
مقاله شیعه و تجدد خواهی word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله شیعه و تجدد خواهی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شیعه و تجدد خواهی word
مقدمه
امام خمینی (ره) گفتمان تجدد اسلامی
مختصات تجدد اسلامی
1- آزادی اسلامی
2- تقدم مردم و جامعه بر دولت
3- توان گسست از حافظه جمعی سنت
4- نفی گذشته گرایی و مرجعیت مطلق متقدمان
5- ظهور مفهوم جدیدی از دولت اسلامی
منابع و پی نوشتها
مقدمه
برای بررسی شیعه و مقوله تجدد، گفته ها ونوشته های رهبر کبیر انقلاب از تمام منابع افضل تر و روشن تر می باشد. در همین راستا برای تدوین و تنظیم این تحقیق از گفته های امام خمینی (ره) بهره برده شده است، تا بحث به روشنی تبیین گردد
امام خمینی(ره) گفتمان تجدد اسلامی
گسست از سنت اقتدار و طرحی برای تاسیس نظم جدید بر بنیاد آموزههای دین، ویژگی عمده تجدد اسلامی در حوزه فکر سیاسی است، و هر پژوهنده تاریخ اندیشه در تمدن اسلامی، چنین تجدید بنایی را در سیمای نظام «جمهوری اسلامی» چونان نتیجه پیکار الهی – سیاسی امام خمینی (ره) ملاحظه میکند
روشن است که سرچشمههای سنتستیزی و نوگرایی اسلامی و مکنون در بنیاد نظام جدید بگونهای است که هرگز نمیتوان بر پایه سنتهای فلسفی بزرگی چون فارابی، ابن سینا و صدرالمتالهین از یک سوی، و بخش عظیمی از میراث فقه شیعه از سوی دیگر، توجیهی نظری بر وجوب و وجود آن در هفت اقلیم تفکر اسلامی تدارک نمود. لاجرم باید سراغ اندیشهای در آثار امام(ره) رفت که با تهافت همان سنتبه طرحی از نظم و تمدن جدید توفیق یافته و طلوع گونهای خاص از تجدد اسلامی – سیاسی را نوید داده است
اما، هرچند که مشاهده یا لمس این «تفاوت» میان اندیشه امام(ره) و سنتسیاسی مسلمین کار چندان دشواری نیست، لیکن توضیح علمی این دگردیسی آغاز شده در «گفتمان سیاسی شیعه» نیز آسان نمینماید. بنابراین، آن چه در این مختصر میآید، نه توصیف همه وجوه این تحول، بلکه صرفا بخشی از خصایص منطقی گفتمان جدید است
به هر حال، اگر این فرض درستباشد که; اندیشه امام(ره)، یا به طور کلی تجدد اسلامی، در واقع، به معنای آغاز نوعی تجدید – اگر نه خروج کامل – از سنتسیاسی گذشته است، شاید بتوان با تکیه بر «تحلیل گفتمانی»، تمایزات اساسی آن را با ارکان تفکر قدیم اسلامی برجسته نموده، و مقدمات نظری برای تحلیل فهم جدید امام (ره) از نصوص دینی فراهم نمود
مختصات تجدد اسلامی
وقتی سخن از نوگرایی و تجدد در جامعه اسلامی است، در واقع، دو مفروض اساسی را به همراه دارد; نخست آنکه روند یا پروژه تجدد الزاما یک خطی و منحصر به الگوی تجدد سکولار و غربی نیست. و با توجه به خصائص قیاس ناپذیری و تکثر و ترجمه ناپذیری (untranslatability) قهری فرهنگها و تمدنها، تعمیم خصایص پدیدههای نوگرایانه در فرهنگی چون فرهنگ غرب بر دیگر تمدنها، موانع نظری و عملی فراوانی دارد; ثانیا فرهنگ اسلامی نشان داده است که ضمن حفظ ارزشهای اساسی دین، توان نظری گستردهای برای تولید یا حداقل انطباق با بسیاری از عناصر و الزامات زندگی و سیاست مدرن را دارد. تحولات سده اخیر در فرهنگ سیاسی اسلامی از یک سو، و بخصوص تلاشهای نوگرایانه حضرت امام به عنوان یکی از مهمترین نمایندگان اجتهاد اسلامی از سوی دیگر، عدم تعارض دین و تجدد، و فراتر از آن مختصات منحصر به فرد تجدد در جامعه اسلامی را نشان میدهد. درستبه همین دلیل است که به نظر میرسد که سخن از «تجدد اسلامی» خالی از مبانی و خاستگاههای نظری نمیباشد. در سطور ذیل، برخی مختصات تجدد اسلامی را با تکیه بر آثار حضرت امام(ره) و به اجمال مورد اشاره قرار میدهیم
1- آزادی اسلامی
نخستین ویژگی تجربه تجدد، طرح «آزادی» و مشخصه اقتدار گریز آن است. آزادی چیزی است که در ذات خود، بعضا ملازم با نقد گذشته است. میتوان گفت که وجه غالب مفهوم آزادی، جهتگیری آن به سمت آینده است و چنان ساخته شده است که نفوذ عظیمی در دگرگونی سنتها و سازماندهی مجدد آنها بر اساس الزامات حال و آینده دارد. بدین ترتیب، هرچند آزادی مغایر با مطلق سنت نیست، اما بازسازیهای گستردهای نیز در همان سنتها ایجاد میکند. لیکن آنچه در تجدد اسلامی ملحوظ است، بنیاد آزادی و بازاندیشی در سنتهای گذشته، بر اساس اسلام و نصوص اسلامی است. امام خمینی(ره) یکی از مهمترین اهداف مبارزه خود را مبارزه برای آزادی معرفی میکند و میگوید; «زندگانی که در آن آزادی نباشد، زندگانی نیست. زندگانی که در آن استقلال نباشد; اینکه زندگانی نیست». (1)
در عین حال اضافه میکند که;
«اگر تمام آزادیها را به ما بدهند و تمام استقلالها را بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند، ما نمیخواهیم ما بیزار هستیم از آزادی منهای قرآن، ما بیزار هستیم از استقلال منهای اسلام». (2)
نکات و اظهارات فوق، ماهیت و جهت آزادی در تجدد اسلامی را نشان میدهد. حضرت امام(ره) به عنوان یک مجتهد شیعی در حالی که در جست و جوی آزادی است اما هرگز بین دین و آزادی تمایزی نمیافکند بلکه معتقد است که آزادی با تمام ویژگیهای خاص خود، در درون اسلام نهفته است و باید ظرافتها و ظرفیتهای آن را کشف و اجرا کرد. امام به عنوان یک جمعبندی از مفهوم آزادی اسلامی میفرماید
«اسلام هم آزادی دارد اما آزادی [به معنای] بیبند و باری نه، آزادی غربی ما نمیخواهیم، بیبندو باری است این; آزادیای که ما میخواهیم، آزادی در پناه قرآن ما میخواهیم، استقلال میخواهیم، آن استقلالی که; اسلام بیمهاش کند.» (3)
امام خمینی(ره) در ادامه تحلیل خود درباره نسبت اسلام با آزادی اشارات بسیار ظریفی دارد. وی در مصاحبهای با اوریانا فالاچی، در پاسخ به این سؤال که چرا در طراحی نظام سیاسی بعد از انقلاب اسلامی روی کلمه «دموکراتیک» خط کشیده و نوشتهاند «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، توضیح میدهد که افزودن قید دموکراتیک به اسلام ممکن است این توهم را ایجاد کند که محتوای اسلام خالی از دموکراسی است در حالی که در اسلام همه چیزها (از جمله آزادی و دموکراسی) به نحو بالاتر و مهمترش هست. (4)
بنیانگذار جمهوری اسلامی با تکیه بر تحلیل فوق از آزادی و تجدد اسلامی، در پیامی به مناسبتسومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، تاکید میکنند که;
«بارها گفتهام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و گروه و دستهای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است; ولی هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند.» (5)
عبارت فوق هرچند طولانی است، اما تمایز و فاصله قطعی «گفتمان تجدد اسلامی»، و امام خمینی به عنوان بزرگترین نماینده آن را، با دو الگوی تجدد اروپایی و نیز سنت قدیم اسلامی، بوضوح نشان میدهد. ضمن پرهیز از مشکلات مکنون در آزادی و تجدد غربی، به طور ضمنی و بنیادی اقتدار گرایی مکنون در سنت اسلامی را نیز به چالش میخواند. در اندیشه امام، همه مردم هم برابرند و هم قدرت تشخیص و انتخاب و اظهار نظر و اظهار وجود دارند، مجلس خانه مردم و امید مستضعفین است که بر همه ارکان دولت و سیاست نظارت دارد
اما فارابی به عنوان بزرگترین نماینده فلسفه سنتی اسلام که تاثیر قاطعی بر مجموعه فرهنگ سیاسی مسلمانان دارد، انسانها را کاملا نابرابر و بیشتر آنان را مردمانی نیازمند ریاست و قیمومت میداند. به نظر فارابی، فطرت همه انسانها، برای قبول معقولات و تشخیص مصالح خود آمادگی ندارد. اشخاص انسان، بالطبع، باقوای متفاضل و استعدادهای متفاوت خلق شدهاند. بنابراین، در حالی که دیگر انسانها در زندگی درست نیازمند رئیس اول و حاکم علی الاطلاق هستند، «رئیس اول، هیچ حاجتی در هیچ چیزی به انسانهای دیگری ندارد که او را ارشاد نمایند.» (6)
ابن سینا نیز به تبع فارابی، و بر خلاف تجدد اسلامی که در اندیشه امام(ره) اشاره شد، نگاه اقتدارگرا و نابرابرانه به نظم سیاسی دارد. بوعلی تاکید میکند که
«[خداوند] با فضل و رحمتخویش بر مردمان منت نهاد و آنان را در عقلها و اندیشههایشان نابرابر آفرید، همچنان که در دارایی و منازل و رتبههای [اجتماعی] متفاوت نمود. زیرا در برابری احوال و نزدیکی تواناییهایشان فسادی نهفته است که آنان را به نابودی سوق میدهد.» (7)
روشن است که اندیشههای فارابی و ابن سینا، و به طور کلی، سنتسیاسی مبتنی بر آن آندیشهها، که سالهای سال بر زندگی سیاسی مسلمانان سلطه داشت، نه تنها تمایز آشکار با اندیشههای پیش گفته از حضرت امام(ره) دارد بلکه آشکارا در تقابل با آن قرار گرفته است. بگونهای که معادله مردم / قدرت سیاسی را معکوس میکند. اکنون به مورد دیگری از ویژگیهای تجدد اسلامی اشاره میکنیم
