
مقاله بخش های مختلف گوش word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بخش های مختلف گوش word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بخش های مختلف گوش word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بخش های مختلف گوش word :
گوش عضو حس شنوائی و حس تعادل است که به صورت زوج (مانند چشم) در طرفین سر و تقریبا در سطح خط افقی میانه جمجمه قرار دارد. هر گوش به طور کاملا مستقل از دیگری عمل کرده و هیچ راه ارتباطی با یکدیگر ندارند و بیماری و اختلال یکی از آنها هیچ اثری بر کار و فعالیت دیگری ندارد (البته باید قید کرد که در پاره ای موارد، عوامل مولید بیماری، هم زمان بر هر دو گوش اثر می گذارند که در جای خود توضیح داده خواهد شد).
برای سهولت در مطالعه گوش آن را به 3 قسمت تقسیم می نمایند :
1- گوش خارجی
2- گوش میانی
3- گوش داخی
گوش خارجی
گوش خارجی اصطلاحاً به آن قسمتی از گوش که در معرض دید ما قرار دارد اطلاق می گردد و شامل : لاله گوش و مجرای خارجی گوش است.
الف – لاله گوش
همان طور که از ظاهرش مشخص می باشد دارای فرورفتگی ها و برآمدگی های مختلفی است که سوای در نظر گرفتن بعضی استثنائات، شکل آن ها در همه افراد بشری سالم، یکسان می باشد. جنس لاله گوش از نوعی غضروف الاستیک می باشد که پوست بسیار نازکی آن را محافظت می نماید.
تنها در قسمت تحتانی لاله گوش که نرمه نامیده می شود، غضروف وجود ندارد و به جای غضروف، مقداری چربی قرار دارد نرمه در بعضی از افراد به صورت آویزان و در بعضی دیگر به صورت شان چسبیده است که هر دو حالت، البته طبیعی است و توسط توارث به نسل بعد منتقل می گردد.
همین قسمت از لاله گوش است (نرمه) که به عنوان تزئین در خانم ها سوراخ می شود و بدان گوشواره آویزان می گردد و چون از عروق خونی و نیز اعصاب کمی برخوردار است هنگام سوراخ کردن آن، درد یا خونریزی زیادی وجود ندارد.
وظیفه ای که بر لاله گوش می توان ذکر کرد محافظت از گوش (مثلا در مقابل ورود حشرات و گرد و غبار) و نیز جهت یابی صدا می باشد. احتمالا دیده یا شنیده اید که افرادی هستند که می توانند لاله گوش خود را حرکت داده و به سمت های مختلف بچرخانند، اکنون با هم دلیل این امر را بررسی می نمائیم.
لاله گوش توسط 3 عضله در طرفین سر (بالا، جلو و عقب) به جمجمه متصل است و این عضلات احتمالا روزگاری به راحتی لاله گوش همه افراد را برای تعقیب صدا و جهت یابی به حرکت در می آورده اند.
لیکن پس از گذشت اعصار زیاد و در روند تکامل بشری، این عضلات به تدریج قدرت خود را از دست داده و بسیار ضعیف شده اند.
حال، چنانچه فردی تمرین های فراوانی را در به حرکت درآوردن گوش خود انجام دهد کم کم این تمرینات باعث تقویت این 3 عضله شده و می تواند مهارت حرکت دادن گوش خود را مجدداً کسب نماید. در حقیقت این تمرینات به فیزیوتراپی فردی می ماند که به عللی دچار ضعف عضلات پا شده باشد و نتواند به راحتی راه برود ولی پس از تمرین های فیزیوتراپی، راه رفتن خود را از سر می گیرد.
در اینجا بد نیست کمی راجع به جهت یابی صحبت کنیم . جهت یابی صدا یکی از فوائد داشتن دو عدد گوش می باشد، زیرا مثلاً فرض کنیم زنگی در سمت راست بدن مان به صدا در می آید، مسلم است که صدای این زنگ ابتدا وارد گوش راست و پس از چند ثانیه یا چند صدم ثانیه تأخیر، وارد گوش چپ می شود. همین اختلاف جزئی در زمان انتقال صدای زنگ از طریق گوش راست به مغز باعث می گردد که صدا را از سمت راست شنیده و سر به سمت راست یعنی محل تولید صدا برگردد.
حال هر چه منبع تولید صدا (مثل بوق ماشین) نسبت به 2 گوش در خط وسط باشد – یعنی فاصله منبع صدا از هر دو گوش یکسان باشد مثلاً درست در پشت سر یا درست در جلوی بدن یا درست در بالای سر – جهت یابی صدا مشکل تر خواهد شد زیرا صدا همزمان به هر دو گوش رسیده، مغز در جهت یابی دچار اشکال می شود.


نحوه تأمین انرژی و عملکرد خودروی برقی word دارای 150 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد نحوه تأمین انرژی و عملکرد خودروی برقی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی نحوه تأمین انرژی و عملکرد خودروی برقی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن نحوه تأمین انرژی و عملکرد خودروی برقی word :
بخشی از فهرست نحوه تأمین انرژی و عملکرد خودروی برقی word
بخش اول : نحوه تأمین انرژی و عملکرد خودروی برقی word
مقدمه 2
فصل اول: خصوصیات خودرو برقی
1-1 تعریف خودرو برقی 3
1-2 تاریخچه تولید خودرو برقی 4
1-3 انواع موتورهای الکتریکی و مقایسه آن 6
1-3-1 موتورهای الکتریکی جریان مستقیم 7
1-3-2 موتورهای الکتریکی جریان متناوب 8
1-4 باتری های قابل استفاده در خودروی برقی 10
1-5 سیستم های تولید و انتقال نیروبرای خودرو های الکتریکی تولید انبوه 15
1-5-1 خودرو برقی با موتورجریان مستقیم dc 17
1-5-2 خودروی برقی با موتورجریان متناوب ac 19
1-5-3 خودروهای دو منظوره 21
1-6 مشکلات تحقیقاتی و نتیجه گیری 24
فصل دوم: سیستم انتقال قدرت و محاسبه توان مورد نیاز
2-1 تأثیر وزن در خودروی برقی 25
2-1-1 تأثیر وزن بر شتاب 26
2-1-2 تأثیر وزن در شیب ها 26
2-1-3 تأثیر وزن بر سرعت 27
2-1-4 تأثیر وزن بر مسافت طی شده 27
2-1-5 توزیع وزن 27
2-2 نیروی مقاومت هوا 28
2-3رانندگی در جاده 31
2-3-1 توجه به تایر های خودرو 32
2-3-2 محاسبه نیروی مقاومت غلتشی یک خودرو 34
2-4 تجهیزات انتقال قدرت 34
2-4-1 سیستم های انتقال قدرت 35
2-4-2 تفاوت مشخصات موتور الکتریکی وموتور احتراقی 36
2-4-3 بررسی دنده ها 39
2-4-4 جعبه دنده اتوماتیک و دستی 40
2-4-5 سیستم های انتقال قدرت و سیال های سبک یا سنگین برای روان کاری 40
2-5 مشخصات خودروهای برقی 42
2-5-1 توان و گشتاور 43
2-5-2 محاسبه گشتاور لازم خودرو 46
2-5-3 محاسبه گشتاور خروجی موتور 46
2-5-4 مقایسه منحنی های گشتاور لازم وگشتاورخروجی موتور 47
فصل سوم: طراحی سیستم انتقال قدرت پیکان برقی تبدیلی
3-1مشخصات کلی خودروی درون شهری پیکان برقی 49
3-1-1 شتابگیری مناسب 49
3-1-2 سرعت میانگین پیشینه 49
3-1-3 تأثیر شیب 50
3-1-4 برد 50
3-2 محاسبه توان مورد نیاز خودرو 50
3-2-1 محاسبه نیروی شتابگیری 51
3-2-2 نیروی حرکت در شیب 53
3-2-3 نیروی مقاومت غلتشی 53
3-2-4 نیروی مقاومت هوا 53
3-2-5 نیروی مقاومت وزش باد 54
3-2-6 رسم منحنی گشتاور و توان 54
3-3 طراحی قطعات مورد نیاز سیستم انتقال قدرت 58
3-3-1 فلایول 58
3-3-2 بوش نگهدارنده فلایول 61
3-3-3 محاسبه فلنج پوسته 63
3-3-4 طراحی شاسی زیر موتور 64
بخش دوم: نحوه تأمین انرژی و عملکرد خودروی خورشیدی
مقدمه 68
فصل اول : سلولهای خورشیدی
1-1 توضیحات کلی 72
2-1 بازدهی سلول 73
3-1 انواع سلولهای سیلیکونی 73
4-1 فناوریهای تولید 74
1-4-1 Screen printed 74
5-1 مکانیزم کارکرد سلولهای خورشیدی 74
1-5-1 نحوه کارکردن سلولهای خورشیدی(فتوولتاییکpv) 74
2-5-1 سیلیکون در سلولهای خورشیدی 76
3-5-1هنگامی که نور به سلولهای خورشیدی برخورد می کند 80
فصل دوم: طراحی بدنه و شاسی
1-2 مقدمه 81
2-2 بارهای وارده به شاسی 83
1-2-2 بارهای استاتیکی 83
2-2-2 بارهای دینامیکی(مربوط به سیستم تعلیق) 83
3-2-2 نیاز مندیها 83
4-2-2 انواع شاسیها 84
5-2-2 فرم فضایی 84
6-2-2 مواد به کار رفته در شاسیها 85
7-2-2 مونوکوکهای کامپوزیتی 86
8-2-2 جای راننده 86
فصل سوم: ناحیه خورشیدی
1-3 مقدمه 87
2-3 بررسی عوامل گوناگون 87
1-2-3 خنک نگهداشتن ناحیه 87
2-2-3 چیدن سلولها 87
3-2-3 اتصال داخلی سلولها 88
4-2-3 پوششها 88
3-3 حفاظ سلولها 88
1-3-3 فناوریها 89
4-3 تکسچرد کردن و ضد انعکاس کردن پوشش AR 89
