
مقاله تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم word دارای 88 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم word :
تاثیراخلاق دینی بر سلامت روح و جسم
افراد متأهل سالم ترند(نگاهی به تأثیر ازدواج در سلامت جسم و روان)
هزاران هزار دختر و پسر مجرد در دنیا هستند که برخی از آنها از تجرد راضی به نظر می رسند و حتی تا سالیان سال تمایلی به ازدواج نشان نمی دهند.
برای کسانی که از دور نظاره گر آنها هستند این طور به نظر می رسد که آنها هیچ وقت تن به ازدواج نخواهندداد. چون این افراد از ادامه تحصیل، پیشرفت شغلی و آزادی دوران تجرد چنان صحبت می کنند که انگار ازدواج جز یک مانع بزرگ چیز دیگری نیست اما تحقیقات نشان داده است 60 درصد این افراد هم در نهایت ازدواج می کنند.
ازدواج برای برخی افراد حکم سر و سامان گرفتن زندگی را دارد. برای این افراد ازدواج سمبلی از آغاز بلوغ فکری و تکامل است به نحوی که زندگی آنها در سایه ازدواج معنا پیدا می کند.
ازدواج برای شما و تمام افراد یک تصمیم گیری بزرگ و اساسی است که نه تنها سرنوشت زوجین را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه موجب گسترش اعضای خانواده، بقای نسل و افزایش افراد جامعه می شود. درنتیجه انعکاس کلی آن به اجتماع برمی گردد. گه گاه اخبار متفاوتی درمورد فواید ازدواج یا فواید مجردبودن منتشر می شود و حیران وسرگردان می مانی که ازدواج موفق تأثیری بر سلامت جسم و روان دارد یا نه…؟
تحقیقات جدید نشان می دهد یک ازدواج خوب و سالم برای سلامتی مفید است. درحالی که ازدواج اشتباه و مشکل دار ورشکستگی جسمی و روحی تمام عیار محسوب می شود. همه افراد انتظار دارند همسر آینده آنها سازگار بوده و ارزش های مشابه آنان داشته باشد و موجب شادی و خوشبختی آنها شود. اما شاید ندانید اگر همسرتان صحیح انتخاب شده باشد و ازدواج موفقی داشته باشید، سلامت جسمی شما تأمین می شود. بنابراین باید برای انتخاب همسر، بیشتر از انتخاب خانه و شغل اهمیت قائل شوید.
در تحقیقی که دکتر «برایان» روانشناس کانادایی انجام داد مشخص شد ازدواج بد و ناموفق موجب افزایش فشار خون می شود و جالب این که این افراد اگر ازهمسرشان دور باشند، فشار خون آنان به حالت طبیعی برمی گردد. همین اثر درمورد ازدواج خوب برعکس است. یعنی ازدواج موفق موجب تداوم سلامتی شما می شود. مطالعات دیگر نشان داده در زوجینی که ازدواج خوبی نداشته اند، احتمال ابتلا به دیابت (مرض قند) بیشتر است. ضمناً احتمال بروز حمله قلبی دراین افراد بیشتر است.
ازطرفی ازدواج موفق موجب تقویت ایمنی بدن می شود و با کنترل و کاهش هورمون های ناشی ازاسترس، خطر بیماری های قلبی را کاهش می دهد. درکل، ازدواج خوب وشاد، مقاومت فرد را نسبت به عفونت افزایش و خطر مرگ ناشی از سرطان بیماری قلبی و انواع دیگر بیماری ها را کاهش می دهد. یکی دیگر از فواید ازدواج، افزایش طول عمر است. هرچه این ازدواج موفق تر و شادتر باشد، افزایش طول عمر بیشتر است. افراد متأهل به اضطراب، افسردگی، استرس های بعد از حادثه و انواع فوبیا (ترس) کمتر مبتلا می شوند.
دانشمندان معتقدند احساس مفیدبودن و ثبات اجتماعی در افراد متأهل بیشتر است و متأهل ها نسبت به مجردها ارتباطات اجتماعی بهتری برقرارمی کنند. البته اگر ازدواج موفق باشد تمام این تأثیرات بیشتر می شود.
دکتر «سلیوان» روان شناس دانشگاه نیویورک معتقداست رابطه بین روح و جسم بسیار قوی است و طبیعی است که مشکلات روحی با بیماری های جسمی تظاهر پیداکنند.
در خبر دیگری، دانشمندان آمریکایی اعلام کردند احتمال داشتن نشانگان متابولیک که زمینه ساز بیماری قلبی است در زنانی که زندگی مشترک خوبی دارند نسبت به زنان مطلقه یا مجرد دوبرابر است.
تحقیق دیگری نشان می دهد ازدواج بد و مشکل دار موجب می شود زن و شوهر هردو دچار استرس زیاد شوند که این استرس در سراسر روز و حتی در محل کار با آنها بوده و موجب افزایش فشار خون در آنها می شود و همین مسأله احتمال حمله قلبی یا مغزی را بیشتر می کند.
و اما یک تحقیق جالب دیگر: زنان متأهل بیشتر از مجردها رژیم لاغری می گیرند که البته دلایل آنها برای این کار بیشتر آن است که به سلامت اهمیت می دهند و نکته جالب تر این که شوهران این خانم ها مجبورند رژیم بگیرند چون غذای آنچنانی نیست که میل کنند. دانشمندان دانشگاه تگزاس هم معتقدند که ازدواج ناموفق و پرجنگ و جدال، افراد را افسرده می کند. ظاهراً ازدواج برای آقایان فواید بسیاری دارد. زیرا تحقیقات نشان می دهد آقایان متأهل کمتر ریسک می کنند، کمتر به سراغ موضوعات خطرناک می روند و رفتار آنان محتاطانه تر و زندگی آنها منظم تر می شود و بهتر غذا می خورند. زنان متأهل هم کمتر به دکتر مراجعه می کنند، بیشتر مراقب خود هستند. زنان متأهل از حمایت روحی و روانی بزرگی برخوردارند، این در حالی است که مردان متأهل از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند. براساس تحقیقات دانشمندان دانشگاه پترزبورگ اگرچه قبلاً اعلام شده بود مردان متأهل سالم ترند اما در زنان این مسأله به کیفیت ازدواج بستگی دارد. یعنی در صورتی ازدواج موجب بهبود سلامت زنان می شود که آنها از این ازدواج راضی و خشنود باشند. در این صورت سلامت قلب آنها بالا می رود، سبک زندگی در آنها بهتر می شود و با مشکلات عاطفی کمتری روبه رو می شوند. حتی این زنان اضافه وزن کمتری دارند، سطح کلسترول خون آنها پائین تر است و بیشتر ورزش می کنند.
در اصل این محققان نشان داده اند که برای مردها، همسرشان حکم یک ستون حمایتی را دارد چون معمولاً شبکه ارتباطی خانم ها قوی تر و گسترده تر است و به راحتی می توانند از حمایت های دیگران هم استفاده کنند. یکی از دلایل این امر آن است که خانم ها نسبت به جنبه های منفی زندگی مشترک حساس تر از آقایان هستند. دلیل دیگر این که خانم ها بهتر از آقایان از همسرشان حمایت می کنند.
«ازدواج» علیه «استرس»
ثابت شده است که بسیاری از جنبه های یک ازدواج سالم موجب کاهش استرس می شود: درآمد افراد بیشتر از دوران تجرد می شود حتی اگر فقط یکی از زوجین شاغل باشد باز هم افراد متأهل بیشتر از مجردها پول پس انداز می کنند. شبکه حمایتی متأهل ها گسترده تر است. در یک ازدواج موفق، 2 گروه از دوستان و فامیل به هم ملحق می شوند در نتیجه شبکه حمایتی بیشتر می شود.
این حمایت فقط مالی نیست و از نظر روحی هم به زن و شوهر کمک می کند طوری که افسردگی در متأهل ها کمتر است. افراد از خانواده های مختلف و با رفتارهای متفاوت با هم ازدواج می کنند، اگر ازدواج صحیح باشد حس مسئولیت پذیری در دوطرف موجب می شود رفتارهای سالم افزایش پیدا کند و رفتارهای پرخطر کمتر شود. نتیجه کلی این تغییر رفتار روی سلامت تأثیری مثبت دارد. البته باز هم تأکید می شود که این تأثیرات فقط در افراد متأهل دیده نمی شود و باید متأهل موفق باشید تا از ازدواج بهره مثبت ببرید، چون ازدواج نامناسب و ناموفق تأثیر منفی دارد و منبع استرس به حساب می آید.
ازدواج موفق؛ منبع آرامش
داشتن یک ازدواج موفق و رسیدن به بلوغ عاطفی، مهم ترین عامل برقراری آرامش افراد است. دکتر «حسام» روان پزشک و عضو آکادمی روان پزشکان اروپا، در مصاحبه با خبرنگار ایسنا، با اشاره به این مطلب گفته است: امروز بزرگ ترین چالش زندگی هر فرد، چگونگی برخورد با مسائل روزمره و تأثیر نپذیرفتن از آنهاست. در حقیقت بدون وجود یک تکیه گاه عاطفی، ادعای داشتن شخصیت مستقل، قوی و سازگار که به راحتی با مشکلات برخورد می کند، صحت ندارد.
این روان پزشک، زندگی در کنار فردی با روحیات سازگار را مهم ترین عامل موفقیت، آرامش و ارضای عاطفی دانسته و گفته است: شاهدان این گفته، افراد موفقی هستند که همگی رمز موفقیت خود را ازدواج مناسب می دانند.
وی خاطرنشان می کند: دلیل این که امروز، بسیاری از جوانان تمایلی به ازدواج ندارند این است که از قبول مسئولیت در قبال یک فرد دیگر می هراسند اما اگر تک تک این اشخاص، حتی برای یک روز احساس آرامش ناشی از زندگی در کنار یک فرد مناسب را تجربه کنند، قطعاً تمایلی به تنها ماندن نخواهند داشت. دکتر حسام در نهایت یادآور شده، عمده بیماری ها نیز در افرادی بروز می کند که زندگی عاطفی سالمی ندارند. حتی امروزه ثابت شده تعداد زیادی از موارد بیماری هایی مانند ایدز و سرطان، بویژه بیماری های قلبی در اشخاص تنها بروز می کند.
نقش ازدواج در سلامت روان
با ازدواج، دختر و پسر در کنار یکدیگر از آرامش، امنیت و سلامت روان برخوردار می شوند. خداوند متعال در این مورد می فرماید: «و از نشانه های او این که، همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، در میان تان مودت و رحمت قرار داد.»
رسول گرامی اسلام(ص) نیز ازدواج را عامل ایجاد اخلاق نیکو در فرد می داند و می فرماید: «مردان و زنان بی همسر خود را به ازدواج یکدیگر درآورید، چرا که خداوند اخلاق آنان را نیکو می سازد.» امروزه، پژوهش های جامعه شناسان و روان شناسان نیز حاکی از ارتباط سلامت روان و ازدواج است.
