مقاله اعتبارات ماهیت word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اعتبارات ماهیت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اعتبارات ماهیت word
خالقیت خدا و اختیار انسان
1 نظر عمقی حکمت متعالیه در بحث امر بین الامرین
الف. وجود و ماهیت
ب. واجب الوجود و ممکن الوجود
2 نظر متوسّط حکمت متعالیه در بحث «امر بین الامر» (بر اساس فهم عرفی از انسان و رابطه ی وجودی او با خدا)
اعتبارات ماهیت
کلى طبیعى
علت تشخص ماهیت
احکام ماهیت
نتیجه
منابع
خالقیت خدا و اختیار انسان
یکی از مسلّمات اعتقادات مسلمین این است که خداوند علیم و قدیر، عالم و خالق مطلق بوده قبل از ایجاد اشیاء، به آنها علم داشته و همه ی امور را او آفریده است. و موجودات همانگونه آفریده شده اند که در علم پیشین خدا حضور داشته اند. « ; عَالِمٌ إِذْ لَا مَعْلُومَ وَ خَالِقٌ إِذْ لَا مَخْلُوقَ وَ رَبٌّ إِذْ لَا مَرْبُوبَ وَ إِلَهٌ إِذْ لَا مَأْلُوهَ وَ کَذَلِکَ یُوصَفُ رَبُّنَا وَ هُوَ فَوْقَ مَا یَصِفُهُ الْوَاصِفُون؛ ; عالم و دانا بود در هنگامى که هیچ معلومى نبود که علم به آن تعلق گیرد و خالق و آفریدگار بود در وقتى که هیچ مخلوق و آفریده ای نبود و پروردگارى داشت در زمانى که هیچ پروریده ای نبود که قابل تربیت باشد و معبودیت داشت آنگاه که هیچ عبادت کننده ای نبود که عبادت کند و پروردگار ما را چنین وصف باید نمود و آن جناب بالاتر است از آنچه وصف کنندگان او را وصف می کنند.»(التوحید للصدوق،ص 57)
طبق این اعتقاد اگر حقیقت علمی همه ی موجودات، قبل از خلقتشان، در علم خدا حضور داشته و هیچ کس جز خدا خالق آنها نیست، و همه ی موجودات مخلوق او هستند، پس هر موجودی همانگونه خواهد بود که در علم خدا بوده و خدا آن را به آن گونه آفریده است
حال سوال این است که تکلیف افعال ارادی انسان در این میانه چه می شود؟ آیا افعال ارادی انسان نیز قبل از خلقت انسان در علم خدا حضور داشته؟ و آیا خالق افعال ارادی انسان نیز خداوند متعال است؟ اگر گفته شود که خدا عالم به این افعال نبوده و خالق آنها نیست و انسان خود پدید آورنده ی افعال ارادی خود است، لازم می آید که خدا، عالم و خالق مطلق نباشد و انسان نیز در این میان یک نیمچه خالق باشد. و اگر گفته شود که خالق افعال ارادی انسان نیز خداست و افعال انسان همانگونه آفریده که در علم پیشین خدا بوده است، جبر لازم می آید
این مسأله، عدّه ای از مسلمین را بر آن داشت که به سمت اعتقاد به جبر کشیده شده مختار بودن انسان را منکر شوند. در تاریخ کلام از این عدّه با نام “مجبّره» یاد می شود. این اعتقاد، بعدها توسّط ابوالحسن اشعری -موسس مذهب اشعری- چهره ای دیگر به خود گرفته با نام نظریه ی «کسب» مشهور شد که در حقیقت چیزی جز همان جبر نبود. بر اساس این تفکّر، علم و خالقیت مطلق خدا حفظ، ولی حکمت و عدل او زیر سوال می رود. چون طبق این مبنا، وجود بهشت و جهنّم و تکلیف و ارسال انبیاء و کتب آسمانی و وعد و وعید حقّ تعالی، همگی اموری لغو و بیهوده خواهند بود. و خداوند متعال به خاطر ارتکاب این امور لغو و بیهوده، دیگر حکیم نخواهد بود. همینطور به خاطر به جهنّم بردن بدکارانی که هیچ اختیاری در انجام فعل خود نداشتند ظالم خواهد بود. اشاعره برای اینکه از این لازمه ی باطل نیز فرار کنند، حسن و قبح عقلی را هم انکار کرده گفتند: عقل انسان به هیچ وجه قادر به درک خوب و بد نیست. حسن و قبح فقط و فقط شرعی است. یعنی اگر خدا امر به خوبی چیزی کند آن چیز خوب می شود و اگر از چیزی نهی نماید آن چیز قبیح خواهد بود. لذا حسن و قبح برای خدا معنا ندارد. این نظر نیز به بداهت عقلی باطل است چرا که حتّی منکرین خدا نیز با عقلشان ادراک می کنند که برخی امور مثل دزدی، دروغگویی، خیانت، تجاوز به حریم دیگران، کشتن دیگران و ; قبیح و در مقابل راستگویی، وفاداری، رعایت حقوق دیگران و احترام به جان و مال مردم خوب است. لذا در ملحدترین حکومتها نیز دزد و آدم کش را زندانی می کنند و قانون شکن را مجازات می کنند
گروه دیگری از مسلمین که متوجّه این نقیصه ی بزرگ در نظریه جبر و کسب شده بودند و آن را در تضادّ با اسلام و قرآن می یافتند به دفاع از عدل و حکمت خدا پرداخته گفتند خدا ما آفریده و به ما قدرت انجام افعال ارادی را داده است امّا او خالق افعال ما انسانها نیست. خالق و پدید آورنده ی افعال ارادی خود انسان است که با قدرت داده شده از سوی خدا دست به آفرینش افعال خود می زند. در تاریخ علم کلام، از این گروه با نام «مُفَوّضه» و از نظریه ی آنها با عنوان “نظریه ی تفویض« یاد می شود؛ که بارزترین مذهب معتقد به این نظریه مذهب معتزله بوده است، که امروزه وجود خارجی ندارند. بر اساس نظریه ی تفویض، عدل و حکمت خدا توجیه می شود ولی اوّلاً در مورد علم مطلق خدا سخنی نمی گوید و ثانیاً خالقیت مطلق خدا زیر سوال می رود؛ و انسان نیز به عنوان شریک خدا در خالقیت، مطرح، و یک نوع خالقیت محدود برای انسان پذیرفته می شود. و این در حالی است که خداوند متعال می فرماید:«اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ ء»(الزمر:62) و بی تردید «کلّ شیء»، شامل افعال ارادی انسان نیز می شود
این دو گروه از مسلمین، که همگی از اهل سنّت هستند، بر این گمان بوده اند که جبر و تفویض، نقیض یکدیگرند. و محال است دو نقیض، در آن واحد و از جهت واحد، در یک جا جمع شود یا هر دو باهم برداشته شوند. برای مثال محال است چیزی هم وجود باشد هم عدم و همچنین محال است چیزی نه وجود باشد و نه عدم. یا محال است چیزی هم انسان باشد هم غیر انسان کما اینکه محال است چیزی نه انسان باشد نه غیر انسان. مجبّره و مفوّضه بر این گمان بودن که جبر و تفویض نیز چنین حالتی را دارند لذا می گفتند محال است انسان در یک فعل ارادی خاصّ، نه مجبور باشد نه مَفَوّض؛ کما اینکه محال است هم مجبور باشد هم مفوّض
امّا در این میان اهل بیت(ع) با هر دو نظریه مخالف بوده هر دو را در تضادّ با قرآن و برهان عقلی معرّفی می کردند. و معتقد بودند که جبر و توفویض نقیض هم نیستند بلکه متضادّ همند. و دو متضادّ اگرچه در یک موضوع جمع نمی شوند ولی می توان هر دو را از موضوع خاصّی برداشت. مثل سیاه و سفید که محال است یک چیز، هم سیاه باشد هم سفید؛ ولی همان چیز می تواند نه سیاه باشد و نه سفید بلکه سبز یا قرمز یا آبی باشد. از اینرو امام صادق(ع) فرمودند:«لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْن ؛ نه جبر و نه تفویض بلکه امری بین آن دو«(التوحید للصدوق،ص 206)
امّا در اینکه مراد از«امر بین الامرین» چیست؟ سخنهای فراوانی گفته شده و تفاسیر گوناگونی از آن ارائه شده است. از عوامانه ترین تفسیر، که می گوید انسان درصدی مجبور و درصدی مفوّض است، گرفته تا پیچیده ترین تفسیر که بر پایه ی وحدت شخصی وجود استوار بوده از حدّ فهم افراد عادی و غیر آشنا به عرفان نظری خارج است. در این نوشته تنها به دو تفسیر اشاره می شود
1 نظر عمقی حکمت متعالیه در بحث امر بین الامرین
(امر بین الامرین بر اساس نظریه ی حکمت متعالیه (مکتب فلسفی ملاصدرا؛ در باب علم الهی و باب مجعول بالذّات و بالعرض)
برای ورود به بحث ابتدا لازم است تصوّری درست از خدا و مخلوقات، در حکمت متعالیه، به دست آوریم تا ببینیم خدا حقیقتاً خالق چیست و علم خدا به چه چیزی تعلّق می گیرد. برای این منظور بحثی مقدّماتی را ذکر و در ادامه، وارد اصل بحث می شویم
الف. وجود و ماهیت