2 – تقدم مردم و جامعه بر دولت


تحقیق روانشناسی سن پیری word دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق روانشناسی سن پیری word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق روانشناسی سن پیری word
مقدمه
مقدمه ای بر فرآیند پیر شدن
پیر مرد یا پیرزن بودن یعنی چه ؟
سن زمانی
سن جسمی و زیستی
سن روانی و عاطفی
آیا پیری نشانه های روانی و عاطفی را دارد ؟
سن اجتماعی
جریان زندگی آمریکایی و ژاپنی
مراحل زندگی
الگوهای تحولی
سلسله مراتب نیازها از نظر مزلو
جهت گیریهای نظری
تفاوت نسلها
پیر شدن جسمی
موضوع پیری چیست ؟ چرا پیر می شویم ؟
«نظریه های پیرشدن جسمی»
«نظریه نقصان دستگاه ایمنی»
«نظریه های پیر شدن سلولی»
«نظریه های تغییرات سیستم غدد داخلی»
نظریه توارثی
نظریه فرسودگی
نظریه مواد زاید
تغییرات ممکن در فرایند پیر شدن
تراکم جمعیت :
دگرگونیهای جسمی مخصوص پیری
تغییرات نظام رشد موها
تغییرات قد
دگرگونیهای ساختنی
تغییرات سلولی
تغییرات سیستم بافتی
دگرگونیهای استخوان بندی
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق روانشناسی سن پیری word
کتاب روان شناسی پیری تألیف از بریان آل میشارا روبرت جی ، رایدل
ترجمه ی دکتر حمزه گنجی ، الماد اودیان – فرنگیس حبیبی سال چاپ
کتاب پیری چیست ؟ چرا پیر می شویم ؟
تألیف از دکتر غلامعلی شاملو سالی چاپ
مقدمه
علیرغم پیشرفت های علمی در مقام رشته ها و تخصص ها و بخصوص رشته های علمی و تصصی که به نوعی با جریان پیری و مسائل و مباحث مربوط به پیر شدن ارتباط پیدا می کنند در رابطه با مسائل زندگی و سلامت و بهداشت سالمندان حرف زیادی برای گفتن تدابیر مثبت و سازنده ای برای به کار بردن و روش های مؤثر و چاره سازی برای درمان کردن و بهبود بخشیدن و در نتیجه از دردهای مداوم فرد سالمند کاستن چیزی در اختیار نداریم و نتیجه اینکه فرد سالمند همچنان و بی وفقه از نظر بیماری های جسمی می نالد و شکایت می کند افراد سالمند همچنان از نظر ناراحتی های روانی رنج می برد و به گفته ی «سیمون دبوار» سالمند اگر بمیرد و نباشد بهتر است سخن این است که آیا «ژونتولوژی» روان پزشکی و برخی از رشته ها و تخصص های دیگر می توانند و این توانایی را دارند که تدابیری اتخاذ نمایند و طرح هائی را به مرحله ی اجرا گذارند تا در پرتو بررسی ها و. تحقیقات و آگاهی از کیفیات فیزیکی ، روانی و اجتماعی سالمندان ، علاوه بر شناخت بیشتر مکانیزم های پیری و پیر شدن و بخصوص ایجاد انگیزه تشویق و ترغیب متخصصان دیگر علاقمند به مسائل مربوط به سالمندان (فرد سالم) امکان برخورداری از شرایط زندگی بهتر و راحت تری را پیدا کند و در نتیجه : فرد سالمند از نظر جسمی شکایت و ناراحتی نداشته باشند ، فرد سالمند از نظر رولنی سالم و آسوده باشد . فرد سالمند با به دست آوردن امکانات ادامه زندگی بهتر گفته سیمون دابور را که سالمند اگر بمیرد و نباشد راحت تر است به فراموشی سپارد و بر ان خط بطلان بکشند
مقدمه ای بر فرآیند پیر شدن
کتاب حاضر واقعیتی را مورد بررسی قرار می دهد که در لحظه ورود ما به آخرین قسمت زندگی و در جریان آن به وجود می آید . جسم ما تغییر می کند ما تغییرات جسمی خود و همچنین تغییرلت جسمی اطرافیان را مشاهده می کنیم و در نتیجه در مقابل آن واکنش نشان می دهیم دگرگونی های روانی به وجود می آید. این دگرگونی ها بر افکار ، احساسات ، اعتقادات ، ارزشها ، نگرشها ، رفتار ، شخصیت و شیوه ی عملکرد ما در مقابل دیگران تأثیر می گذارد . با گذشت زمان دنیایی که ما را احاطه کرده به نوبه ی خود عوض می شود . محلات قدیمی تغییر می کند . مروعادات تغییر می کند ، قهرمانان ورزش و ستارگان سینما به اوج شهرت می رسند بعد افول می کنند و جای خود را به کسانی می دهند که تازه از راه رسیده اند . بسیار اتفاق می افتد که ما به دنبال چیزهای آشنایی می گردیم که قبلاً به آنها دلبستگی داشتیم امّا به جای آنها فقط با پیشرفت روبه رو می شویم
به تدریج که ما به کمال می رسیم و از درون تغییر شکل می یابیم فردی بار
می آییم که به شکل اجتناب ناپذیر مطابق دنیای خارج است . در حقیقت ما در مقابل تأثیرات فرهنگی و اجتماعی مثلاً در مقابل شیوه ی زندگی مربوط به یک محل خاص به یک زمان معیین در یک اجتماع خاص با نگرشها ، اعتقادات ، قوانین و غذایی ، مسکن ، بهداشت ، موقعیتهایی که به منظور تعغییر دادن ، تعلیم کردن ، مشغول ساختن ما و ; در اختیار ما گذاشته شده است
پیر مرد یا پیرزن بودن یعنی چه ؟
انسان چه موقع پیر می شود ؟ پیرمرد یا پیرزن بودن یعنی چه ؟ به عبارت دقیق تر خود شما چه موقع پیر خواهید بود ؟ آیا می توان در 75 سالگی هنوز جوان بود ، و آیا افراد 50 ساله در مواقع پیر شده اند ؟ آیا پیری یک حالت روانی است یا یک حالت جسمی به پیر شدن را می توان از چهار نقطه نظر مورد مطالعه قرار داد : روانی ، زیستی ، عاطفی و اجتماعی
سن زمانی
ساده ترین راه برای تعریف پیری عبارت است شمردن سالهایی که از بدو تولد طی شده است به طور کلی آمار مربوط به پیران 65 سالگی را به صورت قراردادی آغاز پیری تعیین می کند . امّا این سؤال مطرح می شود که بین 65 سال داشتن و در میان پیران طبقه بندی شدن و 64 ساله بودن و هنوز در رده ی اشخاص پخته قرار گرفتن چه تفاوتی هست ؟ در مورد بعضی اشخاص انتقال به تدریج انجام
می گیرد . حال آنکه در مورد بعضی دیگر انتقال از دوره ناگهانی به دوره ی پیری تلقی شود در مورد دیگران پیر شدن با ملایمت پیش می آید مثلاً از طریق موهایی که سفید می شود کودکانی که کانون خانواده را ترک می کنند دوستانی که
می میرند و علایم دیگری که بیش از پیش رخ می دهد . انسان چه موقع متوجه طی یک دوره زندگی و آغاز دوره ی دیگر آن می شود ؟ این توجه غالباً به هنگام بلوغ پیش می آید که آغاز نوجوانی را خبر می دهد . در حقیقت نوجوانی معمولاً با دگرگونی های قابل توجه همراه است . مثل سرعت رشد رویش موهای زهار ، شروع استمنا و رشد سینه ها در دختران جوان ، تغییر صدا و اولین انزالها در پسران جوان همزمان با این دگرگونی ها تغییرات اجتماعی نیز حاصل می شود . مثلاً عبور از ابتدایی به دبیرستان که برای بعضی ها آغاز موجودیت تازه ای است . فعالیت ها عوض می شود . پسران جوان و دختران جوان شروع به معاشرت
می کنند و پشت سر گذاشتن این سن بسیار دشوار است
اما دگرگونی های که درس بلوغ است برای افراد متفاوت است مثلاً آغاز تغییر شکل های جسمی در سنی اتفاق می افتد که ممکن است بر حسب افراد از پنج تا شش سال متغییر باشد
این تغییرات جسمی به مقدار زیاد در تابعیت ساعت زیستی قرار دارد البته عوامل متفاوت و متعدد دیگری نیز در این تغییرات تأثیر می گذارد که از میان آنها
می توان به تغذیه و ورزش اشاره کرد بعضی از دخترها در ده سالکی قاعده
می شوند حال اینکه بعضی از آنها در 16 سالگی به این مرحله از رشد می رسند . (مرز کلی آنار برای رشد بهداشت 1973) اهمیت این دگرگونی ها بر ارزش علامت دهی آنها استوار است در حقیقت این دگرگونی ها پیغام می دهد که بزودی واکنش های تازه ای ظاهر خواهد شد بعضی ها این پیغامها را دریافت
می کنند و در نتیجه شیوه ی زندگی خود را تغییر می دهند ، امّا بعضی دیگر از مکانیسم افراد در جبران بهره می گرند و سعی می کنند با قرار گرفتن در جریان جوانی خود را هم برای خود و هم برای دیگران نشان دهند . تفاوت های فردی نه تنها در آغاز تغییر شکل های جسمی تجلی می کند بلکه در طول مدت تغییر شکل نیز دیده می شود . مثلاً در مورد بعضی افراد این تغییر شکل در عرض شش ماه به اتمام می رسد حال آنکه در مورد بعضی دیگر شش سال طول می کشد