در همین زمینه، مطالعات اداره بهداشت عمومی آمریکا در سال 1980 نشان می دهد که بین سلامت روانی و ازدواج، ارتباط معنی داری وجود دارد. افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد در وضع بهتری از سلامت روانی قرار دارند. از مهمترین فواید ازدواج و تشکیل خانواده، ایجاد اخلاق نیکو در افراد، سلامت و بهداشت روانی، آرامش، مودت و رحمت است که خانواده را میان دیگر نهادهای اجتماعی، ناهمانند و منحصر به فرد ساخته است به طوری که از آن به عنوان ریشه ای ترین نماد اجتماعی یاد می شود.
هم سلامت روح، هم سلامت جسم
جام جم آنلاین: رادیو سلامت هر روز برنامههای خود را با ذکر «یا من اسمه دواء و ذکره شفاء» شروع میکند تا متناسب با ماموریتی که برای خود تعریف کرده در اولین گام، روحیه توکل به خداوند را در مردم زنده نگه دارد.شبکه سلامت از بهمنماه سال 81 با همراهی وزارت بهداشت و با همت شورای سلامت صداوسیما و معاونت صدا کار خود را آغاز کرد و هماکنون با 12 ساعت پخش روزانه به روی آنتن میرود.
توجه به بهداشت عمومی، تلاش در جهت بهبود سلامت جسمی و روانی مخاطبان و جامعه و اطلاعرسانی مناسب در جهت اهداف ملی کشور در حوزه بهداشت از اهداف اصلی این شبکه است.
کامران کاظمزاده این روزها علاوه بر اداره کردن امور این شبکه مقدمات برگزاری اولین کنفرانس بینالمللی رسانههای سلامتمحور را نیز فراهم میکند که قرار است رادیو سلامت و معاونت صدا متولی اجرای آن باشند.
کاظمزاده سال 63 از طریق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به رادیو معرفی شد و سالها نویسندگی برنامههای گروه کودک و فرهنگ را به عهده داشت و از سال 69 نیز به مدت 12 سال مدیریت گروه کودک رادیو ایران عهدهدار بود و هماکنون هم چند ماهی است که مسوولیت رادیو سلامت به او محول شده است.
تا آنجا که میدانم، دغدغه شما بیشتر حوزه ادبیات و شعر بود. چطور شد که از رادیو سلامت سر در آوردید؟
من دوره لیسانس ادبیات فارسی خواندم. به تاریخ ادبیات بسیار علاقهمندم و رشته فوق لیسانسم هم ادیان تطبیقی بود. درست میگویید بیشترین حوزه مطالعاتی و تخصصی من دراین حوزههاست، ولی کار رادیو هم یک نوع تخصص است. ضمن این که رویکرد جدید رادیو سلامت این بود که از حدود پزشکیمحوری صرف فاصله بگیرد و به رادیویی سلامتمحور تبدیل شود.
رویکرد شما که من فکر میکنم بسیار برگرفته از شعار این شبکه یا من اسمه دواء و ذکره و شفاء است، چقدر با رسانههای مشابه و سلامتمحور در دنیا شبیه است؟
تعریفتان از رسانهای سلامتمحور چیست؟
همین که بیشتر پزشکیمحور هستند تا سلامتمحور.
حتی پزشکیمحور هم نیستند. من برای بسیاری از آنها لفظ مردم فریب را به کار میبرم. در آلمان وقتی اعلام میشود که جراحی زیبایی برای زیر 18 سال ممنوع است، یعنی در حوزه سلامت اتفاقی افتاده و یک امکان اجتماعی به تهدید تبدیل شده است.
خب قصور رسانهها در این میان چیست؟
رسانهها از زنان و کودکان برای تبلیغاتی که به ظاهر برای سلامت است؛ استفاده ابزاری میکنند. مثلا تبلیغ کرم میکنند. باید ببینید که چقدر آن واقعیت دارد و چقدر فریب است و برای همین تبلیغات فریبکارانه از چه ابزارهای ناجوانمردانهای استفاده میکنند. در تبلیغ چیپس و پفک و; ببینید از کودکان چه استفادههای ابزاری میشود.
سازمان بهداشت جهانی از 4 منظر سلامت را تعریف میکند: معنوی، اجتماعی، جسمی و روانی. الان ما میبینیم که در دنیا فقط بیشتر به بعد جسمی توجه میشود و تا حدودی هم در بعضی کشورهای پیشرفته به بعد روانی؛ اما بعد معنوی که بیشتر مورد نیاز است، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. بشر امروز درهای آسمان را به روی خودش بسته است. این همان بعد معنوی سلامت است.
بشر جویای رستگاری است. شما این همه مکاتب فکری که میبینید عرفانهای کاذب، رشد گسترده بودیسم در دنیا و مدیتیشنهایی که هست، همه بهانهای برای رستگاری و آرامش انسان است. بشر گم شدهای دارد که در جوهره معنوی به صورت عام و در گوهره دینی به شکل خاص میتواند آن را جستجو کند.
برای همین، ماموریت ما به عنوان رسانهای با موضوع سلامت ایجاب میکند که در ابعاد معنوی بیشتر تلاش کنیم. بارها گفتهام که آدمی با یک قلب مریض میتواند رستگار شود، ولی با یک قلب سالم میتواند رستگار نشود.
با این حساب، رادیو سلامت نمونه و الگوی مشخصی در دنیا نداشته است.
بله. حتی ما برای برگزاری کنفرانس رسانههای سلامتمحور در دنیا جستجو کردیم، ولی رادیو تلویزیونی با ماموریت مشخص سلامت پیدا نکردیم. میتوانم بگویم رادیو سلامت در ایران الگویی ابداعی است.
یعنی شبکهای که با موضوع سلامت باشد پیدا نکردید؟ ولی رسانههایی که سلامتمحور هستند;
بله، فراوان هستند که در دل شبکهها و در قالب برنامههای خاص خود به موضوعات سلامت میپردازند؛ ولی این که صرفا روی چنین موضوعی تمرکز کنند، نبوده است. حتی در جشنواره رادیو با بعضی کارشناسان و مدیران رادیویی جهان که صحبت میکردیم خیلی برایشان جالب بود.
که در ایران شبکهای با نام سلامت وجود دارد؟
بله. اصل وجود چنین شبکهای و پرداختن به طور خاص به موضوعاتی این چنین برایشان جالب بود.
برنامههای مشخص شما برای رادیو سلامت در این چند ماهی که عهدهدار مدیریت آن شدید، چه بوده است؟
در گروهها تغییراتی مطرح کردم. اولین طرح همین بود که گفتم. رادیو سلامت باید از شیوه پزشکمحوری دور و رابطه ما با مخاطب از شکل بیمار و پزشک خارج شود. حرکتهایی هم در این زمینه آغاز شده است. در اشکال دیگر هم میتوانم بگویم شاید در رادیو سلامت برنامهسازی رادیویی سادهانگاشته میشد.
توجه چندانی به ساختار نبود و خیلی از برنامهها خلاصه میشد در این که کارشناسی بنشیند و مجری با او درباره موضوعی گفتگو کند. در صورتی که همین برنامه بیش از یک ساعت از آنتن را پر میکند و میتوان برای آن شیوههای جذاب و کاربردی برنامهسازی رادیویی را پیاده کرد.
بحثهای سلامت را میتوان در قالبهای نوین برنامهسازی رادیو طرح کرد و ما به دنبال این ساختارهای جدید هستیم حتی برای قالب نمایش با موضوع سلامت فکر کردهایم، بخصوص با حرکتی که در اداره کل نمایش رادیو شروع شده هماهنگ هستیم. ما هم نظرات آقای گیلآبادی را قبول داریم. میشود از نمایش برای پیشبرد اهداف رایو سلامت بهرههای خوبی برد.
یکی دیگر از رویکردهای جدید ما، ساخت برنامههای چالشی است. ما براین باور هستیم که چشم و گوش مسوولان و زبان مردم هستیم.
با این مدل، برنامههای چالشی راهاندازی خواهند شد و ما در رادیو سلامت حلقه واسطی میشویم میان مردم و مسوولان و ژانر دیگری که جایش در کل رادیو واز جمله رادیو سلامت خالی است، بخش مستند رادیویی است. بخصوص در حوزه سلامت امکان و عرضه کار مستند رادیویی وسیع است و در حال فراهم کردن ساز و کار آن هستیم.
یکی از انتقادهایی که به رادیو سلامت وارد میشود این است که بیماریها و امراض را برجستهسازی میکند و گفتگوهای پزشکان و کارشناسان در خیلی موارد به آنجا میانجامد که مردم به توهم بیماری دچار شوند و در نهایت، رسانهای با ماموریت ایجاد آرامش و سلامت، بهنوعی باعث وحشت عمومی میشود برای رفع این معضل چه برنامهای دارید؟
البته برنامههایی از این دست حالا دیگر کمتر داریم، ولی خب این هم یکی از آسیبهایی است که باید جدی گرفته شده، برطرف شود. خود به خود وقتی مدام صحبت از بیماری شود، جامعه نگران میشود؛ البته ذهن مخاطب هم درگیر است و درخواستهای این چنین دارد.
الان ما پایانه مردمی را ساماندهی کردیم. مردم زنگ میزنند و دائم از ما مشاوره پزشکی میخواهند. ما باید از این شیوه پرهیز کنیم. ما نباید کاری کنیم که توهم بیماری در شنوندههای ما تشدید شود.
برای ایجاد آرامش در جامعه چه خواهید کرد؟
ایجاد آرامش، یک برنامه کلی است که صدا و سیما و نهادهای دیگر باید متولی آن باشند. ما میتوانیم آسیبهای مخل آرامش در جامعه را شناسایی وبررسی کنیم. الان کمیته تخصصی آسیبشناسی اجتماعی را با حضور استادان دانشگاه تشکیل دادهایم که این کمیته آسیبهای اجتماعی را که آرامش جامعه را به خطر میاندازد، رصد میکند.
نتیجه کار این کمیته در برنامههای رادیو سلامت مشخص میشود؟
البته کار این کمیته بین بخشی است. ما وزارتخانههای مختلفی را که مسوول شناسایی و رفع این آسیبها هستند، دور هم جمع میکنیم و خودمان حلقه واسط میشویم تا مشکلات کار را بررسی کنیم و ببینیم چه چارهای باید اندیشید، بخصوص در حوزه اجتماعی که خیلی مشکل داریم و آسیبهای زیادی هست که جامعه را تهدید میکند. شاید خیلی مواقع متولی مشخصی هم نداشته باشد.
نمونه کوچکش همین تبلیغات عظیم ضد سلامت در روزنامههاست. قد بلند وکوتاه میکنند، وزن کم میکنند و; اینها واقعا جامعه را تهدید میکنند، اما این تبلیغات هیچ سر و سامانی ندارد. به هرجا هم که مراجعه کنید میگویند به ما ربط ندارد.
یکی از برنامههای ما تا پاییز این است که کنفرانسی را با هدف شناسایی تبلیغات سلامتمحور در جامعه برگزار کنیم. آنجا میخواهیم بررسی کنیم و ببینیم بالاخره تکلیف مردم این وسط چیست. فکر میکنم رادیو سلامت از نظر ساختار برنامهسازی میتواند از ظرفیتهای بیش از این برخوردار باشد و بهره ببرد.
