سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا روزه‏دار که از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهره نبرد ، و بسا بر پا ایستاده که از ایستادن جز بیدارى و رنج برى نخورد . خوشا خواب زیرکان و خوشا روزه گشادن آنان . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 95 تیر 30 , ساعت 4:36 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع) word دارای 105 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع) word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع) word

فصل اول: کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت موضوع
شیوه تحقیق
محدویت‌ها
توضیحات
فصل دوم: نگاهی ادبی به سوره یوسف(ع)
فصل سوم: خلاصه و نتیجه‌گیری
منابع و مآخذ

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع) word

قرآن کریم
1-اعراب القرآن، نشر عالم الکتب، محمد بن اسماعیل النحاس (م 338 هـ)، ج2
2-الاتقان فی علوم القرآن، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376 شمسی، جلال‌الدین سیوطی، ترجمه سید مهدی جائدی قزوینی
3-البحر المحیط، انتشارات دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1413هـ، محمد بن یوسف (ابورحیان اندلسی) (م 1145 هـ)
4-البرهان فی اعراب آیاتی القرآن، مکتبه العصریهّ، بیروت، چاپ اول، 1422 هـ، احمد میقری
5-التبیان فی اعراب القرآن، انتشارات دارالفکر، بیروت، 1421 هـ، عبدالله بن احسین العکبری
6-التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن طوسی
7-الجدول فی اعراب القرآن و صرفه و بیانه، انتشارات دارالرشید، دمشق، محمود صافی
8-الکشاف عن حقائق عوامض التنزیل و عیون الأتاویل فی وجود التأویل، محمود بن عمر زمخشری (م 528 هـ)
9-املاء‌ما منّ به الرحمن من وجوه الاعراب و القرءات فی جمیع القرءان، انتشارات داراکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1399 هـ. عبدالله بن الحسین العکبری (م 616 هـ)
10-انوار التنزیل و اسرار التأویل، انتشارات مروی. چاپ اول، 1405 هـ، عبداللهبن عمر البیضاوی (م 791 هـ)
11-ایجاز البیان عن معانی القرءآن ، دارالغرب الاسلامی، بیروت، محم.ود بن ابی المسن النیسابوری، (م، بعد 553 هـ)
12-ترجمه تفسر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سید محمد حسن طباطبائی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی
13-ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، انتشارات مرتضوی، تهران، 1369، چاپ اول، راغب اصفهانی، ترجمه دکتر سید غلامرضا خسروی
14-جوامع الجامع، انتشارات دانشگاه تهران، 1412 هـ، چاپ سوم، فصل بن حسن طبرسی
15-شرح ابن عقیل علی الفیه ابن مالک، نشر مؤسسه الصادق (ع)، طهران، 1375 شمسی، چاپ اول، عبدالله بن عقیل
16-علوم بلاغت و اعجاز قرآن، انتشارات سمت، تهران، چاپ دوم، 1380، دکتر یدالله نصریان
17-مبادی العربیه، مؤسسه دارالذکر للتحقیق و النشر ، قم چاپ یازدهم، 1420، رشد الشر تونی
18-مجمع‌البیان فی تفسیر القران، موسسه الاعملمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، فضل بن حسن طبرسی
19-معجم اعراب الفاظ القرآن الکریم، بیروت، 1411 هـ، محمد فهیم ابوعبیّه
20-مغنی لادیب، حوزه علمیه قم، به اهتمام جمعی از اساتید حوزه علمیه قم
21-منجد الطلاب، نشر اسماعلیان، تهران، 1366 شمسی، چاپ سوم، فؤاد افرام البستانی
22-نهج البلاغه، انتشارات مشرقین، چاپ هفتم، 1379 شمسی، ترجمه محمد دشتی

 

بیان مسئله و  اهمیت موضوع

چنان که ذکر شد، مسئله اصلی و مهم در انجام این تحقیق، چیزی نبوده است جز آشنایی بیشتر با فضای ادبیاتی بخشی از قرآن. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد مطالب گذشته قدری اهمیت موضوع را روشن کرده باشد. با اینحال در اینجا در مقام بیان اهمیت پرداختن به ادبیات قرآن، مقدمتاً عرض می‌کنم که پرودگار قادر سبحان، به موجودات این عالم، هستی بخشیده است و در این میان افراد بشر را به داشتن قوه ادراک و تعقل بر دیگر موجودات برتری داده و آنها را به داشتن قدرت اراده و انتخاب گرامی داشته است. و باز از روی مهربانی، برای هدایت انسا، هادیان و راهنمایانی از جانب خود، به سوی او گسیل داشته است. و معجزه جاویدان آخرین فرستاده خود را کتاب قرار داده است که «تبیاناً لکلّ شیء» است. حال این ما و این قرآن. در شرایطی که اتمام دوره‌ امتحان و آزمایش ما معلوم نیست و نمی‌دانیم چه زمانی این اختیار و قدرت انتخاب از ما سلب خواهد شد و در حالیکه شیطان و مزدورانش دست به دست هم داده‌اند تا تک‌تک افراد بشر را از صراط مستقیم خارج نمایند و آنها را تا ابد زبان کار سازند، در عین حال، با دانستن این مطلب که تنها راه بشریت تمسک به قرآن و همچنین قرآن‌های ناطق: اهل بیت علیهم السلام) می‌باشد، به نظر شما آیا در روی این کره خاکی کاری مهم‌تر از پرداختن به قرآن و اهتمام به فهم معانی آن که مؤثرترین کار در جهت عمل به مضامین عالی آن است، وجود خواهد داشت؟ و آیا (چنان که ذکر شد) این مقصود جز در سایه همت به قرار گرفتن در فضای زبان عربی میسر است؟ اگر پاسخ این سؤالات منفی است، پس به روشین مشخص است که دست کم یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که جا دارد تا مورد بررسی قرار گیرد، پرداختن به ادبیات قرآن کریم است. و خدا را شاکریم که اکنون چنین توفیقی را به ما ارزانی داشته است هر چند کار ما بسیار کوچک است اما به هر حال از «هیچ» بهتر است

مسئله دیگری که علاه داشتم در ضمن انجام تحقیق به آن پرداخته شود، درباره اعجاز قرآن، خصوصاً اعجاز لفظی آن بود.به این صورت که معجزه هر پیامبری، آن‌گاه ارزش و اهمیت می‌یابد که در میان امت آن پیامبر‌، پرداختن به آن کار، امری عادی و  رایج باشد و متخصصان زیادی در آن زمینه در جامعه فعالیت کنند و آن گاه که معجزه بر آنها وارد می‌شوند به  مصداق این ضرب‌المثل که : «قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری» بتوانند به آسانی میان فعالیت بشری و امر مافوق بشری تفاوت قائل شوند و اقرار به نبوت آن پیامبر الهی نمایند.[1] چنانکه قرآن کریم نیز در میان ادیبان و شاعرانی ظهور کرد که خود سرآمد فضاهای عرب بودند و با اینحال به اعجاز قرآن و عجز خود از آوردن مثل آن اعتراف کردند. ما نیز امت پیامبر هستم . و حق داریم که اعجاز قرآن را درک کنیم. لذا قصد داشتم این سؤال را مطرح کنم که آیا بررسی نکات ادبی و خصوصاً نکات بلاغی آیات قرآن، می‌تواند ما را در جهت رسیدن به درک اعجاز قرآن یاری کند یا خیر؟

همچنین فرضیه‌ای که قصد داشتم مطرح شود این بود که می‌توان اعجاز قرآن را درک نمود». اما پس از مدتی دریافتم که پرداختن به این سؤال از حوصله زمانی این تحقیق خارج است و نیاز به کار بیشتر و جدی‌تر دارد. لذا فعلاً از پرداختن به منصرف شدم و آن را به زمانی دیگر» (اٍن شاءالله نه چندان دور) موکول نمودم

شیوه انجام تحقیق

شیوه این تحقیق بصورت مطالعه کتابخانه‌ای و تحقیق در میان مطالب کتبی می‌باشد. در انجام این کار، ابتدا حضور آیات سوره یوسف در کتابهایی همچون «اتقان» و « مغنی الادیه» مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از تفاسیر ادبی چون «کشاف» و «جوامع الجامع، مطالبی بصورت فیش برداری تهیه شد. نیز از تفسیر المیزان، مطالب ادبی استخراج گردید. سپس این مطالب در متن اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفت

محدودیت‌ها

یکی از بزرگترین مشکلات این کار، کمبود محسوس منابع است. که به خودی خود می‌تواند باعث عدم تنوع در بیان اقوال و نظرات شده و از کیفیت تحقیق بکاهد. مسئله دیگر این است که در همان منابع موجود هم، گاه یک عبارت عیناً در چندین کتاب مختلف تکرار می‌گردد و حتی مثال‌ها بصورت مشترک جلوه‌ می‌کند که عملاً باعث می‌شود تا مثلاً از بین دو یا سه منبع مختلف، تنها یکی مورد استفاده قرار گیرد

مسئله دیگر (که البته کاملاً شخصی می‌باشد) مسئله ضیق وقت بود که به نوبه خود باعث افت کیفیت گردید

توضیحات

لازم می‌دانم پیش از ورود به متن آیات، چند مورد را در خصوص نحوه انجام کار بیان کنم

الف) آیات

در هر بخش سعی شده است که آیات مرتبط با هم از جهت معنایی، در کنار هم آورده شوند. تا ارتباط معنایی بین آیات حفظ شده و تحت الشعاع امور دیگر قرار نگیرد. البته در هر بخش بین یک تا سه آیه وجود دارد و از سه آیه بیشتر آورده نشده است تا باعث طولانی شدن آن قسمت و خستگی خواننده نشود

ب) ترجمه

در ترجمه آیات، از ترجمه آیت‌الله مکارم شیرازی استفاده شده است. نکته قابل ذکر اینکه هیج یک از پرانتزهایی که در متن اصلی ترجمه آیت الله مکارم شیرازی وجود دارد و جداکننده قسمتهای تفسیری از ترجمه لفظ آیه می‌باشد، در اینجا گذاشته نشده است. این کار به این دلیل انجام شده که خواندن ترجمه آیات، بدون تکلف و با راحتی صورت پذیرد

ج) شرح لغات

در قسمت شرح لغات، با راهنمایی استاد محترم راهنما، به یکی دو مورد از لغات مشکل‌تر، اکتفا شده است و چه بسا آیاتی که نیازی به شرح لغات نداشتند، وجود دارند

د) اعراب

در این قسمت نیز مانند قسمت قبل فقط به موارد «مشکل‌تر» پرداخته شده است. در کل برای بالارفتن بهره‌وری، فرض شده که خواننده محترم دست کم با قواعد ابتدائی آشنایی مختصری دارد. لذا از بیان توضیحات اضافه خودداری شده است

هـ) نکات ادبیات و بلاغی

برای هر قسمت، چنانچه مطلب قابل ذکری وجود داشته باشد، آنهم به نحوی که بتوان آن را به یکی از منابعی که در دسترس بوده، استناد داد، آن مطلب با استناد به همان منبع ذکر شده است این مجموعه، بطور کلی آمیخته‌ای است که توضیحات عربی و فارسی ( آنچنان که با سلیقه شخصی و ذائقه نویسنده سازگاری داشته است) و امیدوارم که مورد استفاده یکایک عزیزان خواننده قرار گیرد

فصل دوم

«نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)»

بِسم‌اللهِ الرُّحمن الرُّحیم الرتِلک ءایاتُ الکِتاب المبین (1) اٍنّا أَنزَلناهُ قُراء اَناً بِیًّا لَعَلُّکُم تُعقِلونَ (2)

ترجمه: به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر. الر آن آیات کتاب آشکار است(1) ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم، شاهد شما درک کنید و بیندیشید(2)

شرح لغات

قرءان: این واژه در اصل، مصدر و به معنی خواندن است و مخصوص کتابی است که بر محمد (ص) نازل شده است و برای این کتاب، واژه قرآن اسم علم شده است. [2]

اعراب

قُرءانًا: در وجه نصب این لغت سه قول وجود دارد

1-    حال موطّئه: یعنی مقدمه برای حال اصلی (عربیاً)

2-    حال: به این صورت که مصدری است که جای مفعول نشسته است و «عربیاًّ» خود چند وجه پیدا می‌کند

الف) صفت برای حال

ب) حال از ضمیر موجود در حال[3]

ج) حال دوم[4]

3-    منصوب علی ابدلیه از مفعول (50 در انزلناه)[5]

نکات ادبی

در زبان عربی، اسم یا مرفوع است یا منصوب است و یا مجرور. اسماء مجرور یا مجرور به حرف جرند، یا مجرور به اضافه و یا مجرور به تبعیت از ماقبل. در عبارت شریف «بسم‌الله الرحمن الرحیم» هر سه قسم این مجرورات را می‌بینیم. «اسم»، مجرور به حرف جر باء / والله مجرور به اضافه (مضاف الیه) «الرحمن». مجرور به تبعیت از «الله»/ و همچنین است «الرحیم»

-         اشاره با «تلک» که مخصوص اشاره به دور است، به منظور تعظیم مشارالیه (آیات) آمده است

-    قرءاناً عربیّاً: در اینجا بعضی از قرآن را به نام کل قرآن نامیده است. زیرا قرآن اسم جنس است و بر کل و بعض آن، بار می‌شود . (کشاف، 440)


 

[1] رجوع کنید یه کتاب علوم بلاغت و اعجاز قرآن، انتشارات سمت، تهران، 1380 شمسی، دکتر یدالله نصریان، قسمت مقدمه

[2] ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغبه اصفهانی)- مرتضوی- تهران- 1369- چاپ اول- دکتر سید غلامرضا خسروی- جلد سوم- صص: 181-180

[3] املاء ما من به الرحمن من وجوه الاعراب و القراءات فی جمیع القرآن-انتشارات داراکبت العلمیه بیروت- چاپ اول- 1399 هـ- عبدالبدین الحسین بن عبدالله العکسری- ج 2- ص 48

[4] انوار التنزیل و اسرار التاویل – انتشارات مروی- چاپ اول – 1405 هـ – عبدالبدین عمر البیضاوی (م 791 ج 1، ص 486

[5] البحر امحیط- انتشارات دار الکتب العلقیه- بیروت- چاپ اول 1413 هـ محمدبن یوسف (ابوحیان الاندلس) (م 745 ه)- ج5، ص 279

 


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

چهارشنبه 95 تیر 30 , ساعت 4:36 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تب مالت word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تب مالت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تب مالت word

مقدمه
پیش گفتار
تب مالت
تاریخچه
اپیدمیولوژی
تب مالت بیماری مشترک بین انسان و دام
عامل بیماری
مخزن عفونت
عوامل زیست محیطی
راههای انتقال تب مالت
رژیم غذایی در تب مالت
درمان
داروها
منابع

 

پیش گفتار

با پیشرفت علم و تکنولوژی تصور می شد که بیماریهای عفونی فراموش شوند اما نه تنها این گونه نشد، بلکه این بیماریها از اهمیت بیشتر و جدیتری برخوردار شدند، زیرا بیماریهای عفونی قبلی مثل سل دوباره شعله ور شدند، بیماری های جدید عفونی مثل ایدز، ابولا (EBOLA) (HTLV1), (یک نوع ویروس کمی شایع درخراسان) جامعه را فراگرفتند، دربیماران پیوند اعضاء، نقص ایمنی، عفونتهای بیمارستانی و در جنگهای بیوشیمیایی اهمیت عمده ای یافتند

ازآن جا که بیماریهای عفونی با بهداشت جامعه و تک تک افراد جامعه ارتباط مستقیم و غیرقابل انکاری دارند لذا درک ماهیت این بیماریها، و چگونگی سرایت ونحوه درمان آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است

با توجه به شیوع بیماری تب مالت درکشور عزیزمان ایران واز آن جا که این بیماری یک معضل بهداشتی-اقتصادی واجتماعی محسوب می شود، سعی شده مطالب این کتاب با توجه به تازه ترین مطالب و جدیدترین روشهای درمانی تب مالت (بروسلوز) نوشته شود

تب مالت  (Brucellosis)

