصل می شود انواع فلزات سخت است که از کاربیدهای سمانته ساخته می شوند
کاربیدهای سمانته شده از رشدی دائمی در 6 دهه ی گذشته برخوردار بوده اند.در طول این زمان، توسعه مواد ابزارهای ساخته شده از سرمت/ فلز سخت از کاربیدهای با پایه ی فلز تنگستن به مواد پیچیده ی کاربیدی و با پایه ی نیتریدی رفت(جدول 1)
جدول 1 :تاریخچه ای ا ز توسعه تولیدات سرمت وبازا ریابی آنها
بطور کلی سرمت ها برای کاربردهایی نظیر ابزار برش استفاده می شدند. در حدود 45 سال پیش، آنها در کاربردهای دیگری نیز به ایفای نقش پرداختند همانند سیستم های پیشرانش(فشار به سوی جلو) از این مواد انتظار می رود که خواص سرامیک مانند رفتار دیرگدازی، مقاومت و پایداری در مقابل خوردگی، بطور مفیدی با بخش پایه ی فلزی که خواصی مانند شکل پذیری بالا، و هدایت حرارتی دارد همکاری نماید و دیگر اینکه بعضی از مواد عالی جدید برای کاربردهای با دماهای بسیار زیاد تولید شوند. متاسفانه با وجود تلاش های بسیار در ایالات متحده و اروپا در طول دهه ی 1950 این اهداف حاصل نشدند. میزان چکش خواری و سختی حاصل از بخش چسباننده ی فلزی برای بسیاری از کابردهای حیاتی نظیر موتور توربو جت(هواپیمای جت توربین دار)و پره های جت ایستگاه گازی یا تیغه های نازل ها، ناکافی باقی ماند. هر چند که در موارد دیگر، سرمت ها، مواردی را برای مواد مورد استفاده در مهندسی بهبود بخشیدند، به خصوص در ابزاری که بر پایه ی کاربید تیتانیم(TiC) یا کربونیتراید تیتانیم(TiC,N) هستند، و نیز در بعضی از انواع عناصر سوخت هستهای سرمت های بر پایه ی دی اکسید اورانیوم، به همان خوبی آنهایی که بر پایه ی کاربید اورانیوم(UC) هستند، امکان تبدیل شدن به سوخت هسته ای را دارند. سرمت های بر پایه ی بورید زیرکونیوم(ZrB2) یا بورید سیلیکون(SiC) و بقیه که شامل اکسید آلومینیوم(Al2O3)، دی اکسید سیلیکون کاربید بور(B4C) یا ترکیبات دیرگداز همراه با الماس هستند، خواص یکسانی دارند. بعضی ها بطور اقتصادی در طیف وسیعی از کاربردها که شامل ابزارهای ماشین کاری گرم، شفت ها و بدنه در پوش لوله های فلزی، اجزاء شیر فلکه و بخش های پوشاننده، لوله ها و فازل ها در معرض دماهای بسیار بالا، اجزاء موتور موشک، گیره های کوره و عناصر اصلی آن، چرخ های ساینده و سرمت های شامل الماس و دندانه های اره، می شود. بکار می روند
یکی از کاربردهای مهم سرمت ها شامل مواد ابزار برش می باشد که از TiC یا TiC,N به عنوان فاز به شدت دیرگداز استفاده می کند. همچنین کاربید مولیبدن(MO2C) و دیگر کاربیدها بر اساس فرمول بندی این سرمت ها ساخته می شوند. مقاومت به خوردگی و سایش لبه و دیواره مواد ابزار ساخته شده از سرمت TiC و TiC,N بهتر از همین خواص متعلق به ابزارهای کاربیدهای سمانته شده معمول(که کبالت مخلوط با کاربید تنگستن است) می باشد. در مقایسه با ابزارهای برش سرامیکی، این سرمت ها اجازه ی برش سنگین را دارند که در سرعت بالا، نتیجه ی آن میزان بیشتری از فلز حذف شده در سطوح قابل مقایسه با عمر ابزار است. به روشنی سرمت ها دارای ویژگی های مواد ابزار برش هستند که قادر است فاصله بین کاربیدهای سمانته شده معمولی و سرامیک ها را پر سازد
یکی از کاربردهای صنعتی سرمت احیاگری مکانیکی است. یکی از نتایج حاصل از بازرسیهای CM و خصوصاً آنالیز روغن وجود درصد بالای فلز در روغن آنالیز شده و نشان از وجود خوردگی فلزی است که در سطوح درگیر رخ می دهد
سرمت که ماده ی ترکیبی از سرامیک و فلز است طبق تکنولوژی نوینی که در چند کشور جهان به ثبت رسیده است ساخته شده که به محلهای خوردگی همراه روانکار(روغن یا گریس) تزریق می شود.در صورتی که محیط انرژی لازم یعنی دما و فشار مناسب را جهت واکنش ها داشته باشد، سرمت باعث می شود ذرات فلز موجود در ماده روانکار به سطوح خورده شده باز گشته وبه مرور زمان خوردگی ترمیم شده و علاوه بر آن سطحی بسیار صیقلی حاصل می شود
در این روش نیازی به توقف تجهیز نبوده و تعمیر در حین کار و بهره برداری عادی تجهیز صورت می پذیرد
اصطلاح “Revitalization” از واژه لاتین(vita) به معنی زندگی گرفته شده و به معنای احیای مجدد است. کشف پدیده احیا گری مبتنی بر فرایندهای فیزیکی و شیمیایی انحصاری است که تحت شرایط ویژه ای در ناحیه ی دارای اصطکاک رخ می دهد
سرمت که ترکیبی از دو نام سرامیک و فلز است و حاوی یک نوع ماده اولیه و یک کاتالیزور است، انرژی اضافی حاصل از اصطکاک گرما و فشار را صرف تشکیل سطحی جدید بر روی قطعات می کند. فرایند احیاگری به محض آنکه شکل هندسی قطعه(یا قطعات دستگاه) ترمیم شده و به شکل اولیه بازگردد،پایان می یابد. با انجام عملیات احیاگری قطعاتی که در تماس با یکدیگر هستند با هم کاملاً انطباق می یابد. پس از احیاگری سطوح قطعات به مانند شیشه صیقلی می گردد.ضخامت این لایه های باز سازی شده بر روی قطعات فرسوده پمپها چند میکرون، در مورد موتور خودروها تا دهها میکرون و بر روی چرخ دنده ها تا صدها میکرون می رسد
1 -2 – طبقه بندی:
سرمت ها می توانند بر طبق اجزاء دیرگدازشان طبقه بندی شوند. در این سیستم، رده های اصلی سرمت ها با حضور شش جزء مشخص می شود
کاربیدها، کربونیتریدها،نیتریدها،اکسیدها،بوریدها و انواع مواد کربن دار
فاز چسباننده ی فلزی می تواند از عناصر گوناگونی تشکیل شود، به صورت تنها و یا بصورت ترکیبی، مانند نیکل،کبالت،آهن،کروم،مولیبدن و تنگستن؛همچنین می تواند شامل دیگر فلزات نیز مانند فولاد زنگ نزن، سوپر آلیاژها،تیتانیم،زیرکونیوم یا بعضی از آلیاژهای با نقطه ذوب پائین مس یا آلومینیوم نیز باشد. حجم کل فاز چسباننده تماماً به خواص مورد نظر و استفاده نهایی مورد نظر از ماده بستگی دارد. این حجم می تواند از 15 تا 85 درصد باشد، اما برای کاربردهای ابزار برش، بطورکلی،کمتر از نصف از مقدار کل نگهداشته می شود(برای مثال 10 تا 15 درصد از درصد وزنی)اتصال(پیوند) فلزی برای هر سرمت به منظور رسیدن به ساختار و خواص مورد نظر برای کاربردی خاص،انتخاب می شود.گروه فلزات آهنی و آلیاژهای آنها در طبقه ی فلزات سخت کاربید تنگستن سمانته شده غالب هستند؛نیکل و به میزان کمتر کبالت و آهن ترکیبات مطلوب را برای سختی بالا و چکش خواری خوب دارا می باشند
