
توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت خصوصیات فضاهای مسکونی word دارای 174 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل پاور پوینت پاورپوینت خصوصیات فضاهای مسکونی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید
دانلود پاورپوینت خصوصیات فضاهای مسکونی word
توجه فرمایید.1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه
دانلود پاورپوینت خصوصیات فضاهای مسکونی word
قرار داده شده است
2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد
4-در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است
بخشی از متن پاورپوینت خصوصیات فضاهای مسکونی word :
متن ندارد.


بررسی آموزش مهارت های مدیریت بر استرس و نحوه مقابله با استرس در دانش آموزان word دارای 267 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد بررسی آموزش مهارت های مدیریت بر استرس و نحوه مقابله با استرس در دانش آموزان word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
مقدمه
انسان در زندگی روزمره خود با استرس ها و فشارهای متعدد ی روبرو است. دوران نوجوانی که ا ز آن به نام دوره بحران طوفان و استرس تا دوره زایش دوباره یاد کرده اند یکی از حوادث پراسترس زندگی هر فردی است. نوجوان در این دوره از طرفی با گذر از دوره کودکی به بزرگسالی با تغییرات وسیع جسمانی و رشد شناختی مواجه بوده و از طرف دیگر با مسائلی همچون رشد هویت، دستیابی به استقلال از خانواده در عین حفظ ارتباط با آن، پذیرفتن نقشهای اجتماعی در ارتباط با گروه همسالان و تصمیمگیری درباره آینده و شغل روبرو است. دوران نوجوانی زمان کشف یا آگاهی از ارزشهای فرهنگی و معنوی ودوران تضادها وتعارضها، تخیل و رویاها وسن مشکلات و مسائل اوست. استرس های نوجوانی گستره ای از وقایع روزمرهای همچون، انجام ندادن تکالیف مدرسه، نداشتن آمادگی کافی برای امتحان، گم کردن وسایل و اختلاف با دوست همکلاسی تا وقایع عمده ای همچون طلاق والدین، اعتیاد یکی از والدین، بیماری یا مرگ یکی از اعضای خانواده را دارد. به اعتقاد هولمز و راهه (1967) هر حادثه ای که نیاز به سازگاری قابل ملاحظه ای در زندگی فرد داشته باشد ممکن است استرس زا باشد. آنچه که این موضوع را با اهمیت تر جلوه میکند، شیوه کنار آمدن با این استرس زا هاست. برخی افراد به هنگام وقوع مشکل تمام نیرو و اندیشه خود را در جهت حل مشکل بسیج مینمایند وبرخی بر عکس به عوارض و پیامدهای مشکل می پردازند به گونه ای که تنها سعی میکنند از پیامدهای هیجانی آن بکاهند، در حالیکه مشکل همچنان به قوت خود حل نشده باقی است. درهر صورت، استرس بر این دو دسته افراد آثار متفاوتی برجای میگذارد. دسته اول افرادی سازگارتر کم استرس تر و خوش بین ترند چون به مشکل به عنوان موضوعی حل شدنی می نگرند و دسته دوم رنجورتر مضطرب تر، افسرده تر وبدبین ترند چرا که استرسها را همچون کوهی که سایه خود را بر زندگی آنها گسترانیده، می بینند. در این میان نوجوانان با دلمشغولی هایی همچون تکلیف مدرسه، سازگاری با گروه همسالان، برآورده کردن تقاضاهای والدین ، انتخاب رشته تحصیلی و آمادگی برای کنکور دانشگاه و اندیشیدن به آینده تحصیلی و شغلی مواجهند که هر یک به نوبه خود فشار روانی عدیده ای را به زندگیشان تحمیل میکند. در این میان آنچه که اهمیت و ضرورتش را نمایان میسازد قدرتمند کردن نوجوانان به شیوه ها و راهکارهایی صحیح در جهت کنار آمدن با این استرس زاهاست، تا بتوانند از این مراحل با حفظ سازگاری و سلامت روان عبور کرده و با مشکلات به عنوان پدیدههایی حل شدنی مواجه شوند، نه آنکه از آنها اجتناب کنند.


مقاله راهکار های توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغز ها word دارای 103 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله راهکار های توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغز ها word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله راهکار های توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغز ها word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله راهکار های توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغز ها word :
چکیده تحقیق:
عنوان تحقیق «راهکارهای توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزها» است که با روش فراتحلیل (Meta-Analysis) انجام شده است.
هدف فراتحلیل حاضر نیل به نتایج کلی و کاربردی از طریق ترکیب منابع و مطالعاتی است که در داخل کشور در زمینه « توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزها» صورت گرفته است.
این فراتحلیل که از طریق بررسی و ارزیابی 48 اثر علمی انجام شد دو بُعد روش شناختی و محتوایی را مد نظر قرار داد. در بُعد روش شناختی نتایج نشان داد که مطالعات مورد بررسی در
عین حال که انباشت خوبی از ایدههای نظری و راهکارهای عملی را ارائه میکنند دارای اشکالات و نواقص متعددی هستند از جمله: عدم سازگاری بین اهداف، چارچوب نظری، روش تحقیق، نتایج و راهکارها- بدیهی بودن بسیاری از فرضیهها- عدم استفاده از تکنیکهای پیشرفته تجزیه و تحلیل- مناسب نبودن حجم نمونه – اتکا به روشهای نظری و …
از جنبه محتوایی نیز این فراتحلیل پس از آسیب شناسی مختصر مطالعات و مشخص نمودن مشکلاتی چون عدم تناسب نتایج با اهداف پژوهش، ضعف ارتباط و تناسب راهکارها با هدف تحقیق و … در جستجوی تئوری مشترک و بنیادین تحقیق برآمد. در این بررسی مشخص گردید 6/39 آثار مبتنی بر تئوری جاذبه- دافعه و 4/37 درصد مبتنیبر آموزههای نظری مشابه و مرتبط با آن بودهاند. در درجه سوم 6/16 درصد آثار به سایر تئوریها تکیه کردهاند که آنها نیز عمدتاً تعارضی با گروه اول و دوم نداشته و به دلیل وسعت و قابلیت فراگیری که تئوری جاذبه- دافعه دارد میتوان از آموزههای آنها چون مبحث «چرخش مغزها» به عنوان مکمل بهره گرفت.
در زمینه راهکارهای پیشنهادی، این تحقیق نشان داد که 72% از 255 پیشنهاد ارائه شده، غیر شفاف و کلی و تنها 28% آنها قابل اجرا و شفافاند.
سپس این راهکارها به چهار سطح بینالمللی، ملی (کلان) میانی ( سازمانی) و خُرد (بازیگران) تقسیم گردید. در این میان تأکید اصلی محققان بر راهکارهای سطح ملی (جامعه – کشور- دولت) بوده است.
در بخش پیشنهادات تلاش شد ضمن استفاده از پیشنهادات محققان، الزامات اجرایی تئوری محوری تحقیق را در قالب پیشنهاد هفت سیاست و 9 برنامه عملی بیان کنیم.
مقدمه:
در سالهای اخیر گرایشها و اقدامات جدیدی به منظور حفظ سرمایه انسانی نخبگان در کشور ظهور یافته است. از آنجا که نگاه غالب در این موارد نگاه دستگاهی و بخشی بوده است، برنامهریزیها در این زمینه فاقد جامعنگری است. موضوع تحقیق حاضر بررسی راهکارهای توسعه منابع انسانی نخبه و پیشگیری از مهاجرت نخبگان است. در حقیقت هم وجه ایجابی (جذب و توسعه منابع
انسانی نخبه) و هم وجه سلبی پدیده (مهاجرت نخبگان) مورد نظر قرار گرفته است. از آنجا که این مسأله دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی سیاسی و اقتصادی و مدیریتی و حقوقی و… است پژوهش حاضر تلاش دارد با نگاهی همه سونگر ضمن بهرهگیری از مطالعات انجام شده در همه حوزههای تخصصی به مجموعهای از راهکارهای معین دست پیدا کند.
هدف تحقیق:
استخراج و تدوین خطوط راهنمای عملی و روشن برای حفظ و جذب نخبگان و بهرهگیری از سرمایه انسانی نخبگان از درون مطالعات انجام شده و فراتحلیل مطالعات موجود در کشور از جمله مطالعات مرتبط با تدوین سند فرابخشی «حفظ و استفاده بهینه از نخبگان» هدف اصلی این تحقیق است.
نوع تحقیق:
در این تحقیق از کلیه انواع تحقیقات بنیادین و کاربردی بهرهبرداری میشود اما با عنایت به اینکه در نظر است راهکارهای جذب منابع انسانی نخبه و پیشگیری از مهاجرت نخبگان با رویکردی کاربردی دستهبندی و ترکیب شوند این تحقیق از نوع «کاربردی » تلقی میشود و میتواند مبنای تصمیمسازی و تصمیمگیری قرار گیرد. از نظر سطح تحلیل نیز این تحقیق توصیفی است و به علتیابی نمیپردازد. ضمن آنکه این تحقیق بصورت مقطعی و برای یک بار انجام میشود.
