
مقاله راه های شناخت مؤمن واقعی word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله راه های شناخت مؤمن واقعی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله راه های شناخت مؤمن واقعی word
مقدمه
راههای شناخت انسان کامل از نظر اسلام
انسان کامل(مومن واقعی) یعنی چه ؟
تعبیر ” انسان کامل “
عیبهای جسمی و روانی
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله راه های شناخت مؤمن واقعی word
1 انسان کامل (استاد شهید مرتضی مطهری)
2 انسان و ایمان(استاد شهید مرتضی مطهری)
3 سایت تبیان
مقدمه
راههای شناخت مومن واقعی کدامند؟
چگونه می توان مومن واقعی بود؟
تعبیر مومن واقعی چیست؟
انسان کامل یعنی انسان نمونه ، انسان اعلی یا انسان والا . انسان مانند بسیاری از چیزهای دیگر ، کامل و غیرکامل د ارد و بلکه معیوب و سالم دارد و انسان سالم هم دو قسم است : انسان سالم کامل و انسان سالم غیر کامل . شناختن انسان کامل یا انسان نمونه از دیدگاه اسلام ، از آن نظر برای ما مسلمین واجب است که حکم مدل و الگو و حکم سرمشق را دارد ، یعنی اگر بخواهیم یک مسلمان کامل باشیم چون اسلام میخواهد انسان کامل بسازد و تحت تربیت و تعلیماسلامی به کمال انسانی خود برسیم ، باید بدانیم که انسان کامل چگونه است
چهره انسان کامل چهره روحی و معنویاش را عرض میکنم چگونه چهرهای است ، سیمای معنوی انسان کامل چگونه سیمائی است و مشخصات انسان کامل چگونه مشخصاتی است ، تا بتوانیم خود و جامعه خود را آن گونه بسازیم . اگر ما “انسان کامل ” اسلام را نشناسیم ، قطعا نمیتوانیم یک مسلمان تمام و یا کامل باشیم و به تعبیر دیگر، یک انسان ولو کامل نسبی از نظر اسلام باشیم
راههای شناخت انسان کامل از نظر اسلام
شناخت انسان کامل از نظر اسلام دو راه دارد : یک راه این است که ببینیم قرآن در درجه اول و سنت در درجه دوم انسان کامل را اگر چه در قرآن و سنت تعبیر ” انسان کامل ” نیست و تعبیر ” مسلمان کامل ” و ” مؤمن کامل ” است چگونه توصیف کردهاند ، ولی به هر حال معلوم است که ( مسلمان کامل) ، یعنی انسانی که در اسلام به کمال رسیده است ، و ” مؤمن کامل ” یعنی انسانی که در پرتو ایمان به کمال رسیده است . باید ببینیم قرآن یا سنت ، انسان کامل را با چه مشخصاتی بیان کردهاند و چه خطوطی برای سیمای انسان کامل کشیدهاند . از قضا در این زمینه ، چه در قرآن و چه در سنت بیانات زیادی آمده است
راه دوم شناخت انسان کامل ، از راه بیانها نیست که ببینیم در قرآن و سنت چه آمده است ، بلکه از این راه است که افرادی عینی را بشناسیم که مطمئن هستیم آنها آنچنان که اسلام و قرآن میخواهد ، ساخته شدهاند و وجود عینی انسانهای کامل اسلامی هستند ، چون انسان کامل اسلامی فقط یک انسان ایدهآلی و خیالی و ذهنی نیست که هیچوقت در خارج وجود پیدا نکرده باشد ، انسان کامل ، هم در حد اعلا و هم در درجات پائین تر،در خارج وجودپیدا کرده است
خود پیغمبر اکرم ( ص ) نمونه انسان کامل اسلام است . علی ( ع ) نمونه دیگری از انسان کامل اسلام است . شناخت علی ، شناخت انسان کامل اسلام است ، اما ( شناخت علی ) ، نه شناخت شناسنامهای علی . گاهی انسان ، علی را شناسنامهای میشناسد ، نامش علی ، پسر ابوطالب ، ابوطالب پسر عبدالمطلب ، مادرش فاطمه دختر اسدبن عبدالعزی ، شوهر فاطمه ، پدر حسن و حسین ، در آن سال متولد شد ، فلان سال از دنیا رفت ، چنان جنگهائی کرد ، اینها شناختهای شناسنامهای است ، یعنی اگر بخواهیم برای علی ( ع ) یک شناسنامه صادر کنیم و به شناسنامه او آگاه باشیم ، شناسنامهاش اینهاست ، اما شناخت شناسنامهای علی ، شناخت علی نیست ، شناخت انسان کامل نیست ، شناخت علی ، یعنی شناخت شخصیت علی نه شخص علی . در هر حدی که شخصیت جامع علی ( ع ) را بشناسیم ، انسان کامل اسلام را شناختهایم و در هر حدی که انسان کامل را عملا نه اسما و لفظا امام و پیشوای خود قرار دهیم ، راه او را برویم ، تابع و پیرو او باشیم و کوشش کنیم که خود را بر طبق این نمونه بسازیم ، [ در همان حد ] شیعه این انسان کامل هستیم