انسان وقتی به درک اشیاء اطراف خود نائل می گردد، دو مفهوم هستی و چیستی را از آنها ادراک می کند. برای مثال انسان از درک درخت، ستاره، آب، عقل، اراده و امثال اینها اوّلاً می فهمد که این امور وجود دارند. ثانیاً متوجّه می شود که این امور، عین هم نیستند و باهم تفاوتهای ذاتی دارند. یعنی می فهمد که آب و ستاره و درخت و عقل و اراده و ; غیر از همدیگرند ولی همگی در وجود داشتن اشتراک دارند. همچنین انسان با اندکی تعمّق درمی یابد که نسبت وجود به همه ی این امور به یک نحو است؛ لذا گفته می شود: درخت وجود دارد، آب وجود دارد، عقل وجود دارد، اراده وجود دارد. همینطور با تعقلی عمیقتر ادراک می کند که مفهوم وجود در تمام این قضایا(جملات خبری) یکی است لذا صحیح است که برای همه ی موارد یک وجود نسبت داده شده و گفته شود: درخت و آب و ستاره و عقل و اراده وجود دارند. از همین جا دو مفهوم وجود و ماهیت برای انسان حاصل می شود؛ یعنی انسان متوجّه می شود که درخت بودن، آب بودن، عقل بودن و اراده بودن غیر از وجود داشتن است و الّا صحیح نبود که یک وجود را در آن واحد به چند موجود متفاوت نسبت داد؛ چرا که این موجودات، تفاوت ذاتی با یکدیگر دارند. پس اگر وجود درخت عین خود درخت، و وجود عقل عین خود عقل بود نمی شد گفت : درخت و عقل وجود دارند چون در آن صورت لازم می آمد که درخت و عقل یک چیز باشند. بنابراین، فلاسفه بین وجود و اموری مثل درخت بودن، آب بودن، عقل بودن و اراده بودن که باعث تفاوت موجودات از همدیگر می شوند، تفاوت قائل شده، این امور را ماهیت (چگونگی) موجودات نامیدند
ب. واجب الوجود و ممکن الوجود
گزارش کارآموزی عمران word دارای 65 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد گزارش کارآموزی عمران word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه گزارش کارآموزی عمران word
مقدمه
فصــل اول :
آشنایی با مـکان کارآمـوزی
فصــل دوم :
ارزیابی بخـش های مرتبـط با
ساختمانهای بتنی و فلزی
چگـونگی انجام ساخـتمانی کارهای:
طراح ، محاسب و پیمانکاری ساختمان :
محل احداث ساختمان :
انواع نقشه های ساختمانی :
تـحـــویل زمیـــــن :
خـــاکبرداری جهت اجــــرای شــــالــوده :
سنـــگ چــــیـنـــی :
دپوی مصالح ساختمانی :
سیمان :
انواع سیـمانهای استاندارد :
آب :
سنگــدانه ها:
مقاومت بتن :
قالــب بـنـدی فـنـــداسـیــونـهــا :
آرماتوربندی پی ها و شنــــاژها ( مسـلــح نمود ن فنداسیونها ) :
بتن ریــــزی فنـــداســـیــون هـــــا :
کـــد ارتفاعی صفحه ستون ها :
بــلــــوکـــاژ فواصل بین فنداسـیـــونهـــــا :
اجــــرای اسـکـــــلت فــلـــزی :
اجزاء تشکیل دهنده ساختمانهای فلزی :
ستون :
قسمتهای مختلف ستون :
اتصال ستون به صفحه زیر ستون :
تسمــه های اتصـال :
وسایل بالا بری :
تیـرهای اصلـی :
1 ـ چگونگی اتصال تیر به ستون :
2 ـ نکاتی در مورد ساختن تیرها:
3ـ وصله تیرهای سراسری :
4 ـ وصله نمودن دو نقطه تیر آهن به یکدیگر :
5ـ تیرهای لانه زنبوری :
بادبند ها :
اجـــرای ســقـف تیـــرچـه و بـلــوک :
فصل سوم :
بتـن ومواد تشکیل
دهنده آن
ویژگیهای مهم بتن :
نسبت آب به سیمان
حداقل مقدار سیمان
بتن با حباب هوا
بتن مقاوم در برابر حملات شیمیایی
بتن مقاوم در برابر سایش
مقاومت بتن :
نسبت آب به سیمان
نوع سیمان
فصل چهارم
عکس های پروژه کارآموزی
مقدمه
اجرای سازه های مختلف عمرانی از قبیل ساختمانها ، سدها ، انبارها و ; امری بسیار مهم و حیاتی است زیرا چنانچه محاسبات و طراحی سازه ای بسیار دقیق و اصولی باشد در صورت اجرای نادرست آن سازه خطرات جبران ناپذیری در کمین آن خواهد بود که در طی گذشت زمان و بروز اتفاقاتی نظیر سیل ، زلزله ، آتش سوزی و ; آسیبهای جدی و خطرناکی را برای سازه و استفاده کننده گان آن به وجود خواهد آورد . ضرورت تحقیق و کسب تجربه در رابطه بااجرای سازه ها زمانی مهمتر میشود که متوجه میشویم در کشور ما ایران مشکلات و عدم آگاهی زیادی در اجرای سازه ها وجود دارد . اینجانب با توجه به مطالب ذکر شده تصمیم گرفتم که تحقیق کاراموزی خود را به اصول اولیه و اجرای صحیح ساختمانهای فلزی و بتنی اختصاص دهم
فصــل اول
آشنایی با مـکان کارآمـوزی
با توجه به اینکه کشور ما در گروه کشورهای در حال توسعه قرار گرفته لذا اجرای طرح های عمرانی مانند احداث سدها , پل ها , بزرگراه ها , برجها , آسمان خراش ها و ; نیز بنا به ضرورت و نیاز های روز افزون در حال افزایش است . احداث سازه ها بر اساس اصول و قوانین و آیین نامه های موجود علاوه بر دادن جلوه ای زیبا موجب احداث سازه هایی مستحکم و با دوام گشته است . مقاوم ساختن سازه ها در برابر زلزله نیز به نوبه خود بسیار جالب و ظریف می باشد . وجود سازه های بتنی و فولادی سبب تنوع در نحوه ساخت سازه ها گشته است
ساختمان جدید شهرداری واقع در شهر آستانه می باشد
این پروژه در حال حاضر در اجرای سقف تیرچه بلوک می باشد و اسکلت فلزی و اجرای تیرها – بادبندها – ستونها – اتصالات به پایان رسیده و دیوارها – پیرامونی و پارتیشن بندی اجرا نشده اند . در بعضی از قسمت ها شعاع بندی نیز اجرا شده
که این سازه در 4 طبقه می باشد و هر طبقه دارای 1000 متر زیربنا می باشد که سازه به خاطر رعایت درز انقطاع به دو قسم تقسیم شده و همچنین در قسمت چپ سازه سالن اجتماعات به ارتفاع 6 متر و عرض 15 متر و طول 25 متر اجرا می گردد
کارفرما این پروژه نظر ناظرین شهرداری و استانداری استان مرکزی می باشد
فصــل دوم
ارزیابی بخـش های مرتبـط با ساختمانهای بتنی و فلزی
چگـونگی انجام ساخـتمانی کارهای:
روشهای اصلی ساختن تسهیلات در زیر شرح داده شده اند
1 ـ نیروی کار ساختمانی کار فرما ( انجام کار توسط خود کار فرما )
2 ـ مدیریت کارهای ساختمانی توسط کار فرما
الف ) استخدام اعضای خود سازمان برای انجام کار ( امانی )
ب ) انجام کار توسط پیمانکارهای جزء
3 ـ انجام کار توسط پیمانکار عام
4 ـ قرار داد کار ساختمانی از طراحی تا اجرا ، یا قرار داد طرح ـ ساخت (کلید در دست )
مفهوم کار ساختمانی به روش کلید در دست این است که کار فرمایی با موسسه ای قرار دادی را می بندد که طبق آن ، موسسه طرف قرار داد هم طراحی و هم ساختن تسهیلاتی را به عهده می گیرد که نیازهای خاصی را ( معمولاً از نظر اجرا یی ) بر آورده کند . چون هردو کار طراحی و ساخت را یک موسسه انجام می دهد مشکلات هماهنگی در کار را به حداقل می رساند و کارساختمانی می تواند قبل از کامل شدن طرح نهایی شروع شود
( در روشهای ساختمانی مرسوم، این امکان نیز وجود دارد که کار ساختمانی قبل از کامل شدن طراحی شروع شود . در این حالت قرار داد کار ساختمانی بر مبنای تأدیه هزینه خواهد بود. این روش ساخت را روش مسیر سریع می گویند . از معایب اصلی روش طرح ـ ساخت مشکل بودن ایجاد رقابت بین تامین کنندگان و پیچیدگی در ارزیابی طرحهای پیشنهادی آنهاست
5 ـ مدیریت حرفه ای کار ساختمانی
به کار گیری مدیریت حرفه ای ساختمانی برای ساخت تسهیلات نیز تا اندازه ای با روش ساختمانی مرسوم تفاوت دارد . در این حالت ، مدیریت ساختمانی مانند نماینده کار فرما عمل کرده و هر دو قسمت طراحی و ساخت پدیده تسهیلاتی مورد نظر را اداره می کند . کار فرما برای طراحی ، ساخت و مدیریت ساختمانی پروژه سه قرار داد جدا گانه می بندد. اتخاذ این شیوه در کارهای ساختمانی به دلیل ایجاد هماهنگی نزدیک بین کار طرا حی و کار ساختمانی امکان صرفه جویی در وقت و هزینه را ایجاد می کند
طراح ، محاسب و پیمانکاری ساختمان :
در شناسنامه ساختمان ، بخشی مربوط به سابق کار افراد زیر وجود دارد
الف : طراح ساختمان ( مهندس معمار )
ب : مهندس محاسب
ج : سازندگان و مجریان کارگاه که شامل
پیمانکار ، مهندس ، سرپرست کارگاه ، تکنسین ، معمار و به طور کلی افراد مسئول بخشهای فنی در تعدادی محدود و یا کسانی می باشد که در امر احداث ساختمان از شروع کار و یا قسمتهایی از اجرای آن شرکت موثر داشته اند
