
مقاله اشتغال زنان و مسائل مربوط به آن word دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اشتغال زنان و مسائل مربوط به آن word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اشتغال زنان و مسائل مربوط به آن word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله اشتغال زنان و مسائل مربوط به آن word :
فهرست
عنوان صفحه
– مقدمه
فصل اول
– اشتغال زنان
فصل دوم
– ساختار سنی زنان شاغل
فصل سوم
-بیکاری زنان و عوامل مؤثر بر آن
فصل چهارم
– خانواده و اشغال زنان : تصویر واقعیت در کشورهای صنعتی
فصل پنجم
– اشتغال زنان . خانواده در ایران
مقدمه:
موضوع «اشتغال زنان» و مخالفت مردان با کار آنها یکی از مهمترین مسایلی است که علیرغم اهمیت فوق العاده آن تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بدین ترتیب گر چه حضور فعال زنان در امور روزمره زندگی بویژه در خانه داری و تربیت کودکان آشکار است، اما نقش حساس آنها در تولید وتوسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی جامعه چندان که باید محسوس نبوده است. از سوی دیگر وجود این باور در میان برخی از مردان که «نیازی به کار زنان نیست» و «جای زن درخانه است» موجب شده که فرهنگ «نان آوری مرد» در کشورهای توسعه نیافته باقی بماند و فشار بیشتری را بر روی نانآور خانواده که همان مرد است، وارد کند.
به گزارش خبرنگار «زنان» خبرگزاری دانشجویان ایران مخالفت مردان با کار زنان علاوه بر ایجاد فشار روانی بر روی آنها، موجب می شود که نرخ فقر درجمعیت زنان که همواره بیش از مردان است، ثابت بماند. از سوی دیگر هزینه های ملی صرف شده بریا تحصیلات وارتقای اجتماعی دختران و زنان با خارج ماندن آنها از چرخه کار وتلاش، به رکود بنشیند واین رکودهای خانوادگی، کشور و در مرحله بعد کل منطقه را با آمار وارقام اشتغالا و کار زنان نیاز است.
جنگ جهانی اول را می توان نقطه آغازین توجه به زن و شایستگی او در به دست گرفتن مسئولیتها در تولید اقتصادی بویژه در عرصه کشاورزی دانست. درسال 1908 فدراسیون بین المللی ارتقاء اطلاعات خانه داری در سوئیس تشکیل شد و مؤسسات آن اعلان کردند که زنان حق دارند زندگی بهتر، آرامش وبرابری بیشتر داشته باشند واولویت را دراین زمینه به آموزش زنان روستائی دادند که بیشتر بیسواد و پر مشغله بودند. گردهمائی گوناگون زنان روستایی در برخی از کشورها و برقراری تماس این گروه ها اولین هسته های تشکیلاتی زنان را پایه ریزی کرد واز این طریق جهان آگاهی یافت که هدف های مشترک و برقراری نزدیک می تواند چالشهای واقعی نیمی از جمعیت جهان را تبیین کند.
نخستین انجمن زنان کشورهای جهان بر اساس ارزشهای سنتی زندگی خانوادگی و مطرح کردن دیدگاهها، آراء و عقائد آنان در سطوح ملی و محلی و جهانی مورد توجه قرار گرفت. این انجمن در جهت نیل به ارتقاء سطح زندگی زنان و خانواده آنها در سطح جهان از طریق برنامه های توسعه روستایی ، آموزشی ودوره های تعلیماتی، اشاعه فرهنگ دوستی وتفاهم بین زنان سرتاسر جهان رهایی از فقر تشویق و پیشبرد آموزش و تحصیلات، جلوگیری از بیماری و حمایت از سلامت و بهداشت زنان روستایی در سطح بین المللی در زمینه های تغذیه ، بهداشت، بازاریابی، طرحهای کوچک کسب و کار، کشاورزی، مسکن، محیط زیست و طرحهای آب آشامیدنی آغاز به کار کرد.
اما فقط از سال 1975 درهمایش مکزیکو ونیز درسال 1985 در همایش نایروبی دست اندرکاران فائو دریافتند که زنان روستائی درکشورهای در حال توسعه به عنوان تولید کننده، مباشر ، مبتکر ومسئول عاری از هر گونه حق و حقوقی بوده و بدلیل دریافت نکردن دستمزد سهمی نیز در اقتصاد ملی ندارند. ( به موازات جهش های جهانی در جهت شناخت جایگاه زن در نخستین سالهای پس از جنگ جهانی دوم توسعه جهانی بصورت انتقال جامعه از وضعیت سنتی به وضعیت نوین محسوس شد براساس دیدگاه توسعه رش اقتصادی و افزایش توانائی اقتصادی برای ایجاد و تداوم رشد سالانه تولید نا خالص ملی به عنوان پایه واساس توسعه مطرح شد.
این مفهوم که به نشست ثروت به پائین موسوم شد دردهه 1960 میلادی موضوع اصلی توسعه بود و موافقین بسیاری را به خود جلب کرد. برپایه این نظریه افزایش درآمد به انباشت سطح بالا از پس انداز ودر نتیجه رشد اقتصادی می انجامد . بر اساس نگرشهای جدید الگوی توسعه قبلی مورد تردید جدی قرار گرفت و شاخصهای توسعه یافتگی که دردهه های 1950 و 1960 میلادی مطرح شده بود مورد تردید قرار گرفت و ملاکهای صرفاً اقتصادی بطور کلی مردود شمرده شد. از نظر این گروه اندیشمندان پدیده توسعه تنها منحصر به رشد اقتصادی و صرف اندازه کمی درآمد واشتغال نیست با گسترش دیدگاههای جدید توسعه وبسط حوزه مفهومی آن از دهه 1970 میلادی به بعد نگرشهای جدیدی پایه ریزی شد که نقطه عطف آن را در دهه 1990 میلادی می توان به وضوح مشاهده کرد . این دهه در بدو شروع به عنوان دهه توسعه انسانی شکل گرفت. در سالهای دهه 1990 مردم باید به استواری در کانون فرآیند توسعه جای گیرند. محکمترین دلیل این امر آنست که فرآیند توسعه اقتصادی به نحو فزاینده ای به عنوان فرآیندی برای گسترش تواناییهای مردم تلقی می شود.
به گزارش ایسنا، در سالهای اخیر وقوع تحولات فرهنگی، اجتماعی واقتصادی بر ساخت خانواده و از جمله نگرش آنها نسبت به مسایل مربوط به زنان اثر گذاشته؛ به گونه ای که علی رغم وجود برخی قوانین و مقررات و با گذشت سالها از عمر حکمرانی سنت ها به مسایل خانوادگی بتدریج از میزان نارضایتی مردان از اشتغال زنان کاسته شده است.
نتایج تحقیقات نشان می دهد «بی عدالتی رویه ای ، مبادله ای و تعاملی» ،«سلامت زدایی» «طرح های کاری نامناسب» ، «ترکیب نقش های کاری با نقش های خانوادگی»، «آسیب های تعاملی» ، « تضاد نقش های کاری با خانوادگی» و همچنین «عدم امنیت شغلی» درکاهش نسبت اشتغال زنان در بخش های دولتی مؤثر است.
بنابراین «برآورده شدن نیاز اقتصادی و معیشتی خانواده» می تواند نگرش مثبتی را درزمینه اشتغال زنان برای مردان به وجود آورد، این در حالیست که این مسأله در بسیاری از خانواده ها به خصوص در طبقه متوسط جامعه بیشتر صدق می کند و مردان درچارچوب نیازهای معیشتی خانواده عملا به درآمد زنان خویش اتکا دارند واین مسأله می تواند در روشن بینی ونگرش مثبت آنها نقش مهمی ایفا کند.
اشتغال زنان
3-1 روند وتحول وضعیت شغلی زنان
بررسیهای تبلیغی درمورد اشتغال زنان درکشورهای درحال توسعه، و کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که درهیچ یک از جوامع دنیا زنان به اندازه مردان در فعالیتهای اقتصادی مشارکت ندارند. البته میزان مشارکت از جامعه ای به جامعه دیگر واز زمانی به زمان دیگر متفاوت است و بستگر به تفاوت درسطح توسعه کشورها دارد. (1) این مسئله تا حدی مربوط به ایفای نقش مادری و قسمتی دیگر مربوط به آداب و سنن اجتماعی حاکم بر جوامع است. تحولات اقتصادی وسیاسی در کشور ها نیز تاثیر آنی بر میزان مشارکت زنان درفعالیتهای اقتصادی داشته است. «زنان قلب توسعه هستند آنها قسمت اعظم اقتصاد غیر پولی (کشاورزی معیشتی، زاییدن و پرورش بچه ها، نیروی کارخانگی) راکنترل می کنند و سهم عمده ای دراقتصاد پولی (تجارت، بخش غیر متشکل و اشتغال دستمزدی) دارند. درهمه جای دنیا زنان دو شغل دارند- داخل خانه و خارج آن. بعضی از این کارها به رسمیت شناخته نشده است و آنهایی که آنرا انجام می دهند توقع حمایتی ندارند (با درخطر قرار گرفتن سلامتی خود یا بچه هایشان کارشان در معرض خطر و از دست رفتن قرار می گیرد).
رشد کنترل نشده جمعیت، بچه های زیاد و مرگ و میر در سنین پایین، اقتصاد تضعیف شده و ناتوان، کشاورزی کم بازده و غیر مفید، محیط فاسد، و جامعه دوقطبی و کیفیت زندگی پایین از جمله مسائلی است که برای زنان نادیده گرفته شده است وآنان را در فرصتهای نا برابر وسطح بالاتری از خطر وتصمیم گیری در زندگی براساس سرنوشت و اخذ تصمیم توسط دیگران به جای انتخاب قرار می دهد. بسیاری از زنان به ویژه در کشورهای درحال توسعه به جز ازدواج و بچه داری انتخابهای بسیار محدودی دارند. (1)
بررسی کمی و کیفی تحلو اشتغال زنان درسالهای اخیر در کشورمان نشان می دهد که روند توسعه ماهیتاً زمینه فرهنگی مساعد را برای شرکت بیشتر زنان در فعالیتهای اقتصادی ایجاد خواهد کرد، البته به شرطی که مشکلات مربوط به تاخیر در احساس ضرورتها ونارسایی نهادها وموسسات اقتصادی و اجتماعی هماهنگ با زمنیه های مساعد توسعه و طلب مشارکت زنان مرتفع شود. میزان مشارکت زنان از نقطه ای به نقطه دیگر می تواد بسیاری متفاوت باشد. به نظر می رسد حدود و نوع فعالیتهای اقتصادی زنان چندان ربطی به میل و خواسته اشان ندارد و منتج از تحصیلات سنتی، قومی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. فعالیتهای اقتصادی یک منطقه معین هر چه باشد مردان در به دست آوردن شغل اولویت دارند. برای مثال، اگر در منطقه ای صنعت وجود نداشته باشد، این مردان هستند که مشاغل بخش خدمات را از آن خود می کنند. به نظر می رسد که مردان بیشتر در تصاحب مشاغل موفق هستند. با توجه به اینکه پایگاه اجتماعی افراد بر اساس اشتغال آنان ونحوه فعالیتهای اقتصادیشان تبیین می شود، و ارتباط فراینده و در هم تنیده ای که نوع شغل فرد وپایگاه اجتماعی او دارد. نگرش دقیقتری به نحوه اشتغال زنان و جایگزین بهتر و بهینه آنها در حوزه های وسیعتر شغلی لازم است که بالتبع موجب بالابردن پایگاه اجتماعی زنان که به عنوان یکی از اهداف برنامه اول توسعه اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی مورد نظر است خواهد بود.