مقاله نقاشی در ایران زمین ( از دیروز تا امروز ) word دارای 75 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نقاشی در ایران زمین ( از دیروز تا امروز ) word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقاشی در ایران زمین ( از دیروز تا امروز ) word
مقدمه
ادوار کهن
برخورد شرق با غرب
نوازایی شاهانه
دوره اسلامی
دور میانه
تاثیر پذیری و تاثیر گذاری از تاریخ نگارگری در ایران
به سوی طبیعت نگاری
تداوم فرهنگی سازی
(د.م) طبیعت نگاری در اوج
عصر جدید
مقدمه
نقاشی ایران در سراسر تاریخ با فرهنگهای بیگانه و سنتهای ناهمگون شرقی و غربی برخورد کرده و غالباً به نتایج جدید دست یافته است. به راستی، ادوار شکوفایی و بالندگی این هنر باید محصول اقتباسهای سنجیده و ابداعات تازه دانست. اما، با وجود تأثیرات خارجی گوناگون و دگرگون کننده، میتوان نوعی پیوستگی درونی را در تحولات تاریخی نقاشی ایران تشخیص داد. در مقایسه نمونههای تصویری بازمانده از ادوار قبل و بعد از ظهور اسلام به شباهتهای آشکار برمیخوریم. به عنوان مثال، تشابه مجالس شکار در سه دوره مختلف اشکانی و اموری و صفوی شگفتانگیر است. به نظر میرسد که این نقاشیها بر طبق یک الگوی معین شکل گرفتهاند، هر چند سلیقه و خواستهای بسیار متفاوتی را طبق یک الگوی معین شکل گرفتهاند، هر چند سلیقهها و خواستهای بسیار متفاوتی را منعکس میکنند. در واقع، همانندی آنها به سبب استمرار طولانی سنتهای هنری در ایرن است. (نقاشی ایران- رویین پاکباز- نشر نارستان – 1379 ص 8)
(مقدمه) جزء دورههای اثرپذیری از سنتهای غربی، نشانی از طبیعت گرایی در نقاشی ایران نمیتوان یافت
(ع.ج) بعضی از ویژگیهای نقاشی قدیمیایران را در هنر نوپردازانی چون هانری ماتیس میتوان دید. لیکن خطاست اگر زیبایی شناسی نگارگر قدیم ایرانی و هنرمند نوپرداز معاصر را یکی بشماریم، زیرا در آن صورت، فرض میان جهان بینی سنتی و مدرن را نادیده گرفتهایم.(نقاشی ایران- پاکباز- ص9)
(د.م) در نیمه دوم سده یازدهم هجری قمری نقاشانی چون محمد زمانی به موضوعها و اسلوب نقاشی طبیعتگرای اروپایی روی آوردند. دیری نگذشت که از تلفیق سنتهای ایرانی و اروپایی، یک هنر دو رگه پدید آمد. آیا این نوعی راهگشایی به روال معمول در تاریخ نقاشی ایران بود یا حرکتی به سوی انحطاط فارغ از هر گونه ارزیابی میتوان گرایش تازه را پیامد منطقی واقعگرایی پیشین دانست. نقاشی ایرانی که از قبل با جهان واقعی آشنا شده بود، اکنون منطقی واقعگرایی پیشین دانست. نقاشی ایرانی که از قبل با جهان واقعی اشنا شده بود، اکنون میخواست اشیاء را بدان صورت که به دیده میایند، نمایش دهد. پس کوشید روشن این گونه بازنمایی را از طریق مشاهده و رونگاری آثار اروپایی بیاموزد. این که او در این امر تا چه حد توقیق یافت، بحث دیگری است. (نقاشی ایران، پاکباز، ص10)
(د.م) تاریخ نشان میدهد که نقاشی ایرانی بارها توانسته است با توسل به منابع خارجی از تنگنای هنر مرسوم زمان راهی برای تحول آینده بگشاید. کمال الملک نیز در مقام واپسین نقاشی برجسته درباره قارجار، ادامه سنتهای بی رمق ایرانی خودداری کرد اما او سنت دیگری روی آورد که خود در اروپا به بن بست رسیده بود. کمال الملک دستکم تا چند دهه نقاشی ایران را تحت تأثیر خود قرار داد. نتیجتاً، پویش نوینی که با جنبش مشروطیت در ادبیات آغاز شد، همانندی در نقاشی نداشت. شاید این را بتوان یکی از علتهای ادامه کشاکش میان سنت و تجرد در عرصه نقاشی معاصر دانست. (نقاشی ایران- پاکباز – ص 11)
ادوار کهن
(ا.ک) در قرنهای اولیه تاریخ مسیحی، جاده ابریشم، به مثابه مجرای تجارت ابریشم و کالاهای دیگر بین چنین و هندوستان در شرق و دنیای رومیدر غرب به وجود آمد. این جاده به صورت راه ارتباطی مهمیبین مردمان و فرهنگ ها و گذرگاهی برای انتقال دو سویه افکار، علم و تکنولوژی و زبان و ادبیات جایی همیشگی در تاریخ جهان دارد
این ارتباط در رویارویی با فشارهای سیاسی و موانع دیگر همیشه آسان نبود اما هنگامیکه یک شاخهراه بسته میشد، شاخه دیگری جای آن را میگرفت. مسافران شرق و غرب در واقع چندین راه خشکی و دریایی را مورد استفاده قرار میدادند و عبارت «جاده ابریشم» نمادی است که روح جاودان ارتباط بین مردمان را بیدار میکند
حرکتهای جمعی یعنی مهاجرتهای برزگ تاریخ مناطق را شکل دادند اما نباید تک مسافرانی که جاده ابریشم را پیمودند نیز فراموش شوند: هنرمندان، موسیقیدانان و صنعتگرانی که آماده بودند جانشان را در راه آگاهی از فرهنگها و جوامع دیگر به خطر اندازند و در مقابل مهارتهای خود را ارائه کنند
عشق به ماجراجویی و عطش دانش درباره دیگران فقط دو انگیزه از انگیزههای بسیاری است که فرآیند تبادل بین جوامع مختلف را نیرو بخشید و به برداشتن موانعی که رمدم مناطق مختلف را جدا میکرد و برقراری پیوندهای همزیستی که پیشرفت انسان را ممکن میساخت، کمک کرد. این، میراث جاده ابریشم بود و جوهری که به آن هستی بخشید. (پیوند ابریشمین شرق و غرب- احمد حسن دانی- ترجمه امید اقتداری- مجله پیام یونسکو- سال 20- شماره 226- فروردین 1368- ص 4 و 5)
(ا.ک) تماسهای شرق و غرب که بعدها در امتداد جاده ابریشم جریان یافت، در چند قرن آخر پیش از تاریخ مسیحی و با تشکیل چند دولت آسیایی که مردم آن ها به بهرهبرداری از منابع محلی و رقابت تجارتی پرداختند پایهگذاری شد. این تلاش برای سود، به تبادل پررونق کالا ها و حرکت مردمان از سرزمینی به سرزمین دیگر انجامید
هردوت، مورخ یونانی، تصویر زندهای از مردم گوناگون درگیر این فرآیند ارائه میکنند و چگونگی تشکیل جوامع آنها، روشهای زندگیشان و رابطه نزدیکشان با امپراتوری هخامنشی در ایران را توصیف میکند
نمونهای از این تبادل تجارتی و فرهنگی، بازرگانان آرامیبودند که در آسیای مرکزی سفر میکردند و الفبای آنهاها، یعنی آرامی، بر تکامل الفبای زبانهای دیگر چو سعدی و خارشتی تأثیر گذاشت. از مردمان دیگری که هردوت توصیف کرده است سکاها، هندی ها و مردم پارسی زباناند که به شرق میرفتند و زبانشان در آنجا تأثیر شدیدی بر زبانهای کهن منطقه داشت. (پیوند ابریشمین شرق و غرب- ص 5)