5-3 طراحی ناحیه سلولهای خورشیدی و زیر ساخت آن برای یک مدل کوچکتر 90
1-5-3 وضعیت الکتریکی ناحیه پانل خورشیدی 93
2-5-3 نکات استنتاجی 96
6-3 نتایج بدست آمده برای یک نمونه ناحیه خورشیدی 96
1-6-3 مشخصات ناحیه 96
فصل چهارم: تحلیل آیرودینامیکی
1-4 مقدمه 97
2-4 طراحی پیکره اصلی 97
1-2-4 قوانین مسابقه 97
3-4 نحوه طراحی با توجه به قوانین مسابقه 97
4-4 نحوه طراحی برای دراگ پایین 99
5-4 نحوه طراحی برای یک پایداری مناسب 101
6-4 نیازهای اضافی توان خورشیدی 102
7-4 نحوه طراحی ناحیه خورشیدی 103
8-4 ساختن شکل اصلی به صورت تجربی 106
9-4 تحلیل طراحی 106
10-4 خواندن نقشه ها برای CFD 107
11-4 نتایج CFD 108
12-4 طراحی دوباره براساس CFD 110
13-4 نتایج CFD از تحلیل دوم 110
14-4 نتایج بدست آمده در مورد شکل و ترکیب بدنه 110
فصل پنجم : سیستم های مکانیکی
1-5 مقدمه 112
2-5 سیستم رانش 114
1-2-5 بررسی عملکرد سیستم رانش 115
2-2-5 انواع مکانیزمها 115
3-2-5 انواع سیستمهای انتقال قدرت 117
3-5 سیستم تعلیق 118
1-3-5 معایب 118
2-3-5 مزایا 118
3-3-5 رفتارهای دلخواه از تعلیق 119
4-3-5 اجزا 119
5-3-5 انواع سیستم تعلیق 119
4-5 ترمزها 121
1-4-5 انواع ترمزها 121
2-4-5 مشکلات 122
3-4-5 توضیح 122
5-5 چرخ ها و تایرها 122
1-5-5 انواع چرخها 122
2-5-5 تایرها 124
3-5-5 تأثیر عوامل مختلف بر مقاومت غلتش تایرها 124
فصل ششم : موتور
1-6 انواع موتور 126
1-1-6 القاییAC 126
2-1-6 مقاومت متغیر 126
3-1-6 DC جارو بک شده 126
4-1-6 DC بدون جاروبک 127
5-1-6 موتورهای چرخ 127
غزال ایرانی 128
چکیده غیر فارسی 139
منابع 140
این پروژه بر اساس تحقیق و طراحی یکی از برنامه های اصلی صنعت در چند ساله اخیر در مورد خودروهای برقی تهیه و تدوین شده است واین پروژه به بررسی سیستم انتقال قدرت در خودروهای برقی و مقایسه آن با سیستم انتقال قدرت در خودروهای احتراق داخلی می پردازد .
سالهای ابتدایی ساخت خودروهای برقی به سال 1900 میلادی بر می گردد که در آن زمان از یک طرف به علت مشکلاتی که موتورهای الکتریکی دارا بودند و از طرف دیگر اکتشاف جدید نفت و تولید فراوان آن در پیشرفت چشمگیر موتورهای احتراق داخلی ساخت این خودروها مورد توجه قرار نمی گرفت . ولی با به وجود آمدن جنگهای جهانی و کشمکش های بر سرنفت باعث شد این ماده ارزش بیشتری پیدا کند و توجه ها بیشتر به خودروهای برقی جذب شود و این بود که از سال 1990 میلادی تولید خودروهای برقی به طور جدی تری مورد توجه قرار گرفت .
در خودروهای برقی سیستم تأمین قدرت شامل یک موتور الکتریکی ، کنترلر ، باتریها و شارژر آن می باشد مجموعه محرک برقی خودروی برقی وظیفه دارد جریان مستقیم تولید شده توسط باتری را به انرژی مکانیکی تبدیل نماید که منظور از مجموعه محرک کلیه قطعاتی است که جریان مستقیم باتری ها را به نیروی کششی و گشتاور لازم برای حرکت چرخها تبدیل می کنند از مهمترین ویژگیهای خودروی برقی برد و قدرت حرکت (شتاب ، سرعت ، شیب روی ، و بارگیری و انعطاف پذیری) و مدت شارژ و قیمت بالای باتریها در اغلب خودروهای برقی موجود مجموعه محرک است .


مقاله شهرداری word دارای 71 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله شهرداری word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شهرداری word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله شهرداری word :
ایجاد شهرداری در ایران
« بلد » به معنای شهر است و « بلدیه » نام قدیم شهرداری است. تأسیس بلدیه در ایران یک قرن قدمت دارد و اولین بلدیه در کشاکش حوادث مشروطه در تهران تأسیس شد.
پیش از آنکه ادارهای به نام بلدیه در تهران قدیم تشکیل شود، ادارهای تأسیس شده بود که تقریباً همان وظایف بلدیه را انجام میداد. این اداره نامش « اداره احتسابیه » بود و اعضای آن را « محتسب » میگفتند. این اداره از دو شعبه احتساب و تنظیف که هر کدام عدهای نایب و فراش و سپور تحت فرمان داشتهاند، تشکیل شده بود.
محتسبین قبلاً زیر نظر حکومت و کلانتر شهر کار میکردند و در مجازات امورخلافی و حتی در داد و ستد و فروش اجناس دخالت میکردند. شعبه ظافت اداره احتسابیه جمعی سقا برای آبپاشی در اختیار داشت و با استفاده از صد رأس الاغ و قاطر کار حمل زباله را انجام میداد.
در سال 1285 شمسی و با پیروزی نهضت مشروطه، به دلیل مشکلات متعددی که در اداره امور شهرها در زمینههایی مانند بهداشت شهری، برسانی و ; وجود داشت نمایندگان مجلس اول درصدد تدوین قانونی برای اداره امور شهرها برآمدند، که این عمل به تدوین اولین قانون شهرداریها با عنوان « قانون بلدیه » در تاریخ 19 خرداد 1286 شمسی انجامید.
این قانون در 108 ماده به تصویب نمایندگان مجلس رسید، هدف از تأسیس بلدیه در این قانون تأمین منافع شهرها و رفع نیازهای شهرنشینان اعلام شد. در این قانون تشکیل انجمن بلدیه پیشبینی شده بود که اعضای آن را مردم انتخاب میکردند ( البته مطابق این قانون زنان حق رأی نداشتهاند ). انجمن بلدیه دارای اختیارات گستردهای در امور شهری بود.
ریاست اداره بلدیه بر عهده رئیس انجمن بلدیه بود که از میان اعضای انجمن بلدیه با اکثریت آرا انتخاب میشد و عنوان وی « کلانتـر » بود که معادل معاون اول شهردار بوده است با تدوین این قانون برای اولین بار مردم توانستند در انتخاب اعضای انجمن بلدیه شرکت کنند و منتخبان آنها از اختیارات وسیعی در بلدیه برخوردار شدند. ولی باید توجه داشت که هرچند انجمنهای بلدی اقداماتی را در سطح شهرها انجام دادند ولیکن در عمل تشکیل اداره بلدیه و انجمن بلدیه به صورت قانونی با مشکلات متعددی روبه رو شد.
با توجه به شرایط نامناسب سیاسی بعد از پیروزی مشروطیت و چالشها وتقابلهای دولت و مشروطه خواهان بر سر مسائل مختلف، اقدامات اصلاحی بلدیه تحت تأثیر این عوامل قرار گرفت. در کنار این عوامل، کمبود بودجه و درآمدهای مالی بلدیه و همچنین ضعف عملکرداعضای انجمنهای بلدی نیز در کاهش کارآیی آن مؤثر بود. لذا میتوان گفت که باتوجه به شرایط و فضای سیاسی کشور در اوایل مشروطیت، حمایت جدی از تشکیل یک بلدیه قانونی انجام نگرفت. تأثیرگذاری این عوامل به حدی بود که با وجود تلاشهای صورت گرفته بلدیه به مفهوم قانونی در اوایل مشروطیت شکل نگرفت چنان که اولین بلدیه قانونی در تهران در 1289 یعنی نزدیک به سه سال پس از تصویب قانون تأسیس بلدیه در مجلس شورای ملی، شکل گرفت.
اولین بلدیه قانونی تهران به هنگام نیابت سلطنت « عضدالملک قاجار » ( رئیس ایل قاجار )، به ریاست
« دکتر خلیلخان اعلم الدوله ( ثقفی ) » تأسیس شد. این اداره مقابل سبزه میدان و در محلی به نام خیامخانه یا چادرخانه استقرار یافت. اداره جدید یک معاون داشت به نام « علیرضاخان بهرامی » که بعدها به « مهذب السلطنه » معروف گردید و یکی از چشمپزشکان سرشناس تهران قدیم بود و در علوم فلسفی و روان شناسی وارد بود. رئیس محاسبات و تنظیم بودجه و کارگزینی نیز به یک نفر ارمنی به نام « مسروپ خان مسروپیان » سپرده شد.
اداره بلدیه بعداً زیر نظر وزارت داخله انجام وظیفه میکرد و نخستین کسی که از طرف این وزارتخانه حکم ریاست بلدیه را دریافت کرد شخصی به نام « یمین السلطنه » بود و به طوری که در حکم صادره وی نوشته بودند، ایشان ماهانه مبلغ هشتاد تومان دریافت میکرد. وظیفه عمده و اساسی بلدیه در تهران قدیم و در زمان « عضدالملک » علاوه بر نظافت خیابانها و کوچههای دارالخلافه، سنگفرش کردن چند خیابان هم بوده است. در آن زمان معمولاً رفتگران یا نظافتچیهای بلدیه با مشک خیابانها را آبپاشی میکردند تا گرد و غبار خیابانها مردم و رهگذران را آزار ندهد.
