
مقاله حقانیت امام علی (ع) word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله حقانیت امام علی (ع) word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقانیت امام علی (ع) word
مقدمه
1ـ سند حدیث غدیر
2- شناخت واقعه غدیر
3- غدیر در قران
4- روز تبریک و تهنیت
5- جانشین پیامبر
6- لزو م تعیین جانشین
قانون جاذبه و دافعه علی
جاذبه و دافعه در جهان انسان
اختلاف انسانها در جذب و دفع
علی شخصیت دو نیروئی
جاذبه های نیرومند
تشیع ، مکتب محبت و عشق
اکسیر محبت
حصار شکنی
سازنده یا خراب کننده
محبت و ارادت به اولیاء
نیروی محبت دراجتماع
بهترین وسیله تهذیب نفس
نمونه هایی از تاریخ اسلام
حب علی در قرآن و سنت
رمز جاذبه علی
نتیجه گیری
منابع و ماخذ:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله حقانیت امام علی (ع) word
1- قران کریم
2- ولایت و امامت شهید مطهری
3- چهل حدیث تالیف محمود شریفی
4- جاذبه و دافعه علی(ع) اثر دکتر شهید مطهری
5- نهج البلاغه امام علی (ع)
مقدمه
هر ملتی همواره سعی میکند زیبائیهای تاریخ خویش را بیرون بکشد و ارائه دهد و حتی الامکان روی زشتیهای تاریخ خود را میپوشاند . حوادث غرورآمیز تاریخ یک آیین و یا یک مسلک نشانهای از اصالت و حقانیت آن تلقی میشود و رغبتها را بدان میافزاید ، و اما حوادث نامطلوب تاریخ آن سبب تردید در اصالت آن میگردد و نشانهای از ضعف نیروی خلاقه آن تلقی میشود . بحث در خلافت و امامت و حوادث ناگوار صدر اسلام و تکرار زیاد آن جریانهای نامطلوب مخصوصا در عصر حاضر که نسل جدید از نظر دینی دچار بحران روحی است از ایمان و شور و علاقه آنها به اسلام میکاهد . در گذشته ممکن بود که این بحثها اثر مطلوب داشته باشد و توجهات را از یک شاخه اسلامی به سوی شاخه دیگر آن معطوف سازد ، ولی در عصر حاضر بازگو کردن و ارائه دادن آنها افکار را نسبت به اصل و ریشه سست و متزلزل میکند . چرا دیگران همواره در صدد کتمان زشتیهای تاریخ خویش میباشند و ما مسلمانان بر عکس همه سعیمان اینست که آنها را بازگو کنیم و احیانا بزرگتر از آنچه بوده جلوه دهیم ؟ !
خداوند هیچ قوم و ملتی را به سیرت فرشتگان منزه ازگناه نیافریده است . تفاوت تاریخ ملل و اقوام و کیشها و آئینها از نظر زیبائی و زشتی در این نیست که یکی سراسر زیبائی است و دیگری سراسر زشتی
، بلکه در نسبت میان زیبائیها و زشتیها است . قرآن کریم این حقیقت را که بشر مجموعهای است از زشتی و زیبائی به صورت لطیفی بیان کرده است . خلاصهاش اینست که خداوند به فرشتگان اعلام میکند که یخواهم ” جانشین ” ( آدم ) بیافرینم . فرشتگان که تنها تیرگیهای وجود این موجود را میشناختند با تعجب حکمت این کار را خواستار شدند . در پاسخ آنها گفته شد من در وجود این موجود چیزها از روشنی و زیبائی سراغ دارم که شما نمیدانید .[1]
مردی یهودی برای اینکه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را به حوادث نامطلوبی که در صدر اسلام بر سر خلافت در میان مسلمین رخ داد سر کوفت دهد گفت
ما دفنتم نبیکم حتی اختلفتم فیه هنوز پیامبرتان را دفن نکرده بودید که دربارهاش اختلاف کردید . و چه زیبا پاسخ گفت علی . فرمود : « انما اختلفنا عنه لا فیه و لکنکم ما جفت ارجلکم من البحر حتی قلتم لنبیکم اجعل لنا الها کما لهم آلهه فقال انکم قوم تجهلون »
تو اشتباه میکنی ، ما درباره خود پیامبرمان اختلاف نکردیم ، اختلاف ما در باره دستوری بود که از پیامبر ما رسیده است که آیا چنین است یا چنان . اما شما هنوز پایتان از دریا خشک نشده بود که به پیامبر خود گفتید برای ما مانند این بت پرستان بتی بساز ، و پیامبرتان گفت همانا شما قومی هستید که نادانی میکنید[2] یعنی اختلاف ما با قبول توحید و نبوت بود . اختلاف ما این شکل را داشت که آیا آنکه به حکم اسلام و قرآن باید جانشین پیامبر شود شخص معین و پیش بینی شده ا ست و یا شخصی که خود مردم او را به عنوان جانشینی انتخاب و تعیین میکنند ؟ اما شما یهودیان در حال حیات پیامبرتان مطلبی را پیش کشیدید که از ریشه ضد با دین شما و تعلیمات پیامبر شما بود
در این مقاله ما در مورد حدیث غدیر خم که یکی از احادیث مربوط امامت و ولایت علی (ع) می باشد مطالبی را جمع اوری و مورد بررسی قرار داده ایم از مهم ترین منابع که استفاده کردیم کتاب امامت وولایت دکتر شهید مطهری و کتاب چهل حدیث می باشد
1ـ سند حدیث غدیر
حدیث غدیر از مشهورترین و بلند آوازه ترین احادیث نبوى است، که بسیارى از محدثان و عالمان بر استوارى بلکه تواتر آن تأکید کرده اند
علاّمه امینى حدیث غدیر را ازصدوده تن از صحابیان گزارش کرده است و آنگاه در پایان تأکید کرده است که گزارش او تمام آن چیزى نیست که وجود دارد
یکی دیگر از ادلهای که شیعه ذکر کردهاند حدیث غدیر است . [ خواجه نصیر ] میگوید : و لحدیث الغدیر المتواتر حدیث غدیری که متواتر است . ” متواتر ” اصطلاحی است در علم حدیث ، میگویند خبر واحد و خبر متواتر . مقصود از خبر واحد این نیست که ناقل آن یک نفر باشد بلکه یعنی خبری که نقل آن در حدی است که مفید یقین نیست خواه ناقل یک نفر باشد و خواه ده نفر باشند . مثلا شخصی نقل میکند که من فلان خبر را از رادیو شنیدم . شما گمان پیدا میکنید که این سخن راست باشد اما هنوز منتظرید که دیگران چه میگویند . از یک نفر دیگر هم میشنوید ، گمانتان قویتر میشود . بعد میبینید که افراد زیادی همین حرف را میزنند . نمیتوانید احتمال بدهید که همه اینها خواستهاند دروغ بگویند . حتی باید [ تعداد ناقلان ] در حدی باشد که تبانی بر دروغ هم در آن درست نباشد چون در یک حدی ممکن است افراد بشر تبانی کنند ولی اگر از آن حد بیشتر باشد تبانی امکان ندارد . تواتریعنی [ مقدار نقل خبر ] فوق تبانی باشد . مثلا در همین مثالی که عرض کردم ممکن است ده نفر با همدیگر تبانی کنند که بگویند ما فلان خبر را از رادیو شنیدیم . تا دویست نفر ممکن است تبانی کنند ولی گاهی قضیه به حدی میرسد که اصلا نمیشود احتمال داد که تبانی باشد . مثلا شما میروید به جنوب تهرانمیبینید شخصی میگوید رادیو چنین چیزی گفته . بعد میروید شر ق تهران میبینید افرادی آن خبر را نقل میکنند . بعد میروید غرب تهران همینطور نمیتوانید احتمال بدهید که همه اینها با یکدیگر تبانی کردهاند . این را میگویند تواتر . شیعه مدعی است که نقل خبر غدیر در حدی است که ما احتمال تبانی هم در آن نمیتوانیم بدهیم و بگوئیم مثل چهل نفر از صحابه پیغمبر تبانی کردند بر یک دروغ ، خصوصا که بسیاری از ناقلان این خبر جزء دشمنان علی ( ع ) بوده یا از طرفداران ایشان شمرده نشدهاند . اگر ناقلان فقط از تیپ سلمان و ابوذر و مقداد یعنی همانها که دور علی میچرخیدند بودند ، میشود احتمال داد که اینها علاقه مفرطی به علی ( ع ) داشتند و با تبانی چنین حرفی زدهاند . در حالیکه این خبر را کسانی نقل کردهاند کهعلاقهای به علی (ع) نشان ندادهاند . امثال ملا علی قوشچی میگویند این خبر وا است و به حد تواتر نرسیده است ، ولی شیعیان یگویند خیر ، خبر واحد نیست [ و متواتر است ] ، این هم کتابها . در حدیث غدیر پیغمبر ( ص ) فرمود : « الست اولی بکم من انفسکم ؟ قالوا بلی . » آیا من از خود شما بر شما اولویت ندارم [3]؟ گفتند : بلی . بعد فرمود : « من کنت مولاه فهذه علی مولاه » معلوم استکه میخواهد همان اولویت خودش بر نفوس را برای علی ( ع ) تصویب کند
2- شناخت واقعه غدیر
. سال دهم هجرت که مسلمانان همراه پیامبر اکرم(ص) مراسم حج را به پایان رساندند و آن سال، بعدا «حجه الوداع» نام گرفت، پیامبر اکرم(ص) عازم مدینه گردید. فرمان حرکت صادر شد. هنگامى که کاروان به سرزمین «رابغ» در سه میلى جحفه که میقات حجاج است، رسید امین وحى در مکانى به نام «غدیرخم» فرود آمد. آیه:«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس».نازل شد که اى پیامبر، آنچه از طرف خدا فرستاده شده، به مردم ابلاغ کن. اگر این کار را نکنى، رسالتخود را تکمیل نکردهاى و خداوند تو را از گزند مردم حفظ خواهد کرد. سوره مائده، آیه دستور توقف در آن مکان صادر شد. همه مردم ایستادند. وقت ظهر هوا، بشدت گرم بود. پیامبر اکرم(ص) نماز ظهر را با جماعتخواند سپس در حالى که مردم دور او را گرفته بودند، برروى نقطه بلندى که از جهاز شتران برپا شد، قرار گرفت و با صداى رسا خطبه خواند وسپس فرمود
«مردم نزدیک است من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم من مسؤولم و شما هم مسؤولید»
سپس مطالبى گرانبها بیان کرد و فرمود
«من دو چیز نفیس در میان شما به امانت گذاردم، یکى کتاب خدا و دیگرى عترت و اهل بیت من، این دو هرگز از هم جدا نشوند. مردم بر قرآن و عترت من پیشى نگیرید و در عمل به آنها کوتاهى نورزید که هلاک مىشوید»
در این هنگام دست على(ع) را گرفت و او را بلند کرد و به همه مردم معرفى نمود، سپس فرمود
«سزاوارتر بر مؤمنان از خود آنان کیست؟ همگى گفتند: خدا و پیامبر او داناترند»
پیامبر اکرم(ص) فرمود
«خدا، مولاى من و من، مولاى مؤمنانم و من بر آنها از خودشان اولى و سزاوارترم»
بعد فرمود
« من کنت مولاه فهذا على مولاهاللهم وال من والاه و عاد من عاداه و; »
«اى مردم هرکس من مولاى اویم، على مولاى اوست، خداوندا کسانى را که على را دوست دارند، دوست بدار و کسانى که او را دشمن دارند، دشمن دار و
3- غدیر در قرآن
الیوم اکملت لکم دینکمو اتممت علیکم نعمتىو رضیت لکم الاسلام دینا. [4]
امروز (روز غدیر خم) دین شما را به حد کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام
را بعنوان دین براى شما پسندیدم
4- روز تبریک و تهنیت
قال على(ع)
عودوا رحمکم الله بعد انقضاء مجمعکم بالتوسعه على عیالکم، والبر باخوانکم والشکر لله عزوجل على ما منحکم، واجتمعوا یجمع الله شملکم، و تباروا یصل الله الفتکم، و تهانؤا نعمه الله کما هنا کم الله بالثواب فیه على اضعاف الاعیاد قبله و بعده الا فى مثله; [5]