(ا.ک) اولین بار امپراتوری هخامنشی، بین قرن ششم و چهارم پیش از میلاد، برخورد مردم شرق و غرب، تبادل افکار و تکنولوژیها و انتقال دو سویه زبانها و ادبیات را ممکن ساخت. مردم، از بسیاری از نقا ط گیتی و از راههای ساخته داریوش، به پرسپولیس، پایتخت امپراتوری جلب میشدند. در همین ضمن، در استانهای دورافتاده آسیای مرکزی، شهرهایی چون بلخ، سمرقند و تکسیله ، که بعدها منزلگاه های مهم جاده ابریشم شدند، به وسیله راههای خشکی به هم متصل و تبدیل به مراکز تماس شرق و غرب شدند. در طول این دوره روح تبادل افکار و عقاید بین مردم شرق و غرب نخستین شکل غنای انسانی بود. (پیوند ابریشمین شرق و غرب، ص5)
(ا.ک) در اواخر قرن چهارم پیش از میلاد و به دنبال پیروزیهای اسکندر که امپراتوری هخامنشی را سرنگون کرد و در شرق تا هند لشکر کشید، تماسهای بین شرق و غرب آساناند. اسکندر، مقدونی که خود پس از فتح یونان در فرهنگ آن غرق شد و این شهریار شرقی شیفته پندارگرایی شرق، خود تجسمیاز انتزاج فرهنگی بود
مقاله بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانشآموزان دختر word دارای 131 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانشآموزان دختر word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانشآموزان دختر word
فصل اول
کلیات پژوهش;
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت مسأله
اهداف پژوهش
فرضیههای پژوهش
متغیرهای پژوهش
تعاریف نظری و تعاریف عملیاتی
تعاریف نظری
تعاریف عملیاتی
خلاصه
فصل دوم
گستره نظری مسأله مورد بررسی
و پژوهشهای مربوط به آن
کمالگرایی
نظریههای کمالگرایی
نظریه فروید
نظریه هورنای
نظریه پرلز
انواع کمالگرایی
ابعاد کمالگرایی
ویژگی افراد کمالگرا
کمالگرایی والدین
عزتنفس
اهمیت عزتنفس
علل پیدایش عزتنفس
جرأتورزی
ویژگیهای شخصیتی جرأتورزانه
خودکارآمدی
مؤلفههای خودکارآمدی
منابع خودکارآمدی
مروری بر پژوهشهای انجام شده
پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور
پژوهشهای انجام شده در داخل کشور
خلاصه
فصل سوم
روش پژوهش;
طرح پژوهش
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونهگیری
ابرازهای اندازهگیری
مقیاس کمالگرایی اهواز
پایاییمقیاس کمالگرایی اهواز
اعتبارمقیاس کمالگرایی اهواز
شیوه نمرهگذاری مقیاس کمالگرایی اهواز
آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
اعتبار آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
پایایی آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
شیوه نمرهگذاری آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
شیوه نمرهگذاری پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
مقیاس خودکارآمدی عمومی
پایایی مقیاس خودکارآمدی عمومی
اعتبار مقیاس خودکارآمدی عمومی
شیوه نمرهگذاری مقیاس خودکارآمدی عمومی
روند اجراء و جمعآوری اطلاعات
روشهای آماری در تحلیل دادهها
خلاصه
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل دادههای آماری
دادههای توصیفی پژوهش
ارزیابی فرضیههای پژوهش
خلاصه
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
خلاصه و نتیجهگیری
بحث و جمعبندی
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادها
خلاصه
منابع فارسی
منابع انگلیسی
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانشآموزان دختر word
- تشکر، بهرام. (1377). بررسی رابطه نگرشهای فرزندپروری، الگوی شخصیتی A، کمالگرایی و جزمگرایی والدین با اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانشآموزان پسر سوم راهنمایی شهرستان آباده. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید چمران اهواز
- دلاور، علی. (1378). احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران: انتشارات رشد
- دلاور، علی. (1383). روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران: نشر ویرایش
- شولتز، دوآن. مترجم: خوشدل، گیتی (1385). روانشناسی کمال. تهران: نشر پیکان
- عباسینیا، محمد. (1378). تأثیر آموزش جرأتورزی در میزان جرأتورزی و عزتنفس دانشآموازن کم جرأت پسر در ناحیه 1 قم در سال تحصیلی 78- 77 پایان کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی
- علینیا کروئی، رستم. (1382). بررسی رابطه بین خودکارآمدی عمومی و سلامت روان دانشآموزان پایه سوم مقطع متوسطه شهر بابل در سال تحصیلی 82- 81 پایان کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی
- فیست، جس وفیست، گریگوریجی. مترجم: سید محمدی، یحیی (1384). نظریههای شخصیت. تهران: نشر روان
- مهرابیزاده هنرمند، مهناز و وردی، مینا. (1382). کمالگرایی مثبت، کمالگرایی منفی. اهواز: نشر رسش
- نجفی، محمود. (1383، اسفند). کمالگرایی. دو ماهنامه دانشجو، 3-2
- هرمزینژاد، معصومه. (1380). رابطه ساده و چند گانه متغیرهای عزتنفس، اضطراب اجتماعی و کمالگرایی با ابزار وجود در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید چمران اهواز
کمالگرایی
سازه کمالگرایی در دهههای اخیر مورد توجه پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است و هر کدام به فراخور دیدگاه خود تعریف متفاوتی از آن ارائه دادهاند. با این حال بیشتر پژوهشگران بر این امر که معیارهای بلندمرتبه برای عملکرد مفهوم اساسی کمالگرایی است، سازش دارند
فرهنگ و بستر[1]کمالگرایی را «عقیده و باوری میداند که براساس آن اصلاح آرمانی منش اخلاقی، هدف اصلی تلاشهای اخلاقی است و یا کمالگرایی، در حکمت الهی به این معنی است که معصوم بودن در زندگی امکانپذیر است»
هورنای (1934) کمالگرایی را گرایش روان رنجورانه به بی عیب و نقص بودن، کوچکترین اشتباه خود را گناهی نابخشودنی پنداشتن و مضطربانه انتظار پیامدهای شوم آن را کشیدن، تعریف میکند
هالندر[2](1965) مینویسد: «کمالگرایی نشاندهندهی گرایش و علاقه فرد به درک محیط پیرامون خود به گونه قانون «همه یا هیچ»[3]است که به موجب آن، نتایج ممکن، موفقیتهای کامل یا شکستهای کامل هستند»
هاماچک[4](1978) کمالگرایی را به دو بعد کمالگرایی بهنجار و کمالگرایی نابهنجار تقسیم میکند. وی معتقد است کمالگرایی نابهنجار عبارت از: نگرانی زیاد دربارهی ارتکاب اشتباهات و ترس از داروهای دیگران است
ویزمن[5](1980) معتقد است، کمالگرایی نیاز شدید به پیشرفت است و این گرایش به گونه معیارهای شخصی بالا و غیر واقعبینانه آشکار میشود (به نقل از: بلت[6]، 1995)
فراست، مارتن، لاهارت و روزنبلیت[7](1990) کمالگرایی را به عنوان مجموعه معیارهای بسیار بالا برای عملکرد که با خود ارزشیابیهای انتقادی همراه است، تعریف کردهاند