تنها عوارضی که اداره بلدیه از مردم در اوایل کار خود میگرفت، عوارضی بود که از وسایل بارکشی که وارد تهران میشدند وصول میکرد. از این طریق هزینه و حقوق و مواجب کارگران ( رفتگران ) تأمین میگردید و چیزی اضافه نمیآمد که به مصرف امور اساسی مثل خیابانسازی و تعمیم روشنایی شهر برسد.
در جریان نخستین اقداماتی که انجمن بلدیه انجام داد ضعفهای آشکاری مشاهده شد، چنانکه این مسئله موجب اعتراض نمایندگان مجلس گردید. زیرا در میان اعضای انجمن بلدیه افراد سنتگرا و کسانی که با محتوای قانون به طور دقیق آشنا نبودند وجود داشت و چون نظارت قانونی و مستمری بر کار آنها وجود نداشت موجب خودسریهایی در کار اعضای بلدیه شد. بنابراین دلایل نمایندگان مجلس درصدد اصلاح قانون بلدیه برآمدند و در این راستا در 9 رمضان 1329 قمری ( 1290 شمسی )؛ با پیشنهاد دولت مبنی بر انفصال انجمنهای بلدی موافقت کردند. این موضوع به معنای نسخ قانون بلدیه نبود بلکه برای اصلاح قانون بلدیه و افزایش میزان کارآیی انجمنهای بلدی چنین تصمیمی گرفته شد.
اداره بلدیه همچنان براساس قانون به کار خود ادامه داد. با وجود اینکه دولت سعی کرد بلدیه را به خود وابسته کند ولیکن این کار تا کودتای 1299 عملی نشد.
پس از کودتای 1299 و روی کارآمدن دولت سید ضیاءالدین طباطبایی و تسلط دولت بر تمامی امور، نخست وزیر برای رسیدن به اهدافش تصمیم گرفت نهادهای مستقلی مانند بلدیه را به دولت وابسته کند. از این رو با تدوین نظامنامهای در هیأت دولت در سال 1300 شمسی اداره بلدیه وابسته به دولت شد و بدین سان تحولات آن تحت تأثیر تصمیمات « قدرت سیاسی » قرار گرفت.بر اساس این نظامنامه ریاست تشکیلات بلدیه تهران زیر نظر ریاست وزرا قرار گرفت و نخست وزیـر از طرف خود کفیلی را برای اداره بلدیه تعیین میکرد. ضمناً در همین سال ساختمان مرکزی بلدیه به میدان سپه انتقال یافت.
با روی کارآمدن رضا خان روند تمرکزگرایی دولت با شدت بیشتری دنبال شد و از همین رو دولت در 30 اردیبهشت 1309 قانون جدیدی برای تشکیلات بلدیه تصویب کرد. متن قانون به منظور رفع مشکلات مالی دولت در زمینه امور شهری تدوین شده بود و نحوه دریافت عوارض و مالیاتهارا برای دولت مشخص و راحتتر کرده بود. با وجود اینکه مطابق این قانون تشکیل انجمن بلدیه پیشبینی شده بود ولیکن نظامنامه انجمنهای بلدی طوری تدوین شده بود که دست دولت در نحوه اداره آن آزاد بوده و براساس اهداف دولت کار میکرده است.
چنانکه نحوه انتخاب اعضای انجمن بلدیه به صورت دو مرحلهای بوده یعنی در مرحله اول مردم تعدادی از اعضای انجمن بلدیه را انتخاب میکردند و در مرحله بعد وزارت داخله ( وزارت کشور ) از میان برگزیدگان مردم تعدادی را به عنوان اعضای انجمن بلدیه انتخاب میکرد. به عنوان نمونه در مورد تهران انتخاب اعضای انجمن بلدیه بدین صورت انجام میگرفته است « . . . در مرحله اول مردم 75 نفر را انتخاب میکردند و سپس وزارت داخله از میان برگزیدگان مردم 11 نفر را به عنوان نمایندگان انجمن بلدی تهران انتخاب میکرد. »؛ همچنین رئیس بلدیه را وزارت داخله انتخاب میکرده است و در واقع هدف دولت این بود که انجمن بلدیه به عنوان بازوی کمکی دولت برای اجرای طرحهای شهری باشد نه اینکه با اظهار نظرهای خود مشکلی را برای دولت ایجاد کند.
در سال 1308 چهار شعبه بلدیه به نام « بخش » در چهار نقطه شمال و جنوب و شرق و غرب تهران تشکیل گردید. در سال 1315 شمسی تعداد بخشها به هشت رسید. بعلاوه در شهرری و شمیران هم دو بخش عهدهدار وظایف شهرداری شدند. در سال 1319 برای آنکه بخشهای مذکور تا حدی استقلال و آزادی عمل داشته باشند به چهار « برزن » کامل تبدیل گردیدند که هر یک وظیفه شهرداری را در برزن خود انجام میدادند. در سال 1325شمسی تعداد برزنها به 16 افزایش یافت و این امر تا سال 1328 ادامه یافت. با روی کار آمدن محمدرضا پهلوی ( شاه خائن )، همچنان روال کار شهرداری ( تا سال 1328 ) به همان شکل سابق ادامه یافت [ و به دلیل مشکلاتی که در سطح شهرها وجود داشت و اینکه مردم نقش چندانی در امور شهری نداشتند دولت تصمیم گرفت مجدداً انجمنهای شهری را فعال کند ولیکن به تشکیل انجمنهای شهری با یک دیدگاه قدرتگرایانه و از بالا نگاه میشد، هدف این بود که در عین اینکه انجمنهای شهری تشکیل میشد قدرت دولت هم تثبیت شود به همین دلیل در این قانون قدرت زیادی به انجمنهای شهر و شهرداریها داده نشد و عملاً ویژگیهای یک نظام تمرکزگرا در آن لحاظ شده بود.
از دهه 1330 به بعد با تغییراتی که در شرح وظایف و سیستم اداری شهرداریها به وجود آمد این نهاد به شکل و هیأت امروزیش نزدیکتر شد.
ایجاد سازمان شهرداری
ایجاد سازمان شهرداری با عنوان بلدیه در 29 اسفند ماه سال 1285 هـ.ش. (پس از استعفای میرزا نصراللهخان مشیرالدوله )، در مجلس اول مطرح شد. در آن دوران « سلطان علیخان وزیر افخم » با اینکه عنوان ریاست وزرایی نداشت، عملاً وظایف شهردار تهران را انجام میداد. در سازماندهی ابتدایی،اداره بلدیه جزو تشکیلات وزارت کشور منظور گردید و متعاقب آن « نظام نامه بلدیه » تقدیم مجلس شد.
این نظام نامه در 20 ربیع الثانی سال 1325 هـ.ق. در 5فصل و 108ماده به تصویب نمایندگان مجلس رسید. هدف از تأسیس بلدیه در این نظام نامه، حفظ منافع شهرها و برآورده کردن حوایج شهرنشینان (مثل اداره کردن اموال منقول و غیرمنقول و سرمایههایی که متعلق به شهر است، تسهیلاتی برای دسترسی آسان مردم به مواد غذایی، پاک نگه داشتن کوچهها و میدانها و خیابانها، روشن کردن شهر، پاکیزگی حمامها، بیمه بناهای متعلق به شهر در برابر حریق و ;) بوده است.
ساختمان شهرداری یا بلدیه سابق که در ضلع شمالی میدان توپخانه واقع بود، هر چند نماد تهران مدرن در اواخر دوره قاجاریه به حساب می آمد، در تغییرات اساسی و تخریب بناهای میدان توپخانه از سوی رضا شاه در امان نماند و به بهانه گسترش میدان، تخریب شد و از میان رفت.
ساختمان شهرداری تهران (پس از چند بار تغییر مکان )، هم اکنون در ظلع جنوبی پارک شهر واقع است و وظایف شهرداری
نیز هر چند همان وظایف مندرج در نظام نامه بلدیه است، اما در حال حاضر این وظایف به دلیل گسترش شهر تهران و تغییر شیوههای زندگی در آن، با تکنولوژی روز هماهنگ شده است.
بعنوان مثال ایجاد شهر سالم در یکی از مناطق جنوبی تهران و تبدیل آن به منطقهای استاندارد برای سکونت، از جمله اقدامات مهم این شهرداری میباشد.
فصل اول
شهرداری
در حکومتهای محلی از جمله شهرداریها، شهروندان قدرت را مستقیماً از طریق برگزاری انتخابات به نمایندگان رسمی خود که اعضای شوراهای شهر و روستا میباشند و از طریق آنان به مسئولین حکومتهای محلی یعنی شهرداران و دهیاران تفویض مینمایند. در تبصره بند یک ماده 71 قانون تشکیلات ، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران آمده است : ” شورای اسلامی شهر موظف است بلافاصله پس از رسمیت یافتن نسبت به انتخاب شهردار واجد شرایط اقدام نماید.”
در شهرداریها، شهرداران بعنوان مسئولین اجرایی (در حدود وظایف محوله )، در مقابل شوراهای اسلامی شهر و روستا مسئول بوده و هر دو در مقابل شهروندان مسئولیت پاسخگویی دارند. البته دولت مرکزی نیز بر حسن اجرای قوانین و مقررات نظارت مینماید.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش را مورد توجه قرار داده و به موجب اصل ششم این قانون « امور کشور به اتکای آرای عمومی اداره میشود و از راه انتخابات؛ رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شوراها انتخاب میشوند ».