روش تحقیق
روش تحقیق حاضر کیفی است و در آن از فراتحلیل (Meta Analysis) استفاده شده است. دادههای کیفی به صورت توصیفی طبقهبندی و ارائه شدهاند. همچنین تلاش شده است تصویر کلان فراتحلیل از طریق استخراج و تدوین برخی نکات به صورت دادههای کمّی توصیفی بیان شوند.
فراتحلیل روشی است که به کمک آن میتوان تفاوتهای موجود در تحقیقات انجام شده را استنتاج کرد و در رسیدن به نتایج کلی و کاربردی از آن بهره جست… در روش فراتحلیل ابتدا از طریق
شکستن اجزای کل به ماوراء و فراتر از کل اولیه میرسیم، سپس تحلیل اولیه را به نحوی منتقل یا تبدیل میکنیم که یافتههای نامناسب در چارچوبی قابل قبول قرار گیرند و سرانجام، تحلیلهای ترکیب شده اطلاعاتی را نشان دهند که اطلاعات اولیه نشان نداده باشند. در عمل، ابتدا اطلاعات از منابع اولیه استخراج و سپس با یکدیگر ترکیب میشوند و سرانجام یک کل جدید را تشکیل میدهند. (دلاور، علی: 288)
قلمرو تحقیق:
قلمرو تحقیق حاضر کلیه یافتههای علمی و پژوهشی داخل کشور در خصوص حفظ و جذب سرمایه انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزهاست. از آنجا که این تحقیق در جستجوی راهکارهای تجویزی است لذا به مطالعات داخل کشور اتکا دارد.
نخست در بین بانکهای اطلاعاتی از قبیل بانک اطلاعاتی مرکز اسناد و مدارک علمی کشور و کتابخانههای دانشگاهی و برخی مؤسسات تحقیقاتی، کلید واژگانی چون: منابع انسانی نخبه – نیروی انسانی نخبه – نیروی انسانی متخصص – منابع انسانی متخصص – متخصصین – نخبه- فرار مغزها – مهاجرت مغزها – مهاجرت نخبگان و… جستجو و بازیابی شد.
پس از این مرحله متن حدود 200 مقاله، گزارش، طرح پژوهشی، پایاننامه در دسترس قرار گرفت.
برخی منابع یاد شده که پیرامون موضوعاتی چون نخبگان سیاسی عصر پهلوی یا نخبگان ورزشی بود از فهرست منابع حذف گردید. منابع فراوان دیگری نیز وجود داشت که پیرامون دانشآموزان تیزهوش و نخبه بود اعم از پیشرفت تحصیلی، ضریب هوشی و… این گروه از منابع نیز از دستورکار این طرح خارج شد.
گروه دیگری از مقالات نیز وجود داشت که فاقد چارچوب علمی بود و شکل ژورنالیستی و انشایی (عمدتاً بدون ارزش تحلیلی و ذکر منابع و مأخذ) داشت. این دسته از منابع نیز به دلیل احتمال خدشه وارد شدن به نتایج علمی طرح و تأکیدی که بر «آثار علمی» در طرح حاضر داریم حذف گردید.
در نهایت 19 طرح پژوهشی و پایان نامه، 6 عنوان کتاب فارسی منتشر شده در زمینه نخبگان و فرار مغزها و 23 مقاله انتخاب و گزینش گردیدند که جمعاً 48 اثر علمی را تشکیل میدهند. دسترسی به اصل برخی طرحهای پژوهشی و پایاننامه ها ضمن وجود موانع اداری وقت فراوانی را از محقق به خود اختصاص داد. علیرغم این خوشبختانه با مطالعه و تلخیص این آثار، انباشت زیادی از ایدهها و آموزهها در حدی که مورد نیاز طرح بود فراهم آمد.
سئوال تحقیق:
پرسش نخست تحقیق این است که فراتحلیل آثار علمی و مطالعات داخل کشور چه ایدهها و نکات جدیدی را بدست میدهد؟ سئوال دیگر تحقیق حاضر این است که: با توجه به مطالعات انجام شده در داخل کشور، چه راهکارهایی برای حفظ و جذب سرمایه انسانی نخبه کشور و پیشگیری از مهاجرت بیرویه نخبگان میتوان پیشنهاد کرد؟
کاربران تحقیق:
کاربران اصلی این تحقیق عبارتند از:
1- وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش کشور
2- کلیه دستگاههای اجرایی و تولیدی که متکی به مغزافزار و نیروی انسانی نخبه هستند
3- ریاست جمهوری بویژه بنیاد نخبگان
4- شورای عالی انقلاب فرهنگی
5- مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه
روش گردآوری اطلاعات
روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای است و تلاش شده است کلیه آثار علمی داخل کشور مرتبط با موضوع تحقیق اعم از کتاب، پایان نامه، طرح پژوهشی و مقاله گردآوری تلخیص و فراتحلیل شوند.
ابزار گردآوری اطلاعات
ابزار گردآوری اطلاعات تعداد دو پرسشنامه بوده است که به منظور گردآوری اطلاعات اسنادی از آنها استفاده شده است. پرسشنامه نخست به طرحهای پژوهشی و پایان نامه اختصاص داشته است. از آنجا که در بخش مقالات و کتابها عمدتاً مؤلفههایی چون فرضیه، جامعه آماری و … وجود نداشت پرسشنامه مستقل دیگری برای این آثار تهیه شد. این پرسشنامه ابتدا در اختیار هشت نفر از اعضای هیأت علمی و محققان مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزشعالی قرار گرفت تا روایی (Validity) آنها بررسی شود. در این مرحله اصلاحات مورد نظر در این پرسشنامه به عمل آمد.
جامعه آماری و حجم نمونه
این تحقیق فاقد نمونهگیری است.
محدودیتهای تحقیق
1- مفهوم فرار مغزها و جذب نخبگان از مفاهیم پیچیده، چند وجهی با متغیرهای فراوان فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است از این رو تحقیقات انجام شده در این زمینه یکدست نبوده و از نظر روش و رویکرد و قلمرو رشتهای متنوعاند. این مسأله کار فراتحلیل را مشکلتر میکند.
2- برخی پژوهشهای موجود در این زمینه دارای طبقهبندی محرمانه بوده و محقق نتوانست به آنها دست پیدا کند ازجمله پژوهشهای مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و…
3- دست یابی به متن کامل پایان نامهها با توجه به پراکنده بودن آنها در دانشگاههای مختلف تهران و شهرستانها وقت زیادی را مصروف خود نمود.
4- استاندارد نبودن برخی از گزارشات، در ورود اطلاعات آنها به فراتحلیل مشکلاتی را ایجاد نمود.
طرح مسأله
موضوع نخبگان و جذب و بهرهبرداری از سرمایه انسانی آنان موضوعی پیچیده و چند وجهی است. این موضوع به دلایل زیر ابعاد مهمی پیدا کرده که آن را به یک موضوع علمی پژوهشی تبدیل نموده است:
مبحث جذب نخبگان و کم و کیف بهرهمندی از خدمات آنان تحت تأثیر حجم فراوانی از مؤلفههای درهم تنیده فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است.
این موضوع مستقیماً با خود نخبگان و تصمیمات فردی آنان گره میخورد. از آنجا که نخبگان کنشگرانی آگاه و هوشمندند، موضوعات مربوط به رفتار و کنش آنان موضوعاتی پیچیده است.
جذب یا عدم جذب نخبگان در نظام اجتماعی دارای اثرات و پیآمدهای مهمی است. این اثرات و پیآمدها هم نظام علم و فنّاوری را تحت تأثیر قرار میدهد و هم کل ساختار نظام ا
تماعی را متأثر میکند.
برای کشورهای در حال توسعهای چون ایران، که در مرحله رشد و خیز اقتصادی قرار دارند نیاز به توسعه منابع انسانی نخبه و بکارگیری متخصصان علمی و فنی نیاز حیاتی و مضاعف است.
طبق آمارهای منتشر شده در ایالات متحده آمریکا درباره گستردگی مهاجرت نخبگان به کشورهای عضو OECD ایران، کره جنوبی و فیلیپین وضعیتی قابل تأمل دارند. براساس این گزارش، جمعیتی از ایرانیان که دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و در کشورهای عضو OECD مقیم هستند، 25 درصد کل افراد دارای تحصیلات عالی هستند که در داخل ایران زندگی میکنند. به نظر برخی پژوهشگران، شمار متخصصان ایرانی که در کشورهای خارجی مقیم بوده و در مراکز علمی و پژوهشی آنها مشغول کار هستند (حداقل در برخی رشتهها) به دو برابر متخصصان (همان رشته) در داخل کشور میرسد. برای نمونه در رشته فیزیک، حدود 400 فیزیکدان ایرانی در خارج از کشور به سر میبرند که این رقم دو برابر فیزیکدانان داخل ایران است. (منصوری، 1371)
در مرحله تکامل سازمانهای تولیدی و خدماتی و اجتماعی، نقش نخبگان که به عنوان مغزافزار در این نظامها عمل میکنند نقشی حساس و شکلدهنده است.