یکی از مشکلات شما در رادیوهای تخصصی، پیدا کردن نیروهای برنامهسازی است که به موضوع هم اشراف داشته باشند؟
بله. این حرف شما را قبول دارم، ولی رادیو سلامت توانسته است کاری بکند که بسیاری از کارشناسان و پزشکان برنامهساز شوند و نمونههای موفقی هم داریم.
خب این روند در دراز مدت جواب میدهد، درحالیکه هر روز باید آنتن رادیو سلامت پر شود.
به هر حال هر کاری زحمت دارد. خود همین میتواند یک الگو باشد برای رادیو تلویزیونهای دنیا که میخواهند در حوزههای تخصصی کار کنند. در رادیو سلامت در کنار تهیهکننده، ما کارشناس مشاور هم داریم که محتوای برنامه را کنترل میکند.
برای سلامت روح و روان در جامعه که روند آن در سال گذشته شروع شده بود، چه کردید؟
بگوییم سلامت معنوی. برای این کار برنامهریزیهایی کردیم. عرض کردم کار گروه آسیبهای اجتماعی، یکی از کارهایمان است. تشکیل کانونهای سلامت با همکاری شهرداری و وزارت بهداشت اقدام دیگرماست. طیفهای سنی مختلف شکل دادیم، مثلا کانون سلامت مادر و فرزند، کانون سلامت پدربزرگها و مادربزرگها، کانون سلامت دختران و; محصول این مشارکت روی آنتن اتفاق میافتد.
شما به کارهای میدانی رادیو اعتقاد دارید؟
خیلی اعتقاد دارم، رادیو باید بشدت برود در جامعه. هر چه بیشتر وارد متن جامعه شود بیشتر هم به مردم نزدیک میشود.
رادیوهای تخصصی برای خود، 2 گروه مخاطب تعریف میکنند. گروه اول مخاطبان عام هستند و گروه دوم مخاطبان خاص. چه درصدی از برنامههای شما برای مخاطب خاص و چه درصدی از آن برای مخاطب عام تهیه و پخش میشود؟
تقریبا با اطمینان میتوانم بگویم که برای مخاطب خاص برنامه نداریم، ولی برنامههایی با موضوع خاص داریم. یعنی مثلا با موضوع سلامت دیدگاه مولانا را بررسی میکنیم، ولی نمیتوانیم بگوییم برای مخاطب خاص است، چون موضوع آن خاص است. من آرزو دارم که بتوانیم این کار را بکنیم.
چرا برای مخاطب خاص برنامه ندارید؟ رادیوهای تخصصی میتوانند نقطه اتصال مخاطب عام و مخاطب خاص باشند و این 2 گروه در رسانههای تخصصی با هم گره نخورند و به تعامل برسند.
بله. خیلی از کلاسهای دانشگاهی هست که به وسیله یک استاد تدریس میشود و برای همه در سطح کشور قابل دسترسی نیست. مثل درس اخلاق پزشکی که استاد معروفی در تهران آن را تدریس میکند. یا یک سری دورههای خاص هست که همه نمیتوانند از آن استفاده کنند.
در این موارد میشود از ظرفیت رادیو استفاده کرد تا مباحث برای همه قابل دسترس شود. گام دوم برای مخاطب خاص، اصناف حوزه سلامت هستند مثل پرستاران، پیراپزشکان و.. اینها میتوانند مشارکتهایی با ما داشته باشند که اگر اتفاق بیفتد باید ساعات ما از 12ساعت بیشتر شود و یک ساعاتی از شب را که این افراد فراغت بیشتری دارند، به این موضوعات اختصاص داد.
مسالهای که من فکر میکنم مشکلی اساسی است، این که رادیو سلامت پوشش سراسری ندارد، در صورتیکه مردم شهرستانها و روستاهای ایران به مراتب بیشتر از شهروندان شهرهای بزرگ و از جمله تهران به اطلاعاتی که رادیو سلامت میدهد نیاز دارند. بظاهر قرار بود وزارت بهداشت در این خصوص اقدام کند که هنوز به نتیجهای نرسیده است. چرا ؟
بله، وزارت بهداشت قول و قرارهایی با ما داشته است. همین امروز هم با دوستان جلسه داشتیم و قرار شد که پیگیری کنند و این کار عملی شود.
ولی من حدود 2 سال است که این موضوع را پیگیری میکنم و هر بار میشنوم که وزارت بهداشت قول داده است که خیلی سریع اقدام کند.
بله متاسفانه. امیدوارم این قول و قرارها تحقق یابد. ما حتی اگر سالی 2 آنتن هم بتوانیم اضافه کنیم خیلی برایمان غنیمت است. بیرون از پایتخت خیلی بیشتر احتیاج دارند به اطلاعات حوزه سلامت. ضمن این که گاهی برخی مراکز استانها صدای ما را رله میکنند.
ولی به شکل عمومی، مردم روستاها و شهرستانهای ایران از شنیدن برنامههای رادیو سلامت محروم هستند.
بله. به هر حال ما تلاش میکنیم. در سمینار مدیران صدای مراکز هم شرکت میکنم و آنجا هم سعی خواهم کرد که تدبیری بیندیشیم که رادیو فعلا با همکاری مراکز در شهرستان هم شنیده شود تا بعد ببینیم چه باید کرد.
کنفرانس رسانههای سلامتمحور که قرار است رادیو سلامت برگزار کننده آن باشد در چه مرحلهای است؟
این کنفرانس، اولین گردهمایی بینالمللی سازمانهای سلامتمحور است که با هدف افزایش همگرایی سازمانها با رسانههای سلامتمحور در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی در هفته پایانی بهمن ماه برگزار میشود. دورنمایی که ما میبینیم این است که چنین کنفرانسی خیلی جای حرف دارد.
این امکان وجود دارد مدلی را که در رادیو سلامت طراحی کردید بتوانید از این طریق اشاعه دهید.
اشاعه که نه، ولی طبیعتا تمرکز ما روی همین مدل هاست. این اعتقاد من است که شرق به طور عام خیلی حرف دارد برای گفتن در تقابل با غرب. در شرق به سلامت، رستگاری و رهایی انسان بیشتر توجه شده است تا غرب مادیگرایانه و دنیا مدارانه؛ بنابراین در کنفرانس رسانههای سلامتمحور حرف بسیار برای گفتن داریم بخصوص در حوزه اسلام. دین ما برنامهای برای سلامت و رستگاری انسان دارد که خیلی غنی و قوی است در دنیا.
احساس نمیکنید که بسیاری از برنامههای شما در رادیو سلامت در محاق روز مرگی افتادهاند؟ خیلی وقتها کنداکتور پخش شما که به روزنامه جامجم میآید در توضیح بیشتر برنامههایش میبینیم که نوشته شده خانم یا آقای دکتر فلان متخصص فلان بیماری راجع به فلان موضوع صحبت میکند. در صورتی که رادیو سلامت ظرفیتهای زیادی برای برنامهسازی رادیویی دارد که باید در نظر گرفته شود.
درست میگویید، ولی برای تغییر زود است. من از روزی که آمدهام با این معضل درگیرم. بارها به بچهها گفتهام که چرا بخل به خرج میدهیم. چرا داشته هایمان را نگوییم. خیلی کارهای قشنگتری هم میکنند، ولی آنها را عنوان نمیکنند. نمیدانم چه اتفاقی افتاده که دوستان من در رادیو سلامت چندان رغبتی به ایجاد رابطه با جهان بیرون از رادیو ندارند. در کنار اینها فکر میکنم جرات و جسارت در برنامهسازی از ضرورتهاست که البته مرز جرات و جسارت را باید با اشتباهات رسانهای جدا کرد.


مقاله بوقلمون word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بوقلمون word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بوقلمون word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بوقلمون word :
مقدمه ای بر بوقلمون
منشع اصلی بوقلمون از آمریکای لاتین و مکزیک بوده و در حال حاضر نیز بوقلمونهای وحشی که قادر به پرواز هستند در مناطق جنگلی وجود دارند . اصلاح نژاد بوقلمون از چندین دهه گذشته در کشورهای صاحب نام صورت گرفته و در حال حاضر به اسامی تجاری مختلفی در نقاط مختلف دنیا عرضه میگردد که هر کدام دارای خصوصیات جداگانه میباشد و عموما به سه دسته متوسط ،نیم سنگین و سنگین تقسیم میشوند .
پرورش بوقلمونهای گوشتی و رسانیدن به وزن ایده ال در زمان مقرر مستلزم ارائه مدیریت صحیح،جیره بالانس شده از حیث سطح انرژی و پروتئین و مکمل های ویتامین و معدنی متناسب با سن پرنده میباشد .
تاریخچه پیدایش بوقلمون :
نخستین بار بوقلمون در مکزیک توسط جهان گردان اروپایی مشاهده شد و آنرا با خود به اروپا بردند پس از آن تا سال 1500 میلادی در ایتالیا فرانسه و انگلستان بوقلمون پرورش داده میشد با کشف آمریکا مهاجران به خوبی با این پرنده و مزه آن آشنائی داشتند لذا به سرعت پرورش و مصرف بوقلمون در آمریکا گسترش یافت به طوری که هم اکنون ایالات متحده و اتحادیه از اروپا به ترتیب اولین و دومین تولید کننده و نیز مصرف کننده گوشت بوقلمون در دنیا میباشند در ایران نیز تا پیش از دوره صفویه بوقلمون یافت نمیشد اولین بار ارامنه ای که برای تجارت از ایران به اروپا رفتند بوقلمون اهلی را به ایران آوردند و آن را به شاه عباس تقدیم کردند چون شاه خیلی خوشش
آمد دستور داد تا تخم بوقلمون را در خانه های ارامنه تقسیم کنند زیرا آنها بهتر از جوجه ها مراقبت میکردند در عوض میبایست سالی یک عدد بوقلمون به شاه تقدیم میکردند . ارامنه چون دیدند قبول پرورش بوقلمون ماند پرورش خروس اخته (که بیشتر به پرورش و تکثیر آن پرداخته ب
ودند )برای آنها مالیات جدیدی خواهد داشت لذا در پرورش آن مسامحه کردند و بدین ترتیب مقدار زیادی از آنها تلف شدند . پیشرفت علوم ژنتیک ,تغذیه و مدیریت و تاثیر آنها بر پرورش بوقلمون سبب شد تا پرورش بوقلمون از حالت سنتی خارج شده جدیدی از بوقلمون های صنعتی بو جود آید که گوشت آن حاوی پروتئین زیاد و چربی و کلسترول کمی میباشد.
جوجه کشی بوقلمون
تهیه جوجه بوقلمون
جوجه بوقلمون را می توان مانند جوجه مرغ به وسیله جوجه کشی طبیعی یا جوجه کشی مصنوعی تهیه کرد در پرورش صنعتی بوقلمون معمولااز جوجه کشی مصنوعی استفاده میشود
تخم ها باید دارای اندازه مناسب برای جوجه کشی باشد .
حرارت نا مناسب ،نگهداری طولانی وبالاخره دستکاری وتکان شدید تخم باعث نابودی جنین داخل تخم میشود .
