
مقاله بررسی ارتباط بین میزان رضایت زناشویی والدین و میزان افسردگی کودکان آنها word دارای 69 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی ارتباط بین میزان رضایت زناشویی والدین و میزان افسردگی کودکان آنها word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی ارتباط بین میزان رضایت زناشویی والدین و میزان افسردگی کودکان آنها word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بررسی ارتباط بین میزان رضایت زناشویی والدین و میزان افسردگی کودکان آنها word :
بررسی ارتباط بین میزان رضایت زناشویی والدین و میزان افسردگی کودکان آنها
فصــل اوّل
«کلیــات پژوهـــــش»
مقدمه :
افسردگی یکی از اختلالات روانی است که بین کودکان و نوجوانان نیز شایع است. تشخیص افسردگی در کودکان و نوجوانان موضوعی بالنسبه تازه است.
طبق نظریه فروید و پیروان او، افسردگی مربوط است به کشمکش های وجدان اخلاقی (سوپرایگوی ) رشد یافته و چون طبق نظریه آنها رشد ایگو تا نوجوانی کامل نیست، افسردگی واقعی در کودکان نمی تواند وجود داشته باشد.
چون کودکان همواره در حال رشد و تغییرات بدنی و روانی هستند ارزیابی مفهوم یا اثرات درازمدت رفتارهای افسردگی و سایر مسائل رفتاری مشکل است.
اکنون این توافق بالنسبه کلی وجود دارد که کودکان نیز ممکن ست مانند بزرگسالان افسرده شوند اکثر متخصصان بالینی نیز موافق اند که نشانه های افسردگی در گروههای سنی تغییر می کند. فرد 6 تا 8 ساله افسرده احساس غم، بیچاره گی و شاید ناامیدی می کند. خصوصیات فرد افسرده، 8 تا 15 ساله عبارت اند از افکار منفی درباره اعتماد به نفس و فرد 13 تا 15 ساله می تواند به عنوان کسی که احساس گناه
می کند توصیف شود (آزاد، 1374).
پژهشگران به رابطه بین افسردگی و عوامل زیستی، شناختی، اجتماعی و ;
پی برده اند و یکی از مهمترین اینها رابطه بین خانواده و افسردگی فرزندان می باشد. خانواده نهادی است که همه ِ نهادهای دیگر با آن ارتباط دارد و به حق شایسته است که بیش از اینها درباره ی خانواده تحقیق کنیم.
براون و همکارانش (1978) معتقدند که میزان آسیب پذیری در مقابل افسردگی به عنوان بخشی از عوامل مرتبط با خانواده می باشد.
سعادتمند (1376) در پژوهش خود به وجود رابطه بین کارآیی خانواده و ابتلاء فرزندان به اضطراب، اختلال خام، کارکرد اجتماعی و افسردگی پی برده است. مشکلات خانواده شکلهای مختلفی دارد که یکی از این مشکلات نارضایتی زناشویی می باشد که به شکل تعارضات بین والدین خود را نشان می دهد.
کیفیت رابطه زناشویی والدین، عاملی مهم در ایجاد و تشدید اختلاف عاطفی یا رفتاری کودک است. بچه های والدین که ازدواج شان با نزاع، تنش، نارضایتی متقابل، انتقاد، خصومت و فقدان گرمی و صمیمت قرین باشد احتمالاً بیشتر آشفته و رنجیده خاطر می شوند. حقیقت این است که فرزندان والدین جدا شده از هم، به وضوح مسائل و آشفتگی های بیشتری دارند (هترینگتون، 1982).
برخی مطالعات نشان می دهد که موفقیت و همدلی در رابطه زناشویی ، لیاقت و کارآیی فرزندان را افزایش می دهد.
پژهشگر در پژوهش حاضر به دنبال یافتن رابطه بین رضایت زناشویی والدین و افسردگی فرزندان می باشد که اگر چنین رابطه ای موجود باشد امیدوارم در
پژوهش های دیگر عوامل مرتبط با رضایت زناشویی بررسی گردیده و از این طریق راهکارهایی برای رضامند کردن والدین ارائه گردد و در ضمن از میزان ابتلاء فرزندان به افسردگی کم شده و قدمی در جهت بهداشت روانی جامعه برداشته شود.
بیان مسئله :
افسردگی یکی از رایج ترین انواع ناراحتی های روانی است، به حدی این بیماری شایع است که می توان آن را با سرماخوردگی در میان ناراحتی جسمی مقایسه کرد. در هر لحظه از زمان پانزده تا بیست درصد افراد جامعه ممکن است عوارض و نشانه های مختلف افسردگی را از خود نشان دهند.
حداقل دوازده درصد از جمعیّت کشورهای پیشرفته در طی عمر خود برای معالجه علائم افسردگی به متخصصان روانی مراجعه می کنند (مهربان، 1373).
عوامل متعددی در ایجاد افسردگی نقش ایفاء می کنند که یکی از این عوامل خانواده می باشد. خانواده به عنوان اولین محیط شکل گیری شخصیت انسان از اهمیت زیادی برخوردار است، به خصوص اینکه رابطه والدین بر رشد سالم و متعالی عاطفی روانی تأثیر زیادی می توان داشته باشد.
چندین مقاله نظری و تعدد گزارش های روانی در زمینه ارتباط بین کارکرد خانواده و شروع اختلالات خلقی، بخصوص اختلالات افسردگی اساسی وجود دارد (کاپلان، 1994).
با توجه به اینکه برای پیشگیری از ناراحتی های روانی بایستی عوامل وابسته به آن ناراحتی را شناسایی نمود و از آنجا که نتایج پژوهش های زیادی نشان می دهد که بسیاری از نارحتی های عاطفی و روانی فرزندان با کیفیت زناشویی مرتبط است لذا پژوهش حاضر در صدد بررسی ارتباط بین میزان رضایت زناشویی والدین و میزان افسردگی کودکان آنها است (ترجمه پورافکاری، 1376).
اهداف پژوهش:
با توجه به اینکه خانواده اولین پایه گذار شخصیت و ارزشهای معیارهای فکری است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک و خط مشی زندگی آینده فرد را دارد و اخلاق و صحت و سلامتی روانی فرد تا حدود بسیار درگرو آن است و از آنجا که خانواده یک واحد اجتماعی است که ارزش ها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک منتقل می شود. هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین میزان رضایت زناشویی والدین و افسردگی کودکان آنها در جامعه انتخابی دانش آموزان مقطع تحصیلی راهنمایی منطقه پنج تهران می باشد و اهداف جزئی آن نیز عبارتند از :
1- شناخت روابط بین میزان رضایت زناشویی پدران و میزان افسردگی فرزندان دختر مقطع راهنمایی آنها
2- شناخت روابط بین میزان رضایت زناشویی مادران و میزان افسردگی فرزندان دختر مقطع راهنمایی آنها
فرضیه پژوهش :
1- بین میزان رضایت زناشویی پدران و میزان افسردگی فرزندان دختر آنها رابطه ای وجود دارد.
2- بین میزان رضایت زناشویی مادران و میزان افسردگی فرزندان دختر آنها رابطه ای وجود دارد.
تعیین متغیر متغیر مستقل : میزان رضایت زناشویی
متغیر وابسته : افسردگی کودکان
تعاریف متغیرها :
رضایت زناشویی :
از دیدگاههای مختلفی تعریف شده که با هم متفاوت هستند. سلیمانیان به نقل از وینچ و همکاران (1986) رضایت زناشوی را انطباق بین وضعیتی که وجود دارد و وضعیتی که مورد انتظار است تعریف می کند. بنابراین تعریف رضایت مندی از زناشویی بستگی زیادی به نوع تفکرات فرد دارد. یعنی رضایت مندی تابع نگرش ها و انتظارات فرد است.
سلیمانیان (1373) به نقل از هاکینز (1987) رضایت از زناشویی را چنین تعریف می کند: احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت از تجربه توس زن یا شوهر موقعی که همه جنبه های ازدواج شان را در نظر می گیرند.
افسردگی :
افسردگی اصطلاحی است که به مجموعه رفتارهایی اطلاق می شود که عناصر مشخص آن کندی حرکت و کلام، گریه کردن، غمگینی، فقدان پاسخ های شاد، خود کم بینی ، فقدان علاقه ، کم ارزشی، بی خوابی، بی اشتهایی، خلق افسرده، بازداری از عمل و بازداری از تفکر است (احمدی، 1368).
تعریف عملیاتی متغیرها
در این پژوهش رضایت زناشویی به متغیر مستقل عبارت است از نمره حاصله از فرم 47 سؤالی پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH.
افسردگی به عنوان متغیر وابسته عبارت است از نمره حاصله از پرسشنامه افسردگی کودکان و نوجوانان.
فصــل دوم
«گستر نظری مسئله مورد بررسی»
و
«سوابق پژوهش»
سابقه پژوهش :
خانواده : شاید بتوان ادعا کرد که خانواده اولین نهاد اجتماعی است که بر اساس نیاز بشر بوجود آمده است، همچنین پایدارترین نهاد اجتماعی است که در طول تاریخ تحولات و تغییرات اجتماعی خود را حفظ کرده است. خانواده هنوز به عنوان یک نهاد آموزشی، اقتصادی، عاطفی، اجتماعی، اهمیت خود را دارا می باشد(فرجاد، 1372).
خانواده مانند هر نظام اجتماعی دیگر نیازهای اولیه ای دارد. از جمله این نیازها می توان به این موارد اشاره کرد:
– احساس امنیت فیزیکی
– احساس صمیمیت و وابستگی
– احساس مسئولیت
– نیاز به انگیزه
– نیاز به شادی
– نیاز به تأیید و تصدیق و
– نیازهای روحی و معنوی.
خانواده همچنین به پدر و مادری احتیاج دارد که به برقراری یک رابطه سالم با هم و فرزندان متعهد باشند و آنقدر احساس امنیت کنند تا بتوانند فرزندان خود را به دور از آسیبها بزرگ کنند (براد شاو، ترجمه قرچه داغی، 1372).
خانه و خانواده مکانی است که کودک با تمامی تجربه های دیگر لحظه های اجتماعی و زندگی خود بدان بازمی گردد، آسایشگاهی که در آن جامعه افتخارات و موفقیّت هایش را به نمایش می گذارد. در آنجا او به دنبال مداوا و مرهمی برای تألمات، شکست ها، جراحات و زخم های وارد برخود می گردد تا آلام خود را تسکین دهد (نوابی نژاد، 1377).