5- جانشین پیامبر
قال رسول الله(ص)
یا على انا مدینه العلم و انت بابها و لن تؤتى المدینه الا من قبل الباب; انت امام امتى و خلیفتى علیها بعدى، سعد من اطاعک و شقى من عصاک، و ربح من تولاک و خسر من عاداک.[6]
رسول خدا(ص) فرمود
اى على من شهر علمم و تو درب آن هستى، به شهر جز از راه درب آن وارد نشوند. ; تو پیشواى امت من و جانشین من در این شهرى، کسى که اطاعت تو کند سعادتمند است، و کسى که تو را نافرمانى کند، بدبخت است، و دوستدار تو سود برده و دشمنت
6- لزو م تعیین جانشین
. اسلام، خاتم ادیان، و رسول اللّه(ص) خاتم پیامبران و قرآن، فرجام بخش کتابهاى آسمانى است. بدین سان اسلام زمان شمول است و جهانشمول و پیامبر(ص) ابلاغ کننده دینى است که رنگ ابدیت دارد و زمان، طومار حیات او را درهم نمى پیچد. این از یکسو. از سوى دیگر ناموس خلقت چنین است که رسول اللّه(ص) چونان دیگر انسانها حیات ظاهرى محدودى دارد و بنا بر سخن صریح قرآن او نیز طعم مرگ را خواهد چشید،چنانچه دیگران: «انک میّت و انّهم میّتون» [7]
پیامبر(ص) رسالت ابلاغ آموزه هاى دین را بر عهده دارد، بدان گونه که رهبرى و زعامت جامعه را نیز. به دیگر سخن رسول اللّه(ص) مرجع فکرى مردم و نیز زعیم و پیشواى سیاسى آنهاست. بر این اساس، پرسش جدّى و مهمى ـ که هرگز نمى توان از کنار آن بسادگى گذشت و در درازناى تاریخ دل مشغولى مهم متفکّران اسلامى نیز بوده است ـ این است که این زعیم بزرگ الهى و مرجع باشکوه خدایى که آیینش را زمان شمول اعلام کرده است، براى آینده آیین و مکتبش چه کرده است؟ آیا آینده اى مشخص را رقم زده است و یا به هیچ روى براى آینده طرحى نیفکنده و کار را یکسره به مردم وانهاده است و یا …؟
عالمان، محدثان، متکلمان و متفکران اسلامى در این باره بسیار حکم زده اند و تئوریهاى گونه گونى پرداخته اند1، و بواقع کوشیده اند آنچه را در تاریخ اسلام واقع شده است به گونه اى، استوار بدارند و براى آن، مبنا و یا مبانى یى بسازند، امّا حقیقت چیست؟ در نگریستن دقیق به موضوع نشان خواهد داد که چگونگى موضع رسول اللّه(ص) از سه حال خارج نیست
1ـ بر این باور باشیم که پیامبر(ص) یکسر مسئله را مسکوت گذاشته است بدون اینکه درباره آن با امت سخنى بگوید؛
2ـ آن را به امت وانهاده و بر تدبیر آنها اعتماد کرده و صحابه مأمور رقم زدن آینده شده اند؛
3ـ با نص صریح آینده را رقم زده است و کسى را که باید بار مسئولیت هدایت امت و اداره جامعه اسلامى پس از وى را به دوش بگیرد معرفى کرده است. اکنون به این فرضها بنگریم و چگونگى آنها را وارسى کنیم
1) سکوت در قبال آینده
[1] و اذا قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه ، قالوا ا تجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک ، قالانی اعلم ما لا تعلمون>> البقره
[2] نهج البلاغه ، حکمت
[3] اشاره به آیه قرآن ( سوره احزاب ، آیه 6 ) است
[4] سوره مائده ایه
[5] بحارالانوار صفحه
[6] جامع الاخبارصفحه 52 جلد
[7] سوره زمره ایه


مقاله بررسی وجه التزام مندرج در قرارداد word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی وجه التزام مندرج در قرارداد word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی وجه التزام مندرج در قرارداد word
چکیده
درآمد
جبران خسارات ناشی از آن به سه روش امکانپذیر است:
ماده 726 همان قانون در این خصوص مقرر داشته بود:
ب) تعیین خسارت توسط دادگاه
ج) تعیین خسارت توسط طرفین
وجه التزام
ماهیت حقوقی وجه التزام
در ماده 230 قانون مدنی حقوق ایران مقرر شده است:
موضع رویه قضایی در قبال وجه التزام
پی نوشت
چکیده
در این که آیا وجه التزام، کیفر تخلف از انجام تعهد و نوعی مجازات مدنی است که برای متخلف از انجام تعد در نظر گرفته شده یا این نهاد حقوقی (وجه التزام) نوعی جبران خسارات وارده به متعهد له است که از نقض تعهّد به او وارد شده، جای بحث و تأمّل میباشد
درباره تأثیر وجه التزام در قرارداد، نظرات مختلفی وجود دارد و رویه قضایی نیز مختلف و متشتّت است؛ به موجب برخی از آرای صادره از بعضی شعب دیوان عالی کشور، متعهّد با پرداخت وجه التزام، از تعهد خود بری میشود و متعهدله حق الزام وی به انجام تعهّد را ندارد، در حالی که به موجب آرای صادره از بعضی دیگر از شعب دیوان عالی کشور، متعهدله مخیّر در مطالبه وجه التزام یا الزام متعهّد به اجرای اصل تعهّد است
درآمد
قرارداد که نتیجه توافق اراده طرفین آن است و اصل حاکمیت اراده و آزادی قراردادها که از شعارهای مهم فردگرایان است، ایجاب میکند که طرفین قرارداد بتوانند به هر نحو که مایلند، آن را منعقد کنند و در این راه، مقید و محدود به انتخاب قالبهای از پیش ساخته (توافق بر مبنای یکی از عقود معیّن) نیستند.(1)
از لحظه انعقاد تا اجرای کامل قرارداد، میتوانند هر شرطی که میخواهند در آن بگنجانند؛ مشروط بر این که خلاف قانون یا خلاف مقتضای ذات عقد نباشد. هر یک از طرفین قرارداد که به تعهدات خود عمل نکند و از عدم اجرای قرارداد، خسارتی به طرف مقابل وارد شود، مسؤول جبران خسارات وارد شده خواهد بود
حوه تحقق و شرایط مطالبه این مسؤولیت که اصطلاحا مسؤولیت قراردادی نامیده میشود، در ماده 226 به بعد قانون مدنی، با عنوان «در خسارات حاصله از عدم اجرای تعهدات» بیان شده است. در قانون آیین دادرسی مدنی، مصوب فروردین 1379 در باب نهم از ماده 515 به بعد نیز مقرراتی در خصوص جبران خسارات ناشی از تأخیر در اجرای تعهد و یا عدم اجرای آن پیشبینی شده است.(2) اگر در اجرای قراردادی تخلف شود،
جبران خسارات ناشی از آن به سه روش امکانپذیر است
الف) تعیین خسارت به وسیله قانون
قانونگذار خسارات ناشی از تأخیر در انجام تعهد را رأسا تعیین میکند. دادگاه باید متخلف را به همان مقداری که در قانون تعیین شده، محکوم کند و توافق طرفین، زاید بر مقدار قانونی، فاقد ضمانت اجراست. این نوع خسارت در ماده 719 قانون آیین دادرسی مدنی، مصوّب سال 1318 به این شرح پیشبینی شده بود
در دعاوی که موضوع آن وجه نقد است اعم از این که راجع به معاملات با حق استرداد یا سایر معاملات استقراضی یا غیر معاملات استقراضی باشد، خسارت تأخیر تأدیه معادل صدی دوازده (12%) محکومٌ به، در سال است و اگر علاوه بر این مبلغ، قراردادی بعنوان وجه التزام یا مالالصلح یا مالالاجاره و هر عنوان دیگری شده باشد، در هیچ مورد بیش از صدی دوازده در سال نسبت به مدت تأخیر حکم داده نخواهد شد لیکن اگر مقدار خسارت کمتر از صدی دوازده معین شده باشد به همان مبلغ که قرارداد شده است حکم داده میشود
همانگونه که در این ماده تصریح شد، حتی در صورت توافق طرفین، دادگاه نمیتواند به خسارت بیش از 12 درصد در سال حکم دهد، اما اگر متعهد به میل خود مبلغی بیش از 12 درصد پرداخت کرده باشد، نمیتواند درخواست استرداد مازاد پرداخت شده را بنماید
ماده 726 همان قانون در این خصوص مقرر داشته بود
هرگاه بعنوان خسارت بیش از مبلغی که قانون معین کرده است تأدیه شده باشد دعوی استرداد آن مسموع نخواهد بود
شایان ذکر است در این نوع تعهدات که تعهد طبیعی یا تعهد فاقد ضمانت اجرای قانونی نامیده میشود، درست است که برای متعهدله قانونا حق مطالبه نیست، ولی اگر متعهد به دلخواه خود ایفای تعهد کند، موضوع مشمول ماده 266 قانون مدنی بوده و نباید آن را ایفای ناروا شمرد.(3)
ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 مقرر داشته است
در دعاویی که موضوع آن دین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه داین و تمکّن مدیون، مدیون امتناع از پرداخت نموده، در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه از زمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار، دادگاه با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین میگردد محاسبه و مورد حکم قرار خواهد داد مگر این که طرفین به نحوه دیگری مصالحه نمایند
بین این ماده و ماده 719 قانون آیین دادرسی مدنی سابق (سال 1318) تفاوتهای زیر وجود دارد
1 بر خلاف ماده 719 قانون سابق که خسارت را به طور مقطوع و ثابت 12 درصد در سال تعیین کرده بود، ماده 522 قانون جدید، آن را به تغییر شاخص قیمتها که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین میگردد، واگذار کرده است
2 در ماده 719 قانون سابق به وجه نقد اشاره شده بود، در حالی که در ماده 522 قانون فعلی، صحبت از وجه رایج شده است؛ روشن است که وجه نقد با وجه رایج تفاوت دارد. وجه نقد، ارزهای خارجی را هم دربرمیگیرد، در حالی که وجه رایج، مطابق قانون پولی و بانکی کشور، فقط ریال ایران است.(4)
3 تفاوت دیگر بین این دو ماده، این است که در ماده 719، توافق طرفین بیش از دوازده درصد در سال را تحت هر عنوان؛ اعم از وجه التزام یا مالالصلح یا مالالاجاره و; فاقد ضمانت اجرا دانسته و دادگاه را از صدور حکم به میزان زاید، ممنوع کرده بود، در صورتی که ماده 522 قانون فعلی، مصالحه طرفین در مورد تأخیر تأدیه را به هر نحوی که باشد، نافذ و معتبر میداند و دادگاهها موظّفند بر طبق آن رأی صادر نمایند
درباره دیه در فرضی که جبران خسارت تلقی گردد، میزان آن از طرف قانونگذار به طور ثابت تعیین شده و حتی اگر ثابت شود میزان خسارت واقعی، بیشتر یا کمتر از دیه بوده، دادگاهها حق صدور حکم به بیشتر یا کمتر از آن را ندارند
ب) تعیین خسارت توسط دادگاه
میزان خسارت، با رسیدگی قضایی توسط دادگاه تعیین میشود. در این گونه موارد، متعهدله باید ثابت کند که از عدم انجام تعهد یا تأخیر در اجرای آن، به او خسارت وارد شده و مقدار و میزان این خسارت را با دلایل اثباتی؛ از جمله جلب نظر کارشناس معیّن نماید. در این که آیا متعهدله برای مطالبه خسارت، باید تقصیر متعهّد و تخلف او از قرارداد را هم ثابت کند یا این که متعهد باید اجرای آن را اثبات نماید تا از پرداخت خسارت معاف شود، باید به نوع تعهّد توجّه کرد. اگر تعهد از نوع تعهدات به نتیجه باشد، همین که نتیجه کار حاصل شد، متعهد مسؤول پرداخت خسارت است؛ مگر این که ثابت کند حادثه خارجی که نمیتوان به او مربوط نمود، مانع اجرای تعهد شده است (مواد 227 و 229 ق.م.). ولی اگر تعهد از تعهدات به وسیله باشد، اثبات تقصیر متعهد به عهده زیاندیده است