کلیات

بروسلوز بیماری مهم مشترک بین انسان و دام می باشد (Zoonosis) که در انسان می تواند ایجاد بیماری سخت و باعث پیامدهای اقتصادی وخیمی شود. این بیماری گاهی به طور مستقیم و گاه با تماس غیرمستقیم انسان با جانوران و مصرف مواد غذایی آلوده منتقل می شود

تب مالت به عنوان یک مشکل بهداشتی عمده و عمومی درجهان مطرح است، درمناطقی که حیواناتی از قبیل گاو، خوک، بز، گوسفند و ; به شمار بسیار وجود داشته باشد این بیماری به صورت بومی درآن جا دیده می شود. کانونهای عمده این بیماری درمناطق مدیترانه، اروپا، آسیای مرکزی، مکزیک و جنوب آمریکاست

میزان شیوع بروسلوز را در انسان به دشواری می توان تعیین کرد، زیرا بسیاری از موارد بیماری همچنان ناشناخته می ماند (خیلی از بیماران به شکل پنهان بیماری دچارند) ونیز عده ای از پزشکان برخی کشورها با بیماری بروسلوزیس آشنایی ندارند

 

تاریخچه

طبق گزارش هیوج[1]بیماری تب مالت توسط بقراط در 460 سال قبل از میلاد شرح داده شده است درسال 1859 مارستون[2] کمک جراح درجزیره مالت بیماری تب مالت را توضیح داد زامیت[3]مخزن تب مالت را در آن جزیره «بز» تشخیص داد ومصرف شیر غیرپاستوریزه را جهت سربازان ممنوع اعلام کرد ؛ به دنبال آن میزان بروز (انسیدانس) تب مالت درسربازان انگلیسی کاهش واضح یافت. گفته می وشد سربازان انگلیسی آن جزیره به علت مصرف شیر بزهایی به این بیماری مبتلا شدند که آن بزها را از ایران برده بودند درسال 1887 پزشک اسکاتلندی به نام دیویدبروس[4] درطی اقامتش درجزیره مالت عامل سببی (اتیولوژیک) بیماری تب مالت را کشف کرد و بعدها به افتخار او این بیماری بروسلوزیس نام گرفت


 

[1] . Hughes

[2] . Marston

[3] . Zammit

[4] . David Bruce


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

چهارشنبه 95 تیر 30 , ساعت 4:36 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن word دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن word

شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن  
وجه تسمیه نیشابور  
نیشابور در دوران پیش از اسلام  
نیشابور پس از اسلام  
ورود اسلام به نیشابور  
نیشابور پایتخت کشور  
علت‏ساختن شهر شادیاخ  
فتنه غز در نیشابور  
نیشابور در آتش  
فتنه مغول در نیشابور  
نیشابور بعد از حمله مغول  
زلزله ‏هاى نیشابور  
نیشابور در زمان سربداران  
نیشابور در عصر تیمورى  
نیشابور در عصر صفویه و افشاریه و قاجاریه  
علل ویرانیهاى پیاپى و سرانجام نیشابور  
فیروزه نیشابور  
پى‏نوشتها و مآخذ:  
منابع و مآخذ:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن word

ابن اثیر، عزالدین، الکامل، بیروت، 1402ق، 11/183-
بیهقی، علی بن زید، تاریخ بیهق، به کوشش کلیم‌اللـه حسینی، حیدرآباد دکن، 1388ق/1968م، ص
جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1916م، 2/15-
خواندمیر،غیاث‌الدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، 1353ش، 2/
رشیدالدین فضل‌اللـه، جامع التواریخ، تهران، 1362ش، ص
صفا، ذبیح‌اللـه، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1363ش، 2/15 به بعد
مادلونگ، و.، «سلسله‌های کوچک شمال ایران»، تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه، به کوشش فرای، ترجم حسن انوشه، تهران، 1363ش، صص 184 به بعد
مستوفی، حمداللـه، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1362ش، صص 487-
منهاج سراج، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1363ش، 1/273-
میرخواند، محمدبن خاوندشاه، روضه الصفا، تهران، 1339ش، 4/315، 367-370

عماری، حسین. «آل موید»، دایرت العارف بزرگ اسلامی

شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن

«شهرستان نیشابور و مهمترین وقایع تاریخ آن» عنوان مقاله ای است که در شماره 55 فصلنامه مشکوه

به قلم «ابراهیم زنگنه» به رشته تحریر درآمده است، با این مقاله مروری جامع، اما فشرده  بر آنچه که در طول تاریخ بر «نیشابور» گذشته است، خواهیم داشت

شهرستان نیشابور به مرکزیت ‏شهر نیشابور، 9308  (1) کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیت آن طبق سرشمارى سال 1370 هـ . ش، ‏287/399 نفر است. تراکم نسبى جمعیت این شهرستان حدود 42 نفر در کیلومتر مربع مى‏باشد. 632 آبادى مسکون دارد و در قسمت مرکزى استان خراسان واقع شده است. (2)

این شهرستان با مختصات ریاضى طبق نقشه زیر با طول جغرافیایى بین 58 تا 59 درجه و عرض جغرافیایى بین 35 تا 37 درجه، محدود است از شمال به شهرستانهاى چناران و قوچان، از جنوب به شهرستانهاى کاشمر و تربت‏حیدریه، از مشرق به شهرستان مشهد و از مغرب به شهرستانهاى اسفراین و سبزوار. (3)

این شهرستان داراى پنج ‏بخش است‏ به نامهای

تحت جلگه به مرکزیت ‏بزغان و دهستانهاى تحت‏جلگه، طاغنکوه، فیروزه
زبرخان به مرکزیت قدمگاه و دهستانهاى اردوغش، اسحاق‏آباد، زبرخان
سرولایت‏به مرکزیت چکنه و دهستانهاى بینالود، سرولایت
میان جلگه به مرکزیت عشق‏آباد و دهستانهاى غزالى، عشق‏آباد، بلهیرات
مرکزى به مرکزیت ‏شهر نیشابور و دهستانهاى دربقاضى، ریوند، فضل، مازول. (4)

دشت نیشابور در دامنه کوه بینالود قرار دارد، این رشته کوه در دنباله رشته کوه البرز در جهت ‏شمال‏غربى و جنوب‏شرقى کشیده شده است. مرتفع‏ترین قله این رشته کوه با 3400 متر در شمال نیشابور قرار دارد که در همان حال بلندترین قله خراسان به‏شمار مى‏آید

دشت مرتفع نیشابور محصور بین کوههاى بینالود و کوه‏سرخ، فلات ایران را به دشتهاى آسیاى مرکزى مرتبط مى‏سازد و این مسیر در طى قرنهاى متمادى همواره یکى از مهمترین شاهراه ها بوده و جهت مسافرت و حمل و نقل و نیز لشکرکشى‏ها مورد استفاده بوده است. متاسفانه طوایف مهاجم نیز از این شاهراه به منظور یورشهاى ددمنشانه خود بهره برده‏اند

در حال حاضر، این دشت، مشهد را به وسیله جاده آسفالته درجه یک و راه‏آهن به تهران مربوط مى‏سازد. در طول زمان چنین موقعیت استثنایى برحسب اقتضا به نفع و یا به ضرر شهر نیشابور بوده است. در دوره‏هاى صلح و آرامش، آبادى، جمعیت و بازرگانى نیشابور به سبب داشتن منابع طبیعى مرغوب از قبیل معادن فیروزه و خاکهاى زراعتى وسیع، رو به گسترش نهاده و برعکس در زمان جنگ چون مورد طمع مهاجمان قرار داشته مورد حملات متعدد واقع شده و رو به ویرانى نهاده است. نشانه‏ها و شواهد امروزى که عبارت از خرابه‏هاى متعدد در اطراف شهر است گستردگى این شهر را در زمانهاى قدیم بخوبى نشان مى‏دهد. (5)

وجه تسمیه نیشابور

قدیمترین سندى که از نیشابور یاد مى‏کند اوستا است که با واژه «رئونت‏» به معنى جلال و شکوه از آن نام مى‏برد. احتمالا این واژه بعدها به کلمه ریوند تبدیل شده که اکنون نام دهستانى از توابع نیشابور است. (6) در برخى از متون دوره اسلامى نام دیگر نیشابور «ابرشهر» آمده است که مسلما این لفظ در دوره‏هاى قبل از اسلام به کار مى‏رفته است. سکه‏هاى مکشوفه، این موضوع را مدلل مى‏سازد. براى نمونه در سکه‏اى که تصویر قباد ساسانى را نشان مى‏دهد کلمه ابرشهر دیده مى‏شود. (7)