در کشور ما هنوز نظام مدون و مطالعه شده و رسمی برای توسعه بکارگیر
ی نخبگان اعم از نخبگان بالقوه (استعدادهای درخشان) و نخبگان بالفعل، بویژه نخبگان علمی و فنی در دست نیست. بدیهی است در این نظام میبایست، اهداف و وظایف نهادهای متولی و حامی و پشتیبان به تفکیک و روشنی مدون شده باشد و در آن انواع حمایتهای معنوی و منزلتی، قانونی و مالی به صورت نظام یافته پیشبینی شده باشد. هم اکنون حدود 36 نظام و سازوکار مرتبط با نخبگان در کشور وجود دارد که بعضاً به موازی کاری و فعالیتهای پراکنده مشغولند.
آنچه که آمارهای بینالمللی نشان میدهد موج مهاجرت نخبگان ایرانی به کشورها
ی اروپایی، ایالات متحده آمریکا و اخیراً کشورهای حاشیه خلیج فارس هنوز مهار نشده است. مشکل مهمتر این است که سامانه مشخص آماری – اطلاعاتی، تصمیم سازی و تصمیمگیری در زمینه حفظ و جذب نیروی انسانی نخبه موجود نیست.
موارد یاده شده در بالا ضرورت انجام یک مطالعه جامعنگر که بتواند راهکارهای فراگیری را ارائه نماید احساس میشود. این مطالعه میتواند لزوماً مطالعه موازی دیگری نبوده بلکه با تلفیق مطالعات و تجارب انجام شده، نکات مهم و اساسی و ایدههای کاربردی را استخراج و در قالب مجموعهای هماهنگ ارائه نماید.
1 مفهوم شناسی نخبگان
نظریههای نخبگان چارچوبی برای توصیف و تحلیل پیدایی و برآمدن نخبگان و نیز جایگاه و نقش آنها در جامعه به دست میدهد. همان طور که نظریه طبقات اجتماعی ، همین کار را دربارهی «طبقات» انجام میدهد و اتفاقاً این دو نظریه، باهم دیگر ارتباط نزدیکی دارند و برای همین، در پارهای مطالعات، درکنار هم مورد بحث قرار میگیرند ( Arsalan, 2003b).
قبل از مروری بر نظریههای نخبگان، لازم به ذکر است که نظریههای نخبگان، لزوماً به معنای «نخبهگرایی » نیست، زیرا حداقل براساس تلقی مدرن از علم (درمقایسه با فلسفهی علم پسامدرن) بنای کار علم بر توصیف بیطرفانه است بنابراین در این نظریه نیز فرض بر این است که مفهوم نخبه، «مفهومی خنثی » تلقی میشود و بارمعنایی ایدئولوژیک به آن داده نمیشود. حتی نظریهی نخبگان، لزوماً نخبهها را سرشیر جامعه نمیداند (Arsalan, 2003 a). تنها برخی از رویکردهای موجود در مجموعه نظریات نخبگان، به طور مشخص، متمایل به نخبهگرایی هستند که در سطور بعدی به عنوان مروری بر پیشینهی آرا و نظریات به آنها اشاره خواهد شد.
چهار رویکرد عمده در مجموعه نظریات نخبگان از هم متمایز میشوند که عبارتند از:
1- نظریهی کثرتگرایانهی نخبگان
2- نظریه نخبهگرایی
3- نظریه دمکراتیک نخبگان
4- دیدگاه مردم – نخبگان
ابتدا مفهوم نخبه و تعاریف مختلفی که از آن به عمل آمده است مورد بحث قرار میگیرد و سپس هر یک از 4 رویکرد نظری فوق به اجمال ذکر میشود. مفهوم نخبگان (Elite)مفهوم خاصی در مقابل مفهوم عامّ ٍتوده / عموم (mass/pablic) است.بدین ترتیب ملاحظه میشود که نخبگان درتقابل معنایی با گروه دیگر یعنی نانخبگان (Non-elite) قرار ندارد بلکه زیر مجموعهای از مفهوم عموم مردم است.
نخبگان در عامترین کار بست معنایی خود به «تعدادی چند » در میان «تعدادی بسیار » اطلاق میشود که مهمترین ویژگیآنان دسترسیدرسطح برتربه منابع است(Word iQ , 2004)
منابع یاد شده در این تعریف عام از نخبگان، متنوع است و نوعشناسیهای متعددی از آن به عمل آمده که از جمله میتوان به سنخشناسی زیر اشاره کرد (Etzioni-Halevy, 1997) :
1- منابع فیزیکی مانند وسایل تولید و …
2- منابع اقتصادی مثل سرمایه
3- منابع نمادین همچون دانش، ایده، اطلاعات، هنر و …
4- منابع روانشناختی – شخصی مانند استعداد، فرهمندی ، انگیزش، انرژی، مهارت، ورزیدگی
5- منابع سازمانی و اداری و منابع مربوط به ساختار قدرت و تصمیمگیری
6- منابع منزلت ، نفوذ ، تبار ، طبقه
در تعریف نخبگان باید مفهوم عام آن از گرایشها و دیدگاههای خاص تفکیک دده شود. بهعنوان مثال باید تعریف عمومی نخبگان را از تعریف نژادپرستانه متمایز کنیم همانگونه که ملاحظه میشود افراد دارای استعداد درخشان به دلیل دسترسی به ردیف چهارم از منابع فوق و از همین طریق به دلیل دسترسی به سایر ردیفها مانند ردیف سوم و غیر آن، جزو نخبگان محسوب میشوند اما اینکه نخبگان دارای برتری موروثی و نژادی هستند (word ia, 2004)، ربطی به تعریف نخبگان ندارد و از ایدئولوژی خاصی ناشی میشود و لزوماً در تعریف عمومی نخبگان مندرج نیست و تنها برخی دیدگاهها و گرایشهای خاص به آن تمایل دارند.
همانطور که در آغاز بحث به آن اشاره شد یکی از نظریات مرتبط با نظریه نخبگان، نظریه طبقات اجتماعی است و در سنخشناسی منابع هم ملاحظه میشود که بسیاری از منابع با عوامل طبق
اتی ارتباط دارد. دورویکرد پایه در نظریهی طبقات، رویکرد مارکس و وبر است که به ترتیب وضعیت طبقاتی را براساس سازمان تولید و مناسبات بازار تبیین میکنند. گیدنز با پس زمینهای از سنت مارکسی و وبری، تکوین طبقات اجتماعی را دررابطه با عواملی همچون دارایی، شرایط آموزشی و مهارتهای حرفهای توضیح میدهد بدین ترتیب که طبقات بالا ، غالباً براساس دارایی شکل میگیرند، طبقات متوسط بیشتر از طریق شرایط آموزشی و مهارتی پدید میآیند و سپس نوبت به طبقهای میرسد که نیرویکار مزدبگیر هستند. (Giddens and Stanworth, 1998)
درنظریات جدیدتر باتوجه به تحولات زندگی مبتنی بر دانش و ظهور اقتصادی دانش، منبع دانایی
اهمیت بیش از پیش پیدا کرده و درنتیجه درنظریهپردازی طبقات اجتماعی نیز از «طبقهی دانش» سخن میرود. به هر صورت، در نظریههای طبقات اجتماعی، کوشش بر این است که فرایند به صحنه آمدن نخبگان، در چارچوب الگوی طبقاتی توضیح داده شود و معمولاً نخبگان در میان طبقات بالا و متوسط جستجو میشود هرچند که فرایند جابجایی طبقاتی موجب میشود که کسانی از طبقات پایین به طبقات متوسط و بالا انتقال یابند. اما نظریهی طبقات اجتماعی و حتی جابجایی طبقات تنها یکی از نظریات پایه در توصیف و تحلیل شکلگیری نخبگان محسوب میشود و همانطور که در عبارتهای قبلی ملاحظه شد، «دسترسی برتر به منابع»، الگویی اعم از مدل طبقاتی برای توضیح پدیدآمدن نخبگان به دست میدهد. برهمین اساس میتوان فهمید که چگونه کسانی درطبقات بالا و متوسط هستند و نخبه نیستند و چگونه ممکن است افرادی از طبقات پایین خود را به سطح نخبه بودن برسانند.