هیویت و فلت (1990) معتقدند کمالگرایی عبارت است از: گرایش فرد به داشتن مجموعهای از معیارهای بالای افراطی و تمرکز بر شکستها و نقصها در عملکرد
کلی اینک (1998) کمالگرایی را اعتقاد فرد به کامل بودن و احساس اضطراب و فشار روانی بالا و ترس از اینکه نتواند مطابق انتظارات خود زندگی کند، تعریف مینماید
نظریههای کمالگرایی
نظریه فروید
اساس مشاهدات فروید[8](1975) درباره تئوری «فراخود»[9]به این ترتیب است. برخی روان رنجورها پایبند قوانین اخلاقی و دینی شدید هستند، بدین معنی که محرک اصلی در زندگی آنها خوشبختی نیست بلکه، تکامل و برتری یافتن است. زندگی آنها را یک سلسله «حتماًها و بایدها» تشکیل میدهد. آنها باید در هر کاری به حد کمال برسند و به بهترین گونهای آن را انجام میدهند وگرنه خشنود نخواهند شد. شخصی با این ویژگیها باید به هیچ روی در داوری اشتباه نکند یا این که شوهر یا زن یا دختر و یا پسر ایدهآل باشد و خلاصه این که او را آدمی بیعیب و نقص بپندارند. هدفهای اخلاقی این اشخاص که اجباراً به طرف آنها رانده میشوند، پیوسته و بیرحمانه به آنها حکمفرمایی میکنند. اینگونه افراد تصادف و اتفاقاتی که آنها را به هیچ روی نمیتوانند کنترل کنند، باور ندارند، زیرا آنها احساس میکنند که باید بتوانند همهی عوامل، حتی اضطراب را کنترل کنند و در زندگی هیچگاه نباید اشتباه کنند
اگر این گونه افراد نتوانند به آرمانهای خود ساخته و بسیار دشوار اخلاقی خود برسند اضطراب و احساس تقصیر به آنها دست خواهد داد. بیمارانی که گرفتار چنگالهای این چشم داشتها هستند، نه تنها برای اینکه اکنون توفیق رسیدن به آرمانهای اخلاقی خود را ندارند، بلکه برای شکستهایی نیز که در گذشته در این راه نصیب آنها شده است، خود را سرزنش میکنند. حتی اگر این افراد در شرایط دشواری باشند احساس میکنند که این عوامل نباید از رسیدن به مقاصد و هدفهای اخلاقی آنها جلوگیری کنند، زیرا در پندار خود، باید به اندازهای توانا باشند که بتوانند تمام سختیها را تحمل کنند بدون این که احساساتی مانند ترس و تسلیم و ستیزه، از خود نشان دهند
جنبه دیگری که اصول اخلاقی روان رنجور برای او دارد چیزی است که فروید آن را «خود غریبی»[10]مینامد. مقصود از این اصطلاح این است که شخص روان رنجور هیچگونه اختیار و یا سخنی دربارهی قوانین سختی که خودش بر خود تحمیل کرده ندارد. بدین معنی که درباره این که آیا قوانین را دوست دارد؟ یا به آنها ایمان دارد؟ با این که ارزشی برای آنها قایل است؟ هیچ گونه داوری نمیکند
معمولاً پندار بر این است که محدودیتهایی که اشخاص برای خود قایل میشوند نتیجه قوانین و قواعد اخلاقی موجود در محیط است، ولی به عقیده فروید قوانین و رسوم اخلاقی نتیجه تمایلات دگر آزاری بشر است و این محدودیتها به جای این که فرد دگر آزار را متوجه محیط کند او را متوجه خود مینماید، و در نتیجه به جای آزار و تهمت و تنفر نسبت به دیگران، نسبت به خود، آزار و تهمت و تنفر روا میدارد. فروید دو دلیل برای اثبات این نظریه عرضه میکند. یکی این که اشخاص گرفتار به نیاز مبرم کامل بودن خود را بیچاره میکنند، بدین معنی که توقعات از خود را به اندازهای زیاد میکنند که زیر سنگینی آن از پا در میآیند، دوم این که به نظر فروید هرچه شخص تمایلات ستیزهجویی خود نسبت به دیگران را بیشتر کنترل کند به همان اندازه نسبت به خود و ایدهآلهای خود سختگیر و ستیزهگر میشود. به نظر فروید کوشش برای کامل بودن و به کمال رسیدن معمولاً سطحی و دروغین است و کسی که هدف تکامل اخلاقی افراطی دارد با خود و دیگران صادق نیست. آنها بنابر نیاز به کمال پیوسته در تکاپو هستند و تنها تقلید درستکاری را در میآورند وگرنه قلباً به عقاید خود ایمان ندارند
البته گرایش انسان به حفظ ظاهر و نیاز او به کامل بودن امری طبیعی است، ولی آنچه در شخص روان رنجور مورد بحث و قابل توجه است این است که تظاهر به اندازهای اغراق آمیز میشود که همه شخصیت او به یک ماسک تبدیل میشود، به گونهای که نیازهای راستین او تحتالشعاع گرایش او قرار میگیرند
نظریه هورنای
یکی از عواملی که باعث میشود «خود واقعی[11]» به طور طبیعی رشد نکند این است که، چون مهمترین نیاز کودک (در شرایط نامساعد) از بین بردن اضطراب، رفع تضاد و به دست آوردن آرامش درونی است، دیگر چندان توجهی به احساسات، تمایلات، علاقهها و آرزوهای راستین و اصیل خود ندارد. کودک به دنبال این است که خود را از آزار دیگران در امان نگه دارد. بنابراین در روابطش با دیگران از تمایلات و احساسات واقعی خود استفاده نمیکند، بلکه تمایلات و احساساتی بدلی و ساختگی در خود میپروراند که مناسب و به فراخور آن رابطهی خاص میباشد، در نتیجه از وجود خود واقعی غافل و بیخبر میشود
نهایت این که: فرد راه حل همهی مشکلاتی را که تا کنون برای او به وجود آمده در «تخیل و تصور» جست و جو میکند. یعنی به این شیوه موفق میشود که نخست خود را برجستهتر و برتر از دیگران بپندارد و احساس کوچکی و حقارت خود را آرامش بخشد، دوم میکوشد در تخیل، تضادهای خود را حل کند. بدین معنی که در تصویر آرمانی که از خودش ترسیم کرده هیچ گونه تضادی نمیبیند، بلکه هر کاری میکند هرچند از دید دیگران متضاد و ضد و نقیض باشد، از دید خودش حسن است. «خودآرمانی[12]» که معلول یک سلسله جریانات ناسالم عصبی بوده از این پس خود عامل و مبدأ ناراحتیهای عصبی میشود و انرژیای که میبایستی صرف پرورش و رشد «خود واقعی» شود، اکنون برای رسیدن به «خود آرمانی» به هدر میرود. برای این که بتواند «خودآرمانی» را به واقعیت نزدیک کند، نیازمند یک بزرگی و شکوه میشود. او برای بدست آوردن بزرگی باید صفاتی را در خودش بپروراند و روشهایی را به کار گیرد که در شأن «خود آرمانی» باشد. نخستین حالت و صفت که خود به خود در او به وجود میآید این است که مجبور میشود خود را در هر زمینهای و از هر نظر کامل و بیعیب و نقص گرداند، چون «خود آرمانی» کامل و بیعیب و نقص است شخص هم باید تلاش کند تا خود را مطابق آن بسازد
دومین صفتی که در شخص به وجود میآید و وسیلهای برای بدست آوردن بزرگی میشود، عطش یا گرایش شدید به جاهطلبی است و سومین صفت، گرایش شدید به برتری، پیروزی و غلبه انتقامجویانه و کینه توزانه نسبت به دیگران است. هر سه صفت که برای بدست آوردن بزرگی در شخص به وجود میآید، یعنی گرایش شدید به کامل بودن، جاه طلبی و برتری طلبی انتقامجویانه دارای یک ریشه هستند و با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند و معمولاً هر سه آنها در یک فرد وجود دارد ولی با درجات متفاوت. هر سه دارای دو علامت مشخصه میباشند؛ یکی اجباری بودن آنهاست، دیگری نقشی است که تخیل و تصور درآنها بازی میکند