در این بخش آدرس کار و شرکتها و شماره تلفن ثبت می شود تا در صورت بروز اشکال از نامبردگان که با جزء به جزء اجرای ساختمان آشنایی کامل دارند، کمک گرفته می شود تا تعمیرات اصولی با توجه به نقشه های موجود به شکل کامل انجام می شود به طور کلی شناسنامه ساختمان در هنگام خرابیها و تعمیرات از جهات بسیار ( وقت و هزینه ) مفید است
محل احداث ساختمان :
قبل از شروع کارهای ساختمانی مطالعاتی از قبیل اثرات جوی ، بارندگیها و تغییر درجه محیط که بخصوص در فصول سرد و یخبندان تاثیرات نامطلوب و مخرب در مصالح ، اجزا و قسمتهای ساخته شد بنا می گذارد
قبل از شروع یک طرح ساختمانی باید مقاومت زمین زیر پی جهت دیوارها برای طراح مشخص شود تا بتواند بر مبنای آن محل ستونها ، دیوارها و در مجموع طرح را به وجود آورد ، معمولاً زمینهای مرغوب ، رنگ سبز تیره با دانه های خاک متراکم و چسبندگی زیاد دارند
به طور کلی زمین لایه ها و موارد متشکله مختلفی دارند که هر لایه آن مورد آزمایش قرار گیرد ، در بنا های معمولی، از طریق چاه کنی و خروج لایه های خاکی می توان از نوع زمین آگاه شویم ، اما جهت احداث بناهای مرتفع ، با گمانه زدن ( سونــداژ ) از لایه های مختلف پی سازی و احداث بنا انجام شود
در بعضی موارد، زمین مورد نظر ماسه ای و یا از نوع خاک دستی است . در این حالت ، پی کنی تا سطح زمینهای سخت پیشروی می کند و با پی سازی اصولی و در صورت نیاز پی های صفحه ای احداث می شود
به طور خلاصه ، شناخت خاک زمین جهت عملکرد طراح و محاسبات از مسایل اولیه و بسیار مهم برای ساخت یک بناست که بی توجهی به آن مشکلات و خسارات زیادی را به بار می آورد
انواع نقشه های ساختمانی :
نقشه های اولیه معماری که بنا را به شکل سه بعدی ( پرسپکتیو ) نشان میدهد ، برای تفهیم به مجریان بسیار سودمند است . معمولاً نقشه های فنی و اجرایی در سه فاز تهیه می شود
الف : نقشه های معـــماری
این نقشه های به منظور مشخص کردن ابعاد بنا و جرئیات ظاهری و بنا سازیهای داخلی و خارجی برای تفهیم مسائل به سازندگان و مجری ساختمان تهیه می شود
ب : نقشه های اجــرایی
این نقشه ها با جزئیات گوناگون مانند پلانهای موقعیت ، پی سازی ، تیرریزی ، شیب بندی
برش، نما و;.با مشخصات هر چه دقیق تر جهت اجرای دقیق و اصولی تهیه می شود که سازندگان با استفاده از آنها و همچنین نقشه های جزئیات – که از نقشه های ذکر شده تهیه می شود – کار را دقیق تر و اصولی اجرا می کنند
همچنین با توجه به دفترچه مشخصات ریز مقادیر(آیتمها) ، اسکلت ساختمان به شکل سفت کاری و نازک کاری ساخته می شود
در بناهای بزرگ ، وجود مهندسان معمار ، محاسب و همکاری نزدیک آنها با همدیگر باعث می شود که طرحی به وجود آید . بدون این همکاری ، مسیله ساختن بناهای عظیم غیر ممکن است
ج نقشه های تاسیسات :
این نقشه ها نیز جدا از نقشه های معماری و سازه ، شامل کلیات و جزئیات آبرسانی ، فاضلاب، تهویه ، دستگاهای گرم کننده و سرد کننه بویژه روشنایی برق است
همانطور که می دانید این نقشه ها به هنگام تعمیرات بسیار مفید است . بخصوص هنگام زلزله ، سیل و حریق که قسمتی از بنا از بین می رود با استفاده از نقشه های موجود در شناسنامه می توان ضایعات پدید امده در ساختمان را نوسازی کرد
معمولاً برای اجرای ساختمان باید با توجه به زمانبندی مشخص ، نقشه های لازم و از قبل اماده شده ، مسائل اقتصادی و اجرایی و تمامی موارد دیگر به انجام کار اقدام کرد
اکثر اوقات ، شروع کار بنای ساختمان با پیگیری مراحل مختلف اجرا ، با سرعت بخشیدن در پیشبرد ان و بدون تعطیل شدن در زمانهای طولانی دنبال می شود تا در مدت زمان پیش بینی شده به مراحل پایانی برسد
تـحـــویل زمیـــــن :
پس از انعقاد قرارداد و انتقال آن بین کارفرما و پیمانکار در یک روز معین و از پیش تعیین شده نمایندگان کارفرما جهت آغاز عملیات , زمین موجود و محل دقیق احداث ساختمان را بعد از نقشه برداری تحویل نماینده پیمانکار داده و کلیه موارد صورتجلسه گردید تا پیمانکار در اسرع وقت جهت تجهیز کارگاه و آغاز عملیات اقدام نماید
خـــاکبرداری جهت اجــــرای شــــالــوده :
در هر توده خاک , اندازه های متنوعی از ذرات خاک موجود است . برای طبقه بندی کردن مشخصات خاک , باید توزیع دانه بندی (طبق اصطلاح متداول، منحنی دانه بندی خاک ) معلوم باشد . منحنی دانه بندی خاکهای درشت دانه با استفاده از آزمایش دانه بندی با الک و منحنی دانه بندی خاکهای ریزدانه با استفاده از آزمایش هیدرومتری بدست می آید
بستر ساختمان باید دارای خاکی مناسب و متراکم و دارای ضریب باربری بالا باشد . که توضیحات مختصری در رابطه با محل احداث در صفحات قبل ذکر گردید ، لذا جهت رسیدن به بستر مناسب عملیات خاکبرداری در محل احداث ساختمان آغاز گردید . از آنجا که محل ساخت در زمین دفع ضایعات واقع شده بود لذا در قسمت غربی ساختمان ارتفاع خاکبرداری به حدود 2 تا 5/2 متر تجاوز می کرد . عملیات خاکبرداری و گودبرداری توسط 2 دستگاه لودر انجام پذیرفت . پس از اجرای عملیات خاکبرداری به مدت چند روز سطح خاکبرداری شده آبپاشی و تسطیح شد تا از مقاومت بالایی برخوردار گردد
خاکها و نخاله های حاصل از خاکبرداری بعد از بارگیری در محل دفن نخاله ها تخلیه گردید
سنـــگ چــــیـنـــی :
پس از عملیات خاکبرداری , عملیات سنگ چینی اجرا گردید . از آنجا که اجرای بستر پی ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و باید در برابر نیرو های سازه ای از خود مقاومت نشان دهد لذا اجرای عملیات سنگ چینی با سنگهای ترد و شکننده کاری بس خطرناک است . به همین خاطر از سنگ معدن استفاده گردید . این سنگها از معدن کرک تهیه گشته و به کارگاه منتقل می شدند . ملات مورد نیاز جهت سنگ چینی ملات ماسه و سیمان و دارای عیار سیمان 250 کیلوگرم بر متر مکعب بود . جهت اجرای این کار ابتدا سنگها را با فاصله های مناسب از هم در یک ردیف چیدند و سپس ملات مورد نظررا تا اندازه ای که سطح سنگهاپوشیده شود ریختند بطوریکه مابین سنگها ، ملات قرارگرفته باشد
مدت سنگ چینی با وجود ازدیاد نیرو بعلت حجم بالای عملیات , بسیار طویل و تقریباً 1 ماه به طول انجامید . پس از اتمام کار سطح سنگها بطور منظمی تسطیح گردید تا جهت اجرای عملیات فنداسیونها آماده گردد
دپوی مصالح ساختمانی :
مقاله مهدویت چیست؟ word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مهدویت چیست؟ word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مهدویت چیست؟ word
مهدویت چیست؟
پرهیزکاران چـه کسانی هستند؟
مهدویت نوعی
مهدویت مطلقه یا مهدی موعود
امام مهدى(عج) در قرآن، سنت و تاریخ
امام مهدى (عج) در سنت و حدیث :
امام مهدى (عج) در تاریخ
مورد اول
مورد دوم
مورد سوم
روایات مهدویّت
دو نکته پایانى بحث
نکته دوم:
رهبرى جهان
نکته سوّم:
شعارهاى مدعیان مهدویت
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مهدویت چیست؟ word
1ـ فصلنامه عقیدتی ـ آموزشی معارف اسلامی ـ سال 28ـ شماره 76ـ تابستان 1388ـ دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
2ـ کتاب دادگستر جهان ـ ابراهیم امینی ـ قم ـ انتشارات شفق ـ اویرایش 12 ـ
مهدویت چیست؟
در منطق دین دو اصطلاح داریم که یکی “هادی” و دیگری “مهدی” است از نظر قاعده زبان و لغت هادی اسم فاعل و به معنای هدایت کننده و رهنمون است و مهدی اسم مفعول و به معنای هدایت شده می باشد. یکی از اسمهای خداوند در قرآن مجید هادی است یا « هادی المظلین» ای هدایت کننده گمراهان. در سوره بقره از قرآن مجید درباره هدایت سخن آمده است
“بسـم اللـه الـرحمـن الـرحیـم. الـم، ذلـک کتاب لایب فیـه هـدی للمتقین;.”