حساسیت روانی کودک، انعطاف او، مخصوصاً تجمع هر اثر خارجی که بر وی وارد می شود در جزء ناآگاه وجدانش اثر اولیه خانواده را پایاتر می سازد. در این زمینه باز هم آثار بسیاری پدید می آید که بر تأثیر تربیت در خانواده و مخصوصاً نقش حساس مادر دلالت دارد.
حتی کارلسون خرسندی فرزندان را به هنگام ازدواج متأثر از خرسندی والدین آنان در خانواده می دانست. همچنان که درست در همین مضمون، کوترل و برگس سعادت فرزندان را در زندگی زناشویی از سعادت والدین در خانواده متأثر می دانند (ساروخانی، 1370).
اهمیّت خانواده در رشد و سلامت اعضاء بیشتر از آن چیزی که بتوان در این مختصر بیان نمود، لذا در این جا بطور اجمال به بررسی نقطه شروع خانواده یعنی ازدواج می پردازیم.
اهمیّت خانواده و ازدواج:
ازدواج عملی است که پیوند دو جنس مخالف را بر پایه روابط پایای جنسی، موجب می شود. بنابراین، رابطه دو فرد از یک جنس چه بطور موقت و چه به طور دایم ازدواج خوانده نمی شود. از سوی دیگر در تعریف ازدواج، روابط جسمانی بین دو انسان از دو جنس مخالف به خودی خود کافی به نظر نمی رسد، چه ازدواج مستلزم انعقاد قراردادی اجتماعی است که مشروعیت روابط جسمانی را موجب می گردد. به بیان دیگر، در راه تحقق ازدواج باید شاهد تصویب جامعه ینز باشیم (ساروخانی، 1370).
در تمام فرهنگ ها و ادیان، ازدواج و خانواده امری لازم و ضروری برای حفظ بقاء جامعه و حفظ تعادل روانی و سلامت افراد آن شمرده می شود. لذا هر گونه اختلال در نظام خانواده و ایجاد جو تشنج در روابط زن و شوهر موجب آسیب به اعضای آن می شود.
استون (1993) نشان داد کودکانی که در خانواده های دارای تعارض بزرگ شده اند، دارای نگرشهای منفی نسبت به تشکیل خانواده هستند. نلسون و الیسون (1992) طی یک بررسی به این نتیجه رسیدند که فرزندان خانواده های دارای تعارض در کسب صمیمیت و هویت در دوران جوانی و نوجوانی دچار اختلال می شوند. یافته های فوق بیانگر اهمیّت خانواده می باشد.
عناصر و اهداف ازدواج:
مصلحتی (1379) بیان می کند که عده از از روان شناسان از جمله فروید، معتقدند که ازدواج در گذشته متضمن پنج عصر یا عامل بوده است. این عوامل هنوز کم و بیش، بویژه در اجتماع ما، از جمله معیارهای اساسی زناشویی می باشند که این عوامل
عبارتند از :
1- عامل اجتماعی ازدواج :
از آنجا که ازدواج یک پدیده اجتماعی است. بنابراین تنها اجتماع می تواند همواره بر آن نظارت نماید و مصالح مورد علاقه زن و مرد را که مورد تأیید مقررات اجتماعی و قانونی نیز هست را در هر ازدواجی در نظر بگیرد. بدون تردید اگر نظارت و کنترل جامعه نبود، زناشویی به تدریج جنبه فردی و خصوصی به خود می گرفت و تنها عنصر حکم فرمای آن، تمایلات غریزی و جنسی و میل طرفین می گردید.
جامعه از ازدواج اهدافی مستحکم و منطقی را خواستار است، به عبارت دیگر خواستار تولیدمثل، بقای نسل، پرورش و تربیت نونهالان، ایجاد آرامش و تعادل روانی و کمال شخصیت و خلاصه خواستار تشکیل خانواده و سازمانی است که یار و مددکار افراد سالم جامعه فردا باشد(مصلحتی، 1379).
2- عامل اقتصادی ازدواج:
یعنی قبول تأمین احتیاجات زن بوسیله شوهر، یا شوهر بوسیله زن. در جامعه ی ما عموماً چه از نظر حقوقی و چه از نظر عرف و عادت، تأمین معاش و زندگی زن، به عهده مرد است. خودداری مرد از پرداخت هزینه زندگی در فقه اسلامی و حقوق مدنی ما می تواند علت و دلیل کافی برای طلاق باشد. لیکن جوامعی نیز وجود دارند که در آنها تأمین معاش به عهده زن است.
3- عامل جنسی ازدواج
یعنی اجازه داشتن روابط جنسی مرتب زن و مرد با یکدیگر. در حقیقت شاید بتوان گفت که بدون این عامل اساسی و ثابت زناشویی فاقد هرگونه مفهوم واقعی و زیستی است. انسان دارای مجموعه ای از نیازها و غرائز است که عدم ارضاء ویا نقص در ارضای هر کدام از این غرائز ایجاد تزلزل در شخصیت را موجب می گردد. یکی از نیرومندترین غرائز انسان غریزه جنسی است که در اثر ازدواج تأمین این نیاز در مسیر طبیعی و سالم قرار می گیرد و زن و مرد را از انحراف و گناه مصون می دارد. شاید به همین علت است که رسول خدا (ص) می فرماید: «هر کس که ازدواج کرد نصف دینش را حفظ کرد»(نوابی نژاد، 1377).
4- عامل زیستی ازدواج :
یکی از موضوعات مهمی که در ازدواج دختر و پسر مطرح است و از ثمرات بزرگ ازدواج شمرده می شود مسئله تولید مثل و بقای نسل است که از اهداف اساسی ازدواج محسوب می شود. به بیان دیگر تولید انسان هایی که نیازمند تربیت و پرورش صحیح هستند. وجود فرزندان باعث گرمی، پویایی و صفای کانون خانوادگی و انگیزه ای برای دوام زندگی و احتمالاً تخفیف در درگیریهای زن وشوهر است. رسول خدا(ص) در همین زمینه می فرماید: « تزویج کنید تا صاحب فرزند شوید و بر شمار شما افزوده شود، زیرا من در قیامت با امت های دیگر به وسیله کثرت شما مباهات می کنم» (نوابی نژاد، 1377).
5- عامل روانی ازدواج :
یعنی جلب رضایت و تمایل طرفین یا خانواده طرفین، که رکن اساسی هر زناشویی به شمار می رود. یکی دیگر از هدفهای ازدواج تکمیل و تکامل است. هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست.
دختران و پسران جوان پس از دوران بلوغ و نوجوانی ضمن آنکه در صدد رسیدن به استقلال فکری هستند برای جبران نواقص خود و تأمین نیازهای بی شمار خویش به سوی ازدواج سوق داده می شوند وبا گزینش همسری شایسته موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم می کنند. در زندگی زناشویی زن و مرد از تشویق ها و حمایت ها و رهنمودها و کمکهای یکدیگر بهره مند می گردند و در مسائل و مشکلات زندگی از تعاون و همکاریهای همسر خویش استمداد می جویند. پس از ازدواج برای انسان نوعی کمال محسوب می شود. (نوابی نژاد، 1377)
بعد از ازدواج دوام و سلامت خانواده به عوامل زیادی بستگی دارد و یکی از مهمترین عوامل رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی شان می باشد.
رضایت زناشویی:
الیس (1982) به نقل از سلیمانیان (1373) می نویسد: طرق مختلفی برای تعریف رضایت زناشویی وجود دارد که یکی از بهترین تعاریف توسط هاکینز انجام گرفته. وی رضایت زناشویی را چنین تعریف می کند:« احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر موقعی که همه جنبه های ازدواجشان را در نظر
می گیرند». اساساً اگر رضامندی زناشویی حاصل مبادله رفتارهای پاداش بخش باشد، عدم رضامندی فقط هنگامی خواهد بود که دو شریک از چیزی رنج ببرند.
به نظر السون سه زمینه کلی رضایت مندی وجود دارد که با یکدیگر تداخل داشته و وابسته به یکدیگرند: رضایت افراد از ازدواجشان، رضایت از زندگی خانوادگی و رضایت کلی از زندگی بعضی از محققین (مانند واتین و لی یاد ، 1997؛ سیلورمن، 1978) معتقدند که هر گاه خانواده بتواند کارکردهایی را که از آن مورد انتظار است خوب انجام دهد، نشانگر رضایت اعضای آن می باشد. این کارکردها که در غالب وظایف اعضای خانواده مطرح می شود به شرح زیر است.
1- کنترل و تنظیم روابط جنسی و مشروعیت بخشیدن به آن
2- بقای نسل و تولید مثل
3- تأمین نیازهای جسمانی انسان مانند غذا، مسکن، لباس و غیره
4- تأمین نیازهای روانی و عاطفی افراد خانواده
5- مشارکت در تولید بهبود وضع اجتماعی و اقتصادی (محلوجی، 1371)
ساعتچی (1365) به نقل از «گانت و موئر» اظهار می دارد که برای بقاء خانواده و ایجاد رضایت از زندگی زناشویی شرایط زیر لازم است.
1- اعتقاد به اینکه ازدواج یک تعهد طولانی مدت و خانواده یک نهاد مقدس است.
2- داشتن گرایش یا طرز تلقی مثبت به همسر.
3- توافق در مورد هدف کلی زندگی.
از دهه 1950 پژوهشگران عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی را بررسی کردند و هر کس با توجه با نگرش خاص خود و یا نتایج پژوهشهایش، عواملی را برای رضایت زناشویی بیان می کند. هم اکنون به بررسی مهمترین این عاملها می پردازیم.
عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی
1- ابراز محبت و عشق زوجین به یکدیگر:
اساس شیدایی اوایل ازدواج به مرور می تواند به عشقی بالغانه تبدیل شود. زن می تواند از گفتن «دوستت دارم» و شوهر از شنیدن آن لذت ببرند، زیرا محبت و جذابیت متقابل دریافت صمیمیت، وفاداری، اعتماد و دوستی به هم گره خورده، عشق قویتر و عمیق تری را پایه گذاری می کند.(بک 1988، ترجمه قارچه داغی، 1376).
آنچه در ازدواجهای پریشان وجود ندارد ابراز محبت و صمیمیت است. زن و شوهر که دلیل ابراز خشم خود را درک نمی کنند در مراودت خود به جایی می رسند که هر دو یا دست کم یکی از آنها به این نتیجه می رسند که به قدر کافی مورد عشق و محبت همسر خود قرار ندارند (بلاچ، ترجمه قراچه داغی، 1370) .