در جامعه ی ما دومین گذر مهم در 21 سالگی اتفاق می افتد . عادت بر قبول آغاز در 21 سالگی بر سنت دیرینه برمی گردد سکه 2000 سال پیش توسط ارسطو پایه ریزی شده است مدت زیادی نیست که در بسیاری از کشورها قوانین تغییر یافته و 18 سالگی را از نظر قضایی آغاز سن بزرگسالی تعیین کرده اند . سالیر گذرهای معنی دار غالباً آنهایی است که پایان یک دهه و آغاز دهه ی دیگر را مشخص می کند مثلاً گذر از 29 به 30 سالگی از 39 به 40 سالگی و از 49 به 50 سالگی و از 59 به 60 سالگی لازم به گفتن نیست که این مراحل برای همه ی افراد اهمیت و معنای یکسانی ندارد در مورد بعضیها انتقال از 29 به 30 سالگی تقریباً بدون اطلاع اتفاق می افتد حال آنکه انتقال از 39 به 40 سالگی اثر غم انگیزی را به بار دارد واقعیت این است که تعویض دهه ی زندگی دارد اثر حوادثی را که در جریان ده سال قبل بر وقوع پیوسته است تشریه کند به عبارت دیگر ممکن است این سالگردها به طور ناگهانی فرد را تحت فشار قرار دهد تا به تغییر شکل هایی که در جریان ده سال گذشته رخ داده است آگاهی پیدا کند ، یائسگی که به مرحله ی مهم دیگری را تشکیل می دهد ممکن است مثل بلوغ زودرس یا دیررس بدین ترتیب که در مورد برخی افراد در پایان سی سالگی و در مورد برخی دیگر در آغاز پنجاه سالگی اتفاق بیفتد . یائسگی ممکن است در اثر یک عمل جراحی تسریع شود


مقاله اهمیت ورزش و نقش آن در اجتماع word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اهمیت ورزش و نقش آن در اجتماع word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اهمیت ورزش و نقش آن در اجتماع word
اهمیت ورزش و نقش آن در اجتماع
اهداف تربیت بدنی
محتوای ورزش و تربیت بدنی در جامعه اسلامی
ورزش شنا
تعاریف و مهارتهای شناهای متداول
والیبال
مقررات بازی
مهارتهای اساسی در بازی والیبال
منابع
اهمیت ورزش و نقش آن در اجتماع
حرکت و جنبش از ویژگیهای حیات انسان و دارای انگیزه و ریشه ای در سرشت او و عاملی برای رشد و سلامت و نشاط اوست. انسان نیازمند به حرکت و ناگزیر از حرکت است، منع انسان از حرکت نه تنها موجب توقف رشد بلکه سبب افسردگی، بروز رفتار ناهنجار و از دست رفتن شور و نشاط زندگی وی می گردد
تربیت بدنی و ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است. مفاهیمی مانند تندرستی، بهداشت رشد فردی و اجتماعی وسلامت روحی ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد. نگاهی به تاریخ نشان می دهد که ملل متمدن جهان همواره به نقش و اهمیت ورزش توجه داشته اند و از آن در پرورش جوانان خود و آماده کردن آنها برای مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند. در زندگی و اجتماعی بسیاری از جوامع و ملتهای امروز جهان تربیت بدنی و ورزش بخش مهم و جدایی ناپذیری از برنامه های کلی تربیت کودکان و جوانان به حساب می آید
اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت از حفظ سلامت و تعمیم بهداشت، رشد و تقویت قوای جسمی، آمادگی برای فعالیتهای دفاعی، کسب شادابی و نشاط و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی بوده است
در اسلام حفظ بدن از خطرها و آسیبها و تأمین موجبات سلامت و بهداشت آن وظیفه ای الهی است و تضعیف و یا تخدیر بدن امری ناروا و مذموم است
امام سجاد (ع) در رساله حقوق می فرماید: « ان لبدنک علیک حقّاً». « بدن تو بر تو حقّی دارد.» حق آن این است که آن را سالم، نیرومند، مقاوم در برابر شداید و سختیها و در کمال نشاط نگاه داری
تربیت و تقویت بدن و آمادگی همه جانبه آن مورد توجه اسلام است و در صورتی که همراه با ذکر و یاد خدا باشد عین عبادت است. برخلاف آنچه بعضی از ناآگاهان می پندارند ورزش کاری لغو نیست، کار لغو از نظر اسلام گفتار و یا رفتاری است که در آن فایده ای مشروع و یا عقل پسند وجود نداشته باشد، و ورزش این چنین نیست. در اسلام به مؤمنان، قوی زیستن و سالم و با نشاط بودن و برخوردار شدن از قدرت تن توصیه می شود و ازاین رو تربیت بدنی و ورزش باید جزئی از برنامه زندگی و بخشی از مراحل آموزش و پرورش هر مسلمان قرار گیرد. هدف غایی تربیت بدنی و ورزش از دیدگاه اسلام، تأمین سلامت و بهداشت بدن و تقویت و رشد آن و در نتیجه حرکت به سوی کمال است. در جامعه اسلامی ورزش وسیله بسیار مؤثر و شیوه ای پسندیده برای رسیدن به اهداف زیر است
اهداف تربیت بدنی و ورزش
1-هدفهای بهداشتی و تندرستی:
-تأمین سلامت و بهداشت بدن و تجهیز آن در برابر عوارض و بیماریها؛
-تأمین و تسهیل شرایط رشد و تقویت بدن در حد امکان و توان ورعایت جنبه اعتدال در آن؛
-ایجاد ورزیدگی و هماهنگی در بین اعضا و اندامها به منظور برخوردار شدن از قدرت، سرعت، چابکی و مهارت؛
-ایجاد مقاومت و افزایش میزان تحمل و عادت دادن آدمی به صبر و استقامت در برابر شداید و سختیها؛
-دستیابی به قدرت ضبط ارادی اعضای بدن و به کار انداختن ارادی آنها؛
-بازسازی و نوتوانی بدن به منظور رفع نقایص جسمی و نارساییهای فیزیکی و افزایش میزان کارآیی آن
2-هدفهای پرورشی و اخلاقی


مقاله ویژگیهای علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ویژگیهای علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ویژگیهای علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی word
چکیده
مقدمه
ضرورت شناخت علم مدرن
1 ویژگیهایی ذاتی علم مدرن
عقل گرایی
2/1 حصر علم در شناخت حسی
3/1 مادهگرایی و دنیاگرایی
4/1 جایگزینی یقین روانشناختی به جای یقین علمی
5/1 مهمل خواندن گزارههای فلسفی و دینی
6/1 نادیده انگاری مبدأ و غایت پدیدهها
7/1 جزیی نگری
8/1 هدف قرار دادن کسب قدرت به جای کشف حقیقت
2 پیامدهای خاص علم مدرن
شکگرایی و کثرتگرایی عاجزانه
2/2 جدایی دانش از ارزش
3/2 جدای دانش از دین
4/2 جدای دانش ازسیاست
جدایی دین از سیاست
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ویژگیهای علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی word
استوارت میل، جان، رساله در باره آزادی، ترجمه جواد شیخالاسلامی، چ سوم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1358
آمدی، عبدالواحد بن محمدتمیمی، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،
باقری، خسرو، هویت علم دینی: نگاهی معرفتشناختی به نسبت دین با علوم انسانی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1382
بستان (نجفی)، حسین و دیگران، گامی به سوی علم دینی (1): ساختار علم تجری و امکان علم دینی، قم، پژوهشگاه حوزه ودانشگاه، 1374
پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، چ پنجم، قم، معارف، 1380
ـــــ ، علم و فلسفه، چ سوم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1383
ـــــ ، سنت، ایدئولوژی، علم، قم، مؤسسه بوستان کتاب، ویرایش دوم، 1385
داوری اردکانی، رضا، در باره علم، تهران، هرمس، 1379
دژاکام، علی، تفکر فلسفی غرب از منظر استاد شهید مطهری، ج1، تهران، مؤسسه فرهنگی اندیشه، 1375
کوزر، لیوئیس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، چ هشتم، تهران علمی، 1379
گلشنی، مهدی، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1377
گنون، رنه، بحران دنیای متجدد، ترجمه ضیاءالدین دهشیری، چ سوم، تهران، امیر کبیر، 1378
ـــــ ، سیطره کمیت و علائم آخر الزمان، ترجمه علی محمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1365
ملکیان، مصطفی و دیگران، مدرنیته، روشنفکری و دیانت (مجموعه مقالات)، به کوشش مجید ظهیری، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1381
مصباحیزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1378
نصر، سیدحسین، نیاز به علم مقدس، ترجمه حسن میانداری، قم، طه، 1379
ـــــ ، جوان مسلمان و دنیایی متجدد، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، طرح نو، 1374
وبر، ماکس، دین، قدرت، جامعه، ترجمه احمد تدین، تهران، هرمس، 1382
ـــــ، دانشمند و سیاست مدار، ترجمه احمد نقیب زاده، چ دوم، تهران، دانشگاه تهران، 1370
چکیده
پژوهش حاضر با نگاهی توصیفی و تحلیلی، ویژگیهای علم مدرن را از جنبههای گوناگون از جمله هدف، روش، کاربرد و آثار آن بررسی میکند. این کار از یک، هویت علم مدرن را معرفی و شناخت ما را نسبت به آن دقیقتر میکند و از سوی دیگر، تفاوت ماهوی و تقابل آن را با علوم اسلامی آشکار میسازد. در ضمن، از برخی کاستیهای جدی این علم نیز پرده برمیدارد. عقلگرایی افراطی، سلطه شناخت حسی و تجربی، مادهگرایی و دنیا گرایی، بیتوجهی به غایت هستی، مهمل خواندن گزارههای دینی و فلسفی، جدایی دانش از ارزش، جدایی دانش از دین، جدایی دانش از سیاست و ابزار شدن آن برای سیاستمداران، حذف یقین علمی و اکتفا به یقین روانشناختی، هدف قرار دادن کسبِ قدرت به جای کشف حقیقت، جزیی نگری و تجزیه علوم از اموری هستند که به عنوان ویژگیهای علم مدرن در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتهاند.