ا.ل.م سه حرف جدای از یکدیگر است ومعنی مستقل و یا یک جمله نیست و ظاهرا معنائی ندارد و اما بعضی از مفسرین گفته اند: ا.ل. م یعنی المهدی که الف ولام ان حرف تعریف و حرف میم اول اسم مهدی است. اگر این تفسیر و تعبیر درست باشد معنای این آیه اینست که
“المهدی آن کتـابـی است که هیچ شک و تردیدی در آن نیست و پرهیز کاران را هدایت می کند. “
پرهیزکاران چـه کسانی هستند؟
آیات بعد مشخصات پرهیزکاران را مشخص و معین کرده است
“الـذیـن یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقنا هـم ینفقون”
“متقیان و پـرهیزکاران کسانی هستند کـه ایمان دارند و باور کرده اند که این جهان دارای جان و روحی است و ظاهر عالم باطنی دارد. بوجود خداوند، عالم لاهوت، جبروت وملکوت ایمان دارند به وجود ارواح و روانهای گذشتگان وفرشتگان و موجوداتی که از دید انسانها غایب هستند. پرهیزکاران کسانی هستند که نمازودعا می خوانند و به غیب توجه می کنند و چون ایمان به غیب دارند می کوشند تا با غیب عالم و جان جهان ارتباط برقرار کنند، که “الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه”
از ظاهر آیه اینطور می فهمیم که این ایمان به غیب هنوز ایمان و باوری در حدود علم الیقین است و در پله و مرحله اول ایمان و باور می باشد، لذا نماز می خوانند تا به مرتبه عین الیقین برسند و پرده از جلو دیدگانشان کنار رود و آنچه را کـه قبلا” باور کرده اند ببینند. دیدن غیب و فرشتگان و روانها و عالم پس از مرگ و بهـشت و دوزخ قبـل از آنکه تحول پیدا کنیم و به آن عالم برویم مقـام “عیـن الیقیـن” و معرفت محسوس و مشاهده ای و تجربی و ایمانی است.پس معرفت پرهیزکارانی که به غیب ایمان دارند در حد علم الیقیـن اسـت که با خواندن نماز به عین الیقین تبدیل می شود و ایمانشان قویتر می گردد
اگر شما از راه مطالعه قرآن و شنیدن روایات ائمه اطهار ایمان داشته باشید جزء پرهیزکاران هستید، البـته به شـرط اینکه سایر ابعاد پرهیزکاری را داشته باشید.ولی انسان به ایمانی در مرتبه علم الیقین قانع نیست یعنی اگر از زبان قرآن می شنود که عالم غیبی هست و فرشتگان و عالم ملکوت وجود دارد، میل دارد این عوالم را ببیند و حس و تجربه و آزمایش کند تا به مرتبه عین الیقین و ایمان حسی و اعتقاد تجربی برسد. قرآن می فرماید از نشانه ها و علائم پرهیزکاران اینست که به غیب ایمان دارند و برای تقویت آن نماز می خوانند تا به معرفت کاملتری برسند.”و مما رزقنا هم ینفقون” یکی دیگر از ابعاد تقوی چنانکه در قرآن آمده، انفاق در راه خدا از آنچه که او به عنوان روزی عنایت فرموده، می باشد. پرهیزکاران ایمان به غیب دارند و نماز می خوانند و از آنچه که خداوند به عنوان روزی به ایشان عنایت فرموده انفاق می کنند. از نظر خدا خدمت به خلق و پرداخت مالیات، سه مرحله برای پیروان اسلام مقرر شده است
مرحله اول پرداخت مالیاتهای واجب مثل خمس و زکات است که می باید طبق قانون اسلام مالیاتی مقرر از آنچه خدا به شما عطا کرده به فقرا و مستمندان و یا دولت پرداخت کنید. مرحله دوم انفاق است به این معنی که شما بقدر رفع احتیاج و نیازهای شخصی برای خود نگهداری و اضافه مال دنیا را در راه خداوند به دیگران ببخشی
بعد مرحله ایثار است که شما از آنچه داری خودت استفاده نکنی و همه را به دیگران عطا کنی. مثلا شما از مال حلال غذائی پخته ای و می خواهی استفاده کنی، بقدر رفع احتیاج خود، مصرف و بقیه را در راه خدا به فقرا و مستمندان می دهی، این انفاق است که گفتیم مرتبه دوم بذل و بخشش است. “و مما رزقنا هم ینفقون.”
پرهیزکاران ازآنچه خداوندبه ایشان عطافرموده به اندازهرفع احتیاج استفاده می کنندوبقیه رادرراه خدامی بخشند. انفاق تنها شامل مسائل مادی و اقتصادی نیست، در این آیه از آنچه خداوند عطا و عنایت کرده به عنوان روزی سخن رفته است، مال و وقت و دانش، نیروی جسمی و هنر و غیره و آنچه عطا فرموده است روزی می باشد. اما مرحله ایثار اینست که غذای تهیه شده را به فقرا و نیازمندان می بخشی و خودت هیچ استفاده ای نمی کنی
“و یؤثرون به اموالهم و انفسهم خصاصا” “ایثار می کنند از اموال و جانشان مخصوصا.” بعد اول پرهیزکاری ایمان به غیب، بعد دوم نماز و دعا و کوشش برای ارتباط با غیب، بعد سوم انفاق و بعد چهارم ایثار است
پرهیزکاری ابعاد دیگری نیز دارد. “ولذین بما انزل الیک و ما انزل من قبلک” پرهیزکاران کسانی هستند که به آنچه بر پیامبر اسلام و انبیاء قبل از ایشان نازل شده است ایمان دارند. پس بعد دیگر تقوی و پرهیزکاری، ایمان و باور داشتن احکام و تعالیمی است که بر پیغمبر اسلام و پیامبران گذشته نازل شده است. پس پرهیزکار به وحدت ادیان معتقد است و همه کتب و رسل انبیاء گذشته را از جانب خدای متعال می داند
بعد دیگر تقوی و پرهیزکاری ایمان به عالم پس از مرگ، بقا روح بعد از مرگ و ایمان به روز رستاخیز و حساب است که قرآن در آیه بعد می فرماید
“و بالاخره هم یوقنون” “آنها به روز بازپسین و آخرت یقین دارند.”
اینها ابعاد یک فرد پرهیزکار بود وقرآن می فرماید فردی که دارای چنین صفات و مشخصات پرهیزکاری است، باید هدایت شود و یا اینکه هدایت می شود. و امام یا المهدی شخصی را که دارای صفات پرهیزکاران است هدایت می کند
“اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون” آن کسانی که دارای همه ابعاد تقوی هستند یک راهنمائی و هدیه یا هدایتی نزد پروردگارشان خواهند داشت و چون آن را از پروردگار دریافت کنند، آنوقت رستگار هستند و اهل نجات و فلاح و رستگاری می باشند
در اینجا برای افراد ظاهر بین سوالی مطرح است: کسی که به غیب ایمان دارد و نماز می خواند و به آنچه که پیامبر اسلام و سایر انبیاء قبل از ایشان نازل شده و نیز به روز جزا ایمان دارد، مگر هنوز هدایت نشده است، که باید به دست المهدی یا امام یا هادی دوران و یا پروردگار دانای توانا هدایت شود؟ این انسان پرهیزکار با این همه تقوی چه کسری دارد که باید احتیاج به هدایت داشته باشد؟
علمای ربانی می فرماید: هدایت بر دو نوع است
هدایت به عنوان ارائه طریق
هدایت به عنوان ایصال به مطلوب
برای روشن شدن این دو مرحله و یا این دو نوع هدایت مثالی می زنیم: شما می خواهید به منزل دوستتان بروید، از شخصی آدرس منزل او را می پرسید و او به شما نشانی می دهد یعنی ارائه طریق می کند و می گوید: مکتب روحی و تطهیر اخلاقی وحدت نوین جهانی: جاده دماوند، ابتدای منطقه تهرانپارس ـ خیابان صد و پنج ـ خیابان صد و ده شرقی پلاک چهل و یک
تا اینجا او شما را راهنمائی کرده و راه را به شما نشان داده است که این راهنمائی و هدایت را ارائه طریق می گویند. اما یک وقت آدرس را می پرسی و او ارائه طریق می کند و علاوه بر آن خودش همراهت می آید و می گوید اینجا سالن وحدت نوین جهانی است
این راهنمائی که شخص راهنما جلوبیفتد و کوچه به کوچه ببرد تا شمارا به مقصود برساند، هدایت ایصال به مطلوب نامیده می شود. یک فرد پرهیزکار بوسیله پیامبران و قرآن از هدایت نوع اول که ارائه طریق باشد برخوردار شده است و فهمیده که غیبی هست و باید نماز بخواند تا با غیب مربوط شود و به آخرت یقین آورده
یک فرد پرهیزکار فهمیده است که کار انبیاء گذشته بجا بوده و وحدت ادیان صحیح است. یک پرهیزکار سطح معرفتش آنقدر بالا رفته که می داند روزی، روزانه حواله می شود و روزی هیچکس برای ده سال بعد حواله نشده و چون نمی داند که فردا زنده است یا خیر، صرفه جوئی نمی کند. پرهیزکار می داند که عالم تشکیلاتی مثل اداره دارد و هر روز در جای خود به حساب می آید، پس نسبت به خداوند بدبین نیست و خدا را غافل نمی داند و بی توکل نیست و می داند که خودش امورش را اداره نمی کند، بلکه خدا در امور صاحب اختیار است. پس به غیب ایمان دارد
اما این شخص پرهیزکار بوسیله کتب انبیا و زبان بزرگان و راهنمایان دین هدایت شده است و می بایست ایصال به مطلوب نصیب او شود و احتیاج به امام و رهنمون و رهنما و هادی و مهدی دارد، تا آن راهنما و امام دستش را بگیرد و به خانه محبوب راهنمائی کند و او را به مقصود برساند. ایصال به مطلوب وصل شدن و رسیدن به محبوب و معبود است. مهدی چون خانه معشوق را بلد است سر راه می ایستد و عشاق و پرهیزکاران و مؤمنین و متقین را که آمادگی رسیدن به خانه معشوق را دارند به خانه معبود می رساند