بنابراین از شهرداریها و به طور کلی از تمامی نهادهای عمومی انتظار میرود که در مقابل عملکردها و نتایج حاصل از آنها، در مقابل شهروندان و نمایندگان قانونی ایشان پاسخگو باشند. به بیان ساده میتوان گفت که مسئولیت پاسخگویی شهرداران را ملزم مینماید در مورد اعمالی که انجام می دهند به شهروندان توضیح دهند ونتایج حاصل از برنامه های مصـوب را در معرض ارزیابی و قضاوت نهادهای مستقل نظارتی و در نهایت عموم مردم قرار دهند. همچنین بر مبنای مفهوم مسئولیت پاسخگویی عمومی، شهرداریها مکلفند در مورد افزایش منابع مالی که عمدتاً از طریق معاملات غیر مبادلهای صورت میگیرد و همچنین میزان و نحوه مصرف اینگونه از منابع، دلایل قانع کننده و منطقی ارائه نمایند.
براساس بند 8 قانون مذکور یکی از وظایف شوراها عبارت است از :” نظارت بر حسن اداره و حفظ سرمایه ودارایی های نقدی، جنسی و اموال منقول و غیرمنقول شهرداری و همچنین نظارت بر حساب درآمد و هزینه آنها به گونهای که مخل جریان عادی امور شهرداری نباشد.” همچنین در بند 10 در تشریح وظایف شورای شهر بیان شده : ” تایید صورت جامع درآمد و هزینه شهرداری که هر شش ماه یک بار توسط شهرداری تهیه میشود و انتشار آن برای اطلاع عموم و ارسال نسخهای از آن به وزات کشور .”
و در بند 26 نیز در تشریح وظایف شورای شهر آمده است : ” تصویب نرخ خدمات ارائه شده توسط شهرداری و سازمانهای وابسته به آن با رعایت آیین نامه مالی و معاملات شهرداریها .”
بنابراین، شهرداریها به لحاظ نوع فعالیتها و خدماتی که ارائه میدهند، مشابه سازمانهای دولتی بوده و محیط گزارشگری و چارچوب نظری مورد استفاده برای این واحدها نیز متفاوت از واحدهای انتفاعی است. در حقیقت شهرداریها، « نهادهای عمومی غیر دولتی » هستند که هدفشان ارائه خدمات به مردم ساکن در یک منطقه است و لذا عملکردی مشابه دولتها در سطحی کوچکتر دارند. به طوری که از لحاظ گزارشگری مالی، همانند دولتهای مرکزی بوده و معیارهای گزارشگری دولت برای شهرداریها نیز می تواندمورد استفاده قرار گیرد. زیرا « اصل استفاده از حسابهای مستقل » و یا « اصل لزوم اعمال کنترل بودجهای » و یا سایر اصولی که در حسابداری دولتی متداول است، برای شهرداریها نیز کاربرد داشته و میتوان گفت که حسابداری شهرداریها، تابع حسابداری دولتی است.
بعنوان نمونه در تشریح وظایف شوراها در بند 13 این قانون مربوطه آمده است: ” تصویب بودجه، اصلاح و متمم بودجه و تفریغ بودجه سالانه شهرداری و مؤسسات و شرکتهای وابسته به شهرداری با رعایت آیین نامه مالی شهرداریها و همچنین تصویب بودجه شورای شهر .”
ثبت های حسابداری
برای ثبت های حسابداری که مراحل اولیه حسابداری است نیاز به صدور برگه دفترروزنامه ودفترکل ودفترمعین است وبرای موازنه حسابهای دفترمعین عینا همانند دفترکل است.در این جا کافی است که باید عملیات حساب های فرعی هر حسابهای فرعی هرحساب اصلی با جمع ان حساب دردفترکل برابری نماید و مراحل انجام هزینه در سازمان شهرداری می باشد.
یکی از مهمترین و اساسی ترین مراحل حسابداری تهیه و تنظیم گزارشات مالی می باشد که در پایان دوره مالی به وسیله واحد حساب داری تهیه وجهت اگاهی مدیران و عامه ی مردم ازچگونگی فعالیتهای انجام شده در سازمان شهرداری به موجب قانون منتشر می گردد.
در حال حاضردانش حسابداری به عنوان یک دانش فراگیردرامده که بسیاری خود
رانیازمند دانستن ان احساس می کنند که هدف اصلی ان اشنایی فراگیر ان با مبنای
حسابداری است.این مبنا شامل روشهای عمومی حسابداری است که درقالب حساب
داری واحدهای خدماتی انفرادی بیان می شود .
باگسترش روابط اقتصادی دربین بنگاههای اقتصادی وگوناگونی مبادلات بازرگانی
وتنوع محصولات واحدهای اقتصادی بسیاری درقالب موسسات بازرگانی ایجادشده
به فعالیت می پردازند.درجوامع نوین موسسات بازرگانی در مجموعه ی بنگا ههای
اقتصادی سهم بسیاری دارند. این موضوع باعث می شود که تا د ر فرایند اموزش
حسابداری به موسسات بازرگانی توجه ویژه ای شود.
در حال حاضر با توجه به تاثیر مهمی که عملیات ومحاسبات حسابداری در برنامه
ریزیهای سازمانها وتصمیم گیریهای مدیران دارد اموزش ان از اهمیت و یژه ای
برخوردار است تا با استفاده از اطلاعات ومنابع جدید مطالب ومسا ئل مفید و کار
بردی مطرح شود تا ¬هنر جویان عزیز با مطالعه ویاد گیری ان ها بتوانند پس از
فراغت از تحصیل با توانایی بیشتری از عهده وظایف محوله در قسمت های مالی
سازمان های مختلف بر ایند. اصول حساب داری سازمان شهرداری که جزئی از
حسابداری دولتی می باشد فن تطبیق تجمیع وتلفیق اصول وموازین حساب داری با
قانون ومقررات مربوط بیان گردیده است لذا این امیختگی و تشکیل در اصول و
و روشهای حسابدری و قانون و مقررات موضوع ازلحاض سیاسی/اجتماعی واقتصادی
بدیهی است زمانی حسابداری هر موسسه می تواند تعریف فوق را عینیت بدهد که
نسبت به بسط و تکامل حسابداری ازجهات نظری و عملی همت نماید وبرای بسط
وتکامل ازهر دو نظر بایستی اصول استانداردهای حسابداری وقواعد و روشهای
متداول در حسابداری مورد عمل حسابداری موسسه قرار گیرد . زیرا عمل نکردن
به اصول واستانداردها و واقعه متداول در حسابداری – عدم صحت گزارشات مالی
تهیه شده را در پی داشته و تصمیمات متخذه نیز غیر منطقی خواهد بود.
برگه حسابداری :
برگه حسابداری عبارت است از ورقه ای است که مبین جامع و کامل یک فعالیت
مالی در یک موسسه می باشد .
برگه حسابداری از لحاض قانونی چنین تعریف شده است :
برگه یا مدرک حساب عبارت است از نوشته ای که در ان یک یا چند داد وستد
انجام شده به مناسبت حساب هایی که بدهکار یا بستانکار شده تجزیه و صادرمیشود
و چنین مدرکی پس از امضای مرجع ذی حساب قابل ثبت در دفاتر معین و روزنامه
وکل است .
اهمیت این فرم به مراتب بیش از سایرامور مربوط به ثبت و نگهداری حساب است
ومسئولیت تشخیص بدهکاری حساب و بستانکاری حساب که در بالای برگه های
حسابداری نوشته می شود .با نظررئیس حسابداری از وظایف مختص متصدی تنظیم
برگه حسابداری می باشد .
بعضی از مشخصات برگه حسابداری کد رایانه ای (جزئ معین و کل ) عنوان سر
فصل شماره ردیف می باشد:
1تشخیص حساب بدهکار و بستانکار: از اهم وظایف متصدی تنظیم برگه حسابداری
می باشد .متصدی مربوطه پس از تجزیه و تحلیل حساب و تشخیص بدهکار وبستان
کار ان نتیجه تشخیص خود را در سند حسابداری منعکس می کند .
2عنوان سر فصل در برگه حسابداری وجود دارد مانند تنخواگردان پرداخت کسور
بازنشستگی و وصول در امد عمومی انتقالی کسور ارسالی.
3متصدی صدور برگه پس از ثبت اقلام در یافت یا پرداخت در ستون مربوطه و
نوشتن جمع به حروف ان را امضاء های مجازبرای صدور نزد متصدی دفتر صدور
برگه ارسال می دارد . تامین اعتبار وذخیره تامین اعتباربه میزان تنخواه گردان
پرداخت و حساب اسناد وصولی عامل ذی حساب به میزان کل سند هزینه می باشد.
تعریف اوراق بهادار
ماده 46ق.م.ع. نحوه چاپ /تحویل ونظارت بر امور چاپی اوراق بهادار را به شرح
زیرتصریح نموده است.
انواع تمبر اوراقی که برای وصول در امدها ی عمومی منظوردر بودجه کل کشور
مورد استفاده قرار می گیرندو انواع گذر نامه/ شناسنامه/ سند مالکیت و همچنین سایر
اوراق واسناد رسمی دولتی در شرکت سهامی چاپ خانه دولتی ایران تحت نظارت
هیئتی مرکب ازدونفر نماینده وزیرامور اقتصاد ودارایی ویک نفر نماینده دادستان کل
کشور یک نماینده دیوان محاسبات کشور و یک نفر به انتخاب مجلس شورای اسلامی
چاپ وتحویل وزارت یا تحویل موسسه زیربط می گردد.
واگزاری تنخواه گردان:
به منظور مصرف یافروش اوراق بهاداردر واحدهای تابعه دستگاههای اجرائی مستقر
در مرکز استان نمایند گی خزانه درهر استان اوراق مورد نیاز را به صورت تنخواه
گردان در اختیار ذیحساب ان دستگاه قرار می دهد.
فروش اوراق بهادار:
معامله جمع ارزش ریالی اوراق بهادار به فروش رفته توسط دستگاه مصرف کننده از
موجودی مخزن اوراق بهادارکسر وتنخواه واگذاری ترسیم می شود وجه ان به حساب
بانک تمرکز وجوه درامد مربوطه واریز می گردد با توجه به این که حساب جاری
مذ کور غیر قابل برداشت است و موجودی ان در پایان هر ماه به حساب خزانه منتقل
می گردد با توجه به اینکه سال مالی بر گروه حسابهای اوراق بهادار مرتبت نیست لذا
تسویه تنخواه گردان اوراق بهادارنیز لزومی ندارد.