ج) تعیین خسارت توسط طرفین


مقاله اقتصاد سیاسی و فضای شهری word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اقتصاد سیاسی و فضای شهری word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اقتصاد سیاسی و فضای شهری word
چکیده
مقدمه
فضای شهری
اقتصاد سیاسی
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله اقتصاد سیاسی و فضای شهری word
1- ادل ، ماتیو: اقتصاد سیاسی شهری و منطقه ای،ترجمه دکتر فریبرز رئیس دانا، نشر قطره ،
2- پیران ، پرویز. دیدگاههای نظری در جامعه شناسی شهری – مکتب اقتصاد سیاسی فضا – ماهنامه اطلاعات اقتصادی – سیاسی ،1370، شماره 51 و
3ـ دولفوس، اولیویه : فضای جغرافیایی ، ترجمه دکتر سیروس سهامی،انتشارات نیکا ، مشهد ،چاپ دوم،
4 ـ رئیس دانا ، فریبرز .اقتصاد سیاسی توسعه ، مؤسسه انتشارات نگاه ،
5 ـ سیف الدینی فرانک. جزوه درسی برنامه ریزی مجتمعهای زیستی ،دوره کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه تهران ،
6 ـ شکویی ، حسین.اندیشه های نو در فلسفه جغرافیا ، جلد اول ،انتشارات گیتا شناسی ،
7ـ شکویی ، حسین .دیدگاهای نو در جغرافیای شهری ، جلد اول ، انتشارات سمت ،
8 ـ شکویی ، حسین . فلسفه های محیطی ومکتبهای جغرافیایی، انتشارات گیتا شناسی ،
9 ـ عبدالله زاده ، محمود . فصلنامه اقتصاد سیاسی ،سال اول ، شماره اول ،
10ـ فرزام ، فریور .فصلنامه اقتصاد سیاسی،اقتصاد سیاسی ،سال دوم، شماره هفتم ،
11 ـ فرید ، یدالله . جغرافیا و شهر شناسی ،انتشارات دانشگاه تبریز ،
12 ـ کلاول ، پل : جغرافیای نو ، ترجمه دکتر سیروس سهامی ، ناشر مترجم ، مشهد،
13 ـ ملک عباسی ، منصور . مجله رشد آموزش جغرافیا ،معرفی کتابهای جغرافیایی ،شماره هفتاد و سه،
14 ـ مهدیزاده ،جواد وهمکاران.برنامه ریزی راهبردی توسعه شهری (تجربیات اخیر جهانی و جایگاه آن در ایران)مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری در ایران ،
چکیده
:شهر همچون یک موجود زنده دائما در حال تغییر و تحول است ، این تغیر و تحول به مرور زمان شکل شهرها را به سوی هدفهای خاصی سوق می دهند؛ شهرها امروزه بیش از هر زمان دیگری تاثیرپذیر از شرایط سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی سیستمهای حاکم بر خود هستند که نه تنها در کالبد و فیزیک ، بلکه از هر لحاظ نشان دهنده تسلط داشتن ایـده ها و تفکرات حاکمان و گردانندگان خود هستند .فضای شهری را در واقع می تـوان یک تولید اجتماعی ـ اقتـصادی دانست که بازتـابی از عمـلکردهای سیـاسی و اقتصادی است . شهرها و فضای حاکم بر آنها بیش از هر چیز پرورش یافته اقتصاد سیاسی زمان و مکان خویش هستند ، شهرهایی که تحت تاثیر تفکرات سرمایه داری تولد می یابند و شروع به رشد می کنند بسیار متفاوت از شهرها ی نظام سوسیالیستی هستند و دو فضای جغرافیایی ، دو دنیای متفاوت را برای ساکنان خود ایجاد می کنند و همچنین شهرهایی متفاوت ازلحاظ نحوه شکل گیری ، کاربری ارضی ، مکان گزینی فعالیتها و; نسبت به شهرهای کشورهای درحال توسعه نمود پیدا می کنند .به طور مثال اگر فضای شهری را ، در هنگام شکل گیری ، همچون یک کاغذ سفید در نظر بگیریم ، اقصاد سیاسی ، ایدئولوژی ، فرهنگ ، بینش و; همچون طراحان این کاغذ هستند که به انواع گوناگون می توانند بر روی آن نقش آفرینی کنند. بنابراین پرداختن به این موضوع و تاثیر اقتصاد سیاسی بر فضای شهری می تواند بحثی نو در برنامه ریزی شهری و گرایشهای متنوع آن باشد
مقدمه
.امروزه در اکثر کشورها چه پیشرفته و چه کمتر توسعه یافته ،عوامل گوناگونی در تولید فضای شهری دخالت دارند وبسته به زمان و مکان مختلف ، یک عامل بیشتر از عوامل دیگر نمایان بوده است . در قرون وسطا ،دوره حاکمیت کلیسا ، آنچه به یک شهر عظمت و اهمیت می بخشید ساختمانها و فضاهای دینی بودند. این مکانها اکثرا در وسط شهر قرار داشتند وهمه پدیده ها و مکانهای شهری ، تحت تاثیر آنها شکل می گرفتند . بیشتر این شهرها تحت تاثیر عوامل تجاری بودند ، گروههای مختلف بازرگانی ، سوداگران در کنار کلیسا ها ، قلعه ها و حصارهای نظامی ، به مبادله کالا می پرداختند . شهرهای قرون وسطایی را از لحاظ کالبدی ،دیوارهای ضخیم ، برجهای دیده بانی ،دروازه های بزرگ و خندق هایی جهت دفاع ، تشکیل می دادند . کارکرد این شهرها در اوایل شکل گیری بیشتر مذهبی ـ نظامی و بعدها تجاری بود .در دوره رنسانس کم کم این فضاها اهمیت خود را از دست می دهند و مراکز دیگری به عنوان وجه غالب و تعیین کننده فضای شهری اهمیت می یابند . چشم انداز کلیسایی مقدس مآبانه شهر، اهمیت خود را از دست می دهند و جای آن را قصرهای زیبا ،اتاقهای مجلل بازرگانی و بازارهای زیبا می گیرند . اگر در قرون وسطا تحت تاثیر تفکرات حاکم ، کلیسا مجلل ترین ساختمانهای شهری به شمار می آمد، در دوره رنسانس ، قصرهای بزرگ حاکمان و خاندانها ، نهاد فعال شهرمحسوب و همه خیابانهای اصلی شهر به آن محسوب می شد . در قرن هیجدهم و نوزدهم ، فعالیتهای اقتصادی ، باعث تراکم شدید سرمایه ها در شهرها شد .کارخانه های صنعتی در مجاورت معادن عظیم زغال سنگ قرار می گرفتند و نیروی انسانی مشغو ل کار د ر آنها ، همان جا اقامتگاههای خود را بنا می کردند. بدین ترتیب انگلستان به عنوان اولین کشور صنعتی ظاهر شد . دوقطبی شدن شهرها ازلحاظ فیزیکی و اجتماعی از این دوره به بعد شروع شد ،بخش مرکزی شهرها را مراکز راه آهن و کارخانه ها تشکیل می دادند ، اطراف آن را محله های فقیر نشین تشکیل می دادند و در نقاطی دورتر ،بیرون از شهرها ثروتمندان و کارخانه داران زندگی می کردند
در قرن بیستم ، عوامل اقتصادی ـ سیاسی اهمیتی فراوان ، نسبت به دیگر عوامل پیدا کردند، و اقتصاد سیاسی حاکم بر شهرها اساس مسائل شهری محسوب می شد، در هر گونه تحلیل و نظریه پردازی ، در مورد فضای شهری ، به اساس اقتصاد سیاسی توجه بیشتری می شد تا آنجا که این معیار نسبت به کارکردهای اجتماعی ، اهمیت بیشتری در ایجاد فضای شهری داشته است . عده ای اوضاع اقتصادی، تحت تاثیر تـفکرات سیاسی خاصی را در فضاسازی جغرافیایی، بخصوص جغرافیای شهری را به عنوان مهمترین عامل تاثیر گذار در شهرها ،بخصوص، در نیمه دوم قرن بیستم ، می دانند. پس با توجه به اهمیت آن ، برنامه ریزان شهری ، در قرن حاضر در تحلیل فضای شهری باید به اقتصاد سیاسی ،محلی و ملی و نتایج حاصل از آن در کیفیت زندگی مردم توجه بیشتری کنند
فضای شهری
برای درک این مفهوم ابتدا بهـتـر است فضای شهری را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم ، تا بتوانیم تاثیر اقتصاد سیاسی در محیطهای مختلف و ایدئولوژیهای متفاوت را بهتر درک کنیم .فضـا را اولین بار ارسطو به عنوان ظرفی برای اشیـاء توصیف کرد و بعد نیوتن نظریه فضای مطلق را شکل داد و فضـا را مکانهای دانست که به صورت واقـعی وجود دارند . لایبنیتس با ایده فضای مطلق مخالـفت کرد و بحث فضای رابطه ای را مطرح کرد . نظریه های رابطه گرا و نظریه های نسبیت هر دو مخالف فضای مطلق نیوتنی هستند ، انشتین فضا را به عنوان کیفیت جایگاهی اشیاء مادی تعریف کرد و اینکه اشیاء مادی دارای مکانی در جهان می باشند ، و فضایی در بر گیرنده تمام اشیاء مادی است . فضای مطلق ویژگیها را از نظر تمرکز و پراکندگی مورد توجه قرار می دهد ،اما فضای رابطه ای ، به نحوه قرار گرفتن مکانها در ارتباط با یکدیگر توجه دارد انشتین هر دو مفهوم فضـا را ابزارهایی برای فهم آسانتر تجارب حسی می دانـد ، معماران فضـای شهری را حجمی از معماری می دانند که دارای پیوستگی است (سیف الدینی ، 1384: 3)
جغرافیدانان در تولید فضا، بخصوص فضای شهری ، علاوه بر کالبد و فیزیک ، ادراک ، باورها ، عقاید ، ایدئو لوژیها ، ویژگـیهای فرهنگی ، سطح آگاهی و به طور کلی شیوه تفکر از جمله نقش اقتصاد سیاسی و نظامهای فرهنگی را قاطع می دانند. از فضای شهری تحلیلها و تعاریف زیادی شده است و هر یک بسته به دیدگاه خود آن را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داده اند
فضای شهری آن بخش از فضا است که به وسیله شهر اشغال شده است و یا دست کم به ضرورت کارکرد درونی ،کانونهای جمعیتی مورد استفاده قرار گرفته است ، این فضا مشتمل است بر محدوده های ساخته شده ،شبکه راههای ارتباطی ،قرار گاهها مؤسسات صنعتی مؤسسات حمل ونقل ،باغستانها ،اماکن ویژه سرگرمی و تفریح، محلهای مخصوص گذران اوقات فراغت ،یعنی آن بخش از فضا که در دسترس شهرنشینان قرار دارد (دولفوس ،1374؛ 103)
فضای کاملا مجهز که به سبب انبوهی و تراکم شدید مؤسسات و رقابت بسیار سخت در امر استفاده از زمین ،فضایی گران قیمت به حساب می آید امری که به سبب لزوم دستیابی به حداکثر سودآوری،در نهایت به تمرکز فعالیتهای بسیار فشرده و متراکم می انجامد که در متر مربع بیشترین میزان بازدهی را دارند . ایجاد دگرگونی در این فضا به مراتب دقیق تر و پر هزینه تر از فضاهای دیگر است و علت آن گسترش دامنه جریانها در بخش محدودی از فضاست . از این رو در اینجا سرو کار با فضایی است که در برابر دگر گونی ها و نوآوریها ، واکنشی مساعد از خود ابراز می دارد؛فضایی که با این همه ، بر اثر رویدادهای که خود عرصه آن بوده در چند دهه اخیر ناگزیر به تحمل دگرگونیهای بسیار شدید شده ا ست (همان:105)