2- احترام به همسر:
تاجیک اسماعیلی (1377) در رابطه با نقش های شوهر می نویسد: مرد بایستی به همسر خود، بخصوص در حضور دیگران احترام بگذارد، این احترام باید توأم با صمیمیت و مهربانی باشد. زن نیازمند دریافت محبت و احترام از شوهر است ، به ویژه هنگامی که در حضور دوستان و آشنایان قرار داشته باشد. این امر باعث می شود که زن از داشتن شوهر احساس افتخار و سربلندی کند و این احساس، شوق او را به زندگی زناشویی و آمادگی وی را برای گذشت و بردباری در برابر محرومیت ها و سختی های احتمالی بیشتر کند.
در پژوهشی که توسط میشل (1971) به نقل از موسوی (1375) در سه کشور امریکا، فرانسه، شوروی انجام شد، به این نتیجه رسید که 70 تا 90 درصد زنان احترام متقابل را مهمترین مسئله در رضایت زناشویی می دانند.
3- رابطه جنسی :
پژوهشها نشان می دهد که مسائل جنسی از لحاظ اهمّیت در ردیف مسائل درجه اول یک زندگی زناشویی قرار دارند و سازگاری درروابط جنسی از مهمترین علل خوشبختی زندگی زناشویی است به طوری که اگر این روابط ارضاء کننده و کامل نباشد منجر به ناراحتی شدید، اختلافات و حتی از هم پاشیدگی خانواده می شود (میلانی فر، 1370).
نجاتی (1376) در این خصوص بیان می دارد، در ابتدای ازدواج زوجین جهت بهبود، شناخت و اصلاح روابط جنسی خود باید در مورد توقعات، رفتار و ارزشها با هم گفتگو کنند. گفتگو به منظور بهبود روابط جنسی بسیار سازنده است چون از نحوه بینش یکدیگر آگاه شده و می توانند به طور مطلوب رضایت خاطر هم را فراهم کنند.
در تحقیقی که توسط کوپر و استولنبرگ (1987) انجام شد، یک برنامه آگاه سازی در خصوص ارتباط اجتماعی در رابطه با غنی ساختن رابطه جنسی بین زوج ها اجرا شد که نتایج نشان داد افزایش اطلاعات در خصوص روابط جنسی موجب افزایش رضایت زناشویی می گردد.
راف (1985) به این نتیجه رسید که بین زنان و مردان در رضایت از زناشویی تفاوت وجود دارد و همچنین بین رضایت از زناشویی به طور کلی و رضایت جنسی در مردان از ظاهر جسمی همسر ارتباط معنادار وجود دارد. امّا در زنان روابط جنسی با ارتباط عاطفی و محبت نزدیکی دارد.
4- مسائل اقتصادی و اجتماعی :
کارشناسان خانواده توصیه می کنند که خانواده دختر و پسر از نظر طبقه و وضع اقتصادی ـ اجتماعی مشابه باشند تا سازگاری بیشتری را در کنار هم تجربه کنند
(نوابی نژاد 1377) .
مسائل مربوط به دخل و خرج هم اغلب موجبات اختلاف زن و شوهر را فراهم
می سازد. وضعیت اقتصادی نامناسب، درآمد کم، عدم برنامه ریزی و ولخرجی
می تواند منجر به نارضایتی از زندگی شود. اگر چه ثبات مالی و پولی نمی تواند عامل رضایت از زناشویی شود، اما فقر می تواند موجب به وجود آمدن مشکلات فراوان در زندگی زناشویی گردد (فرجاد، 1372) .
5- ارتباط با اقوام و اطرافیان
وابستگی های عاطفی زن و شوهر به خانواده های خود می تواند بر روابط زناشویی تأثیر سوء بگذارد. در بسیاری از موارد، توجه زیاد زن و شوهر به پدر و مادر اسباب تکدر خاطر دیگری را فراهم می سازد(بک 1988، ترجمه قراچه داغی، 1376).
والدین حتی اگر دخالت ظاهری نکنند به طور غیرمستقیم در زندگی فرزندشان مؤثر می باشند، چرا که افکار زن و شوهر شخصیت شان تحت تأثیر افکار والدین شان شکل گرفته است، و هر دو همان رفتاری را با همدیگر می کنند که از پدر و مادرشان گرفته اند. نقش خانواده اصلی بعد از ازدواج به قدری قوی است که وقتی دو نفر به هم پیوند زناشویی می بندد در واقع والدین پسر و والدین دختر همه در تمام ابعاد و اوضاع و شرایط زندگی زوج جدید حضور دارند (ثنایی، 1379).
6- مسائل ارزشی، عقیدتی و مذهبی:
همسانی میان زن و شوهر از نظر مذهبی، سبب جذب و وابستگی هر چه بیشتر زن و شوهر و استواری پیوند زناشویی شان می باشد و برعکس ناهمسانی سبب و سرچشمه کشمکشهای خانوادگی است. ناهماهنگی مذهبی علاوه بر ایجاد اختلاف بین زن و شوهر مشکلاتی بسیار را نیز در روابط ایشان با والدین همسرشان ایجاد می کنند (ساروخانی، 1370).


تحقیق در مورد تمرین و ورزش word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق در مورد تمرین و ورزش word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد تمرین و ورزش word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق در مورد تمرین و ورزش word :
تمرین و ورزش
شدت ، قدرت فشار یا ازدحام کار در هر واحد زمان می باشد؛ اغلب بعنوان ویژگی تلاش در نظر گرفته می شود . نمونه های مشخصات لازم شدت شامل استقامت یا سرعت منظور شده بعنوان درصد ماکزیمم مصرف اکسیژن ، ماکزیممم ضربان قلب (HR) ، سرعت ( در متر برای هر ثانیه ) ، فرکانس جابجایی ( میزان گام در هر فعالیت ) ، قدرت ( کیلوگرم یا پوند برای هر بلند کردن ) یا پریدن و پرتاب کردن ( ارتفاع یا فاصله در هر تلاش ) می شود .
همچنین با اشاره به دامنه تمرین ، حجم مقدار تمرین انجام شده یا مجموع تمام تکرارها یا مدت زمان آنها می باشد . نمونه های مشخصات لازم حجم شامل کیلوگرم های بلند شده ، مترهای دویده شده ( آموزش دو سرعت ) کیلومترها یا مایل های دویده شده ( آموزش دو سرعت) ، تعداد پرتاب ها یا پرش های انجام شده ، تعداد نوبت ها و تکرارهای اجراشده ، یا دقیقه یا ساعتهای زمان تمرین می شود .
مبتدی یا فرد آماده نشده باید از بارهای سبک استفاده کند تا از آسیب بار زیاد سنگین و احتمالی اجتناب کند . باید مراقب بود یک افزایش حجم خیلی زیاد در هر جلسه تمرین توصیه نشود ، چون می تواند باعث خستگی مفرط ، کارآیی پایین تمرین ، و افزایش خطر آسیب دیدگی شود . بنابراین اگر شاگرد به تمرین
بیشتری نیاز داشته باشد ، اما حجم تمرین برای هر جلسه قبلا تنظیم شود ، بهترین جایگزین افزایش تعداد جلسات تمرین در هر هفته ، به جای افزایش حجم هر جلسه تمرین می باشد . این مفهوم به تصور شدت تمرین مرتبط است که واحدهای کار توزیع شده برای هر دوره زمانی تمرین می باشد . اطلاعات در زمینه شدت و حجم بعدا در این فصل ارائه خواهد شد .
تخصیص :
مفهوم تخصیص این است که ماهیت فشار تمرین اثر تمرین را تعیین می کند . برای تمرین مؤثرتر ، روش باید بخصوص در پیشرفت نوع توانائیهایی که در یک ورزش معین غالب می باشند هدف قرار داده شود . به عبارت دیگر ، هر نوع تمرین اثر تمرینی خاص خودش را دارد که باعث هماهنگی های خاص برای اصل نیازهای وضع شده (SAID ) می شود . فشار باید مخصوص فرد و فعالیتی که برای آن تمرین می کند باشد . بعنوان یک قضیه فرعی قانون تخصیص ، تمرین عمومی همیشه باید بر تمرین خاص مقدم باشد .
تمرین متقاطع : اصل تمرین متقاطع حاکی از آن است که علیرغم تصور تخصیص تمرین ، ممکن است ورزشکاران در اجرای یک روش تمرین بوسیله تمرین در روش دیگر پیشرفت کنند . اگرچه آموزش متقاطع برحسب تصادف برخی اثرات انتقال را تامین می کند ، اما اثرات به مهمی آنهایی که بوسیله افزایش تمرین خاص با یک مقدار مشابه می باشند نیست .برای مثال یک دونده مسافت ممکن است بخواهد در یک جلسه تمرین جایگزین که برای کمک به افزایش توان
ایروبیک او ادامه خواهد یافت شرکت کند و بخواهد چیزی متفاوت از دو را تعقیب کند تا در برنامه اش تنوع ایجاد نماید . این دونده ممکن است تصمیم بگیرد از شنا بعنوان یک روش تمرین متقاطع برای هماهنگ کردن اهدافش استفاده کند. اگر چه ممکن است ورزشکار از شنا سود ببرد ، اما فعالیت تمرین متقاطع عملکرد او در دو به اندازه ای که اگر همان زمان تمرین صرف دو شده بود افزایش نخواهد داد . به عبارت دیگر ، تمرین متقاطع ( شنا) این ورزشکار ممکن است عملکرد او را تا یک سطح خاص افزایش داده باشد ، اما اگر همان مقدار زمان صرف شدت دو شده بود ( تمرین خاص ) حتی استفاده های بیشتری را تشخیص خواهد داد.
اگر چه مزیت های تمرین متقاطع گاهی اوقات مشاهده می شود ، اما معمولا در اندازه های فیزیولوژیک و به ندرت در عملکرد در نظر گرفته می شوند . بنابراین ، تمرین متقاطع یک روش مفید برای افزایش ظرفیت عملکرد می باشد .
تمرین زیاد :
افزایش تدریجی در فشار تمرین برای بهبود سطوح متناسب ضروری می باشد . هر چند ، در تلاش ما برای کسب این افزایش سطح تناسب ، فرد شاید زمان کافی برای جبران نوبت های همیشگی تمرین نداشته باشد .تصور می شود تمرین زیاد از طریق فشارهای تمرین که مورد نیاز توانایی فرد برای هماهنگی می باشند ایجاد می شوند ، باعث خستگی ، الگوهای جانشین ممکن و آسیب گردد .تمرین زیاد هنگامی روی می دهد که مکانیسم های سازگاری بدن نمی توانند از عهده فشار تمرین همیشگی برآیند که باعث کاهش عملکرد به جای بهبود عملکرد می شود .تمرین زیاد ممکن است سستی فیزیولوژیک و روان محرکی ، خستگی مزمن ، کاهش اشتها ، کاهش وزن ، بی خوابی ، کاهش شهوت ، افزایش فشار خون و گرفتگی عضله می شود .علاوه بر این ، دیگر تغییرات متابولیک ، هورمونی ، عضلانی ،هیپوتالامیک و قلبی عروقی اغلب حالت تمرین زیاد همراهی می کنند. تمرین زیاد می تواند توسط حالت های اثر گذار منفی مثل اضطراب ، افسردگی ، عصبانیت ، فقدان اعتماد به نفس و کاهش نیرو مشخص شود .