چون ” الشیعه من شایع علیا ” شهید [ اول ] در لمعه به مناسبتی این حرف را میگوید و دیگران هم این را گفتهاند : شیعه یعنی کسی که علی را مشایعت کند ، یعنی انسان با ” لفظ ” شیعه نمیشود ، با ” حرف ” شیعه نمیشود ، با ” حب و علاقه فقط ” شیعه نمیشود ، پس با چه چیز شیعه میشود ؟ با مشایعت ، مشایعت یعنی همراهی . وقتی کسی میرود ، شما پشت سر و همراه او میروید ، این را ” مشایعت ” میگویند ، شیعه علی یعنی مشایعت کننده عملی علی . پس دو راه شناخت انسان کامل و همچنین فائده بحث از آن را دانستیم . بنابراین ، مسئله انسان کامل یک بحث فلسفی و علمی [ محض ] نیست که ] فقط ] اثر علمی داشته باشد . اگر انسان کامل اسلام را] از راه بیان قرآن [ و سنت و از راه شناخت پروردههای کامل قرآن نشناسیم ، نمیتوانیم راهی را که اسلام معین کرده ، برویم و یک مسلمان واقعی و درست باشیم و همچنین جامعه ما نمیتواند یک جامعه اسلامی باشد . پس ضرورت دارد انسان کامل و عالی و متعالی اسلام را بشناسیم
اینجا یک سؤال مطرح است که اصلا معنی ( کامل ) چیست ؟
انسان کامل(مومن واقعی) یعنی چه ؟


بررسی راهکارهای موثر در تبلیغات word دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد بررسی راهکارهای موثر در تبلیغات word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول: تبلیغات و تاریخچه ی آن
1. تبلیغات چیست 4
2. تاریخچه تبلیغات 6
3. پیشینه تبلیغات در ایران 8
فصل دوم: مفاهیم و مبانی
1. تاکتیک و تکنیک تبلیغات 12
2. تاکتیک 13
3. تکنیک 15
4. تفاوت تکنیک، تاکتیک و استراتژی 21
5. استراتژی تبلیغات و ارتباط آن با تکنیک و تاکتیک 22
6. تفکر تاکتیکی و تکنیکی 23
7. انواع تفکر و تفاوت های تفکر تاکتیکی و تکنیکی 25
8. هوش تاکتیکی 26
9. سیستم تبلیغات 27
10. اصل تضاد در تبلیغات 28
11. اهمیت و ضرورت تاکتیک و تکنیک در تبلیغات 28
فصل سوم: تاکتیک ها و تکنیک های نوین (رایانه ای و اینترنتی)
1. پنج تکنیک مهم در تبلیغات به ویژه تبلیغات نوین 34
2. تکنیک گریز از بن بست تبلیغات 34
3. تکنیک داد و ستد رایگان 34
4. تکنیک اعتماد 35
5. تکنیک کشش و ارسال 36
6. تکنیک بازار خالی در تبلیغات 36
7. تاکتیک هوش مشارکتی در تبلیغات (تبلیغات مشارکتی یا تبلیغات ویروسی) 37
فصل چهارم: تاکتیک ها و تکنیک های خلاق در تبلیغات
فصل پنجم: تاکتیک و تکنیک های مبتنی بر هنرهای تجسمی، سینما و ادبیات
1. تکنیک کلاسیک 43
2. تکنیک تبلیغات باروک 43
3. تبلیغات اسطوره ای و تکنیک مبتنی بر اسطوره ها در تبلیغات 43
4. تکنیک تبلیغات طبیعت گرا 43
5. تکنیک تبلیغات رمانتیک (عاطفی – احساسی) 43
6. تکنیک تبلیغات اینده نگر 43
7. تکنیک تبلیغات دادییستی (ساز مخالف) 43
8. تکنیک تبلیغات ایماژیسننی (تجسمی – تصویری) 43
9. تکنیک تبلیغات امپرسیونیسیتی (تأثیری – لحظه ای) 44
10. تکنیک تبلیغات اکسپرسیونیستی (تعبیری – احساسی) 44
11. تکنیک تبلیغات سورئالیستی (فراواقعی – ضمیر ناخودآگاه) 44
12. تکنیک تبلیغات سمبولیستی (نمادی) 44
13. تکنیک تبلیغات کوبیستی (مکعبی) 44
14. تبلیغات چند بعدی 44
15. تکنیک تبلیغات اُپ آرت یا اپتیکال (بصری یا دیدمانی) 44
16. تکنیک تبلیغات بدوی 45
17. تکنیک تبلیغات پات آرت (کوچه بازاری) 45
18. تکنیک تبلیغات چیدمان 45
19. تکنیک تبلیغات اجرایی 45
20. تبلیغات مفهومی 45
21. تاکتیک و تکنیک های پست مدرن (پسانوگرا) 45
پاره آجر تبلیغات 46
فصل ششم : تاکتیک های مدیریتی و بازرگانی در تبلیغات
1. تاکتیک های تبلیغات با توجه به مراحل عمر محصول 48
2. تاکتیک تبلیغات بدوبرتر 48
3. تکنیک تبلیغات از قافله عقب نماندن و پیروزی حتمی 49
4. تاکتیک نفرت از مخالفت 49
5. تاکتیک انحراف توجه 50
6. تاکتیک تبلیغات پنهان و زیرکانه 50
7. خطاها و دام های تبلیغاتی 51
8. دام اطمینان بیش از حد 53
فصل هفتم: تاکتیک ها و تکنیک های روانشناسی درتبلیغات
1. روانشناسی رنگ ها در تبلیغات 55
فصل هشتم:
تاکتیک ها و استراتژی حیوانی در تبلیغات 59
فصل نهم: سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی
نتیجه گیری 62
منابع و مأخذ 63
مقدمه
سر جیوزیمن در کتاب «تبلیغاتی که میشناسیم به آخر خط رسیده است» رازهای ناگفته ای را ازتبلیغات بازگو میکند و میگوید تبلیغاتی که از در و دیوارشهر بالا میروند و از شبکه های صدا و سیما پخش میشوند، برای مخاطبان خسته کننده و نفرت آور شده اند و به همین دلیل، مخاطبان بادستگاه کنترل از راه دور از تبلیغات شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای فرار میکنند. نظریه پردازان بزرگ تبلیغات به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از تبلیغات امروزی موثر نیستند. در دنیای پیشرفته ی امروز با فن آوری های نوین، تبلیغاتی مطلوب خواهند بود که خلاق، متمایز، ارزشمند و سازگار با مخاطبان خود باشند.