وضعیت شغلی زنان دچار تغییرات عمده ای شده است که به شرح و تحلیل آنها میپردازیم:درطی 10 ساله 55 –65 تعداد زنان شاغل از 2/1 میلیون نفربه 975 هزارنفر کاهش پیدا کرد و نسبت اشتغال زنان از 8/13 درصدکل اشتغال به 9/8 درصد رسید و به طور متوسطه درهر سال 7/23 هزارزن از حیطه اشتغال کنار رفته اند، این رقم با توجه به موجهای جدید استخدام که تماماً در بخش دولتی صورت گرفته است در واقع بسیار بیشتر است. بخش عمومی در سالهای اخیر بسیار کوشیده است تابا جذب تعداد بیشتری از افراد از بیکاری عمومی وگسترش فقر عمومی جلوگیری به عمل آورد وبا وجود اینکه در سال 65 قریب، 42 درصد زنان شاغل در بخش عمومی کار می کرده اند ( این نسبت درسال 55 20 درصد بوده است) ولی میزان اشتغال زنان در بخحش عمومی به اندازه مردان افزایش پیدا نکرده و سهم آنان در کل اشتغال بخش عمومی از 7/14 درصد به 8/11 درصد تنزل پیدا کرد، این امر بدان معنی است که اگر چه سیاستهای جاری مملکت برچه کارگیری تعداد بیشتری از افراد حتی به قیمت پایین آمدن بهره وری کاری وسرانه تولید، در بخش عمومی تحقق یافته بود ولی درهمین سیاستگذاری اولویت با به کارگیری مردان بوده است، به نحوی که نسبت قبلی به کارگیری زنان دربخش عمومی را بیش از پیش کاهش داده است. در مقابل متوسط سالانه 5 در صد رشد اشتغال زنان دراین بخش . اشتغال مردان سالانه قریب 8 درصد رشد داشته است.
در مقایسه بامزدو حقوق بگیری در بخش عمومی، کاهش عمده ای در میزان اشتغال زنان د ربخش خصوصی دیده می شود که قسمت اعظم آن مربوط به مزد و حقوق بگیری در این بخش استو درسالهای بررسی شده به طور متوسط در هرسال 6 درصد کاهش در میزان اشتغال زنان دربخش خصوصی و 11 درصد کاهش در اشتغال مزد و حقوق بگیری آن وجود داشته است، از آنجا که یکی از آسیب پذیرترین گروههای شغلی، زنان شاغل در هر مجموعه می باشند، در مقابل هرگونه نوسان بازار کار اولین کسانی که از صحنه خارج می شوند زنان هستند. دراین باره می توان به تعطیلی، ورشکست شدن ورکود تولید در بسیاری از موسسات – به خصوص کارخانجات بخش خصوصی اشاره کردکه اولین کارکنان اخراجی آنها را زنان تشکیل می دادند و درهنگام را ه اندازی و احیای برخی ازموسسات به دلیل بیکاری عمومی که به عنوان یک معظل چهره نمایانده وبرای مردان بسیار حادتر است، دستیابی مجدد زنان به دلایل متعدد، از جملع عدم تطبیق مهارتهای آناتن بابازارکار، پایین بودن سطح عمومی دانش آنان نسبت به مردان، مسئولیتهای زندگی خانوادگی، کارکردهای غلط نظام تولیدی، هنجارهای اجتماعی، قبول مسئولیتهای مالی خانواده از طرف مردان و… مشکل شده است.
و فعالیتهای بخش خصوصی را در حیطه مردان درآورده است. چناچه درسال 55، 5/10 درصد شاغلان مزدو حقوق بگیر این بخش زن بود ودر سال 65، 2/5 درصد واز کل شاغلان بخش خصوصی که قبلاً (55) 5/13 درصد زن بودند (درسال 65) به 0/7 درصدرسید. اگر معتقد باشیم که روند توسعه در بطن خود ناچار از به کارگیری نیروی کارزنان است و حرکت کلی بخش خصوصی را در سالهای اخیر مورد کنکاش دقیقتری قرار دهیم متوجه می شویم که نه تنها این بخش در این سالها درفرآیند توسعه نقشی نداشته است بلکه با عمده کردن فعالیتهای خود در مشاغل کم بازده و غیر تولیدی و اجتناب از سرمایه گذاری در امور تولیدی نه تنها سهم موثری در ایجاد اشتغال به خصوص اشتغال مولد نداشته است وبار این مهم را بردوش دولت گذارده است بلکه با حداقل کردن میزان اشتغال زنان ره خصوص در اشتغال مزد و حقوق بگیری با کاهشی محسوس از 322 هزار به 97 هزار نفر باعث پایین آمدن سطح کلی اشتغال درمقیاس کلان و تنزل این شاخص به عنوان یکی از ابزار اندازه گیری میزان رشد و توسعه اقتصادی بوده است.
به طور کلی میزان اشتغال زنان دربخش خصوصی همه ساله دارای افت بوده است و میزان اشتغال زنان را در طب ده سال تقریباً نصف کرده است. این مسئله ضرورت تجدید نظر در برنامه های تبلیغاتی و تاکیداتی که برنقشهای خانه داری وهمسرداری زنان شده است خاطرنشان می سازد، به لحاظ اینکه اگر چه براساس عرف و قانون مسئولیت هزینه های زندگی برعهده مردان است ولی درآنجا که ضرورتها به وجود آید فشار بربخش عمومی بیشتر می شود و دولت ناگزیر از تحت پوشش قرار دادن زنانی می شود که ناچار از کارکردن هستند. کاهش اشتغال زنان به صورت کارکن فامیلی بدون مزد به کمتر اط نصف به تغییر الگوی معیشتی وکنشهای اقتصادی خانوارها درسالهای اخیر برمی گردد. بیشترین میزان نرخ رشد اشتغال در گروه اظهار نشده به چشم خورده است! زنان این گروه که درسال 55، 12 هزار نفر بوده به 68 هزار نفر درسال 645 رسیدند که رشدی بالغ بر 19 درصد در هرسال دارد (برای مردان نیز نرخ رشد مشابه 30 درصد است). شاید علت این امر دلایل زیر باشد:
1- عدم تمایل وعلاقه به پایخگویی صحیح.
2- اشتغال افراد در بخش غیر متشکل وبه دست آوردن درآمد پولی از هردو بخش متشکل و غیر متشکل.
3- مشخص نبودن وضعیت تملک موسسه به بخش عمومی یا خصوصی – به لحاظ سرمایه و مدیریت – که زن درآن کار می کرده است که این مسئله بعد از انقلاب شدت زیادی گرفت.
4- عدم آگاهی افراد نسبت به وضعیت بخش استخدام کننده ب دلیل پایین بودن میزان سواد و دانشهای عمومی.
5- اشتغال همزمان افراد در هر دوبخش عمومی و خصوصی.
اشتغال زنان درگروه کارکنان مستقل رشد اندکی داشته است واز 131 هزار نفر به 179 هزار نفر رسیده است و درگروه کارفرمایان زن نیز سالیانه 9/9 در صد به طور متوسط رشد داشته ایم.
اتفاقی که درسالهای اخیر افتاده است، کاهش بسیاری چشمگیر در اشتغال زنان روستایی استکه نسبت توزیع اشتغال درکشور را به ضرر روستا ها بر هم زده است. کاهش اشتغال زنان در روستاها به میزان 5 در صد درهر سال می باشد واین موضوع به دلیل حل شدن مسائل مربوط به مالکیت زمین و آب در روستاها است.
آمارهای اشتغال زنان
براساس آمارهای سرشماری عمومی سال 1375، تعداد زنان شاغل دربازار کار با روند افزایشی روبه رو گردیده است وبا ثبت 1، 765،… زن شاغل ، سهم زنان دربازار کار ونرخ مشارکت آنان را حدود 1پ2 درصد نشان می دهد. با وجود این، نرخ مشارکت زنان درایران بسیار پایین تر از کشورهای پیشرفته صنعتی و کمتر از 3/1 نرخ متوسط جهانی مشارکت زنان می باشد.
علیرغم کاهش نرخ مشارکت زنان از 9/12 در صد ( سرشماری عمومی سال 1355) ب 2/8 درصد 0سرشماری عمومی سال 1365 ) و افزایش مجدد آن به حدود 12 درصد 0سرشماری عمومی سال 1375) در آمارگیری نمونه مرکز آمار ایران درسال های 81 و 82 تصویر دیگری ارائه می شود.
دراین برآورد ( با روش نمونه گیری آماری) نرخ مشارکت زنان درسال 1381 به 5/11 درصد و درسال 1382 به 5/10 درصد کاهش یافته است. یعنی در مقایسه سال های 81 و 82 با کاهشی حدود یک درصد درنرخ مشارکت زنان طی یک سال روبه رو شده ایم.
این کاهش چشمگیری نشانه حضور کمتر زنان درعرصه فعالیت های اقتصادی نیست، زیرا همین منبع آماری به اعلام نرخ بیکاری زنان طی سال های 81 و 82 می پردازد. که نشانه 1/0 5 درصد رشد درنرخ بیکاری زنان می باشد. درعین حال باید به کم شماری آماری در اشتغال زنان روستایی وبخش کشاورزی به عنوان عامل اساسی در کاهش نرخ مشارکت زنان درآمارگیری نمونه را طی سال های 82-81 از نظر دور نداشت، زیرا بر اساس بررسی های انجام شده:
– زنان روستایی 75% امور درصنایع دستی را عهده درا هستند.