البته آنها باید از رهنما و مهدی پیروی کنند و دستوراتش را بکار ببندند تا به معشوق برسند. شما آدرس مکتب روحی وحدت را از دوستی پرسیده اید و او می خواهد شما را به تالار وحدت نوین جهانی برساند، آیا نمی باید در طی راه از او اطاعت کنید، تسلیم او باشید و مثل یک شیعه پیرو او باشید؟ اگر او گفت باید از خیابان بالایی برویم و شما تمرد کردی معلوم است که احتیاج به راهنما نداری
تـرسم نـرسی بـه کعبه ای اعرابی کـاین ره که تو میـروی به ترکستان است
مهدویت نوعی
مقاله صاحبان حق word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله صاحبان حق word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله صاحبان حق word
چکیده
مقدّمه
صاحبان حق
الف) حق اللّه
ب) حقوق غیرخدا
1 حقوق انسانها
2 حقوق حیوانات
3 حقوق گیاهان
4 حقوق جمادات
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله صاحبان حق word
ـ نهجالبلاغه، ترجمه محمّد دشتى، قم، صحفى، 1379
ـ آربلاستر، آنتونى، لیبرالیسم غرب: ظهور و سقوط، ترجمه عبّاس مخبر، تهران، مرکز، چ سوم، 1377
ـ ابنشعبه حرّانى، حسن، تحفالعقول، تصحیح علىاکبر غفارى، تهران، کتابفروشى اسلامیه، چ چهارم، 1384ق
ـ ابنعلى عاملى، زینالدین، الروضهالبهیه فى شرح اللمعه الدمشقیه، تحقیق سیدمحمّد کلانتر، قم، داورى، 1410ق
ـ بحرانى، یوسف، الحدائق الناضره، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1363
ـ پیشوایى، مهدى، تاریخ اسلام، قم، دفتر نشر معارف، 1382
ـ حجاج نیشابورى، مسلم بن، صحیح مسلم، بیروت، داراحیاء التراثالعربى، ط. الثالثه، بىتا
ـ حرّ عاملى، محمّدبن حسن، وسائلالشیعه، قم، مؤسسه آلالبیت لإحیاء التراث، 1412ق
ـ رابرتسون، دیوید، فرهنگ سیاسى معاصر: کلید آشنایى با ایدئولوژىها و اصطلاحات پیچیده سیاسى، ترجمه عزیر کیاوند، تهران، البرز، 1375
ـ رازى، فخرالدین، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1411ق
ـ زمخشرى، محمودبن عمر، الکشّاف، قم، البلاغه، ط. الثانیه، 1415ق
ـ سبحانى، جعفر، فروغ ابدیت: تجزیه و تحلیل کاملى از زندگانى پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1374
ـ صدر، بنتالهدى، سایههایى در پى خورشید: زن در زندگى و مکتب پیامبر صلىاللهعلیهوآله، ترجمه محمود شریفى، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1371
ـ طباطبائى، سید محمّدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقدّمه و پاورقى مرتضى مطهّرى، قم، دارالعلم، 1350
ـ ـــــ ، المیزان فى تفسیرالقرآن، قم، منشورات جماعه المدرسین، 1417ق
ـ طبرسى، فضلبن حسن، مجمعالبیان فى تفسیرالقرآن، تهران، ناصر خسرو، چ دوم، بىتا
ـ فریدمن، جین، فمینیسم، ترجمه فیروزه مهاجر، تهران، آشیان، 1381
ـ کلینى، محمّدبن یعقوب، الکافى: الاصول و الروضه، کتاب العشره، شرح جامع محمّدصالح مازندرانى، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1388ق
ـ گروه تاریخ اسلام، مرکز بررسى و تحقیقات واحد آموزش عقیدتى ـ سیاسى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، نقش زنان مسلمان در جنگ، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1376
ـ مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ دوم، 1365
ـ مصباح، محمّدتقى، نظریه حقوقى اسلام: حقوق متقابل مردم و حکومت، نگارش محمّدمهدى نادرى و محمّدمهدى کریمىنیا، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1382
ـ مطهّرى، مرتضى، بیست گفتار، قم، جامعه مدرسین، چ هفتم، 1361
ـ ـــــ ، حکمتها و اندرزها، تهران، صدرا، چ چهاردهم، 1381
ـ مطهّر، یوسفبن علىبن، قواعد الاحکام، قم، منشورات الرضى، بىتا
ـ مکارم شیرازى، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1354
ـ مکنزى، یان و دیگران، مقدّمهاى بر ایدئولوژىهاى سیاسى، ترجمه م. قائد، تهران، مرکز، 1375
ـ نبویان، سیدمحمود، «معنا و ماهیت حق»، معرفت فلسفى، ش 16 (تابستان 1386)، ص 157ـ192
ـ نجفى، محمّدحسن، جواهرالکلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ هشتم، 1365
ـ واتکینز، سوزان آلیس، فمینیسم، ترجمه زیبا جلالى نائینى، شیراز، قدم اول، چ دوم، 1381
ـ هىوود، آندرو، درآمدى بر ایدئولوژىهاى سیاسى، ترجمه محمّد رفیعى مهرآبادى، تهران، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، 1379
ـ یزدانى، عباس و بهروز جندقى، فمینیسم و دانشهاى فمینیستى: ترجمه و نقد تعدادى از مقالات دائرهالمعارف فلسفى روتلیج، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1382
- Axford, Barrie et al, Politics: An Introduction, London, Routledge,
- Bittle, N. & M. Cap, Man and Morals: Ethics, The Bruce Publishing Company Milwaukee,
- Campbell, Tom, Right: A Critical Introduction, London, Rutledge,
- Heywood, Andrew, Political Ideas and Concepts: An Introduction, London, Macmillan,
- —– , Political Theory: An Introduction, third edition, NewYork, Palgrave Macmillan,
- Jones, Peter, Rights, NewYork, St. Martin’s Press,
- Jones, Tudor, Modern Political Thinkers and Ideas: An Historical Introduction, London and NewYork, Rutledge,
- Lyons, David, Rights, Welfare, and Mill’s Moral Theory, NewYork, Oxford,
- Rasmussen, B., & Douglas, J. Denuyl, Liberty and Nature: An Aristotelian Defense of Liberal Order, Chicago Open Court,
- Wellman, Carl, “Concepts of Right” in: Encyclopedia of Ethics, ed. Lawrence, C. Becker, Charlotte B. Becker, New York, Routledge,
چکیده
ثبوت حق در جهان خارج، مستلزم فرض متعلق و صاحب حق است. بدون چنین فرضى نمىتوان وجود هیچگونه حقى را در جهان خارج تصور کرد. یکى از مباحث اصلى در حوزه فلسفه حق، بحث صاحبان حق است. آیا وجود شرط یا شروطى درباره صاحب حق ضرورى است؟ آیا شعور و زندگى از شرایط مالک حق بودن است؟ آیا حیوانات، گیاهان و جمادات را مىتوان صاحب حق دانست؟ نویسنده در این مقاله به بررسى موضوع از دیدگاه صاحبنظران غربى پرداخته، آنها را با منابع اصیل اسلامى برابر مىنهد و نتیجه مىگیرد که برخلاف نظریات فلاسفه غربى وجود هیچگونه شرطى در موجودات براى صاحب حق بودن ضرورى نیست، و براى هر موجودى مىتوان حقوق تکوینى و نیز امکان داشتن حقوق اعتبارى را فرض کرد
کلیدواژهها: حق، صاحب حق، فلسفه حق، حقوق حیوانات و گیاهان و جمادات
مقدّمه
یکى از مباحث اصلى درباره حق، بحث صاحبان حق است. هر حقى در خارج، ضرورتا براى موجودى ـ یعنى صاحب حق ـ ثابت مىشود. امّا صاحب حق چه ویژگىاى باید داشته باشد، تا حق براى او ثابت شود؟ آیا هر موجودى مىتواند مالک حق باشد؟ آیا حق منحصر به موجودات زنده و باشعور است؟ آیا مردگان، نسلهاى آینده، انسانهاى خوابیده، حیوانات، گیاهان و جمادات داراى حقوق هستند؟
صاحبان حق
چنانکه در نوشتار دیگرى که در همین مجله آمده است1 روشن شد، حق در معناى اصطلاحىاش به معانى بسیارى به کار مىرود؛ و مراد از حق در اصطلاح موردنظر، اصطلاح حق در ترکیب «حق داشتن» است، نه ترکیب «حق بودن». همچنین حق در ترکیب «حق داشتن» به معناى «امتیاز» است. هنگامى که مىگوییم پدر بر فرزندان خود حق اطاعت شدن دارد، یعنى پدر داراى «امتیاز» اطاعت شدن است
امّا فرض ثبوت حق در خارج، آشکارا مستلزم فرض موجودى است که حق براى او ثابت باشد. بدون فرض صاحب حق، لحاظ حق و ثبوت آن در خارج تصورپذیر نیست. حق همیشه «براى موجودى» ثابت مىشود. امّا آیا موجود باید صفات ویژهاى داشته باشد تا حق براى او ثابت شود؟