بحث درباره کلمه ابرشهر زیاد است از آن جمله برخى «ابرشهر» را از ریشه «اپرناک» گرفته‏اند که مربوط به قوم «پرنى‏» است که اسلاف پارتیان مى‏باشند. (8) بعضى ابرشهر (با سکون ب) گویند که مراد شهرى ابرى یا شهرى مرتفع که به ابرها نزدیک است. این هر دو قول بدون مبنا و اصولا مردود است اگر چه براى سند اول هنوز جاى تامل باقى است اما اگر ابر را فارسى قدیم «بر» به معنى بلند جایگاه و رفیع و بزرگ بدانیم کلمه ابرشهر مقبولتر مى‏نماید. (9)

مسکوکاتى که از دوران باکتریان در افغانستان به جاى مانده از پادشاهى به نام «نیکه‏فور» یاد مى‏کند که دامنه فرمانروایى او تا نیشابور گسترش داشته و به روایتى این شهر را وى بنا نهاده است که بعدها به «نیسه‏فور» و «نیسافور» و نهایتا به «نیشابور» تبدیل شده است. «نیسافور» در گویش عرب به معنى شى‏ء سایه‏دار است و شاید در آن جا درختهایى وجود داشته که سایه‏گستر تارک خستگان بوده است. (10)

واژه نیشابور در دوره ساسانى همه جا به شکل «نیوشاپور» آمده است که آن را به معنى کار خوب شاپور یا جاى خوب شاپور گرفته‏اند زیرا شاپور دوم این شهر را تجدید بنا کرد ولى به روایت اغلب مورخان شاپور اول بانى آن بوده است. اگر مطلب بالا را در مورد نوسازى این شهر قرین صحت ‏بدانیم، کلمه «نیو» مى‏توان به شکل امروزى آن «نو» تعبیر کرد و معنى نیشابور چیزى جز شهر نوسازى شده شاپور نخواهد بود و دیگر دلیلى براى بحث در مورد شاپور اول و دوم وجود نخواهد داشت. زیرا که بعضى از مورخان در انتخاب هر یک از آن دو دچار شک شده‏اند ولى قدر مسلم بانى اولیه باید شاپور اول باشد و پس از وقوع زلزله‏اى شاپور دوم امر به ترمیم و بازسازى آن کرده است و این به هر حال کار نیک شاپور دوم بوده است که به لفظ «نیوشاپور» از آن یاد کرده‏اند. (11)

نیشابور در اوایل اسلام به «ابرشهر» معروف بود که در سکه‏هاى دوره‏هاى اموى و عباسى به همین نام آمده است. «ایران‏شهر» هم گفته‏اند که شاید عنوانى افتخارى براى این شهر بوده است. البته چون یکى از چهار شهر کرسى‏نشین خراسان بود لقب «ام‏البلاد» هم براى خود کسب کرده است. (12)


نیشابور در دوران پیش از اسلام

گفتار فردوسى، قدمت نیشابور را به دورانهاى باستان مى‏برد و شعر وى گواه بر وجود این شهر در اساطیر ملى ایران است. درباره به سلطنت رسیدن کیکاوس مى‏گوید: بیامد سوى پارس کاووس کى

جهانى به شادى نو افکند پى

فرستاد هر سو یکى پهلوان

جهان‏دار و بیدار و روشن‏روان

به مرو و نشابور و بلخ و هرى

فرستاد هر سو یکى لشکرى

یا در هنگامى که کیخسرو از توران‏زمین به ایران مراجعت مى‏کند، فردوسى با این سخن زیبا از نیشابور یاد مى‏کند

از آن پس به راه نشاپور شاه

بیاورد پیلان و گنج و سپاه

همه شهر یکسر بیاراستند

مى و رود و رامشگران خواستند (13)

در ذکر احوالات اردشیر ساسانى، طبرى مى‏گوید که: «اردشیر بابکان از سواد عازم استخر شد و از آن جا نخست ‏به سکستان و سپس گرگان، ابرشهر، مرو، بلخ، خوارزم و تا انتهاى سرزمین خراسان رفت. او بسیارى از مردمان را کشت و همه مرزهاى شرقى را به اطاعت آورد.»(14)

از گفته فوق احتمالا دو نتیجه به دست مى‏آید. یکى این که ابرشهر در واقع نام اولیه و اصلى نیشابور است، چنان که در صفحات قبل بیان شد و دیگر این که اردشیر همانند دیگر جهانگشایان مردمان بسیارى کشته که لاجرم ابرشهر مستثنا نبوده است و شاید در اثر خرابیهایى که در دوران وى به وجود آمد مردم به نقطه دیگرى در همان نزدیکى پناه بردند و در زمان شاپور اول این محل جدید به نام شاه ایران‏زمین نامگذارى شد

کتیبه شاپور اول که ویژه پیروزى او در مناطق شرقى ایران است و از مناطق «پرثو»، «مرو»، «هرات‏»، «سغد»، «ابرشهر» نام مى‏برد، دلیل واضحى بر وجود ابرشهر مى‏باشد که به هر حال همانند شهرهاى دیگر یا کاملا به فرمان شاپور درآمد و یا خراجگزار وى شد. (15) حرکت‏شاپور به نیشابور به این صورت بود که پس از حمله ترکان به نواحى شرق که احتمالا بایستى پس از مرگ اردشیر واقع شده باشد و دادخواهى مردم از شاپور اول، «وى با لشکرى جرار بر سر آن اتراک رفت و به محاربه و مقاتله، ایشان را از ملک ایران اخراج کرد و باز به نیشابور آمده و این جا مقام نمود و بناى شهر متصل به قهندز و اقامه شهرستان اخراج و ابراج و تشبیه اساس فرمود و محلات و عمارات به هم وصل کرد و خندق شهر و قهندز به هم متصل کرد. وى بر چهار جانب شهر چهار دروازه مرتب داشت، شرقى، غربى، جنوبى، شمالى. مهندسان را فرمود و طریق بنا به ایشان نمود تا چنان بنا نهادند که چون آفتاب طلوع کرد شعاع آن از هر چهار دروازه شهر طلوع کردمى و آن عجایب بناها بود و به وقت غروب از هر چهار دروازه آفتاب در نظر بودى که پوشیده شدى».‏ (16)

حاکم نیشابورى (متوفى 405 هـ . ق)، صاحب تاریخ نیشابور، نیز از اتصالات محلات و خندق شهر و قهندز یاد مى‏کند که دلیل واضحى بر یکى بودن نیشابور با ابرشهر مى‏باشد. علاوه بر این، براساس آنچه وى ذکر مى‏کند، در واقع نیشابور در زمان شاپور اول بنیاد یافته است، مخصوصا این که در هنگام حفر خندق خبر از یافتن گنجى براى وى آوردند و او همه آن گنج را نفقه کرد و این خود دلیل بر استقرار وى در نیشابور، به هنگام حفر خندق مى‏باشد. درباره حصار و باروى شهر نیشابور که همزمان با حفر خندق انجام شده است مؤلف در جاى دیگر چنین مى‏گوید

«شاپور اول بر حوالى شهر خارج خندق عمارت آغاز کرد، معماران و عمله مرتب کرد و تکلیفات شاقه فرمود، رعایا عاجز آمدند، معماران را امر کرد که هر روز پیش از آفتاب به سر کارها روند. هر که از رعایا پیش از آفتاب حاضر نشود زنده در میان خشت و گل دیوار گیرند و چنان کردند. و خلق بر آن رنج قرار گرفتند. و بعد از سنین کثیره; استخوان بنى‏آدم از سر تا قدم از میان گل بر خاک مى‏افتاد». (17)