– درقالیبافی 80% و در برخی روستاها تا 97% فعالیت به عهده زنان است.
– زنان در کشاورزی ودامداری نقش بالایی دارند، که دربرخی ازنقاط کشور به مراتب بیش از مردان است.
تازه ترین آمارگیری
آمارگیری نمونه اشتغال وبیکاری خانوار دراردیبهشت 1383 که از سوی مرکز آمار ایران صورت گرفته است، ارقام امیدوار کننده تری ارائه می دهد. براساس این گزارش که نرخ فعالیت را در فاصله سنی 64-15 ساله بر آورد کرده است، نرخ مشارکت زنان و مردان با هم (جمع نیروی کار) معادل 4/45% می باشد که برای مردان 9/75 درصد وبرای زنان 2/14 % می باشد.
نرخ بیکاری (10 ساله وبیشتر، به رغم آن که سن کار در ماده 79 قانون کار 15 سال تعیین شده است) برای زن و مرد 4/10 درصد، برای مردان 2/9 درصد وبرای زنان 1/17 درصد برآورد گردیده است.
دراین آمارگیری ملاحظه می شود که نرخ بیکاری زنان حدود دو برابر نرخ بیکاری مردان درکل کشور است. موانع اشتغال زنان محققان معتقدند موانع ومشکلات اجتماعی وفرهنگی اشتغال زنان رامی توان به دودسته تقسیم کرد: عوامل درونی وعوامل بیرونی
عوامل درونی به موانعی نظر دراد که عامل آن، خود زنان هستند. پژوهشگران این عوامل را اینگونه دسته بندی می کنند:
-فقدان مهارت اعم از پاییین بودن سطح سواد ونیز نبود توانمندی های تخصصی مورد نیاز بازار کار.
– عدم توانایی درتصمیم گیری در امور مهم زندگی از جمله انتخاب شغل
– مصرف زدگی و تجمل گرایی
– نداشتن آگاهی وشناخت گسترده وعمیق از محیط اجتماعی.
– کمبود اعتماد به نفس برای حضور مناسب در فعالیت های اجتماعی- اقتصادی که بیشتر مربوط به خود زنان است.
اما بجز این موارد، عواملی هم تحت عنوان عوامل بیرونی به محدودیت های اشتغال زنان می انجامد که ریشه درمحیط اجتماعی دارد. برخی از این عوامل عبارتند از:
– نبود امکانات کافی و گسترده برای تحصیلات زنان و دختران، به ویژه درنقاط محروم و میان اقشار آسیب پذیر.
– مشکلات و خلاهای مربوط هب قوانین، مقررات و آئین نامه ها.
– نبود زمینه مساعد و کافی برای ورود زنان به پست های کلیدی ومدیریتی بالا.
– نبود زمینه مشارکت سیاسی فعال زنان.
– عدم سرمایه گذاری کافی بخش خصوصی درفعالیت های اشتغال زا برای زنان.
– عدم انعکاس فعالیت زنان در درآمد ملی.
– تاکید بر ویژگی ها و نقش های غیر اقیصادی زنان.
– عدم تنوع ویا کم تنوعی فرصت ها ی شغلی برای زنان.
– بالا بودن هزینه نیروی کار زنان برای کارفرمایان.
– صاحب سرمایه نبودن زنان.
– مهاجرت فزاینده از روستا به شهر.
بدهی است درصورتی ثابت باقی ماندن نرخ مشارکت زنان درهمان سطح 2/8 درصد سال 65 نرخ بیکاری زنان می توانست کمتر از 35/13 درصدی سال 75 باشد . لذا افزایش نسبی این نرخ دراین دوره برای زنان اثر ناچیزی درظهور بیکاری ساختاری تحولات جمعیتی ناشی از افزایش نرخ مشارکت زنان داشته است. درمقابل دردوره (80-75) با افزایش نسبی نرخ مشارکت نیروی کاری از 4/35 درصد درسال 75 به سطح 1/37 درصد درسال 1380 رسید وقدر مطلق بیکاران از یک میلیون و 456 هزار نفر درسال 75 به حدود دو میلیون و 475 هزار نفر در سال 80 افزایش یافت. نرخ مشارکت مردان طی این دوره تقریباً در سطح 61 درصد ثابت باقی ماند اما نرخ بیکاری آنان از 46/8 درصد سال 75 به سطح 34/13 درصد درسال 80 رسید.
بنابراین نرخ بیکاری مردان در این دوره بدون تغییر درنرخ مشارکت آنان افزایش یافته است لذا افزایش بیکاری مردان دراین دوره باید تحت تأثیر عوامل دیگری غیر از تحولات جمعیتی ناشی از نرخ مشارکت آنان باشد. در مقابل دراین دوره نرخ مشارکت زنان از 1/9 درصد درسال 75 با افزایش قابل ملاحظه ای دریک دوره پنج ساله به سطح 12 درصد در سال 80 رسید. به عبارت دیگر عرضه نیروی کارزنان از حدود دو میلیون نفر در سال 75 به حدود سه میلیون نفر رسید که همزمان با این پدیده نرخ بیکاری زنان نیز از 35/13 درصد در سال 75 با افزایش قابل ملاحظه ای به سطح 8/. 18 درصد درسال 1380 رسید . براین اساس درحدود دو میلیون و چهارصد هزار نفر از آنان شاغل و 550 هزار نفر نیز بیکار بودند. همانطور که اشاره د از مهمترین عوامل مربوط به افزایش نرخ مشارکت زنان افزایش سطح تحصیلات وفارغ التحصیلی آنان خصوصاً درسطح آموزش عالی است و همانگونه که انتظار می رفت نرخ مشارکت نیرویکارخصوصاً زنان از اوایل دهه 80 روبه افزایش نهاد و پیش بینی می شود نرخ بیکاری زنان طی سالهای آینده به بالای 20 درصد برسد.
بنابراین پدیده افزایش نرخ مشارکت زنان به عنوان یکیاز تحولات جمعیتی برروی ساختار نیروی کار زنان چنان اثری داشته که تعداد بیکاریان زن بایک افزایش صد درصدی از 272 هزار نفر در سال 75 به 549 هزار نفر درسال 1380 رسید لذا سهم قابل ملاحظه ای از بیکاران کشور را دراین دوره زنان بیکار تشکیل می دهند. بنابراین هر چند در این دوره تحولات جمعیتی ناشی از افزایش نرخ مشارکت مردان چندان با اهمیت نیست اما در مقابل ، تحولات جمعیتی ناشی از افزایش نرخ مشارکت زنان بسیار با اهمیت است وبه عنوان یک پدیده پایدار ودر حال رشد درسالهای آینده به عنوان یک عامل موثر بر سطح بیکاری ساختاری کشور عمل خواهد کرد.
بدین ترتیب تحولات سه دهه اخیر به ویژه نرخ رشد بالای سه درصدی در اوایل دهه 60 به همراه پوشش آموزش اجباری و رشد و گسترش آموزش عالی منجر به افزایش نسبی نرخ مشارکت نیروی کار زنان از 1/9 درصد درسال 1375 به حدود 12 درصد درسال 1380 شد به نحوی که عرضه نیروی کار با مدرک دانشگاهی با رشد متوسط سالانه 9/2 در صد از حدود یک میلیون و 810 هزار نفر در سال 1375 به حدود دو میلیون و 73 هزار نفر درسال 1380 رسید این در شرایطی بو که نرخ شد شاغلین با مدرک تحصیلی دانشگاهی در این دوره تنها 5/0 درصد بوده است لذا تحولات مربوط به جوان شدن نیروی کار ودسترسی بیشتر به انواع آموزشها و همچنین تغییر نگرش نیروی کار زنان مننجر به افزایش درذخیره بیکاری فارغ التحصیلات دانشگاهی از حدود 62 هزار نفر در سال 1375 به حدود 278 هزار نفر درسال 1380 شد.
رفتار نیروی کار سالخورده کشور وبیکاری ساختاری تحولات جمعیتی
آخرین پدیده مورد بررسی مربوط به بیکاری ساختاری تحولات جمعیتی دراین مقاله پدیده نیروی کار سالخورده کشور است. نیروی کار سالخورده، از آن جهت قابل اهمیت است که خروج آنها به معنای فراهم ساختن فرصتهای شغلی برای نیروی کار تازه وارد به ویژه فارغ التحصیلان دانشگاهی است. برای نیروی کار سالخورده تعاریف گوناگونی قابل ارائه است.
نرخ مشارکت نیروی کار (زنان) و بیکاری ساختاری
نرخ مشارکت در واقع یک شاخص تجمعی است که در درون خود بسیاری از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رابه همراه دارد لذا نوسانات این نرخ در کنار نوسانات نرخ بیکاری می تواند بیانگر تحولات طرف عرضه نیروی کار در تحلیل بیکاری ساختاری کشور باشد.
جدول (6-1) نشانگر آن است که تحولات جمعیتی و آموزشی کشور منجربه افزایش گروههای سنی آموزش پذیر شده است به نحوی که توسعه دوره ها و پوششهای تحصیلی و تا حدی هم کاهش نسبی سن بازنشستگی در این دوره باعث کاهش نرخ مشارکت مردان وزنان به ویژه درگروه سنی 19-10 سال شده است، به نحوی که نرخ مشارکت مردان درگروه سنی 14-10 از 37 درصد درسال 45 به 3/3 درصد درسال 1380 رسید و همچنین نرخ مشارکت زنان نیز درگروه سنی 14-10 از 14 درصد به 5/2 درصد درسال 1380 کاهش یافت که این از یک سو بیانگر تحولی ساختاری وعمده در گسترش نظام آموزش عمومی کشور واز سوی دیگر تحول ساختاری در عرضه نیروی کار زیر پانزده سال در کشور است.