مطالعات مجموعه متنوعی از اصطلاحات را بکار می برند تا تمرین زیاد در حالتهای مربوط به آن را توصیف کنند . برای مثال ، مکینان و موپر حالتهای تدریجی ذیل را توصیف می کنند : خستگی ، تمرین زیاد ، سوزش . مکینان بعدا بر این نظر بود که تمرین زیاد می تواند باعث خستگی شود ، اما تمرین زیاد به یک فرآیند اشاره می کند و خستگی یک پیامد یا محصول را نشان می دهد . علیرغم بحث مستمر ، درباره علم معانی ، سعی کنید هنگام صحبت برای فرد ناآشنا با موضوع از اصطلاحات ساده استفاده کنید .
بطوری شگفت انگیز، استراحت برای تسکین بسیاری از علائم ایجاد شده توسط تمرین زیاد پیشنهاد شده است . بعد از یک جلسه تمرین سخت فرد معمولا در 24 ساعت نیروی تازه می گیرد .دیگر روشها برای کمک به اجتناب از خستگی که به وسیله تمرین زیاد ایجاد می شود شامل دوره های وقفه کوتاه و تغییرات اتفاقی در برنامه عادی می شود ، علاوه بر این ، شاگرد شاید در از کم کردن فشار بهره ببرد، تمرین زیاد سخت و خستگی ممکن است به دوره بهبود طولانی نیاز داشته باشد و باید آهسته پیش بینی شود.
تغییرات برای خستگی زیاد ممکن است به جلوگیری از تمرین زیاد کمک کند . تمرین باید شامل فشارها برای روش های متابولیک و مهارت های محرک لازم برای فعالیت ویژه ورزشکار بشود . تمام تمرین متقاطع باید ثانویه باشد در طول فصل دوری از تمرین واقع شوند . برای مثال ،یک فعالیت که اساسا به قدرت یا سرعت نیاز دارد شاید عملکرد تمرین برای تحمل قلبی عروقی را به ویژه در طول فصل مسابقات ورزشی در بر داشته باشد . تمرین زیاد نباید بعنوان یک حالت قطعی در
نظر گرفته شود . درحقیقت ، تمرین زیاد و هر کدام از حالت های مربوط به آن باید بعنوان یک حالت همیشگی بررسی شود: از بهبود خوش بینانه تا تمرین بی نهایت زیاد ، قابل درک است که یک فرد شاید کمی تمرین زیاد داشته باشد با این وجود هنوز سودهای نسبتا کمی در عملکرد بدست می آورد . بدیهی است که موقعیت مطلوب تر بهبود بهینه وار نتیجه سودهای بیشتر خواهد بود .
پیش بینی ها :
آموزنده طب و جراحی بالینی باید پیش بینی های متعددی را هنگام توسعه یک برنامه تمرین عضلانی در نظر داشته باشد . به دلایل قلبی عروقی شاگرد نباید در طول جد و جهد نباید نفسش را حبس کند .این مانور می تواند در طول تمرین عضلانی از طریق تشویق شاگرد به تنفس مناسب در طول تمرین اجتناب شود . او را تشویق کنید در طول تمرین بشمارد ، صحبت کند یا به طور منظم نفس بکشد . همچنین فرد می تواند برای بیرون دادن نفس در طول وزنه برداری و استنشاق در طول بهبود آموزش داده شود. گرفتگی عضله ممکن است بعنوان نتیجه تمرین توسعه یابد و باید دارای مدت زمان نسبتا کوتاهی باشد . حمله تأخیر دار گرفتکی عضله (DOMS) 24 تا 48 ساعت بعد از تمرین توسعه می یابد و در یک هفته برطرف می شود .
تمرین خارج از مرکز باعث DOMS بیشتر از تمرین هم مرکز می شود که می تواند از طریق تمرینهای گرم کردن و آرام کردن کاهش یابد .
علاوه بر این ، شاگرد باید درباره گرفتگی احتمالی مربوط به تمرین محتاط باشد .خستگی و تمرین زیاد که قبلا توصیف شدند ، در طراحی هر برنامه تمرینی ملاحظات قابل توجه هستند . بهبود کافی باید در برنامه ایجاد شود .
دستور العمل های بالینی : برنامه های تمرینی :
برنامه های تمرینی تمام انواع فعالیت عضلانی شامل فعالیت های ثابت و متحرک را مورد توجه قرار می دهد . فعالیت عضلانی ثابت هم اندازه نامیده می شود که در آن نیرو بدون حرکت توسعه می یابد . به عبارت دیگر ، عضله ای که بطور هم اندازه منقبض می شود عضله ای ست که در آن کشیدگی توسعه می یابد . اما هیچ تغییری در زاویه مفصل روی نمی دهد .تمام دیگر فعالیت های عضلانی متحرک هستند . تمرین هم فشار ، تمرینی است که در آن عضله ها در حال بلند کردن یک مقاومت ثابت منقبض می شوند .کشیدگی واقعی عضله به وسیله تغییرات عضلانی در طول یک دوره کامل حرکت (ROM) به دلیل تغییر در طول عضله در زوایه کشش هنگامیکه اهرم استخوانی جا به جا می شود به وجود می آید .تمرین هم فشار می تواند به فعالیت های هم مرکز ، فعالیت های دور از مرکز که حرکتهای کششی عضله هستند تقسیم شوند .تمرین هم جنبش انقباض های عضلانی که در آن سرعت حرکت در یک میزان ثابت کنترل می شود رادر بر می گیرد که حداکثر انقباض عضله رادر تمام ROM کامل تحریک می کند .تمرین هم جنبش می تواند هم دور از مرکز ، هم هم مرکز باشد . اطلاعات مفصل تر در زمینه تمرین هم اندازه ، هم فشار و هم جنبش ( شامل توصیه هایی برای کاربرد بالینی ) در فصل 6 ارائه می شود .
مفهوم تمرینهای زنجیره ای جنبشی باز و بسته در آثار چاپی علمی ، به ویژه در واژه های احیاء توجه قابل ملاحظه ای دریافت کرده است . تمرین زنجیره ای جنبشی بسته (CKC) تمرینی است که در آن مفصل دور از مرکز ثابت است و نیرو مستقیما از طریق پا یا دست در یک فعالیت ، مثل نشستن یا فشار به بالا منتقل می شود .یک تمرین زنجیره ای جنبشی باز (OKC) تمرینی است که در آن مفصل دور از مرکز ثابت نیست و مفصل می تواند آزادانه حرکت کند ، مثل کشش های پا. تمرین های زنجیرهای جنبشی باز و بسته را در بر می گیرد .آموزنده طب و جراحی بالینی باید هم فعالیت های CKC و همOKC را برای بهبود فرد در نظر بگیرد .
دستورالعمل های تمرین :
اولین گام در شروع یک برنامه تمرینی برای اکثر افراد مشورت با متخصصان مراقبت از سلامت می باشد . برای موفق بودن، برنامه تمرینی باید موثر ، سالم و محرک شرکت کننده باشد . برای موثر بودن و بدست آوردن مزیت های فیزیولوژیک ، جریان عادی تمرین باید روش ، مدت، فرکانس و شدت مناسب داشته باشد .علاوه بر دوره تمرین ، افراد باید 5 تا ده دقیقه تمرین های گرم کردن ، و سرد کردن آموزش داده شوند . برنامه ها باید بطور انفرادی مطابق بانیازها و علایق شرکت کنندگان تنظیم شوند. در جریان عادی تمرین که دوره های کافی گرم کردن و آرام کردن را در بر می گیرند تمرین های کششی مناسب را در خودجای می دهند و برای پیشرفت تدریجی در شدت طراحی می شوند بعید به نظر می رسد که باعث آسیب دیدگیها شوند .
یک برنامه عادی تمرین در صورتیکه افراد به مدت کافی با برنامه همراه هستند تا نتایج مطلوب کسب شوند ، باید برخی درخواست محرک را داشته باشد . یک برنامه با اهداف قابل حصول اضافی و یک مکانیسم برای اندازه گیری پیشرفت احتمالا شرکت کننده را تشویق می کند . شاید بررسی در دست اقدام پاسخ شرکت کننده به تمرین ، شامل کنترل برای تغییرات در تعادل ، قدرت و انعطاف پذیری حتی اهمیت بیشتری داشته باشد .توصیه های دانشکده پزشکی مسابقات ورزشی آمریکا (ACSM) برای تمرین آموزش مقاومت در جدول 2-5 ارائه می شوند .توصیه های بیشتر برای دوره گرم کردن درجدول 2-5 ارائه می شوند .
مرحله بندی :
مرحله بندی چرخه تدریجی تخصیص، شدت و حجم تمرین برای حصول پیشرفت بهینه ظرفیت های عملکرد می باشد و تغییرات دوره ای اهداف ، وظوایف و محتوای آموزش را در بر می گیرد .مرحله بعدی می تواند بیشتر بعنوان تقسیم سال آموزشی برای هماهنگ کردن اهداف خاص مورد استفاده قرار گیرد .اهداف یک برنامه یکساله برای بهبود بهینه در عملکرد و آمادگی برای یک اوج قطعی را برای یک فصل رقابت تکمیل می کنند . اهداف از طریق برنامه ریزی منظم تمام بخش های سال یا فصل آموزشی هماهنگ می شوند . مرحله بندی از یک پاسخ سطح به رویداد در طول دسته آموزشی مقدماتی به وسیله تهیه تدبیر متغیرهای مختلف و محرک همیشگی برای شاگرد در مرحله ها یا دوره ها جلوگیری می کند .