در زمانهای گذشته چون اساس اقتصادی اکثر شهرها، کمتر بر بخش خدماتی استوار بود، اکثرا فعالیتهای بخش اول،یعنی کشاورزی در بیرون از شهرها تعیین کننده رشد شهر بود و فضای شهری دیرتر تغییر و تحول پیدا می کرد و تقریبا در یک مدت زمانی پایدار و ثابت می ماندند . اما با غالب شدن بخش بازرگانی و پررنگ شدن فعالیتهای مربوط به سومین گروه شغلی یعنی خدمات، فضاهای شهـری دائما در حال تغیر و تحول هستند ، آنچنان که شهرها در یک محدوده زمانی کوتاه ممکن است کارکـردها و فـضـا های متفاوتی ، تحت تاثیر عواملی همچون سیاست ،اقتصاد ،فرهنگ ، ایدئولوژی و; داشته باشند
شهرها با آرایش محله ها، با توالی استفاده از مقر خود و با مکان گزینی، در واقع انعکاس تاریخ گذشته و تجسم تحــولی اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی ، فضای جغرافیایی خود هستند ; شهر سازواره ای زنده به شمار می آید که عناصر تشکیل دهنده آن مدام در حال تغییر است ، به کاستی و ضعف می گراید ،از نو زائیده می شود و مدام در فضا در حال تغییر و جابجایی است . فضای شهری فضایی است بغایت متمـایز و متفاوت از هم ،این تمایزها و تفاوتها در عین حال بر اثر مـکان گزینی کارکردهای تکمـیلی و یا انحصاری و ترکیب اجتماعی جمعیت پدید می آید(همان: 105 )
اقتصاد سیاسی
اقتصادسیاسی،یکی از پایه های تحلیل فضای نظامهای اجتماعی است و جغرافیدانان بیش از هر رشته دیگری وظیفه تشریح آن را بر عهده دارند ، زیرا دید جغرافیا یک دید ترکیبی است. برنامه ریزان شهری نیز نقشی خاص برای اقتصاد سیاسی فضای شهری قائلند ، ولی تنها با این دید نمی توان یک تحلیل جامع ارائه داد
پیچیدگی این نظامها مانع از آن است، که بتوان به ترسیم شکل دقیق آنها توفیق یافت عواملی که در این امر به مداخله می پردازند بیش از حد متعددند،تاآنجا که اگر بخواهیم تمامی آنها را به طور همزمان به حساب آوریم ، ممکن است در توضیح و تفسیر مسئله نتوانیم به راحتی توافق یابیم .تاملی کلی در باره موضوع ما را بر آن می دارد تا مطالعات را بر پایه مدلهای اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی از فضا متکی کنیم (کلاول، 1373:76). سازماندهی فضای شهری،بوسیله نیرهای تاثیر گذار، از جمله اقتصاد سیاسی متفاوت است .آنچه که مشخص کننده مناسبات موجود در فضای اشغال شده به وسیله یک جامعه صنعتی است آن است که شبکه های بسیار پیچیده و متراکم روابط و مناسبات ،لزوما همگرا و منقسم به سلسله مراتب نیستند؛در حقیقت آنچه در این میان بیش از سلسله مراتب حائز اهمیت است مقارنه نظامهای مناسباتی است که تار و پود آنها در فضا تنیده می شود ؛ وهمچنین سیال بودن جریانها و ناهمسانی شتاب آنها است .سلسله مراتب ،اعتباری کمتر از توزیع و پراکندگی ارتباطها و وابستگیها داردو خود چیزی نیست مگر عاملی که احتمالا قادر است این توزیع و پراکندگی را تسهیل کند .در فضای کشور های کم رشد رشته های وابستگی در سطوح و در مقیاس مختلف با یکدیگر بر خورد می کنند ویا به تعبیر رایج در میان اقتصاد دانان ، در بخشهای گوناگون فضای جغرافیایی به نوعی عدم انعطاف بر می خوریم که با آهنگی نا موزون به حـیات و تحول خود ادامه می دهد . سازماندهی فضا مبتنی بر حضور بافتی بسیار متراکم ، از مجموعه ای به هم تنیده ، گوناگون ،پیچیده و تکمیل کننده است ، که با گونه ای شبکه بندی ،که گره مستحکم آن را شالوده ریزی شهری تشکیل می دهد در ارتباط قرار دارد ،یک تصمیم گیری به سبب پیوستگی و تسلسل مناسبات ، بخشهای وسیعی را تحت تاثیر قرار می دهد (کلاول ، 1373 :153(
واژه اقتصاد سیاسی برای اولین بار در قرن شانزدهم بکار برده شد و در قرن هفدهم در بیشتر تحلیلهای اقتصادی ،سیاسی وشهری از آن کمک می گرفتند،بخصوص در رابطه با انواع فضای تولیدی خاص نظامها وایدئولوژیهای مختلف ،رویکردی دوچندان داشت


مقاله معاد word دارای 221 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله معاد word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله معاد word
مقدمه
سخنان دلنشین از سفر آخرت
گزارشی عجیب از یک واقعیت
تشییع دوم برای یک جنازه
دو نفر دیگر نیز همین خواب را دیدند
تکه گوشتم لای دیوار است
داستانی گویا تر از یک کتاب
مطالب بسیار در حجم اندک
فصل اول
مرگ
خصوصیات معاد ربطی به عقل ندارد
آیا مرده حرف می زند؟
نطق اختصاص به زبان ندارد
حکمت رؤیا، تصدیق انبیاء است
نپذیرفتن از کم ظرفیتی است
منزل اول- مرگ
روح نسبت به بدن داخل و خارج ندارد
کیفیت قبض روح
خدا میمیراند با عزرائیل یا ملائکه
شکل عزرائیل نسبت به محتضرها
حضور ملائکه و شیاطین هنگام مرگ
آسانی و سختی جانش;
سختی جان دادن کفاره گناهان مؤمن
آسان جان دادن کافر بخاطر نیکی که کرده
قبض ارواح کفار با شکنجه
شاگرد فضیل بی ایمان می میرند
بی ایمان مردن در اثر گناهان
دوست داشتن مرگ
علاقمندی به دنیا مذموم است عقلاً و شرعاً
دوستی دنیا صفت کفار و سر هر گناه
کراهات مرگ و گریه بر بستگان
بی صبری نتیجه غفلت از آخرت
الطاف و انعام خداوندی
حضور اهلبیت (ع) هنگام نزع
گزارشهای پس از مرگ
سئوال و جواب قبر
پرسش از عقائد و اعمال
فایده سؤال و جواب در قبر چیست؟
دیدار ملائک عذاب و ابتدای ناراحتی
در سایر پرسشها در میماند
از کردار پرسش می شود
انیس قبر عمل است
خداوند می ترساند
صورت موحش با او است
فشار قبر مسلمیات است
سعد نیز فشار قبر داشت
فشار قبر همه جا ممکن است
چیزهایی که موجب فشار قبر است
فصل دوم
برزخ
برزخ عالمی میان دنیا و آخرت
حدواسط در نعمتها و نقمتها
عالم مثالی و بدن مثالی
تصویر در آینه با دو شرط
همه خوردنیها در یک خوردنی جمعند
شدت تأثیر و تأثر
صاحب قبری که پذیرایی کرد
ترک کمفروشی و انجام نماز اول وقت
دوام لذت در عالم برزخ
عبادی پر از برنج در وادی السلام
حیوانات ناله اموات را می شنوند
قاتل هاشمی و ناله اش در خواب
موعظه عطار و یهودی طلبکار
آیا می شود منکر مطالب گذشته شد؟
مراقب سه گانه خبر
دلیل عقلی بر نبودن معاد نیست
محمد (ص) راستگوی مطلق است
مراسم دفن مادر امیرالمؤمنین
فاطمه از عقبات بعد می ترسد
تأثیر روح در بدن جسمانی
جسد صدوق تر و تازه مانده
جسد تازه حر و دستمال بر سرش;
بنچه شیرخوار در قبر کلینی
آتش گرم در برابر آتش دنیا
صاعقه آتش بزرگتر در دنیا
کسانیکه وحشت ندارند
مرگ هنگام نزول رحمت
جریدتین و گواهی چهل نفر
چرا داوود بر جنازه عابد نماز نخواند
گواهی با تربت حسین بر کفن مجلس;
هدایای بسیار در انفاق برای میت
درخواست مرده ها از زنده ها
برزخ در غیب عالم دنیا است
عالم برزخ محیط بر دنیا است
ارواح با هم انس می گیرند
وادی السلام جای ارواح است
نزدیکی با علی (ع) بعلم و عمل
جنازه ای که از یمن به نجف آوردند
پناه دهنده به ملخهای افراد خیمه
علاقه روح به قبر بیشتر است
انعکاس شعاع آفتاب در آئینه
با بدن خاکی چرا ثواب و عقاب نباشد
هر روح دارای دو بدن است
در هر حال روح معذب یا بهره مند می شود
ثواب و عقاب برزخ در قرآن
تا آسمانها و زمین است در راحتی یا ناراحتی
حبیب نجار در بهشت برزخی
معیشت ضنک و عذاب قبر
برزخ تا روز برانگیخته شدن
شخصیت انسان بروح اوست
بهشت برزخی برای نفس مطمئنه
ثواب و عقاب برزخی در اخبار
صورت برزخی اشخاص مانند دنیاست
احوال پرسی ارواح از تازه وارد
زیارت ارواح از بستگان
حوض کوثر در برزخ
کوثر و حمیم در هنگام مرگ
برهوت مظهر جهنم برزخی
عذاب برزخی ابن ملجم قاتل علی (ع)
فصل سوم
قیامت
قیامت به حکم عقل
منکران آخرت حکمت خدا را نفهمیده اند
ناخن به منزله اهرم دست
دفع مواد زائد به وسیله موها
گرد دوای چشم درد از بدن جعل
آیا عالم وجود بی حکمت است؟
یک دندان بی حکمت نیست
اگر تمام خوشی بود باز بیهوده بود
هر نوشی با هزاران نیش;
برای لذت بی درد
معادن قابل شک نیست
لازمه عدل خدا برپاکردن روز جزاست
راستگویان از قیامت خبر می دهند
بهترین دلیل امکان «وقوع » است
در معاد اعاده معدوم نیست
برای سومین بار نیز جمع می فرماید
زنده شدن مرده ها در دنیا
عزیز، صد سال مرد
چهار پرنده ای را که دوباره زنده کرد
خدا بر هر کاری تواناست
آب و آتش با هم
استخوانهای پوسیده چطور زنده می شود؟
در علم خدا اشتباه راه ندارد
آفرینش افلاک از انسان مهمتر است
دفع ضرر محتمل عقلاً واجب است
احتمال عقلانی قابل اعتناء است
همه پیغمبران هشدار دادند
فرمایش حضرت صادق (ع) بزندیق منکر معاد
قیامت بزرگ است
عمرو از فزع قیامت ترسید
زمین آتشین زیر پای کافر
شکلهای گوناگون در محشر
عذاب همسایه آزار و حاکم جور و خود پسند
گنهکاران از چهره هایشان شناخته می شوند
چگونه بر صورتهایشان حرکت می کنند؟
دلها در گلوها گیر می کند
آنها که از فزع قیامت در امانند
مسجد مرکب نجات در قیامت
مردن در مکه یا در راه آن
بردباری در حال خشم و شهوت
ولایت علی (ع) امن حقیقی است
حسنه مطلق ولایت علی (ع) است
تأمین آتیه
حرص زدن بعنوان تأمین آتیه
صندوق پس انداز نزد خدا
اسرافیل در صور می دمد
چهار ملک مقرب و مأموریت هر کدام
ولوله در آسمانها برای قیامت
خدا می ماند و بس;
عجائب پیش از برپایی قیامت
دوباره در صور میدمد
شکر خدائی را که بوعده اش وفا فرمود
چگونه سر از قبر می آورند؟
قیامت زودتر بیاید یا نیاید
باطنها آشکار می شود
تقوی لباس قیامت
آدم با برگ درختان خود را پوشاند
گناهکاران شناخته می شوند
منظره شرابخوار در قیامت
چهره ربا خوار و صاحب طنبور
دو رویان و دوزبان آتشین
متبکران و زنا کاران در قیامت
روزیکه پنجاه هزار سال است
چرا از قیامت بروز تعبیر می شود
آفتاب حقیقت قیامت که بتابد
موقف ترس در قیامت
چون ملخهای پراکنده از یکدیگر می گریزند
فرارشان سودی ندارد
گدائی حسنه در موقف قیامت
تطایر کتب- نامه اعمال
بوی عطر نیت خیر خبردار می کند
مهلت برای ثبت گناه
حتی دمیدن به آتش را ثبت می کنند
فرمایش علی (ع) لغو گو
حکمتها برای نامه اعمال
بیائید کارنامه ام را بخوانید
ای کاش نامه اعمالم را نداده بودند
چگونه نامه اعمال را از عقب می دهند
ناراحتی شدید از دیدن نامه اعمال
بدون معطلی یا هزار سال معطلی
مژده به دوستان اهل بیت (ع)
محمد (ص) مظالم شیعیان را اداء می فرماید
شکر خدا که حسابمان با کریم است
میزان
میزان، ترازو و قپان نیست
علی (ع) میزان حق است
از راستی چه بدی دیدیم که گرد نادرستی برویم؟!