هورنای (1950) یادآور میشود، برتری طلبها برای پنهان کردن نقصهای خود به راه حلهای خاصی دست مییازند
او این راه حلها را به سه نوع متفاوت تقسیم کرد: خودشیفتگی[13]، کمالگرایی، خودبینی- انتقامجویانه[14]
راه حل کمالگرایی پناهگاه افرادی با استانداردهای بالای اخلاقی، عقلی و معنوی است و بر این اساس آنان دیگران را کوچک میشمارند و به درستی داوری، عمل و هدفشان از نظر عالی و بینقص بودن در کلیه شئون زندگی به خود میبالند. فرد به دلیل دشواری زندگی کردن با استانداردهای خود، برای این که به خوبی جلوه کند به تعدیل ارزشهای اخلاقی خود میپردازد. کمالگراها زمانی در این راه تصمیم خود را میگیرند، اصرار دارند که دیگران نیز مطابق استانداردهای کمالطلبی آنها زندگی کنند و ایشان را به دلیل کوتاهی کردن در رسیدن به این استانداردها تحقیر میکنند. کمالگراها یک تعهد و الزام خشک افراطی دارند و با خود میگویند، چون من همیشه منصف، درستکار و وظیفهشناس هستم، دیگران باید قدر مرا بدانند و رفتارشان نسبت به من منصفانه باشد، این یقین، که به درستی دور از خطا و اشتباه عمل میکنند به آنها یک احساس برتری میدهد
نظریه پرلز
پرلز معتقد است وضعیتهای ناتمام یا گشتالتهای ناقص، سائق انسان را معین میکنند. او میگوید: هر موجود زندهای به تمامیت و کمال خواهی گرایش دارد. هر چیزی که این گشتالت (به کمال گرائیدن) را باز دارد یا بگسلد، برای موجود زنده زیانآور است و به وضعیت ناتمام میانجامد که بیتردید نیازمند به پایان رساندن (تمام و کامل شدن) است
پرلز در شخصیت دو منش ویژه را عنوان کرده است. یکی منشی که تمامیتگرا و مقتدر است و او آن را شخصیت حاکم و سلطهجو[16]مینامد. دیگری منشی است که مخالف اولی است و وی آن را شخصیت مطیع و پیرو[17]مینامد. به عقیده پرلز اگر فراخودی وجود دارد باید «خود» مادونی هم وجود داشته باشد. به اعتقاد او، فروید نصف کار را انجام داده است، او شخصیت حاکم یعنی همان فراخود را دریافته ولی از وجود شخصیتی دیگر که مادون است غفلت کرده است. مطابق تعبیر پرلز، شخصیت حاکم، مقتدر و تمامیتگر است. او بهترین را میخواهد. شخصیت حاکم یک دیکتاتور و قلدر است و با واژهها و عباراتی مانند «شما باید» و «شما نباید» رفتار میکند و با تهدید دست به کنترل میزند و رفتار را زیر نفوذ میگیرد. بنابراین در درون هر فردی این دو منش پیوسته برای بدست گرفتن کنترل در تلاش و تکاپو هستند و شخص به اجزای کنترل کننده و کنترل شونده تقسیم میشود. کشمکش میان این دو منش هرگز کامل نمیشود و پایان نمیپذیرد زیرا هر یک برای بقا و زندگی خویش در تلاش هستند
پرلز نظر خود را درباره کمالگرایی در قالب عبارتهایی که در بر گیرنده پند و اندرزهای سازنده هستند، این گونه بیان میکند
ای یار! کمالطلب نباش، کمال طلبی زجر و نفرینآور است. میترسی مبادا هدف را درست نبینی، اما اگر بگذاری تو خود کاملی
ای یار! از اشتباهات نهراس، اشتباه گناه نیست. اشتباهات راههای گوناگون انجام دادن کارند. بسا که آفرینندهتر و تازهتر هم باشند
ای یار! افسوس اشتباهات را مخور، به آنها ببال، تو شهامت آن را داشتهای که چیزی از خودت مایه بگذاری;
از هر افراط و تفریطی بپرهیز، هم از کمالطلبی و هم از درمان آنی، شادمانی آنی و هشیاری آنی حواس; (شولتز، 1375)
کمالگرایی از دیدگاه اسلام:
مکتب اسلام، همواره پیروان خود را از افراط و تفریط بر حذر داشته و آنها را به اعتدال و میانهروی تشویق نموده است. ترجمه تعدادی از آیات قرآن کریم بیانگر این نکته است که انسان به اندازهی تواناییهای خود، مکلف شده و نه بیشتر؛ لذا خداوند هیچ کس را بیشتر از وسع و تواناییهای او تکلیف نمیکند
«و لانکلف نفساً إلا وسعَها;» مؤمنون
«و ما بر هیچ کس مگر به اندازهی توانش تکلیف نمینهیم;»
«لایکلّف الله نفساً إلا وُسعَها;» بقره
«; خدا هیچ کس را تکلیف نکند، مگر به اندازهی توانش;»
«لانکلّف نفساً إلا وسعَها;» انعام
«هیچ کس را تکلیف نمیکنیم مگر به اندازه توانش;»
«لایکلّف الله نفساً إلا ماءاتَها;» طلاق
«خدا هیچ کس را تکلیف نمیکند مگر به قدر آنچه به او داده است;»
با اندکی ژرفاندیشی در آیات بالا مشخص میشود که ویژگیهایی چون داشتن معیارهای دست نیافتنی، تلاش افراطی برای دستیابی به آن معیارها و ارزیابیهای سختگیرانه از نظر اسلام نکوهیده شناخته میشوند، چرا که بیرون از تاب و توان انساناند. نظام تربیتی اسلام، «روش تکلیف به اندازه وسع و توانایی» را سفارش میکند. در این روش مربی در برخورد با متربی باید چیزی بخواهد که در توان فهم و عمل وی قرار گیرد. این روش مبتنی بر «اصل عدل الهی» است. عدل الهی نیز ایجاب میکند که هیچ کس را مگر به اندازه تواناییش تکلیف نکند (هرمزینژاد، 1380)
انواع کمالگرایی
هاماچک (1978) میان کمالگرایی بهنجار و رواننژند تفاوت گذاشت و معتقد بود که کمالگرایی پدیدهی بسیار پیچیدهای است که هم به فعالیت طبیعی سازگار و هم به ناسازگاریهای روانی وابسته است. در کمالگرایی بهنجار اشخاص از کارهای سخت و طاقتفرسا لذت میبرند و زمانی که احساس میکنند در انجام کارها آزادند، می کوشند تا به بهترین صورت عمل کنند.موفقیت در انجام کارها گونهای احساس خشنودی و رضایت به همراه میآورد (میسیلدین، 1963). همچنین نوعی احساس اعتماد به نفس نیز در پی دارد؛ زیرا افراد میتوانند هم محدودیتهای فردی و هم محدودیتهای اجتماعی را بپذیرند (پچ[18]، 1984)
انتظارات و توقعات واقعی به افراد اجازه میدهد تا از تلاشهای خویش لذت ببرند و از نظر احساسات سیراب شوند، در انجام وظیفه بکوشند و رشد کنند و کارشان را به بهترین شیوه انجام دهند (فلت، هیویت، بلانک اشتاین و ماشر[19]، 1991)
بنابراین برخی جنبههای کمالگرایی (خود مدار) و معیارهای بالای شخصی و پی در پی شدن آنها از تلاشهای سازنده برای دستاورد ویژگیهای خوب دیگری مانند خود شکوفایی هستند (فراست[20]و همکاران، 1990). پشتیبانی مثبت و تشویق ارتباط با اولیاء و آموزگاران حس خودشکوفایی اشخاص را بالا برده و سرعت میبخشد