آیا تبلیغات فقط نشان دادن نام، نشان و شعار در رسانه ها با صرف بودجه های کلان است؟ آیا تکرار پیام یک محصول یا شرکت در رسانه ها ضامن موفقیت است؟ آیا هنوز به جمله ی معروف شرکت مک کان که میگفت «قلب ها را تسخیر کن، کیف پول ها به دنبالش خواهد آمد» میتوان معتقد بود؟ آیا میتوان با تبلیغات، مخاطبان را وفادار ساخت؟ ایا ساختن تصویر ذهنی مثبت در مخاطبان فقط با تبلیغات امکان پذیر است؟ آیا میتوان با تبلیغات اعتماد و اطمینان مخاطبان را به سوی خود جذب کرد؟ آیا فقط با تبلیغات میتوان فروش را زیاد کرد؟ و...
منابع و مآخذ
1. روان شناسی تبلیغات مولف: مهدی خوروش
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد
چاپ اول 1385
انتشارات اقیانوس معرفت
2. تکنیک هاو تاکتیک های تبلیغاتی مولفان: دکتر احمد روستا و
مهندس علی خویه
چاپ اول زمستان 1386
انتشارات سیته
3. رازهای تبلیغات مولف: دیوید اگیلوی
ترجمه: کوروش حمیدی – علی فروزفر
چاپ اول 1380
انتشارات مبلغان
4. تبلیغات خلاق مولف: لوک سولیوان
مترجم: فرزاد مقدم
چاپ اول: 1385
انتشارات سیته
5. سقوط تبلیغاتی و ظهور روابط عمومی مولفان: آل ریس – لورا ریس
مترجم: سنبل بهمنیار
چاپ اول: تابستان 86
انتشارات : سیته
6. عصر تبلیغات مولف: آنتونی پراتکانیس و الیوت آرنسون
ترجمه:دکترکاووس سید امامی و محمد صادق عباسی
چاپ اول: 1384


تحقیق در مورد زرتشت word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق در مورد زرتشت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد زرتشت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق در مورد زرتشت word :
مقدمه
کتابی که امروزه به عنوان کتاب دینی زرتشتیان با نام «اوستا» در دنیا مشهور است، مجموعهایست از سرودهای آسمانی اشو زرتشت، نمازها، سرودهای حماسی، مراسم و آداب دینی، اما تنها آن قسمت از اوستا که به «گاثاها» مشهور است، پیام آسمانی و از سرودهای اشو زرتشت میباشد، و هرگاه به دیانت زرتشتی در دوران اولیه اشاره شود، هرگونه برداشتی جز از گاتها از اشو زرتشت نیست، بلکه منسوب به وی است.
کتاب اوستا تنها کتابی است به زبان اوستایی که ما را از فرهنگ و باور و اندیشه نیاکانمان آگاه میسازد. بسیاری از این باورها و اندیشهها به نگهداری سینه به سینه در گذر زمان سبب بوجود آمدن کتابهای دیگر از جمله بندمش، دینکر، خدای نامک و ; گردید که شادروان فردوسی طوسی با الهام از آنها بخصوص خدای نامک توانست شاهنامه را به نظم درآورد و تاریخ و فرهنگ و زبان ایران را زنده کند. بنابراین وظیفه هر ایرانی میهنپرستی است که از تمدن و فرهنگ نیاکانش آگاهی داشته و با افزودن به آگاهیهای خود این پرچم پرافتخار را همیشه برافراشته دارد.
درود بر فروهر پاک اندیشمندانی چون ابوریحان بیرونی، سهروردی، ابراهیم پورداود، بهرام فرهوشی و ;. که برای شناساندن فرهنگ این مرز و بوم از هیچ کوششی دریغ نورزیدند.
نظارهای کوتاه به زندگی، زمان، مکان تولد و نوع تولد اشور زرتشت
زندگی
نوشتن و پرداختن به شرح حال بزرگانی چون پیامبران، شاعران و شخصیتهای تاریخی، در واقع کاری بسیار بس دشوار و سخت است. این دشواری درباره اندیشهها و افکار و عقایدشان، در پیچیدگی بیشتر آشکار میشود، اما آنچه که روشن و محقق است، نگارش شرح حال و یا به اصطلاح پرداختن سیرهای برای زرتشت از همه پیامبران و بزرگان روزگار گذشته دشوارتر و بلکه ناممکن میباشد.
این دشواری که انجام کار را به محال میکشد، به موجب کهنه بودن و قدمت زیادی است که زمان زرتشت داشته است.
بزرگترین سند ما درباره زرتشت گاثاها یا سرودهای وی میباشد. در این سرودها که با زبانی بسیار کهن گفته شده، از نام و نشان و آموزشها و برپایی یک دگرگونی ژرف و اندیشه دینی و اجتماعی آن زمانه آگاه میشویم.
مختصری از تولد تا پایان عمر وی
پیش از زایش وی شگفتیهایی به ظهور میرسد. مقدمات تولدش از آسمانها و توسط خداوند و فرشتگان معین میشود. دیوان و جاد و ان درصدد برمیآیند تا نابودش کنند، اما بارها میآزمایند و موفق نمیشوند تا آنکه سرانجام میبالد و بزرگ میشود. رویدادها و نگرش اوضاع و احوال به اندیشه و تفکر برمیانگیزدش. به کوهی پناه میبرد تا در سکوت و تنهایی بیاندیشد. ده سال این گوشهگیری و اندیشیدن به طول میانجامد . چون پایه و شالوده فراخواندن را تدوین کرده. به میان مردم بازگشته و پیام اهورا مزدا خداوندگار بزرگ و یکتا را بر مردم میخواند.