مقاله امپرسیونیسم word دارای 91 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله امپرسیونیسم word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امپرسیونیسم word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله امپرسیونیسم word :
بخشی از فهرست مقاله امپرسیونیسم word
عنوان صفحه
مقدمه 1
هنرو هنرمند 1
مبنای هنر 4
تقلید طبیعت 4
وظیفه هنرمند 5
هنر لازم و سودمندات 6
فصل اول 7
نقاشی قدیم و جدید 8
امپرسیونیسم 12
شیوه های جدید نقاشی 17
اساس شیوه امپرسیوسیت 19
تاثیر جو در رنگ ها 21
تاثیر تغییرات نور در رنگ ها 22
تاثیر رنگ های مجاور 23
رنگ های مکمل 24
روش رنگ آمیزی 25
شیوه های جدید نقاشی 28
فصل دوم 37
مارسل دوشان وان گوگ 38
گوگن 59
سزان 80
پیش از آغاز این تعال لازم است از زمینه هنر و هنرمند مطالبی را به عنوان مقدمه و شروع پژوهش عنوان نمائیم . نخست به مبحث هنر و هنرمند میپردازیم، مشخص گردد که هنر چیست و هنرمند کیست :
هنر و هنرمند
در سالهای اخیر ، از هنر بسیار سخن بر میان آمده است لیکن به جرأت می توان گفت تاکنون نوشته ای که هنر را به مردم کتاب خوان کشور، بشناساند و تعریف جامع و دقیقی از آن به دست دهد ، به زبان فارسی در نیامده است . آنچه نویسندگان بزرگ پیشین ، درباره هنر گفته اند با مفاهیم وسیع و عمیقی که این واژه به ویژه در قرن نوزدهم و عصر ، یافته است سازگار نیست و تعاریفی نیز که در جزوات و مقالات مهنامه های پارسی از هنر آمده است ، به هیچ رو خواست کتاب خوانهای وطن ما را بر نمی آورد .
هنر در واقع به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هوشیاری و خداست و ، فضل و دانش را در بر دارد و نمود آن صاحبه هنر را برتر از دیگران نشان می دهد .
صدها هزار انسان همه عمر خود را از نخستین روزهای جوانی ، برای اینکه بیاموزند چگونه پاهای خویش را به سرعت بچرخانند (رقاصان ) ، دیگران (موسیقی دانان ) برای آنکه بدانند چگونه انگشتان خود را با شتاب بر شستی ها و تارها بلغزانند ، و دسته دیگر (نقاشان برای آنکه بیاموزند به چه طریق با رنگ ها هر آنچه را که می بینند رقم زنند برای فراگیری آن تلاش می کنند و می آموزند و آنچه را که آموختند بخواحسن آنرا انجام دهد .... در واقع هنر نتیجه کوشش انسان برای ایجاد زیبایی است نقاشی ، پیکر سازی ، معماری و موسیقی و شاعری ، همه از فنون هنر است زیرا این فنون جز جستجوی زیبایی و ایجاد و ایجاد آن هدفی ندارند زیبا چیزی است که دلپزیر و خوشایند است اگرچه به ظاهر در زندگانی عملی سودی از آن حاصل نمی شود .
بسا چیزها هست که هم زیبا و هم سودمند است اما دل که از زیبایی آن ها لذت می برد به سودشان چشم ندارد . همین که فایده امور را به نظر در آوریم خواه نخواه ذوق زیبا پرستی از ما دور می شود .
کشتزار بهاری بار رخشندگی و خرمی سبزه ها و آن گل های خودرو که به رنگ های گوناگون صفحه سبز چمن را منقش کرده به چشم شما که در طلب زیبایی به دشت رفته اید دلپذیر است از آن به طلب می آیید و صفت زیبا بدان میدهید. نزد شما زیباست زیرا از آن سودی نمی خواهید اما برای کشاورزی که باید از محصول این کشت معاش کند و در نظری که بر آن می افکند حاصل رنج خود را هنگام درو تخمین می زند کشتزار زیبا نیست ، سودمند است .


مقاله بازنشستگی word دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازنشستگی word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازنشستگی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بازنشستگی word :
بازنشستگی
تعریف بازنشستگی
بازنشستگی ازحالت های استخدامی است که پیوند مستخدم با اداره از نگاه اشغال و دوره ی فعالیت بکلی بریده می شود. از این رو بازنشستگی جزء حالت های خروج از اداره و استخدام کشوری است و می بایست با حالت های خروج ازخدمت در یک دفتر بررسی می شد. ولی ازآن جا که بازنشستگی مسأله های گوناگون و گاهی پیچیده را در بر دارد در یک دفتر جداگانه آن را بر می رسیم. موردهای استثنایی هست که با انگیزه کمبود همکاران کاردان وسودمند برای اداره، قانون گذار اجازه داده که همکاران بازنشسته به کار خوانده شوند چنان که قانون تشویق معلمان باز نشسته به ادامه همکاری با وزارت آموزش و پرورش مصوب قوه ی مقننه در 21 بهمن 1368، یکی از این موردهای استثنایی است.
بازنشستگی به لحاظ اجتماعی
بازنشتگی و سالمندی مرحله خاصی از زندگی انسان است. بازنشستگی پدیده ای است که با توسعه اجتماعی- صنعتی عصر حاضر دارای اهمیت بیشتر شده است . در قرن اخیر به لحاظ پیشرفتهای اجتماعی- اقتصادی، بهداشتی و درمانی و; هم از میزان مرگ و میر کاسته شده و هم بر طول عمر افراد افزوده شده است و امید به زندگی را بهبود بخشیده است. در نتیجه شمار بازنشستگان و سالمندان در کشورهای مختلف جهان افزایش یافته و سهم در خور توجهی در ترکیب جمعیتی کشورهای مختلف پیدا کرده و به همین صورت نیز نقش و اهمیت اجتماعی آنان در جامعه افزون تر از هر زمان دیگر شده است.
در حال حاضر در حدود 170 کشور جهان مسئله بازنشستگی و حمایت از بازنشستگان را به عنوان یکی از ارکان برنامه های تأمین اجتماعی خود برگزیده اند.
در کشور ما هم یکی از وجوه عمده سازمان و صندوقهای بیمه های اجتماعی مانند سازمان تأمین اجتماعی و سازمان بازنشستگی کشوری و سازمان نیروهای مسلح و صندوقهای خاص، حمایت از مسئله بازنشستگی را برنامه اصلی خود قرار داده اند.
در سطح کشور اروپایی، آمریکا، کانادا و بعضی دیگر از کشورهای توسعه یافته جهان سن بازنشستگی عموماً بین 55 تا 65 سال است.
در ایران سن بازنشستگی معمولاً بین 50 تا 65 سال است با توجه به اینکه امید زندگی در مناطق شهری کشور حدود 69 و 70 سال بر آورد شده است و با عنایت به افزایش درخورد توجه جمعیت، نسبتاً در خور ملاحظه ای در وضعیت بازنشستگی و سالمندی به سر می برند، که در آینده نیز با ضریب بیشتری شمار آنها افزایش خواهد یافت.
افزایش تعداد بازنشستگان و سالمندان و بالا رفتن سالهای عمر لزوم توجه به وضعیت این گروه اجتماعی را افزون تر از پیش می کند؛ هم از لحاظ شناخت وضعیت و هم از نظر برنامه ریزی و تدارک امکانات برای رفع مشکلات وبهبود وضعیت زندگی آنان.
بازنشستگان در کشورهای مختلف، مانند سایر گروههای اجتماعی هم دارای وجوه مشترکی هستند و هم دارای جنبه های اختلاف متعددی می باشند. جنبه های مشترک آنها شرایط سنی نسبتاً مشابه، پشت سر نهادن دوران اشتغال، واردشدن به مرحله جدیدی از زندگی اجتماعی و; و جنبه های اختلاف: حقوق و مزایای دریافتی، شیوه برخورد جامعه با آنان، وضعیت خانوادگی، شرایط عمومی جوامع و; است.
در اینجا کوشش می شود، با توجه به وضعیت خاص بازنشستگان در ایران نکات چندی توضیح داده شود؛ هر چند برخی جنبه های آن می توانند تعمیم پذیر به کل بازنشستگان باشد.
چگونه بازنشسته شدن
بازنشستگی به لحاظ حقوقی
الف- بازنشستگی چیست؟
کسان برای تأمین زندگی خود وخانواده شان باید کار کنند و در جامعه های امروزی حق کارکردن با حق زندگی کردن یکی است زیرا جز در موردهای استثنایی بی کاری همدوش فقر و تهدیستی است. حق آزادی کار در همه قوانین کشورهای صنعتی و پیشرفته اعلام و تضمین شده است. هم چنین حق کارکردن و تأمین شغلی و بازنشستگی در اصول 28،22 و 29 ق. ا. ح. ا. ا. نیز اعلام شده است. ولی بی گمان آدمیان مانند هر موجود زنده دیگر، پیر و فرسوده می شوند ونیاز به آسایش دارند.
امروزه همان گونه که کارکردن حق هر انسان زنده است، استراحت کردن نیز از حقوق اوست. سازمان های کشوری نیز برای بالا بردن بازده فعالیت هایشان ناچاراند ازنیروی جوانتری بهره گیرند. از این رو با بالا رفتن سال های خدمت و سن، استراحت برای مستخدمان از یک سوی نیاز است و از سوی دیگر اداره نیز به نیروهای جوانتری نیاز دارد واین دو عامل موجب می شود که همیشه شماری ازکسان از فعالیت های اجتماعی بیرون وبه گروه های غیر مولد بپیوندند. ولی این کسان باید در پیری، یعنی هنگامی که توانا به تولید و کارکردن نیستند، به آسودگی و بی تشویش خاطر، تا هنگام مرگ زندگی کنند.
تقاعد یا بازنشستگی اصطلاحی است که به دوره ی غیر فعال مولد زندگی گفته می شود. کسانی که شغل مشاغل آزادند، اغلب خود پاره ای از درآمدشان را برای روزهای پیری پس انداز می کنند یا با پرداخت پولی به سازمان درآمدشان را برای روزهای پیری پس انداز می کنند یا با پرداخت پولی به سازمان های صنفی خود، آینده شان را تأمین می کنند. چنان که وکیلان دادگستری با تشکیل صندوق تعاون، زندگی خود رادر پیری بیمه می کنند.در مورد مستخدمان کشور با ذخیره ی پولی که کشور و مستخدم با هم می پردازند، زندگی مستخدمان در دوره ی بازنشستگی تأمین می شود.
به موجب بند«ح» ماده ی 124 ق. ا. ک. «حالت بازنشستگی و آن وضع مستخدمی است که طبق قانون بموجب حکم رسمی مراجع صلاحیتدار از حقوق بازنشستگی استفاده می کند». مراجع صلاحیتدار صادره کننده حکم بازنشستگی همان مراجعی اند که حکم انتصاب مستخدم را صادر می کنند. بازنشستگی مجازات انضباطی نیست بی این که فراموش کنیم که در پاره ای ازموردهای می توان مجازات باشد(بنگرید به بند«و» ماده ی 10ق. ر. ت.ا.). هنگامی که شرط های لازم برای بازنشستگی پدید آمد، اداره اصل را بر این قرار می دهد که مستخدم توان به انجام کارهایش نیست. از این رو بازنشستگی برای هماهنگ کردن منافع اداره و مستخدم با هم است. باز نشستگی پایان عادی دوران فعالیت اداری است.