زنان دانشگاهی که معیارهای شخصی بالایی دارند، از گونههای مثبت کمالگرایی به شمار میروند (فراست، لاهارت و روزنبلیت[21]، 1991). ایشان دارای مادرانی بودند که معیارهای بالایی برای خودشان داشته و بسیار مرتب و منظم بودهاند. ویژگی کمالگرایی مثبت والدین، رابطه معنیدار با وجود اینگونه ویژگیها در دخترانشان دارد (فراست و همکاران، 1991)
کمالگرایی روان رنجور به علت پرهیز زیاد از اشتباه به وجود میآید. برای شخص انجام هیچ کاری خوب به نظر نمیرسد و فرد از بدست آوردن خشنودی از آنچه در حالت طبیعی خوب انجام شده و یا حتی بهتر از کارهای دیگران نیز هست، ناتوان است. احساسهای ژرف و پستی و آسیبپذیری، فرد را وا میدارد تا دست به یک دور پایانناپذیر از تلاشهای خودشکن بزند که در آن هر کار یا مسئولیتی گونهای چالش تهدید کننده به شمار میآید، هیچ گونه تلاشی کاملاً بسنده به نظر نمیرسد وهمزمان که فرد میکوشد رضایت و خشنودی دیگران را فراهم آورد به شدت تلاش میکند از هرگونه شکست و خطا بپرهیزد (بلت، 1995). بنابراین چنین شرایط خود درگیری (فراست و همکاران، 1990؛ هیویت وفلت، 1991) و تجربیات تنشزای میان فردی (هیویت و فلت، 1991) گونهای درماندگی و عاطفهی منفی شدید در شخص به وجود میآورد. چنین اشخاصی پیش، در ضمن و پس از سنجش امور خود، گونهای عاطفه منفی چشمگیر را تجربه میکنند (فراست و همکاران، 1990)
ابعاد کمالگرایی
مقاله فروغ فرخزاد word دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله فروغ فرخزاد word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله فروغ فرخزاد word
کودکی
نوجوانی و ازدواج
جدایی
مسافرت به اروپا
بازگشت به ایران و وانتشار مجموعه اشعار« دیوار»
انتشار« عصیان»
همکاری با ابراهیم گلستان
انتشار« تولدی دیگر»
اقدام به خودکشی
فروغ در آستانه فصلی سرد
خاک پذیرنده اشارتی است به آرامش
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله فروغ فرخزاد word
1- سهراب سپهری - هشت کتاب – حجم سبز شعر«دوست» که مرثیهای است در سوک فروغ
2- حرفهایی با فروغ فرخزاد ( تهران – انتشارات مروارید ، 1356 ) ص
3- سخنان پوران فرخزاد در مصاحبه با روزنامهی کیهان ، 21 بهمن
4- همانجا
5- پوران فرخزاد، هفته نامهی بامشاد آبان
6- فروغ فرخزاد خاطرات سفر اروپا. مجلهی فردوسی سال نهم
7- همانجا
8- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد( تهران: انتشارات مروارید، 1354 ) شعر« بعد از تو» ص 46 و
9- تولدی دیگر( تهران : انتشارات مروارید: 1356)شعر « آن روزها» ص 12-
10 و 11- سخنان پوران فرخزاد در مصاحبه با روزنامه کیهان، 21 بهمن
12- سخنان پدر فروغ در مصاحبه با کیهان، 24 بهمن
13- حرفهایی با فروغ ص 27 و
14- مجله زن روز اسفند
15- پوران فرخزاد – هفته نامه بامشاد شهریور
16- همانجا
17- سخنان پوران فرخزاد در مصاحبه با کیهان 24 بهمن
18- سخنان پدر فروغ در مصاحبه با کیهان 24 بهمن
19- طوسی حایری . هفتهنامه بامشاد 12 شهریور
20- همانجا
21- پوران فرخزاد . هفتهنامه بامشاد 26 شهریور
22- طوسی حایری ، هفتهنامه بامشاد 12 شهریور
23 – سخنان پدر فروغ در مصاحبه با کیهان 24 بهمن
24- پوران فرخزاد هفتهنامه بامشاد 26 شهریور
25- حرفهایی با فروغ ص 27-
26- حرفهایی با فروغ ص
27- همانجا
28 – حرفهایی با فروغ ص
29 – همانجا ص 7-
30- همانجا ص
31- فروغ فرخزاد خاطرات سفر اروپا مجلهی فردوسی سال نهم
32- همانجا
33 – همانجا
34- طوسی حایری هفته نامهی بامشاد 12 شهریور
35- مصاحبهی صدرالدین الهی با فروغ – مجله ی سپیدو سیاه اسفند
36- حرفهایی با فروغ ص
37- همانجا، ص 25-
38- همانجا، ص
39- همانجا، ص
40- همانجا، ص
41- نامهی فروغ مجلهی خوشه، نوروز
42- نامهی فروغ، مجلهی فرودسی ، 27 مرداد
43- حرفهایی با فروغ ص
44- م، آزاد، هفتهنامهی بامشاد 19 شهریور
45- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ص 92-
46- مصاحبه با فروغ مجلهی روشنفکر ، سال 11، اسفند
47- به نقل از مجله زن روز 16 اسفند ماه 1345 و حمید شجاعی: نامآوران سینما در ایران ( تهران بینا، 1356)
48- نامهی فروغ، آرش شمارهی 13 اسفند
49- نامهی ت-فرخزاد مجلهی روشنفکر 20 آبان
50- هفتهنامه بامشاد 30 مهر
51- حرفهایی با فروغ : ص 39-
52- مصاحبهی با اصغر ضرابی با احمد شاملو مجلهی فرودسی فروردین
53- نامهی فروغ دفترهای زمانه بهمن 1346 ص
54- مصاحبهی صدرالدین الهی با فروغ. مجلهی سپید وسیاه اسفند
55- حرفهایی با فروغ ص 21-
56- همانجا ، صفحات : 8،57،47،48
57- مجلهی فردوسی 27 مرداد
58- تولدی دیگر، شعر« گذران» ص
59- همانجا ص
60- پوران فرخزاد،هفتهنامه بامشاد، آبان
61- نامهی فروغ، آرش، ش 13، اسفند
62- نامهی فروغ مجلهی فردوسی 27 مرداد
63- نامهی فروغ.مجلهی فرودسی 27 مرداد
64- ف- فرخزاد مجلهی فرودسی بهمن
65- سخنان امیرمسعود فرخزاد در مصاحبه با کیهان 24 بهمن
66- سخنان ف. فرخزاد در مصاحبه با کیهان 24 بهمن
67- م. آزاد،هفتهنامهی بامشاد 19شهریور
68- مجله زن روز 16 اسفند
69- نامهی فروغ مجلهی خوشه نوروز
70- تولدی دیگر شعر « آن روزها» ص 15،
71- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، شعر« ایمان بیاوریم…» ص
72- نامهی فروغ، آرش، ش 13 ،ا سفند
73- تولدی دیگر، شعر« وهم سبز» ص 121و 122
74- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، « ایمان بیاوریم…» ص 28 و 29
75- نامهی فروغ، مجلهی روشنفکر 20 آبان
76- نامهی فروغ مجلهی فرودسی 27 مرداد
77- همانجا
78- سخنان محمد فرخزاد در مصاحبه با کیهان 24 بهمن
79- خاطرات سفر اروپا. مجلهی فردوسی، سال نهم
80- دختر شورانگیز شعر، نوشتهی مسعود بهنود مجلهی روشنفکر اسفند
81- تولدی دیگر شعر« وهم سبز» ص
82- پرویز لوشانی،مجلهی سپیدوسیاه اسفند
83- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، شعر« ایمان بیاوریم … » ، ص 42
کودکی
بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افقهای باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب میفهمید.(1)