واژههای کلیدی: علم مدرن، علم سنتی، علم دینی، عقل گرایی، حسگرایی، مادهگرایی، جدای دانش از ارزش.
مقدمه
علم، که در اصل شامل هرگونه شناخت است، در نخستین دستهبندی خود به حضوری و حصولی تقسیم میشود. «علم حضوری»، حضور ذات معلوم نزد عالم است و در آن، معلوم بدون واسطه حواس و ذهن، در معرض شهود نفس انسان قرار میگیرد. همانند آگاهی انسان به حالات درونی خویش. «علم حصولی» آن آگاهی است که با واسطه و از طریق صورتهای ذهنی برای انسان حاصل میشود. تقسیم علم به تصور یا تصدیق از دیگر تقسیمات علم است
یکی از تقسیماتی ممکن برای علم، تقسیم آن به علم مدرن و علم سنتی است. منظور از علم مدرن، علمی است که در غرب پس از رنسانس به وجود آمد که وجه غالب علم در تمدن غرب شد. اساس این علم تجربه است. از اینرو، این ویژگی در حوزهها و شاخههای گوناگون علم مدرن وجود و سیطره دارد. علوم تجربی، اختصاص به علوم طبیعی، همانند فیزیک و شیمی ندارد، بلکه علوم انسانی، همانند روانشناسی، اقتصاد و جامعهشناسی را، که از روش تجربی استفاده میکنند، نیز شامل میشود. به صورت کلی، هر علمی که روش آن تجربه، مشاهده و آزمایش، نظریه پردازی و آزمون باشد، علم تجربی اطلاق میگردد، اعم از علوم طبیعی یا انسانی.1 این تقسیم، مربوط به قضایا، شاخهها و مسایل علم نیست، بلکه بسیار بنیادی و کلیتر از آن است، به گونه که روی مفهوم علم، روش و اهداف آن تأثیر عمیق میگذارد. شاید بتوان این تقسیم را بر اساس پارادایم دانست. در این دستهبندی، علم یکی از مفاهیم بسیار مهم فرهنگی بهشمار میآید که جهانبینی و ارزشهای فرد و جامعه روی آن تأثیرگذار است
علم مدرن ویژگیهایی دارد که توجه به آنها، موجب شناخت بیشتر این علم میگردد. این ویژگیها میتواند بسیار گسترده باشد. ولی ویژگیهایی مورد نظر در این پژوهش، اموری است که علم مدرن به صورت عام آنها را در خود دارد و غالباً این علم را در برابر علم و فرهنگ دینی و سنتی قرار میدهد. بنابراین، ویژگیهای مطرح شده اموری نیست که برای یک فرایند علمی لازم است. همچنین ویژگیهای که موجب تفاوت رویکردپوزیتویستی2 از رویکر ما بعد پوزیتویستی3 میگردد، مورد نظر نیست
ویژگیهای مورد نظر در دو دسته قرار میگیرند: ویژگیهای که علم مدرن در ذات و درون خود دارد و ویژگیهای که در حقیقت، آثار و پیامد خاص علم مدرن است. پیش از ورود به اصل مطلب، بیان ضرورت شناخت علم مدرن بسیار مفید مینماید
ضرورت شناخت علم مدرن
به رغم اهمیت مفهوم «علم» در همه فرهنگهای بشری، مفهوم واحدی از آن در فرهنگهای گوناگون وجود ندارد. رویکردهایی گوناگونی که نسبت به علم در فرهنگهای گوناگون وجود دارد، آن را به صورت یک مشترک لفظی در آورده است. این اشتراک بر سر وضع و قرار داد این واژه نیست تا با مراجعه به کتابهای لغت مشکل حل شود، بلکه نزاع بر سر مفهوم «هستی» و «وجود» است. به عبارت دیگر، اشتراک در واژه علم به معنای عقلی و فلسفی آن است
«علم» در تمدن غرب، مفهوم ویژهای یافته است که تفاوت ماهوی با علم دینی دارد. حسین نصر، ضمن ضروری دانستن شناخت عمیقِ ماهیت علم جدید برای مسلمانان، روی این نکته تأکید میکند که نباید تصور کرد علم مدرن ادامه علوم سنتی (علوم اسلامی و..). و بسط یافته آن است، بلکه این علم تفاوت ماهوی با علوم سنتی دارد
مسلمین باید در باره رابطه میان علم جدید، به عنوان ساختاری نظری و معرفتی نسبت به جهان مادی، با کاربرد آن در زمینههای گوناگون، از پزشکی گرفته تا صنعت، یا همه آنچه بنا به تعبیر مصطلح و رایج میتوان تکنولوژی نامید نیز مطالعه کنند. بسیاری از متفکران مسلمان در قرن گذشته آثار زیادی در باره علم جدید نوشتند و اکثر ایشان، علی رغم مخالفتشان با ارزشهای گوناگون فرهنگی و دینی و اجتماعی غرب، به نحوی تقریباً مطلق و دربست از علم غربی تجلیل کرده و آن را از ظن خود با همان علمی که در تمدن اسلامی مطرح بوده یگانه و یکسان گرفتهاند. در واقع بسیاری از اینان مدعی بودهاند که علم جدید چیزی جز ادامه و امتداد علوم اسلامی و صورت بسطیافته آن در متن جهان غرب نیست. تردیدی نیست که تحقق علم جدید، به نحوی که در خلال رنسانس، به ویژه قرن یازدهم/ هفدهم صورت بست، بدون وجود ترجمههایی که در قرون پیش عمدتاً در اسپانیا و گاهی در سیسیل و سایر بخشهای ایتالیا از زبان عربی به لاتین انجام شده بود، ممکن نمیبود. بدون وجود طب ابن سینا یا ریاضیات عمر خیام و یا نورشناسی ابن هیثم، علوم پزشکی و ریاضیات و نورشناسی در غرب نمیتوانست آنچنان که اینک پدید آمده و بالیده است، پدید بیاید و رشد کند. با این حال، رابطه و نسبت میان این دو علم فقط گسستگی و امتداد نیست، بلکه بین علم غربی و علوم اسلامی نا پیوستگی و انقطاع عمیقی و جود دارد
باز هم ایشان در جای دیگر مینویسد
روشن است که علم غربی به نحو اجتناب ناپذیری با علم اسلامی و قبل از آن با علوم یونانی- اسکندرانی، هندی، ایران باستان و نیز با علوم بین النهرین و ;، پیوند خورده است. اما آنچه که در طی رنسانس، به ویژه انقلاب علمی سده هفدهم رخ داد، تحمیل «صورت» یا الگویی جدید و بیگانه بر محتوای این میراث علمی بود، صورتی که مستقیماً از سرشت تفکر انسانگونه و عقلباورانه عصر و از دنیوی سازی جهان نشأت گرفته بود که غالباً به رغم کوششهای برخی از شخصیتهای فکری برجسته آن عصر برای زنده نگهداشتن نگرش به سرشت مقدس نظام جهانی، کل رویدادی به اصطلاح رنسانس به آن انجامید. این «صورت» جدید منجر به علمی یکجانبه و انعطافناپذیر گردید که از آن زمان به این سو، باقی مانده و تنها به یک مرتبه از واقعیت ملتزم گردیده و راه را بر هرگونه امکان دستیابی به مراتب بالاتر وجود یا سطوح آگاهی بسته است، علمی که حتی در مقام تلاش برای رسیدن به دوردستترین نقاط آسمان یا اعماق روح انسان، عمیقاً دنیوی و برونگراست. بنابراین، با علمی سروکار داریم که قطب عینی اش از ترکیب روانی-جسمی جهان طبیعی محیط بر انسان، و قطب ذهنیاش از تعقل بشری که به نحوی صرفاً انسانگونه تصور میشود و از منبع نور عقل کاملاً جدا شده است فراتر نمیرود
البته، این نکته قابل توجه است که خود اندیشمندان غربی، به تفاوت ماهوی علم مدرن و علم دینی به خوبی توجه دارند. از اینرو، از این علم در مقابل علم دینی و سنتی دفاع میکنند. نویسنده کتاب «نیاز به علم مقدس» که برای احیای علوم سنتی تلاش میکند، مینویسد
در کتاب نیاز به علم مقدس کوشش حقیر در احیای علوم جزیی و نه فقط فلسفه اولی، در رابطه با امر قدسی است که کاری بس مشکل و شدیداً مورد انتقاد مدافعان علم جدید، به صورت اصرار به علمگرایی و جدای علم از هرگونه بعد معنوی هستی است
بنابراین، شناخت هرچه عمیقتر علم مدرن و توجه به ویژگیهای آن، از یک سو ما را به خطرها و پیامدهای ناگوار این علم در جامعه دینی آگاه میکند و از سوی دیگر، ضرورت بازسازی و ایجاد علم دینی را به معنای وسیع و عمیق کلمه آشکار میسازد. به علاوه، این بحث از نقاط حساس و چالش برانگیز علم مدرن و علم دینی پرده برمیدارد. به این نکته توجه میدهد که چه اموری در بنیاد نهادن علم دینی میتواند اهمیت اصلی و محوری داشته باشد
این نکته لازم به یادآوری است که نگارنده به پژوهش مستقلی در باره این موضوع دست نیافت. آنچه که در این پژوهش ملاحظه میگردد، نکات و مطالبی است که در ضمن مباحث صاحبنظران این بحث به صورت پراکنده مطرح گردیده است
1 ویژگیهایی ذاتی علم مدرن
عقل گرایی
عقل در علم دینی جایگاهی بلند دارد. عقل یکی از دو حجت الهی شمرده میشود که انسان را به سوی حق، سعادت و کمال راهنمایی میکند. عقل در بستر علم دینی، در عین حالی که خود را به جهان ماده محدود نمیبیند و در باره بسیاری از اموری فوق طبیعی با برهان روشنی میافکند، نسبت به مسایلی که خارج از محدوده و ادراک اوست، حریم نگه میدارد و از اظهار نظر خودداری میکند. براهین عقلی، نهتنها با دین و وحی به ستیز بر نمیخیزد، بلکه ضرورت دین و وحی را اثبات میکند و دادههای وحیانی را مکمل یافتههای عقلانی میداند
انسان غربی، که با فراموشی کامل واقعیت الهی و دینیِ عالم و آدم همراه بود، دو جریان فکری نوین را پدید آورد: اول، عقلگرایی است که با دکارت آغاز و با افرادی، همانند اسپینوزا و لایپنیتز ادامه یافت و با هگل به تمامیت خود رسید. دوم، حسگرایی است که با فرانسیس بیکن آغاز و از آن پس، با افراد، نظیر لاک، برکلی، هیوم، کنت، استوارت میل ادامه یافت و در نهایت، پس از تحولات چند به عنوان دیدگاه برتر، بر حوزههای علمی غرب چیره شد