درتعاریف مختلفی که نظریهپردازان از «نخبگان» به دست دادهاند، مصادیقی برای آنان ذکر کردهاند. «هویت » آنان را در فهرستی از نخبگان کسب و کار، سیاست (اعم از حاکمان و اپوزیسیون)، دیوانسالاری و یقه سفیدان توضیح داده است. «میلز » جامعهشناسی آمریکایی نخبگان را در سه دستهی سیاسی، کسب وکار و نظامی تعریف کرده است (Giddens and Stanworth, 1998) شومپیتر با عطف توجه بیشتر به نخبگان خارج از دولت، از نخبگان آکادمیک، حقوقی، رسانهای و مدیریتی سخن گفته است (Schumpeter, 1999) آرون به پنج دستهینخبگان سیاسی، اقتصادی،کارگری، مدیریتیونظامی اشارهکردهاست (Arsalan, 2003 –a).
مجموعهی این نظریات را میتوان در ارتباط با منابعی که دسترسی درسطح برتر به آنها به عنوان مهمترین ویژگی نخبگان است و در آغاز بحث به آن اشاره کردیم، به صورت زیر دستهبندی کرد.
ردیف نخبگان منابع*
1 کسب و کار(کارآفرینان، سرمایهگذاران، رهبران کارگری و …) 2 و 1 و …
2 سیاست ((کنشگران سیاسی در داخل حکومت و بیرون آن، رهبران اپوزیسیون، جامعهی مدنی …) 5 و 6 و …
3 مدیریت (دیوانسالاران، یقه سفیدان، مدیران بنگاهها و …) 5 و 2 و …
4 دانشگاهی (اعضای هیأت علمی بارتبهی بالا، کارشناسان و متخصصین دارای شایستگیهای برجسته و …) 3 و …
5 رسانهها و ارتباطات و اطلاعرسانی (روزنامهنگاران و …) 3 و …
6 تولید معنا (نویسندگان، هنرمندان، عالمان، عارفان و …) 3 و 6 و …
7 فرماندهان ارشد نظامی و پلیس 4 و 5 و …
8 افراد دارای استعدادهای درخشان (دانشآموزان، دانشجویان و …) 4 و …
9 نیرویکار خلاق و دارای مهارتهای حرفهای برجسته و نیز نخبگان ورزشی و … 4 و …
* شمارهها در این ستون اشاره به ردیف مربوط به منابع دارد که در آغاز بحث فهرست شده است.
مفهوم نخبگان را از منظر جامعهشناختی، میتوان در چارچوب نظریهی «عاملیت انس
انی »، توضیح دادکه در آن، دگرگونیهای اجتماعی باتوجه به نقش واسطههای انسانی (مانند عاملان تغییر و …) توصیف و تحلیل میشود (ریتزر 1379) فراستخواه،1380 برهمین اساس در سرمشق توسعه و برای جوامع درحال گذار که شرایط آنها بدون مفهوم تغییر قابل تبیین نیست، میتوان نخبگان را عاملان انسانی و کنشگران و واسطههای تغییر با سطح اثرگذاری و اهمیت بالا تعریف کرد. بدین ترتیب باتوجه به پیشینهی مفاهیم و نظریاتی که ذکر شد شاید بتوان الگوی مفهومی زیر را برای نخبگان در جامع درحال گذار و در حال توسعه همچون ایران پیشنهاد ک
رد.
در ادامهی بحث، در چهار رویکرد مطرح ازمجموعه نظریههای نخبگان که پیش از این درآغاز بحث ذکر شد، مرور میشود:
1- 1- نظریهی کثرتگرایانهی نخبگان
این نظریه در سنّت فکری لیبرالی تکوین یافته است، از آرای افرادی همچون دال ، لیندبلوم ، ریسمن ، گالبرایث مشروب شده و کسانی همچون ترومن (1971)، بیلی (1988)، پلسبی (1985) و سارتوری (1987) دربارهاش به تفصیل سخن گفتهاند. دراین رویکرد از نظریه نخبگان، بر تعددّ گروههای ذینفعی که نخبگان به آنها تعلق دارند، تأکید به عمل میآیدو رقابت آزاد میان آنان، زمینهای تلقی میشود که میتواند نوعی تعادل پویا و توازن در جامعه به وجود بیاورد (Etzioni – Halevy 1997).
1-2- نظریه نخبهگرایی
از پیشگامان نظریهپرداز در این رویکرد میتوان به «ویلفر دوپارتو »، «رابرت میشل » و «گائتانو موسکا » اشاره کرد. موسکا در نظریهی نخبگان خود از «سن سیمون » متأثر است وی توضیح میدهد که چگونه همواره طیف معدودی نخبگان، نقش اصلی را در جامعه بازی میکنند به نظر موسکا، اینها ا
ز طریق گزینش طبیعی (باسازوکارهایی مانند مسابقات، انتخابات و …) از اکثریت غربال میشوندو غالباً تأثیر تعیینکنندهای درشرایط اجتماعی اقتصادی فرهنگی و سیاسی دارند. باوجود اینکه نظر موسکا به روشهای دمکراسی قرابت دارد اما درمجموع میتوان گفت که برخلاف رویکرد کثرتگرا، در این رویکرد، تمایل به آن وجود داردکه نخبگان نقش مرکزی درجامعه داشته باشند. ((Arsalan , 2003
1-3- نظریه دمکراتیک نخبگان
در این دیدگاه، تأکید بر آن است که دمکراسی درمعرض تقلیل به تودهگرایی قرار دارد، مگر اینکه تلقی از دمکراسی این باشد که فرصتهای برابری را برای دسترسی به منابع فراهم آورد تا نخبگان با استفاده ازسازوکارهای دمکراتیکی همچون انتخابات آزاد، آزادی بیان و تشکیل انجمنها، به صحنه بیایند و فعال شدن آنها درصحنه مانع ازفروکاسته شدن دمکراسی به عوام سالاری و غوغاسالاری بشود. بدین ترتیب میتوان فهمید که چرا این رویکرد با دمکراسی نمایندگی ، قرابت بیشتری دارد جوزف شومپیتر و ریمون آرون از مدافعان این رویکرد نظری هستند (Schumpeter , 1999) .


مقاله روشهای مدلسازی کلاسیک میرایی در تحلیل های الاستیک و غیر الاستیک word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله روشهای مدلسازی کلاسیک میرایی در تحلیل های الاستیک و غیر الاستیک word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله روشهای مدلسازی کلاسیک میرایی در تحلیل های الاستیک و غیر الاستیک word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله روشهای مدلسازی کلاسیک میرایی در تحلیل های الاستیک و غیر الاستیک word :
چکیده
استهلاک انرژی در پاسخ به بارهای دینامیکی یکی از خصوصیات ذاتی سیستم های سازه یست که معمولا ناشی از اصطحلاک داخلی مصالح سیستم، جذب انرژی در اتصالات و اجزای غیر سازه ای آن می باشد، این استهلاک انرژی با میرایی بیان می شود. دو روش برای مدلسازی میرایی در سیستم های سازه ای وجود دارد که با عنوان میرایی متناسب و میرایی نامتناسب شناخته می شوند، در میرایی متناسب ماتریس میرایی متناسب با جرم و سختی در نظر گرفته می شود. استفاده از میرایی متناسب در تحلیل های الاستیک متداول است. تحلیل سازه های غیر الاستیک با توجه به تغییر سختی در هر مرحله سه روش جهت مدلسازی ماتریس میرایی وجود دارد که با A,B و C نشان داده می شوند.در این تحقیق روشهای مختلف مدلسازی ماتریس میرایی در تحلیل های غیر الاستیک مورد بررسی قرار گرفته و همچنین افزایش چند درصدی حالت میرایی به عنوان امری غیر نرمال شناخته می شود نیز بحث خواهد شد.
واژگان کلیدی: بارهای دینامیکی، میرایی،الاستیک، غیر الاستیک
-1 مقدمه
تمامی سازه ها در ارتعاش آزاد خود درجه ای از استهلاک را نشان می دهند که از قدیم این استهلاک انرژی به عنوان میرایی ذاتی شناخته می شود. مهمترین سرچشمه میرایی ذاتی اصطحلاک داخلی در مصالح سازه ای، اتصالات و اجزای غیر سازه ای می باشد. نتایج آزمایشات بر روی سازه ها بیانگر این مطلب بوده است که میرایی ذاتی عموما با افزایش دامنه ی جابجایی ها افزایش می یابد و همچنین وابسته به فرکانس نیست. بنابر این مناسبترین مدل ریاضی برای نمایش میرایی، میرایی اصطحکاکی یا هیستریستیک می باشد. هر یک از این روشهای مدل سازی میرایی نیاز به انجام تحلیل های غیر خطی دارند، بنابراین هنگامیکه سازه ها تحلیل خطی نشونداین مسئله تبدیل به مشکلی جدی می گردد. برای غلبه بر این مشکل محققان اغلب میرایی را خطی در نظر می گیرند و نیز آن را ویسکوز فرض می کنند که با سرعت رابطه مستقیم دارد. در این حالت میرایی وابسته به فرکانس نبوده و البته وابسته به جابجایی نیز نیست، که نقطه ضعفی برای آن محسوب می شود.