دفتر ثبت اسناد:
برای ثبت اسناد در حال راه اندازی شده که با توجه به شماره ها ی مسلسل د ر دفتر
مربوط به هر سند با تا ریخ روز شما ره ای اختصا ص می گرد د تا ان سند دوباره
پرداخت نشود.
سند هزینه رسمی:
تنظیم هزینه صورتحساب ودرج مبلغ بابت دستمزد یاخرید وسائل وسایر هزینه ها
جهت پرداخت وجه ذیحق وذینفعمی باشد.
برگه حسابهای جاری برای عملیات انتقالی:
فیش حقوق که در دو برگ نوشته می شود تا کارمند بتواند مبلغ حقوق خود را از
بانک مربوطه دریافت نماید به این صورت یک برگه جهت بانک و برگه دیگر
برای کارمند می باشد.برای محاسبه اضفه کاری کارمندانحقوق ومزایای مستمر که
شامل:حقوق مبنا+افزایش سنواتی+فوقالعاده شغل+حق مسئولیت+حداقل دریافتی که
مجموئا بر175/1تقصیم می شود تا مبلغ یک ساعت به دست اید.
ماموریت کارمند:
از کاری مشخص که به شخص مامور داده می شود تا طبق مقررا ت اداری انجام
گیرد ومامور کارمند در مقابل اجرت می گیرد که به دو صورت می باشد عادی
و پیوسته .
حکم کار گزینی:
برای هر کارمند از طر ف سازمان مد یریت و برنامه ریزی کشور حکم بر اساس
چارت سازمانی و بوجه اسمی صادر می شود وکارمندان بر اساس حکم کارگزینی
و شغل مورد تصدی انجام وظیفه می نماید که دریافت مبلغ حقوق با توجه به مدرک
تحصیلی می باشد که شامل 24بند طبقه حکم پیوستی می باشد.
دفاتر حسابداری
دفتر روزنامه:
بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم دفتر روزنامه دفتری است که اشخاص حقیقی یا
حقوقی کلیه عملیات مالی وپولی خود را اعم از خریدوفروش ودیون مطالبات و ظهر
نویسی وهر گونه فعالیتی که ایجاد دین یا طلب کند وسایر عملیات محاسباتی که طبق
اصول حسابداری وعرف متداول دفترداری در پایان دوره مالی برای تنظیم حساب
سود وزیان وتراز لازم است بلا استثنا به ترتیب تاریخ وقوع در ان ثبت کند.
می توان گفت دفترروزنامه دفتری است که کلیه فعالیت مالی درهرموسسه به ترتیب
تاریخ وقوع وبا توجه به جنبه بدهکاروبستانکار ثبت وتوضیح داده می شود و هرچند
یک بار که به موجب قانون حداکثر تا پانزدهم ماه بعد تعین شده است می بایست به
حسابها وسرفصلهای مربوط در دفتر کل نقل شود بدین ترتیب کلیه معاملات سازمان
شهر داری باید در همان روز انجام دردفتر روزنامه ثبت شود ولی به موجب قانون
تاریخ مندرج درمدارک یا فاکتور فروش یا خرید وغیره و ملاک قطعی تاخر تحریر
شناخته نمی شودوهر گاه انجام وختم معامله با توجه به طرزوسیستم کار موسسه تابع
تشریفات وطی مراحلی باشد تا معامله اماده برای ثبت در دفترروزنامه شود وفاصله
ستون بدهکار و بستانکار در دفتر صدور برگه نیز برابری نماید.


مقاله در مورد مقایسه مهدویت و فرجام شناسی در اندیشه اسلام و غرب word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد مقایسه مهدویت و فرجام شناسی در اندیشه اسلام و غرب word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد مقایسه مهدویت و فرجام شناسی در اندیشه اسلام و غرب word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد مقایسه مهدویت و فرجام شناسی در اندیشه اسلام و غرب word :
مقایسه مهدویت و فرجام شناسی در اندیشه اسلام و غرب
چکیده
مقاله در پیشرو، به یکی از دغدغههای مهم انسانها پرداخته است که همان آینده نگری و آگاهی از آینده و فراسوی بشر میباشد. مسأله آینده نگری و دغدغه داشتن آن، در وجود همه انسانها در طول تاریخ و نیز در فرآیند پایان تاریخ بوده و خواهد بود. از آنجا که انسان، بر اساس فطرت روحانی آفرینش شده است، خواستهها و پرسشهای فطری او نیز خاستگاه روحانی دارد که معرفتجویی، حقیقت طلبی و آینده نگری، از جمله آنها است. بر این اساس، مقاله حاضر با سر فصلهایی که در ذیل به گزارش آنها خواهیم پرداخت، در دستور تحقیق و پژوهش قرار گرفت.
نگارنده، ابتدا به ابعاد زمان که متشکل از گذشته، حال و آینده است و مفاهیم آن پرداخته و سپ
س به خاستگاه آیندهنگری (فطری، عقلی ـ فلسفی و سیاسی ـ اجتماعی)توجه کرده است. در فرآیند بحث، آینده نگری را به مثبت و منفی تقسیم نموده و آینده نگری مثبت را از منظر ادیان ابراهیمی مورد کاوش قرار داده است. همچنین به دیدگاههای اندیشمندان و نخبگان علمی درباره آینده نگری مثبت پرداخته و در آخر و برآیند بحث، به علت روی آوردن انسان به آینده نگری منفی نیز توجه شده است.
کلید واژهها:
آیندهنگری، پایان تاریخ، ابعاد زمان، خاستگاه آینده نگری، آینده نگری مثبت، آیندهنگری منفی، فطرت، فلسفه تاریخ، اسلام، یهودیت، مسیحیت، زرتشت، آینده نگری هم اکنونی.
مقدمه
از دغدغههای مهم و اساسی که به نوعی شامل همه انسانها در طول تاریخ بوده و خواهد بود، آیندهنگری و کسب آگاهی از کیفیت رخ داد فرجام تاریخ بشریت است. اهمیت آیندهنگری و نیز اقبال عمومی مردم به آن، سبب شده است همه مکاتب ـ اعم از مکاتب الهی و مکاتب بشری ـ به نوعی به آن حساس بوده و درباره آن، بحث کردهاند تا درصدد ترسیم آن برای باورمندان خود برآیند. به راستی برای مردم، این مطلب پذیرفته نیست که خود را پایبند به مکتبی بدانند که از آینده و کیفیت رخداد آن، بیخبر باشد و ابراز بیاطلاعی نمایند؛ از این رو، آیندهنگری، میان همه مکاتب مطر ح بوده و با همین رویکرد، مکاتب، آینده و فرجام تاریخ را بر اساس آموزههای مکتب خود توجیه و تفسیر میکنند؛ اما تفاوت و تمایزی که میان مکاتب در مباحث آیندهنگری و کیفیت رخ داد آن است، سبب بروز دیدگاههای گوناگون درباره آیندهنگری شده است.
مکاتب الهی، از آن جا که جهان را دارای خالق حکیم، دانا و توانا میدانند و تدبیر جهان را بر اساس اراده حق تعالی توجیه میکنند، آینده و فرجام بشریت را روشن ارزیابی کرده و آینده جهان را از آن صالحان میدانند. در مقابل، مکاتب الحادی با جهانبینی مادی، با دستمایه قرار دادن یک سری عوامل، نظیر نژاد، ملیت، فرهنگ و باورها، معمولاً آینده تاریخ را مثبت ارزیابی نکرده بلکه اضمحلال و نابودی را سرنوشت حتمی بشر میدانند. در مقابل دو دیدگاه مثبت و منفی فوق، دیدگاه سومی مطرح است که برای بشر، آینده و فراسویی که در انتظار آن به سر برد، تصور نمیکنند؛ بلکه آینده بشریت را در هم اکنون خلاصه کرده و پایان تاریخ را اعلان نمودهاند و به نوعی خوشبختی و «به زیستی» مطلوب بشر را در نظام لیبرالیسم غربی که به گمان آنها بهترین و کاملترین ایدئولوژی تجربه شده بشر در طول تاریخ زندگی خود است، خلاصه میکنند.
میان ادیان آسمانی، دین اسلام، در جایگاه آخرین، کاملترین و جامع ترین دین آسمانی، آینده بشریت را خوب و روشن ارزیابی کرده و آن را در قالب اندیشه مهدویت به بشر و جوامع بشری معرفی کرده است ؛ آینده بشریت و حاکمیت آن را از آنِِِ صالحان و مستضعفان دانسته و فراگیری عدالت، معنویات، مساوات و ; را از شاخصههای مهم حکومت جهانی مصلح به شمار آورده است.