هرچند فروغ گفته است:« حرفزدن در این مورد] شرح حال، زندگی شخصی[ به نظر من یک کار خیلی خستهکننده و بیفایده است. این واقعیت است که هر آدم که بدنیا میآید و بالاخره یک تاریخ تولدی دارد، اهل شهر یا دهی است، توی مدرسهای درس خوانده، یک مشت اتفاقات خیلی معمولی و قراردادی توی زندگیش اتفاق افتاده که بالاخره برای همه میافتد، مثل توی حوض افتادن دورهی بچگی یا مثلاً تقلبکردن دورهی مدرسه، عاشق شدن دورهی نوجوانی، عروسیکردن و از این جور چیزها.»(2) اما شناخت فراز و نشیب زندگانی هر شاعر، امر لازمی است. مخصوصاً شاعر امروز که در اشعارش جای پای لحظات زندگی شخصیاش کم نیست بلکه در یک چشمانداز بسیار زیاد هم هست. شاعر امروز روای صادق لحظات زندگانی خود و جامعهای است که در آن زندگی میکند. بدیها، خوبیها، زشتیها، و زیبائیها را همچون نقاش زبردستی در اشعار خود به تصویر میکشد و چنین است که شعر امروز برخلاف شعر دیروز ما آئینهای از روحیات شاعر و انسانهای عصر اوست. از این رو شناخت لحظهلحظهی زندگی شاعر امروز مخصوصاً شاعری چون فروغ که در همهی لحظات زندگیش شاعر بود- بسیار لازم مینماید
فروغ فرخزاد در 15 دیماه 1313 در تهران چشم به جهانی گشود که دنیای او نبود، دنیای دیگرانی بود که سرنوشت او همروزگاران او را رقم میزنند. دوران کودکیاش در خانوادهای گذشت که شغل نظامیگری پدر، رنگی از خشونت و حاکمیت مطلق به آن بخشیده بود:« چهرهی پدر همیشه از یک خشونت عجیب مردانه پر بود. او تلختلخ، سردسرد، و خشنخشن بود. یک سرباز واقعی با یک چهرهی قراردادی یا بهتر بگوئیم با یک ماسک فراردهنده؛ وهمیشه همینطور بود. یادم میآید به محض اینکه صدای مهمیز چکمههایش بلند میشد همهی ما از حالی که بودیم بیرون میآمدیم و خودمان را از دیررس و دسترس او دور میکردیم. ولی همین پدر خشنی که ما را حتی با صدای پاهایش فراری میداد گاهگاهی که به خود میآمد و ماسک از چهرهاش فرو افتادهباشد برترین احساسات ما را در آغوش می گرفت و زیباترین اشکها از گوشهی چشمش سرازیر میشد. پدر عاشق شعر بود و هست. پدر جر مطالعه هیچ سرگرمی دیگری نداشت و ندارد. پدر همهی عمر بدنبال کشف وتحقیق بود و هست. تمام خانه را به کتابخانه تبدیل کردهبود و هنوز هم تعدادی از آن کتابها با نظمی در اتاق خاک گرفتهاش انباشته شدهاست.»(3) مادر فروغ زنی سادهدل بود و از نظر زمانی در گذشتهها میزیست، گذشتههایی لبریز از خوبیها، زیبائیها و سنتهای مقدس:« مادر یک« زن» به تمام معنی بود. زنی سادهدل، کودکوار، و خوش باور، زنی که قدرت شناخت بدیها را نداشت و همهی دنیا و آدمهایش را در قالب خوب و خوبی میدید زنی آویخته به تمام سنتها و قراردادها.»(4) فروغ برادرانی به ناممهای امیرمسعود، مهرداد، مهران، وفریدون داشت وخواهرانی به نامهای پوران، گلوریا، فروغ چهارمین فرزند این خانواده است
کودکی فروغ در دنیای قصهها گذشت:« در کودکی عاشق قصه بود. پدربزرگمان قصههای قشنگی میدانست و فروغ یک لحظع پدربزرگ را آرام نمیگذاشت. به قصهها که گوش میداد دچار احوال مالیخولیایی خاصی میشد.»(5) نور و عروسک، نسیم و پرنده و روشنی و آب، لحظههای کودکی او را سرشار میکردند بگونهای که بعدها در لابلای لباسها و دفترهای کودکانهاش در جستجوی زمان گمشدهی کودکی بود:« برای من هنوز هم که دوران کودکی و حتی نوجوانی( از نظر روحی) را پشت سر گذاشتم و از بسیاری از احساساتی که دیگران معتقد بودند عامل بروزش تنها کودکی و نپختگی است تهی شدهام خیلی چیزها وجود دارد که با وجود جنبهی خندهآور ظاهرش مرا به شدت تکان میداد. هنوز که هنوز است وقتی اوائل پائیز هر سال مادرم لباسهای زمستانی بچهها را از صندوقها بیرون میآورد تا به قول معروف آفتاب بدهد، دیدن لباسهای کودکیام که مادرم به حفظ آنها علاقهای بسیار دارد، جستجو در جیبهای آنها و پیداکردن نخودچی کشمش گندیدهای غالباً در ته جیبها وجود دارد در من حالت عجیبی ایجاد میکند ناگهان خود را همانقدر کوچک و ومعصوم و بیخیال میبینم و چند دانه گندم و شاهدانه که با کرکهای ته جیب مخلوط شده مرا به گذشتهی خیلی دور میبرد و آن احساسات لطیف و شاد و کودکانه را در من بیدار میکند. هنوز دفترچه مشق کلاس دوم و سوم ابتدایی را دارم. تمام ثروت مرا کاغذهای باطلهای تشکیل میدهد که در طول سالها جمع کردهام و به هر جا که میروم همراه میبرم. کاغذهای که دست دوستانم روزی بر آنها نشانهای نقش کرده، خطی کشیده و یا تصویری طرح کردهاست. از دیدن هر یک از آنها به یاد یکی از روزهای از دسترفته زندگیم میافتم مثل این است که همه چیز برایم دوباره تجدید میشود.»(6)
پدر فروغ – سرهنگ محمود فرخزاد – به اقتضای شغل خود روش خاصی را در تربیت فرزندان خود اجرا میکرد. او علاقهی بسیاری داشت تا آنها را همچون سربازان ارتش به سختی عادت دهد:« پدرم ما را از کودکی به آنچه که سختی نام دارد عادت دادهاست. ما در پتوهای سربازی خوابیده و بزرگ شدهایم در حالیکه در خانهی ما پتوهای نرم و اعلاهم یافت میشدند و میشوند. پدرم ما را با روش خاصی که در تربیت فرزندانش اتخاذ کردهبود پرورش داده. من یادم هست وقتی که به دبستان میرفتم تمام تعطیلات تابستان را با برادرانم در خانه مینشستیم و کتابهای قدیمی و بیمصرف و روزنامههای باطله را تبدیل به پاکت میکردیم و نوکرها پاکتها را به مغازهها میفروخت و هر چقدر پول از این راه درمیآوردیم به غیر از پول توجیبی که پدرم به ما میداد اجازه نداشتیم که به هر مصرفی که دلمان میخواهد برسانیم. پدرم به این ترتیب میخواست به ما بفهماند که: کار عیب نیست و کسی که بتواند از بازوی خودش نان بخورد حق دارد که آقای خودش باشد و همیشه سرش را بلند نگه دارد در حالیکه ما هیچ احتیاجی به کارکردن نداشتیم و تا آنجا که به یاد دارم او همیشه وسایل زندگی و تحصیل ما را به نحو شایسته فراهم میکرد و من اگر در نظر اطرافیانم متکی به نفس و سرسخت هستم این را مدیون نوع تربیت پدرم میدانم.»(7)
لحظههای خوش کودکی به پایان رسید، فروغ به مدرسه رفت و درس خواندن را آغاز کرد. این روگاران برخلاف گذشته در مسیری از نور و عروسک نسیم و پرنده و روشنی آب جریان نداشت
ای هفت سالگی
ای لحظهی شگفت عزیمت
بعد از تو هر چه رفت در انبوهی از جنون و جهالت رفت
بعد از تو پنجره که رابطهای بود سخت زنده و روشن
میان ما و پرنده
میان ما و نسیم
شکست، شکست، شکست
بعد از تو آن عروسک خالی
که هیچ چیز نمیگفت، هیچ چیز بجز آب، آب، آب
در آب غرق شود.(8)
دوران تابستان را اندکاندک پشت سرگذاشت دورانی که لحظههایش از عزیمت به اسارت بود و خاطرهانگیز و حسرتبار؛
آن روزها رفتند
آن روزهای بدنی خاموش
کز پشت شیشه، در اتاق گرم،