نیکلای مارکوف و معماری اسلامی word دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد نیکلای مارکوف و معماری اسلامی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه نیکلای مارکوف و معماری اسلامی word
مراجع معماری دوره اسلامی وصفوی
مراجع تاریخی اروپا
مراجع معماری باستانی ایران
بناهای آموزشی
دبیرستان البرز
بنای دبیرستان البرز(1304)
دارالمعلمین ( دانشسرای عالی)
بنای دارالمعلمین (دانشسرای عالی – 1307)
بنای مدرسه عالی فلاحت (1308شمسی)
مدرسه دارالفنون
تجدید بنای دارالفنون
بنای مدرسه دارالفنون (1307-1314 شمسی )
دانشسرای مقدماتی تهران
بنای دانشسرای مقدماتی تهران ((1314 شمسی )
دودبیرستان درهمدان وساری
ساختمان های عمومی ودولتی
ساختمان پست
ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی)
بنای ورزشگاه امجدیه (1313 شمسی
کارخانه سرم سازی وسم سازی حصارک (کرج)
کارخانه قند ورامین
مسکن ومجتمع های مسکونی
خانه استادان مدرسه عالی فلاحت
خانه مدیر کارخانه قند کرج
شهرک مسکونی کارخانه قند ورامین
مراکز مذهبی
نمازخانه حضرت مریم
کلیسای ارتدکس
مسجد امین الدوله
نیکلای مارکف درسال 1882 در تفلیس به دنیا آمد تحصیلات متوسط را در تفلیس گذراند او تحصیلات عالی خود را در دانشگاه سنت پترزبورگ در دو رشته معماری وزبان فارسی گذراند. دانشگاه سنت پترزبورگ یکی ازمراکز شرق شناسی درروسیه به شمار می رفت که زبان ها ،وتاریخ مشرق زمین از مواد ورشته های تحصیلی آن محسوب می شدند.
اوج فعالیت های ساخت درایران درسال های 1307 تا 1313 برساختمان های عمومی وخدماتی ازقبیل واحدهای آموزشی ،اداری، حکومتی ،نظامی ، وفضاهای شهری ازقبیل باغِ ملی ، میدان مجموعه های اداری ،وخیابان متمرکز است. دراین دوره عملکردهای نوینی مطرح می شوند که قبلاً درایران سابقه نداشتند. درتجارت معماری ایران امکانات محدودی به منظور جوابگویی به این نیازها وجود داشت که به راحتی با روش ها والگوهای غیرمحلی ازقبیل معماری کلاسیک قابل جبران بود. به این ترتیب نیاز به عملکردهای نوین، راه حل های آزمایش شده درتجارب جهانی را به دلیل غیبت راه حل های داخلی در طرح ساختمان های این مراکز مطرح کرد واشاعه داد.
معماری آرت دکو ازسبک مدرن وحتی آینده نگر گرفته تا سبک های تاریخی اروپا وروش های معماری باستانی مایاها و... را مورد استفاده قرارداده است. گزینش آزادانه دراین روش امکان استفاده ازآن را در ایجاد معماری هماهنگ با فرهنگ های مختلف فراهم کرده است. همین ویژگی توانسته آن را دراقصی نقاط جهان توسعه دهد و شخصیت های محلی را درترکیب با معماری تاریخی کشورهای اروپایی یکجا ارائه نماید. ارائه تعریف های دقیق تر از این شیوه در سال 1925 (1304 ش) درنمایشگاه پاریس ومقارن آن با ساخت مدرسه البرز، دربررسی معماری مارکف بسیار قابل توجه است.
مدرسه البرز اولین کار موثر وشناخته شده معمار است که گرایش اورا در استفاده ازمراجع دوره اسلامی وصفوی مطرح می کند ونماینده جهشی درمعماری این دوره است.
درطرح بناهای مارکف تداومی دراستفاده ازفن آوری های موجود ودردسترس مشاهده می شود. آجر وکاشی ،دیوارهای باربر و..... ازآن قبیل اند. درکنار این جریان ،روش های جایگزین درنقش کاشی وآجرتراش وحتی روش های فنی درساخت قوس های تیز،برگرفته ازتجارب مرمت آثار باستانی ،درساخت بناهای او کاربرد گسترده ای دارند.
استفاده ازفن آوری نوین درمقایسه با سایر فعالیت های ساختمانی این دوره ازقبیل پل سازی وراه آهن ،درکارهای مارکف کمرنگ تر است. درکارهای او فن آوری های محلی ارجح هستند. با این وجود وبه خصوص درساخت سالن های تولید کارخانجات ،استفاده ازمقاطع آهن واتصالات پیچ ومهره ای وکف های سبک قابل توجه اند.
نیکلای مارکف درطول دودهه اول قرن ازمعدود معماران پیشگام محسوب می شود که توانسته شیوه های اصیل معماری دوره صفوی را درترکیب های متناسب وموزون با نیازهای طراحی موسسات تمدنی جدید هماهنگ سازد. علاقه اوبه سرزمین ایران ،استفاده او از گرایش های معماری آرات دکو درشرایط روز وهماهنگی آن با جریانات بین المللی ،امکان رشد واشاعه روش کاراو را فراهم آورد.
مراجع معماری دوره اسلامی وصفوی
مارکف از جمله معمارانی است که توانسته با گرایش به معماری دوره اسلامی وصفوی ،بناهایی با شخصیت های مستقل طراحی کند. روش های شخصی اودر به کارگیری این شیوه عمدتاً درمراکز آموزشی ازقبیل مدارس ابتدایی تا عالی تبلور یافته است. عملکرد نوین این مرکز احتیاج به نقشه ای خطی داشت. دراین رابطه استفاده ازهندسه کلاسیک به لحاظ وجود مشترکاتی با هندسه معماری دوره اسلامی وصفوی ازقبیل تقارن ،ریتم ومحوربندی راه حل مناسبی بود. بناهای آموزشی مارکف درهندسه وترکیب حجمی وهمچنین درنحوه ارتباط با فضای پیرامونی درزمره آثار کلاسیک محسوب می شوند.
استفاده مارک ازمعماری دوره صفوی درعناصر وجزییات بنا است. درمدرسه البرز ودارالمعلمین عالی ،او مستقیماً ازایوان با تزیینات مقرنس وطاق های تیز همراه با لچکی های کاشی درورودی اصلی استفاده کرده است. درطرح های او بازشوها با قوس ایرانی طراحی شده اند واستفاده ازکاشی وتزیینات آجری درآن ها کاربرد گسترده ای دارد. مراجع مارکف دراین گروه منحصر به دوره اسلامی وصفوی نیست واو با حفظ محوریت آن ها گزینش هایی ثانوی ازمراجع تاریخی اروپا ومراجع باستانی ایرانی دارد. درمدرسه عالی فلاحت ودانشسرای مقدماتی به عنوان نمونه آثار معمارکه رجعت کمتری به دوره اسلامی دارند، همچنان نقش کاشی ازتزیینات اصلی بنا به شمارمی رود.
مراجع تاریخی اروپا
مارکف درطرح بناهای اداری وعمومی عمدتاً متوجه مراجع تاریخی اروپاست. بناهای او دربرخی موارد با حذف چند جزء که به صورت استثناء به کاررفته اند، می توانند درزمره آرت دکو بین المللی محسوب ودرهرنقطه دیگری ازجهان ساخته شوند.
بناهای اداری مارکف احساسی ازوقار، تسلط، والقای حاکمیت دارند وکاربرد عناصری ازقبیل برج های بلند ،تکرار اجزاء درنما، وترکیب های سه بخشی در جزئیات وهندسه درآن ها معمول بوده است.
مراجع معماری باستانی ایران
مراجع معماری باستانی ایران به عنوان گزینشی ثانوی درکارهای مارکف به چشم می خورد. در آثاری ازاو که گرایش اصلی شان مراجع تاریخی اروپاست ، سهم استفاده ازمراجع باستانی افزایش می یابد، واین به دلیل تشابهات قابل توجه دراصول این دو نوع معماری است. درساختمان پست استفاده ازریاضیات وهندسه درترکیب بنا وجوه مشترکی بین معماری تاریخی ایران واروپا محسوب می شوند. درساختمان مدرسه البرز ،با وجود غلبه مراجع دوره صفوی واسلامی، ارجاعاتی به معماری قبل از اسلام وجود دارد وخط ممتدی دراین رابطه ملاحظه می شود. به این ترتیب این بنا می تواند بیان تجسم یافته این اعتقاد باشد که معماری دوره اسلامی درتداوم معماری دوره ساسانی شکل گرفته است. این نظر درهمان دوره متوسط آندره گدار باستان شناس ومعمار فرانسوی مطرح شده است.
بناهای آموزشی
ساختمان های آموزشی، شامل مدارس ابتدایی تا عالی ،ازمهمترین ((موسسات تمدنی جدید)) محسوب می شوند که دردودهه اول قرن حاضر،درگستره وسیع سرزمین ایران ودرمراکزشهری آن ساخته شده اند. دراین دو دهه ((وزارت معارف واوقاف وصنایع مستظرفه)) عهده دارطرح وایجاد مدارس بوده است. مجموعه ای ازمعماران ایرانی وخارجی تحت نظرآندره گدار، باستان شناس ومعمارفرانسوی ،دربخش طراحی این سازمان گرد هم آمده اند ومارکف نیز نقش موثری دراین مجموعه داشت . او به سرپرستی آندره گدار،درکنارمعمارانی چون ماکسیم سیرو،درطرح وساخت بناهای دانشگاه تهران ،موزه ایران باستان، مدارس مقاطع ابتدایی تا عالی درسراسر کشور ونیز مراکز آموزشی دیگر سازمان های دولتی وغیردولتی فعالیتی موثر است. ساختمان مدرسه البرز به سفارش هیئتی مذهبی به ریاست دکترجردن ،دانشسرای عالی ،مدرسه عالی فلاحت ،ودبیرستان انوشیروان ازآن جمله اند.
مدارس ومراکز آموزشی درمعماری مارکف نقش وسهمی عمده دارند. ازاین میان تاملی برمدرسه البرز(1340) ،دانشسرای عالی (1307) ، مدرسه عالی فلاحت (1307) ،دانشسرای مقدماتی (1316) درتهران وچند مرکز آموزشی دردیگر نقاط (دبستان های ساری وهمدان –1312 و1313) بیانگر شیوه کار او درطرح مدارس است.
دبیرستان البرز
درسال 1300 باغ امیر نظام که درزاویه جنوب شرقی زمین های سابق قرار داشت ,خریداری شد ودرسال 1303 یک آمریکایی به نام رولستن مخارج ساخت دبیرستان البرز را دراین زمین تقبل کرد؛ یک سال بعد که این بنا آماده شد کلاس ها به آن منتقل گردید. درسال 1308 این موسسه به کالج تبدیل شد. درسال 1312 ,ساختمان دیگری برای شبانه روزی به نام تالار لینکلن ویک ساختمان کوچک جهت بیمارستان ساخته شد. درسال 1319 موسسه فرهنگی وکالج البرز وشبانه روزی آن از آمریکایی ها خریداری وتصرف شد ودراختیار وزارت فرهنگ ایران قرارگرفت.