مدت جوجه دراوری در بوقلمون 28 روز است . معمولا جوجه ها از روز 27 شروع به نوک زدن و درآمدن از تخم میکنند .
تشکیلات جوجه کشی باید از سطح بهداشتی بالایی برخوردار باشد .
ضدعفونی دستگاه وتخم ها باید قبل و بعد از هربار جوجه کشی انجام شود
حرارت لازم برای جوجه کشی 37-38 درجه سانتیگراد میباشد
رطوبت نسبی باید در حدود 60درصد در 24 روز اول و 70 درصد در 4 روز آخر باشد .
عمل چرخاندن و تهویه نیز باید بصورت مطلوب انجام شود .
نکات مهم در جوجه ریزی
بستر با ضخامت 8 سانتی متر از تراشه و چوبهای تمیز اشباع ، خشک و عاری از آلودگی های خارجی و گرد و خاک .
مادر مصنوعی با 38 درجه سانتی گراد و حرارت سالن 22 تا 26 درجه سانتی گراد و گارد محافظ بقطر 4 متر جهت 250 قطعه جوجه یکروزه بمدت یک هفته تعداد 4 عدد آبخوری داخل گارد .
یک ساعت استراحت در صورت انتقال از یک سایت طولانی و سپس جوجه ریزی و دادن آب و دادن خوراک یک ساعت بعد از جوجه ریزی .
دادن خوراک یک ساعت بعد از جوجه ریزی
توجه خاص به درجه ها و معرفی منابع حرارتی ، آب و خوراک ،جلوگیری از ورود موش و سایر پرندگان وحشی
ساختمان اداری و مسکونی داخل مزرعه احداث شود ،ایجاد حوضچه ض
د عفونی به ابعاد و عمق مناسب در مدخل درب ورودی سالن ها استفاده از چکمه و لباس مناسب
فضای مورد نیاز جوجه یک روزه تا 8 هفته ،8قطعه در هر متر مربع و از 8 هفته تا پایان دوره پرورشی ، حد اکثر تا4 قطعه در هر مترمربع.
مدیریت پرورش جوجه بوقلمون
نگهداری بوقلمون در سنین جوجگی، یکی از مشکلترین مراحل پرورش بوقلمون است . بوقلمون های جوان نیز در مقابل عوامل بیماری زا کاملا حساسند از اینرو باید توجه فراوانی به آنها مبذول داشت . امروزه در اغلب کشورها بوقلمون را بصورت تجارتی و به تعداد زیادی نگه داری میکنند وتعداد معدودی از شرکتهای اصلاح نژادی ، سویه های تجارتی مخصوص به خود را ارائه میدهند که از ضریب تبدیل و قدرت رشد بسیار بهتری نسبت به دیگر نژادها برخوردارند .در طریقه پرورش به صورت صنعتی، باید با تحت نظر گرفتن شرایط محیطی تمامی نیازهای بوقلمون را در نظر گرفت تا با تنظیم حرارت ، تهویه ، بهداشت و بالاخره جایگاه حداکثر نتیجه مطلوب حائز شود
حرارت : حرارت در هفته های مختلف باید به قرار زیر باشد :
اواخر هفته اول 32 درجه – اواخر هفته دوم 29 درجه – اواخر هفته سوم 26 درجه – در اواخر هفته چهارم 24 درجه ( در تمام این مدت حرارت سالن نباید از 24 درجه سانتی گراد کمتر گردد ) اواخر هفته پنجم 21 درجه و اواخر هفته ششم 18 درجه سانتی گراد .
در روزهای اول جوجه ها نباید از منبع حرارتی دور شوند چون ممکن است سرما بخورند . اگر از دستگاه مادر مصنوعی استفاده میشود باید دور دستگاه مادر حصاری کشید تا از آن دور نشوند و یا اگر از هیتر استفاده میشود باید تمامی سالن حرارت یکنواخت و مناسب ( 32 درجه سانتی گراد ) داشته باشد .
تهویه و رطوبت: برای رشد معمولی جوجه بوقلمون هوای تازه و تمیز ضرورت دارد . به وسیله استفاده از پنجره های تهویه ای و همچنین هواکشهای برقی میتوان تهویه را کنترل کرده که البته تهویه نباید سبب سرد شدن سالن گردد . هنگام ورود به سالن میتوان وضعیت تهویه را بخوبی تشخیص داد ، زیرا وجود هرگونه بوی نامناسب دلیل عدم و نقص تهویه است . تهویه نامناسب از طرفی سبب کم کردن رطوبت میشود ، وجود رطوبت در داخل سالن نیز یکی از نشانه های نقص تهویه است . سالن نگهداری جوجه ها همیشه باید خشک نگهداری شود و اگر خشکی هوا بیش از حد لازم باشد رشد پرها کم شده و وضعیت پرها نامناسب میگردد .
بهداشت و بهسازی: جلوگیری و پیش گیری از بیماری مستلزم رعایت اصول بهسازی و بهداشت است . از اینرو باید لانه و همچنین وسائل را قبل از ورود و پایان هر دوره به خوبی شست و ضد عفونی نمود .
فضای لازم : فضایی که باید در اختیار جوجه بوقلمون باشد : در هفته اول 30 جوجه در هر متر مربع ، در هفته 2~4 تعداد 20 جوجه ، در هفته 5 ~6 تعداد 10 جوجه ، در هفته 7 ~8 تعداد 8 جوجه ، در هفته 9~ 12 تعداد 5 عدد و در هفته 13 ~20 تعداد 2~3 بوقلمون در هر متر مربع.
وسائل نگهداری جوجه بوقلمون : وسائلی که برای پرورش و نگهداری جوجه بوقلمون به کار میرود تقریبا کاملا شبیه به ان چیزی است که در پرورش جوجه های مرغ به کار میرود .
استفاده از نور برای پرورش بوقلمون : در 48 ساعت اول باید در تمام مدت شبانه روز از روشنایی در سالن نگهداری جوجه بوقلمونها استفاده کرد . بعد از اینکه جوجه بوقلمون ها به خوردن و آشامیدن عادت کردند باید به مرور نور را کم کرد به طوری که در سن 2 هفتگی به حداقل مقدار روشنایی رساند . معمولا مقدار 13- 14 ساعت نور در شبانه روز برای بوقلمون ها از سن 2 هفتگی به بعد کافی است . شدت نور نیز مهم است معمولا در 48 ساعت اول با
ید از نور شدید تر و سپس از نور ضعیف تر استفاده نمود . طبق ازمایشی که در انگلیس انجام شده ، نور قرمز و سبز هر دو اثر خوبی از نظر رشد نسبت به نور سفید در بوقلمونها دارند . ولی وقتی که شدت انوار مذکور به اندازه شدت نور سفید است اختلافی از ن
ظر میزان رشد در بوقلمون ها دیده نشده است ، از اینرو به نظر میرسد مسئله شدت نور مهمتر از رنگ آن است . بوقلمونها نیز مانند مرغها در نور آبی قادر به دیدن نیستند از اینرو هنگام گرفتن آنها میتوان از نور آبی استفتده کرد . به هر حال استفاده از نور ، به مدت 24 ساعت اثر بدی بر بوقلمون دارد . طرز استفاده کردن از نور در پرورش بوقلمونها بستگی به نژاد و طرز نگهداری و بالاخره سن فرستادن آنها به کشتارگاه دارد ولی از نظر راهنمایی از نور میتوان به طریقه زیر استفتده کرد:
0~6 هفتگی : در 48 ساعت اول به طور دائمی از نور استفاده میشود ،سپس میزان روشنایی را به مرور به 14 الی 18 ساعت میرسانند (کم کردن نور باید به طور آهسته وتدریجی صورت گیرد ) .
6~22 هفتگی : از 14 ساعت نور باشدت کم استفاده میشود .
22~30 هفتگی : مدت روشنایی روز را به 10~12 ساعت میرسانند .
پرورش جوجه بوقلمونها : برای نگهداری جوجه بوقلمون باید عملیات زیر انجام داد :
قبل از ورود جوجه ها باید تمام وسائل نگهداری لانه را شستشو و ضد عفونی کرد و سپس وسائل را بدقت چید ماشین مادر را گرم و یا هیتر را روشن کرد و تهویه را در وضع مناسبی قرار داد. از ریختن جوجه ها تعداد بیش از حد استاندارد در متر مربع باید خودداری کرد . به مسئله تغذیه جوجه بوقلمونها نیز باید در روزهای اول توجه فراوانی نمود .
در روش پرورش در روی بستر حتما باید از بستر مناسب استفاده کرد . در روزهای اول باید بستر را با پارچه و یا کاغذ پوشاند تا جوجه بوقلمون ها از مواد بستر نخورند ( البته میتوان از جعبه هایی که برای حمل و نقل جوجه ها استفاده میشود نیز استفاده کرد ) همینکه طرز غذا خوردن را یاد گرفتند میتوان کاغذ هارا برداشت . در بعضی از سالن های پیشرفته بوقلمون از کف های توری یا نرده ای (wire floor) نیز استفاده میکنند این کفها ،بسیار بهداشتی است ولی گران
تمام میشود و جوجه بوقلمونها نیز نمیتوانند براحتی روی آنها راه بروند و اغلب ممکن است دچار ناراحتی و ضعف پا و پنجه گردند .
جوجه بوقلمونها برعکس جوجه مرغها خوردن و آشامیدن را به خودی خود یاد ن
میگیرند . ازاینرو باید به انها اموخت . آموختن طرز آشامیدن و خوردن یکی از اشکالات پرورش بوقلمون است . برای اینکه جوجه بوقلمون ها را به خوردن ترغیب کنند ، عده ای از جو خورد شده ، عده ای از شیر و برخی از تخم مرغ پخته و خرد شده و یا غذای سبز استفاده میکنند . برخی از تولید کنندگان تعدادی جوجه بوقلمون مسن را بین جوجه بوقلمون های یکروزه رها میکنند تا توسط انها خوردن و آشامیدن را فراگیرند ( که البته این روش به خاطر ریسک بالای ابتلا به بیماری در جوجه ها امروزه منسوخ شده است و فقط در شرایط روستایی گاهی از ان استفاده میکنند ) زیرا به طور کلی بوقلمونها نسبت به مرغها ، بسیار کودن هستند به طوری که در نگهداری بوقلمون به طور طبیعی مرغ مادر بخوبی از جوجه های خود مراغبت نمیکند و اغلب جوجه های خود را تلف میکند و یا در مقابل پرندگان دیگر از جوجه های خود دفاع نمیکند . همچنین اگر در روی تخم خوابیده باشد ممکن است چند روز بدون غذا بخوابد و اگراو را بزور جهت خوردن خوراک از روی تخم بلند کنند ممکن است پس از سیر شدن فراموش کند که باید دوباره در روی تخم ها بخوابد از این جهت ممکن است با اندک غفلتی تخمها خراب شوند ( البته در محیط روستایی و غیر صنعتی ) .