هردم به بیرون، خیره میگشتم
پاکیزه بدن من. چو کرکی نرم،
آرام میبارید
گرمای کرسی خوابآور بود
من تند و بیپروا
دور از نگاه مادرم خطاهای باطل را
از مشقهای کهنهی خود پاک میکردم
چون برف میخوابید
در باغچه میگشتم افسرده
در پای گلدانهای خشک یاس
گنجشکهای مردهام را خاک میکردم.(9)
در این دوران فروغ حالات متفاوتی داشت یک چهرهاش دختر شیطانی که از درودیوار بالا میرفت مثل پسره روی نوک درختها مینشست و مثل شیطانک با کارهایش دیگران را به خنده می انداخت.(10) برچهرهی دیگرش دختر« غمزده، بهانهگیر، لجوج، و حساسی که با کمترین بهانه ساعتها با صدای بلند گریه میکرد.»(11)
نوجوانی و ازدواج
سرانجام فروغ دوران دبستان را به پایان رساند و پا به دبیرستان گذاشت. دبیرستان خسروخاور. او به سبب آنکه پدرش دوستدار شعر و ادب بود کمکم به خواندن شعر رغبت پیدا کردهبود. اما در این زمان خواندن شعر را با سرعت و حجمی بیشتر ادامه داد و کمکم لحظههای سرودن به سراغش آمدند. هیچ فراموش نمیکنم وقتی را که فروغ برای اولین بار شعر کوچکی گفت و آنرا به من نشان داد. من هنوز آن شعر را با خط فروغ که به سبک نو بود و با مصرع« دور از اینجا، دور از اینجا» شروع میشد آن موقع فروغ به دبیرستان میرفت.»(12) خود فروغ در این باره گفتهاست:« من وقتی 13 یا 14 ساله بودم خیلی غزل میساختم و هیچوقت چاپ نکردم. به هر حال یک وقتی شعر میگفتم همینطوری غریزی در من میجوشید روزی دو سه تا توی آشپزخانه، پشت چرخ خیاطی، خلاصه همینطور میگفتم. خیلی عامی بودم. همینطور میگفتم چون همینطور دیوان بود که پشت سر دیوان میخواندم و پر میشدم و به هر حال استعداد کمی هم داشتم ناچار یک جوری پس میدادم نمیدانم اینجا شعر بود یا نه فقط میدانم که خیلی« من» آنروزها بودند، صمیمانه بودند و میدانم که خیلی هم آسان بودند. من هنوز ساخته نشدهبودم زبان و شکل خودم را و دنیای فکری خودم را پیدا نکردهبودم.»(13)
در کنار سرودن فروغ در عرصهی نثر هم پیشرفتی چشمگیر داشت بنحوی که معلم انشاء او باورش نمیشد که نوشتههایی را که فروغ در سر کلاس می خواند از خود اوست:« یکی از همکلاسیهای فروغ میگفت: زنگهای انشاء برای فروغ بدترین ساعات درس بود، همیشه میگفت: من از انشاء متنفرم، بیزارم، برای اینکه خیلی خوب انشاء مینوشت و معلم او را توبیخ میکرد و میگفت: فروغ تو اینها را از کتابها میدزدی!»(14)
در این هنگام که در دبیرستان درس میخواند( سال 1329) و 16 سال بیش نداشت ناگهان ازدواج کرد:« فروغ در کلاس هفتم درس میخواند که به ازدواج پرویز شاپور درآمد. پرویز، نوه ی خالهی مادرم است آنوقتها زیاد به خانهی ما میآمد. او مجلس آراست و طنز قوی دارد. بچه ها را دورش مینشاند و قصههای غصهدار میگفت و فروغ با یک چشمخیره به ذهن پرویز مینگریست و یک روز وقتی فهمیدم که آنها عاشق یکدیگرند همهمان دچار تعجب شدیم چون فروغ کلاس هفتم بود و شاپور دانشگاه را تمام کردهبود. او 15 سال از فروغ بزرگتر بود. وقتی زمزمهی ازدواج بلند شد خانوادهی ما مخالفت کردند به یاد دارم که شاپور لباس عروسی هم نتوانست برایش بخرد. چیزی نداشت و این اسباب مخالفت فامیل شد که فروغ اعتصاب غذا کرد، قهر کرد که من جشن عروسی نمیخوام، لباس و جواهر نمیخوام، هیچ چیز نمیخوام، و اینطور بود که عروسی آنها بسیار ساده بدون تشریفاتی برگزار شد.»(15) علت این ازدواج شتابزده و زودرس مسائل خانوادگیای بود که خانوادهی فروغ با آن درگیر بودند.« پدرم عاشق زنی دیگر بود و میخواست با آن زن ازدواج کند ظاهراً ما بچهها را مزاحم میدانست. این بود که مرا در 15 سالگی شوهر داد و یا ازدواج فروغ و شاپور نیز با آنکه این ازدواج را به علت اختلاف سن و وضع مالی شاپور که آنوقت هنوز چیزی نداشت نامناسب میدانستند. پدرم مخالفتی نکرد زیرا میخواست ما را از سر باز کند. این ازدواج پدرم با زن دومش همهی زندگی ما را از هم پاشید و هرکدام ما را به گوشهای انداخت و پدرم بخاطر آن زن با ما سرگران و عبوس و نامهربان بود. فروغ اگر عاشق شاپور شد برای آن بود که بیش از هرچیز به جستجوی مهربانی و محبت بود و در خانهی ما پدرمان جز خشونت و سردی چیزی نمیداند.»(16)
فروغ از بعد از اتمام کلاس سوم دبیرستان و پایانگرفتن دورهی اول متوسطه به هنرستان بانوان رفت و در آنجا خیاطی و نقاشی را فرا گرفت. چند زمانی نیز در کلاسهای نقاشی استاد علیاصغر پتگر حاضر میشد شیوههای نقاشی را فرا گرفت. انتشار اولین مجموعه اشعار بنام اسیر
در سال 1331 در حالیکه فروغ بیش از 17 سال نداشت اولین مجموعه اشعارش با نام« اسیر» منتشر شد. این مجموعه بعداً در سال 1334 با دگرگونیهایی تجدید چاپ شد
در این زمان شعری از فروغ در یکی از مجلات چاپ شد و به دامنزدن شایعاتی دربارهی او کمک کرد
« وقتی شعر گنه کردم گناهی پر ز لذت» سرمجلهای چاپ شد جنجالی عظیم در خانواده بلند شد فروغ چمدانش را برداشت و از خانهی پدر رفت. یک اتاق پشت دبیرستان فیروزکوهی اجاره کرد تا زندگی کند. در آن موقع او حتی یک بالش نداشت. من از خانهی شوهرم کمی اسباب برای او بردم. وضع او را کاملاً میتوان حدس زد: پول نداشت، کار نداشت، حقوق نداشت، و در فشار مطلق بود. فروغ با بدترین شرایط شروع کرد.»(17) پدر فروغ در این مورد گفتهاست:« زندگی فروغ 2 مرحله داشت وقتی که شروع به شعرگفتن کرد تشویقش کردم اما وقتی شعرگفتن باعث بلند شدن جاروجنجال در اطرافش شد و داشت زندگی خانوادگیاش را مختل میکرد ناراحت شدهبودم چون قکر میکردم این اقدام او و راهی که انتخاب کرده باعث از بینرفتن زندگی خانوادگیاش میشود.»(18) دورشدن فروغ ار خانوادهی خود به درازا کشید. از فروغ خواهش میکنم تا اجازه دهد که با پدرش حرف بزنم و آشتیشان بدهم که فروغ بتواند به خانه برگردد، ولی آن روزها فروغ نسبت به پدرش خیلی بدبین بود. پدر و مادرش متارکه کردهبودند پدر زنی دیگر گرفته بود.»(19)اما وساطتها سرانجام ثمربخش شد:« به پدر فروغ گفتم: شما اتاقی در خانه تان به فروغ بدهید خودش اتاق را درست خواهد کرد. پدرش موافقت کرد و اتاق خالی در خانهاش در اختیار فروغ گذاشت… فروغ وقتی به خانهی پدر بازگشت زیلویی برای اتاقش خرید و دوستان هرکدام چیزی برایش هدیه آوردند که با آنها اتاقش را آراست و یادم میآید که دوسهبار در همان اتاق مهمانی داد.»(20)
جدایی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]