در گذشته تاریخ، تعقل سودای انکار حقایق برتر را نداشت، بلکه به عنوان گذرگاه، انسان را به سوی آگاهی و معرفتی که از شهود و حضوری فراعقلی، نه ضدعقلی بهرهمند بود، رهنمون میساخت. پس از رنساس، خصوصیت بارز عقلگرایی، انکار هر نوع معرفت فراعقلی و نفی یا ایجاد تردید در ابعادی از هستی است که فراتر از افق ادراک عقلی انسان میباشد. فلسفه دکارت، با شک و تردید در همه چیز آغاز میشود و با تفسیری عقلی از جهان پایان میپذیرد. عقلگرایی به معنای تبیین عقلی انسان و جهان، به وسیله دیگر فیلسوفان غرب تداوم یافت. کانت گرچه اشیاء و حقایق فراعقلی را قبول کرد، ولی آن را ناشناختنی خواند و رابطه انسان با آن را به طور کامل قطع کرد. هگل نیز کوشید تا نظام عقلانی جهان را تبیین کند و در سیر استدلال خود، آنچه را بالقوه در اندیشه دکارت نهفته بود، با این بیان آشکار ساخت که آنچه اندیشدنی نیست، وجود ندارد و هرچه هست، اندیشدنی است
رنساس عصر رازگشایی بود. عقلگرایی با تکیه بر عقل و علم انسان ـ بدون وحی و شهود ـ میخواست همه حقایق و اسرار هستی را بفهمد. از اینرو، هر حقیقتی که خارج از دسترس عقل بشربود، انکار شد. با رشد این دیدگاه همه معارف پیشینی، که ماهیت فراعقلی داشتند و در قالب سنتهای دینی و رمزهای الهی به حیات خود ادامه میدادند، در معرض نقادی عقلی قرار گرفتند؛ عقلی که یا به انکار فراسوی خود میپرداخت و یا آنکه هر نوع راهی را برای آگاهی از آن انکار میکرد. واقعیتی که از رهگذر این نقادی به دست میآمد، هویتی عقلانی داشت و الزاماً ضد دینی نبود. ولی دین و خداوندی که در این عرصه ظهور مییافت، باید از تبیین و توجیهی صرفاً عقلانی برخوردار باشد
گنون مینویسد
متجددان، به نام علم و فلسفهای که آن را به صفت عقلی متصف میکنند، مدعی حذف هرگونه «راز» از عالم، آن چنان که خود تصور میکنند هستند. در واقع، میتوان گفت: هرچه بینش محدودتر و تنگتر باشد، عقلیتر شمرده میشود.10
به عقیده گنون، عقل گرایی افراطی عصر مدرن، مقدمه دنیوی شدن و غرق شدن در مادیت است؛ زیرا، فلسفه تعقلی نفی هرگونه مبدأ عالیتر از عقل است. نتیجه عملی آن، کاربرد افراطی عقلی است که اگر بتوان آن را عقل نامید؛ زیرا عقلی که از عقل کلِ متعالی، یعنی تنها عقلی که حقاً و طبعاً قادر است نور را در نظام فردی بتاباند جدا گردید، بنایی خود را از دست داده است. همینکه این عقل ارتباط واقعی خود را با عقل کل و فوق فردی از دست داد، چاره دیگری ندارد، جز اینکه به سوی پایین، یعنی قطب دانی هستی بگراید و رفته رفته در مادیت غوطهور شود
ماکس وبر افسون زدایی و عقلانی شدن را از ویژگیهای فکری عصر جدید میداند. وی بارها تأکید کرد که جهان نوین خدایانش را رها کرده است. انسان نوین خدایان را از صحنه بیرون رانده است. آنچه را که در دوران پیشین به عنوان وحی، دین الهی و ; پذیرفته میشد، عقلانی کرده است. وبر کوشیده تا این تحول را در انواع حوزههای نهادی به صورت مستند نشان دهد و ثابت کند که در همه امور، محاسبه عقلانی مرجعیت یافته است
در سدههای هفدهم و هجدهم، که دوران حاکمیت عقلگرایی بود، همه باورها و تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، با حذف مبانی و مبادی آسمانی و الهی توجیه عقلانی گردید و ایدئولوژیهای بشری، که از هویتی صرفاً عقلی برخوردار بودند، جایگزین سنتهای شدند که در چهره دینی از مکاشفات ربانی انبیا اولیای الهی تغذیه میکردند و یا جایگزین بدعتهای شدند که با تقلب مدعیان کاذب، رنگ سنت به خود گرفته بودند. عقل با همه قدرتی که پیدا کرده بود، به جهت قطع ارتباط با حقیقتی که محیط بر آن بود (وحی و عالم غیب)، نتوانست جایگاه مستقل خود را حفظ کند و به سرعت، راه افول پیمود و زمینه را برای ظهور و تسلط جریان فکری دیگری که در طی این دو سده اخیر رشد کرد (تجربهگرایی و حسگرایی) آماده نمود
2/1 حصر علم در شناخت حسی


مقاله کودکان عقب مانده و استثنائی و مسائل سازگاری خانواده آنها word دارای 111 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کودکان عقب مانده و استثنائی و مسائل سازگاری خانواده آنها word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کودکان عقب مانده و استثنائی و مسائل سازگاری خانواده آنها word
1-1- مقدمه
2-1- بیان مساله
3-1-اهمیت وضرورت
4-1-اهداف کلی
1-4-1-اهداف جزئی
5-1- فرضیههای پژوهش
سوالهای پژوهش
6-1-تعریف واژهها
1-6-1-سازگاری اجتماعی
2-6-1-عقب مانده ذهنی
3-6-1 عقب مانده ذهنی آموزش پذیر
4-6-1-کودکان عادی
5-6-1-مادر
پیشینه تحقیق
1-2-چهار چوب پنداشتی
مفهوم عقب ماندگی ذهنی از دیدگاه متحولی پیاژه
تعریف عقب ماندگی ذهنی
طبقه بندی
شدت عقب ماندگی
انتظارات تربیت پذیری
ویژگیها و اختلالهای توأم با عقب ماندگی ذهنی
شیوع
دوره یا سیر
سازگاری خانواده کودکان معلول
1) ویژگیهای عامل استرس زاکودک معلول از جمله نوع معلولیت کودک و سازگاری((A
2) نیروها و ذخائر روانی و اجتماعی و سازگاری (B)
3) تعبیر و تفسیر خانواده از رویداد استرسزا (C)
تاثیر کودک عقب مانده برسیستم خانواده
روی آوردهای خانوادههای دارای کودک استثنایی ناتوان
2) رویآورد سیستمی به خانواده
انواع واکنشهای نخستین والدین
الف) آگاهی از مسأله
ب) تشخیص و باز شناسی چیستی مسأله
ج) جستجوی علت
د) جستجو شیوهها و تدابیر درمانی
ه ) پذیرش کودک
درمان
سازگاری اجتماعی
موشازیندر دو نوع شیوه سازگاری را مطرح میکند
تحلیل فرایند سازگاری
بهداشت روان و سازگاری
ملاک و معیار سازگاری
عوامل مؤثر در سازگاری
نشانه شناسی اختلالات سازگاری
نشانگان موضعی سازگاری
نشانگان عمومی سازگاری
مکانیزم های سازگاری در زندگی خانوادگی
دیدگاهها در مورد سازگاری اجتماعی
دیدگاه تحلیل روانی
دیدگاه یادگیری اجتماعی
دیدگاه انسان گرایی
دیدگاه روان شناسی شناختی
مروری بر مطالعات پیشین
روش شناسی تحقیق
1-3 روش پژوهش
الف) نوع پژوهش
ب) جامعه پژوهش
ج) توصیف نمونه پژوهش
ه) روش نمونه گیری
و) حجم نمونه و شیوه محاسبه آن
ز) مکان و زمان انجام تحقیق (محیط پژوهش)
ح) متغیرها و نحوه سنجش آنها
پایایی و اعتبار مقیاس سازگاری اجتماعی
ط) روش جمع آوری دادهها
ی) روش تجزیه و تحلیل داده ها
ک) ملاحظات اخلاقی
توضیح و تحلیل دادهها
1-4 مقدمه
2-4: توصیف داده ها
3-4 : تجزیه و تحلیل دادهها
بحث و نتیجهگیری و پیشنهادات
1-5- بحث و بررسی یافتهها
3-5-محدودیت های پژوهش
1-3-5- محدودیتهای پژوهش
2-3-5-محدودیتهای خارج از کنترل پژوهشگر
4-5- پیشنهادهایی جهت کاربرد نتایج
1-3-5 پیشنهادات جهت پژوهشهای بعدی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله کودکان عقب مانده و استثنائی و مسائل سازگاری خانواده آنها word
1 ادیب سرشکی، نرگس (1380).کودکان استثنایی خانواده ومشاوره.چاپ:آبان
2ارژنگی، وجیه ا; (1381).”تأثیر راهبردهای مقابلهای در کاهش تنیدگی والدین کودکان عقب مانده ذهنی”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران
3 اسلامی نسب ، علی (1373).روانشناسی سازگاری. چاپ و نشر بنیاد
4انجمن روانپزشکی آمریکا (1994).راهنمای تشخیصی وآماری اختلالهای روانی.مترجم: محمدرضا نیکخو و همکاران، انتشارات:سخن، چاپ سوم
5ایلالی، احترام السادات (1376).”بررسی نسبت سازگاری والدین کودکان عقب مانده ذهنی در رابطه با عوامل تنش زا در مدارس استثنایی شهر ساری “. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران
6برجعلی، احمد (1378).”تأثیر سازگاری و الگوهای فرزند پروری والدین بر تحول روانی ـ اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران .رساله دکترا، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی
7 پاشا شریفی، حسن ؛ شریفی، نسترن (1380).روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران:سخن
8پور مقدس، علی (1367).روان شناسی سازگاری.انتشارات: مشعل
9چاووشی، گیتی (1366). “بررسی مسایل روانی ـ مادران کودکان عقب مانده ذهنی “. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران
10 حسنآبادی، هادی(1380).” مقایسه پیشرفت تحصیلی، سازگاری اجتماعی و افسردگی دانشآموزان مدارس شبانه روزی با دانشآموزان روزانه دوره دبیرستان اسفراین”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن
11 حسین نژاد، محمد (1375).”بررسی ومقایسه میزان فشارروانی وسازگاری زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر وکودکان معلول جسمی وحرکتی باوالدین کودکان عادی شهرتهران “.پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی
12 حناآبادی، حسین (1375). “بررسی تعامل روانی ـ اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیرزاهدان و تهران”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران
13 خجسته، مهرداد (1383).”مقایسه نگرش مذهبی، رضایت زناشویی و برخی از ویژگیهای شخصیتی والدینی که فرزند عقب مانده ذهنی خود را در خانه نگهداری میکنند و والدینی که آنها را به مرکز نگهداری عقب ماندههای ذهنی میسپارند “.پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران
14دیلمی، عزیز (1380).”بررسی اثر بخشی مشاوره همسالان بر سازگاری اجتماعی و خودپنداره دانشآموزان پسر سال اول دبیرستان شهرستان دزفول”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی
15 رستمی، الیاس (1383).” بررسی دلبستگی نوجوانان به والدین و همسالان در جامعه ایرانی و رابطه آن با مؤلفههای سازگاری اجتماعی”.پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران
16 رضازاده، حسین (1379).”بررسی و مقایسه نیازهای روانی و اجتماعی والدین دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی، ناشنوا و عادی چهار شهرستان میانی استان مازندران در مقطع ابتدایی”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی
17 رضایی، مهدی (1377).”بررسی نقش آموزش و مشاوره فعالیتهای روزمره زندگی بر مادران کودکان عقب مانده ذهنی”.پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
18 سادوک،بنجامین (1933).خلاصه روانپزشکی:علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی. مترجم:نصرت ا; پورافکاری.تهران:شهر آب،آیندهسازان
19 سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه (1376). روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران:نشر آگه
20 سلیمی اشکوری، هادی (1366). گزارش سمپوزیوم عقب ماندگی ذهنی تهران: دانشگاه علوم توانبخشی
21 سیف نراقی، مریم؛نادری، عزت ا; (1380).روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی.تهران:انتشارات ارسباران
22 شادمان، میترا (1383).”بررسی سازگاری اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن
23 شریفیدرآمدی، پرویز (1381).روانشناسی کودکان استثنایی.تهران:روانسنجی، جلد1و 2
24 شفر، مارتین (1370). فشار روانی. مترجم:پروین بلورچی. تهران: پاژنگ
25 شفیعآبادی، عبدالله؛ ناصری، غلامرضا (1377). نظریههای مشاوره روان درمانی. مرکز نشر دانشگاهی
26 ظریفصنایعی،ناهید (1371).”بررسی عوامل تنشزا و نحوه سازگاری والدین کودکان تحت درمان با همودیالیز در مراکز طبی کودکان”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران
27 عابدسعیدی، ژیلا؛ امیرعلیاکبری، صدیقه (1380). روش تحقیق در علوم پزشکی و بهداشت. تهران:سالمی
28 فرید، ابوالفضل (1375).”بررسی و مقایسه میزان سازگاری اجتماعی یک زبانهها و دو زبانهها در مدارس ابتدایی شهرستانهای تهران و تبریز”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی
29 کجباف، باقر (1377).”بررسی تطبیقی ـ تشخیص عقب ماندگی ذهنی براساس نظام تحولی پیاژه و معیارهای انجمن آمریکایی عقب ماندگی ذهنی”. رساله دکتری، دانشکده علوم انسانی، تربیت مدرس
30 محمدی، کوروش (1380).” بررسی ویژگیهای مؤثر در نگهداری از کودک عقب مانده ذهنی در خانه یا سپردن او به مراکز بهزیستی شهر تهران”. پایان نامه، کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی
31 ملکپور، مختار (1369). بهداشت خانواده کودکان عقب مانده ذهنی اصفهان: جهاد دانشگاهی
32 معانی، ایرج؛ شاپوریان، رضا؛ حجت، محمدرضا (1379).روانشناسی بهزیستی.تهران:زرین
33 منصفزادهتبریزی، مهدی (1377).”بررسی و مقایسه واکنش مادران عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی در پذیرش یا عدم پذیرش فرزند پسر خود در مدارس ابتدایی شهر تهران”.پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی
34 میرزمانی، محمود.”سازگاری اجتماعی زنانی که همسر خود را از دست دادهاند”.اسرار، 3(پاییز1379):90-84
35 میلانیفر،بهروز (1378).روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی.تهران:قومس
36 ناصرشریعتی، تقی؛داورمنش، عباس (1374).اثرات معلولیت ذهنی فرزند بر خانواده(خلاصه یک تحقیق).تهران:سازمان بهزیستی کشور، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
37 نانسیرابینسون، هالبرتبیرابینسون (1377).کودک عقب مانده ذهنی.ترجمه:فرهادماهر.مشهد:انتشارات آستان قدس رضوی موسسه چاپ ونشر
38 نظری، شیما (1384).”بررسی نظر والدین کودکان مصروع نسبت به عوامل تنشزا و میزان سازگاری آنان با این عوامل در مراجعه کنندگان به مراکز درمانی منتخب شهر تهران”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران
39 والیپور، ایرج (1360). روان شناسی سازگاری. چاپ و نشر وحید
40یعقوبی، ابوالقاسم (1372).”بررسی مسایل روانی-اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی”.شهر تهران”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه علامه طباطبایی
41 Ashum Gupta and Nidhi Singhl (2004).Positive perceptions in parents of children with disability. Asia pacific disability rehabilitation hournal. vol, 15 (1):22-
42. Beckman PJ (1991). Comparision of mothers and fathers perceptions if effect of young children with and aithout disability. Journal of mental retardation. 95 (5):585-
43. Beresford B (1994). Resources and Strategies:How parents cope with the care of disabled child.Journal of child Pcychology and Psychiatry.35:171-
44. Chandorkar H, Chakraborty K (2002).Psychological morbidity of parents of mentally retarded children.India Journal of Psychiatry. 47:271-
45. Chauhan, ss (1993) . Mental hygiene: A seience of Adjustment.Second edition. New dehli , india: Allied publishers limi tited
46. Flynt SW,Wood TA (1989). stress and coping of mothers of children with moderate mental retardation. Journal of mental retardation. 94 (3):278-
47. Friedrich,W.N and Friedrich, W.L (1981). Pschosocial assets of parents of handicapped and nonhandicapped children. American Journal of mental deficiency. 85,551-
48. Harris,S.L (1995). Family of the developmental disabeld:A guide to behavioral internation, Book:pergram on new york
49. kirk .A.S, gallagler.J.J Anastasiow.S.N. (1993). Educuating exceptional boston: Houghton miffun compony
50. McGlon K,Santos L,Kazamal,Fong R,Muellerc (2002). Pschosocial stress in adoptive in parents of special-needs children. child welfare. 81 (2):151-
51.Mosha Zeinder and Normans (1996).Handbook of coping:Theory,Research ,Applications
52. Patricia M.Minnes (1985).Family Adjustment to stress Associated with a limb-deficient child.Journal of the Association of childrens prosthetic-orthotic clinics,vol 20(4).pp
53. Pelchat D.,Ricard N.,Bouchard J-M.,Perreault M.,Saucier J-F.,Bethiaume M.,Bisson J (1999).Adaptation of parents in relation to their 6-month-old infants type of disability.child:care,Health and Development,vol.25 no 55 pp.371-398(22)
54. Ronit Gol-Etrog (2002).The differences between fathers and mothers of young adults with mental retardation in the stress levels coping strategies and attitudes toward integration of their sons/doughters in to the community.university:Haife
55. Salovita T,Italinna M,Leinonen E (2003). Explaining the parental stress of fathers and mothers caring for a child with intellectual disability:A Double ABCX Model.Journal Intellectual Disability Research. 47(Pt 4-5):300-
56. Scott M .Williams, MA, & Wendy Hill Williams, MA (2005). My family, past, present and future:Apersonal exploration of marriage and the family. pearson custom publishing
57. Singhi PD,Goyal L,Pershad D,singhi s,walia BN (1990).Psychosocial problems in families of disabled children.Br Jmed psychology. 63 (Pt2): 123-
58. Trute ,B.& Hiebert_Murphy.D (2002).Family adjustment to childhood developmental disability:A measure of parent Appraisal of Family Impacts.Journal of Pediatric Pcychology. vol.17(3).PP.271-
59. Vermaes IP,Janssens JM,Bosman AM,Gerris JR (2005). Parents Psychosocial adjustment in family of children with spina Bifidia:a meta-analysis. BMC Pediatric.25,