جوجه بوقلمون ها نیز بسیار کم هوش و بی استعداد است و از این رو یکی ا
ز اشکالات اولیه پرورش بوقلمون عدم فراگرفتن طرز غذا خوردن و آشامیدن است . باید در روزهای اول نهایت دقت و توجه و حوصله را نمود تا جوجه ها طرز خوردن و آشامیدن را فرا بگیرند وگرنه در طی روزهای اول شاهد تلفات بسیار بالایی خواهیم بود .
در پرورش جوجه بوقلمونها باید دقت نمود که سالن تا مرز امکان دارای گوشه یا زاویه نباشد چون ممکن است که با جمع شدن جوجه ها در یک گوشه روی هم شاهد تل
فات ناشی از خفگی در انها باشیم . پس بهتر است سالن ما حالت بیضی مانند داشته باشد .
بوقلمون ها معمولا در بین 20 ~28 هفتگی به سن بلوغ میرسند که البته این امر بستگی به نوع و سویه و بالاخره جنس دارد . معمولا نژادهای سبک کمی زود تر از نژادهای سنگین به سن بلوغ میرسند . فصل جوجه کشی و همچنین طرز نگهداری نیز کم و بیش در تسریع یا تاخیر بلوغ اثر دارد . مسئله تشخیص رسیدن به سن بلوغ بسیار مهم است زیرا وقتی که پرنده به سن بلوغ میرسد گوشت از نظر کیفیت به حداکثر مرغوبیت خود میرسد و بعد از آن با چربی گرفتن بدن از کیفیت ان کاسته میشود .
اکنون سعی میشود که بوقلمون ها را از نظر بلوغ زود رس کنند به این معنی که زودتر یه سن بلوغ برسند . به این ترتیب تاریخ فرستادن بوقلمونها به کشتارگاه به جلو خواهد افتاد ، در ایران معمولا بوقلمون های ماده را در 16 هفتگی به بازار میفرستند زیرا پس از ان دیگر رشد نمیکند ولی بوقلمون نر را تا 26 هفتگی نگاه میدارند . وزن زنده بوقلمون های ماده 5/7 ~8 kg و وزن نرها در حدود 12~13kg است ( که البته این مقادیر برای نژادهای مختلف متفاوت اس
ت و این اعداد فقط به صورت میانگین ذکر شده اند ) . راندمان غذایی بوقلمون به طور متوسط معمولا 5 به 1 است یعنی به ازا هر 5 kg غذا 1kg وزن زنده به دست م
ی اید . امروزه موسسات اصلاح نژادی توانسته اند این مقدار را با روشهای اصلاحی بهبود بخشند .
آشنایی با دو نوع بوقلمون : برنز آمریکای شمالی و سفید هلندی
بوقلمون برنز
بوقلمون برنز از نژاد بوقلمون های اهلی است . اگرچه رشد به مراتب بیشتری دارد ولی از نظر ظاهر بسیار شبیه بوقلمون وحشی آمریکای شمالی است .
با وجود اینکه نژاد این دسته از ماکیان در سالهای اخیر رو به نقضان گذاشته است ولی باز می توان از آنها به عنوان موجودات خوب و مولد خانگی یاد کرد.گزارشات حاکی از این است که بوقلمون های برنز در مقایسه با سایر گونه های بوقلمون اندکی آرام تر هستند و این باعث می شود که به راحتی بتوان آنها را در کنار خود نگهداری نمود.پرورش دهندگان این حیوان می گویند زمانی که شما وارد محل زندگی بوقلمونهای برنز بشوید آنها به راحتی برای دریافت غذا به شما نزدیک می شوند .مثل بیشتر بوقلمونها ، بوقلمونهای برنز نسبت به سرما و تغییرات آن بسیار حساس می باشند و بایستی در قبال چنین شرایطی محفوظ نگه داشته شوند .اغل
ب خانواده های بوقلمون برنز به عنوان حیوانات خانگی به فروش می رسند.در مرحله بلوغ بوقلمونهای برنز معمولاُ وزنی بین 25 تا 40 پوند دارند ، این در حالی است که وزن بوقلمونهای ماده بین 14 الی 26 پوند متغییر است .پرهای آنها رنگ سیاه مات دارد و لکه های قهوه ای متمایل به سبز بر روی آنها در زیر نور خورشید مثل رنگهای متالیکی می درخشد .کفل این نوع بوقلمون رنگ برنز خاصی دارد در حالی
که پرهای ناحیه جلوی بدن او بیشتر قرمز و سبز رنگ است
. لبه دم بوقلمون برنز ،دور تا دور نوار سفید رنگی دارد . در حال حاضر دو نوع از بوقلمونهای برنز وحشی و سینه پهن بیشتر با مقاصد تجاری تولید میشوند و دلیل آن این است که سینه آنها گوشت نسبتاً زیادی دارد .بوقلمونهای برنز به آمریکای شمالی تعلق دارند .از حدود 500 سال قبل قوم آز تک آنها را به عنوان حیوان خانگی مورد استفاده قرار می دادند.اگرچه هر دو نوع بوقلمونهای برنز در آمریکا کمیاب شده اند ولیکن بوقلمون سینه په
ن بیشتر مورد استفاده عموم قرار دارد . این نکته را نیز باید افزود که پرورش سینه پهن ها بسیار مشکل تر از نوع وحشی آنها می باشد و دلیل آن این است که آنها به دلیل سینه پهنشان نمی توانند جفت گیری کنند و تکثیر آنها به صورت تلقیح مصنوعی صورت می گیرد . تا سال 1960 بوقلمونهای برنز عمده ترین بوقلمونهای بودند که در ایالات متحده پرورش داده می شدند.
پرورش و تکثیر :
بوقلمونهای برنز نر را می توان با زایده گوشت زیر گردنشان از بوقلمونهای ماده تشخیص داد .برخلاف نوع وحشی بوقلمونهای برنز که به طور طبیعی جفت گیری می کنند بوقلمونهای سینه پهن به دلیل سینه پهن خود ، نمی توانند به طور طبیعی جفت گیری کنند . تلقیح مصنوعی روشی است که در این مورد به کار گرفته می شود.
بوقلمون سفید:
امروزه اختلالاتی در مورد نژاد بوقلمون ((وایت هلند)) به وجود آمده است . اگرچه اغلب بوقلمونهای سفید را به نام ((وایت هلند)) می شناسند ولی همه آنها استانداردهای نژاد مزبور را دارا نمی باشند .نژاد بوقلمونهای واقعی ((وایت هلند)) روز به روز کمیاب تر می شود . بنابراین اقدامات حماینی جهت حفاظت آنها باید صورت گیرد .بوقلمونهای ((وایت هلند)) دیگر به طور گروهی پرورش داده نمی شوند .پرورش دهندگان نژاد اصیل بسیار کم هستند و آنها بر این نکته اتفاق نظر دارند که بوقلمونهای مذکور با استاندارهایی مورد ارزیابی قرار م
ی گیرند که به مرور زمان از استانداردهای نژاد اصیل فاصله گرفته است . این نوع بوقلمونها تنها توسط علاقه مندان پرورش داده می شوند و پرورش آنها بسیار محدود می باشد
در حال حاضر نوعی از بوقلمون ((وایت هلند)) به طور تجاری پرورش داده می شوند .
اگرچه امروزه بیشتر گونه های بوقلمون سفید هلندی که
به منظور مقاوم بودن با نژادهای دیگر آمیخته شده است دارای چشمهای قهوه ای رنگ می باشند ولیکن نژاد اصیل این دسته از بوقلمونها دارای چشمان آبی بوده است.برخی از انواع نر این بوقلمونها هنوز هم دارای غبغب سیاه هستند.رنگ گردن و زیر گردن بوقلمونها مثل ساق پا و انگشتان پای آنها ، سفید متمایل به صورتی می باشد.منقار آنها هم رنگ صورتی دارد و هم می تواند رنگ استخوانی داشته باشد .در روی سر بوقلمونهای مزبور نشانه ای از رنگ سرخ آبی وجود دارد.بقیه اندام بوقلمون وایت هلند را پرهای شاداب سفید رنگ پوشانده است . امروزه ، گونه های از بوقلمونهای سفید هلندی که با بوقلمونهای ((لارج وایت)) آمیخته شده است دارای سینه ای پهن و پاهای کوتاه تر در مقایسه با گونه های اصیل می باشند.بوقلمونهای نر اصیل معمولا حدود 33 پوند و نوع ماده حدود 18 پوند وزن دارند.اگر چه نمی توان به طور قطعی اظهار نظر نمود ولی باور بر این است که بوقلمونهای ((وایت هلند)) در کشور هلند پرورش یافته و نژاد آنها گسترش یافته است .ذر این میان بوقلمونهای وحشی نیز از آمریکا به اروپا صادر شده اند ولی هلند و اتریش به گونه های سفید که یکی از آنها همین نوع است علاقه مند بوده اند.
اولین بار ، بوقلمون در اوائل قرن 18 وارد ایالات متحده و بریتانیا گردید و تا سال 1847 نژاد استاندارد این حیوان محفوط بوده است .امروزه گونه های وایت هلند که به طور تجاری هم پرورس داده می شوند از مشهورترین گونه هایی هستند که در تعطیلات زمستانی در ایالات متحده به فروش می رسند ولیکن بیشتر آنها اصیل نیستند و یا به عبارت دیگر گون
ه های اصیل بوقلمون مذکور نسبتاً کمیاب است
اطلاعات ویژه مراقبتی :
مراقبت از بوقلمونهای وایت هلند شبیه سایر بوقلمونها می باشد . و به خاطر جثه بزرگشان برای این حیوانات باید به حد کافی فضای لازم برای حرکت وجود داشته باشد.
پرورش و تکثیر
بوقلمونهای اصیل ((وایت هلند)) را به سختی می توان پیدا کرد و نژاد آنها به ندرت پرورش داده می شود . برخلاف گونه های تجاری این نوع واقعی آن برای پرورش و تکثیر نیاز به تلقیح مصنوعی وجود ندارد
خصوصیات بوقلمون های تجاری
صنعت بوقلمون تجاری از اهمیت خاصی برخوردار است و نسبت به اینکه گوشت استحصالی در کدام مسیر مورد قرار گیرد . زمان کشتار مشخص و معین میشود بوقلمون های نر گوشتی در مدت زمان 18 هفته به وزن معادل 16 کیلوگرمی وبوقلمون های ماده گوشتی در پایان 14 هفتگی به وزن معادل 8 کیلوگرمی میرسند . لاشه گوشت بوقلمون از 60 درصد گوشت سفید و 40 درصد گوشت قرمز تشکیل یافته است مزه گوشت سفید یا قرمز لاشه بخاطر ترکیبات و عوامل مختلف از یکدیگر متمایز بوده و بسیار لذیذ و خوشمزه میباشد .