ابعاد زمان (گذشته، حال و آینده) و مفاهیم آن
تاریخ انسان، در ابعاد زمان دارای معنا و مفهوم است. مفاهیم زمانی نیز به گذشته، حال و آینده تقسیم میشوند؛ در نتیجه، تاریخ انسان نیز دارای ابعاد سه گانه زمانی گذشته، حال و آینده میباشد. گذشته انسان، آن تحولاتی است که در زمانهای گذشته رخ داده و در تاریخ به ثبت رسیده است. آینده انسان نیز زمانهایی است که آبستن رخدادها و پدیدههای جدیدی است که بشر در انتظار فرا رسیدن آن به سر میبرد و حالِ انسان، خط فرضی است که بین دو زمانِ گذشته و آینده کشیده میشود. تاریخِ انسان و غیرانسان، بدون زمان تحقق پیدا نمیکنند؛ زیرا تغییر و تحول هر چیز با زمان[1] معنا پیدا میکند. پس زمان، جزء جدایی ناپذیر تاریخ است همچنین تنها انسان تاریخ ندارد؛ بلکه همه موجودات در این عالم (که همیشه در حال تغییر و تحول هستند) دارای تاریخند. به یک اعتبار، همه چیز در عالم تاریخ دارد؛ چون تاریخ، یعنی سرگذشت. وقتی چیزی حالت متغیری داشته باشد و از حالی به حالی و از وضعی به وضعی تغییر وضع و تغییر حالت بدهد، این، همان سرگذشت داشتن و تاریخ داشتن است؛ برخلاف این که اگر چیزی در وضع ثابتی باشد؛ یعنی هیچ تغییری در آن رخ ندهد که قهراً تاریخ هم ندارد.[2]
در تغییر و تحول اشیا، زمان، فصل ممیز آنها است و زمان است که تغییر و تحول را دارای شناسه و شاخصه دیروزی و امروزی میکند؛ پس زمان و تحول، فصل مقوم و به تعبیر دیگر، شالوده و اساس تشکیل تاریخ هستند. اگر آن دو نباشند، تاریخ نیز وجود نخواهد داشت. میان اشیا و موجودات صاحب تاریخ، تاریخ انسان محور بحث است. این تاریخ، دارای ویژگیهایی است که از دیگر موجودات متمایز میشود؛ مانند اراده، اختیار، و ; پس انسان میتواند با اختیار و اراده از مقطع «گذشته» و «حال» عبور کرده و خود را به «آینده» برساند و فردای خود را به میل و اراده خویش بسازد.
شهید مطهری، در مقوله معرفتشناختی تاریخ، تاریخ را در اقسام سهگانه ذیل تعریف کرده است:
1 – تاریخ نقلی؛
2 – تاریخ عقلی (علمی)؛
3 – فلسفه تاریخ.
وی، در تعریف اقسام سهگانه تاریخ، چنین گفته است:
تاریخ نقلی، علم به وقایع و حوادث و اوضاع و احوال انسانها در گذشته است، مقابل اوضاع و احوالی که در زمان حال وجود دارد. هر وضع و حالتی و هر واقعه و حادثهای، به زمان حال ـ یعنی زمانی که دربارهاش قضاوت میشود ـ تعلق دارد. حادثه روز و جریان روز است؛ اما همین که زمانش منتفی شد و به گذشته تعلق یافت، جزء تاریخ شده، به تاریخ تعلق مییابد؛ پس علم تاریخ در
این معنا، یعنی علم به وقایع و حوادث سپری شده و اوضاع و احوال گذشتگان. علم تاریخ در این معنا، اولاً جزئی ـ یعنی علم به یک سلسله امور شخصی و فردی ـ است، نه علم به کلیات و یک سلسله قواعد و ضوابط و روابط. ثانیاً یک علم نقلی است، نه عقلی. ثالثاً علم به «بودن»ها است نه علم به «شدن»ها. رابعاً به گذشته تعلق دارد، نه به حال.
تاریخ عقلی (علمی)، علم به قواعد و سنن حاکم بر زندگیهای گذشته است که از مطالعه و بررسی و تحلیل حوادث و وقایع گذشته به دست میآید. آنچه محتوا و مسائل تاریخ نقلی را تشکیل میدهد، ـ یعنی حوادث و وقایع ـ «مبادی» و مقدمات این علم به شمار میروند. و مورخ (به معنای دوم) در پی کشف طبیعت حوادث تاریخی و روابط علّی و معلولی آنها است، تا به یک سلسله قواعد و ضوابط عمومی و قابل تعمیم به همه موارد مشابه حال و گذشته دست یابد.
هر چند موضوع و مورد بررسی تاریخ عقلی، حوادث و وقایعی است که به گذشته تعلق دارد، مسائل و قواعدی که استنباط میکند به گذشته اختصاص ندارد و قابل تعمیم به حال و آینده است. این جهت، تاریخ را بسیار سودمند میکند و آن را به صورت یکی از منابع معرفت انسانی در میآورد و او را بر آیندهاش مسلط میکند. تاریخ علمی (عقلی) ـ مانند تاریخ نقلی ـ به گذشته تعلق دارد، نه به حال و علم به «بودنها» است، نه علم به «شدنها»؛ اما بر خلاف تاریخ نقلی، کلی است، نه جزئی و عقلی است، نه نقلی محض.
فلسفه تاریخ، علم به تحولات و تطورات جامعهها از مرحلهای به مرحله دیگر و قوانین حاکم بر این تطورات و تحولات است؛ به عبارت دیگر، علم به «شدن» است، نه تنها علم «بودن» آنها.
فلسفه تاریخ ـ مانند تاریخ عقلی ـ کلی است، نه جزئی و عقلی است، نه نقلی؛ امّا بر خلاف تاریخ علمی، علم به «شدن» جامعهها است، نه علم به «بودن» آن ها. نیز ـ بر خلاف تاریخ علمی ـ مقوم تاریخی بودن مسائل فلسفه تاریخ، این نیست که به زمان گذشته تعلق دارند، بلکه این است که علم به یک جریان است که از گذشته آغاز شده و ادامه دارد و تا آینده کشیده میشود[3] .
آیندهنگری
مفهومشناسی آیندهنگری
آیندهنگری، به معنای توجه داشتن به آینده و دغدغه داشتن وضعیت فراسو است که در انتظ
ار رسیدن آن و رخدادهای آن هستیم.
آیندهنگری را میتوان دو قسم کرده و آن را از دو منظر مورد مطالعه قرار داد.
1 – آیندهنگری کلی. در این قسم، نگرش به آینده با رویکرد کلی صورت میگیرد و متعلق آن، نوع بشر است. و دغدغه انسان بر این است که فرجام و سرانجام تاریخ بشریت، روشن و آفتابی است یا تاریک و ظلمانی؟ به تعبیر دیگر، نگاه انسان در این فرض، نهایت زندگی بنیآدم است که آیا انسانها در تاریخِ خودشان، عاقبت به خیر میشوند یا فرجام شوم و عاقبت شرّ در انتظار آنها است؟
2 – آیندهنگری جزئی. در این فرض، دغدغه و دل مشغولی انسان، فردی و جزئی است. هر کس برای فردا و فرداهای خود نگران است که چه رخدادها و حوادثی پیش خواهد بود و چگونه باید با آن کنار آمد. در واقع، تلاش و کوشش روزمره انسانها برای فردای بهتر، از این منظر توجیه میشود. در این قسم است که علاوه بر انسانها، حیوانات نیز برای فردای خود تلاش و کوشش کرده و سعی میکنند با انجام کارها و جمع کردن غذا و ساختن لانه، آینده خوبی برای خودشان بسازند. پس در فرض دوّم که آینده نگری جزئی است، انسان و حیوان، با هم مشترک هستند؛اما قسم اول که آیندهنگری کلی و به تعبیری دیگر فرجامنگری است، مخصوص انسانها میباشد؛ زیرا نگاه کلی و کلینگری از خصیصههای عقل و نگاه جزئی و جزئینگری از خصیصههای وهم است و در میان موجودات، تنها انسانها هستند که خداوند به آنها نعمت عقل و شعور عنایت فرموده است. پس انسانها میتوانند با نیروی عقل، فرجامنگری کنند؛ اما حیوانات از نعمت عقل محروم بوده و دارای وهم و خیال هستند؛ به همین دلیل، تنها جزئینگری دارند.
منظور از دین در این مقاله عبارت است از:
مجموعهای از اعتقادات و آداب و اعمال، که کم و بیش سازمانیافته و با یک حقیقتِ ما فوق تجربی و متعالی مرتبط میباشد و درون یک جامعه معین، یک یا چند وظیفه زیر را انجام میدهد: یکپارچه ساختن، هویت بخشیدن، تبیین تجربه جمعی، پاسخگویی به ماهیت اساسی حیات فردی و اجتماعی انسانها.[21]
این تعریف، شامل ادیان زنده جهان میشود که عبارتند از: سه دین غربی، یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام، شش دین شرقی، یعنی آیین هندو، بودا، دائو، آیین کنفوسیوس، آیین شینتو و آیین جین و دینی که تقریباً در برزخ شرق و غرب قرار دارد، یعنی آیین زرتشت.[22]
جهانی شدن[23] فرایندی است که طی آن، تمام انسان ها موانع مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و میتوانند به سهولت با همدیگر ارتباط بر قرار کنند؛ پس: جهانی شدن، از برخی جهات، نوعی انقلاب ارتباطی است.[24]
نگارنده به ابعاد دیگر جهانی شدن، به ویژه بعد فرهنگی اعتقاد ندارد؛ پس همگام با مفهوم «جهانی شدن» مفهوم «تنوع فرهنگی» نیز رشد میکند. با جهانی شدن، سطوح برونی متون فرهنگ، لایههای زیرین «هویت یابی» و «محلی گرایی» جوانه میزنند.[25]
آینده، زمانی تحقق مییابد که انقلاب ارتباطی به سر انجام رسیده و امکان ارتباطات جهانی به لحاظ زیرساختهای تکنولوژیک، اقتصادی و سیاسی و زبانی به سهولت مقدور شود و همه انسان ها بتوانند با هم مرتبط باشند. به نظر میرسد در نیمه دوم قرن 21 این امر، با رشد فن آوری، به ویژه اختراع دستگاههای ترجمه هم زمان تحقق یابد.[26] در پاسخ به سؤالات طرح شده، یک بحث مقدماتی درباره آیندهپژوهی و پیشبینی ارائه، و بر حسب روشهای ممکن برای پیشبینی آینده، به گونههای مختلف به سؤالات پیشین پاسخ میدهیم.