60. Wallander JL,Marullo DS (1997). Handicap-related problams in mothers of children with physical impairments. research Development Disability.18(2):15-
61. Warfield ME,Krauss MW,Hauser-cram P,Upshur CC,Shonkoff JP (1999). Adaptatipn durimg early childhood aming mothers of children with disability. Journal Developmental Behavior Pediatric.20 (1):9-
62. Weiss MJ (2002). Harrdiness and social support as predictors of stress in mothers of typical children,children with autism , and children mental retardation.Rutgers,The State university of new jersey. 6 (1):115-
63. Weissman,M.N.and paykel,E.S (1974).The depressed woman:a study of social relationship.chicago:University of Chicago press
1-1- مقدمه
وجود یک جامعه سالم از نظر بهداشت روان، وابسته به سلامت اجزا کوچکتر آن جامعهمانند مجامع، گروهها و خانوادههای موجود در آن جامعه است وجود خانوادههای سالم ودارای سلامت روان میتواند تاثیر بسزایی در سلامت روانی موجود و ایجاد بهداشت روانی در آن جامعه داشته باشد، زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تاثیر مستقیم و موثر دارد و ثبات و بیثباتی خانواده بطور مستقیم بر ثبات یا بیثباتی جامعه تاثیر دارد
کودک عامل گسترش نسل است و تولد هر کودک میتواند بر پویایی خانواده اثر بگذارد، والدین و دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با عضو جدید تحمل کنند. تولد یک کودک ناتوان[1] بر خانواده میتواند اثرات عمیقی داشته باشد، زیرا خصوصیات کودکان و نوزادان معلول[2] حدود انتهایی رفتار است و از آنجایی که معلولیت و رفتارهای ناشی از آن امری ثابت و پایدار میباشد، این امر بر تعاملاتی که کودک با والدین و خواهران و برادران خود دارد، تاثیر میگذارد (هالاهان وکافمن[3]، 1998)
مراقبتهای اضافی که برخی از کودکان معلول به والدین تحمیل میکنند، برنحوه تعامل والدین تاثیر میگذارد. بروز معلولیت در فرزندان اختلالات عاطفی و مشکلات اقتصادی زیادی را در خانواده ایجاد میکند، بنحوی که یکایک افراد خانواده دچار بحرانهایی ناشی ازوجود فرد معلول میشوند
روابط دچار سردی وتیرگی میشود و روابط اجتماعی خانواده نیزمحدود میگردد. سایر فرزندان دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی میگردند و بطور کلی بهداشت روانی خانواده که ضامن سلامت کودکان و سرمایههای فردی-اجتماعی است به شدت به مخاطره میافتد هر چند خانوادههای کودکان معلول فشار روانی بیشتری را تجربه میکنند ولی سازگاری زناشویی بالاتری را از خود نشان میدهند(حسین نژاد، 1375)
در تحقیق حاضر سعی محقق بر روشن کردن این موضوع است که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی در خانواده میتواند بر سازگاری اجتماعی مادران اثرات منفی داشته باشد یا نه؟
2-1- بیان مساله
خانواده یک نظام اجتماعی است که اختلال در هر یک از اجزای و اعضاء آن کل نظام را مختل میکند و این نظام مختل شده به نوبه خود اختلالات مربوط به اعضاء را تشدید و مشکلات جدیدی را ایجاد میکند. با این نگرش، معلولیت یکی از فرزندان، برتمامی خانواده و کارکردهای مختلف آن و بر یکایک اعضاء تاثیر غالبا منفی باقی میگذارد. به عبارت دیگر معلولیت فرزندی در خانواده، مانع از آن میشود که خانواده بتواند کارکردهای متعارف خود را بنحو مطلوب داشته باشد
از جمله این کارکردها تامین موجبات رشد و پرورش شخصیت فرزندان، تأمین محیطی دلپذیر برای اعضاء و ایجاد پایگاهی برای برقراری روابط اجتماعی خانواده با دیگران میباشد. خانواده پایگاهی برای برقراری ارتباطات اجتماعی است و برقراری ارتباط با دیگران در استحکام شبکه خویشاوندی سهم بسزایی دارد (ناصرشریعتی وداورمنش، 1374ص 117-116)
همانطور که میدانیم انسان عادی برای حفظ و تطابق خود با محیط از انواع روشهای خودآگاه و مکانیسمهای دفاعی کمک میگیرد. ولی هر انسانی در برابر فشارها و عواملی که سبب ایجاد تنش و فشار روانی در او میشود، دارای آستانه تحمل است و چنانچه فشارهای محیطی او بیش از اندازه شود، در نقطهای تعادل روانی او به مخاطره میافتد (اسلامینسب، 1373ص33)
با به دنیا آمدن کودک ناتوان فشارهایی بر والدین وارد میگردد که موجب بر هم خوردن آرامش و انسجام خانواده میشود، در نتیجه سازش یافتگی آنان را تحت تاثیر قرار میدهد
فابر[4] (1975) خاطر نشان میسازد که در اثر وجود کودک عقب مانده ذهنی انواع فشارهای زیر به والدین و سایر اعضای خانواده تحمیل میشود
1) به تعویق افتادن تحول روانی سایر فرزندان
2) محدود شدن پیشرفت خانواده
3) وقوع بحرانهایی مانند مشکلات زناشویی، طلاق، افسردگی والدین
4) بروز احساساتی از قبیل خشم، ناامیدی و احساس گناه (ترنبول وترنبول[5]، 1990 به نقل از شریفیدرآمدی ص64)
رزنبرگ ورابینسن (1990) به تاثیر شرایط خانواده بر سازگاری با تولد کودک معلول اشاره مینماید. آنها خاطر نشان میسازند. خانوادههایی که از نظر وضعیت آموزشی، تربیتی و فرهنگی در وضعیت مناسبی نیستند و از امکانات حمایتی برخوردار نباشند و شرایط اقتصادی بدی داشته باشند، فرایند سازگاری را بخوبی طی نمیکنند و دچار ناراحتی میشوند (به نقل از ماهر،1377)
البرزی (1375) درباره تاثیر کودک عقب مانده ذهنی بر والدین و رویارویی پدر و مادر با کودک عقب مانده ذهنی نشان میدهد که والدین به واکنشهای مختلفی دچار میشوند که عبارتند از:احساس خجالت (41درصد)، احساس گناه (37درصد)، پنهان کردن فرزند (10درصد)
خانواده در ارتباط با داشتن چنین فرزندی فشارهایی را تحمل میکند که از جمله آن مواردی از قبیل نگرانی برای فرزند (87درصد)، آزردگی عصبی (2/53درصد)، تاثیر بر روابط خانواده (23درصد)، اختلاف زناشویی (18درصد) اشاره نمود (شریفیدرآمدی، 1381ص165-164)
فابر (1959) یکی از اولین پژوهشگرانی است که انواع استرس ایجادشده در خانواده که ناشی از پی بردن به معلولیت کودک است را مورد بررسی قرار میدهد. یکی ازرایج ترین این استرسها، واکنش اندوه است. این واکنش سمبل یا نشانه مرگ کودک طبیعی است. بعبارت دیگر، داشتن کودک معلول نشانه از دست دادن یک کودک طبیعی است. آگاهی از اینکه کودک آنها با مشکل متولد شده است و این مشکل ادامه خواهدیافت، فرایندی از اندوه را موجب میشود که شبیه اندوهی است که اعضاء خانواده کودک در حال فوت با آن روبرو است
فابر اشاره میکند که وجود کودک معلول اغلب موجب اختلال در رشد و تعالی خانواده نیز میشود. او ویژگی بحرانی که خانواده با آن روبرو است را مانند یک توقف در چرخه زندگی خانواده تعریف میکند که در اثر آن
الف) رشدوتکامل خانواده کند میشود
ب) هماهنگی میان و ظایف اعضاء خانواده مختل میگردد، در حالیکه در شرایط عادی این هماهنگی موجب رشد و تکامل خانواده میشود (ملکپور، 1369)
از عوامل فشارزا بر خانواده و والدین کودکان معلول، عوامل غیر اجتنابی هستند که در برابر فعالیتها و اهداف خانواده موانعی را بوجود میآورند، این عوامل مشقتهای عمومی هستند که با فعالیتهای تفریحی، فرصتهای شغلی و فعالیتهای مربوط به سازمان خانواده مرتبط هستند. مک کابین و همکاران معتقدند که هم میزان و هم انعطاف تفریح و فراغت[6] در این خانوادهها کاهش مییابد و به همان صورت نیز به دلیل کارهای زیاد مسایل زمانی کاهش پیدا میکند. عوامل فشارزای دیگر ناشی از زندگی اجتماعی خانواده[7] میباشند (حسیننژاد، 1375)
کازات و ماروین (1984)، فابر (1959) واکنشهای منفی که والدین از دوستان و همسایگان مشاهده میکنند و همچنین خجالت و احساس شرم والدین و یا خواهران و برادران به خاطر فرزند یا برادرشان، همچنین ترس از حوادث و تصادفات نیز میتواند منجر به انزوای اجتماعی خانواده گردند (دارلینگ و سلیگمن، 1989به نقل از ایلالی،1376)
در خانوادههای کودکان معلول مادر بیشترین دشواری و فشار را در نگهداری کودک تجربه میکند. با حضور کودک معلول در خانواده مادر دیگر قادر نیست مانند قبل کارهایی مثل آماده کردن غذا، شستن لباسها، خرید هفتگی خانه و کمک در تکالیف مدرسه را بخوبی انجام دهد. زمانی را که صرف افراد دیگر خانواده میکرد، کاهش می یابد. زیرا بیشتر وقت او صرف مواظبت و تامین احتیاجات کودک معلول میشود. با دور شدن مادر از کارهای قبلی، سایر اعضای خانواده بیشتر احساس مسولیت میکنند. ممکن است برای افراد دیگر خانواده، سازگاری با فشارها و امور جدید که ناشی از وجود کودک معلول است، بسیار مشکل باشد (ادیبسرشکی، 1380ص132)