راحتی برای اهل ایمان است
اهل دنیا نفعشان مشکوک است
مردم به لحاظ حساب چهار دسته اند
صد سال عذاب برای یک گناه
زاد تقوی با ایمان مدرنست
احباط و تکفیر
حاتم و انوشیروان پرده ای از آتش دارند
گناهانی که بی ایمان می میراند
ایمان کفاره کفر و توبه کفاره گناه
نیکی ها بر طرف کننده بدیها
پرسش های قیامت
از نعمتها فردای قیامت پرسیده می شود
با نعمت ولایت چه کردید؟
با نعمت ولایت چه کردید؟
چهار نعمتی که از هر کس پرسیده می شود
از عبادات پرسیده می شود
گناهان بر سه قسمت است
مرصاد یا عقبه حق الناس;
یکسال معطلی به خاطر پرکاهی
هزار سال در عقبه مظالم
اخذ حقوق
هیچ ستمکاری نتواند رد شود
تقاص مؤمن از کافر و برعکس;
تخفیف عذاب در برابر حق
ترس از ادعای حقوی
مفلس ترین اشخاص در قیامت
معامله بفضل
حوض کوثر
حوض کوثر از شراب و شیر و عسل بهشتی
کوهر از عزادار حسین شاد می شود
گوشش آشنا به نغمه بهشتی
ظهور عظمت محمد و آل (ص)
منبر وسیله
مقام محمود
علی قسمت کننده بهشت و دوزخ
صراط
هزار مهار جهنم به دست هزار ملک
عقبه اول «الرحم والامانه و الولایه»
خیانت در سخن و مال
برات ولایت علی (ع) برای عبور از صراط
عقبه دوم «الصلوه»
بچه ها را به نماز وادارید
بسم الله بچه عذاب پدر را بر میدارد
عقبه سوم «الخمس والزکوه»
وقتی شفیع، خصم طرف می شود
عقبه چهارم «الصوم»
عقبه پنجم «الحج»
عقبه ششم «الطهاره»
عقبه هفته «مظالم»
چهار سال حبس و چهل سال سرزنش;
داستانی عجیب از سوزش برزخی
شفاعت
همه حتی انبیاء نیاز به شفاعت محمد (ص) دارند
شفاعت کبری مال محمد و آل است
در همه جا شفاعت می شود
طلبه ای که طبیب می شود
علویه هندی و بیماران جذام
پس از ده روز دیگر می میری
عمر دوباره و دو برابر ببرکت حسین (ع)
امید به شفاعت محمد (ص) است
شفاعت موجب امید است نه غرور
اعراف
دیوار میان بهشتیان و دوزخیان
نور کسی به کار دیگری نمی خورد
فکر نوری برای آنروز بکنیم
اعراف جائی میان بهشت و دوزخ
فصل چهارم
بهشت
نعمتهای بزرگ و همیشگی
دارالاسلام حقیقی بهشت است
خوردنیها و آشامیدنیهای بهشت
نام چشمه های بهشتی در قرآن
پوشیدنیهای بهشت
کاخهای بهشت
نمونه ای از غرفه های بهشتی
کرسیها و فرشها و ظرفهای بهشتی
حوریان و زنان بهشتی
حوریان از حدث به دورند
حور ویژه برای کیست؟
زنان بهشتی زیباترند
ازدواج زنهای بهشتی به میل خودشان
گلها وعطرهای بهشتی
روشنائی در بهشت
نغمه و آوازه های بهشتی
داود و حوریان خواننده بهشتی
پاداش ترک غناء در دنیا
نعمتها و لذتهای روحانی
مبارکباد ملائکه و مکالمه خدا
همسایگان محمد (ص) و برخورد با مؤمنین
هر روز میهمانی یک پیغمبر
موعظه
چرا برای تحصیل بهشت نمی کوشیم؟
توصیف بهشت از زبان علی (ع)
فصل پنچم
دوزخ
خوردنیها و آشامیدنیهای جهنم
شکنجه تشنگی و گرسنگی در دوزخ
زقوم خوراک آتشین مجرمین
ظاهر و باطنشرا می گدازد
غسلین و ضریع، صدید و غساق
لباس جهنمیان
روی سیاه- غل و زنجیر
موکلین جهنم
جهنم و دردهای آن
آتش جهنم شعور دارد
نور مؤمن التهاب آتش را کم می کند
جهنمیان در جای تنگ قرار دارد
عذابهای روحانی
کافر محال است به بهشت درآید
محرومین بدترین عقوبتها
حسرتهای مرگبار در جهنم
سرزنشها، شکنجه های روحی در جهنم
شماتت شیاطین و خودداری از ناله
شما هم بوعده حق رسیدید
همنشینی با شیاطین عذاب سخت
از یکدیگر تبری میجویند
بدگویی دوزخیان به یکدیگر
آیا بدن ضعیف طاقت می آورد؟
بدنش مانند نفسش سخت می شود
در آخرت غلبه معنی بر صورت است
آیا عذاب شدید با عدل می سازد؟
عذابی که خود تهیه دیده است
آرایش برای کور و نوازندگانی برای کر
رحمن را با عذاب چه کار؟!