زردشت هم یکى از سه آتشکده معروف ایران را به نام مهربرزین در کوههاى نیشابور ساخت

نیشابور پس از اسلام

بنا به نوشته مورخان و جغرافی دانان عرب‏زبان مانند ابن‏رسته، مقدسى، اصطخرى، ابن‏حوقل و یاقوت حموى، شهر نیشابور، یک فرسنگ در یک فرسنگ بوده و بازار و میادین و دکاکین و کاروانسراهاى بسیار داشته است که از لحاظ اقتصادى «انبارگاه مال‏التجاره فارس و کرمان و هند یعنى ولایات جنوبى و همچنین رى و جرجان و خوارزم‏» بوده است. در این دوره یعنى در قرون وسطى ایالت‏خراسان به چهار قسمت‏یعنى چهار ربع تقسیم مى‏گردیده و هر ربعى به مرکزیت‏ یکى از چهار شهر بزرگ نیشابور، مرو، هرات و بلخ خوانده مى‏شده و در زمانهاى مختلف یکى از این شهرها مرکزیت تمام خراسان بزرگ را به عهده داشته و چنان که گفته خواهد شد نیشابور نیز از زمان طاهریان به بعد به عنوان پایتخت انتخاب گردیده است و گفته‏اند که: «این شهر از قاهره قدیم (فسطاط) بزرگتر و از بغداد جمعیتش بیشتر و از بصره جامعتر و از قیروان عالیتر بوده و 44 محله داشته و 50 خیابان اصلى و مسجدى ممتاز و کتابخانه‏اى با شهرت جهانى و یکى از چهار شهر شاهى امپراطورى خراسان بوده است».‏ (18)

ورود اسلام به نیشابور

در سال‏17 یا23 هجرى، عمربن خطاب خلیفه دوم احنف‏بن قیس را براى فتح خراسان فرستاد و پس از آن در سال 32 هجرى عثمان بن عفان خلیفه سوم عبدالله بن عامر را به خراسان گسیل داشت و چنان که حاکم نیشابورى مى‏نویسد: «در زمان خلافت عثمان کنارنگ مجوس که والى خراسان بود به عبدالله عامر نامه نوشت و او را از مرگ یزدگرد پادشاه ساسانى آگاه ساخت و به خراسان دعوت نمود. عبدالله عامر به‏سرعت رهسپار خراسان شد و با لشکر خود عازم نیشابور گشت. اما روایت دیگر چنین است: موقعى که ابن‏عامر به نیشابور رسید مردم نیشابور به ریاست‏ برزان‏جاه که والى آن حدود بود در مقابل اعراب به جنگ برخاستند و یک ماه تمام مقاومت کردند و چون فصل زمستان بود و سرما شدت یافت، ناچار سپاه عبدالله بن عامر از اطراف نیشابور برخاستند و به طرف ازغند که هواى معتدل‏ترى داشت رهسپار شدند ولى پس از چندى سپاهیان عرب به ریاست عبدالله خازم به سوى نیشابور بازگشتند و در این نوبت‏ برزان‏جاه شکست‏خورد و متوارى شد و کنارنگ فرمانرواى نیشابور از در صلح درآمد و قبول کرد که معادل هفت هزار درهم خراج بدهد

سپس عبدالله عامر به شهر نیشابور آمد و در محله شاهنبر سکونت گزید و در همان محله مسجدى بر روى آتشکده ساخت و سرایى براى خود بنا نهاد. چون عبدالله عامر به سفر حج رفت قیس بن هیثم را از طرف خود در نیشابور گذاشت، در این وقت قارن که مرزبان قومس و گرگان بود به نیشابور لشکر کشید و آنجا را تصرف کرد ولى بعد از چندى عبدالله خازم او را شکست داد و به قتل رسانید و مجددا نیشابور را تصرف نمود و از طرف خلیفه سوم به حکومت نیشابور منصوب شد

در سال‏96 هجرى سلیمان عبدالملک حکومت‏خراسان را به یزیدبن مهلب داد و بعد از او در سال‏99 هجرى عمربن عبدالعزیز به خلافت رسید، جراح‏بن عبدالله را به خراسان فرستاد و پس از چندى در سال 120 هجرى هشام بن عبدالملک امارت خراسان را به نصرسیار سپرد که وقایع فراوانى در نیشابور پدید آمد. (19)

نیشابور پایتخت کشور

در سال 131 هـ . ق، ابومسلم خراسانى، نهضتى در خراسان بر ضد خلافت‏ بنى‏امیه به وجود آورد و با قیام متهورانه خود به نیشابور آمد و حاکم آن شهر گردید. وى در مدت حکومت‏خویش مسجدى در نیشابور ساخت و قصد رونق بخشیدن به این شهر را داشت اما در سال 138 هـ . ق در بغداد به تحریک منصور خلیفه عباسى مقتول گردید و بدین‏سبب چندى پیشرفت نیشابور متوقف شد

اما چون خراسان در اوایل قرن سوم هجرى به سال 205 قمرى در حیطه اقتدار طاهر ذوالیمینین درآمد، وى در مشرق ایران حکومت مقتدرى به هم رسانید و مستقلانه در خراسان به حکومت پرداخت. وى به هنگام خطبه نماز جمعه نام خلیفه عباسى را از خطبه انداخت اما همان شب درگذشت و پسرش طلحه به امارت خراسان و سیستان رسید و سپس در سال‏213 ه . ق که طلحه وفات یافت ‏برادرش عبدالله بن طاهر جانشین وى گردید و در سال 215 هجرى قمرى شهر نیشابور را به پایتختى اختیار نمود و در آنجا آبادانى فراوان کرد. مخصوصا به رونق کشاورزى و حفر قنوات و اصلاح امر آبیارى و احداث ساختمانهاى جدید و ایجاد دهات بسیار در منطقه همت گماشت و نیز شهر و قصر معروفى به نام شادیاخ ساخت و این شهر در زمان او و خاندانش اهمیت فوق‏العاده‏اى یافت. (20)

علت ‏ساختن شهر شادیاخ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 تیر 30 , ساعت 4:36 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اصول مدیریت و پرورش شترمرغ word دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اصول مدیریت و پرورش شترمرغ word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اصول مدیریت و پرورش شترمرغ word

مقدمه  1
صفات برجسته و طبقه‌بندی جانورشناسی  2
مشخصه‌های عمومی  3
شناسایی نژادهای شترمرغ  3
شترمرغهای گردن قرمز  3
شترمرغهای گردن آبی  4
تعیین سن شترمرغ  5
مختصری از آناتومی  6
اسکلت‌بندی  6
دستگاه گوارش  7
سایر اندامهای داخلی  8
تولید مثل  9
گروههای تولید مثلی  11
پن‌های تولیدمثلی  12
لانه  13
جوجه کشی طبیعی  14
جوجه‌کشی مصنوعی  14
تخم شترمرغ  15
حمل و نقل تخم شترمرغ   16
نکات بهداشتی در مورد تخم شترمرغ  18
نکاتی درباره جوجه کشی  19
دستگاه جوجه‌کشی  19
پرورش جوجه  20  
تهویه و حرارت  20
جایگاه نگهداری و گردش جوجه‌ها  21
بستر جایگاه جوجه‌ها  23
بهداشت  25
تغذیه  26
تغذیه عملی شترمرغ  26
نکاتی کلی در خصوص ترکیب جیره  28
استفاده از غذاهای آماده تجاری  30
آب آشامیدنی  30
تغذیه جوجه شترمرغ  31
جیره های غذایی شترمرغ  31
روش غذادهی  32
جیره های غذایی  34
 تغذیه شترمرغهای مولد  36
بیماریهای شترمرغ  37
نیوکاسل  37
سیاه زخم   38
سل  38
مسمومیت خونی  38
سینوزیت  39
انگلهای داخلی  39
کوکسیدوز  39
هیستومونیازیس  40
انگلهای خارجی  40
کنه‌ها  40
مگسها  40
کشتار شترمرغ  40
محصولات  41
چرم  41
گوشت  42
پرها  42
سرمایه گذاری  44
عوامل اقتصادی پرورش شترمرغ  44
هزینه های ثابت  45
هزینه های جاری  45
درآمدها  46
منابع49