معادله ی حرکت ارتعاشی یک سیستم چند درجه آزادی خطی و الاستیک (MDOF) با میرایی ویسکوز بصورت زیر است.
Mu’’ (t) + Cu’ (t ) + Ku (t) =p(t) (1)
در این معادله M ماتریس جرم، C ماتریس میرایی، K ماتریس سختی الاستیک و p(t) بردار بار دینامیکی است. u’’(t) u(t) ,u’(t), به ترتیب بردارهای جابجایی، سرعت و شتاب حرکت در درجات آزادی مختلف می باشند.
1
دو روش اصلی برای حل معادل تعادلی دینامیکی وجود دارد، انتگرال گیری مستقیم و آنالیز مودال. در هر دو روش ماتریس های جرم و سختی مورد نیاز هستند. تعیین این ماتریس ها نسبتا ساده می باشد زیرا این دو ماتریس از نظر فیزیکی کمیت های مشخص و معینی می باشند. در روش انتگرال گیری مستقیم، ماتریس میرایی نیز مورد نیاز می باشد، اما تعیین آن به همین راحتی نیست به دلیل اینکه هیچگونه تفسیر فیزیکی برای میرایی ویسکوز مورد نظر وجود ندارد. در صورتیکه هیچ الزلمی در نحوه ی در نظر گرفتن ماتریس میرایی در روش انتگرال گیری مستقیم وجود نداشته باشد، این ماتریس به صورت کلاسیک در نظر گرفته می شود. نکته ی حائز اهمیت در مورد این ماتریس این است که در مختصات مودی تبدیل به ماتریس قطری می گردد و بسیار مناسب می باشد.
در روش آنالیز مودال، ماتریس میرایی به طور کامل مورد نیاز نمی باشد که دلیل آن اختصاص مستقیم نسبت های میرایی به هر مود در این روش می باشد.اختصاص نسبت میرایی به هر مود در واقع بدین معناست که ماتریس میرایی کلاسیک در نظر گرفته شده است. نسبت میرایی هر مود ممکن است به دلخواه انتخاب شود و یا با استفاده از سری کاگی که در ادامه درباره آن صحبت خواهیم کرد. میرایی رایلی یک حال خاص از میرایی کاگی می باشد. البته در برخی از سیستم های سازه ای مانند سازه های پیچشی، سیسم های مبتنی بر اندرکنش خاک و سازه، اندرکنش سیستم های ثانویه با سیستم های اصلی و ;.
فرض میرایی کلاسیک صحیح نمی باشد و میرایی بصورت غیر الاستیک تعریف می گردد.
-2 مدلسازی ماتریس میرایی در سیستم های سازه ای
بر اساس تعریف کاگلی و اوکلی میرایی یک سیستم، زمانی کلاسیک (متناسب) می باشد که رابطه زیر برقرار شود:
[C][M]-1[K]=[K][M]-1[C] (2)
این رابطه که به معیار کاگی معروف است، اگر برقرار نباشد میرایی سیستم بصورت غیر کلاسیک (نامتناسب) خواهد بود.
[C][M]-1[K][K][M]-1[C] (3)
ماتریس میرایی غیرالاستیک ممکن است براساس روابط محاسباتی، یک سیستم سازه ای به صورت غیر کلاسیک بدست آید و یا در صورتیکه برآورد مستقیم ماتریس میرایی غیر الاستیک امکان پذیر نباشد، میتوان بر اساس نتیجه حاصل از سری تیلور و توصیه محققین، ماتریس میرایی غیر الاستیک را با استفاده از رابطه زیر تعیین نمود.
[C]=f(M,K)=[I]+[M]+[K]+[K][M]+…. (4)
که به ترتیب I ماترسی همانی، M ماتریس جرم و K ماتریس سختی می باشند. حال با ترکیبات مختلف از رابطه بالا می توان ضرایب ماتریس میرایی غیر الاستیک را بدست آورد ولی باز مشکل در تعیین ضرایب ثابت می باشد. باید ضرایب را طوری انتخاب نمود که ماتریس میرایی، غیر الاستیک گردد یعنی معیار کاگی برقرار نباشد یا به عبارتی مودهای نرمال نتوانند ماتریس میرایی بدست آمده را قطری نمایند. لذا از مقالات و تحقیقات محققین بدین صورت برداشت می شود که با روش گام به گام زیر می توان ضرایب ماتریس میرایی غیر الاستیک سیستم های ارتعاشی را بدست آورد:
(1 تعیین ماتریس ها جرم و سختی و همچنین نسبت های میرایی مدی سیستم ارتعاشی
(2 محاسبه فرکانس های طبیعی نامیرای سیستم
2
(3 محاسب ضرایب a با استفاده معادلات حالت کلاسیک
(4 محاسبه ضرایب ماتریس میرایی کلاسیک با استفاده از معادله ی زیر
×
[C]=[]-T[A][]-1 (5)×
(5 که در آن ماتریس قطری شده ی میرایی ست و بصورت زیر تعریف می گردد.
[A] =[] T[C][]
(6) = و به ترتیب نسبت میرایی مودی، جرم مودی و فرکانس مودی می باشند.
(6 انتخاب ترکیب مناسب از رابطه بالا و تعیین ضرایب ،، و ;. به عنوان مثال برای یک سیستم با دو درجه آزادی داریم:
(7)
(7 محاسبه ضرایب میرایی غیر کلاسیک با استفاده از رابطه بالا (8 کنترل غیرالاستیک بودن میرایی با استفاده از معیار کاگی
-3 مدلسازی ماتریس میرایی کلاسیک در تحلیل های الاستیک
استفاده از ماتریس میرایی کلاسیک روشی استاندارد در تحلیل خطی سازه ها می باشد که دو دلیل عمده می توان بر آن شمرد، اول اینکه خطی بودن سیستم را حفظ می کند و ثانیا به دلیل اینکه در آنالیز مودال سیستم های چند درجه آزادی را تبدیل به چند سیستم یک درجه آزادی می کند و به راحتی قابل حل است. از طرفی موجب بازدهی بالای محاسبات می گردد به این دلیل که در اکثر تحلیل ها با داشتن پاسخ تنها چند مد مهم سیستم می توان پاسخ دقیق سیستم را بدست آورد. علاوه بر این واضح است که برای سیستم های با میرایی کمتر از %10، هرگونه خطای ایجاد شده به دلیل فرض میرایی ویسکوز در پاسخ ها از اهمیت بالایی برخوردار نیست.
کاگی در سال 1960 نشان داد که ماتریس میرایی به صورت متقابل همواره کلاسیک خواهد بود.
(8) C=M
3
در معادله بالا به صورت دلخواه تعیین می شود. یک روشی که میتوان استفاده کرد نوشتن معادله بالا به اندازه ی درجات آزادی سیتم سازهای مورد بررسی است در این حالت توان b از صفر تا N-1 گر فته می شود که N تعداد درجات آزادی سیستم می باشد. با داشتن ضرایب، نسبت میرایی هر مود با فرمول زیر تعیین می گردد:
(9)
البته تعیین و سپس محاسبه ی نسبت های میرایی کاری مشکل و طاقت فرساست به دلیل اینکه تحلیل گر اطلاعات قبلی ازینکه نسبت های میرایی هر مود چقدر می تواند باشد، ندارد.در روش جدید پیشنهاد شده ابتدا نسبت های میرایی تعیین می گردد و سپس با استفاده از آن ضرایب با استفاده از معادله ی بالا و حل همزمان چندین معادله بدست می آید. تعداد معادلاتی که باید حل گردد برابر تعداد جمع هایی می باشد که در رابطه ی قبل در نظر گرفته شده است. میرایی کاگی سه محدودیت جدی دارد. اول اینکه هر ماتریس میرایی بر اساس b غیر از صفر و 1، پهنای باند بزرگتر از ماتریس سختی خواهد داشت که این از نظر محاسباتی مطلوب نیست. دوم اینکه در صورتیکه b بزرگتر از 1 باشد، باید معکوس M را یافت و در صورتیکه این ماتریس دارای دترمینان صغر باشداین کار امکان پذیر نیست و باید توجه داشت که در بسیاری از حالات ماتریس M دارای عناصر صفر روی قطر اصلی می باشند، بنابراین این حالت دور از انتظار نیست. سوم اینکه بدست آوردن نسبت میرایی زمانی که b بزرگ باشد مشکل می باشد. ویلسون و پنزین نشان دادند که در صورتیکه ماتریس میرایی به صورت زیر در نظر گرفته شود این مشکل حل خواهد شد:
(10)
که در این معادله مود شکل i ام سیستم می باشد. معادلات قبلی مبنی بر بدست آوردن ماتریس میرایی ، هر دو اعداد یکسانی بدست می دهند در صورتیکه تمامی مودهای تحلیل در ساخت آنها مورد استفاده قرار گیرد، آنچه باید بدان توجه داشت اینست که این ماتریس، ماتریسی پر خواهد داشت.