3-1-اهمیت وضرورت
یکی از مهمترین لوازم سلامت روانی، وجود محیط خانوادگی سالم است. این محیط زندگی را میتوان طوری تنظیم کرد، که هر چند در بهبود وضع افراد، موثر نباشد لااقل موجب تخریب آنها نگردد. در جامعه ما اعتقاد بر این است که حمایت از نظام اجتماعی، حمایت از همه اعضای آن میباشد
با توجه به آمار دانشآموزان در سال 1370 که حدود 15میلیون نفر برآورد شده[8] وبا توجه به متوسط درصد انواع دانشآموزان استثنایی، لذا تخمین زده میشود در کشور حدود 2میلیون دانشآموز استثنایی وجود دارد (سیفنراقی، 1380ص18)
بنابراین تعداد قابل توجهی از خانوادهها در جامعه ایرانی از اثرات منفی داشتن یک کودک معلول و همچنین از بار مراقبتی بسیار زیاد، فشارهای روانی، اجتماعی و مالی ناشی از داشتن یک کودک معلول رنج میبرند، که این عوامل میتوانند، ثبات خانوادگی را برهمزده و باعث برهم ریختگی سازمان خانواده شوند. ازطرف دیگر بسیاری از متخصصانی که با افراد معلول و استثنایی کارمیکنند به اهمیت توجه به این خانوادهها واقف هستند و همچنین اثرات حضور یک کودک معلول را بر پویایی یک خانواده درک میکنند. متخصصین کودکان استثنایی از تاثیر منفی و مثبت یک کودک بر خانواده باخبرند (ماهر، 1377ص626)
مادران با توجه به ساختار شخصیتی خود بیشتر احساس مسولیت و یا گاهی احساس گناه میکنند که این مکانیزم، باعث کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ناتوانی و معلولیت فرزند و حمایت افراطی از کودک معلول میشود. ازطرفی چون مادران بیشتر وقت و انرژی خود را صرف کودک میکنند، بیشتر از پدران با همسایگان، اطرافیان و فامیل ارتباط دارند و در معرض توضیح دادن وضعیت کودک قرار میگیرند. مادران بیشتر بر حسب مسایل هیجانی، روابط خانوادگی و خارج از خانواده واکنش نشان میدهند (رضازاده، 1379)
مطالعاتی که در مورد تاثیر تولد یک کودک مبتلا به ناتوانی بر خانواده انجام گرفته نشان میدهد که در مورد مادران سطوح بالایی از فشار روانی (کازاک و بکمن، 1991)، نشانگان افسردگی و از هم گسیختگی خانوادگی (بریستولگالا و کراسکوپلور،1980) و همچنین فرصت کمتری برای خود و همچنین سلامت جسمی و خلقیات سطح پایین دارند (هولروید،1974 به نقل از منصفزاده، 1377)
درمطالعهای که در مورد مشکلات روانی-اجتماعی خانوادههای کودکان معلول انجام گرفت نشان داده شده که والدین کودکان عقب مانده ذهنی و جسمی، روانرنجوری بیشتری را نسبت به خانوادهای عادی داشتند و سازگاری زناشویی در خانوادههای عقب مانده ذهنی پایینتر بود (سینگهای[9]، گویال[10]، پرشاد[11]، سینگهای، والیا[12]،1990)
وقتی والدین با عقب ماندگی فرزند خود روبرو میشوند به دنبال جایی یا کسانی میگردند که آنان را در چگونگی برخورد و سازگاری با این پدیده راهنمایی نمایند. وظیفه ما کمک به والدین در جهت سازگاری و از طرفی کمک در جهت یافتن علت به منظور رهایی از احساس گناه و یا اختلافات زناشویی و غیره است (یعقوبی، 1372)
با توجه به مطالبی که مطرح شد تحقیق حاضر به مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزشپذیر با مادران کودکان عادی خواهد پرداخت. در این پژوهش سازگاری اجتماعی در هفت بعد (انجام وظایف روزمره، شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فوقبرنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی، موقعیت اقتصادی بررسی خواهد شد
مادر نقش اساسی در حفظ تعادل روانی- اجتماعی خانواده دارد و ایجاد تنش و فشار در مادر بر سایر اعضای خانواده اثر میگذارد و با توجه به اینکه مادر نقش مهمی در سلامت روان اعضای خانواده دارد پرداختن به وضعیت مادران اهمیت زیادی دارد و همچنین با توجه به اینکه در مورد سازگاری مادران کودکان عقب مانده ذهنی تحقیق صورت نگرفته است، بررسی در این زمینه ضروری به نظر میرسد
4-1-اهداف کلی
1-ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی شهر کاشان
1-4-1-اهداف جزئی
تعیین ارتباط بین سازگاری اجتماعی با متغییرهای سن کودک، سن مادر، سطح تحصیلات مادر، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان و رتبه تولد فرزند درمادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر شهر کاشان
5-1- فرضیههای پژوهش
1-سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی کمتر از مادران کودکان عادی است
2-سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در انجام وظایف روزمره کمتر از مادران کودکان عادی است
3-سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه کمتر از مادران کودکان عادی است
4-سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در روابط با خویشاوندان کمتر از مادران کودکان عادی است
5-مادران کودکان عقب مانده ذهنی در روابط زناشویی مشکلات بیشتری نسبت به مادران کودکان عادی دارند
6-مادران کودکان عقب مانده ذهنی در نقش والدینی مشکلات بیشتری نسبت به مادران کودکان عادی دارند
7-از نظر سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در روابط خانوادگی بیشتر از مادران کودکان عادی دچار مشکل هستند
8-از نظر سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در وضعیت اقتصادی بیشتر از مادران کودکان عادی دچار مشکل هستند
سوالهای پژوهش
1- آیابین سن کودک و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
2- آیابین سن مادر و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
3- آیابین سطح تحصیلات مادر و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
4- آیابین طول مدت ازدواج و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
5- آیا بین تعداد فرزندان و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
6- آیابین رتبه تولد فرزند و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
6-1-تعریف واژهها
1-6-1-سازگاری اجتماعی
تعریف نظری: سازگاری اجتماعی در اصطلاح، مراوده بین فرد و محیط اجتماعی تعریف شده است (ویزمن وپیکل، 1974). آرامش روانشناختی، کارایی شغلی، نشانههای جسمی و پذیرش اجتماعی از شاخصهای سازگاری اجتماعی هستند (شوهان،1993)
تعریف عملیاتی: نمرهای که فرد در مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن و پیکل بدست میآورد وخرده مقیاسهای این آزمون شامل: انجام وظایف روزمره، شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فوقبرنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی، موقعیت اقتصادی میشود
2-6-1-عقب مانده ذهنی
تعریف نظری: مهمترین مشخصه عقب ماندگی ذهنی، کارکرد ذهنی عمدتاً پایینتر از متوسط است که با محدودیتهای مهم در کارکرد انطباقی در حداقل دو مورد از مهارتهای سازشی زیر همراه است
مراقبت از خود، زندگی خانوادگی، مهارتهای اجتماعی و میان فردی، بهره برداری از منابع اجتماعی، خودگردانی، مهارتهای کارکردی تحصیلی، کار، اوقات فراغت، بهداشت و ایمنی. سن شروع اختلال باید پیش از هجده سالگی باشد (انجمن روانپزشکی آمریکا، 1994ترجمه نیکخو، 1373)
3-6-1 عقب مانده ذهنی آموزش پذیر
تعریف نظری: افراد این سطح از عقب ماندگی طی سالهای پیش دبستانی مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را کسب میکنند و در سالهای آخر نوجوانی میتوانند مهارتعای تحصیلی حدود کلاس ششم را کسب کنند. در سالهای بزرگسالی معمولا مهارتهای اجتماعی و شغلی کافی را پیدا میکنند (انجمن روانپزشکی آمریکا، 1994ترجمه نیکخو، 1373)
تعریف عملیاتی: در این پژوهش به کودکی که بهره هوشی او بین 50 تا 70 باشد اطلاق میشود. بهره هوشی در پرونده تحصیلی او ثبت شده و جزء دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیرطبقه بندی شده باشد
4-6-1-کودکان عادی
تعریف نظری: دانشآموزی که به ظاهر نقص جسمی، روانی و شناختی قابل ملاحظهای نداشته و در مدارس عادی به تحصیل مشغول است (رضازاده، 1379)
تعریف عملیاتی: منظور دانشآموزی است که در مدارس عادی شهر کاشان در مقطع راهنمایی به تحصیل مشغول است
5-6-1-مادر
کسی که کودک را به دنیا آورده و در حال حاضر کودک با او زندگی میکند
[1] .Disabled Child
[2] .Handicapped Children
[3] .Hallahan & Kafman
[4]. Faber
[5]. Terenbull & Terenbull
[6] .Leisure
[7] .Family Social Life
[8] طبق گزارش رسمی دفتر طرح و برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش تعداد دانشآموزان کلیه پایههای تحصیلی در سال 70-69 حدود 15 میلیون نفر است
[9] .Singhi
[10] .Goyal
[11] .Pershad
[12] .Walia

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]