بنای دبیرستان البرز(1304)
حجم کشیده بنا ازتقارن کاملی برخوردار است که دردو انتها به دوبال برگشته منتهی می شود وورودی درمرکز تقارن آن قرار دارد. تکرار پنجره ها وبازشوها دردو طرف به بال های برگشته ختم می شود . ورودی ایوانی است به تقلید ازمعماری دوره اسلامی که با دوشبه برج درطرفین ترکیبی متقارن دارد. شبه برج ها احساس وتصوری ازمعماری باستانی ایجاد می کند.
ایوان اصلی راه به فضای ستون دار ومتقارنی می برد که پله درمحور تقارن آن قرار دارد. بالکن طبقه دوم ,استوار برچهار جفت ستون ,پیرامون آن می چرخد ودو راهرو درطرفین, عمود برمحورمتقارن پله منشعب شده اند. استقرار اتاق های اداری وکلاس ها دریک طرف وگاه دردوطرف ,جهات دید متنوعی از راهرروها به فضای بیرونی ایجاد کرده است. امتداد راهروها به دوسالن ختم می شود که ورودی های مستقلی ازحیاط دارند. این ورودی ها ازاصول طراحی مشابهی با ایوان ورودی تبعیت می کنند ؛ اما درطرح آن ها ازجزئیات وتزئینات ساده تر ومقیاس هایی کوچکتر استفاده شده است. تزیینات هردو ایوان ازلچکی ها وکتیبه های کاشی تا مقرنس های آجری ,جزئیات آشنای معماری دوره اسلامی هستند که به فراوانی درنماها به کاررفته اند . تکرار پنجره ها بین جرزها در قالب های عمودی به همراه تزیینات کاشی وآجرسازمان یافته اند وکنگره های عمودی برلبه بام برج ها , ارجاعی به معماری باستانی دارد.
ترکیب وهندسه بنا مراجعی ازسبک های تاریخی اروپا ازجمله سبک کلاسیک وسبک باروک دارد که برای پاسخگویی به نظام استقرار فضاهای آموزشی درامتداد یک محور مناسب بوده است . تشابه این سبک ها با شیوه های معماری باستانی ایران دراستفاده ازتقارن ,سکو,برج وکنگره بچشم می خورد. این بنا درکاربرد عناصری ازقبیل ایوان واستفاده ازکاربندی (درایوان اصلی) وهمچنین تزیینات کاشی وآجر ,به طور وسیعی ازمعماری دوره اسلامی ودوره صفوی بهره برده است.
دارالمعلمین ( دانشسرای عالی)
درسال 1307 شمسی که دکتر عیسی صدیق ریاست تعلیمات عمومی مملکت را به عهده داشت نگارستان دراثر بی آبی چندساله چون صحرای قفری بود وعمارت نیمه خراب مدرسه علمیه درشمال آن قرارداشت. درآن سال برحسب پیشنهاد دکتر عیسی صدیق نقشه ساختمان یک مدرسه متوسطه کامل با رعایت سبک معماری ایران واصول مدرسه سازی توسط مهندس مارکف تهیه واجرا شد. بعدها دوآپارتمان درحد انتهای شمالی نگارستان برای سکونت معلمان فرانسوی ودرشمال مدرسه صنایع مستظرفه عمارتی سه طبقه برای تاسیس شبانه روزی شاگردان آغاز شد ,ولی نیمه تمام باقی ماند.
کارساختمان اصلی دانشسرا از سال 1307 شمسی تحت نام مدرسه شبانه روزی شروع شد ومطابق با نقشه مارکف ساختمان اصلی به جای ساختمان قبلی 8 ضلعی قرار گرفت . درقسمت شمال محوطه 12 اطاق برای مسکن چهارخانواده معلمین اروپایی ودرقسمت شمال غربی اطاق های خواب ,حمام ,روشویی , وغذا خوری شاگردان طرح شده بود.
وقتی دارالمعلمین عالی (درسال 1311 ازخانه قوام الدوله واقع درخیابان شاهپور) به نگارستان انتقال یافت , دوآپارتمان شمالی که دارای شش اطاق بودند به دفتر ریاست ومدیر داخلی ودبیرخانه وشورای دارالمعلمین عالی اختصاص یافت. عمارت مرکزی که شامل پانزده کلاس ودو تالار بزرگ بود وبه محل تدریس وکتابخانه واجتماعات شاگردان تخصیص داده شد. عمارت جنوبی ساختمانش تکمیل ومخصوص آزمایشگاه گردید. اراضی واقع بین قسمت های اداری ومرکزی وجنوبی برای درختکاری وگلکاری وتنفس دانشجویان آماده گشت. زمین بین دوعمارت جنوبی ومدرسه صنایع مستظرفه که تقریباً پنج هزار متر مربع مساحت داشت برای انواع بازی ها چون فوتبال و والیبال وباسکت بال معین گردید.
درموقع تکمیل عمارت جنوبی وتغییر ساختمان ها ازاشعار واندرزهای اساتید بزرگ کشور استفاده شده است. ودر پیشانی ومدخل هربنایی به تناسب کاری که درآن می شد, دکتر عیسی صدیق به کمک بدیع الزمان فروزانفر ابیاتی برگزید وبه خط نستعلیق بسیار خوش برکاشی نویساند ونصب کرد تا همواره مدنظر دانشجویان باشد ودراخلاق ورفتار آنها موثر شود.
علاوه برساختمان مرکزی که درسال 1307 توسط مهندس مارکف وبه دستور رئیس تعلیمات وقت بنا شد ,دوبنای اصلی وچند بنای فرعی دیگر تا سال 1315 درمحوطه دانشسرا ساخته شده است. ساختمان آزمایشگاه ورصدخانه که درضلع جنوبی دانشسرا قرارداشت دردوطبقه توسط مهندس مارکف طراحی وبنا شد.
کتابخانه دانشسرا توسط مهندس سموئیل سعید که درچند ساختمان همکاریهایی با مارکف داشته است, طراحی شد. عمارت کتابخانه به سال 1315 ه- ش درشمال شرقی باغ نگارستان بنا گردید ودرهمان سال به دست محمدعلی فروغی نخست وزیر وقت افتتاح شد. پروین اعتصامی شاعر نامدار ایرانی سالها درسمت معاونت این کتابخانه بوده است.
بنای دارالمعلمین (دانشسرای عالی – 1307)
بنای دانشسرای عالی با تخریب ساختمان 8 ضلعی باغ نگارستان متعلق به دوره قاجار درمحل آن ساخته شد. این بنا با اندامی کشیده ودو بازوی برگشته آرام ومتین دردل باغ جای گرفت ,به نحوی که ورودی وجهت اصلی آن روبه جنوب باشد. بال های برگشته درشمال بنا فضاهایی را که ازسه طرف محصور هستند ، ازباغ اصلی جدا می کند. راهرویی سراسری ازدرون بنا ارتباط فضای آموزشی واداری را برقرار می کند وپنجره های ساختمان روبه فضای سبزووسیع باغ گشوده می شود. ورودی جنوبی ,ایوانی با سقف مقرنس وکاشی کاری شده است. عنصر تکرارشونده درنمای جنوبی ترکیبی ازسه پنجره ودوستون دارد که سه بار درامتداد هربال تکرار می شود , به قسمتی پیش آمده ختم می گردد که نمایی با سه پنجره دارد. ترکیب دوستون بین پنجره ها دربدنه اصلی بارها مورد استفاده قرار گرفته است . ترکیب هندسی بنا متکی برتقارن است ,درنماهای فرعی نیز این قاعده رعایت شده است. نمای شرقی ازیک ورودی وتکرار دو جفت پنجره درطرفین تشکیل شده ودرکاربرد اجزا ازقبیل جرزها ,کتیبه ها ,ولچکی های کاشی همچنان تقارن رعایت شده است.
ترکیب بنا با حجمی کشیده وبالهای برگشته ونحوه استقرار آن دررابطه با محوربندی محوطه از ویژگی های هندسه کلاسیک بهره برده است. استفاده ازتقارن درترکیب حجمی ونماها می تواند به همین مراجع نسبت داده شود, درحالی که این خصوصیات درمعماری ایرانی دوره اسلامی هم با تشابه زیاد مورد استفاده قرار گرفته است. عناصر مورد استفاده درنماها وورودی ها ازقبیل ایوان در ورودی جنوبی وهمچنین طاق های نیز,لچکی های کاشی ,جرزهای آجری وکتیبه های کاشی در ورودی های فرعی معرف مراجعی ازمعماری دوره اسلامی هستند.
معماری دانشسرای عالی را درنظام مهندسی وترکیب بندی اصلی می توان به سبک های تاریخی اروپا نسبت داد که دربرخی موارد ازقبیل نظام هندسی وتقارن, ویژگی های مشابهی با معماری دوره اسلامی دارد. طرح نمای این بنا وپوشش نهایی آن به جز چند مورد جزئی عمدتاً ازمراجع معماری دوره اسلامی بهره گرفته است . ساختمان دانشسرای عالی را می توان درشمار بناهایی به شیوه آرت دکو با گرایش به معماری عالی دوره اسلامی ایران دانست.
مدرسه فلاحت
پیشینه
((مدرسه فلاحت مظفری )) اولین موسسه آموزش کشاورزی ایران ,به کوشش میرزا نصرالله مشیرالدوله که عهده دار وزارت امور خارجه نیز بود ,درسال 1279 درتهران تاسیس شد. برای اداره این مدرسه مسیو داشر بلژیکی استخدام شد وبه عنوان مدیر فلاحت وریاست مدرسه به کار پرداخت.
نهایتاً ((مدرسه عالی فلاحت)) در سال 1309 تاسیس و به سال 1319 به ((دانشکده کشاورزی )) تبدیل شد وازموسسات دانشگاه تهران به شمار آمد. انجام این امر به عهده مهندس مارکف افسر روسیه تزاری واگذار شد. اولین عمارتی که طبق نقشه ونظارت این مهندس روسی ساخته شد ,عمارت بزرگی است که (فعلاً) به عنوان موزه جانورشناسی ازآن دردانشکده کشاورزی دانشگاه تهران درکرج استفاده می شود.