یک روش متداول در دوری از مشکلات بالا، محدود کردن سری کاگی به دو جمله ی اول آن است به صورتیکه b=0 و b=1باشد. در این صورت با استفاده از معادله ی قبل داریم:
(11) C=
ماتریس میرایی نشان داده شده با عنوان میرایی رایلی یا متناسب شناخته می شود. جمله ی اول از این معادله، جمله ی متناسب با جرم و جمله ی دوم متناسب با سختی می باشند.
مدل فیزیکی میرایی رایلی در سمت چپ شکل (1) نشان داده شده است. در واقع میراگر بین طبقات بیانگر میرایی متناسب با سختی و میراگرهای در سطح طبقات بیانگر میرایی متناسب با جرم می باشند. باید توجه داشت که میراگرهای متناسب با جرم، مانند این است که جرم طبقه در مایعی غوطه ور باشد. کشیده شدن جرم در این مایع ایجاد عکس العمل های خارجی در سازه می کند. ویلسون با مطالعه ی یک ساختمان هفت طبقه نشان داد که نیروهای جذب شده توسط میراگرهای متناسب با جرم بیش از % 184 از برش پایه می شود در صورتیکه نسبت میرایی رایلی مورد استفاده %20 در مود اول حرکت باشد، همچنین او نشان داد که در صورتیکه میرایی مود اول % 20 باشد نیروی جذب شده توسط میراگرهای متناسب با جرم %12 خواهد شد.
4
با مشخص شدن ضرایب و ، نسبت میرایی در مود iام از سیستم با بازنویسی معادله بصورت زیر خواهد شد:
(12)
ضرایب و با مشخص بودن نسبت میرایی دو مود متفاوت از سازه به راحتی قابل محاسبه می باشد، با فرض اینکه دو مود مورد نظر مودهای k و n باشند، با نوشتن معادلع بالا برای این دو مد و حل همزمان دستگاه دو معادله و دو مجهول بدست آمده که از حل آن این دو ضریب بدست می آیند:
(13)
با مشخص بودن ضرایب و نسبت میرایی تمامی مودها با استفاده از معادله ی 12 قابل تعیین می باشد. برای روشن تر شدن روابط بالا در اینجا مثالی مورد بررسی قرارا می گیرد. سیستم سازه ای مورد استفاده در این تحقیق ، یک سازه ی پنج درجه آزادی، پنج طبقه ی برشی باشد که در شکل 1 نشان داده شده است. ماتریس سختی این سازه در حالت الاستیک به صورت سه قطری و ماتریس جرمی آن نواری است. میرایی سیستم یا استفاده از میرایی رایلی مدلسازی شده است.


مقاله در مورد رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی word دارای 92 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی word :
قدر دانی
سپاس و ستایش خدای سبحان را که توانایی و بضاعت انجام این پژوهش را به ما عنایت کرد تا از این گذر برای کشف حقیقت ، گوشه ای از هستی بیکران را بر ملا سازیم و با یافته های نو خود را در برابر عظمت حق تعالی کوچکتر احساس کنیم و برای پرواز به سوی حقایق ناب تر گام های بلندتر برداریم.
به جا است از استاد فرزانه جناب آقای رئوفی که در جریان تحقیق روشنگر راهمان بودند و با راهنمایی های مدبرانه و دلسوزانه خویش به ما کمک نمودند ، سپاسگذاری نماییم.
تقدیم به :
پدر و مادر مان که در طی سالهای تحصیل همراهمان بودند و برای رسیدنمان به درجات بالا از وجودشان مایه گذاشتند و برای سعادت مان جانفشانی کردند. به امید صحت و سلامتی آن عزیزان .
چکیده
پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت. فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد.
جامعه اماری در این تحقیق کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20نفر) و کلیه معلمان (220 نفر) در ناحیه 2 شهر مشهد است.
گروه مورد بررسی کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20N=) است. بنابراین برای گروه مدیران از روش سرشماری بجای نمونه گیری استفاده شده است و حجم نمونه برای گروه معلمان 55 نفر می باشد. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش را در یک پرسشنامه محقق ساخته تحت عنوان (اثر بخشی مدیران) که برای تعیین اثر بخشی مدیران توسط معلمان مربوطه تکمیل می گردید و دیگر یک تست (مقیاس عزت نفس آیزنک) برای تعیین عزت نفس مدیران که توسط خود مدیران پاسخ داده می شود تشکیل می دهد.
روش تحقیق در این بررسی همبستگی است و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی استفاده شده است.
نتایج به دست آمده عبارتند از :
1- بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان رابطه معنا داری وجود دارد.
2- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند و مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.
3- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند تفاوت معنی داری وجود ندارد.
4- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که هر چه عزت نفس مدیران بالاتر باشد ، اثر بخشی آنان بیشتر است و برعکس. وهمچنین بیشتر مدیران مدارس تقریبا از عزت نفس بالایی برخوردار می باشند.
فصل اول
مقدمه تحقیق
مدیریت اثربخش احتمالا عامل اصلی در کشورهای توسعه یافته و مورد نیازترین عامل برای کشورهای در حال توسعه است. (پیتردراکر)
هر سازمانی برای تحقق هدف یا هدفهایی بوجود می آید و تمامی کارکردها و وظایفی که برای نقش های مختلف در سازمان پیش بینی می شود به منظور تحقق همین هدفهاست.
عصر کنونی دوره شتابنده غیر قابل پیش بینی است. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت های احتمالی ، ناچارند ظرفیت ها و توانمندیهای دورنی خود را بشناسند. نقاط ضعف را ترمیم و به تقویت نقاط قوت بپردازند. سازمانها نباید در انتظار موج باشند ، بلکه باید خود منبع موج وتحول گردند و در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخ گوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند.
مهمترین عاملی که می تواند تحقق هدفهای سازمان را تعیین نماید اثر بخشی سازمانی است که این اثر بخشی به میزان زیادتر در گرو اداره موثر سازمان توسط مدیران سازمان می باشد. در هر صورت میزان اثر بخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است. لذا ملاک اثر بخشی معمولا رفتاری است که مورد ارزشیابی قرار می گیرد.
در میان سازمانهای اجتماعی مختلف ، مدرسه از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است و به جهت ماهیت فعالیتها و اهداف آموزش و پرورش ، جامعه توجه و حساسیت خاصی نسبت به مدرسه و نحوه اداره آن نشان می دهد و همواره فعالیت ها و عملکرد مدرسه را تحت نظارت و ارزشیابی مستقیم قرار می دهد و در مورد آنها قضاوت می کند.
نظام آموزشی همواره به دنبال یافتن مناسب ترین ملاکهای گزینش مدیران مدارس و ارزشیابی از رفتار آنان بوده است تا از آن طریق با بکارگیری رهبران آموزشی واقعی بتواند معلمان را در انجام هر چه بهتر خدمات آموزش و پرورش یاری دهند.
در طول صد سال گذشته بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است وارزشیابی شخصی از خویشتن مهمترین عامل موثر در روند رشد روانی است. بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی یا احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود ، انسان احساس خوشایندی از اعتماد به نفس و خود ارزشمندی ، توانایی ، قابلیت ، لیاقت، و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید و موثر می داند. میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار و پویایی دورنی فرد دارد و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس(ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.
با این مقدمه محقق قصد دارد در این پژوهش عزت نفس و رابطه آن با اثر بخشی مدیران را مورد بررسی قرار دهد.
1-1 بیان مساله : انسان ها از نظر خصوصیات روانی ، جسمی ، رغبت ها ، و استعدادها با هم تفاوت هایی دارند. ارزشیابی شخصی از خویش اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات ، ارزشها و هدفهای وی دارد که کلید فهم رفتار اوست. برای شناخت کیفیت روانی افراد و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان عزت نفس و معیار قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت. انسان تمایل به داشتن عزت نفس را امری ضروری وا ساسی می داند. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد. انسان آنچنان مشتاق و نیازمند به داشتن نظر مثبت و مناسب درباره خویش است ، به گونه ای که ممکن است حقایق را تحریف یا انکار نماید. (کروکر48،35،25،1993)
انسان نمیتواند خود را از محدوده ارزشها آزاد ساخته و خویشتن را از آن معاف دارد ، هر انسانی خود را براساس معیارهای معینی می سنجد و به هر اندازه که نتواند خود را با آن معیارها وفق دهد به همان اندازه حس ارزشمندی و احترام نسبت به خویش جریحه دار می شود. اگر انسان در انجام وظیفه تفکر و استدلال ناکام شود ، شایستگی خویش در امر زیستن را کاهش می دهد و نمیتواند احساس ارزشمندی خود را نگاه دارد. عزت نفس متضمن خودبیانگری در شناخت می باشد
و با آن توام است ، که بوسیله عادت به تفکر و قضاوت و تنظیم رفتار بر طبق آن تجلی می کند. (اسمال و دیگران 602،1993)
از طرفی مدیریت در کلیه سازمانها ، دولتی و خصوصی ، اهمیت دارد. این مدیریت است که نسبت به دیگر علوم و فنون ، در قرن بیستم مقام و موقعیت برجسته یافته و شیوه ها و تکنیک های مدیریت ، بخصوص آهنگ رشد سریعتری داشته اند.