توبه اکراهی بدرد نمی خورد
عمر کوتاه و عذاب همیشگی
خلود به واسطه نیت خیر یا شر
منابع
معاد از ماده عود به معنی برگشتن است چون روح دوباره به بدن برگردانیده می شود
معاد از اصول دین مقدس اسلام و اعتقاد به آن واجب است که هر کس دوباره پس از مرگ زنده می شود و به جزای عقیده و عملش می رسد
مسأله معاد که ابتدایش مرگ و قبر و بعد برزخ و سپس قیامت کبری و پایانش بهشت یا جهنم است با این حواس ظاهری درک نمی شود هرچند اصل معاد به دلیل عقل ثابت است به تفصیلی که ذکر می شود لکن محال است کسی به تنهایی سردر بیاورد که بعد از مرگ چه خبر است غیر از وحی راه دیگری ندارد زیرا هر کس در هر عالم و مقامی است ادارکش از حدود آن عالم تجاوز نخواهد کرد مثلاً طفلی که در عالم است محال است چگونگی بزرگی عالم بیرون رحم را بفهمد و محال است بی پایانی فضا و موجودات آنرا در یابد همچنین کسی که در عالم ملک و اسیر ماده و طبیعت است چگونه می شود ملکوت را بفهمد که باطن عالم ملک است و جایگاهش پس از خلاصی از این عالم می باشد و خلاصه خصوصیات عوالم پس از مرگ نسبت به کسی که در عالم دنیا است غیب است و برای شناختن آن جز تصدیق آنچه را که حضرت آفریدگار خبر داده راهی نیست
خصوصیات معاد ربطی به عقل ندارد
بنابراین اگر کسی بگوید از عقل ما دور است که پس از مرگ فلان طور شود اصلا حرفش مورد قبول نیست چون خصوصیات آن ربطی به عقل ندارد و جمیع عقلاً پشت به پشت هم بزنند از جزئیات جریانات عالم دیگر خبری نخواهد داشت چیزی که هست آنچه را که محمد (ص) و آل او فرموده اند ما هم تصدیق می نماییم زیرا آن بزرگواران معصوم و محل نزول وحی حضرت آفریدگارند
آیا مرده حرف می زند؟
با این بیان شبهاتی که بعضی از بیخردان می کنند معلوم شد که همه بی اساس است مانند اینکه می گویند کسی که مرد بدنش در حکم جماد است نظیر چوب خشک، دیگر سئوال وجوابش در قبرش چیست و ما اگر دهان مرده را از چیزی پر کنیم و روز دیگر قبرش را بشکافیم و جسدش را ملاحظه کنیم خواهیم دید که چیزی از دهانش خارج نشده است (جواب این شبهه به زودی روشن می شود)
نطق اختصاص به زبان ندارد
این اشکالات در اثر بیخردی از آخرت و دستگاه آفرینش و نداشتن ایمان به غیب است این استعجابها شاهد کمی اطلاع و فهم است خیال می کند نطق مال زبان است ارواح نطقی ندارند جنبش برای پای حیوانی است ارواح جنبش ندارند، در حالی که خودش هر شب هنگام خواب گفتگوها دارد بدون اینکه زبان و لبش جنبش داشته باشد و کسیکه نزدیکش بیدار باشد صدایش را نمی شنود و همچنین سیرها دارد بدون اینکه بدنش بستر جنبش داشته باشد
حکمت رؤیا، تصدیق انبیاء است
حضرت موسی بن جعفر(ع) می فرماید بشر در ابتدای خلقت، رؤیا (خواب دیدن) نداشت و بعد خدا باو داد سببش آن بود که خداوند پیغمبری را برای دعوت و هدایت مردم زمانش فرستاد و او مردم را به اطاعت و بندگی پرودگار عالم امر کرد گفتند اگر ما خدای را بپرستیم در برابرش چه داریم در حالیکه دارایی تو از ما بیشتر نیست آن پیغمبر فرمود اگر اطاعت خدا کنید جزای شما بهشت است و اگر معصیت کردید و حرف مرا نشنیدید جای شما بهشت است و اگر معصیت کردید و حرف مرا نشنیدید جای شما دوزخ است گفتند بهشت و دوزخ چیست؟
پس برای ایشان هر دو را توصیف کرد و شرح داد پرسیدند کی به آن می رسیم فرمود هنگامی که مردید گفتند ما می بینیم که مرده های ما پوسیده و ریسیده و خاک می شوند و برای آنها چیزی از آنچه وصف کردی نیست و آن پیغمبر را تکذیب کردند
خداوند احلام (خواب دیدن) را برای آنها قرار داد در خواب دیدند که می خورند می آشامند و حرکت می کنند می گویند می شنوند و غیره چون بیدار شدند اثری از آنچه دیده بودند ندیدند پس نزد آن پیغمبر آمدند و خوابهای خود را بیان کردند آن پیغمبر فرمود خداوند خواست حجت را بر شما تمام کند روح شما چنین است هنگامی که مردید هر چند بدنهای شما در خاک پوسیده شود ارواح شما در عذاب است تا قیامت (یا در روح و ریحان و ناز و نعمت)
نپذیرفتن از کم ظرفیتی است
لازمه عقل کثرت محتملات است (انما یعرف عقل الرجل محتملانه) یعنی هر مطلبی که می شنوند و محال عقلی نباشد احتمال بدهد شاید صحیح باشد و اگر خبر دهخنده اش معصوم باشد بگوید حتماً صحیح است. وقتی که کم عقل و جاهل است می گوید این حرفها چیست؟ نپذیرفتن دلیل بر کوچکی و کم ظرفیتی است که نمی تواند فوق طبیعت را دریابد مثل حیوان دوپایی است که اندازه ادراکش همین است خوردن و خوابیدن و با جنس مخالف جمع شدن است البته با خر و گاو هم اگر بگویند وقت مردن ملک می آید یا در قرستان سئوال و جواب می شود نمی تواند قبول کند چون حد ادراکش از شکم و فرجش نمی گذرد. چنانکه قبول عالیه مال بزرگی و وسعت روح است
شرح مسأله معاد به طور تفصیل اقتضاء ندارد آنچه که می شود از منزل اول تا آخر که در اخبار اهل بیت (ع) ذکر شده گفته می شود
منزل اول- مرگ
حقیقت مرگ بریده شدن علاقه روح از بدن است برای علاقه روح ببدن تشبیحات زیادی شده است بعضی گفته اند مثل کشتی بان و کشتی که مرگ، کشتی را از تحت اختیار کشتیبان بیرون می برد می گویی پای من، دست من، چشم من، من غیر از دست و پا و چشم و گوش است وقتی که می گویی رفتم درست است که تو رفتی لاکن بپایت رفتی و تو غیر از پا هستی، می گویی، دیدم؛ شنیدم، گفتم همه برگشتش به شخص واحد است این شخص، روح شریف تو است که از این مظاهر ظهور پیدا می کند روح می بیند، می شنود اما از این سوراخ چشم و گوش پس بیننده وح است این چشم آلت دیدن اوست روح چراغی است که در ظلمتکده تن روشن گردیده است از مجرای چشم و گوش و سایر حواس روشنایی می دهد
مرگ یعنی جا به جا کردن چراغ- مثلاً فرض کنید که کلبه ای که چنیدن سوراخ داشته باشد چراغ گازی قرار دهید از این مجراها روشنی می دهد چراغ را که بیرون بردند تاریک می شود مرگ یعنی بیرون بردن این چراغ از بدن
روح نسبت به بدن داخل و خارج ندارد
لکن باید دانست که علاقه روح به بدن نه از جهت حلول است یعنی روح داخل بدن باشد نه این طور نیست چون روح مجرد است و جسم نیست داخل و خارج ندارد فقط علاقه دارد توجه تامی به بدن دارد مرگ یعنی قطع علاقه از بدن
واجب است که اعتقاد داشته باشیم که مرگ به اذن خداست همان کسی که روح را به بدن علاقه داد در شکم مادر تا روز آخر همان کس هم قطع علاقه می کند محیی اوست و ممیت اوست آنقدر در قرآن ذکر شده که خدا زنده می کند و خدا می میراند بعضی از عوام از عزرائیل بدشان می آید و او را دشمن می دارند دیگر نمی دانند که او پیش خود کار نمی کند او از طرف پرودگار عالم مأموریت دارد
کیفیت قبض روح
در کیفیت قبض روح در ضمن احادیث معراج است که حاصلش این است که لوحی جلو حضرت عزرائیل است که نام همه در آن ثبت شده هر کس اجلش برسد اسمش پاک می شود و فوراً عزرائیل قبض روحش می کند در آن واحد ممکن است هزارها نفر نامشان پاک شود و عزرائیل هم قبض روحشان نماید تعجبی ندارد مثل بادی که هزار چراغ را یک مرتبه خاموش کند همه به خدا بر می گردد عزراعیل قبض روح می کند اما در حقیقت خدا میرانده چون از طرف اوست جل وعلی
خدا میمیراند با عزرائیل یا ملائکه
از این بیان ظاهر می شود در قرآن مجید که قبض روح را به خدا نسبت داده[1] و در جای دیگر نسبت به عزرائیل[2] و در جای دیگر به ملائکه[3] که اعوان و انصار عزرائیل اند هر سه صحیح است چون عزرائیل و اعوان و انصار او به امر خداوند جانها را می گیرند مانند سلطانی که به وسیلهع لکشر و سردارانش، کشوری را فتح می کنند پس صحیح است گفته می شود لکشر فلان، کشور را فتح کرد چنانچه اگر بگویند، فلان سردار فتح کرد نیز درست است و در حقیقت سلطان که تدبیر و حکمرانی لشکر با او است فتح کرده است و این مثال برای نزدیک شدن مطلب به فهم است وگرنه اصل مطلب از اینها بالاتر است
بالجمله خدا در موقع مرگ جانرا می گیرد ولی متوجه باشید که پرودگار عالم دنیا را دار اسباب قرار داده از آن جمله برای مرگ هم اسبابی معین فرمودهن مانند از بام افتادن، مریض شدن، کشته شدن و غیره، البته اینها بهانه و سبب است چون بسیاری هستند که مرضهای سخت تر از او هم داشتند و نمردند پس ا ین به تنهایی موجب مرگ نمی شود، اگر پیمانه عمرش تمام شده باشد جانش را پرودگار عالم قبض می فرماید
وگرنه چه بسیار اشخاصی که صحیح و سالم بودند، بدون هیچگونه سابقه کسالتی مردند
شکل عزرائیل نسبت به محتضرها
جمله دیگر راجع به ملک الموت است که وقتی برای قبض ارواح می آید شکلش نسبت به محتضر فرق می کند. روایتی دارد که حضرت ابراهیم (ع) تقاضا کرد که هیئت عزرائیل را هنگام قبض روح کافر ببیند. عرض کرد که طاقت ندارید، فرمود میل دارم ببینم، عزرائیل خودش را به هئیت نشان داد و ابراهیم دید صورت مردیست سیاه رنگ که موهای بدنش ایستاده، بدبو، لباس سیاه پوشیده، از دهان و بینی او شراره آتش و دود خارج می شود ابراهیم غش کرد، پس از به حال آن فرمود: اگر کافر هیچ عذابی نداشته باشد، بس است عذابش در دیدن تو و بالعکس هم راجع به مؤمن.[4]
حضور ملائکه و شیاطین هنگام مرگ
شیاطین هم برای اغواء از طرف چپ محتضر می آیند ملائکه هم از طرف راست[BS1] [5] کار شیاطین همیشه فریب دادن است مخصوصاً هنگام مرگ که اگر ایمانی هم باشد بدزدند، چون میزان سعادت و شقاوت آخر کار است، همان طوریکه زنده کرده می میرد و همانطوری که مرده زنده می شود[6] هر آرزوئی که داشته باشی هنگام مرگ با آن آرزو می میری. اگر آرزویت دیدن جمال علی (ع) است مونست جمالش می باشد. اگر آرزویت هوی و هوس است آن هنگام نهایت طلوعش می باشد
لکن کسی که اهل ایمان باشد خداوند وعده فرمودهن است که او را نگهدارد وشیطان را به او دستر نیست[7]
به ابی زکریای رازی هنگام مرگش می گفتند بگو «لااله الا الله» می گفت نمی گویم. حالت غشوه ای به او دست داد. پس از اینکه بهوش آمد گفت کسی به نظرم آمد که می گفت اگر می خواهی خوشبخت و سعادتمند شوی بگو «عیسی ابن الله» گفتم چون تو می گویی نمی گویم. حربه ای آمد و او را پرت کرد حالا کلمه حقه را می گویم. آنوقت شهادتین را بر زبان حاری ساخت و از دنیا رفت