210- ب: سن و شرایط بازنشستگی
سن و شرایط بازنشستگی در ماده های 77،76،75،74 ق. ا. ک. اعلام شده است. بازنشستگی یا به اختیار مستخدم است یا به اختیار ادراه و همه ی مقررات بازنشستگی ق. ا. ک. دایمی نیست. چنان که دستورهای پیش بینی شده در ماده 75 ق. ا. ک. گذار و کوتاه مدت است و در برگیرنده ی مستخدمان رسمی است که هنگام تصویب ق. ا. ک.(31 خرداد 1345) یازده سال خدمت کرده اند با دارا شدن شرط هایی می توانند بازنشسته شوند. از این رو پیش از بررسی از شرط های عمومی بازنشستگی باید بازنشستگی بر طبق دستور ماده ی 75 را بر رسید.
مقرارات بازنشستگی در تاریخ سیزدهم اسفند 1368 اصلاح و در 15 ماده و چندین تبصره منتشر شد و دگرگونی هایی در چگونگی بازنشستگی پدید آورد که شرط سن وسال های خدمت بازنشستگی پاره ای از این اصلاح است. هم چنین آیین نامه اجرایی این قانون به نام «آئینامه اجرائی قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون به نام « آئین نامه اجرای قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری» را هیأت وزیران در هفتم مهر 1369 تصویب کرد. به دستور ماده ی 2 این اصلاحیه در همه ی سازمان های مشمول ق. ا. ک. داشتن دست کم سی سال سابقه ی کار قابل قبول برای بازنشسته شدن لازم است. تبصره ی یک همین ماده وماده 4 آئین نامه اجرایی قانون اصلاحی مقررات
بازنشستگی می گوید: «مستخدمین رسمی و یا ثابت مشمول این قانون می توانند با دارا بودن شرایط زیر وموافقت دستگاه دولتی متبوع خود بازنشسته شوند: الف- مستخدمین مرد با 50 سال سن و بیست و پنج سال سابقه خدمت. ب- مستخدمین زن با 45 سال سن و بیست و پنج سال سابقه خدمت» دستور این تبصره به ظاهر با متن ماده در تضاد است زیرا ماده ی یاد شده «سی سال سابقه ی25 سال پایین آورده شده است، مگر این که بپذیریم دستور اجرایی این تبصره فقط برای مستخدمانی است که هنگام تصویب این قانون اصلاح
ی دارای بیست و پنج سال سابقه ی کاراند واستفاده از آن در آینده شدنی نخواهد بود، چون در متن ماده ی 2 اصلاحی مصوب سیزدهم اسفند 1368 سابقه ی خدمت قابل قبول را برای بازنشسته شدن دست کم سی سال اعلام کرده است و از تبصره ی 2 همین ماده که می گوید: «صرفاً بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، معلولین، شاغل
ین مشاغل سخت و زیان آور و نیز مشمولین ماده 77 وبند الف ماده 74 قانون استخدام کشوری از شمول حکم این ماده مستثنی بوده و تباع مقررات به خود و حداقل سن بازنشستگی خواهد بود»، نیز همین مفهوم به دست می آید. مفهوم دیگر این است که «سی سال سابقه خدمت قابل قبول» برای احتساب حقوق بازنشستگی است که با داشتن این سابقه ی خدمت مستخدمان می توانند از حداکثر حقوق بازنشستگی بهره گیرند، نه این که شرط لازم برای بازنشسته شدن باشد. و دیگران- (مستخدمان مرد با داشتن 50 سال سن ومستخدمان زن با داشتن 45 سالا سن و بیست و پنج سال سابقه ی کار برای مردان و زنان)- می توانند با موافقت سازمان متبوع شان بازنشسته شوند.یعنی داشتن این شرط ها حق مسلمی برای بازنشسته شدن نیست و پذیرفتن یا نپذیرفن آن با داره است.
1-2 ترتیب بازنشستگی به دستور ماده ی 75
ماده ی 75 ق. ا. ک. می گوید: «مستخدمان رسمی که در تاریخ تصویب این قانون بیش از یازده سال سابقه خدمت دارند می توانند طبق شرایط زیر تقاضای بازنشستگی کنند ودولت مکلف به قبول آنست». این ماده درواقع به منظور حفظ حقوق مکتسب مستخدمان کشور است که هنگام گذاردن قانون در خدمت کشور بودند. ولی این ماده منافع آن شمار از
مستخدمان را حمایت می کند که هنگام گذاردن این قانون (31 خرداد 1345)، دست کم بیش از یازده سال سابقه ی خدمت داشته باشند. ولی داشتن یازده سال خدمت هنگام تصویب این قانون کافی نیست و مستخدم باید شرط های لازم پیش بینی شده در بندهای ماده ی 75 (10 بند) را دارا شود، تابتواند درخواست بازنشستگی کند وبا داشتن این شرط ها است که اداره مکلف به پذیرفتن درخواست بازنشستگی مستخدم، دارای شرط های لازم خواهد بود.
برای نمونه، شرط های بند الف را می آوریم: به دستور بند الف ماده ی 75 اصلاحی درتاریخ 12 آبان 1349 اگر مستخدمان رسمی در تاریخ تصویب ق. ا. ک. پیش از یازده سال سابقه ی خدمت اعم از متناوب و یا متوالی بدارند و به شرط دارا شدن بیست ونه سال خدمت متوالی و رسیدن به سن پنجاه و چهار سالگی، میتوانند خواستار بازنشستگی شوند وادراه مکلف به پذیرفتن آن است . اصل و قاعده ای که در نوشتن این بندها و تعیین شرط ها، راهنمای قانون گذار بوده است، ساده است. توضیح این که در بندهای دیگر، یعنی بند ب تا خ. قانون گذار به ترتیب یک سال به سابقه ی خدمت در زمان این قانون افزوده است و یک سال از کل سال های خدمت وسن مستخدم کم کرده است. به این ترتیب در بند پیش از آخر، یعنی
بند «خ» اعلام شده است که اگر مستخدم هنگام گذراندن این قانون نوزده سال سابقه ی خدمت داشته باشد به شرط دارا شدن بیست و یک سال خدمت متوالی ور سیدن به چهل و شش سالگی می تواند درخواست بازنشستگی کنند واداره مکلف به پذیرفتن آن است. شرط آخر کمی با دیگر شرط ها فرق دارد، به دستور این شرط که در تاریخ 12 آبان 1349، اصلاح شده است هرگاه مستخدمانی که در تاریخ تصویب قانون استخدام کشوری، بیست سال سابقه ی خدمت پیوسته داشته باشند و به چهل و پنج سالگی رسیده باشند، می توانند خواستار بازنشستگی شوند واداره مکلف به پذیرفتن این درخواست است.
بازنشستگی به اختیار مستخدم
به دستور ماده ی 74 ق. ا.ک. مستخدم رسمی اگر شرط های پیش بینی شده در بند های الف و ب آن ماده را دارا باشد، می تواند درخواست بازنشستگی کند. و دولت مکلف به پذیرفتن درخواست مستخدم است. این دومورد چنین است: یکم داشتن دست کم شصت سال سن با هر قدر سابقه ی خدمت. شرط اصلی مورد نظر قانون گذار در این جا، تنهاشرط سنی است و به سال های خدمت نگاه نمی کند، هدف قانونگذار از گرفتن این تصمیم روشن است: می خواهد که مستخدمان سالمند، خدمت عمومی را ترک گویند. دوم داشتن
دست کم پنجاه و پنج سال سن و سی سال سابقه ی خدمت. در این مورد جمع دو شرط لازم است: سن و سال های خدمت، مستخدم پنجاه و پنج ساله، به راستی پیر و فرسوده نیست وبه آسانی می تواند هنوز سال ها خدمت کند ولی اگر دست کم سی سال سابقه ی خدمت داشته باشد ودرخواست بازنشستگی کند، اداره مکلف به پذیرفتن آن است. در این مورد هم دید قانون گذار این است که با تشویق به بازنشسته کردن این گروه از مستخدمان، مستخدمان جوان تری به چای آنان استخدام کند. بیرون ازق. ا ک.، در دیگر قوانین، مقررات بازنشستگی متفاوت است، چنان که در «قانون بازنشستگی پیش از موعد بیمه شدگان تأمین اجتماعی» مصوب 28/2/1367 داشتن حداقل 55 سال تمام سن و بیست سال سابقه کار یا بیش تر را برای بازنشسته شدن کافی می داند.
هنگامی که بازنشستگی با درخواست مستخدم تحقق می یابد، مستخدم می تواند پیش از دادن حکم بازنشستگی انصراف خود را از بازنشستگی اعلام بدارد و اگر اداره متبوع بااین انصراف موافقت کند، جریان مربوط به بازنشستگی متوقف می شود(رأی شماره 46/1647 ش. س. ا. ا. ا.ک. نقل از م. ر. ق. ا. ص182). ولی اگر اداره ی متبوع انصراف مستخدم متقاضی بازنشستگی مستخدم را نپذیرد، حکم بازنشستگی داده می شود(رأی شماره 4422/2 مورخ 24/2/1369 ش.س. ا. ا.ا. ک. نقل از م. ر. ق. ا. ص 185). همچنین اداره حق ندارد که درخواست بازنشستگی مستخدم را رد کرده و به جای آن حکم استعفا صادر کند. دیوان کشور در این مورد رأیی داده است و «راه آهن دولتی ایران» را که چنین کرده بود، محکوم کرده است(رأی شماره ی 1245115 مورخ 14/6/1349 شعبه 7 دیوان کشور نقل از م. ر. ق. ا. ص145).