این مسئله پذیرفته شده است که اگر حق بخواهد مالکى داشته باشد، مالکانش مىتوانند «اشخاص» باشند. مقصود از اشخاص، انسانهاى بزرگسالىاند که توانایى کامل در اعمال قابلیتهاى خود دارند؛ امّا این تعریف از اشخاص همه انسانها را دربر نمىگیرد. آیا افراد بیهوش یا دیوانگان داراى حقاند؟ کودکان، جنین و نسلهاى آینده چطور؟ آیا حق با اتمام زندگى پایان مىیابد یا مردگان نیز داراى حقاند؟2 آیا حیوانات نیز حق دارند و اگر آرى آیا همهشان دارند یابرخى از آنها؟ آیا گیاهان نیز حقوقى دارند؟ ما نگران تخریب جنگلهاى بارانخیز آمازون و آلودگى رودخانههاییم؛ اما آیا مىتوان از این مسئله نتیجه گرفت که جنگلها و رودخانهها داراى حقاند؟ همچنین ما نگران از بین رفتن دستساختههاى بشر مانند آثار هنرى و ساختمانهاى زیبا هستیم؛ پس آیا باید فرض کنیم که نقاشىها، مجسمهها و ساختمانها حقى دارند؟
پاسخ به این پرسش که مالکان حق، چه موجوداتىاند، کاملاً وابسته به آن است که ما چه موضعى در برابر معناى حق بگیریم. براى نمونه، کسانى که نظریه «انتخاب»4 را پذیرفتهاند،حقوق را تنها براى موجوداتى ثابت مىدانند که قابلیت گزینش داشته باشند؛ به همین سبب، کودکان و همه کسانى را که قابلیت انتخاب و عمل بر پایه اراده عقلانى ندارند ـ مانند حیوانات، گیاهان و جمادات ـ فاقد حق مىدانند
کسانى که طرفدار نظریه «سود»6 هستند، معتقدند هر موجود داراى نفعى مىتواند صاحبحق نیز باشد؛ ولى مشکل این نظریه آن است که مفهوم «منفعت»، مفهومى لغزنده است و به گونه دقیق معین نیست کدام دسته از موجودات داراى منفعتاند تا صاحب حق به شمار آیند. در گستردهترین حالت این مفهوم، منفعت بیانگر هر چیزى است که براى موجودى، مفید باشد. از اینرو، کاملاً بامعناست اگر بگوییم به سود گیاهان است که خاک خوب و آب فراوان داشته باشند؛ یا به منفعت کوسههاست که منابع فراوانى از ماهىهاى کوچک براى خوردن داشته باشند. پس این موجودات باید داراى حق باشند
امّا در نظریه سود، گرچه منافع، شرط ضرورى صاحب حق بودن است، شرط کافى آن نیست. بدین جهت، گروهى معتقدند که منافع، منحصر به موجودات داراى شعور است؛ موجوداتى که دستکم درد و لذت را درک مىکنند. بنابر این نظریه، اگرچه گیاهان و سنگها حق ندارند، کوسهها و گوسفندان داراى حقاند. گاهى نیز قید دیگرى علاوه بر شعور افزوده مىشود. براى نمونه، گفته مىشود منافع، منحصر به موجود داراى شعورى است که قابلیت استفاده از زبان و افکار پیچیده، خودآگاهى، آگاهى از حیات و روبهرو شدن با مرگ را داشته باشد. در این صورت، حیوانات نیز صاحب حق نخواهند بود
ملاحظه مىشود که پذیرش هر نظریهاى درباره معناى حق، تأثیر مستقیمى بر تعیین دقیق مالکان آن دارد. بر پایه نظریه پذیرفته شده، حقْ امتیازى است که براى صاحب حق اثبات مىشود و فرض هیچگونه شرطى درباره صاحب حق، ضرورتى ندارد. از اینرو، حقها منحصر به موجودى ویژه نیست و مىتوان آنها را به موجودات گوناگون نسبت داد
در نگاهى کلى، مىتوان حق را از جهت مالکان آن به دو دسته حقاللّه و حق غیرخدا تقسیم کرد. حقوق غیرخدا ـ برخى از آنها که در عالم ماده فرض مىشوند ـ نیز به حقوق انسانها، حقوق حیوانات، حقوق گیاهان و حقوق جمادات تقسیمپذیر است.9 در اندیشه اسلامى، حقوق همه موجودات به رسمیت شناخته شده است. از اینرو، بنابر ترتیب مزبور، برخى از حقوق مالکان آنها را بیان مىکنیم
الف) حقاللّه
در اندیشه اسلامى درباره حق خداوند تأکیدهاى فراوانى شده است. قرآن کریم رعایت حق خداوند و اعطاى آن را از مردم مىخواهد.10 حضرت امیر علیهالسلام11 و امام سجّاد علیهالسلام12 حقوق خداوند را بیان، و تأکید کردهاند که ریشه هر حقى، حق خداوند است و حق اکبر خداوند بر بندگان این است که او را بپرستند و برایش شریک قایل نشوند. البته حقوق خداوند به تکوینى و اعتبارى تقسیم مىشود؛ یعنى خداوند بلندمرتبه هم داراى حقوق تکوینى است و هم حقوق اعتبارى
خداوند چون آفریدگار و مالک ماسواى خویش است، حق تصرف در آنها را دارد؛ حقى که تکوینى است. همچنین خداوند حق جعل حقوق را دارد و این حق منحصر به اوست. او حقوق را جهت استکمال انسانها برایشان اعتبار مىکند. حق جعل و اعتبار حقوق که خداوند داراى آن است، نه حقى اعتبارى، بلکه حقى تکوینى و ذاتى ـ یعنى ذاتى باب برهان ـ است. به دیگر سخن، اتصاف ذات خداوند به این حق، نیازمند هیچ واسطهاى نیست؛ زیرا در غیر این صورت تسلسل لازم خواهد آمد. وجه تسلسل این است که مىتوان پرسید این حق را چه کسى براى خداوند اعتبار کرده است؟ روشن است که هیچ موجودى جز خداوند حق جعل حق براى او را ندارد؛ و باید پذیرفت که حق جعل حقوق را، که براى خداوند ثابت است، خداوند براى خود اعتبار کرده است. آنگاه این پرسش مطرح مىشود که آیا خداوند حق داشته است که براى خود حق جعل حقوق را اعتبار کند. آن حق، اعتبارى است یا تکوینى؟ اگر آن حق نیز اعتبارى باشد، پرسش مزبور تکرار شده، تا بىنهایت ادامه خواهد داشت. از اینرو در میان حقوق خداوند باید به حقى برسیم که تکوینى است نه اعتبارى. خداوند به سبب اینکه آفریدگار و مالک ماسواى خویش است، حق ولایت و تصرف بر آنها و جعل حقوق و تکالیف برایشان دارد؛ حقى که غیراعتبارى و تکوینى است
اما این ابهام هست که آیا مىتوان براى خداوند حق اعتبارى فرض کرد. به عبارت دیگر، با توجه به معناى اعتبار ـ که عبارت است از اعطاى حد امرى حقیقى در مقام فرض به شىء دیگرى که آن امر حقیقى را نداردـ13 پرسش این است که خداوند چه چیزى را ندارد که براى خود اعتبار کند و در مقام فرض و اعتبار به خود بدهد؟ آیه 141 سوره «انعام» که مىفرماید در وقت درو و برداشت، حق خداوند را بدهید، (براى نمونه مقدار مشخصى گندم را باید به فقرا یا افراد دیگر بدهید)، این حق، اعتبارى است، نه تکوینى؛ زیرا اختصاصات و امتیازات تکوینى خداوند امورى نیستند که قابل اعطا از سوى انسانها باشند. امّا آیا مىتوان براى خداوند حق اعتبارى مزبور را فرض کرد؟ آیا اختصاص آن مقدار گندم به خداوند، امرى تکوینى نیست؟ به دیگر سخن، آیا اختصاص معلول به علت، امرى تکوینى نیست؟ اگر تکوینى است، اعتبار در اینجا چه معنایى مىتواند داشته باشد؟ هنگامى خداوند به صورت تکوینى امرى را واجد است، جایى براى اعتبار باقى نمىماند. آیا چنین اعتبارى لغو نیست؟
مقاله بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین الملل معاصر word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین الملل معاصر word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین الملل معاصر word
چکیده
اشتراک نظر و سابقه تاریخى حمایت از حقوق بشر
اختلاف در مفهوم و مصادیق حقوق بشر
اختلاف در مبانى حقوق بشر و ریشه هاى آن
جهانى بودن حقوق بشر
ساز و کار اجرایى حقوق بشر
منابع
چکیده
اصل «عدم مداخله» و اصل «منع توسل به زور» از جمله اصول کلى حاکم بر روابط بین المللى است که کلیت آن، هم در نظام حقوقى اسلام و هم در نظام حقوق بین الملل معاصر پذیرفته شده است. البته در هر دو نظام حقوقى، موارد متعددى به عنوان استثنا بر این دو قاعده لحاظ شده است. یکى از مواردى که به عنوان توجیه استفاده از زور و مداخله، مطرح شده است، مداخله نظامى اعم از حمله مسلحانه یا اعزام گروه هاى مسلّح یا کمک تسلیحاتى و نظامى به کشورى علیه کشور دیگر، به منظور حفظ و دفاع از حقوق انسانى است. اصولاً در تفکر اسلامى و حقوق بین الملل معاصر، اهم حقوق انسانى کدام است؟ و آیا هر گاه دولتى حقوق اساسى بشر را در قلمرو حاکمیت خود نقض کند، سایر دولت ها یا سازمان هاى بین المللى، «حق» یا «وظیفه» مداخله و توسل به زور علیه آن کشور را دارند، یا آن که این امر، عملى نامشروع مى باشد؟ هدف این نوشتار، مقایسه اجمالى «حمایت از حقوق بشر» در نظام حقوق بین الملل اسلام و حقوق بین الملل معاصر مى باشد
اشتراک نظر و سابقه تاریخى حمایت از حقوق بشر
یکى از اصول کلى سیاست خارجى دولت اسلامى، مبارزه با ظلم و استعمار و خفقان و دیکتاتورى و حمایت از امت اسلامى و دفاع از همه مظلومان و مستضعفان جهان در مقابل متجاوزان و ستمگران و طاغوت ها مى باشد، و این امر، یکى از اهداف جنگ هاى مشروع در نظام حقوقى اسلام و از مصادیق «جهاد فى سبیل اللّه» مى باشد; چه این که بدون تردید از نمونه هاى بارز ظلم و تجاوز، تعدّى به حقوق اساسى و آزادى بشر است و همان طورکه درمقدمه اعلامیه اسلامى حقوق بشرمصوّب1990میلادى دراجلاسوزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى در قاهره آمده است: «حقوق اساسى و آزادى هاى عمومى در اسلام، جزئى از دین مسلمین است.»