در راه بازگشت به پیرمردی برمیخورد که به او میگوید که آموزش این مردم فایدهای ندارد. وی بیاعتنا رو به شهر میرود. در شهر شروع به سخن گفتن مینماید، اما این سخنرانی به جایی نمیرسد و مردم به او اعتنایی نمیکنند و زرتشت به این نتیجه میرسد که در میان جامعه خداوند مرده است.
مردمان را از پرستش خدایان بسیار و دروغین و قربانی و مراسم پرطول و تفصیل عبادت منع میکند. «گوی»ها و «گرپن»ها که کاهنان مردم بودند، با وی از در ستیز برمیآیند و بارها قصد جانش را میکنند، اما خداوند و فرشتگانش او را حفظ و پشتیبانی کرده و حمایتش میکنند. در آغاز امر، خواندن به پرستش خدای یکتا به دشواری انتشار مییابد. به دربار شاه رفته و دین تازه را توصیف و تشریح مینماید. شاه فرمان میدهد تا بزرگان و دانشمندان با وی در نشستهایی گفت و شنود کرده و حقانیت گفتهها و ادعاهایش را بیازمایند و دانش وی را بسنجند.
در چند دور طولانی و پس از روی دادن حوادث و وقایعی، شاه و به پیروی از وی، بزرگان دربار و مردمان، دین نوین را میپذیرند. به زودی آیین مزدایی زرتشتی انتشار پیدا میکند، اما بر سر این پذیرش و دینآوری، میان دو گروه از ایرانیان جنگ درمیگیرد. گروهی از ایرانیان (=تورانیان) حاضر به قبول دین زرتشت نشده و «ویشتاسپ» شاه را که دین پذیرفته و از آیین دیرینه روگردانده نکوهش کردند و به ترک دین و مجازات دینآوران فرمان میدهند. چون شاه چنین نمیکند، جنگ در میگیرد. یک جنگ طولانی که سرانجام پیامبر زرتشت این بزرگمرد ایرانی بوسیله دشمنان کشته میشود. این بود چکیدهای کوتاه از زندگی زرتست.
زمان
همانطور که میدانید به دلیل دوری این بزرگمرد تاریخ ایران به سادگی نمیتوان زمان زندگی او را تخمین زد، اما «خسانتوس» این دوران درخشان را در حدود 6000 سال قبل از حمله خشایارشاه به یونان تخمین زده که این عدد دور از باور است، اما استاد پورداود معتقد است که خبر خسانتوس رقم 6000 سال پیش از حملهی خشایار شاه به یونان (480 پیش از میلاد) نمیباشد، بلکه 600 بوده که توسط کاتب و نسخهبردار صفری افزوده شده است. با این حساب زمان زرتشت 1080 سال پیش از میلاد میشود.
میهن زرتشت در خاور ایران و بلخ بود. در اوستا زادگاه وی «ایران ویج» یاد شده است. به موجب سنت در ماخذ اخیر، زرتشتیان در خرداد روز (روز ششم) از ماه فروردین زاده شد. فره ایزدی از ستارگان به آتشگاه خاندان «فراهیم» فرود آمد آنگاه این فره به «دغدو» دختر «فراهیم» که با «پو رو شسپ» عروسی کرده بود منتقل گشت و زرتشت با آن فره به دنیا آمد. هنگامی که زاده شد، خندید که موجب شگفتی همگان شد.
بدان که صبح زمان دیمه داد زراتشت فرخ ز مادر بزاد
بخندید چون شد ز مادر جدا درخشان شد از خنده او سرا
عجب ماند در کار او باب او وزان خنده و خوبی و آب او
به دل گفت کاین فره ایزدیست جز این هر که از مادر آمد گریست
دریشت سیزدهم موسوم به فروردین یشت و یشت نوزدهم ـ زامیاد یشت و پرگرد نوزدهم وی ـ دثو دات به مطالبی درباره زایش زرتشت و رستاخیز طبیعت و مسایلی دیگر اشاره شده است. در بندهای 93 تا 95 فروردین یشت، با زیبایی و شعری لطیف که ژرفای رسالت پیامبر را نمودار میسازد، آمده است:
«به گاه زایش و نشو و نمایش، آبها و گیاهان شادمان شدند. به گاه نشو و نمایش، آبها و گیاهان بالیدند. به گاه زایش و نشو و نمای او، همهی آفریدگان سپنتامینیو به خود مژدهی رستگاری دادند (این چنین):
خوشا به ما که آذربانی زاده شد. اوست اسپنتمان زرتشت که ما را نیاز زور و برسم گسترده خواهد ستود. از این پس دین نیک مزدیسنی در روی هفت کشور گسترش خواهد یافت. از این پس میترای دارندهی دشتهای بیکران همهی فرماندهان کشور را توان خواهد بخشید و شوریدگیها را فرو خواهد نشاند. از این پس اپم نپات نیرومنتد همهی فرماندهان را نیرو خواهد داد و غوغاها را لگام خواهد کشید. پاکی و فروهر مدیو ماه پاک، پسر آراستی را اینک میستائیم، نخستین کسی که به گفتار و آموزش زرتشت گوش فرا داد».