مقدمه

آدمی از بدو خلقت و استفاده از ابزارهای ساده تا به امروز با کمک فن‌آوری جدید، از حیوانات وحشی و اهلی برای تأمین نیازهای خود بهره برده است. اهلی‌نمودن حیوانات و پرورش آنها جهت استفاده از محصولات متنوع‌شان دیرینه چندین هزارساله دارد. دانشمندان و پژوهشگران دنیا در حال مطالعه مستمر و یافتن شیوه‌های استفاده بهینه از دامها و افزایش کمی و کیفی محصولات آنها می‌باشند. از حدود صدهاسال پیش پرورش شترمرغ با هدف بهره‌گیری از فرآورده‌های آن و بدلیل ویژگی‌های خاص این پرنده، بویژه در قاره افریقا بطور قابل توجهی مطرح بوده است. خصوصیاتی همچون مقاومت زیاد در برابر شرایط اقلیمی متفاوت، ویژگی‌های تغذیه‌ای و کیفیت منحصر به فرد فرآورده‌های آن مثل گوشت،چرم و پر سبب شد تا از ابتدای دهه حاضر استقبال شایانی از سوی تولیدکنندگان در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه جهت پرورش و تکثیر شترمرغ در سطح انبوه و به شکل صنعتی بوجود آید. بطوری که در این زمان کوتاه مطالعات و فعالیتهای گسترده‌ای در زمینه پرورش و و فعالیتهای گسترده‌ای در زمینه پرورش، تغذیه، اصلاح نژاد، بهداشت و بیماریهای این پرنده صورت پذیرفته و در قالب مقاله و کتاب در دسترس علاقه‌مندان قرارگرفته است

صفات برجسته و طبقه‌بندی جانورشناسی:

شترمرغ به طبقه‌ پرندگان تعلق دارد و یکی از پنج زیرراسته متعلق به راسته سینه پهنان محسوب می‌شود. مشخصه‌های اصلی آنها عدم قدرت پرواز می‌باشد. ویژگی اخیر علت نامگذاری فوق شده است

شترمرغ در زیرراسته استروتیونی فرمها قرار دارد از خانواده استروتیوینده،جنس استروتیو و گونه آن استروتیوکاملوس است که از این گونه یاد شده می‌توان نژادهای ذیل را نام برد

-         استروتیوکاملوس استرالیس( شترمرغ آفریقای جنوبی یا زولو) در آفریقای جنوبی

-         استروتیوکاملوس کاملوس( شترمرغ مالی یا بربر) در آفریقای شمالی

-         استروتیوکاملوس ماسانیکوس(شترمرغ ماسانی) درشرق آفریقا

-         استروتیوکاملوس مولیبدوفامنس( شترمرغ سومالی) در اتیوپی،کنیای شمالی و سومالی

-          استروتیوکاملوس سیریاکوس( شترمرغ عربی) از حدود 1960 منقرض شده است

زیرگونه‌های کاملوس و ماسانیکوس به شترمرغهای گردن‌قرمز تلعق دارند. اکثر این زیرگونه‌ها ماسانیکوس به امریکا صادر شده‌اند. و قسمت اعظم شترمرغهای این کشور را نیز گردن‌قرمزها تشکیل می‌دهند. گردن‌آبیها زیرگونه‌های مولیبدوفانس و استرالیس را شامل می‌شوند. در قیاس باشترمرغهای ساده افریقایی،زیرگونه‌ کاملوس، ماسانیکوس و مولیبدوفانس( بخصوص گردن‌قرمزها) بزرگتر و نگهداری آنها به دلیل کوتاهتر بودن سابقه اهلی شدنشان مشکلتر است و در نگهداری نیز باید حصار این پرندگان بلندتر در نظر گرفته شود. شترمرغهای اهلی شده افریقای جنوبی در عرصه تجاری سیاه افریقایی نامیده می‌شوند. این شترمرغها دارای نام لاتین استروتیوکاملوس از واریته داستیکوس می‌باشند

بطورکلی سیاههای افریقایی بخش اعظم شترمرغهای اهلی شده دنیا را تشکیل می‌دهند

مشخصه‌های عمومی

شترمرغ بزرگترین پرنده موجود در کره زمین است. شترمرغهای کنونی برخلاف اجدادشان به دلیل داشتن پروبالهای رشدنکرده توانایی پرواز ندارند. این کمبود با داشتن پاهای قوی جبران شده و آنها را قادر می‌سازد با سرعتی معادل 60 کیلومتر در ساعت بدوند و سرعتشان را تا زمانی بیش از 10 دقیقه حفظ کنند. شترمرغ تنها پرنده‌ای در جهان است که فقط 2 انگشت از 4 انگشت اصلی را دارا می‌باشد که آنها را انگشتهای سوم و چهارم می‌نامند. این مشخصه باعث تمایز شترمرغها از انواع دیگر سینه‌پهنها که دارای سه انگشت می‌باشند می‌شود. انگشت سوم کوچکتر بوده و بطوری قرار گرفته است که به طرف خارج پا قرارگرفته و با روند روبه زوالش تنها نقش تعادلی را برعهده دارد. انگشت چهارم که در داخل قرارگرفته بزرگ و پهن بوده و در زیر دارای یک پینه بالشتکی و فنری پهن می‌باشد که در انتهای یک چنگال بطول تقریبی 7 سانتی‌متر ختم می‌شود. این اندامها به انضمام پاهایی قوی به شترمرغ قدرت پرتاب یکی از خطرناکترین لگدها را می‌دهد. و از آنجایی که شترمرغ فقط توانایی لگدزدن به سمت جلو و پایین را دارد بهترین جهت برای گرفتن شترمرغ از جوانب و عقب است

 شناسایی نژادهای شترمرغ:

شترمرغهای گردن‌قرمز:Red neck ostriches

از این دسته شترمرغها که سه‌زیرگونه را شامل می‌شوند: کاملوس، سیریاکوس و مائیکوس را نام برد

-         زیرگونه کاملوس: خیلی بزرگ‌اند، استخوان مچی قلمی و پا طولی بیش از 520 میلی‌متر دارند.

-    زیرگونه سریاکوس: جزء کوچکترین شترمرغها هستند استخوان مچی قلمی و پا کمتر از 520 میلیمتر طول دارد تخمهایشان کمتر از 125 میلیمتر قطر دارند

-    زیرگونه ماسائیکوس: سر دارای موهای سفیدرنگ است. گردنشان دارای پوشش کرکی متمایل به صورتی کم‌رنگ است. پرهای تیره پرنده سیاه قهوه‌ای است

این سه گونه دارای اختصاصات کلی زیراند

گردن و ران شترمرغ نررنگدانه قهوه‌ای خاکستری ندارند بلکه قرمز میخکی تا قرمز صورتی است

شترمرغ گردن آبی:Blue neck osterickes

-    زیرگونه مولیبدوفانس: قدری کوچکتر از استرالیس هستند. بالای سرشان معمولاً کم مو می‌باشد. لبه منقارشان قرمز روشن بوده و صفحات فلسی جلوی ساق پا تنها تا انتهای استخوان

مچی که قلمی است و گردن و رانهای برهنه آنان به ر نگ سبزآبی تیره می‌باشد

-    زیرگونه استرالیس: قدری بزرگتر از زیرگونه مولیبدوفانس بوده و بالای سرها معمولاً بیشتر مو دارد، لبه منقار عموماً به رنگ قرمز نمی‌باشد

گردن و رانها روشنتر و به رنگ خاکستری می‌باشد

اختصاصات عمومی این دو زیرگونه شامل: گردن و ران برهنه، نرها قرمز نبوده و دارای رنگدانه قهوه‌ای خاکستری است. جلوی ساق پا به رنگ قرمز روشن است

تعیین سن شترمرغ:

تعین سن شترمرغ خصوصاً در فاصله سنی 2 تا 4 سالگی که از لحاظ تجاری مورد توجه می‌باشد کاری بس دشوار است. دکتر اسمیت از دانشگاه مک گیل کانادا در این خصوص اینگونه بیان می‌کند که

-    دوساله‌ها: تمامی پرهای اولیه( پرهای جوجگی) و ناحیه پست به استثنای پرهای نواحی اتصال گردن به بدن از بین می‌روند. در این سن پروبال شترمرغ نر، از جمله اکثر پرهای مشکی سیاه می شوند. در شترمرغ ماده اغلب پرهای سفید شکمی به رنگ خرمائی تغییر رنگ می دهند