قرآن مجید در آیات متعددى به حمایت از حقوق بشر اهتمام ورزیده است که به چند مورد آن اشاره مى کنیم
1 «أُذن للّذین یقاتلون بأنّهم ظُلِموا و أنّ اللّه على نصرهم لقدیر الّذین أُخرجوا من دیارهم بغیر حقّ الاّ أن یقولوا ربّنا اللّه ولولا دفع اللّه النّاس بعضهم ببعض لهدّمت صوامعوبیعَ و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه کثیراً;»(حج:39و 40) این آیه، علت إذن در جهاد را«مظلومیت»و مورد ظلم قرار گرفتن و اخراج از کاشانه و آواره ساختن مؤمنان ازوطن خودازسوى ستمگران مى داند
2 «ولمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ما علیهم من سبیل، انّما السّبیل على الّذین یظلمون النّاس و یبغون فى الارض بغیر حقٍّ;» (شورى: 41 و 42); کسانى که بعد از آن که مورد ظلم قرار گرفتند، یارى بطلبند، ایرادى بر آنان نیست، ایراد و مجازات بر کسانى است که به مردم ستم مى کنند و در زمین به ناحق ظلم روا مى دارند;
3 «و مالکم لا تقاتلون فى سبیل اللّه و المستضعفین من الرّجال و النّساء و الولدان الّذین یقولون ربّنا أخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیّاً و اجعل لنا من لدنک نصیراً» (نساء: 75); چرا در راه خدا و براى رهایى مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران تضعیف شده اند) پیکار نمى کنید؟! همان افراد (ستمدیده اى) که مى گویند: پروردگارا ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر، و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما. در سنّت نبوى(صلى الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز سفارش زیادى به این امر شده است; چه این که «در اسلام، مسؤولیت مقابله با تهدید و ارعاب وظیفه اى همگانى است که باید همه یکپارچه، در برابر عوامل تهدید و ارعاب بایستند و از مظلوم دفاع کنند و خصم ظالم باشند.»([4] ) چنانکه دستور نورانى امیرالمؤمنین على بن ابى طالب(علیه السلام)مبنى بر این که «همواره خصم ظالم و یار و یاور مظلوم باشید»([5] ) بیانگرتعالى اصول حقوقى اسلام و حقانیت این نظام حقوقى مى باشد. در روایتى از پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «هر کس فریاد استغاثه هر مظلومى (اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) را بشنود که مسلمین را به یارى مى طلبد، اما فریاد او را اجابت نکند مسلمان نیست.([6] ) و در روایت دیگر فرمودند: «یارى نمودن ضعیفان، بهترین و با فضیلت ترین صدقه هاست.»([7] ) بر اساس برخى روایات دیگر، مسلمانان باید به حل معضلات و گره گشایى یکدیگر اهتمام داشته و در این راستا تلاش نمایند و گرنه از زمره مسلمان واقعى خارج هستند.([8] )
در صحیح بخارى نیز از آن حضرت روایت شده است که فرمودند: «همه مسلمانان برادر یکدیگرند، به همدیگر ظلم نمى کنند و در مقابل دشمنان یکدیگر را رها نمى کنند و به خود وا نمى گذارند».([9] )در مسند احمد بن حنبل نیز از آن حضرت روایت شده است که: «که هر کس نزد او مؤمنى خوار شود ولى او را یارى نکند، در حالى که قادر بر نصرت او باشد، خداوند عزو جل، روز قیامت نزد تمام خلایق او را خوار خواهد نمود».([10] ) مؤلف «فتح البارى» در شرح حدیث نبوى در دفاع از مظلوم مى نویسد: «کسى که قدرت بر نجات مظلوم دارد، بر او لازم است که به هر طریق ممکن ظلم را از او دفع کند و قصد او در دفاع، کشتن ظالم نیست بلکه مقصود، دفع ظالم است و در این صورت که دفاع مى کند، خون ظالم هدر است و فرقى نمى کند که دفاع از خویش باشد یا از دیگرى».([11] ) علاوه بر آن سنّت عملى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در انعقاد پیمان هاى دفاعى به عنوان یارى مظلومان آنچنان که در «حِلف الفضول» صورت گرفت([12] )، و یا به عنوان «اعلام همبستگى و حمایت متقابل» آنچنان که در پیمان با «بنى ضُمره»([13] )و «خزاعه»([14] ) انجام شد، گواه این امر است. در پیمان جوانمردان (حلف الفضول) افراد شرکت کننده، از جمله حضرت رسول(صلى الله علیه وآله)سوگند یاد کردند که «ید واحده» با مظلوم و علیه ظالم باشند تا آن که ظالم حق مظلوم را بپردازد، و این پیمان مادامى که دریا کنارِ ساحل خود را مرطوب کند (یعنى براى همیشه تاریخ) استوار است.([15] ) و در احادیث آمده است که «در خانه عبدالله بن جذعان شاهد پیمانى شدم که اگر حالا (پس از بعثت) نیز مرا به آن پیمان بخوانند اجابت مى کنم یعنى حالا نیز به عهد و پیمان خود وفادارم.»([16] ) ابن هشام نقل مى کند که آن حضرت درباره پیمان مزبور مى فرمودند: «من حاضر نیستم پیمان خود را به هیچ وجه نقض کنم، اگر چه در مقابل آن گران بهاترین نعمت را در اختیار من بگ ذارند.»([17] ) ایراد برخى از نویسندگان مانند «محمد حسنین هیکل» به استدلال به این پیمان مبنى بر این که «این یک پیمان خاصى بود مربوط به روابط داخلى بین مردم و ربطى به روابط خارجى که بر اساس شرع تنظیم مى شود ندارد»([18] )، وارد نیست; زیرا همان گونه که اشاره شد، روح حاکم بر این پیمان، دفاع از مظلوم بود که پس از بعثت نیز جزو دستورات و جهت گیرى هاى اسلامى در امور سیاسى و اجتماعى تثبیت شد.([19] ) همچنان که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اشاره فرمودند، گرچه این پیمان بیست سال قبل از بعثت منعقد شد، ولى اگر بعد از بعثت نیز آن حضرت را به آن پیمان دعوت مى کردند، آن حضرت اجابت مى فرمودند.([20] ) و اگر ممنوعیت این امر را به دلیل مداخله بدانیم، فرقى در روابط خصوصى یا بین المللى نمى کند; چه این که در روابط خصوصى افراد نیز مداخله نامشروع است. علاوه بر آنکه در پیمان هاى بنى ضُمره و خزاعه، باید در نظر داشت که سرزمین جزیره العرب واحدهاى سیاسى آزاد و مستقل داراى حاکمیتى را در خود جاى داده بود که به مثابه تابعان حقوق بین الملل امروزین، یعنى کشور ـ قبیله([21] ) بوده اند و بسیارى از روابط مدینه با کشور ـ قبیله هاى پراکنده در جزیره العرب مانند روابط آن ها با کشور ـ شهرهاى اطراف آن به عنوان قواعد بین المللى تلقى مى شد.([22] ) در اظهار نظرهاى فقها و اندیشمندان شیعه و سنّى دیده مى شود که ادعاى اتفاق و عدم اختلاف در اصل حکم مزبور نموده اند. گرچه تعابیر آن ها متفاوت است، اما به نقل چند نمونه بسنده مى کنیم
1ـ آیه اللّه شیخ محمد مهدى شمس الدین: «از مسلّمات دینى، حرمت بى مبالاتى به تجاوز کفار بر مسلمین و احساس بى تفاوتى دراین مسأله است.»([23] )
2ـ «دکتر صبحى محمصانى» در ضمن شمارش موارد جهاد دفاعى، یکى از اقسام آن را دفع تجاوز متجاوزان و ستمگران و کسانى که مسلمانان را از خانه هایشان آواره ساخته و از وطنشان اخراج کرده اند، آن گونه که براى امت فلسطین در قرن بیستم پیش آمد، دانسته و مى افزاید: «جهاد در این وضعیت نه تنها جایز و مشروع است، بلکه از واجب ترین فرایض دینى و ملّى و اجتماعى است و از مقوّمات و استوانه هاى کرامت واحترام وطن و ساکنان در آن است.»([24] )
3ـ «دکتر وهبه الزحیلى»: «یکى از موارد مشروع جهاد اسلامى، جنگ براى یارى مظلوم، به طور فردى یا جمعى، است و مصلحت صلح عمومى، مقتضاى چنین جنگى است.»([25] )