دودمان و تبار
به موجب بخش سی و دوم از کتاب بن دهشن که در آن از دودمان و نسب زرتشت یاد شده، با چهار ده پشت به منوچهر ـ از شاهان نامی پیشدادی ـ میرسد. نهمین نیای زرتشت، «سپی تامه» نام داشت و از همین روی است که این نام به گونهی نام خانوادگی برای پیامبر باقیمانده و شهرت یافته و هفت بار در گاثاها یاد شده است.
نام پدر زرتشت، «پورشسب» است. این نام در گاثاها نیامده، اما در هوم یشت (یسنای 9 بند 13) از وی به عنوان پدر زرتشت یاد شده و در یشت پنجم موسوم به آبان یشت بند هجدهم نیز از او به همین نام که به معنی «دارندهی اسب پدر» میباشد، یاد شده است.
مادر زرتشت بنا بر شهرت «دعدو» نام داشته. دوغدو به موجب بند دهم از فصل سی و دوم بند هشن، دختر «فراهیم روا» بوده و مادرش به موجب اشارهی زاث سپرم، «فرنو» نام داشته است. از همسر نخست ایشان هیچ آگاهی نیست. گویا پیش از مهاجرت و سفرهایش فوت شده باشد. همسر دیگر وی «هووی» دختر «فرشوشتر» مشاور «ویشتاسپ» شاه میباشد.
به موجب اوستا و همچنین ماخذ پهلوی، زرتشت دارای شش فرزند بوده است، سه پسر و سه دختر. پسرانش به ترتیب «ایست و اشتر»، «اوروتت نر» و «هور چیثره» نام داشتند. سه دختر نیز «پلور روچیستا»، «فرنی» و «تریتی» نام داشتند.
چکیدهای از آموزشهای زرتشت
همانطور که آگاهی داریم، در قبل از زرتشت دین ایرانیان میترائیسم بوده است. در این دین خدایان متعددی وجود داشتند که خدای خدایانشان میترای گاوکش بوده است. پس از این دین و با آوردن دین جدید توسط اشوزرتشت برای فهم بهتر مردم این خدایان تبدیل به الهههایی شدند که شرح آنها در زیر آمده است.
نیایش مادر زندگی
نخستین نیایش مورد نظر، نیایش مادر زندگی است. آنچه که از نیایش مادر زندگی مستفاد میشود، خاک است. بهتر گفته شود زمین و خاک زراعتی. بر پایه و بنیان آموزشهای زرتشت، مبنای همهی تجلیات زندگی بر روی این سیاره ما، زمین خوب و یا خاک حاصلخیز و زراعتی است.
نیاش آب زندگی
به موجب اوستا، توامان یا همزاد نیاش مادر زندگی نیایش آب است. بدان جهت که زرتشت در نگرشهای اندیشهی خود دریافت که آب به عنوان حامل زندگی، از خاک کماهمیتتر نمیباشد و خاک فقط در مجاورت و با حضور رطوبت است که حمل برمیدارد و ثمر میدهد.
نیایش پدر زندگی
نیایش دیگر در اوستا، نیایش پدذر زندگی است. آنچان که زرتشت بیان کرده، همانگونه که خاک و آب در ریشه و بنیاد همه جلوهها و تظاهرات زندگی نقش سازنده دارد، نیروی سومی نیز در این سازندگی موثر است و آن خورشید یا انرژی خورشیدی است. یعنی انرژی و نیرویی که بدون آن زندگی در این سیاره ممکن نخواهد بود. به واسطه خاصیت اشعه و نیروی خورشیدی است که جریان های متفاوت و گوناگون و سحرآمیز زندگی و حرکت در گیاهان و درختان آغاز شده و ادامه مییابد.
نیایش نفس زندگی
از جمله نیایشهای دیگر، نیایش نفس زندگی است. منظور از این ترکیب، روشنتر بیان شود، هوا یا به طور دقیقتر، در ارتباط با جو میباشد. از دیدگاه زرتشت، جو عهدهدار تمام ارزشهای حیاتی است که زندگی را آفریده و نگاهداری و تضمین مینماید. هنگامی که نفس میکشیم و هوا به درون فرستیم، همه انرژیهای جو را به درون منتقل میسازیم، آنچنان که در اوستا آمده است: جایی که نفس هست زندگی هست، جایی که زندگی هست نفس هست، نفس کشیدن عین حیات است.
نیایش آتش زندگی
از ویژهترین نیایشهای اوستایی، نیایش آتش زندگی است. این عنوان در زبان زند باستان «اوستا» دقیقاً همان معنی را داراست که ما از واژه مرکب «نیروی زیست» درک میکنیم. آنچه که واقعاً دردناک و غمانگیز و در عین حال هزلآمیز است، دریافتها، استنباط ها و تفسیرهایی است که پارسیان جدید، نویسندگان گوناگون یونانی و زبانشناسان معاصر و خاورشناسان از این عنوان کردهاند و مفهوم اصلی و راستین این اصطلاح به خاطر و ذهن هیچ دستهای از نامبردگان راه نیافته است.
یک اشاره بسیار مهم در اوستا موجود است. این بیان آن است که پیروان دین هر روز باید آتش زندگی را با خالصترین عناصر روشن و فروزان نگاه دارند. هرگاه میخواهند شعلهای بیافروزند، باید از چوبهای خشک و خوش بو که بیدود میسوزند، استفاده کنند. به مزدینسان تکلیف است که باید هر روزه آتش زندگی را با هوشیاری و خلوص روشن و برقرار دارند.