مدیرت از موضوعاتی است که در طول هزاران سال ، همواره مورد توجه خاص و بحث انگیز بوده است و اینکه مطالعات حول مدیریت همچنان ادامه دارد ، مبین این حقیقت است که مدیریت واجد جنبه ها و پیچیدگی های ویژه است.
و در این میان نظام آموزش و پرورش سنگ زیر بنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی سیاسی و فرهنگی هر جامعه است و مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریت ها از ویژگی و حساسیت خاص برخودار است ، در نظام آموزشی به طور کل و مدرسه بطور خاص ، مدیر هسته اصلی به شمار می رود و ویژگی های شخصیتی او در کامیابی کل سازمان اثر می گذارد. اثر بخشی مفهوم پیچیده ای است که به طرق گوناگون تعریف شده و متناسب با هر تعریف قابل اندازه گیری و ارزیابی است.
توتر اثر بخشی را چنین تعریف می کند:«اثربخشی فرایندی چرخشی و مداوم است که از طرح برنامه شروع و شامل تمام فعالیت هایی است که هم در جهت دستیابی به اهداف سازمان است و هم تعیین می کند که انجام آن تا چه اندازه خوب و مطلوب صورت گرفته است.(شیرازی ،25،1373)
آنچه مسلم است اثر بخشی سازمان در گرو اثر بخشی مدیرریت است و میزان اثربخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب سازمانی باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است.
لذا شناسایی ویژگی های مدیر می تواند به مراجع تصمیم گیرنده جهت انتخاب مدیران مدارس کمک کند ، روی این اساس ، این تحقیق با هدف بررسی میزان عزت نفس مدیران و رابطه آنان صورت پذیرفته است.
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق
اکثر نظریه های روانشناختی کلاسیک و معاصر معتقدند که همه افراد نیاز فزاینده و فراگیری به عزت نفس بالا دارند. عزت نفس یکی از جنبه های مهم کلیت آدمی است که در دنیای فاعلی، معنی دار و از ارزشمندی بسیاری برخوردار است. افراد عزت نفس را با پایدار سازی مفهوم واقعیت حفظ کرده و با درونی ساختن ارزشهایی که توصیف کننده اعتقادات آنها است زندگی می کنند ، هر فرد بطور فزاینده به عزت نفس بالا نیازمند است. زیرا عزت نفس هسته مرکزی ساختارهای روانشناختی اوست که وی را در برابر اضطراب محافظت نموده و آسایش خاطر وی را فراهم می کند.
«بین تهدید روانی و عزت نفس رابطه معکوسی وجود دارد ، بدین معنی که با افزایش عزت نفس شدت و میزان تهدید روانی کاهش می یابد و با کاهش عزت نفس تهدید روانی افزایش می یابد».
نتایج تحقیقات و مطالعات انجام گرفته بر روی عزت نفس ، به نقش اساسی عزت نفس در رابطه با سازگاری عاطفی، هیجانی و شناختی تاکید کرده اند و عزت نفس پایین را به منزله یک عامل مستعد کننده ناراحتی ها و اختلالات روانی قلمداد نموده است. در راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی از عزت نفس پایین بعنوان نشانگان فرضی ، چندین اختلال در دوران کودکی
و بزرگسالی نام برده شده است.(بیابانگرد،26،1379)
محسنی در را بطه با افراد با عزت نفس بالا می گوید:« افراد با عزت نفس بالا در برخورد اشخاص و موقعیت ها ، انتظار موقعیت و مورد پذیرش بودن دارند ، نسبت به ادراکات و قضاوت خود اطمینان دارند و اعتقاد دارند که کوشش و تلاش آنها در حل مسائل ، موفقیت آمیز خواهد بود نگرش مثبتی که نسبت به خود دارند موجب می گردد تا عقاید خود را بپذیرند و هنگامی که در برابر عقاید متفاوتی قرار می گیرند به قضاوت خود اعتبار بخشیده و به آن اطمینان داشته باشند چنین نگرش مثبتی موجب می شود تا عقاید جدید را نیز مد نظر قرار دهد. » (محسنی ، 273،1375)
مدیریت در هر سازمان عامل تلفیق کننده ، بارور سازی و بهره دهی منابع و امکانات مادی و نیروی انسانی موجود در جهت دست یابی به هدف های سازمانی است. مدیریت ار آموزش و پرورش نیز این وظیفه را بر عهده دارد، با این تفاوت که اهمیت و حساسیت نتیجه کار او به مراتب بیشتر است و اثرات نحوه کارکرد نیز مهم و قابل توجه است.( گنجی ،1370، 305)
جامعه به نظام آموزش امکانات و سرمایه می دهد و در مقابل انتظار دارد که نظام آموزشی نیازهای حرفه ای را بر آورده سازدو افرادی مفید تحویل جامعه دهد. پاسخ گویی به نیازها و انتظارات جامعه مستلزم تحقق هدفهای آموزشی است. که مبین آرمانهای آن جامعه می باشدو تحقق هدفهای آموزشی نیز مستلزم اقر بخشی سازمانی و آن دیز در گرو اداره اثر بخشی است. اگر مدیر مدرسه نتواند کارکرد ها و وظایف پیش بینی شده خود را بطور موثر درجهت تحقق اهداف به انجام رساند علاوه بر مدرسه ها جامعه نیز زیان می بیند و حتی عدم اثر بخشی مدیر مدرسه در سطح وسیع می تواند به بحرانهای اجتماعی بیانجامد.
بنابراین برای نظام آموزشی جامعه حائز اهمیت است که به اثر بخشی مدیران توجه نمایند و درصدد شناسایی و بکارگیری شاخص هایی برآیند که در افزایش اثربخشی مدیریت مدارس موثر واقع گردد.
«مدیریت آموزشی ، باید از عناصر مطلع ، آگاه و پژوهشگر و مدبری انتخاب شوند که در عین حال از استعدادها و زمینه های مناسب شخصیتی برخوردار باشند. (گنجی، 307،1370)
با نظر به این مقدمات این تحقیق، پیرامون رابطه عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ابتدایی دخترانه صورت پذیرفته است.
1-3- اهداف تحقیق
1- شناسایی میزان عزت نفس مدیران مدارس راهنمایی
2- شناسایی میزان اثر بخشی مدیران مدارس راهنمایی
3- شناخت رابطه عزت نفس مدیران با اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی
1-4- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی :«بین عزت نفس مدیران و اثربخشی آنان در مدارس راهنمایی رابطه معنی داری وجود دارد.»
فرضیه های فرعی:
1-« بین اثربخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»
2- « بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسطی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»
3- « بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»
1-5- تعریف متغیرهای اصلی تحقیق
الف) متغیر مستقل : عزت نفس مدیران
ب) متغیر وابسته : اثر بخشی مدیران
ج) متغیرهای کنترل : جنسیت ، مقطع و محل خدمت
1-6- تعریف مفاهیم و اصطلاحات کلیدی
عزت نفس: از نظر ربر عزت نفس عبارتست از:« میزان ارزشی که شخص برای خود قائل است».
و منظور از عزت نفس نمره ای است که از مقیاس عزت نفس آیزنک به دست می آید.
اثر بخشی : عبارت است از « میزان موفقیت در تحقق هدفها و یا انجام ماموریتها.»(درک فرنچ و هسیر ساور ،46،1371)
اثر بخشی مدیران : اثر بخشی مدیران بر مبنای انجام موفقیت آمیز وظایف محوله و تحقق هدفهای سازمان و رضایت زیر دستان و رعایت نظام ارزشی جامعه تعیین می شود.
در این تحقیق اثر بخشی مدیران با استفاده از پرسشنامه اثر بخشی که توسط معلمین تکمیل می گردد به دست می آید.
مدیران اثر بخش: « به زعم دانشمندان چنانچه مدیران مدارس بتوانند اهداف مناسبی انتخاب کنند یا کارها و وظایف را به درستی انجام دهند تا منجر به دستیابی اهداف شود، مدیران اثربخشی هستند.» (نیکنام ، 18،1375)
فصل دوم
بررسی مطالعات پیشین
مقدمه
میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار درونی فرد دارد ، و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس را بعنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.
نیاز فرد به احترام، عشق و با ارزش بودن از جانب دیگران ، نیاز آموختنی است و جزء خود پندار می باشد و با قسمت اعظمی از تجارب فرد همراه است.
این نیاز یک نیاز دوجانبه است. به این معنی که اگر فردی نیاز دیگران را به احترام و نظر مثبت ارضاء کند ، لزوما نیاز خود وی به نظر مثبت ارضاء می شود و فرد از برآورده شدن آن احساس خوشنودی می کند. بنابراین ارضاء این نیاز در دیگران ، آنقدر قوی است که فرد ممکن است آن را بر تجارب مثبتی که در جریان تحقق نفس احساس می کند ، ترجیح دهد.