کسی که یک عمر از روی صدق موحد بود، چطور در آن هنگام شیطان بر او مسلط می شود؟ بلی اگر مکدت عمرش را به پیروی از شیاطین گذرانده، در آن ساعت هم انیسش شیطان است
آسانی و سختی جانش
در روایت تصریحاتی بسختی جان کنده شده و در بعضی تشبیه بکندن پوست از بدن زنده گردیده و در بعضی دیگر است که اگر سنگ آسیا با میخ درب قلعه را در چشم بگذراند و آن در بحرکت بیاید از سکرات مرگ آساتیر است و در برخی دیگر از رویایات سختی آن تشبیه شده باینکه بدنی را با قیچی یا اره قطعه قطعه کنند و از بعضی از محتضرین هم ناراحتی های فوق العاده مشاهده می شود که گفتنی نیست. برای بعضی هم مردن مثل بو کردن بهترین گلهاست.[8]
در بعضی روایات می فرماید: تغییر لباس کثیف به تمیز است و در پاره ای دیگر تشبیه به برداشتن علها و بندها از بدن شده است یعنی مرگ خلاصی پیدا کردن از محبس عالم طبیعت است
سختی جان دادن کفاره گناهان مؤمن
به طور کلی هیچ یک از این دو قسم جان دادن کلیت ندارد بلکه نه هر کس اهل ایمان شد آسان جان می دهد بلکه بسیاری از مومنین هستند که لطف خدای تعالی شامل حالشان می شود و بعضی از گناهانشان را به سختی جان کندن جبران می فرماید با اینکه مومن از دنیا می رود لکن چون باید پاک برود او را اصلاح می کنند و نسبت به کفار دهانه آتش و مقدمه عذابش می باشد.[9]
آسان جان دادن کافر بخاطر نیکی که کرده
گاه هم می شود که کفار و فساق آسان جان می دهند چون این شخص اهل عذاب است لکن در عمرش کار خوبی هم کرده آسان جان می دهد که حسابش همینجا تصفیه شده باشد مثلاً به واسطه اتفاقی که کرده یا کمک مظلومی که نموده در عوض آسان جان می دهد تا دیگر در آخرت طلبی نداشته باشد چنانکه مومن برای پاک شدنش از گناه؛ سخت جان می دهد و در حقیقت برای کافر جان دادن اول بدبختی است چه آسان و چه سخت و برای مومت هم نعمت و سعادت است چه آسان و چه سخت
بنابراین به هیچ وجه آسانی و سختی جان دادن نسبت به مومن و کافر؛ نیکوکار و بدکار کلیت ندارد
قبض ارواح کفار با شکنجه
در جلد 3 بحار حدیث شریف است که روزی خاتم الانبیا محمد (ص) بدیدن ابن عم گرامی خود علی بن ابیطالب (ع) تشریف آوردند در حالیکه ایشان چشم درد شدیدی داشتند به طوری که صدای ناله آقا را بلند کرده بود با آنکه امیرامومنین (ع) کوه صبر بود. رسول خدا(ص) خبر موحشی به علی(ع) داد که سختی درد چشم را فراموش فرمود
فرمود یا علی (ع) جبرئیل به من خبر داد که قبض روح کفار را که می کنند؛ عده ای از ملائکه غذاب می آیند و با تازیانه ها و سیخهای آتشین جانش را می گیرند امیرالمومنین عرض کرد یا رسول الله (ص) این طور جان دادن هم از امت شما هست؟ فرمود آری سه طایفه از مسلمانانند که این طور جان می دهند اول حاکم جوراست، دوم خورندگان مال یتیم، سوم شاهد ناحق است یعنی کسی که برخلاف حقیقت شهادت می دهد
اجمالا از ماست که برماست، هر کس آنچه را کرده می بیند. نتیجه اعمالمان آسان یا سخت جان دادن است
پناه بر خدا گاهی ممکن است بواسطه بدی اعمال بی ایمان از دنیا برود.[10]
شاگرد فضیل بی ایمان می میرند
تذکره ها ضمن حالات فضیل ایازتائب مشهور می نویسند: داناترین شاگردانش مریض شد به مرض موت فضیل و عده ای بعیادتش آمدند فضیل سوره یس را شروع کرد این بدبخت زیر دست استادش زد و گفت نمی خواهم قرآن بخوانی. بدبختی که یکعمر بمسجد، به مدرسه، به مجلس عبادت می آید، اهل قرآن بود؛ حالا می گوید: نمی خواه قرآن به بخوانی و شهادتین را هم نگفت و در همان مجلس مرد
فضیل از این قضیه خیلی اندوهکناک شد، در گوشه ای خزید و از خانه بیرون نیامد تا اینکه روح خبیث همان شاگرد را در خواب دید، از او سبب عاقبت بشریش را پرسید، گفت سه چیز در من بود که بی ایمان از دنیا رفتم اول حسد که نمی توانستم کسی را بالاتر از خودم ببینم
آری حسد ایمانرا چون آتش که هیزم را می خورد از بین می برد.[11]
بی ایمان مردن در اثر گناهان
دوم نمامی بوده یعنی میان بهم زنی[12] زن و شوهر را از هم جدا می کند. اگر کسی پشت سر دیگری حرف زد مبادا بروی برایش خبر ببری که لانکس فحشت داد! نه بلکه برعکس: اگر بینشان شکر آب است بگو فلانی پشت سرت خوبیت را می گفت، اینجا دروغ عیبی ندارد چون بین دو نفر را اصلاح می دهد و برعکس نمامی که بزرگترین عیب است علاوه بر اینکه کدورت و نفاق را زیادتر می کند. خیال راحت این شخص بیچاره را که برایش خبر آورده می برد، دلش را چرکین می نماید و ایجاد فتنه که بدتر از قتل است می کند.[13]
و سوم شرابخواری او بوده است
بلی این سه گناه بزرگ موجب شد که کسی که عالم و فاضل و مدرس و غیره بوده بی ایمان از دنیا برود[14]
دوست داشتن مرگ
مطلب مهمی که باید دانسته شود حب لقاء الله است یعنی مومن نباید از مرگ بدش بیاید و از آن وحشت داشته باشد نه آنکه آرزوی مرگ کند یا پناه بر خدا خودکشی نماید زیرا در این عالم است می تواند از گناهان توبه کند و خود را پاک نماید و بر خیرات خود بیفزاید بلکه هر وقت خداوند مرگ او را خواست باید مرگ را در آن حال نعمت بداند زیار اگر اهل طاعت است زودتر بدار ثواب می رسد و از آثار حسنه کردارش بهره مند می گردد و اگر گنهکار است به وسیله مرگ رشته گناهکاریش گسیخته و استحقاق عقوبتش کمتر می شود
خلاصه عاقل باید مرگ را در وقتیکه خدا بخواهد دوست بدارد چون یگانه وسیله رسیدن به تمام سعادت اوست یعنی خلاصی از دارالغرور و رسیدن به دارالسرور و ورود بر بساط حضرت آفریدگار و وصال دوستان حقیقی یعنی حضرت محمد و آل اطهارش علیهم السلام و سایر ارواح شریفه اخیار و ابرار است
و همچنین باید تأخیر مرگ و طول عمر را تا اندازه ای که خداوند خواهد دوست بدارد برای اینکه بیشتر بتواند برای این سفر مبارک و طولانی تدارک ببیند
علاقمندی به دنیا مذموم است عقلاً و شرعاً
کراهت از مرگ و دوستی ماندن در دنیا به جهت بهره مندی از خوشی ها آن چنانکه حال اکثر مردم است غلط و بیجا است عقلاً و شرعاً
اما عقلاً پس از اولا خوشی مطلق در این عالم یافت نمی شود تا صدمشت در دهنی نزنند لقمه ای در آن نمی گذارند کدام خوشیس است که صدها ناخوشی و ناراحتی پیش و پس آنرا نگرفته باشد؟ اگر جوانیست پیری و ناتوانی پیش آمد قعطی آن است، اگر سلامتی است که شرط اساسی هر بهره مندی از خوشیهای این عالم است در هر لحظه انواع مرضهای گوناگون آنرا تهدید می کند اگر مال است که وسیله رسیدن به خوشیها است که به هزاران ناراحتی بدست می آید و بهزاران آفت محفوف و همراه است و اگر مقام و منصب است که با هزاران مزاحمت توأم است و از همه گذشته تمام آنها در معرض فنا و زوال است
دل برجهان مبند که این بی وفا عروس
با هیچ کس شبی بمحبت به سرنکرد
دوستی دنیا صفت کفار و سر هر گناه
اما شرعاً- در قرآن مجید حب دنیا را یکی از صفات کفار دانسته و فرموده «رضوا بالحیوه الدنیا و اطمأنوا بها» یعنی کفار بزندگی دنیوی دلخوش شدند و به آن قرار گرفتند و نیز فرموده «ارضیتم بالحیوه الدنیا عن الآخرهآآخحآآآآخرتتتت» یعنی آیا به جای حیات همیشگی آخرت زندگی فانی دنیوی را پسندیده اید؟ و درباره یهود می فرماید «یوداحدهم لویعمرالف سنه» هر یک از آنها دوست می دارد هزار سال در دنیا عمر کند. و آیات قرآن مجید در این باره زیاد است و همچنین اخبار و روایات بیشمارست در این جا حدیث مشهور نبوی (ص) در کتاب شریف اصول کافی است که «رأس کل خطیئه حب الدنیا» دوستی دنیا سر تمام گناهان است
کراهات مرگ و گریه بر بستگان


مقاله تبیین و نقد نظریه کانت درباره ماهیت صدق word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تبیین و نقد نظریه کانت درباره ماهیت صدق word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تبیین و نقد نظریه کانت درباره ماهیت صدق word
چکیده
مقدّمه
اهمیت و جایگاه موضوع
تاریخچه موضوع
دیدگاه کانت در مورد ذهن و عین
دیدگاه کانت در مورد ماهیت صدق
صدق در قضایا
نتیجه گیرى و نقد نظریه
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تبیین و نقد نظریه کانت درباره ماهیت صدق word
ـ آپل، ماکس، شرحى بر تمهیدات کانت، ترجمه محمدرضا حسینى بهشتى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1375
ـ ابنسینا، برهان شفا، بىجا، دارالتربیه و التعلیم، 1375ق
ـ ارسطو، مابعدالطبیعه، ترجمه محمدحسن لطفى، تهران، طرح نو، 1378
ـ اسکروتن، راجر، کانت، ترجمه على پایا، تهران، طرح نو، 1375
ـ افلاطون، مجموعه آثار، ترجمه محمدحسن لطفى، چ دوم، تهران، خوارزمى، 1367
ـ دکارت، رنه، تأمّلات، ترجمه احمد احمدى، چ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1369
ـ ژیلسون، اتین، نقد تفکر فلسفى غرب، ترجمه احمد احمدى، چ پنجم، تهران، حکمت، 1377
ـ شمس، منصور، آشنایى با معرفتشناسى، قم، انجمن معارف اسلامى ایران، 1382
ـ شیروانى، على، «نگاهى تطبیقى و انتقادى به معرفتشناسى کانت»، ذهن، ش 4، زمستان 1379
ـ فارابى، ابونصر، المنطقیات، قم، مکتبه المرعشى النجفى، 1366ـ1368
ـ فروغى، محمّدعلى، سیر حکمت در اروپا، چ سوم، تهران، البرز، 1379
ـ فعالى، محمّدتقى، درآمدى بر معرفتشناسى معاصر و دینى، چ دوم، قم، معارف، 1379
ـ فولکیه، پل، فلسفه عمومى، ترجمه یحیى مهدوى، تهران، دانشگاه تهران، 1370
ـ کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سید جلالالدین مجتبوى، چ دوم، تهران، علمى و فرهنگى، 1368
ـ کانت، ایمانوئل، تمهیدات، ترجمه غلامعلى حدّاد عادل، چ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1370
ـ مجتهدى، کریم، فلسفه نقّادى کانت، چ دوم، تهران، امیرکبیر، 1378
ـ مطهّرى، مرتضى، مجموعه آثار، ج 10 (شرح مبسوط منظومه)، تهران، صدرا، 1375
ـ ملکیان، مصطفى، تاریخ فلسفه غرب، قم، دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، 1378
ـ هارتناک، یوستوس، نظریه معرفت در فلسفه کانت، ترجمه غلامعلى حدّادعادل، تهران، فکر روز، 1376
ـ هاملین، دیوید، تاریخ معرفتشناسى، ترجمه شاپور اعتماد، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، 1374