در مورد بازنشستگی به اختیار مستخدم، چنان که دیدیم مستخدم باید دارای دست کم سی سال سابقه ی خدمت و پنجاه و پنج سال باشد. می دانیم که کم ترین سن برای ورود به خدمت کشوری 18 سال تمام است. حال اگر کسی از 18 سالگی وارد خدمت شده باشد، باز نشسته شدن پیش از پنجاه سالگی حق مسلم او نیست به این ترتیب سال های
خدمت چنین مستخدمی به سی وهفت سال می رسد. شاید به همین دلیل باشد که تصره یک ماده ی 2«قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری» مصوب سیزدهم اسفند 1368 وماده ی 4 آیین نامه اجرایی همین قانون مصوب 8 مهر 1369 به مستخدمان مرد 50 ساله که دارای 25 سال سابقه ی خدمت و به مستخدمان زن چهل و پنج ساله که دارای بیست و پنج سال سابقه ی خدمت اند، اجازه داده است که با موافقت مسوولان اداری شان بازنشسته شوند. یعنی فرق این مورد با موردهای دیگری که در مادهی 74 ق. ا. ک. آمده اختیار به قبول یا رد چنین درخواستی از سوی مستخدمان 50 ساله مرد و چهل و پنج ساله زن با اداره است، در حالی که در ماده ی 74ق. ا. ک. اداره به پذیرفتن
درخواست کنندگان بازنشستگی مکلف است. به دستور ماده ی 8 «آئین نامه اجرائی قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری»، همه ی قوانین وآیین نامه ها و مقرراتی که در گذشته اجازه داده بود که با داشن کم تر از 25 سال سابقه ی کار می توان بازنشسته شد، در همه ی وزارت خانه ها وموسسه های مشمول ق. ا. ک. باطل اعلام شده است. به دستور تبصره ی 2 ماده ی 2 «ق. ا. م. ب. و. ق. ا. ک» جانبازان انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، معلولین، شاغلین شغل های سخت و زیان آور از دست ماده ی 8 آئین نامه اجرایی معاف اند.
تبصره الحاقی به ماده ی 45 ق. ا. ک. مصوب کمیسیون امور استخدام و سازمان های اداری مجلس شورای ملی در تاریخ 24 اسفند 1351 اعلام می دارد: «دوره تحصیلات عالی که طبق برنامه های رسمی به منظور خدمت در رشته های مربوط به رسته ی آموزشی وزارت آموزش و پرورش طی می شود از لحاظ بازنشستگی و وظیفه با پرداخت کسور مربوط جزو سابقه خدمت مستخدم محسوب می گردد.» دید قانون گذار دراین تبصره روشن است دوره ی آموزش های عالی که به منظور خدمت در رشته های مربط به رسته آموزشی وزارت آموزش و پرورش گذارنده می شود جزء سوابق خدمت های رسمی مستخدم به حساب می آید و در تعیین حقوق بازنشستگی و وظیفه مبنا قرار می گیرد به شرط آن که مستخدم
خود کسور بازنشستگی مربوط به این دوره را پرداخت کند. از این تبصره چنین بر می آید که منظور از دوره ی تحصیلات، آموزشی است که مستخدم پیش از ورود به خدمت رسمی انجام داده است، مانند آموزش در موسسه تربیت معلم یا دانشسرای عالی و از ظاهر عبارت چنین فهمیده می شود که اگر دوره ی آموزش در رشته های مربط به رسته آموزشی وزارت آموزش وپرورش نباشد جزو سابقه خدمت مستخدم محسوب نمی گردد، حتی اگر این دوره به منظور خدمت در رشته های آموزشی دانشگاه ها باشد واین تصمیم چندان منطقی و قابل دفاع نیست .
همچنین چنین بر می آید که اگر این دوره ی آموزشی در حین انجام خدمت مانند هنگام استفاده از مرخصی بی حقوق باشد با پرداخت کسور بازنشستگی جزء سوابق خدمت رسمی مستخدم، به حساب می آید .
3-2 بازنشستگی به اختیار اداره
مواد 76 و 77 ق. ا. ک. دو دستور درباره ی بازنشسته کردن مستخدم از سوی اداره داده است. یک به دستور ماده ی 76 «وزارت خانه ها و موسسه های کشوری مشمول این قانون می توانند مستخدمان رسمی را که شصت سال سن و لااقل بیست سال سابقه خدمت دارند بازنشسته کنند». این ماده وزارت خانه ها و موسسه های کشوری را ملزم نمی کند که مستخدمان شصت ساله را بازنشسته کنند ولی وزارت خانه ها و موسسه های کشوری می توانند، مستخدم رسمی را اگر شصت سال سن و دست کم بیست سال سابقه ی
خدمت داشته باشد، باز نشسته کنند. اگر دو شرط با هم نباشند، اداره حق بازنشسته کردن مستخدم را ندارد. ش. س. ا.ا.ا. ک. در این زمنیه رأی داده است و «سازمان غله» را محلکوم می کند که مستخدامی را که با داشتن بیست سال سابقه ی خدمت بازنشسته کرده بود به خدمت باز گرداند (رأی شماره ی 49/813، نقل از م. ر. ق. ا. ص3/192).
هدف قانون گذار دادن چنین اختیاری به اداره این است که اداره بتواند مستخدمانی را که فعالیتشان چندان رضایت بخش نیست با بازنشستگی از فعالیت دارای دور کند. دوم به موجب دستور ماده ی 77 وزارت خانه ها و موسسه های کشوری مشمول ق. ا. ک. مکلف اند کلیه ی مستخدمانی را که شصت و پنج سال دارند بازنشسته کنند. این ماده برای بازنشسته کردن، تنها یک شرط گفته است که همان شرط سنی است، بی نگاه به سال های خدمت مستخدم. تعیین چنین تکلیف برای اداره در مورد بازنشسته کردن مستخدمان شصت و پنج ساله از سوی مقنن منطقی و قابل دفاع است. چون اگر فرض کنیم مستخدمی پس از گرفتن مدرک کارشناسی(لیسانس) وانجام خدمت زیر پرچم وارد خدمات دولتی شده باشد، حد
متوسط سن چنین مستخدمی در آغاز خدمت در حدود بیست و پنج سال است، که اگر بریدگی در جریان خدمتش پیش نیاید در شصت و پنج سالگی چهل سال سابقه خدمت دارد. عدالت می گوید که مستخدم پس از چهل سال خدمت، استراحت کند. اگر این مستخدمان خود خواهان بازنشستگی نباشند، قانون گذار اداره را مکلف کرده است که آنان را باز نشسته کند تا بتواند پست های آنان را به مستخدمان جوان تری بسپارد.
پرسش که پیش می آید این است که اگر اداره به تکلیف ماده ی 77 ق. ا. ک. عمل نکند، چه ضمانت اجرایی هست؟ باید گفت که ضمانت اجرایی در این مورد یش بینی نشده است و کم نیستند مستخدمانی که باید بر طبق دستور ماده ی 77 باز نشسته شوند ولی اداره به دلیل های گوناگون به این دستور عمل نکرده و آنان شاغل اند و گاهی حتی این مستخدمان بیش از هفتاد سال هم دارند. ماده ی ده «قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشور» مصوب سیزدهم اسفند 1368 می گوید: «مستخدمان مشاغل تخصصی در صورت درخواست و موافقت دستگاه متبوع آنها از حکم ماده 77 قانون استخدام کشوری مستثنی خواهند بود»، یعنی این گروه از مستخدمان نیز می توانند تا سن هفتاد سالگی و بیش تر به کار اشتغال داشته باشند.
در مورد برخی شغل ها قانون گذار اجازه داده است که شاغلان تا 70 سالگی به فعالیت خود ادامه دهند. چنان که قسمت اخیر ماده ی 36 «آئین نامه استخدامی هیأت علمی دانشگاه تهران» مصوب 23/7/1361 هیأت سه نفری جانشین هیئتهای امناء، اجازه داده است که در موارد استثنایی و ضروری تا سن 70 سالگی از خدمت های علمی اعضای آموزشی استفاده شود. مورد دیگر بازنشسته کردن به اختیار اداره موردی است که در پایان شماره ی 209 آورده شد، اداره می تواند درخواست این مستخدمان را بپذیرد یا رد کند که در واقع راهی است که اداره مستخدمین را که ناسودمند می داند از سر باز کند. متوسط سال های خدمت بازنشستگان در سال 1356، 6/28 سال بوده که در سال 1362 و 1366 به ترتیب 4/24 و 5/24 سال رسیده است. هم چنین آمار نشان می دهد که دارندگان مدرک های آموزش بیش از دیگران از خدمت خارج می شوند. نقل از صفحه ی 31-10، پ. ق. ب ا. ت. ا. ا. ف. ج. ا. ا.
پ: بازنشستگی به دستور تبصره الحاقی به ماده ی 74 ق. ا. ک.
تبصره ی یک نخستین بار با تصویب «کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری» مجلس شورای ملی در 24 اسفند 1351 به ماده ی 74 ق. ا. ک. افزوده و چند بار نیز اصلاح شد، تا این که در 27 خرداد 1365 مجلس شورای اسلامی تبصره ی نخست را بار دیگر اصلاح و سه تبصره ی تازه به نام تبصره های 2، 3 و 4 به آن افزود. به دستور تبصره ی نخست همه ی مستخدمانی که مشمول ق. ا. ک. اند همچنین مستخدمان بانک ها و «شرکت های دولتی» و شهرداری ها به استثناء مستخدمانی که مشمول قانون تأمین اجتماعی اند و در شغل های غیر تخصصی کار می کنند و بیش از بیست سال کار کرده اند با درخواست نوشته و با موافقت بالاترین مقام اداری می توانند باز نشسته شوند. حقوق بازنشستگی بر پایه ی سا
ل های خدمت حساب می شود. مستخدمانی که سال های خدمتشان به بیست سال نمی رسد باز خرید می شوند و در برابر هر سال خدمت چهل و پنج روز (یک ماه ونیم) حقوق و مزایا و حقوق و مزایای استحقاقی استفاده نشده پرداخت می شود. با این تبصره که فقط شرط سال های خدمت گذاشته شده است اداره می تواند با درخواست مستخدم غیر متخصص، آنان را از سر باز کند. تبصره ی 2 همین ماده اجازه داده است که در مورد مستخدمان متخصص نیز به همین گونه عمل شود، با این تفاوت که در مورد این مستخدمان افزون ر موافقت بالاترین مقام دستگاه اجرایی، تصویب شورایی از نمایندگان با اختیارات کامل وزیر برنامه و بودجه و دبیر کل س. ا. ا. ا. ک. و دستگاه اجرایی مربوط نیز لازم است. به دستور تبصره ی 3 همین ماده مستخدمانی که یک سال از آماده به خدمتشان بگذرد و شاغل کار در سازمان های اداری نشوند، باز خرید یا بازنشسته خواهند شد. تبصره ی چهار اعلام داشته که هر گونه استخدام به جای این گونه بازخریدان یا بازنشستگان ممنوع است واستخدام اینان نیز ممنوع بوده و اگر استخدام شوند همه ی پرداختی های ایشان باز پس گرفته می شود.