-    سه‌ساله‌ها: تمامی پرهای سفیدشکم نرها و ماده‌ها از بین می‌رود هیچگونه اثری از پرهای اولیه حتی در محل اتصال گردن و تنه وجود ندارد. در این زمان است که در بعضی از شترمرغهای نر، رنگ قرمز منقار و پاها به چشم می‌خورد

-    چهارساله‌ها: شترمرغهای نر و ماده همان رنگ پوست و پر بالغین را که قبلاً به آن اشاره شده است دارند. در ضمن تعیین سن شترمرغهای نر با اندازه‌گیری اندام تناسلی امکان‌ پذیر است

 مختصری از آناتومی:
اسکلت‌بندی:

قابل توجه‌ترین بخش اسکلت‌بندی شترمرغ جناغ است. استخوانی که تا 40 سانتی‌متر ضخامت داشته و دارای ساختمانی متخلخل می‌باشد. استخوان جناغ سینه در ستیز و برخورد با موانع مراقبت می‌کند. وجه تمایز جناغ شترمرغ فقدان بخش ستیغ مانندی است که در بقیه پرندگان وجود دارد و در پرواز مؤثر است. این پرندگان بواسطه قدرت پرواز اسلافشان، استخوانهایی ترد و شکننده دارند که دارای یک دیواره نازک خارجی بوده و در بخش داخلی آن توخالی و در عین حال متشکل از مواد استخوانی خلل و فرج داراست

استخوانهای شکسته شده به کندی بهبودیافته و پرندگان مصدوم معمولاً مجبور به خوابیدن هستند. که اینگونه آسیب‌دیدگی‌ها از شایعترین علل تلفات در میان شترمرغهای بالغ می‌باشد. استخوانهای ترقوه در این حیوانات کاملاً از بین رفته و هر دو استخوان شرمگاهی رشد کرده و رودها را دربر می‌گیرد. جالب توجه اینکه نوک این پرنده از 13 استخوان مجزا تشکیل شده که بوسیله پوست محکم خارجی کنار هم قرارگرفته‌اند. چنین ساختاری قرمزشدن منقار را در طول فصل جفتگیری تسهیل می‌سازد

 دستگاه گوارش:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 تیر 30 , ساعت 4:36 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله عوامل بزهکاری جوانان word دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله عوامل بزهکاری جوانان word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عوامل بزهکاری جوانان word

پیشگفتار :  
فصل اول : طرح تحقیق  
جامعه آماری و نمونه  
مقدمه :  
موضوع کلی :  
تعریف موضوع کلی:  
معیارهایی برای انحراف :  
ملاک اکثریت :  
2- ملاک قانون یا دولت :  
3ـ ملاک بیماری :  
4ـ ملاک تعدیل :  
5- ملاک اخلاق اجتماعی :  
6ـ ملاک مذهب :  
تنوع دیدها :  
دامنه و نوع آن :  
وسعت انحراف :  
شدت و ضعف آن :  
صورتهای انحراف :  
انواع منحرفان :  
ویژگی رفتاری منحرفان :  
نوع جرائم و انحرافات :  
عوامل انحراف :  
برخی دیگر علت و عامل انحراف را دو چیز می‌دانند:  
روشهای درمان بزهکاران جوان به سه طریق می‌باشد :  
موضوع ویژه :  
تعریف موضوع ویژه :  
ـ وضعیت اقتصادی :  
- نوع رابطه والدین با فرزندان :  
اهمیت موضوع :  
هدف ما نیز در این تحقیق با توجه به اهمیت موضوع، بر جوانان در سه مقوله :  
هدفها یا فرض‌ها :  
جامعه آماری :  
محدودیتهای تحقیق :  
فصل دوم : سابقه تحقیق  
سابقه تحقیق :  
فصل سوم : روش تحقیق  
روش تحقیق  
روش گزینش نمونه  
روش تحقیق :  
روش گزینش نمونه :  
فصل چهارم : خلاصه تحقیق  
خلاصه تحقیق :  
فهرست منابع :  

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عوامل بزهکاری جوانان word

 1-آسیب شناسی اجتماعی و جامعه شناسی انحرافات      علی فرجاد

2-آسیب شناسی اجتماعی                                            داور شیخاوندی

3-آسیبها و عوارض اجتماعی                                        علی قائمی

4-بزهکاری جوان                                                        رضا علومی

5-خانواده و مسائل نوجوان و جوان ((2))                       علی قائمی

6-رشد و شخصیت کودک                                          سیمین یاسائی

7-جرم شناسی                                                            رضا علومی

8-زمینه بررسی بزهکاری کودکان و نوجوانان               محمود منصور

9-بزهکاری اطفال و نوجوانان                                       رضا صلاحی

مقدمه

انسان از لحظه تولد تا دم مرگ به دیگران وابسته و نیازمند است و برای زنده ماندن از لحاظ جسمی، اقتصادی به مراقبت دیگران نیاز دارد و به تنهایی می‌تواند بار مشکلات خود را به دوش کشد

همچنین انسان به تنهایی قادر به برآوردن نیزاهای معنوی خود نیست، روابط اجتماعی او نتیجه بازتاب و کنشهای متقابل اجتماعی افرادی است که در کنارش زندگی می‌کنند

هنجارهای اجتماعی و قوانین که ساخته خود بشرند چگونگی روابط و رفتارهای اجتماعی را یقین می‌کند و محدودیتهایی در زمینه رفتار آدمی بوجود می‌آورد و مشخص می‌کند که انسان چه باید بگوید و چه نباید بگوید، چگونه بیندیشد و چگونه رفتار کند

 پس هر کس سعی می‌کند خود را با هنجارهای اجتماعی سازگار کند تا جامعه او را به عضویت خود بپذیرد. ولی ممکن است رفتار افراد از هنجارهای اجتماعی فاصله بگیرد و با آن تفاوت نماید و حتی با آن مخالف گردد، پس برای مقابله با این مشکل نیروهای خارجی مثل، جریمه، مجازات و غیره بوجود آیند تا بتوانند مردم را وادار به پیروی از هنجارهای اجتماعی گردانند

البته باید دانست که در هر دوره‌ای و در هر جامعه‌ای هنجارهای اجتماعی هر یک مفهوم و معنای خاصی داشته و هر کدام سیر تکاملی ویژه‌ای را پیموده‌اند تا بدین صورت درآمده‌اند

بدیهی است پاداش یا مجازات می‌تواند هنجارهای اجتماعی را نظام بخشیده وبدان جنبه‌ای پایدار دهد، البته کیفیت هنجارهای در جوامع بسیار اهمیت دارد. زیرا برخی از هنجارها حتماً باید در جامعه پیاده شوند و به مرحله عمل درآیند، در حالیکه برخی دیگر از هنجارها معمولاً جنبه اختیاری دارند و افراد در پذیرش یا عدم پذیرش آنها مختارند

 تحقیقات نشان داده که هنجارهای اختیاری بیش از هنجارهای اجباری کنش بوجود نمی‌آورد بلکه این هنجارهای اجباری است که واکنشهایی در افراد بوجود آورده و منجر به کجروی در جامعه می‌گردد

در جوامع کنونی ارزشها وهنجارهای معین و مشترکی وجود دارند که افراد آنها را در ذهن خود به صورتهای مختلف ترسیم می‌کنند و با توجه به خصوصیات فرهنگی خود برداشتهای متفاوتی نسبت به آنها پیدا می‌نمایند زیرا در جوامع طبقاتی هر کس بر اساس پاره فرهنگ گروهی و طبقه‌ای خود و معیارهای ارزش خاص طبقه‌اش نسبت به امور قضاوت می‌کند

پاره فرهنگ نیز فرهنگی است در دل فرهنگ بزرگتر، ولی در عین حال پاره فرهنگهای گروه به‌ نوبه خود دارای ارزشها و مفاهیم خاصی است

پاره فرهنگ متناقض فرهنگهای بزرگتر نمی‌باشد، البته ممکن است ستیزهایی بین پاره فرهنگ و فرهنگهای گسترده‌تر بوجود اید، مثلاً : پاره فرهنگ نوجوانان در مورد انواع تفریحات و کیفیت لباس پوشیدن، آرایش و چگونگی احترام گذاشتن با گروههای سنی دیگر متفاوت است و یا اعمالی چون دزدی و روابط جنسی غیرقانونی و غیر طبیعی، استعمال مواد مخدر در میان گروهی از نوجوانان بصورت هنجار درآمده است، در حالیکه همین اعمال از نظر دیگران‌ غیرقانونی و نابهنجار است