ـ یاسپرس، کارل، کانت، ترجمه عبدالحسین نقیبزاده، بىجا، طهورى، 1372
- Dancy, Janathan, An Introduction to Cotemporary Epistemology, New York, Basil Blackwell,
- Kant, Immanuel, Critique of Pure Reason, trans. by Norman Kemp Smith, New York, Macmillan,
- Putnam, Hilary, Reason, Truth and History, Cambridge, Cambridge University Press,
چکیده
بررسى نظرگاه کانت درباره چیستى صدق، به لحاظ تأثیرگذارى این اندیشمند در تحوّلهاى مربوط به مباحث معرفتشناسى در سه قرن اخیر، از اهمیتى بسزا برخوردار است. کانت کتاب نقّادى عقل محض را در پاسخ به چگونگى نسبت میان اندیشنده و ابژه (متعلّق شناخت) به رشته تحریر درآورد
تنها نظریه رسمى پیش از کانت در مورد ماهیت صدق، «نظریه مطابقت» بوده است و لذا هم عقلگرایان و هم تجربهگرایان، با وجود اختلاف فکرى، بر تمایز میان ذهن و عین تأکید داشتند. امّا در این میان، بارکلى نحلهاى دیگر را پایهگذارى کرد و با طرح وحدت ذهن و عین، از مرز رئالیسم گذشت و به ایدهآلیسم روى آورد. کانت در مواجهه با این بحث، موضع روشنى نداشته، و در تمهیدات تمایز میان نومن و فنومن را پذیرفته است. او در نقد عقل محض، نومن را به عنوان ساحتى مستقل از ذهن به رسمیت نمىشناسد و از فاصله خود با ایدهآلیسم مىکاهد. البته، این اضطراب معرفتى، تفاوتى در نظریه صدق کانت ایجاد نمىکند؛ زیرا در هر صورت، او بر عدم علم به نومن، و تقدّم معرفتشناختى سوژه بر ابژه تأکید دارد. با این توصیف، کانت معتقد به نظریه مطابقت نبوده و طرفدار و پایهگذار نظریه انسجامگروى محسوب مىشود. در این مقاله، ابعاد و زوایاى دیدگاه کانت را بررسى و مؤلّفههاى آن را نقد خواهیم کرد
کلیدواژهها: نظریه مطابقت، انسجامگروى، کانت، ابژه، سوژه، رئالیسم، ایدهآلیسم
مقدّمه
کانت پرآوازهترین و تأثیرگذارترین فیلسوف غرب در چهار قرن گذشته است که بىمبالغه، مىتوان بسیارى از مکاتب فلسفى متأخّر را در افکار و آثار او ریشهیابى کرد. بسیارى از ابعاد تفکّر فلسفى و معرفتشناختى او تا به امروز مورد کاوش و سنجش قرار گرفته است؛ ولى شاید بتوان ادّعا کرد که در تبیین و نقد نظریه صدق او، کمتر تحقیقى انجام شده است. دلیل این امر گذشته از نوپا بودن برخى مسائل معرفتشناختى، نظیر مسئله صدق، شاید بیشتر پیچیدگى مباحث کانت و به ویژه نبود دیدگاهى نظاممند و روشن از او درباره اینگونه مسائل معرفتشناختى باشد
مؤلّفه «صدق» همواره یکى از عناصر اصلى حوزه معرفت تلقّى شده است. آرى، چه در میان فلاسفه غرب که تعریفشان از معرفتْ به تحلیل سهوجهى1 مشهور است (یعنى «باور صادق موجّه»)2 و چه در میان اهل منطق و فلاسفه اسلامى که معرفت را «اعتقاد جازم مطابق صادقو غیرقابل زوال» مىدانند،3 صدق از ارکان علم شناخته شده است. بر این اساس، فرد فقط وقتى به گزارهاى علم دارد که آن گزاره صادق باشد. تأکید معرفتشناسان بر شرط صدق از آنروست که ذهن آدمى به همان اندازه که مىتواند به گزارهاى صادقْ باور داشته باشد، مىتواند گزارهاى کاذب را نیز باور کند. بدیهى است، باور کاذب نمىتواند معرفت به معناى واقعىِ کلمه باشد
در بحث از صدق، پرسشهاى گوناگونى مطرح است: ماهیت و مفهوم صدق چیست؟ معیار احراز صدق چیست؟ حاملهاى صدق4 کداماند؟ آیا این جملاتاند که متّصف به صدقمىشوند یا صرفا گزارههایند که حامل صدقاند؟ آیا صدق انواع متعدّدى دارد؟ آیا در قضایاى مختلف مىتوان به دیدگاههاى مختلفى در مورد صدق دست یافت؟ آیا صدق توصیفى است یا هنجارى؟
ناگفته، پیداست که پژوهش و پاسخ به همه این پرسشها از دیدگاه کانت، با عنایت به برخى محدودیتها از جمله آنچه پیشتر درباره نبود دیدگاهى نظاممند و روشن از او در باب بعضى مسائل معرفتشناختى بیان شد، کارى است بس دشوار و طاقتفرسا. از اینرو، نگارنده بر آن است تا در مقاله حاضر، صرفا به تبیین دیدگاه کانت در مورد چیستى و ماهیت صدق بپردازد
اهمیت و جایگاه موضوع
اهمیت بررسى دیدگاه کانت در مورد نظریه صدق آنگاه روشنتر مىشود که دریابیم کانت تفکّر انتقادى خود را که به «انقلاب کوپرنیکى» موسوم ساخت، از این پرسش آغاز کرد که قلمرو شناخت ما کجاست؟ چه چیزهایى را ما مىتوانیم بدانیم؟ فاهمه ما از ادراک چه امورى عاجز است؟ هماهنگى میان تصوّر و واقعیت، یا به تعبیر دقیقتر، هماهنگى میان تصوّرهاى عقلانى ما (که نتیجه فعالیت درونى ما هستند) و ابژهها (که نتیجه فعالیت درونى ما نیستند)، چگونه ممکن است؟5 فیلسوفان قبل از کانت درباره هماهنگى میان اندیشه و ابژه تحقیق کرده، ولى به امکان نسبت میان اندیشنده و موضوع آن کمتر پرداخته بودند. به تعبیر روشنتر، آنان نپرسیده بودند چه با چه هماهنگ است؟6 کانت با گذر از پاسخ تجربهگرایان و عقلگرایان، در پاسخ به چگونگى این نسبت، کتاب نقّادى عقل محض را به نگارش درآورد
همه این پرسشها در ارتباط با بحث نظریه صدق مىباشند؛ زیرا مهمترین پرسشى که هر نظریه صدق باید پاسخگوى آن باشد، پرسش در مورد ماهیت صدقسازها7 است. پرسشمزبور آن است که: آیا صدقسازها یعنى آنچه موجب اتّصاف حاملها به صدق و کذب مىشوند، مستقل از ذهناند یا خیر؟ پاسخى که نظریههاى صدق به چنین پرسشى مىدهند، آنها را به رئالیستى و غیررئالیستى تقسیم مىکند. فلسفه کانت با بحث درباره قلمرو معرفت، تحوّلى عظیم در چگونگى پاسخ به این پرسش پدید آورد و به طور غیرمستقیم، باعث دگوگونى در نظریههاى صدق نیز شد. این سخن فولکیه که «تا از حدود معرفت آدمى بحث نشود، سخن از ماهیت صدق و کذب بىثمر است»، در اینجا معناى خود را بازمىیابد.8 نکات فوق ثابت مىکند که نظریه صدق کانت یکى از زیربنایىترین سطوح فکرى اوست که اگر درست بازکاوى شود، به فهم بسیارى از نقاط پیچیده افکار وى کمک مىکند
از آنجا که کانت با نقّادى فلسفههاى پیش از خود، راه را براى طرح نظریات معرفتشناسانه خویش بازمىسازد، لازم است در بحث صدق نیز ابتدا نگاهى به تفکّرات اندیشمندان سابق بر او داشته باشیم
تاریخچه موضوع
شاید بتوان ادّعا کرد که تنها نظریه رسمى پیش از کانت در مورد ماهیت صدق، «نظریه مطابقت» بوده است. بر اساس این نظریه، هر گزاره وقتى صادق است که مطابق با واقع باشد. معرفتشناسان پیشینه این نظریه را به آثار ارسطو مىرسانند. ارسطو صدق و کذب را به طور مستقیم با هستى و نیستى پیوند مىزند. وى مىگوید
نخست باید معلوم کنیم که: صدق چیست و کذب چیست؟ کذب این است که درباره آنچه هست، بگوییم نیست یا درباره آنچه نیست، بگوییم هست. صدق این است که درباره آنچه هست، بگوییم هست و درباره آنچه نیست، بگوییم نیست
البته، برخى این نظریه را به افلاطون نسبت دادهاند.10 این نظریه دیدگاهى رئالیستى را دنبال مىکند که براساس آن، صدق به معناى هماهنگ شدن ذهن با واقعیات خارجى است. بر این اساس، در این نظریه، چند نکته به عنوان پیشفرض و اصل موضوع، مفروض و مقبول گرفته شده است
1) واقعیتى فراسوى ذهن آدمى یافت مىشود
2) باورهایى در ذهن آدمى یافت مىشوند که به گونهاى درباره همین واقعیتها مىباشند
3) باورها به هیچ روى با واقعیتهاى یادشده یکى نیستند، بلکه لزوما غیر آنها هستند
4) غیریت باورها با واقعیتها مانع از نسبت محاکات مطابقى میان آنها نیست
پاتنم در آغاز فصل سوم از کتاب عقل، صدق و تاریخ، در بیان عناصر نظریه رئالیستها چنین مىگوید
براساس این دیدگاه، جهان متشکّل از مجموعههاى ثابت از چیزهاى مستقل از ذهن است. فقط یک توصیف صادق و درست از «نحوه بودن جهان» وجود دارد. صدق مستلزم نوعى نسبت مطابقت میان واژهها یا اندیشهها و امور بیرونى است. من این دیدگاه را دیدگاه بیرونگرایانه مىنامم
در نگاه شکّاکان اوّلیه (سوفیستها) نظریه صدق نیز براساس همان نظریه مطابقت شکل گرفته بود؛ البته آنان یا پیشفرض اوّل («واقعیتى فراسوى ذهن آدمى یافت مىشود») و یا پیشفرض چهارم را که «باورها با واقعیات نسبت مطابقت دارند و از آنها ـ همانگونه که در خارجاند ـ حکایت مىکنند» انکار مىنمودند. سه اصل معروف گرگیاس13 مؤیّد این مدّعاست که
1) هیچ واقعیتى وجود ندارد
2) اگر هم وجود داشته باشد، ما نمىتوانیم به آن معرفت پیدا کنیم
3) اگر هم بتوانیم معرفت پیدا کنیم، نمىتوانیم به دیگرى منتقل کنیم
همانگونه که پیداست، شکّاکان اوّلیه به هیچ روى اصل سوم را به چالش نمىکشند. از نظر آنان نیز بین باور و واقعیت جدایى است؛ ولى سخن آنان برسر پر کردن این فاصله است. آنان مدّعىاند که پوشاندن این فاصله با نسبتهایى همچون مطابقت، غیرممکن و یا تردیدآمیز است. امّا در شکّاکیت متأخّر که قبل از کانت شکل گرفت، اصل سوم به مخاطره افتاد. توضیح آنکه دکارت (1596ـ1650م) همان اصل سوم را در اصول فلسفى خویش14 مورد تأکید قرار داد. وى ذهن و عین را به نحو دقیق، از یکدیگر متمایز ساخت. از اینرو، فیلسوفان پس از او با قطعى تلقّى کردن این اصل، توجهشان را عمدتا به سمت ارتباط میان این دو قلمرو معطوف نمودند. آنان با مسلَّم دانستن تقدّم ابژه بر سوژه، تلاش مىکنند چگونگى تأثیر عالم خارج در ذهن را توضیح دهند تا روشن شود که چگونه مىتوان به مطابقت معرفت (که ذهنى است) با اعیان و اشیا (که عینى مىباشند) پى برد.15 در این رهگذر، چه عقلگرایان (که به مطابقت معلومات عقلى با حقیقت جازم بودند)16 و چه تجربهگرایان اوّلیه (که حس و تجربه را اصل دانستند) در یک نقطه اشتراک رأى داشتند و آن رئالیسم ابتدایى بود که بر تمایز میان ذهن و عین تأکید داشت. در مورد هماهنگى میان آن دو، پاسخ فیلسوف تجربى این بود که این هماهنگى نتیجه آن است که خود اعیان از طریق عضوهاى جسمى به درون ما راه مىیابند و در ذهن ما تأثیر مىگذارند؛ ما از طریق حواس، صاحب صور ادراکى مىشویم. پاسخ خردگرایان این بود که هماهنگى از آنرو وجود دارد که خود ذهن پدیدآورنده شناسایى مىباشد و خداوند چیزها را چنان به نظم کشیده است که آنچه به طور لازم به اندیشه درمىآید، همواره با بودن به خودى خود هماهنگ است

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]