4ـ «عمر احمد الفرجانى»: «اسلام قلمرو مکانى خاصى را براى دفاع از مظلوم معین نکرده است، هر جا که ظلمى رخ بدهد، حتى در داخل کشورهاى غیر اسلامى، جهاد براى رفع ظلم از مسلمین یا غیر مسلمین، مشروع است.»([26] )
5ـ «شیخ ناصرالدین البانى» نیز با صحه گذاشتن بر جهاد دفاعى علیه دشمنى که به برخى از سرزمین هاى مسلمانان حمله نموده است، مصداق بارز آن را اسرائیل غاصب دانسته، مى گوید: «تمام مسلمانان در قضیه فلسطین گناه کارند تا آن زمان که اشغالگران صهیونیست را از سرزمین فلسطین بیرون برانند.([27] )
در اینجا یادآورى این نکته ضرورى است که دفاع از مظلوم اختصاص به مسلمانان مظلوم و هم پیمانان آنان ندارد; چه این که از جمله موارد مشروع جهاد تدافعى، دفاع از همه مظلومان و مستضعفان در برابر تهاجم نظامى به آنان است.([28] ) هرگاه جمعیت ها یا دولت هاى غیر مسلمان که هم پیمان با دولت اسلامى نیستند، مورد ظلم و تجاوز نظامى قرار گیرند، دولت اسلامى حق دارد که از آنان دفاع کند. البته برخى از محققان و فقها از جمله دکتر محمد حسنین هیکل، با توجه به دلایل ذیل در مشروعیت چنین اقدامى تردید نموده اند: «1ـ اصل اولى این است که امام مسلمین و یکایک مسلمین مسؤول اتباع خود مى باشند. اتباع امام مسلمین، مسلمانان و اهل ذمه منتسب به دارالاسلام هستند و رعیّت و اتباع هر مسلمان نیز، آن ]دسته از [مسلمانانى هستند که ]هر مسلمان [پیش خداوند نسبت به رعایت آن ها و اقدام به جهت آن ها مسؤول است و ]این اصل [شامل کفارى که مربوط به دارالاسلام نیستند و یا عقد ذمه و پیمان دفاعى با مسلمین نبسته اند نمى شود. 2ـ التزام به دفاع از مراکز اسلامى یا اتباع آن ها در مقابل تجاوزى که به آن ها صورت مى گیرد بر اساس پیمان دفاعى آن ها با مسلمین، به دلالت التزامى، حکایت از عدم مسؤولیت مسلمانان نسبت به آن کسانى دارد که با آنان پیمان دفاعى ندارند. 3ـ بالاتر آن که برخى فقها تصریح کرده اند که دولتى که با دولت اسلامى پیمان صلح دارد ولکن شرط دفاع در آن پیمان نیست، مسلمانان در صورت تجاوز به آن کفار مکلف به دفاع از آنان نیستند».([29] ) ولى همان طور که خود این محقق در موضع دیگر گفته است: «نباید از سخنان ما این طور برداشت شود که اسلام دفاع مسلمانان یا دولت اسلامى از کفار غیر معاهد، که مورد ظلم و تجاوز واقع شدند، یا دولت هاى ضعیف را تحریم مى کند، نه چنین نیست، بلکه با انعقاد پیمان دفاعى با آنان، دفاع از آن ها واجب مى شود.»([30] ) پس معلوم مى شود که در اصل، بدون انعقاد پیمان، دفاع از آن ها جایز بوده که با انعقاد پیمان دفاعى واجب گشته است و از جمله ادله آن «حلف الفضول» است([31] )که بطور یک جانبه، عده اى از جوانمردان، از جمله رسول خدا(صلى الله ع
لیه وآله)، تصمیم گرفتند از مظلومان دفاع کنند. مبناى این خط مشى حکومت اسلامى، در کلام دکتر صبحى محمصانى چنین بیان شده است
«روابط اجتماعى در سطح خرد و کلان مبتنى بر عدل و همکارى براى وصول به این هدف و نیز مبتنى بر جلوگیرى از ظلم و تخلف است. قرآن کریم در آیات متعددى، از جمله در آیه 2 سوره مائده، آیه 75 سوره نساء و آیه 251 سوره بقره، به انجام این واجب دستور مى دهد. منشأ وجوب همکارى و تعاون در مبارزه با ظلم و فساد در زمین، اخوت و برادرى انسانى و نیز همبستگى و تعهد اجتماعى لازم بین بشر است. پس هر تجاوزى بر هر یک از ابناء بشر به عنوان تجاوز به همه آنان قلمداد مى شود، چنان که در آیه 32 سوره مائده بدان اشاره نموده است. جهادِ دفاع از عدل و جلوگیرى از ظلم، فقط در مورد ظلم بر دولت اسلامى مشروع نیست، بلکه دفاع از هر دولت مظلوم دیگر ولو غیراسلامى جایز است و در صورت وجود پیمان همکارى متقابل واجب مى شود.»([32] )
استاد شهید علامه مطهرى(رحمه الله)نیز در این زمینه مى فرماید: «هرگاه گروهى با ما نخواهد بجنگد ولى مرتکب یک ظلم فاحش نسبت به یک عده افراد انسان ها شده است، و ما قدرت داریم آن انسان هاى دیگر را که تحت تجاوز قرار گرفته اند نجات دهیم، اگر نجات ندهیم در واقع به ظلم این ظالم نسبت به آن مظلوم کمک کرده ایم. ما در جایى که هستیم، کسى به ما تجاوزى نکرده، ولى یک عده از مردم دیگر که ممکن است مسلمان باشند و ممکن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند مثل جریان فلسطینى ها که اسرائیلى ها آن ها را از خانه هایشان آواره کرده اند، اموالشان را برده اند، انواع ظلم ها را نسبت به آن ها مرتکب شده اند، ولى فعلاً به ما کارى ندارند، آیا براى ما جایز است که به کمک این مظلوم هاى مسلمان بشتابیم براى نجات دادن آن ها؟ بله، این هم جایز است، بلکه واجب است، این هم یک امر ابتدایى نیست. این هم، به کمک مظلوم شتافتن است، براى نجات دادن از دست ظلم بالخصوص که آن مظلوم مسلمان باشد.»([33] )
در حقوق بین الملل معاصر نیز، حقوق بشر از حقوق بنیادین و غیرقابل انتقال تلقى شده، که زیستن به عنوان نوع بشر بر پایه آن ها استوار است.([34] ) گرچه اصل عدم مداخله در امور داخلى دولت ها، نه تنها در منشور ملل متحد به رسمیت شناخته شده است، بلکه «بخشى از حقوق بین الملل عرفى بوده و مبناى تأسیس آن، احترام به حاکمیت سرزمینى دولت هاست».([35] ) و بر اساس رأى دیوان بین المللى دادگسترى در قضیه نیکاراگوئه، «اصل عدم مداخله مشتمل است بر انتخاب نظام هاى سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى و تنظیم سیاست خارجى»([36] ) هر کشورى آن طور که خود مى خواهند; اما سخن در این است که حدّ حاکمیت دولت ها تا چه میزانى است؟ چه اینکه، «گر چه گاهى اوقات، جهان شمولى حقوق بشر مورد نقد و چالش قرار گرفته است، اما این اصل که حقوق بشر باید مورد دفاع قرار گیرد، در دوران ما یک اصل مسلّم و بدیهى است و به عنوان یک ارزش هه جایى پذیرفته شده است و هیچ کس عملاً به اصل دفاع از حقوق بشر اعتراض نمى کند».([37] ) آیا هنوز هم نحوه رفتار دولت ها با اتباعشان، مانند آنچه که در دوره قبل از جنگ جهانى اول تصور مى شد، یک موضوع واقع در صلاحیت داخلى دولت هاست([38] ) که دولت ها و سازمان هاى بین المللى حتى سازمان ملل متحد از مداخله در آن منع شده باشند، یا آن که در اثر توسعه حقوق بشر، این صلاحیت محدود شده است، و اگر دولت ها یا سازمان هاى بین المللى در مواردى مجاز به مداخله باشند، این امر تا چه حدودى جایز است و آیا مى توان به منظور حمایت از حقوق بشر به زور و عملیات نظامى متوسل شد؟
دکتر مسائلى مى گوید: «منشور هر چند که فهرستى از حقوق بشر و آزادى هاى اساسى را ارائه نمى دهد، ولى به قول پرفسور تونکین (G. Tunkin) اصل احترام به حقوق اساسى بشر در حقوق بین الملل را که محدودیت هایى بر دولت ها تحمیل مى کند مدنظر قرار مى دهد».([39] ) بنابراین، سخن از گستره حمایت از حقوق بشر در حقوق بین الملل معاصر است. با در نظر داشتن اهمیت فزاینده حقوق بشر، هر گاه یک نظام سیاسى دیکتاتورى و خفقان زا بر مردمى مسلّط شد و حقوق آنان را نادیده گرفت، آیا مى توان به منظور حمایت از حقوق بشر و کمک به آن مردم تحت ستم و خفقان، به عنوان «مداخله بشر دوستانه»([40] )، با حمله مسلحانه و عملیات نظامى اقدام نمود؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]