کنشها ذاتاً و بخودی خود اخلاقی و بهنجار و نابهنجار نیستند بلکه این افراد و گروههای اجتماعی هستند که به پاره‌ای از رفتارها جنبه کجروی می‌دهند و برخی کارهای دیگر را بهنجار می‌دانند پس در موفقیتهای زمانی و مکانی مختلف کجرویها مشخص می‌شوند

«بکر»[1] معتقد است: «گروههای اجتماعی با ایجاد قوانین که می‌خواهند از انحراف جلوگیری نمایند خود باعث پیدایش و افزایش کجروی گشته‌اند.»[2]

موضوع کلی

تعریف موضوع کلی

مسائل انحرافات اجتماعی یعنی رفتار فردی یا گروهی که با الگوها و هنجارهای اجتماعی انطباق ندارد، از قرن نوزدهم مورد توجه قرار گرفت. برای انحراف یا جرم از دیدگاههای مختلفی تعاریفی شده که به ذکر بعضی از این موارد می‌پردازیم

تعریف انحراف از دیدگاه روانشناسان: تعاریف زیادی در این زمینه ارائه شده است از جمله: کجروی عبارت است از: خروج از حالت تعادل روانی و رفتاری. انحراف عبارت است از : فقدان همسازی و و حدت بین اجزا شخصیت و داشتن رفتاری منحرفانه و تعاریف دیگر که بر اساس این تعاریف به طور کلی فرد کجرو و منحرف کسی است که : نامتعادل، نامیزان، ناسازگار و…

تعریف انحراف از دیدگاه جامعه شناسان: تعاریف زیای در این زمینه ارائه دشه است از جمله: انحراف رفتاری است: تبهکارانه، خلاف موازین اجتماعی مورد قبول، که وجودش برای دوام نظام و عدالت زیانبخش است. انحراف رفتار کسی است که : با رفتار حد متوسط افراد اجتماع مبانیت داشته باشد، خواه آن رفتار بهتر باشد خواه بدتر

انحراف رفتاری است که : در ان عدم همنوائی شخص با جامعه باعث ناسازگاری شده و دور از موازین مورد قبول جامعه باشد.[3]

از نظر علمای اخلاق، مذهب و حقوقدانان نیز تعاریف دیگری در این زمینه شده است

دورکیم (1919 ـ 1858) جامعه‌شناس فرانسوی، فرد عادی (نرمال) را از غیر عادی یا پاترلژیک جدا می‌سازد. ولی پدیده‌هایی را که در جوامع مختلف پیوسته به چشم می‌خورد را نیز غیر عادی تلقی نمی‌کند زیرا معتقد است که این پدیده‌ها از ویژگیهای جامعه است و نباید آنرا نمونه بمیاری اجتماعی تلقی کرد به همین جهت از نظر دور کیم جرم یک پدیده عادل جامعه محسوب می‌شود همه جوامع دارای جرائم مختلف هستند و این امر ناشی از اعمال ساخت خود جامعه است تنها به هنگامیکه تعداد جرائم از یک نسبت معینی تجاوز می‌کند می توان گفت که یک بیماری اجتماعی پدید آمده است و آن وقت پدیده مربوط را می‌توان «غیرعادی» تلقی کرد: این امر به آن معنی است که این چنین جامعه‌ای دیگر نمی‌تواند برخی از افراد خود را طبق معیارهای موجود بار آورد و آنها را به حد معمول ارتقا دهد، هنگامیکه مسائل را از دیدگاه جامعه‌شناسی تجزیه و تحلیل می‌کنیم این نوع استنباط کاملاً درست و با نظریه دورکیم انطباق دارد، بدین معنی که امر اجتماعی از خارج از طریق القا و تقلید به افراد تحمیل می‌شود

کجروی یا انحرافاتی که ریشه روانی یا تنی ندارند ناشی از عدم توانایی آموزش اجتماعی و ضعف فشار اجتماعی در قبال کجروان و منحرفان است. و نمایشگر این حقیقت است که قالبها ومعیارهای موجود درباره کجروی و افراد منحرف کاری نیست و قاطعیت ندارد

از زمان دورکیم تاکنون بررسیهای انحراافت از دیدگاه جامعه شناسی یا روانی جامعه‌شناسی از حالت کلیت و نظریه سازی در آمده بیشتر صورت تحقیقات کلینیکی و بالینی یافته و درباره مسائل زیر توافق حاصل شده است

1ـ در تمام اجتماعات صرف‌نظر از رژیم ، سیستم، ضوابط نهادی، افراد یا گروههایی هستند که کاملاً با ارزشهای موجود جامعه‌ای که بدان بستگی دارند منطبق نیستند و گاهی با برخی از آن ارزشها ناسازگاری می‌یابند و از راهی می‌روند که با راه دیگران اختلاف دارد

2- انحراف همیشه بمعنی واقعی خطا و اشتباه نیست بلکه جامعه در شرایطی است که آن را پذیرا نمی‌شود و آسیب می‌پندارد

3- همراه انحرافات فردی انحرافاتی وجود دارد که ناشی از محیط به معنی کلی آن است؛ بدین ترتیب هنگامیکه فردی از جامعه معینی بیرون آمده و وارد جامعه دیگر می‌شود با ارزشها و پندارهای حاکم جامعه نمی‌تواند هماهنگی یابد و خود را بیگانه احساس می‌کند

در این صورت رفتار او نسبت به آن جامعه جنبه انحراف پیدا می‌کند. و تانخواهد در ارزشها و پندارهای پیشین خود تجدید نظر کرده و با محیط نو سازگار نشود زندگی برای او شخت و پیچیده خواهد بود. این وضع در مورد مهاجران زیاد به چشم می‌خورد. این قبیل افراد وقتی در محیط اولیه خویش هستند، هیچگونه آثار انحرافی درآنها به چشم نمی‌خورد ولی در اثر تحرک مکانی از جائی به جائی، یا تحرک اجتماعی از جامعه‌ای به جامعه‌ای کجروی و کج‌اندیشی پدید می‌آید که ناشی از فنون و رموز زندگی در جامعه نو است. این وضع در مواقعی که ارزشهای نوئی در اثر انقلاب صنعتی و ارتباطات جمعی ازجامعه‌ای به جامعه دیگر منتقل می‌شود

همچنین به چشم می‌خورد تا به آنجا که رهبران احساس می‌کنند اصلاحات و تغییرات اساسی در جامعه ضرورت دارد تا معیارهای کند کننده نوآوریها به کنار گذاشته شود و معیارهای موافق پذیرنده شوند

4ـ اثر شخصیت‌های تاریخی را نباید در تغییرات و تحولات اجتماعی نادیده گرفت برخی از افراد برگزیده جامعه در مواقع بحرانی

رفتار و پندار نوئی عرضه می‌دارند که با روال جاری جامعه منافات دارد ولی عده‌ای در جامعه با پندار نو موافقت می‌کنند و نوآوریهای افراد پیشتاز را می‌پذیرند تا بدانجا که این افراد منحرف خود رهبری اجتماعی را بدست می‌گیرند این امر در مورد برگزیدگان و پیام‌آوران و رهبران سیاسی و نظامی زیاد به چشم می‌خورد

5ـ با تمام نظریه‌های موجود درباره انحرافات شناسایی قدرت مهارکننده جامعه و نیروهای دگرگون‌کننده ارزشها ایجاب می‌کند که تحقیقات علمی و بالینی در مورد افراد و گروههای ناسازگار بعمل آید تا ریشه های مثبت و یا منفی ناسازگاریها کشف و چاره‌ای لازم صورت پذیرد ولی برای رسیدن به این مقصود باید قبلاً انواع انحرافات را شناخت.[4]

معیارهایی برای انحراف


 

[1] BEKER

[2] آسیب‌شناسی اجتماعی و جامعه شناسی انحرافات ـ از فرجاد

[3] آسیبها و عوارض اجتماعی ـ از علی قائمی

[4] اسیب شناسی اجتماعی ـ از داور شیخاوندی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

<   <<   31   32   33   34   35   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