مفهومشناسی و امکان پیشبینی
آیندهنگری[27] کار فکری منتظمی است، مشتمل بر نگاه به آیندهای نه چندان نزدیک، برای سعی در پیشبینی آن.[28] بر خلاف آنچه در مفهوم آینده نگری مندرج است، در این گفتار، منظور از آیندهنگری، مهیا ساختن آینده مورد آرزو نیست؛ بلکه هدف، حدس آینده محتمل است. هر چند حدس آینده محتمل میتواند در راستای کنترل برخی ساحتها از سوی کنشگران واقع شود.[29] در این مقاله، هدف کشف آینده[30] به صورت روشمند است که البته با پیشگویی متفاوت است.[31]
آیندهپژوهی، دانش و معرفتی است که چشم مردم را به رویدادها، فرصتها و مخاطرات احتمالی آینده، باز نگه میدارد؛ ابهامها، تردیدها، ودغدغههای فرساینده مردم را میکاهد؛
توانایی انتخابهای هوشمندانه جامعه و مردم را افزایش میدهد؛ و به همگان اجازه میدهد بدانند به کجا میتوانند بروند (آیندههای محتمل=)[32] و به کجا باید بروند (آیندههای بایسته = Normatvre futures) و از چه مسیرهایی میتوانند با سهولت بیشتری به آیندههای مطلوب برسند.[33]
در پاسخ به این سؤال که آیا اصولاً پیشبینی آینده در حوزه علوم اجتماعی ممکن است، دیدگاههای مختلف و متعارضی ارائه شده است. اگر این دیدگاه ها را بر یک طیف قرار دهیم، در یک سوی این طیف، عدم امکان و در سوی دیگر، امکان و در میان این دو “پیشبینی احتمالی” قرار میگیرد. برای سهولت بیان، مفاهیم سهگانه مورد بررسی و دیدگاه نگارنده ارائه میشود. برخی دانشمندان علوم اجتماعی، قلمرو آینده را از شمول حوزه علوم اجتماعی خارج دانسته و معتقدند علوم اجتماعی، توان پیشبینی ندارد؛ برای نمونه، آلفرد شوتز، حوزههای مورد مطالعه علوم اجتماعی را به چهار قلمرو تقسیم میکند: قلمرو«umwelt » یعنی قلمرو واقعیت اجتماعی که تجربه مستقیمی از آن داریم؛ «mitwelt» یعنی قلمرو واقعیت اجتماعی بدون تجربه مستقیم؛ «vorwelt» یعنی قلمرو گذشتگان و «folgweltl» به معنای قلمرو آینده. وی معتقد است آینده، کاملاً نامتعین و خارج از بررسی جامعهشناختی است. اصولاً رویکردهای تفسیری و پدیدارشناختی، با پیشبینی تناسب چندانی ندارد.[34]
در مقابل، برخی دیگر معتقدند هدف دانش، فهم، پیشبینی، کنترل و در نهایت، بهبود زندگی است. در این رویکرد، پیشبینی آینده، در کنترل و بهبود آن، نقش اساسی دارد؛ چه این که بدون پیشبینی، کنترل نیز ممکن نیست. از این روی، دیدگاه فرانسیس بیکن در کتاب آتلانتیس نو که هدف دانش را بهبود زندگی معرفی میکرد اهمیت یافت.[35] این رویکرد، در فصل نهم کتاب فلسفه علوم اجتماعی، نوشته آلن راین، با عنوان «پیشبینی هدف علم الاجتماع» توضیح داده شده است. در این فصل، نگارنده به بررسی مدلولات این نظریه سابقهدار میپردازد که معتقد است: «هدف از پی افکندن علم الاجتماع پیش رفته، پیشبینی تحولات عظیم و دامنهدار اجتماع است.»[36]
این رویکرد، مورد قبول متفکرانی همانند مارکس، کنت و میل است که میان نظام اجتماعی و نظام طبیعی تجانس قائل بوده و به وحدت روش معتقدند.
تصویری که میل از مقصد علوم اجتماعی داشت، مبتنی بر این اصل موضوع نیوتونی بود که جهان، یک نظام جبری و علی و معلولی[37] است. معنای این مطلب، آن است که عقلاً
همواره میسر است که با دانستن وضعی از جهان و دانستن کامل قوانین علّی که در آن وقت، در جهان کارگرند، هر وضع دیگری از جهان را پیشبینی کرد. این مطلب، فی الجمله در کل جهان صادق است.[38]
رویکرد سوم که نگارنده به چنین رویکردی تمایل دارد، پیشبینی احتمالی است. پیشبینیهای دراز مدت، عقلا محال نیستند؛ چون کافی است علل اولیه همراه متغیرهای دخیل کشف شوند؛ اما کشف دخالتها در علوم اجتماعی که به فاعلان مختار تعلق دارد، بس مشکل است؛ بدین سبب، پیشبینی در علوم اجتماعی با چشمپوشی از دخالتهای انسانی به نحو احتمالی صورت میگیرد؛ پس علوم اجتماعی به قوانین تقریبی مجهزند.[39] گفتنی است، اگر بتوان تواتر نسبی[40] پیامدها را کشف کرد، پیشبینی احتمالی، با خطر کردن ملازم است. تواتر نسبی؛ یعنی این که احتمال وقوع پیامدی خاص، مقداری بین صفر و یک است. به هر حال، درباره آینده دو گونه تفسیر میتوان ارائه کرد:
1 – تفسیر تواتری[41] یا عینی[42] در صورتی که بتوان محدوده پیامدهای مقصود را معین کرد؛ برای مثال اگر بتوان صورتهای مختلف ادیان در آینده را به طور قطعی تصور کرد، آن گاه میتوان به تفسیر تواتری دست زد؛ در حالی که چنین امکانی، دست کم در مقوله دین وجود ندارد.
2 – تفسیر روانی[43] یا بر اساس شدت و ضعف باور[44] در صورتی که بر آورد تواتر نسبی پیامدها ممکن نیست، بسیار سودمند است. در این تفسیر، برآورد احتمالی، از قوّت و ضعف دلایل و قرائن موجود، برای انتظار وقوع حادثه حکایت میکند و تصور پیامدهای احتمالی، ضرورت ندارد.[45]
در این مقاله، پیشبینی احتمالی بر حسب تفسیر روانی است. با توجه به مطالب مذکور، پیشبینی در علوم اجتماعی از اتقان تئوریک برخوردار نبوده و در اکثر موارد، تجارب تاریخی، آنها را ابطال کرده است؛ اما به دلایل مختلف جذابیت دارند. نیاز به پیشبینی از انگیزههای عملی برای کشف آینده ناشی میشود؛ [46] از این روی در همه ادیان بزرگ، مثل دین یهود، دین مسیحیت و دین اسلام پیشبینی آینده وجود دارد.[47] در دوره مدرنیته که دانشمندان به پیشبینی دروندینی ادیان، اهمیت نمیدادند، پیشبینی مبتنی بر دانش بشری جایگزین ادیان شد.[48] این امر، نشان میدهد پیشبینی در دورههای مختلف تاریخی برای انسان ها اهمیت دارد؛ چه این که پیشبینی، چه درست و چه غلط، راهنمای عمل و جهتدهنده مسیر حرکت انسان ها به سوی آینده است.[49]
پیشبینی آینده ادیان
برای پیشبینی آینده ادیان، کربی دو رویکرد نظری ترسیم میکند: رویکرد درون دینی و مطالعه متون مقدس[50] و رویکرد بروندینی و علمی که خود، متضمن چندین روش است.[51] این روشها همچون فرافکنی روند، [52] نظرخواهی و مشاوره[53]، توفان فکری یا هماندیشی[54]، تحلیل تاریخی[55]، استدلال مفهومی- ذاتی[56] و تحلیل انعکاس دین در رسانهها هنگام بررسی هر کدام از نظریهها، توضیح داده خواهد شد. البته از آن جا که این مقاله، به لحاظ روش ش
ناختی بر تفسیر ذهنی[57] مبتنی است، مراعات اصول و قواعد روشهای مذکور ضروری نیست؛ بلکه هدف، ارائه شواهدی دال به سوی پیشبینی با استناد به تلفیقی از فنون مذکور است.