وزارت فوائد عامه با تصویب اعتبار ونقشه ای که ازطرف مارکف تهیه شده بود, قراردادی به منظور ساختمان مدرسه با این معمار منعقد وازروز 27 مرداد 1307 شروع به احداث بنا شد. عملیات ساخت اوین بنای مدرسه عالی فلاحت درسال 1308 اختتام یافت ودر4 آذر همان سال افتتاح شد.
بنای مدرسه عالی فلاحت (1308شمسی)
برای ساخت مدرسه عالی فلاحت ,باغ وعمارات واراضی زراعتی قصر قاجار , واقع درقریه کرج به وزارت فلاحت واگذار گردید. این محوطه به وسعت 500 هکتار به دلیل وجود آب فراوان واستعداد کافی برای کشت وزرع درفاصله مناسب آن با تهران انتخاب شده بود. علاوه بر عمارت قصرقاجار دراین باغ ,ازسال 1307 به بعد تعداد زیادی عمارات جدید آموزشی ,اداری وباغات نمونه دراین محل احداث شده است. اولین بنای مدرسه عالی فلاحت درمحدوده جنوب شرقی محوطه وانتهای یکی از محورهای اصلی ساخته شد, به نحوی که این معبر برمحور تقارن بنا منطبق است وساختمان سلیمانیه ازابنیه باقیمانده از دوره قاجار درنزدیکی آن قرار دارد . این بنا دارای دوطبقه ویک زیرزمین است. ورودی اصلی بنا با پیش آمدگی نسبت به بدنه درانتهای محور خیابان مقابل قرارگرفته وساختمان نسبت به آن تقارن کامل دارد. درنمای اصلی ,حجم ساده بنا با سقفی شیروانی وسه حجم پیش آمده شامل دوبرج درطرفین وراه پله دروسط ترکیب شده است. شکل لبه بام دربرجها متفاوت وشامل تکرار کنگره هاست . برج ها با احجام ساده مکعبی بی شباهت به برج های قلعه ها نیستند. نماها تقارنی کامل دارند ودرنمای جنوبی ,تکراری مشابه با بخش میانی (ورودی) درطرفین بنا اما با ابعادی کوچکتر وجزئیات کمتر وجود دارد که بین هردوقسمت آن از تکرار سه تایی پنجره ها استفاده شده است. درنمای شمالی تکرار سه تایی توسط احجام پیش آمده ,یعنی برج ها وراه پله ,شکل گرفته وپنجره های بین آنها دو باروهربار چهارمرتبه تکرار شده اند. دربدنه های شرقی وغربی ,پنجره های پیش آمده درمجاورت برج ها دیده می شوند. تکرار جفت پنجره ها با ستونکی بین آنها دربرج ها ,ترکیب پنجره های قوس دار درطبقه دوم و پنجره هایی با قوس خوابیده درطبقه اول درامتداد هایی عمودی که درعناصر اصلی ازقبیل ورودی ها قاب بندی شده اند, شکل نرده بالکن ها ,تزیینات بدنه ها واستفاده ازپنجره های پیش آمده درکنار برج ها با مراجع گوناگونی ازسبک های اروپایی با منشاء تاریخی وجغرافیایی متنوع نسبت دارند. دراین بنا , قوس تیز دربازشوهای طبقه دوم ,کاشی درلچکی ها وکتیبه ها وهمچنی وجود کنگره ها درلبه بام برج ها عناصر انگشت شماری از بنا محسوب می شوند که به معماری ایران دردوره های اسلامی وباستانی تعلق دارند.
معماری مدرسه عالی فلاحت به شیوه آرت دکو ازمراجع متنوع وگوناگونی ازسبک های تاریخی اروپا بهره برده وسهم مراجع ایرانی درحد استفاده ازبعضی عناصر و تزیینات بسیارکم است.
مدرسه دارالفنون
(( نام مدرسه ای که به فرمان امیرکبیر تاسیس شد دارالفنون بود محل دارالفنون همان جا بود که (الان) دبیرستان دارالفنون هست. درسال 1266 هجری قمری دراین محل که درشمال شرقی ارگ شاهی وقبلاً سربازخانه بود شروع به ساختمان مدرسه کردند.
تجدید بنای دارالفنون
درنقشه عبدالغفار که به سال 1309 هجری قمری یعنی به فاصله بیش از 40 سال ازساخت مدرسه ] دردوره قاجاریه[ تهیه شده ، ورودی اصلی دارالفنون ازجنوب وازطریق معبری متصل به خیابان الماسیه است . قورخانه مبارکه ومسجد مهدعلیا نیز دراین خیابان قراردارند. دراین نقشه خیابان الماسیه ازشمال به میدان توپخانه وازجنوب به خیابان درب اندرون متصل می شده است.
تاتر وتماشاخانه مدرسه درشمال شرقی بنا ودرلبه خیابان ناصرخسرو ودر حدود شمالی موقعیت فعلی ورودی مدرسه قرار دارد. دکتر عیسی صدیق درکتاب (( یادگار عمر)) درمورد شکل اولیه وتغییرات مدرسه که به دستور او انجام شده است.
درموقع تجدید این بنا درسال 1348 هجری قمری مطابق با 1307 شمسی ریاست تعلیمات عمومی کشور با عیسی صدیق بود وبه مهندس مارکف خاطرنشان شد که ساختمان جدید دارالفنون باید تالار اجتماعات داشته باشد. بنابراین اظلاع شمالی ,شرقی ,وغربی اختصاص به کلاس درس داده شود وتالار اجتماعات درجنوب حیاط قرار گیرد. مهندس مارکف این نظر را به کاربست ولی با وسایل ومصالح آنروز نتوانست مانع رطوبت کف دیوارهای تالار شود.
ساختمان قسمت غربی مدرسه دارالفنون که دارای 12 کلاس ودوطبقه است خاتمه یافته وفقط جزئی تعمیری باقی دارد.
بنای مدرسه دارالفنون (1307-1314 شمسی )
ورودی اصلی مدرسه از شرق وازخیابان ناصرخسرو است . پس ازطی فضای واسط , راهروی طویلی راه به ایوان شمالی می برد که برمحور تقارن فضای میانی یعنی حیاط مرکزی قراردارد. ایوان دیگری درجنوب حیاط درتقارن با ایوان شمالی است. سه طرف حیاط به جز ضلع جنوبی را کلاس ها احاطه کرده اند. پنجره های کلاس ها به حیاطی مشجر با حوضی درمرکز گشوده می شوند. آنچه که نظم فضایی وهندسی حیاط داخلی ,ایوان ها وبدنه ها را شکل می دهد درتداوم معماری حیاط های مرکزی دوره اسلامی درمدارس ومساجد ایران است.
چهارارتباط فرعی مشابه با نمونه های مدارس قدیمی ,ازچهارگوش بنا به راهروهای سراسری درپشت کلاس ها وپله های طبقه بالا می رسد. ایوان جنوبی که درطرح اولیه محل ارتباط اصلی مجموعه با داخل ارگ سلطنتی بوده وورودی اصلی را تشکیل می داده است , درتجدید بنا به بخش فرعی تبدیل شده وبه این ترتیب تعییر اساسی درموقعیت باغ مرکزی (حیاط ) دررابطه با محل ورود ایجاد کرده است. دراین تغییر سلسله مراتب اولیه ازبین رفته وارتباطی فرعی ازطریق راهرو ازخیابان ناصرخسرو جایگزین شده است. تمامی ساختمان های قاجاری مدرسه کاملاً متفاوت بوده است. ولی نظام عمومی استقرار بنا شامل قرارگرفتن درچهار طرف یک حیاط مرکزی با الگوی مدارس قدیمی ایران ابقا شده است. تکرار ایوان های شمالی وجنوبی ,استفاده ازکاشی کاری, مقرنس, آجرکاری وقوس تیز درتجدید بنای دارالفنون همگی درتداوم الگوهای معماری دوره اسلامی وصفوی است. روش تجدید بنای مدرسه دارالفنون توسط مارکف را می توان مبتنی برپذیرش ساختار هندسی وفضایی قبلی بنا وانتخاب معماری اسلامی درپوشش نماها وعناصر وتزیینات به جای معماری فرنگی دوره قاجار دانست آنچه انتخاب قاطع این روش را مورد تردید قرارمی دهد, تغییر درموقعیت وسلسله مراتب ورودی درالگوی قدیمی مدرسه وازسمت جنوب است که احتمالاً پاسخ آن در موقعیت ودرجه بندی معابر درتاریخ تجدید بناست. به خصوص که ورودی ودرب شرقی دارالفنون قبل از زمان تجدید بنا وبه سال 1292 شمسی ساخته شده ودرتجدید بنای سال 1307 وضع موجود بنا تلقی می شده است.
دانشسرای مقدماتی تهران
پیشینه
((زمین دانشسرا درسال 1310 شمسی به قصد ایجاد میدانی ورزشی خریداری شد. سه سال بعد این زمین به ساختمان دانشسرای مقدماتی اختصاص یافت.
وزارت فرهنگ زمین بازی مذکور را به دانشسرای تهران تخصیص داد ودرسال 1314 به مهندسی مارکف ساختمان آن را آغاز کرد)).
مساحت ارضی دانشسرا بالغ بر24000 مترمربع بوده است. ساختمان اصلی با زیربنایی معادل 2335 مترمربع درشمال این اراضی روبه جنوب محوطه استقرار یافته است.
(( این عمارت دارای دوطبقه است. طبقه اول مشتمل بریک تالار خطابه ویک تالار ورزش ودو لابراتور فیزیک وشیمی ویک کتابخانه ویک آسایشگاه مرضی وحمام ودوش ویک سفرخانه ویازده اطاق جهت کلاس های درس ومطالعه ودفاتر مدرسه است وطبقه دوم مشتمل بردو خوابگاه بزرگ ودواطاق مراقبت ودورخت کن ودو اطاق روشویی ویک حمام ویک مستراح ویک تالار موزه طبیعی ویک اطاق بزرگ رسم ویک سالن پذیرایی است.
قسمت آمفی تئاتر درفوق سفرخانه قرارگرفته است. انبارها وآشپزخانه درشمال ومستراح های عمومی درزوایه شمال شرقی ودرخارج بناست. اراضی جلو عمارت شامل قسمت های باغچه بندی وحوض وزمین فوتبال وتنیس وباسکت بال واطراف آن دارای نهرهای مشجراست.))