نیایش برادر درخت
نیایش دیگری در اوستا که بسیار جالب میباشد، نیایش برادر درخت است. بنابراین گفتههای زرتشت، انسانها و درختان به مشابه برادران هستند و بدون یاری و تعاون هم توانا به زندگی درست و توسعهیافتهای نمیشوند. درخت نمونهای کامل در شکل زندگی گیاهی است و به همان گونه، در جهان جانوری نیز انسان نمودار بالاترین درجه تکامل شناخته میشود. عالیترین و مناسبترین شکل خوراک نیز در سیاره ما، فرآوردههای درختی، یعنی انواع میوهها و گیاهان است و انسان به عنوان کاملترین نمونه در جهان جانوری، باید از چنین خوراکی تغذیه کند و تعاون آدمی در گسترش زندگی گیاهی موجب پیدایش سازگارترین محیط برای زندگی بر روی زمین میشود.
نیایش دارنده زندگی
نیایش در اوستا از جمله نیایشهای که از اهمیت بیشتری برخوردار است، نیایش «دارنده زندگی» است. در اوستا واژه مرکب دارنده زندگی اصطلاحی است که برای مقام آدمی کاملاً برازندگی دارد. برابر با عقاید زرتشت، انسان به همان نسبت بخشی از طبیعت است که جانوران و گیاهان، اما در واقع با این که چون جانور و گیاها از اجزاء طبیعت به شمار میرود. لیکن بخش مهمتر و مورد توجهتری است و آن ممیزه هوش و تفکر است در انسان. چون در انسان، طبیعت هوشیار شد به همین جهت است که انسان نه بر آن که قوانین طبیعت را مشاهده و دریافت کرده و با تطابق خود با آن قوانین زندگیاش را شکل میدهد، بلکه به هنگام ضرورت، این قوانین را جهت ادامه مسیر زندگی خود تغییر شکل میدهد.
نیایش نور در زندگی
نیایش بعدی در اوستا، نیایش انسانیت است. یا چنان که در متن اوستا مییابیم، «نیایش نور زندگی» نور زندگی چیست و چه منظوری بیان میکند؟
برابر با آنچه که زرتشت میگوید، زندگی ما نه تنها بوسیله آنچه ما میاندیشیم، میگوییم یا انجام میدهیم، معلوم میشود بلکه همچنین و در درجه بالاتری بوسیله اندیشهها، گفتارها، کردارها، تجارب، اختراعات و دستاوردهای طولانی نیاکانمان که نماینده کل تمام نسلهایی است که ما به دنبال آنها آمدهایم، شکل می گیرد و تعیین میشود.
تجارب و رسوم و اختراعات و سنتهاشان پایهها و ارکان زندگی کنونی ما را تشکیل میدهد. کل ثروتهایی که توسط نسلهای پیشین به ما رسیده است و امروزه آنها را فرهنگ مینامیم، در اوستا تحت عنوان «دور زندگی» بیان شده است.
نیایش زندگی جاودان
نهمین و آخرین نیایش در اوستا، «نیایش زندگی جاودان است». این نیایش به شکل گستردهای در روزگار باستان شناخته شده بود. بر اساس گفته زرتشت زندگی امتیاز منحصر به فرد این سیاره نیست، سیارات و منظومههای خورشیدی شمارشناپذیری در کیهان بیپایان وجود دارد و در آنها زندگی به صور گوناگون یافت میشود. زرتشت میآموزد که زندگی یک نوع انرژی کیهانی است و هرجا که شرایط مناسب زیست وجود داشته باشد، پدیدار خواهد شد و شکل خواهد گرفت. ما در فلسفه این نیروی کیهانی را اک مینهیم که از سرمنزلهی همهی نیروها یعنی خداوند به سمت جهانهای پایینی سرازیر میشود.
زرتشت در گاثاها
زرتشت را در سرودها یا گاثاها باید شناخت. راه و روش آموزشهای وی در همین هفده سروده منعکس است.
نخست باید اشاره شود که گاثاها کدام بخش از اوستاست:
یسنا نخستین بخش از اوستای موجود، دارای هفتاد و دو «هات» یا فصل یا بخش میباشد. این فصول همه در ستایش خداوند، امشاسپندان، ایزدان، پارهها و اجزای نیک طبیعت هستند، اما هفده فصل از این هفتاد و دو هات از نگاه زبان و بیان و شکل ارائه مطالب و اندیشهها و سبک شعر و ویژگیهای دیگر با فصول دیگر یسنا و همچنین با بخشهای دیگر اوستا بسیار متفاوت است. این تفاوت در خود آیات اوستایی نیز انعکاس دارد. به همین جهت است که همهی اوستاشناسان و دانشمندان، ان را از خود زرتشت میدانند. این هفده هات عبارتند از:
1 اهنود یا اهونه وئی تی شامل هفت هاث: 28، 29، 30، 31، 32، 33 و 34
2 اوشتود یا اوشته وئی تی شامل چهار هاث: 43، 44، 45 و 46
3 سپنتمد یا شپنت مئین یو شامل چهار هاث: 47، 48، 49 و 50
4 و هوخشتر شامل یک هاث: 51
5 و هیشتو ایشتی شامل یک هاث: 53
این تنها به خاطر یادآوری ساده است که گاثاها در کجای یثنا و اوستای موجود جا دارد. گاثاها به شعر است. شاید نخست بلندتر و به نثر بوده، اما برابر شیوه به جهت آن که از گزند فراموشی و یا دستبرد روزگار در پناه و امان بماند، آنها را به نظم درآوردهاند تا بهتر به خاطر سپرده شود. این اطمینان را میتوان داشت که اغلب این سرودها، بیگمان از آن بزرگمرد آزادهی آریایی ایرانی است که همان گونه که بودهاند، به ما رسیده است.