رویکرد درون دینی
با نگاه دروندینی، در اکثر ادیان، به ویژه ادیان بزرگ، آیندهنگری وجود دارد. الگوی غالب بر پیشگویی ادیان بزرگ، پیشبینی جهانیشدن و غلبه بر سایر ادیان است؛ پس جمعبندی پیشبینیهای دروندینی یا به تعبیر حوزوی، اجماع مرکب اینگونه پیشبینیها، اجماع بر سر «دینیشدن » جهان در آینده است. کارکرد اینگونه پیشبینیها در میان پیروان، امیدبخشی و تقویت ایمان دینی است که در نهایت به تداوم ادیان کمک میکند. یواکیم دو فیوره[58] راهب بزرگ ایتالیایی در قرن دوازدهم (1145-1202 م) این آموزه را مطرح ساخت که در تاریخ سه مرحله وجود داشته است: مرحله اب در عهد عتیق، مرحله ابن (آخرین هزاره تاریخ دستگاه دینی مسیح) و مرحله آینده یا مرحله سوم روح القدس[59] که در آن، هیچ دستگاه دینی دیگری وجود نخواهد داشت و همه تحت تعلیم روح القدس قرار خواهد گرفت.[60]
در اندیشه اسلامی نیز، به ویژه به صورت آشکارتر در مکتب تشیع، پیشبینی جهانیشدن دین وجود دارد. طبق آموزههای شیعی، دین اسلام سراسر گیتی را فرا گرفته و غلبه جهانی خواهد داشت. شهید مطهری با اشاره به استعاره قرآنی کف و آب که در آیه هفده سوره روم، حق و باطل به آن ها تشبیه شده معتقد است باطل به مثابه کف روی آب، از بین رفتنی است و آنچه باقی میماند دین حق است:
کف، از بین میرود و نابود میشود و آب باقی میماند. چون نافع است، وجودش در عالم خیر است، باقی میماند؛ یعنی بقا از آنِ نافعبودن و سودمندی است؛ پس در واقع مسأله «آینده دین » و چگونگی پیروزی آن، مربوط میشود به نقشی که دین، در تکامل معنویت انسان و انسانیت دارد. پس نور خدا چون حق است، باقی میماند.[61]
در این مقاله، جهانیشدن، با بعد ارتباطی تعریف شد؛ یعنی سهولت ارتباطات جهانی را جهانی شدن تلقی کردیم. اتفاقاً مکتب تشیع، آینده ارتباطی جهان و همگام با آن، رشد دینداری را نوید داده است. امام صادق علیه السلام رئیس مکتب جعفری میفرماید:
زمانی که قائم ما ظهور نماید، خداوند گوشها و چشمان شیعیان ما را به گونهای تقویت میکند که میان آنان و قائم، به پیک نیاز نیست. او ]= حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف[ با آنان سخن میگوید و آنان سخن او را میشنوند. و در حالی که وی در جایگاه خویش قرار دارد، او را میبینند.[62]
در این جامعه جهانی، شرق و غرب عالم به هم وصل شده و بعد ارتباط جهانی تسهیل م
یشود. به تعبیر امام صادق علیه السلام:
مؤمن که در شرق است، برادر خود را که در مغرب وجود دارد خواهد دید و نیز مؤمنی که در مغرب است، برادر خویش را در مشرق میبیند.[63]
بر اساس آموزههای تشیع، در آخر الزمان دولت جهانی دینمدار ظهور پیدا میکند.[64]
رویکرد بروندینی
پس از بطلان پیشبینیهای قرن نوزدهمی مبنی بر زوال دین، در نیمه دوم قرن بیستم به ویژه از دهه هفتاد رویکرد جدیدی مبنی بر تجدید نظر در نگرشهای قدیم شکل گرفته است. در این نگرشها که بر اساس روش استدلال، دستهبندی میشوند، اصولاً پیشبینی زوال دین جایگاهی ندارد. هر چند تغییر شکل در نوع دین، غلبه جنبه باوری دین بر گونه رفتاری یا دامن کشیدن دین از عرصه سیاسی به صورت مبهم مورد بحث قرار گرفته است، اکثریت متفکران به تاثیر غیر مستقیم دین بر جنبههای اجتماعی زندگی حتی در عرصههای سیاسی، اذعان دارند. بر حسب گونهشناسی روششناختی به برخی اندیشه¬های متداول اشاره میکنیم.
الف: روش فرافکنی روند
یکی از روشهای اساسی برای درک گذشته و پیشبینی آینده، فرافکنی روند[65] است.[66] که کربی نیز در مقاله »آینده مذهب« به طور خاص با عنوان برون فکنی روندها[67] به این روش اشاره میکند. در این روش، با مطالعه فرایند تغییرات یا ثبات یک پدیده در گذشته، جهت حرکت و مسیر آینده را پیشبینی میکنند. البته پیشبینی در این روش احتمالی است. ماسیمو انترورین[68] مدیر مرکز مطالعات مذاهب جدید در تورین ایتالیا[69] و در مقالهای با عنوان »آینده مذهب و آینده مذاهب جدید« به پیشبینی مذهب در جامعه رسانهای میپردازد. مقاله وی از دو جنبه اهمیت دارد: اول این که تحلیلهای وی درباره سمینار سالیانه »بنیاد جانسون« (ژوئن 2001) در اوستا واقع در انگلیس میباشد که عده زیادی از محققان مذهبی، دیپلماتها، دستاندرکاران امور بینالملل و روزنامهنگاران در آن سمینار حضور داشتند. دوم این که وی با ایجاد سه مقطع زمانی، یعنی قرن 19 (دوره بدبینی به مذهب) دهه 1970 و سال 2001 به بررسی فرایند مذهب پرداخته، و آینده را پیشبینی میکند. البته وی نیز همانند سایر اندیشمندان، رشد فزاینده ارتباطات را به طور ضمنی مفروض میگیرد. ماسیمو میگوید:
من (فکر میکنم بیشتر همکاران من در مطالعات مذهبی) آینده مذهب به ویژه مذهب جدید را در بیست سال آینده چه به صورت سازمانیافته و چه به صورت غیر سازمانیافته پیشرونده میبینم. مذهب، در رسانهها قویتر ازآنچه اکنون هست حضور خواهد یافت. دستگاه رسانه ممکن است رشد ثابت را پرتوافکنی کند. در مذاهب بنیادگرا و محافظهکار، با توجه به تنوع آن ها، برخی مذاهب جدید یا کهنسال مثل مورمونها یا گواهان یهوه، احتمالاً چنان رشد کنند که جزء جریان
قرار بگیرند.گرچه ممکن است برخی مذاهب پیرامون خود را از دست بدهند، این عده درصد کوچکی از کل جمعیت خواهند بود و مذاهب دیگری ظاهر خواهد شد.
پنتی کاستالیزم،[70] اصول مذهب کاتولیک و اسلام جهانی شده ممکن است فاتح نهایی[71] باشند.[72]
انترورین میگوید در دهه 1970 محققان، سه پیشبینی انجام دادند که هیچکدام کاملاً اشتباه نبود: جامعهشناسان (بیشتر در اروپا نه در آمریکای شمالی) دنیاگرایی[73] را سناریوی مذهبی مناسبی برای پایان قرن تعبیر میکردند. آنها میگفتند فرایندی که در عصر روشناندیشی شروع شده است، تداوم خواهد داشت. عدهای (همانند متفکران قرن 19) با جرأت افول سرنوشت تکاملی مذهب را پیشبینی میکردند. در دهه 1990 توافق جامعهشناسی بر این قرار گرفت که تئوری دنیاگرایی اشتباه بوده است. جامعهشناسان آمریکایی، به ویژه طرفداران تئوری انتخاب عقلانی، نتیجه گرفتند که سکولاریزاسیون، صرفاً یک اشتباه اروپایی و تعمیم ناروای وضعیت بخشی از اروپا (به ویژه فرانسه و آلمان) به کل جوامع میباشد.[74] آزمونهای آماری نشان داد برخلاف رشد ارتباطات، در سال 2000 تعداد کسانی که خودشان را مذهبی میدانستند در مقایسه با دهه 70 افزایش یافته است. پوشش رسانهای پدیدههای مذهبی از پاپ گرفته تا بنیادگرایی اسلامیافزایش یافته بود.
2 – پیشبینی دوم در دهه 1970 این بود که مذهب سازمانیافته کاهش پیدا میکند. این پیشبینی در مقایسه با پیشبینی نخست، به ویژه در اروپا از اشتباه کمتری برخوردار بود؛ زیرا گرچه منتقدان به مذهب زیاد شده بودند، تعداد کسانی که مذهب در تصمیمات هفتگی آنها تاثیر داشت کاهش مییافت.
3 – سومین پیشبینی در دهه 70 که در دهه 80 با جسارت بیشتری مورد تاکید قرار گرفت، این بود که کلیسای اصلی با کاهش روبرو خواهد شد؛ لیکن اغلب کشورها با انفجار کیشها[75] و یا فرقه[76] مواجه خواهند شد. این پیشبینی از یک سو درست بود؛ زیرا بیش از هزار جنبش مذهبی در آمریکایشمالی، اروپا و آسیا شکل گرفت. از سوی دیگر غلط بود؛ زیرا گرچه جنبشها زیاد میشد، فزونی جنبشها دلیل افزایش پیروان نبود. وانگهی جنبشهای جدید، کمتر از دو درصد جمعیت کشورهای جهان را در بر میگرفت.
ماسیمو با عطف توجه به گذشته، با اذعان به این که، اثبات این مطالب با دادههای آماری مشکل است، معتقد است مذهب ممکن است در دهه 2010 در جامعه و رسانه مهم باقی بمانند؛ اما تصمیمات اساسی سیاسی- فرهنگی به وسیله آن تعیین نشود. وی درباره جوامع اسلامیاستثنا قائل است و میگوید:
در کشورهای اسلامیدنیاگرایی کیفی ] البته کمی نیز[ وجود ندارد. بنیادگرایی پدیده پیچیدهای است، موضوعات سیاسی و مذهبی را ترکیب میکند و ممکن است فینفسه به پارسایی فزاینده منجر نشود.[77]


مقاله فرش کرمان word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله فرش کرمان word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله فرش کرمان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله فرش کرمان word :
استان کرمان که در جنوب ایران واقع و در حاشیه کویر قرار گرفته است ، از زمانهای گذشته از مراکز خیلی مهم فرشبافی محسوب می شده است . قبل از فرشبافی مردم کرمان به کار شالبافی می پرداختند و طرحهای قدیم فرش کرمان که در اوایل قرن میلادی بافته شده از طرحهای شال کرمان اقتباس شده بود . اما بتدریج در طرحهای فرش کرمان تنوع بوجود آمد و طراحان معروف همچون حسن خان ، احمد خان ، زمان خان و ... کارهای زیبایی بوجود آوردند که کرمان را از سایر مناطق بافت متمایز ساخت و کم کم طرحهای باب بازار خارج از کشور رایج شد و طرحهای گل فرنگ ، گلدانی ، ظل السطان ، تصویری و ... بوجود آمد . این طرحها مورد پسند بازار خارج شد .
طراحان کرمان با الهام از طبیعت پیرامون خود ، فرهنگ و اعتقادات خود ، به خلق آثار زیبایی پرداختند .
قالی کرمان این گستره سراسر رنگ ، کتابی است گسترده در برابر دیدگان همه که اگر سر سوزن ذوقی در ایشان باشد هر سطرش خود داستانی است به درازای هزار و یک شب ، و پر رمز و راز است چون معمای هستی .
این گستره زیبا که همگان شیفته آنند ،گنجی است گرانبها که در گذر زمان فراز و نشیب ها، فراز و فرودها برخود دیده و اکنون در دست ماست . آنچه در پی می آید نگاهی است به تاریخ و طرحها و نقوش فرش دستباف استان کرمان .

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]