از نظر مازلو « ارضای نیاز به عزت نفس با احساساتی از قبیل اعتماد به نفس ، ارزش ، قدرت ، لیاقت، کفایت و مفید و مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد اما بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت ، ضعف ، و درماندگی می شود. این احساسات به نوبه خود به وجود آونده دلسردی و یاس اساسی خواهند بود و یا اینکه گرایشهای روان نثر نداند یا جبرانی را بوجود خواهد آورد. (اسلامی نسب ، 46،26، 1373)
بنابراین به موضوعات خود ، خود پنداره ، عزت نفس و اثر بخشی خواهیم پرداخت و در پایان تحقیقاتی که پیش از این انجام شده را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
2-1- خود
یکی از موضوعات مهم مورد توافق نظریه پردازان دانش روانشناختی این است که: « خود عملکرد مهمی در فرایند شخصیت دارد. امروزه نظریه پردازان مختلف اگر چه بر کانونی بودن خود و اهمیت آن در فرآیند شخصیت توافق دارند و خود را به عنوان یکی از مهمترین و اساسی ترین جنبه های شخصیت و تعیین کننده ویژگی های رفتاری در نظر می گیرند، اما دیدگاههای مختلف روانشناختی ، تعاریف مختلفی از خود ارائه می دهند. مهمترین و رایج ترین مشکلات و اختلالات رفتاری به خود رجوع داده می شوندو متخصصان بالینی ، نه فقط روان پویایی و روان تحلیل گران بلکه شناخت گرایان و رفتار گرایان نیز چه در زمینه نظری و چه در کاربردهای بالینی و تربیتی به خود توجه می کنند.(محسنی ، 20،1375)
برای کسب دورنمایی از مفهوم «خود» توجه به نظریه ویلیام جیمز در این رابطه مفید و سودمند است. جیمز خود را به دو جزء کلی تقسیم می کند : خود به عنوان فاعل یا عامل (من) و خود به عنوان مفعول (مال من). کلمه «من» مبین این واقعیت است که شخص خود را فاعل اعمال ، ادراکات و هیجانات خویش می داند و مداومت و این همانی امروز خود را با دیروز در می یابد. مفهوم «مال من» به یک محتوای فردی مربوط می شود و مهمترین جنبه های من را مشخص می کند و
جای تاسف است که روانشناسان آنرا به صورت نظام دارتری بررسی نکرده اند. از نظر جیمز «مال من» آنچه را که فرد ، متعلق به «من» خود می داند شامل می شود. طبیعتا در وهله اول بدن جزء این مفهوم است. مفهوم «مال من» مناسباتی با تصور «ارزش» دارد. در واقع می توان فرض کرد که هر قدر یک چیز برای یک شخص بیشتر ارزش داشته باشد شانس بیشتری دارد از جزء «مال من»
سرچشمه می گیرد.
جیمز معتقد است «خودمفعولی » «مال من» مفهوم وسیع تری دارد و عبارت از چیزهایی است که فرد می تواند آنها را از خود بداند و ممکن است به سه بخش تقسیم گردد: مولفه های تشکیل دهنده آن ، احساسات وهیجانات برانگیزاننده آن و اعمالی که موجب تحریک آن می شوند.
از نظر «مید» برداشت یک فرد از خودش کاملا یا به مقدار زیادی ، متاثر از واکنش دیگران نسبت به وی در مقامات اجتماعی است. مید ، خود را به عنوان محصولی از فرایندهای سمبولیک به شمار می رود و بنابراین اهمیت زیادی برای رشد زبان و کاربردهای آن قائل است. وی باعث ایجاد تفکر در این زمینه گردیده ، که هر فردی یک احساس کلی از خود دارد که مستقل از موقعیت است و از تعداد زیادی خودهای ویژه تشکیل یافته که حاصل تجربیات وسیع وی از موقعیت های متفاوت است.
فروید به یک ترکیب یکپارچه تری از خود اعتقاد داشت که «من » ، «فرامن» ،«نهاد» را شامل می شد. از نظر وی «من» به عنوان محصولی از تعاملات فرد و محیط ، عمل کننده اصلی در سطح هشیاری در نظر گرفته می شد. از طرف دیگر «خود» عناصر هشیار و ناهشیاررا به هم مرتبط می ساخت. به هر حال ، فروید بین «خود» و «من» تمایزی قائل نبود.
آدلر ، فروم و هورنای تحت تاثیر نظرات فروید معتقد بوجود یک سائقه درونی که باعث برانگیختگی رفتار می گردد ، بودند. آدلر ، اصطلاح «کوشش و تقلا برای برتری ، فروم «پیشگویی خود کام بخش» و هورنای «تحقق خود» را به کار بردند. توسعه و گسترش نظریات فروید ، توجه به مطالعات خود پنداره را تضعیف کرد و این کاهش علاقه یا قوت گرفتن رفتار گرائی که توسط «واتسون» آغاز شد، تقویت گردید.
مازلو از فرایند خودشکوفایی صحبت می کند که شامل کشف و تحقیق توانائیها و ظرفیت های بالقوه درونی فرد است. خود شکوفایی یک ویژگی شخصی می باشد که در افراد مختلف متفاوت است.
برای خود انواعی در نظر گرفته شده است:
خود فیزیکی که به تصوری که ما از جسم خود داریم مربوط می شود، اینکه چهره ما در مقایسه با دیگران چگونه به نظر می رسد، آیا در چشم دیگران خوش مشرب و با وقار هستیم.
خود روانشناختی که شامل تصورات ادراکی ، شناختی و هیجانی ما می شود.
خوداجتماعی که یکی از ابعاد خود است که شامل نقشی است که در جامعه ایفا می نماییم. به تعبیر دیگر خوداجتماعی نشانگر نظرات دیگران در مورد ما می باشد.
خود معنوی به فرد کمک می کند تا با خداوند رابطه برقرار نماید. در خود معنوی اعتقاد به هستی و جهان و نقش ما در آن و احساس لذت ، امید و عشق و زندگی پس از مرگ مورد تایید قرار می گیرند. رفتارهایی نظیر اعتقاد به اصول اخلاقی ، صداقت از جمله جلو های خود معنوی می باشند. خود معنوی یک پدیده ، جهانی است و بستگی به مذهب و آیین و کیش و مرام خاصی ندارد.
بطور کلی می توان گفت: با توجه به تعاریف متعدد در زمینه و توجیه چگونگی شکل گیری خود و عوامل موثر بر آن ، و نیز نقش آن در رفتار ، تفاوتهای بارزتری وجود دارد که متاثر از زاویه دید یعنی چهارچوب نظری است که در آن خود مورد بررسی قرار گرفته است. (محسنی ،25،1375)
2-2- خود پنداره
خودپنداره از موضوعات مهم دیگری است که قبل از جنگ جهانی دوم و در دهه های 50 و 60 علاقه شدیدی به آن در بین متخصصین و محققین وجود داشته است. تحقیقات متعدد حاکی از آن است که خودپنداره پایه و اساسی برای تمامی رفتارهای برانگیخته می باشد. خودپنداره به «خودهای بالقوه» هستی داد و این خودهای بالقوه به نوبه خود در رفتار، انگیزش ایجاد می کنند. خواستن و آرزو کردن چیزی به تنهایی نمی تواند انگیزش ایجاد کند. بلکه این اعتقاد است که می تواند فرد را برای رسیدن به هدف به تلاش وادارد. پس این اعتقاد است که می تواند یک خود بالقوه را ایجاد کند که آن خود بالقوه به نوبه خود پویایی هایی ایجاد کند که منجر به عمل گردد ولی خصوصیات سازمان یافته، یکپارچه و ویژه ، خود پنداره همیشه حفظ می شود.
بطور کلی می توان خودپنداره را چنین تعریف نمود : خودپنداره یک تصویر یا تصوری از خود است که همواره با فرد است. و از آن برای معرفی خود و طبقه بندی رفتارها استفاده می کند . نظریه پردازانی که این تعریف را بکار می برند معمولا سه دلیل برای جامعیت آن ارائه می دهند:
1- خودپنداره ثابت و وحدت رفتار را در برمیگیرد.
2- خودپنداره برای تبیین رفتار هدفمندی که در طی دوران طولانی از زندگی صورت می گیرد ، به کاربرده می شود. (برای مثال تصمیم گیری در مورد شغل)
3- خودپنداره به منظور کنترل خود در مواردی که افراد نشان می دهند که قابلیت و توانایی صرف نظر از پاداشها را دارند و یا حتی داوطلبانه فرایندهای تنبیهی را به جای تشویق انتخاب می کنند ، بکارمی رود، مانند پذیرش تنبیه برای ترک اعتیاد.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]