گوشت بوقلمون از نظر ترکیبات دارای پروتئین بالا،کمترین کلسترول املاح و اسید امینه های ضروری میباشد . لذا یک منبع مناسب پروتئین جهت پخت و تهیه انواع خوراکها و غذاهای مختلف و همچنین برای افراد مسن ،کودکان در حال رشد ،مبتلایان به امراض قلبی و عروقی سایر احاد جامعه میتوانند نیز از گوشت بوقلمون به عنوان منبع پروتئین مناسب اس
تفاده نماید .گوشت بوقلمون از نظرمیزان کلسترول در درجه دوم اهمیت بعد از ماهی قرار میگیرد لذا کسانی که میزان کلسترول و چربی خون بالا دارند براحتی میتوانند از آن بهره مند گردند . در صنایع جانبی بدلیل وزن بالا لاشه و کمی ضایعات براحتی مورد مصرف قرار میگیرد ، موارد مطرح شده خود گواه توجه سایر کشورها به گوشت بوقلمون به عنوان یک منبع پروتئین مناسب تلقی میشود


مقاله تهران و زلزله word دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تهران و زلزله word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تهران و زلزله word
مقدمه
تعریف زلزله
توزیع جغرافیایی زلزله ها
علل وقوع زلزله
شدت مطلق یا بزرگی زلزله
شدت زمین لرزه
منطقه تأثیر زلزله
مدت زمان لرزش;
آثار زلزله
2-صداهای زلزله
3-نورهای زلزله
4-لرزش های دریا یا تسونامی;
5-تغییر مشخصات آب چشمه ها
6-ایجاد گسل
7-زمین لغزش;
8-آب گونگی یا روانگرایی;
دوره بازگشت;
پیش بینی زلزله
مناطق زلزله خیز محل تراکم انسان فعالیت هایش;
پیشگیری از خطرات زلزله
نقشه های خطر (پهنه بندی خطر)
ساختمان های مقاوم در مقابل زلزله
آموزش مداوم
زلزله در ایران
کشور پهناور ایران از نظر زلزله
زلزله خطری برای تهران
واکنش مردم
آمادگی زلزله
رعایت نکات ایمنی قبل از وقوع زلزله
رعایت نکات ایمنی در هنگام وقوع زلزله
پس از وقوع زلزله چه باید کرد؟
نتیجه
منابع و مآخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تهران و زلزله word
1- آیزاک، آسیموف، زمین لرزه
2- آموزش همگانی برای مقابله با خطرات زلزله، موسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ها
3- آمادگی در برابر زلزله، کتاب راهنمای معلم سال سوم راهنمایی
4- اوبروچف، مبانی زمین شناسی، ترجمه عبدالکریم قریب – انتشارات خوارزمی
5- احمدی، محمد مهدی – نظار، محمدحسین – رضایی پناه، نادیا – خطرات زلزله را کاهش دهیم، موسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله
6- امیرسز نیکلاس – ملوین چارلز، تاریخ زمین لرزه های ایران، ترجمه ابوالحسن رده، انتشارات آگاه
7- جرج گامف، سرگذشت زمین، ترجمه محمد بهزاد، سازمان انتشارات انقلاب اسلامی
8- رشد آموزش راهنمایی تحصیلی ویژه نامه زلزله، شماره 18، پاییز
9- شفیعی، سیروس – مدنی احمد، زمین شناسی عمومی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
10-شادی طلب ژاله، بررسی آسیب پذیری تهران در برابر زلزله، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله
11-صداقت محمود، زمین شناسی برای جغرافیا، انتشارات پیام نور
12-کلود آلگر، ناآرامی های زمین، ترجمه علی درویش زاده، دانشگاه تهران
13-معتمد احمد، زمین شناسی عمومی، انتشارات دانشگاه تهران
14-معماریان حسین، فرآیندهای درونی تغییر دهنده زمین (2 و 1) انتشارات دانشگاه آزاد تهران،
15-مدنی حسین، شفیقی، سیروس، مرکز نشر دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)
16-مؤسسه آموزش عالی علمی – کاربرد هلال احمر ایران
مقدمه
ایران جزء ده کشور بلاخیز دنیا بوده است در میان کشورهای آسیایی پس از هند، چین و بنگلادش بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است. 40 نوع بلای طبیعی در جهان وجود دارد 30 نوع آن متعلق به ایران است 60% تلفات ناشی از حوادث جهان نیز متعلق به کشور ما است
از 678 شهر کشور 660 شهر روی خط زلزله و 24 شهر در منطقه پرخطر قرار دارد و تنها 2% شهرها را خطر کمتری تهدید می کند. میلیاردها تن از ساکنان 100 کشور جهان حداقل با یکی از حوادث طبیعی از قبیل زلزله، طوفان، سیل و خشکسالی مواجه هستند. اگر کشورها به خصوص کشورهای در حال توسعه، اقدامات پیش گیرانه برای کاهش خطرات ناشی از حوادث شرکت کنند می توان برای میلیون ها امنیت جانی تهی کرد
زلزله پدیده ای است که در طول تاریخ بشری بارها انسان را به وحشت انداخته و باعث تخریب شهرها و روستاهای زیادی همراه با تلفات انسانی شدید و داغدار نمودن انسان بوده است با گونه ای که انسان جان خود را در مقابل آن عاجز و درمانده دیده آن را به پدیده های ماوراء الطبیعت و خشم خدایات دانسته است
در هر صورت این خطر با توجه به سابقه تاریخی تهران و مناطق اطراف و دوره های بازگشت لرزه های بزرگ تهران را تهدید می کند
تعریف زلزله
برای شناخت هر پدیده ای در جهان واقع لازم است ابتدا از آن تعریف مناسب و نسبتاً جامعی داشته باشیم چرا که بدون دانستن تعریفی مناسب از آن نمی توان به کنه پدیده پی برد و آن را به خوبی درک نمود
مردم عادی در کلامی ساده زلزله را حرکت ناگهانی زمین ناشی از خشم نیروهای ماوراءالطبیعه و خدایان می دانند که بر بندگان عاصی و عصیانگر خود که نافرمانی خدای خود را نموده و مرتکب گناهان زیادی شده اند می دانند
اگرچه امروزه با گسترش دانش تجربی این تعریف در زمره اباطیل و خرافات قرار گرفته است ولی هنوز در جوامع و مردم کم دانش و جاهل مورد قبول است
در فرهنگ تک جلدی عمید زلزله را با فتح حروف «ز» و «ل»، یعنی زلزله بر خلاف آنچه در زبان عامه مردم رایج است آورد، و می نویسد «زمین لرزه، لرزش و جنبش شدید و یا خفیف قشر کره زمین که به نقصان درجه حرارت مواد مرکزی و احداث چین خوردگی و فشار و یا در اثر انفجارهای آتشفشانی بوقوع می رسد»
در فرهنگ جغرافیا تألیف پریدخت فشارکی و همچنین جغرافیایی تألیف مهدی مؤمنی تعریفی مشابه هم به گونه زیر ارائه شده است
«جنبش یا تکان پوسته زمین که به صورت طبیعی ناشی از زیر پوسته زمین است گاهی اوقات زلزله باعث تغییراتی در سطح زمین می شود اما اغلب زیان بوجود آمده ناشی از تکان ها فقط محسوس است و ممکن است زلزله بوسیله یک انفجار آتشفشانی بوجود آید. زلزله در حقیقت در بیشتر نواحی امری عادی است و اغلب قبل و یا همزمان با انفجار اتفاق می افتد. اصل زلزله تکتونیکی است و احتمالاً وجود یک شکست لازمه آن است. موجهای زلزله دست کم در سه جهت اتفاق می افتد و در یک مسافت قابل ملاحظه از مکان اصلی بطور جداگانه حس می شوند. هنگامی که زلزله از مکانی می گذرد زمین و ساختمانها می لرزد و به جلو و عقب می روند. بالاترین زیان ناشی از زلزله همیشه در مرکز زلزله یعنی جائی که حرکت بالا و پائین است نیست اما در مکانهایی که موجهایی به صورت مایل به سطح می رسد نزدیک مرکز زلزله باشند دارای بالاترین زیان می باشند یک زلزله شدید معمولاً بوسیله یکسری دیگر از تکانها همراه می شود. زلزله ای که در نزدیک یا زیر دریا اتفاق می افتد سبب حرکات شدید آنها شده و بعضی وقتها امواج بزرگی از آن ناشی می شود و در مسافت زیاد این امواج ادامه پیدا می کنند و گاهگاهی باعث تلفات جبران ناپذیر و مرگ و میر می شوند. طغیان نواحی ساحلی بیشتر از خود زلزله باعث خسارت می شوند در نواحی آتشفشانی زلزله عملاً هر روز اتفاق می افتد به عنوان مثال در هاوائی هر ساله صدها تکان کوچک ثبت می شوند
در فرهنگ آکسفورد آمده است
حرکات ناگهانی و شدید سطح زمین
از تعاریف ذکر شده در فوق و منابع دیگر می توان برداشت زیر را نمود
زلزله عبارت از حرکات و ارتعاشات ناگهانی سطح زمین ناشی از شکسته شدن سنگهای پوسته زمین و رها شدن انرژی ذخیره شده در آنها است که در صورت شدت زیاد در مرکز انسانی موجب خسارتها و زیانهای فراوانی میشود»
زلزله از یک طرف موجب شکسته شدن و جابجایی بین توده های سنگی پوسته زمین می شود و از طرف دیگر همین جابجائی و شکسته شدن منجر به ایجاد امواج و انتشار در درون زمین می شود. مانند انداختن قطعه سنگی در حوض یا دریاچه که منجر به ایجاد امواجی می شود
زلزله مانند شکسته شدن قطعه چوب خشک شده ای می ماند که از یکطرف موجب گسیخته شدن چوب و از طرف دیگر موجب انتشار امواج در اطراف خود می شود
توزیع جغرافیایی زلزله ها
1-کمبربند چین خورده آلپ هیمالیا: جایی که پوسته آسیا – اروپا به صفحه آفریقا – هند برخورد می کند در کشورهای ایتالیا، یونان، ترکیه، ایران شمال هند و ;
2- کمربند اطراف اقیانوس آرام: جایی که صفحه اقیانوس آرام به صفحه آسیا اروپا – آمریکای جنوبی – استرالیا و امریکای شمالی برخودر می کند. در این ناحیه از کامچاتکا تا هکایدو شدیدترین زلزله ها اتفاق می افتد. عمق کانون زلزله در این منطقه به حدود 60 کیلومتر می رسد و امواج تسونامی در اثر زلزله در این مناطق ایجاد می شود
3-کمربند میانی اقیانوس اطلس: جائی که صفحه اقیانوس اطلس در حال گسترش است و این زلزله ی نسبتاً ملایم و آرامش مردم را چندادن بهم نمیزند. به استثنای گودالهای اقیانوسی کانون. زمین لرزه ها در عمق 50 کیلومتری پوسته زمین است . در گودالهای اقیانوسی کانون زلزله در عمق 300 تا 700 کیلومتر مشاهده شده است جائی که به صفجه ای موربی بنام «سطح بنیوف» وجود دارد البته زلزله ها در طول گسل ها تغیر شکل دهنده (جائی که صفحه ها در امتداد هم می لغزند، نیز وجود دارد مثل زلزله ای که در طول گسل سن آندریاس اتفاق افتاد (سان فرانسیسکو 1906)