تفالی در گاثاها
قسمتی از سرود بیست و هشتم
«منم آن کسی که سرود گویم اهورا مزدا را، سرودهایی آنچنان که کس نسرود و نشنوده، اکنون گروهی که این سرودها را شنودهاند و اهورای یکتا را ستایشگردن، باشد تا به یاری نیروهای خیر و نیکی تا بهترین مراحل آموزش راهبریشان کنم».
قسمتی از سرود بیست و نهم
«روان آفرینش به درگاه خداوند گله میکند که از خشم و ستم و بیداد مردمان به ستوه آمده است و درخواست میکند تا خداوند وی را از این همه ظلم و بیداد رهایی بخشد و چنان سازد که کشاورز و شبان نیرو یابند و وی را مورد پشتیبانی و حمایت قرار دهند».
سپس زرتشت برگزیده میشود و روی به یکتای بیهمتا سربرآرد که:
«ای اهورا مزدا! آنچنان نیرویم بخش تا بتوانم صلح و سازش را برقرار کنم و بیداد و ستم را براندازم» که به من و همراهان نیروبخش و آن توانایی ارزانی دار که خان و مان خوب پدید آید».
قسمتی از سرود سی، چهل و پنج ـ بنیان دین
«; و این است آموزش آموزشهایم، بشنوید اینک سخنانم را. با اندیشهی روشن بنگرید. مرد و زن بایستی خود با رایزنی خرد برگزینند. همه از روی اندیشه و خرد راه خود را برگزینند و مگذارید آموزگاران بد زندگیتان را تباه سازد. در جهان دو راه، دو گوهر و دو منش وجود دارد: یکی نیک و آن دیگری بد که هیچگاه با هم سازش ندارند. آنانی که راه بد را برگزینند. بسیار زیاد خواهند دید. اهورا مزدای توانا که جهان و هستی را بیافرید، خواهان است که روی این زمین نیکی و داد و قانون اشا روا باشد. کسانی که از او فرمانبری کنند، از حاصل کردار نیکشان به آسایش و بهی رسند. مزدا اهورایی که خداوند و خرد کل این جهان است، نیکخواه آفریدگان میباشد و امیدوارم شایستهترین راه راهبری را به من بیاموز».
قسمتی از سرود سی و یکم:
«آنچه که بیان میکنم، آن است که رسالت دارم تا آشکار سازم. برنامهی من پیکار و مبارزه با آن کسانی است که جهان اشائی و جهان راستی را تباه کنند.
آگاهی میدهم شمار را از سخنانی که تاکنون نشنیدهاید ;. چون شما مردمان راه درست را نمیتوانید به نیکی تشخیص دهید. از سوی اهورا مزدا برای شما دین راستین را آوردهام که بدان عمل کنید».


مقاله تشریع رهبری سیاسی پیامبر اعظم (ص) word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تشریع رهبری سیاسی پیامبر اعظم (ص) word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تشریع رهبری سیاسی پیامبر اعظم (ص) word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تشریع رهبری سیاسی پیامبر اعظم (ص) word :
با مطالعهاى اجمالى در سیره زندگانى پیامبر اکرم(ص) جاى تردید باقى نمىماند که آن حضرت، پس از هجرت به مدینه، همچون یک رهبر و حاکم در میان مردم عمل مىکرد و آنان نیز تبعیت از او را بر خویش واجب مىدانستند و متخلفان نیز مجازات مىشدند، ایشان کارهایى انجام مىداد که وظیفه یک حاکم و حکومت است: با دشمنان جهاد مىکرد، غنایم جنگى را در جاى خود مصرف مىکرد، زکات را پس از جمعآورى، به مستحقان مىرساند و... حاکمیت آن حضرت، با نظام قبیلهاى مرسوم در شبه جزیره عربستان تفاوت اساسى داشت؛ زیرا هر منطقهاى که به تصرف مسلمانان در مىآمد، تابع آنان محسوب مىشد و همه امور بر گرد وجود مهاجران و انصار، که در مدینه بودند و پیامبر اکرم(ص) که رسالت و نبوت و رهبرى آنان را بر عهده داشت، مىچرخید .
اما در اینجا این پرسش مطرح است که آن حضرت، این کارها را با چه عنوانى انجام مىداد؟ آیا بدین علت به این امور اشتغال داشت که مردم او را به رهبرى خویش برگزیده بودند؛ یعنى به عنوان حاکم منتخب مردم؟ یا از آن رو که او فرستاده خداوند و رسول او در میان مردم بود؛ یعنى به عنوان رسول و نبى به این امور اقدام مىکرد؟
پرسش دیگر اینکه بر فرض نشأت گرفتن این امور از جنبه رسالت آن حضرت، آیا ایشان به تشکیل حکومت نیز اقدام کرد یا این کارها را صرفاً براى پیشبرد اهداف دین انجام مىداد. به بیان دیگر، آیا آنحضرت اداره امور زندگى مادى مردم را نیز در دستور کار خویش داشت یا صرفاً بر اسلام آوردن آنان تأکید مىکرد و اگر گروهى اسلام مىآوردند، با دیگر مسائل آنان کارى نداشت؟
این پرسشها بدین علت مطرح شده است که بعضى با اعتراف به حاکمیت و سلطه پیامبر اکرم(ص) بر مؤمنان از جنبه رسالتش، به نفى تشکیل دولت و حکومت به دست ایشان پرداختهاند و از سوى دیگر، حاکمیت آن حضرت داراى دو ویژگى مهم است: اول اینکه داراى پشتوانه الهى بود و احکام مورد نیاز مردم یا بهطور مستقیم از طریق وحى نازل مىگردید و آن حضرت تنها واسطه نقل آنها براى مردم بود یا اگر خود تصمیمى مىگرفت و به مردم ابلاغ و آن را اجرا مىکرد، آن نیز به گونهاى رنگ الهى به خود مىگرفت؛ زیرا خداوند از مردم خواسته بود که از آن حضرت اطاعت کنند. دوم اینکه با میل و رغبت مردم به وجود آمده بود، نه با زور و سلطه فرد یا گروهى بر دیگران، که ویژگى بیشتر حکومتهاى پادشاهى و استبدادى است. مردم مدینه که در این زمینه نقش کلیدى داشتند، با میل و رغبت، پذیراى رسول خدا(ص) شدند و با شور و اشتیاق از ایشان استقبال کردند


آشنایی با دکارت word دارای 46 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد آشنایی با دکارت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
مقدمه
در پایان قرن شانزدهم میلادی فلسفه از حرکت بازمانده بود و این دکارت بود که دوباره آن را به حرکت واداشت.