بنای دانشسرای مقدماتی تهران ((1314 شمسی )
دراین بنا نیزمارکف مانند بسیاری ازبناهایش ازهندسه وحجمی متقارن درطرح ساختمان استفاده کرده است. ورودی با پیش آمدگی نسبت به بنا وتکرار پنج قوس مساوی برمحور تقارن قرار دارد وسقف آن ,ایوان طبقه فوقانی است. راه پله مرکزی به صورت رفت ازوسط وبرگشت ازطرفین ,درترکیب با ستون ها ونورگیر سقف ,ارتباط آمفی تئاتر وسفره خانه را درنیم طبقه ها با راهروهای طویل طبقات وکلاس ها وسالن ها برقرار می کند. نظم خطی محوری شامل تکرار فضاها دردوطرف راهروها به سالن های وسیعی دردوانتهای ساختمان بالهایی برگشته ختم می شود ...


مقاله ایمنی در صنعت2 word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ایمنی در صنعت2 word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ایمنی در صنعت2 word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ایمنی در صنعت2 word :
در آغاز زندگی بشر ، انسانها فاقد صنعت و حرفه های عمده و گروهی بوده و هر فردی وظایف زندگی خود را شخصاً انجام داده و نیازهای حیاتی خود را برطرف می ساخته است . لیکن بازگشت زمان به دلایل متعددی چون شهرنشینی و توسعه شهرها و پیشرفت فرهنگ و تمدن ، افزایش جمعیت و پاره ای عوامل دیگر ، رفته رفته زندگی انسانها دچار دگرگونی گردیده و بتدریج مشاغل و بتدریج مشاغل و حرف گوناگون ، از فعالیت ها در زیر اقیانوسها گرفته تا تکاپو در ارتفاعات کم فشار راز کار در برابر گوره های گداخته با صدها درجه حرارت تا تلاش در سرمای قطبی و ... پدید آمده است . تا جائیکه گاهی انسانها مجبورند در تلاش معاش ، در محیط های بسیار سخت و مشکل به کار و فعالت پرداخته و خطرات فراوانی را بجان بخرند . گاهی شرایط محیط کار به اندازه ای طاقت فرسا است که اگر دانش بشری کمک نکرده و مشکلات را هموار نسازد نه تنها کار و فعالیت بلکه حیات انسان نیز در آن شرایط غیرممکن می گردد .


مقاله تاریخچه زیره سبز word دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تاریخچه زیره سبز word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تاریخچه زیره سبز word
عنوان
صفحه
مقدمه
فصل اول؛ تاریخچه و مبدأ زیره سبز
فصل دوم؛ گیاهشناسی زیره سبز
2-1 تیره جعفری
2-2 جنس زیره سبز Cuminum
2-3 زیره سبز Cuminum Cyminum
فصل سوم؛ زیره سبز و نیازهای آن برای رشد و نمو
3-1 محیط رشد زیره سبز
3-1-1 نیازهای حرارتی زیره سبز
3-1-2 نیازهای رطوبتی زیره سبز
3-1-3- خاک مناسب برای زیره سبز
3-1-4 نیازهای نوری زیره سبز
3-2 اجزای عملکرد زیره سبز
3-2-1 عملکرد دانه زیره سبز
3-3 مراحل نمو زیره سبز
3-4 واکنش زیره سبز به تنشهای محیطی
3-4-1 اثر تنش کم آبی بر مؤلفه های عملکرد بذر، در زیره سبز
3-4-2 تنش شوری
3-4-3 تنش گرمایی
3-5 زیره سبز در تناوب
3-6 کوددهی زیره سبز
فصل چهارم؛ از کاشت تا برداشت زیره سبز
4-1 تهیه بستر بذر
4-2 آماده سازی بذر جهت کاشت
4-3 کاشت بذر زیره سبز
4-4 تاریخ کاشت زیره سبز
4-5 برداشت زیره سبز
4-5-1 عملکرد زیره سبز
4-6 زمان برداشت و آماده سازی محصول برای بازار
4-7 آب مورد نیاز زیره سبز
4-7-1 اثر آبیاری بر اجزاء عملکرد زیره سبز
4-7-2 وزن هزار دانه زیره سبز
4-7-3 تعداد چتر در بوته زیره سبز
4-7-4 تعداد دانه در چتر زیره سبز
4-7-5 عملکرد دانه
فصل پنجم؛ بیماریها، آفات و علفهای هرز زیره سبز و نحوه کنترل آنها
5-1 بیماریهای زیره سبز
5-1-1 بیماری بوته میری یا پژمردگی زیره سبز
5-1-1-1 روشهای مبارزه
5-1-3 بیماری سوختگی زیره سبز
5-1-4 بیماریهای دیگر زیره سبز
5-2 آفات زیره سبز
5-3 مبارزه با علفهای هرز زیره سبز
فصل ششم؛ خواص، مصارف و جنبه های اقتصادی زیره سبز
6-1 خواص و مصارف داروئی زیره سبز
6-2 مصارف غذایی زیره سبز
6-3 سایر موارد مصرف زیره سبز
6-4 اسانس زیره سبز
6-4-1 ترکیبات شیمیایی اسانس زیره سبز
6-4-2 روشهای استخراج اسانس زیره سبز
6-5-1 اهمیت اقتصادی زیره سبز
6-5-2 سطح زیر کشت، تولید و عملکرد زیره سبز در ایران
6-5-3 صادرات زیره سبز
فصل هفتم؛ ژنتیک و اصلاح در زیره سبز
7-1 ژنتیک زیره سبز
فصل هشتم؛ منابع مورد استفاده
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تاریخچه زیره سبز word
1)زرگری، ع. 1376 گیاهان دارویی. انتشارات دانشگاه تهران
2)عطایی، م. 1356 زراعت. جلد سوم انتشارات دانشگاه تهران
3) قهرمان، 1 1372 کوموفیت های ایران ، جلد دوم، مرکز دانشگاهی
4) رحیمی. م 1372 بررسی مبارزه شیمیایی با علفهای هرز در زراعت زیره سبز. ناشر سازمان پژوهشهای علمی صنعتی
5) رحیمیان مشهدی، ح. 1370 اثر تاریخ کاشت و رژیم آبیاری و عملکرد زیره سبز. ناشر سازمان پژوهشهای علمی صنعتی
6) ملافیاربی. ع. 1372 بررسی مقادیر بذر و روشهای کشت در عملکرد زیره سبز. ناشر سازمان پژوهشهای علمی صنعتی
7) کافی، م، 1381، زیره سبز فناوری تولید و فرآوری. ناشر زبان ادب
8) سالنامه بازرگانی خارجی گمرک سالهای مختلف
9) امین پور و جعفری، 1378، زیره سبز، سازمان کشاورزی استان اصفهان
10) علی اکبر حبشی – صدیقه آناهید. تأثیر هورمونهای رشد در تولید کالوس و باززایی گیاه از اندامهای مختلف در زیره سبز. نشریه زیتون – 141 –
11) فرخزا کاظمی، صادقی فرهی آشتیایی، ابراهیم شریفی آشورآبادی. اثر تنش کم آبی بر مؤلفه های عملکرد بذر گیاه داروئی زیره سبز. پژوهش و سازندگی شماره 54 بهار 81
12) حسین حسین زاده و همکاران. اثر ضد تشنجی عصاره اسانس زیره سبز در موش. نشریه گیاهان دارویی –
تاریخچه و مبدأ زیره سبز
زیره سبز بعنوان یک گیاه دارویی و ادویه ای از روزگاران کهن مورد استفاده قرار می گرفته بطوریکه در کتاب مقدس Ebers Papyrus (1550 قبل از میلاد) به شناخت بذر زیره اشاره شده است. (م 1)
در مبدأ جغرافیایی زیره سبز اختلاف نظر وجود دار د. بعضی آنرا بومی مناطق جنوبی مدیترانه و عده ای بومی ناحیه علیای مصر و سواحل نیل می دانند. (م 9)
قدیمی ترین اثری که از زیره سبز در تاریخ بدست آمده مصرف آنرا به 5000 سال قبل می برد که مصریان برای مومیایی فراعنه از آن به همراه بادیان و مرزنجوش استفاده می کردند. از زیره درپاپیروس ها به عنوان یک ضد تشنج، ملین، مسکن و محرک نامبرده و در طب سنتی هند محرک و مفید برای اسهال و ورم روده بکار برده می شده است. (م 9)
نظر به قدمت و وسعت کشت و تنوع نمونه های وحشی زیره سبز بخصوص گونه Cuminum Setifolium در ایران، این احتمال تقویت می شود که منشاء تکامل و اهلی شدن این گیاه غلات ایران باشد
در ایران نمونه های نیمه وحشی این گیاه از سبزوار، سرخس و صالح اباد، سرخه سمنان، گرمسار، غرب کاشمر، بین خواف و تایباد، سرخس و دریاچه بزنگان و جنوب تربت حیدریه گزارش گردیده است
گیاه شناسی زیره سبز
برای آشنایی بیشتر با زیره سبز ابتدا گیاه شناسی تیره جعفری که زیره سبز متعلق به این خانواده است بررسی کرده و سپس جنس زیره و بویژه زیره سبز را مورد بحث قرار می دهیم
2-1 تیره جعفری Apiaceae=Umbellifereae
تیره جعفری از نظر داشتن گیاهان دارویی و تغذیه ای اهمیت زیادی دارد. پودر یا دانه بسیاری از گیاهان این خانواده را بعنوان ادویه و بصورت افزودنی وارد غذاها می کنند و یا به شکلهای مختلف مثلاً ضد نفخ، مقوی معده، اشتها آور و ; بکار می برند (م 2)
گیاهان تیره جعفری گیاهانی هستند یکساله، دو ساله یا چند ساله، بندرت بوته ای یا درختچه ای، که در حالت درختچه ای با چوب نرم و گاهی نیز با رشد غیرطبیعی چوب پین همراه می باشند. در اغلب گیاهان خانواده ساقه شیاردار بوده و دارای بافت کلانشیم محیطی کاملاً توسعه یافته است
برگها متناوب، بندرت متقابل یا فراهم، ساده با مرکب بصورت پری، پنجه ای، سه تایی و یا رشته ای. گل آذین از نوع محدود و به صورت چتر مرکب و گاهی بصورت چتر ساده است
گلها کوچک، منظم، گاهی نامنظم و جز مادگی 5 قسمتی (Pentanerous) بالایی و دوجنسی یا یک جنسی است. به ندرت ممکن است گیاه دوپایه (Dioecious) باشد. پرچمها متناوب با گلبرگها و معمولاً 5 عدد هستند که بوسیله میله های مجزا برروی دیسکی شهددار قرار دارند
پرچمها معمولاً زودتر از مادگی می رسند (Rrotendri) و همین مورد سبب گرده افشانی غیرمستقیم می باشد. مادگی معمولاً شامل 2 برچه پیوسته است که از تخمدانی 2 خانه و یا پایینی می دهند
میوه 2 فندقه شیروکارپ (Schizocarp) است که هر قسمت را مری کارپ می گویند. میوه های شیزوکارپ صاف یا شیاردار بوده و گاهی توسط کرک، فلس و یا خار پوشیده شده اند
(منایع 7 و 2 و 9)
تیره جعفری را می توان به زیرتیره های زیر تقسیم بندی کرد
زیرتیره جعفری (Apiodeue)، سانی کولوتئیده (Saniculoideau) آرالیوئیده (Araliodeae)
آنچه بطور سنتی در تیره جعفری جای می گیرد به مفهوم ویژه شامل گونه های علفی با دو برچه است که از پهلو پهن شده و شیزوکارپ دارند، د ارای کاپوفور بوده و مجرای ترشحی آنها دارای روغنهای فرار است. (م 7 م 1 م 2)
2-2 جنس زیره سبز Cuminum
گیاهانی هستند یکساله، معطر، بدون کرک (جز میوه)، ساقه علفی با انشعابات 2 تایی و گاهی 3 تایی که ارتفاع آن 10 تا 50 سانتی متر است
برگها متناوب، دارای انشعابات دو بار سه قسمتی و رشته ای شکل اند. گل آذین از نوع چتر مرکب می باشد. کاسبرگها و گلبرگها هرکدام 5 عدد است و به تخمدان گل متصل می شونمد، پرچمها 5 عدد می باشند که به قسمت داخل باز می شوند، مادگی شامل 2 برچه پیوسته است که تشکیل تخمدانی دوخانه و پایینی را می دهد، میوه دوکی شکل بوده و در دو سر باریک می شود و از نوع دوفندقه شیزوکارپ است که شامل دو مریکارپ می باشد، پریکارپ میوه تانن زیادی داشته و بر اثر املاح آهن رنگین می شود، رنگ میوه زرد یا خرمایی مایل به خاکستری است. (م 1 و 2 و 7)


تحقیق تاریخچه ی هنر گلیم بافی word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق تاریخچه ی هنر گلیم بافی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق تاریخچه ی هنر گلیم بافی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق تاریخچه ی هنر گلیم بافی word :
تاریخچه ی هنر گلیم بافی
از آثار و نوشته های مورخان و جهانگردان پیداست که بافتن جزو اولین هنرها و صنایع قبیله های پراکنده انسانها بوده است .