علل وقوع زلزله
بزرگی یک زلزله بستگی مستقیم به مقدار انرژی دارد که زمان گسیختگی و شکستگی سنگها آزاد می شود. هرچه نیروی ذخیره شده در سنگ در زمان ایجاد گسل بیشتر باشد مقداری انرژی آزاد شده و به همراه آن بزرگی زلزله افزایش خواهد یافت بزرگی زلزله رابطه مستقیمی با مقاومت سنگها نیز دارد هرچه سنگ مقاومتر باشد استرس زیادتری لازم است تا آن را بشکندذ و درنتیجه پس از شکستن انرژی بیشتری آزاد می شود. علت وقوع زلزله تهران وجود گسلهای متعدد است
شدت مطلق یا بزرگی زلزله
شدت مطلق یا بزرگی زلزله عبارت است لگاریتم ماکزیمم دامه نوسان زلزله (برحسب میکرون) که بوسیله لرزه سنجی که در فاصله صد کیلومتری مرکز زلزله نصب شده است در روی لرزه نگاشت رسم می شود (M=LOH10a) در این فرمول M بزرگی زلزله و a دامنه امواج است. مقیاس ریشتر لگاریتمی است به این معنی که افزایش یک واحد، ده برابر بر دامنه امواج می افزاید مثلاً دامنه امواج زمین لرزه ای به مقیاس 7 (10×10×10) هزاربار بزرگتر از دامنه موجی با بزرگی 4 است
بنابه نظر ریشتر و گوتنبرگ انرژی (E) آزاد شده در کانون زلزله را می توان با توجه به بزرگی زلزله از فرمول زیر محاسبه نمود. GE=11/8+1.5ms
در این فرمول E برحسب ارگ (یک ارگ = 70 ژول) است بر اساس رابطه فوق انرژی آزاد شده با افزایش یک درجه به مقیاس ریشتر تقرباً 6 و 31 برابر است لذا قدرت زلزله ای با دامنه موج 7 تقریباً سی هزار بار (31×31×31) از زلزله ای با دامنه موج 4 ریشتر است. انفجارات هسته ای بزرگ دارای بزرگی 7 ریشتر هستند انرژی زلزله ی با بزرگی 32/6 برابر انفجار بمب هسته ای هیروپیما است بزرگی زلزله ها از 1 تا 9 ریشتر است. بزرگی زلزله تا کنون 6/8 ریشتر است. زلزله ها با بزرگی 7/8 تا 9/8 با توجه به مقاومت سنگهای زمین محتمل به نظر می رسد و می تواند موجب نابودی زمین شود. بزرگی زلزله رودبار
3/7 بوده است هرچه زلزله ها بزرگتر باشند، امکان وقوع کمتری دارند
شدت زمین لرزه
قدرت تخریب همه زلزله ها یکسان نیست. هر سال بیش از 000/150 زلزله اتفاق می افتد این زلزله ها آنقدر کوچک اند که توسط مردم حس نمی شود و فقط توسط لرزه نگارهای حساس ثبت می شوند در عین حال بعضی از لرزه ها وقتی اتفاق می افتد آثار تخریبی فراوانی در یک منطقه وسیع برجای می گذارند برای تشخیص و مقایسه زلزله ها با هم از مقیاسهای شدت بزرگی استفاده می شود
«شدت»: به تأثیر زمین لرزه در یک محل بروی ساختمانها و سطح زمین گفته می شود و درجه تخریب و خسارت زمین لرزه ها را نشان می دهد لذا شدت زلزله بستگی به انرژی آزاد شده زلزله وضعیت زمین شناسی محل و فاصل محل تا مرکز زلزله دارد هرچه از مرکز زلزله دورتر شویم شدت آن کمتر است. در گذشته برای اندازه گیری شدت زلزله از مقیاس های احساسی استفاده می شد
منطقه تأثیر زلزله
منطقه تأثیر سطحی از زمین حول مرکز زلزله است که در آن شدت زلزله 4 و بیشتر است این شدت و بالاتر از آن توسط انسان حس می شود به عبارتی منطقه تأثیر جایی است که زلزله در آن حس می شود
منطقه تأثیر در زلزله های مختلف متفاوت است و عواملی مثل بزرگی زلزله، عمق زلزله و محیطی که امواج از آن عبور می کند بستگی دارد. در بعضی موارد و وسعت منطقه تأثیر ناچیز و بین 2000 تا 3000 کیلومتر مربع است و در مواردی بین 000/10 تا 000/100 کیلومتر مربع و در زلزله های بسیار شدید به میلیونها کیلومتر مربع ممکن است برسد
مدت زمان لرزش


تحقیق آرتروز word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق آرتروز word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق آرتروز word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق آرتروز word :
استئوآتریت که در عامه آرتروز به آن گفته میشود، شایعترین بیماری مفصل در انسان است و بیانگر نارسایی مفاصل است و آرتروز زانو علت عمده ناتوانی مزمن در میان افراد مسن میباشد.


مقاله سهراب شاعر و نقاش (سهراب سپهری) word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سهراب شاعر و نقاش (سهراب سپهری) word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سهراب شاعر و نقاش (سهراب سپهری) word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله سهراب شاعر و نقاش (سهراب سپهری) word :
زندگی شخصی سهراب سپهری
سهراب سپهری سومین فرزند خانواده پنج نفری اسدا… خان سپهری و خانم فروغ سپهری است . سهراب در روزی آفتابی و پاییزی 15 مهرماه سال 1307 حوالی ظهر دیده به جهان گشود .کودکی را در کاشان , در باغ اجدادی, که بسیار بزرگ و پر از درختان میوه و گل و سبزه بود و در دروازه عطا قرار داشت , گذراند .
در مورد زندگی این شاعر نامدار تنها مرجع معتبر کتاب ـ مرغ مهاجر ـ است که زندگینامه سهراب از زبان خواهرش است .
سهراب در بین افراد خانواده اش از لحاظ جثه کوچکتر و لاغرتر از همه بوده ولی در چابکی و زیرکی از همه آنها پیشی گرفته است . بازیهای جالب , سرگرمی ها و کارهای عجیب او در میان خانواده معروف بوده است .
سهراب به موسیقی علاقه داشت از سنتور خوشش می آمد و نواختن آنرا توسط گروه ورزنده که گاه به میهمانی های خانواده سهراب می آمدند از نزدیک دیده بود . از این رو سنتور مشقی کوچکی خرید و پیش خود به تمرین آهنگ های مختلف پرداخت . با نواختن نی نیز به همین طریق آشنا شد . گاهی هم تمرین آواز می کرد و به این شکل با دستگاه ها و گوشه هایی از موسیقی سنتی آشنایی یافت . از بچگی به آهنگ هایی که گاه و بیگاه از گرامافون شیپوری عمویش در فضای خانه طنین اندازش می شد گوش می داد . صفحاتی از بدیع زاده , قمر , تاج اصفهانی و …
طفل پاورچین پاورچین دور شد در کوچه
سنجاقک ها
بار خود را بستم , رفتم از شهر خیالات سبک بیرون
دلم از غربت سنجاقک پر
سهراب پس از آن که تحصیلاتش را تا سیکل اول متوسطه به پایان برد با این فکر به تهران رفت که در محیط بازتر و بهتری دانش و بهتر بیاموزد . و به همین دلیل در دانشسرای مقدماتی که شبانه روزی بود ثبت نام کرد . سهراب در اوقات فراغت خویش همیشه به سرودن شعر و کشیدن تابلو های نقاشی می پرداخت . و ذوق نقاشی هم در همان دوران کودکی در نبوغ او پیدا بود . نقاشی او در این زمان غالبا از طبیعت الهام می گرفته است .
سهراب در واپسین سال های تحصیل در دانشگاه در سال (1330 ) نخستین کتابش به نام ـ مرگ رنگ ـ را به دست چاپ سپرد .
در مورد صفات اخلاقی سهراب نمونه های بارزی وجود دارد . همیشه از مصابحه با روزنامه ها و خبرنگاران دوری می جست و هرگز مصاحبت با آنها را نمی پذیرفت . و همیشه جمله ای که می گفت این بود که : شما صلاحیت اظهار نظر در مورد هنر ندارید .
تواضع از خصوصیات بارز اوست . همیشه برای سلام گفتن بر همه پیشی می گرفت و حجب و حیای او مورد توجه همگان بود . همیشه کارهای هنری (تابلوهایش) را به دوستان می بخشید . وقتی فقیری از او درخواست کمک می کرد بدون درنگ دست در جیب می کرد و بدون اینکه پول را بشمارد به او پول می داد .
- منابع مطالعه سهراب
بخش عمده ای از کتاب های فارسی که سهراب می خواند در کتابخانه خصوصی برادرش , زنده یاد منوچهر سپهری وجود داشت در این کتابخانه نه هزار جلدی , دیوان اشعار و آثار شعرا و عرفا و فلاسفه بزرگ ایران , فرهنگ های لغت و نیز شاهکار های ادبی جهان و کتاب های بسیاری در زمینه های گوناگون دیده می شد که اغلب آنها با نظر و پیشنهاد سهراب جمع آوری و خریداری شده بود . کتاب های چندی هم درباره مذاهب و ادیان مختلف جهان و از جمله شرق دور در آن به چشم می خورد . سهراب تعدادی از شعر های ژاپنی را از انگلیسی به فارسی و نیز برخی از شعرهایش را به زبان فرانسه برگردانده است . شماری از اشعار او هم توسط دوستش آقای دکتر داریوش شایگان با نظر و هم فکری سهراب ترجمه و در پاریس چاپ شده است.
شعرهای سهراب گذشته از زبانهای انگلیسی , فرانسه ,آلمانی و عربی در سالهای اخیر به زبانهای اسپانیولی ,ترکی و سوئدی هم ترجمه شده است .
برگردان شعرها به زبان اسپانیولی توسط خانم کلارا جینز (clara janes ) شاعر, نویسنده و مترجم صورت گرفته است به اعتقاد مترجم سروده های سپهری شعر عرفانی ایرانی را به شعر امروز جهان پیوند می دهد برگردان ترکی اشعار به وسیله شیرین مهران خانم ایشیک تا بار گنچر انجام شده است. پروفسور بواتاس نیز منظومه صدای پای آب سهراب را به زبان سوئدی برگردانده است.
- بیماری و پرواز
سهراب سپهری به اثر ـ سرطان خون ـ حالش رو به وخامت می گذاشت . وی به همراه خواهرش برای ادامه معالجات به انگلستان رفتند ولی پیشرفت بیماری به حدی بود که هیچ امیدی به بهبودی او نبود . در بیمارستان دوستانش به عیادت او می رفتند و روح بلند سهراب هرگز اجازه نمی داد که در مورد بیماریش با کسی سخن بگوید و یا در حضور کسی آن را مطرح کند.
پشت این دیوار کتیبه ای می تراشند
می شنوی ؟
میان دو لحظه پوچ در آمد و رفتم
انگار دری به سردی خاک باز کردم.
گورستان به زندگی ام تابید
بازی های کودکی ام , روی این سنگ سیاه پلاسیدند
سنگ ها را می شنوم : ابدیت غم
کنار قبر انتظار چه بیهوده است .