فلسفه اولین بار درقرن ششم پیش از میلاد آغاز شد. دو قرن بعد با ظهور مردانی چون سقراط، و پس او وی افلاطون، و ارسطو، فلسفه به عصر طلایی خود رسید. پس از آن، تا دو هزار سال اتفاق مهمی دراین عرصه رخ نداد. به عبارت دیگر، در این دوره طولانی کار اصیلی انجام نشد.
البته در این دوره فلاسفه بر جسته ای پا به میدان گذاشتند. در قرن سوم میلادی فلوطین از اهالی اسکندریه، در فلسفهافلاطون تغییراتی داد و دراین روند فلسفه نوافلاطونی زاده شد . سپسس نوبت به سنت اگوستین از اهالی هیپو رسید که فلسفه نوافلاطونی ر ابا معیارهای مورد قبول الهیات مسیحی سازگار کند. ابن رشد، متفکر مسلمان، نیز اصلاحاتی در فلسفه ارسطو وارد و توماس آکوئیناس نیز به نوبه خود این فلسفه را الهیات مسیحی هماهنگ کرد. این چهار شخصیت مستقل، هر یک به نحوی بر پیشرفت جریان فلسفه اثر گذاشتند،اما هیچ یک از آنها فلسفهجدیدی ابداع نکرد. کار آنها عمدتاً حاشیه نویسی، شرح و تفصیل فلسفهافلاطون و ارسطو بود. بدین سان، فلسفه این دو فیلسوف دوران شرک و بت پرستی سنگ بنای فلسفه مذهبی کلیسای مسیحی شد. همین تغییر ماهیت فلسفهافلاطون و ارسطو مبنای اصلی شکل گیری فلسفه مدرسی (اسکولاستیک) قرار گرفت و این نامی است که به فعالیتهای فلسفی قرون وسطی داده شده است. فلسفهمدرسی همان فلسفه کلیسا بود که به عدم خلاقیت و نوآوری خود می بالید. در این دوران، ابراز هرگونه عقاید جدید فلسفی منجر به تکفیر، تفتیش عقاید و نهایتاًسوختن در آتش به حکم کلیسا می شد.به تدریج افکار افلاطون و ارسطو در زیر لایههای متعدد تفاسیر شارحان مسیحی و مورد تأیید کلیسا مدفون شد وبدین ترتیب ریشهاندیشه فلسفی خشکید.
در اواسط قرن پانزدهم، این وضعیت اسفبار تقریباً در تمامی حوزههای فعالیت فکری حاکم بود. در سرتاسر اروپای قرون وسطی حاکمیت مطلق و بی چون وچرا از آن کلیسا بود. اما از همان زمان، اولین شکافها در بنای عظیم قطعیت فلسفی پدیدار شد.
جالب آن است که مبدأ اصلی پیدایش این شکافها همان دنیای کلاسیک ]یونان و روم[ بود که افلاطون و ارسطو در آن پا به عرصه وجود گذاشته بودند. بسیاری از آموخته هایی که در قرون وسطی از دست رفته یا فراموش شده بود. دوباره احیا و الهام بخش رنسانس( نوزایی)دانش بشری شد.
رنسانس نگرش انسان مدارانهای را با خود به همراه آورد. پی آمد این نگرش جنبش دین پیرایی بود که به استیلای کلیسا پایان داد. با این حال، پس از گذشت حدود یکصد سال از این تحولات در اروپا، فلسفه هنوز در بند مدرسیگری گرفتار مانده بود. این وضعیت تنها با ظهور دکارت به پایان رسید که فلسفهای مناسب برای عصر جدید ابداع کرد. طولی نکشید که این نظام فلسفی در سراسر اروپا گسترش یافت و حتی به احترام او«دکارتگرایی» نامیده شد.
-Reformation،]مسیحیت[ نهضت اصلاح دین، جنبش دین پیرایی
-Cartesianism مقتبس از Cartesius که نام لاتین دکارت است.
دکارت در یک نگاه
دکارت در طول زندگی هرگز حرفهثابتی را پیشه خود نساخت. او به مناسبهای مختلف خود را سرباز، ریاضیدان،متفکر،و نجیبزاده معرفی می کرد. البته آخری بیش از همه با روش زندگی و موقعیت اجتماعی وی مناسبت داشت. تمایل وی به زندگی راحت آسوده در دوران جوانی به زودی تبدیل به یک عادت شد. او از محل درآمد خصوصی خود زندگی را می گذراند، هنگام ظهر از خواب بیدار میشد، و هر گاه میل داشت به سفر می رفت. و تمام زندگی او در همین خلاصه می شد- نه ماجرای مهمی، نه همسری، و نه موفقیت( یا شکست) اجتماعی بزرگی. با این حال، بدون شک دکارت خلاقترین فیلسوفی است که تا پانزده قرن پس از مرگ ارسطو پا به عرصه وجود گذاشت.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]