می توان گفت بافتن پارچه و گلیم تقریبا از یک زمان رواج یافته است. حتی می توان گفت که انسان پیش از آنکه دست به ساختن خانه بزند، اقدام به بافتن کرده است . برای بافتن پارچه از الیاف ظریف تر و برای بافتن گلیم از الیاف ضخیم تر استفاده می کرده است.
در سال 1949 در سرزمین روسیه یک قطعه قالی به نام قالی (پازیریک) به حال انجماد ،پیدا شد که مربوط به 350 تا 500 سال قبل از میلاد مسیح بوده است و به این ترتیب وجود قالی و گلیم در تمدنهای باستانی فلات ایران ثابت گردید. فرش یاد شده دارای 3600 گره متقارن در هر دسیمتر مربع می باشد.
نقش آن قالی بیانگر این است که برای رسیدن به چنین مهارتی در قالبی بافی لازم است که بافنده از یک سنت حداقل هزار ساله برخوردار باشد. بدین ترتیب تاریخ پیدایش هنر گلیم بافی و قالی بافی در ایران حدودأ بین1500 تا 2000 سال قبل از میلاد تعیین شد. از آنجایی که گلیم زودتر از قالی بافته شده تاریخ گلیم بافی به 3000 سال پیش از میلاد عنوان شده، که تاریخ آغاز نساجی است و از وسایل بافتنی که از بهشهر به دست آمده و تاریخ آن متعلق به 600 سال قبل از میلاد است ، نشان می دهد که از موی بز و گوسفند استفاده می شده است. اما در مورد پارچه مشخص نیست که از همین الیاف استفاده می کردند یا نه. در تپه های سیلک کاشان نمونه بافت پارچه متعلق به 4700 سال پیش به دست آمده است.
در حال حاضر گلیم وسیله ای است که به عنوان زیر انداز و پرده در چادرها و محلهای عمومی نظیر قهوه خانه ها و نیز در تهیه لوازم زندگی و کار، مانند رختخواب بند (چادر شب)، سجاده، خورجین، جوال دیوارهای چادر، جل اسب، پشتی، سفره و ... استفاده می شود که در این مقوله توضیح داده شده است. لازم به ذکر است که بافت گلیم و استفاده از آن تقریبا در تمام نقاط ایران رایج است.
گلیم بافی در ایران
نخستین کف پوش بشر اولیه پوست حیوانات بود. ولی پس از گذشت هزاران سال، وقتیتوانست کم کم مواد اولیه طبیعت را به میل خود شکل دهد، بفکر ساخت بالا پوشی برایخود و کف پوشی برای محل سکونتش افتاد. اولین کف پوشهای ساخته انسان، حصیر وبوریاست و بتدریج بافت زیر اندازه های پشمی را نیز آموخت.در کاوشهای باستانشناسی، در شرق جزیره آناتولی، بقایای یک گلیم ساله بدستآمده است، ولی بطور کلی بعلت آسیب پذیری مواد اولیه گلیم، نمونههای چندانی ازگذشته های دور موجود نیست. قدیمی ترین نمونه بدست آمده گلیم ایران، قطعه گلیمی متعلق به دوره اشکانی است. گلیم بعلت ارزانی قیمتش نسبت به قالی و بخاطر زیبائی و درخشندگی رنگها و نقشهایش، در زندگی روستائیان و طبقات کم در آمد اهمیت خاصی دارد. مصرف کننده اصلی گلیم ایلات و عشایر هستند که از آن بعلت سبکی وزن، بعنوان کفپوشی ایده آل در کوچ عشایری استفاده میکنند و عشایر ایران خود بزرگترین تولید کننده گلیم نیزمیباشند. باید خاطر نشان کرد که گلیم در زندگی عشایری تنها برای پوشانیدن کف چادرها اختصاصندارد، بلکه آنقدر با زندگی عشایری عجین شده که نیازمندیهای دیگری از قبیل انواعکیسه ها و خورجینها، رختخواب پیچ جل اسب و گاه تزئین دیوارههای چادرهای عشایری رانیز در بر میگیرد. گلیم بافی در اغلب نقاط ایران بخصوص در میان قشقائیها، ال سونها، کردها، لرها و بلوچهارواج خاصی دارد. بافت گلیم همچون بسیاری از رشته های گوناگون صنایع دستی روستائی خاص زنان است وزنان عشایر و روستائی ایران، آفریننده نقشها و رنگ آمیزیهای دلپذیری هستند که در نوعخود در حد کمال است. دستگاه گلیم بافی اغلب بصورت افقی روی زمین قرار میگیرد، چله کشی آن تقریبا شبیه بهچله کشی قالی است، تارها اغلب به رنگ سفید و پنبه ای و پودها پشمی و رنگین است ونقوش مختلف را با پودهایرنگارنگ بر روی گلیم ایجاد میکنند. گلیم بافی در ایران شیوه های گوناگون دارد و در اغلب نقاط ایران همه شیوه ها رایج است،ولی نقشها و رنگ آمیزیهائی که بافندگان مناطق مختلف بکار میبرند هر یک دارای ویژگیهایخاص خود بوده و اغلب از روی نقش و رنگآمیزی یک گلیم، میتوان به محل تولید آن پیبرد. گلیمهای قشقائی معمولا دارای رنگهای بسیار زیبا و شاد است و بیشتر رنگهای زنده طبیعترا میتوان در آن مشاهده کرد. نقوش این گلیمها معمولا نقوش متنوع هندسی است. زنانقشقائی علاوه بر این گلیمها، زیباترین جلهای اسب را نیز برای تزئین مرکب مردانشانمیبافند و همچنین از نوارها و کنارههای بافته شده، برای تزئین دیوارههای سیاهچادرهایشان استفاده میکنند. ورنی بافی یکی از انواع بسیار زیبای گلیم است که در میان شاهسونها متداول میباشد.
در گلیم های ال سون نقش حیوانات و پرندگان بصورت هندسی و ساده شده دیده میشود و این نقوش به تصاویر حیواناتی که روی سفالهای پیش از تاریخ این منطقه دیده میشود،شباهت بسیار دارد.
ورنی بافی در اردستان کرمان نیز متداول است که در این منطقه بنام شریکی پیچ خواندهمیشود. گلیمهای این منطقه اغلب دارای نقوش هندسی میباشد. گلیمهای بلوچ اغلب تیره رنگ و راه راه هستند و هر راه در واقع نواری با نقش هندسیاست و متفاوت از سایر راههای همان گلیم میباشد. یکی دیگر از مراکز مهم تهیه گلیم، بیجار و سنندج است و گلیمهای این مناطق اغلب داراینقش لچک و ترنج میباشند و نقش گل سرخ نیز در متن این طرحها دیده میشود. در مناطق روستائی کردستان گلیمهای زیبائی با نقش پرندگان بافته میشود و ورنی بافیهم با روشی کاملا متفاوت از ورنی بافی ال سونها از شیوه های ورنی بافی در میان ایلات لر، خمسه، فارس، جلیلیها و بلوچها نیز متداول است، ولی هرکدام دارای نقوش و رنگآمیزی و روش خاص خود هستند. در نهایت با وجود اینکه مظاهرتمدن جدید، در زندگی ایلات و عشایر رخنه نموده، ولی هنوز جای خاص گلیم، با دوام وزیبائی مخصوص بخود، حفظ شده است و بایستی این هنر نیز که بازتاب تجلی اصالت وسنتهای بومی سرزمین ماست، همچنان در کنار دیگر فرآوردههای صنایع دستی، مورد حمایت و حراست قرار گیرد. بامید آنکه گامهایمان در جهت خودکفایی و قطع وابستگی، تا نقطهحصول هدفهایمان، محکم و رهرو باشد.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]