و بالاخره سهراب در ساعت شش بعد از ظهر روز اول اردیبهشت ماه سال 1359 روحش از تنگنای قفس رهایی یافت و به ابدیت پیوست . پیکر سهراب در امامزاده سلطان علی مشهد اردهال ( کاشان ) به خاک سپرده شده است . این شعر زیبا بر روی سنگ قبر سهراب توسط یکی از دوستانش حک شده است :
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید , مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
در کتاب بت های ذهنی و خاطره ازلی درباره یکی از مینیاتور های قرن پانزدهم متعلق به مکتب تبریز آمده است که در این مینیاتور سه رویداد در کنار هم نشان داده شده است .
یکی صحنه ای است که حضرت موسی با نیزه خود قوزک پای عوج را سوراخ می کند .دیگری صحنه ای است که پیامبر اسلام به پیشواز امام اول رفته است .سومی هم صحنه ای است که مریم مقدس عیسای نوزاد را در بغل گرفته است . این سه رویداد در فضاها و زمانهای گوناگون و به ظاهر بی هیچ پیوند منطقی در کنار هم قرار گرفته است اما چشم ظاهر بین را که کنار بگذاریم متوجه می شویم که نشانیدن این سه صحنه کنار هم بهترین گواه بر سه شاخه سنت ابراهیمی است .
در شعر حافظ هم این گونه مضامین به چشم می خورد . تداوم این سنت در شعرو قصه معاصر هم مشهور است از جمله در شعر سپهری . به این قسمت از شعر ـ شورم را ـ توجه فرمایید :
قرآن بالای سرم
بالش من انجیل , بستر من تورات , وزبر پوشم اوستا
می بینم خواب
بودایی در نیلوفر آب
در اینجا چند رویداد در زمان ها وفضای گوناگون , بی هیچ رابطه علی منطقی در کنار هم نشانده شده است و همدمی جادویی تقارن , نامتجانس ها را با هم متجانس کرده است. بالای سر و بالش و بستر سه شاخه سنت ابراهیمی یعنی اسلام و یهودیت و مسیحیت را با هم متجانس ساخته و از طریق زبر پوش دین زرتشت هم به این سه شاخه پیوسته است. انعکاس یا سایه و یا تصویر این چهار شاخه در خواب من شعری به صورت بودایی تجلی کرده است. بودایی که در نیلوفر آب است. حال اگر بدانیم که در لحظه تولد بودا گل نیلوفری از از زمین می روید و بودا به درون آن گام می نهد تا به ده جهت فضا خیره شودمی توانیم این جهت ها را در حرکت و فضای بیرونی و درونی شعر ببینیم .
نیلوفر در شعر های دیگر سهراب در تصویرـ سفال ـ یا ـ سفالینه ـ ممثل می گردد از جمله در نمونه های زیر:
- نسبم شاید برسد
به گیاهی در هند, به سفالینه ای از خاک ـ سیلک ـ
(صدای پای آب)
- دست هایت, ساقه سبز پیامی را می داد به من
و سفالینه انس , با نفس هایت آهسته ترک می خورد ـ از روی پلک شب ـ
همانطور که در این نمونه ها دیده می شود(سفالینه ) به گیاه یا ساقه سبز یا نیلوفر متقارن است.
ببینیم (گیاهی در هند) با (سفالینه ای از خاک سیلک) چه مناسبتی دارد ؟
در اساطیر اقوام آسیایی آمده است که ( چون اهریمن انسان نخستین را کشت, نطفه او بر خاک ریخت زمین آن را در خود نگه داشت و پس از چهل سال گیاهی چون دوشاخه ریباس از آن رویید. از این دو شاخه نرینه و مارینه آدمیان به جهان باز آمد) پس (گیاهی در هند ) همان ریباس است و من شعری نسب خود را به آن می رساند .
طبق گفته رمان گیرشمن روی سفال منقوش به دست آمده از سیلک که تصویر خدایان زروان و اهورامزدا است, نیلوفر هشت پر در قسمت خالی زمینه نقش شده است . جالب اینکه طبق نظریه ویل دورانت , اقوام آریایی در ایران و هند نیلوفر را بطن جهان و حامل سریر خداوند می دانسته اند .
مطابق آن می توانیم بگوییم که (ساقه سبز) در نمونه دوم همان نیلوفری است که بر زمینه خالی سفالینه ی به دست آمده از ویرانه های سیلک منقوش است.از آنچه گفتیم معلوم می شود که هم ریباس جهان بنیاد است و هم نیلوفر . پس نیلوفر و ریباس جلوه یگانه دارند . جملگی روییدنیها , اعم از درخت, سبزه و علف و گیاه تصاویر مکرر نیلوفر و ریباس است .
در شعر ـ ندای آغاز ـ با توجه به اینکه ـ ندای آغاز ـ با نام سهراب آغاز و پایان می گیرد , می توانیم بگوییم ـ وسعت بی واژه ـ عبارت از ـ سپهر ـ است که نام خانوادگی سهراب منسوب به آن است :
باید امشب چمدانی را
که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد بر دارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست
رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند
با توجه به شعر می توان گفت که سهراب با سهراب شاهنامه مرتبط شده است . اگر چنین باشد ,ـ وسعت بی واژه ـ که با آوای سر کوه مقترن است , بر سمرغ که بر بالای کوه قاف آشیان دارد دلالت می کند. به نظر چنین می رسد که دو قرینه در این شعر موید مطلب است . یکی اینکه سیر شعر از زمین به زمان (یعنی آسمان است) . دیگر اینکه اشاره به فروغ _ مثلأ شاعره ای را دیدم / آنچنان محو تماشای فضا بود که در چشمانش / آسمان تخم گذاشت _ نام خانوادگی او , یعنی فرخزاد را با سهراب و سیمرغ مرتبط و متقرن می سازد .
دوره شعر سهراب را در سه کتاب یا دفتر نخست دوره سیاه مشق نامید. شاعر در این دوره دو قالبها و مضامین نیمایی طبع آزمایی می کند. تاثیر شعر بیدل هم بر شعر سپهری انکار ناپذیر است . بررسی شعر او نشان می دهد که وی مضامین و اندیشه هایی را از شعر بیدل گرفته است. این به قدری شدید است که سپهری در آغاز کار عین تعبیرات و ترکیبات شعر بیدل را به کار می برد و گاهی هم با اندک تغییری می آورد .
نمونه زیر موید این مطلب است .
- از شعر بیدل:
عرض فنای ما نبود جز فنای رنگ
خزان رنگ هم از من نمی بالد پر کاهی
ریشه های موج من می بیند از رگهای تاک
در آب چشمه ادراک روغن فتاده است
رگ تخیل سوار گردن نم فسردن متاع دامن
- از شعر سپهری
در این شکست رنگ
از هم گسسته رشته هر آهنگ…
( نا گفته نماند عنوان کتاب مرگ رنگ تعبیر دیگری از ـ خزان رنگ ـ است.)
نسیم در رگ هر برگ می دود خاموش(دره خاموش)
زندگیش در رگهای گیاه بالا می رفت…
رگهای گمشده
از زندگی گمشده ای پر بود(مرغ افسانه)
حس آمیزی و تجربه در شعر سپهری بعدها به صورت دو عامل سبکی در می آیدو احیانا مایه امتیاز شعر او بر دیگران شاعران معاصر می شود.نمونه:
و نسیم سبزی تار و پود خفته مرا سوزاند(سفر)
باغ سرشار از تراوش های سبز(میوه تاریک)
با طنین روشن پایش آیینه فضا شکست
تراوش سیاه نگاهش با زمزمه سبز علفها آمیخت(آن برتر)
- غمی غمناک
شب سردی است , و من افسرده.
راه دوری است, و پایی خسته.
تیرگی هست و چراغی مرده.
می کنم , تنها, از جاده عبور:
دور ماندند ز من آدمها.
سایه ای از سر دیوار گذشت,
غمی افزود مرا بر غم ها.
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی.
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر, سحر نزدیک است.
هر دم این بانگ برآرم از دل:
وای, این شب چقدر تاریک است.
خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است.
دیگران را هم غم هست به دل,
غم من, لیک, غمی غمناک است.
- نکاتی چند درباره ـ صدای پای آب ـ
- این شعر از نمونه های برجسته مونولوگ درامی یا گفتار نمایشی(ramaticmonologue )در شعر معاصر است. در چنین شعری , من شعری سرشت خود و اوضاع و احوال نمایشی را به زبان خود بر ملا می کند. همچنین, بر خلاف گفتار مخصوص نمایشنامه یعنی ( soliloguy ) که به جای آن , علاوه بر معادلهای پیشنهادی ـ حدیث نفس ـ و ـ خود گویه ـ می توان ـ در دل ـ گذاشت _ مکان و زمان و هویتهای من شعری در خلال خود شعر آشکار می شود . به عنوان نمونه در ـ صدای پای آب ـ من شعری پس از معرفی خود و زاد بوم و مذهب و پیشه اش , داستان سیر و سلوک خویش را برای مخاطب شعر باز می گوید :
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم , خرده هوشی , سر سوزن ذوقی
مادری دارم بهتر از برگ درخت
دوستانی , بهتر از آب روان
2- صورت این شعر ساده است ولی اگر به اشارات مذهبی و اساطیری آن توجه کنیم , پیچیدگی ها و ظرافت های آن آشکار می شود . ـ صدای پای آب ـ نخست با دو تصویر درخت و آب آغاز می شود , تصاویر مکرر این دو جایگاه خداست : ـ و خدایی که در این نزدیکی است …. ـ این مصرع ناظر است به آیه ـ انا اقرب الیه من حبل الورید ـ اشاره پنهانی به قرآن به من شعری اجازه می دهد که خود را مسلمان بنامد .
مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جا نمازم چشمه , مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در نمازم جریان دارد ماه , جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی می خوانم
که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را تکبیره الأحرام ـ علف می خوانم
پی ـ قد قامت ـ موج
از آنجا که در میان شب بوها و پای کاج و روی آگاهی آب و قانون گیاه منزل دارد , پس کل طبیعت جایگاه خداست و حکم معبد دارد و تمام عناصرش حرمت دارد و این یاد آور این مطلب است که ـ عالم محضر خداست ـ یا شعر حافظ ـ ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ـ من شعری پس از وصف قبله و کعبه و پیشه خویش , نسبش را به ـ گیاهی در هند ـ و یا ـ سفالینه ای از خاک سیلک ـ می رساند . درباره اشاره داشتن ـ گیاهی در هند ـ به ریباس و تلمیح پنهانی ـ سفالینه ـ به نیلوفر جهان بنیاد در مقدمه گفته ایم . در قسمت بهدی شعر گیاه ریباس شده و نیلوفر شده در صورت باغ ممثل می شود , باغی که در طرف سایه دانایی است و بر بهشت یا باغ عدن دلالت دارد و گویای داستان آفرینش است . به علاوه ـ دایره سبز ـ تصویری از دایره هستی است که با بینش اساطیری مرتبط است . ـ شکلهایی مانند گل … باغی که فواره در مرکز دارد … در بینش اسطوره ای از دیر باز نمودار اولین تصورات انسان از دایره هستی بوده است . ـ وصف شاعر از این دایره هستی حاکی از تمامیت و کمال آن است و با دنیای دوران کودکی گره می خورد .

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]