تبصره ی یک ماده ی 74 پیش از اصلاح در سال 1365 اجازه می داد که به خدمت مستخدمانی که با دستور این تبصره باز نشسته می شدند تا ده سال به خدمتشان آن هم با پرداخت کسور بازنشستگی و سپس با پرداخت کسور بازنشستگی افزوده شود، به شرط آن که کل سابقه ی خدمتی این مستخدمان از سی سال بیش تر نشود. چنان که دیدیم
تبصره ی اصلاحی سال 1365 فقط سال های خدمت را برای احتساب بازنشستگی می پذیرد و نه بیش تر. هم چنین ماده ی 8 «آئین نامه اجرائی قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری» مصوب 8 مهر 1369 هر گونه بازنشستگی با سال های ارفاقی کم تر از 25 سال سابقه ی خدمت را منع کرده است.
ت: دیگر موردهای بازنشستگی
غیر از موردهای کلی بازنشستگی ق. ا. ک. به موردهای ویژه دیگری که در آن موردها وزارت خانه و موسسه عمومی می تواند مستخدمان خود را بازنشسته کند، اشاره کرده است.
مورد یکم، مواردی است که در پایان ماده ی 92 ق. ا. ک. پیش بینی شده است این ماده به روشنی به بازنشسته کردن مستخدم اشاره نمی کند ولی به طور ضمنی این مفهوم حاصل است. این مورد در صورتی که مستخدمی با داشتن حداقل ده سال سابقه ی خدمت، «اصالتا» یا «تبعاً» از استفاده از حقوق اجتماعی محروم می شود. اگر مستخدم در هنگام محرومیت حداقل پنجاه و پنج سال سن داشته باشد، در این صورت اداره حقوق وظیفه ای برابر با نصف حقوق بازنشستگی که در تاریخ محرومیت از حقوق اجتماعی به این مستخدم تعلق می گیرد به خانواده ی وی پرداخت می کند و در صورتی اعادیه حیثیت، مستخدم خود از تمام حقوق بازنشستگی اش استفاده می کند. چنان که می بینیم این مستخدم باید دست کم پنجاه و پنج سال سن و ده سال سابقه ی خدمت داشته باشد، تا در صورت محروم شدن از استفاده از حقوق اجتماعی، خانواده اش یا خودش پس از اعاده حیثیت بتوانند از حقوق بازنشستگی استفاده کنند. این ماده به هرگونه غیر صریح بازنشسته کردن این گونه مستخدمان را پذیرفته است.
مورد دوم، مورد مستخدمان آماده به خدمت است. به موجب ماده ی 121 ق. ا. ک. اداره می تواند مستخدمان آماده به خدمت را که به سن شصت سالگی می رسند، بی توجه به سال های خدمت، باز نشسته کند. موردهایی حالت آماده به خدمت را پیش تر دیده ایم. حالت آماده به خدمت، حالت اشتغال و فعالیت نیست. از این رو قانون گذار به اداره اجازه داده است که این مستخدمان را که متصدی پستی نیستند و فعالیت اداری ندارند و به سن شصت سالگی رسیده اند بازنشسته کند، که در واقع تبدیل یک حالت غیر فعال به حالت خروج همیشگی از خدمت عمومی است.
مورد سوم، مورد مستخدمانی است که به علت حادثه ای، اعم از این که این حادثه ناشی از کار باشد یا نباشد علیل و ناقض عضو شده باشد که در مورد چنین مستخدمی، حقوق وظیفه برقرار می شود. حقوق وظیفه، حقوق بازنشستگی نبوده و میزان آن دو یکسان نیست. با این وصف وضع مستخدمی که به علت از کار افتادگی یا نقص عضو، بکلی از فعالیت اداری بر کنار می شود، از جهت غیر فعال بودن شبیه وضع مستخدمی است که به طور عادی از فعالیت اداری بر کنار می شود و باز نشسته می گردد. در باره ی حالت از کار افتادگی به گستردگی در شماره های 200 تا 202 رسیده ایم.
مورد چهارم، راجع به مستخدمانی است که بر طبق حکم قطعی مراجع قضایی یا رأی هیأت رسیدگی به تخلفات، به انفصال دایم از خدمت وزارت خانه یا موسسه عمومی متبوع محکوم شده است که در صورت داشتن پنجاه و پنج سال از نصف حقوق بازنشستگی استفاده می کنند.


تحقیق انواع سلاح های شیمیایی و میکروبی و مروری بر جنگ ایران و عراق word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق انواع سلاح های شیمیایی و میکروبی و مروری بر جنگ ایران و عراق word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق انواع سلاح های شیمیایی و میکروبی و مروری بر جنگ ایران و عراق word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق انواع سلاح های شیمیایی و میکروبی و مروری بر جنگ ایران و عراق word :
در جنگ تحمیلی 8 ساله علیه ایران رژیم عراق با بهره گیری از چالش های میان تهران واشنگتن، با تحریک کاخ سفید و با هدف رسیدن به امیال خود، مرزهای غربی کشورمان را مورد تاخت و تاز قرار داد. این جنگ به لحاظ بسیاری پارامترها، با سایر نزاع های چند سال اخیر متفاوت بوده است. استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی در این جنگ از سوی رژیم عراق یکی از این پارامترها است که هیچگاه در این وسعت، در هیچ نزاع منطقه ای به کار نرفت. وسعت این اقدام غیرانسانی و مغایر با قوانین بین المللی به حدی بود که حتی شهروندان عراقی نیز از آن در امان نماندند. اسفند ماه سال 1366 یادآور خاطره تلخ بمباران شیمیایی شهر حلبچهدر منطقه کردستان عراق است که طی آن صدها نفر از اهالی منطقه جان خود را از دست دادند.
آنچه در پی مطالعه خواهید فرمود، مروری است بر تاریخ استفاده رژیم عراق از این سلاح ها در طول جنگ تحمیلی .
* * *
اولین باری که ارتش عراق از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده کرد مربوط به 27 مهرماه 1359 در منطقه جنوب (استان خوزستان) است. در این سال عراق چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاول زا (گاز خردل) استفاده کرده که 1 مصدوم و 20 شهید به دنبال داشت.
حملات شیمیایی ارتش بعث در سال های 1360 و 61 که مقارن بود با عملیات های پیاپی رزمندگان اسلام، گسترش یافت. در سال 1360 عراق 6 بار از این سلاح مرگبار و غیر انسانی استفاده کرد که باز در همان منطقه (جبهه های جنوب) و از همان نوع تاول زا بود این بار 101 نفر به شهادت رسیدند.
در سال1361، در عملیات والفجر مقدماتی 12 بار مناطق غرب و جنوب مورد اصابت بمب های شیمیایی قرار گرفت. جبهه میانی، غرب و شمال غرب و بخشی از استان های ایلام، آذربایجان غربی، اردبیل، باختران، کردستان و سلیمانیه و در عملیات های والفجر 2 و 4 در سال1362، 64 بار مورد اصابت بمب های شیمیایی از نوع تاول زا(خردل) و اعصاب (تابون) قرار گرفتند.
بر اثر این حملات وحشیانه و غیر انسانی صدها نفر شهید و هزاران نفر مصدوم شدند.
در این سال (62) سلاح های شیمیایی تعداد زیادی از اهالی غیر نظامی مناطق مزبور را مصدوم و نابینا کرد. از تاریخ اول فروردین تا 27 اسفند 1363، 2225 نفر مصدوم و 40 شهید در عملیات های خیبر و بدر حاصل اصابت 58 بار بمب های تاول زا، اعصاب، خفه کننده و آلوده کننده خون است سال 1364، در عملیات های والفجر 8 و ابتدای والفجر 9 در مناطق جنوب 76 بار سلاح شیمیایی به کار رفت که حاصل آن 77 شهید و حدود 11 هزار و 644 نفر مصدوم بود.
عراق در پاسخ به حملات رزمندگان اسلام و به خاطر شکست سنگین در عملیات های پیروزمندانه کربلای دو،چهار ، پنج وشش 102 بار از سلاح های شیمیایی استفاده کرد که 4720 نفر مصدوم و 107 نفر به شهادت رسیدند.
در سال 1365عراق در مناطق شلمچه، سردشت، خوزستان، بصره، کردستان، دیاله و ایلام 43 بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد که 9440 مصدوم 442 شهید حاصل این حملات وحشیانه بود.
در سال پایانی ،34 حمله شیمیایی در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت شده است که آخرین بار آن بعد از قرار داد 598 در تاریخ سوم شهریور در عملیات باز پس گیری «فاو» بود. بر اساس آمارهای رسمی نهادهای مسؤول در این رابطه تعداد کل شهدای حملات شیمیایی در طول جنگ حدود 2600 شهید و تعداد کل مصدومان نظامی و غیر نظامی حملات شیمیایی 107 هزار نفر و تعداد جانبازان شیمیایی (که در حال حاضر تحت پوش بنیاد جانبازان هستند) حدود 45 هزار نفر است.
به کارگیری سلاح های شیمیایی از سوی عراق در حالی صورت می گرفت که این کشور جزو 120 کشور امضا کننده پروتکل ژنو درباره منع استفاده از سلاح های سمی، خفه کننده و ترکیبات باکتریولوژیک قرار داشت. پروتکل 1925 ژنو که طی قطعنامه 2612 (12)Bسازمان ملل مجدداً به تصویب رسیده است، صراحتاً استعمال سلاح های شیمیایی را منع می کند.
اما به نوشته هفته نامه اشپیگل چاپ آلمان یک کارخانه تولید گاز خردل و اعصاب (تابون) می تواند سالیانه 000/760/1 تن مواد خام شیمیایی را به گازهای کشنده خردل و تابون مبدل سازد.
در حالی که در کارخانه تولید سلاح های شیمیایی سامرا 4 خط تولید مشغول ساخت 4 نوع ماده ضد عصبی مرگ زا بود و مواد اولیه هر یک از خطوط تولید از کشورهای غربی به اسم گازهای حشره کش خریداری می شد که تولید هفتگی آن جمعاً حدود 10 هزار تن بود. رادیوی صدای عراق در تاریخ 30 مهر 1380 اعلام کرد: در جنگ با ایران از پودر سیاه زخم استفاده می نمودو در طول 8 سال جنگ هر هفته اقدام به تولید 3 هزار لیتر ماده مادر در تولید پودر سیاه زخم می کرد. بر اساس تحقیقات به عمل آمده گاز تابون اغلب در زمان حمله به رزمندگان ایران مورد استفاده قرار می گرفت که خیلی سریع مرگ را به دنبال دارد و از آنجا که مواد این گاز به فاصله چند ثانیه تجزیه می شود، هیچ اثری از آن در محیط باقی نمی ماند.
پزشکان انگلیسی می گویند: بازماندگان بمباران شهر حلبچه که بیش از 5 هزار کشته داشت به بیماری های روانی، پوستی و مغزی بسیار خطرناک مبتلا هستند و تعداد بیماران سرطانی بسیار زیاد است. این سلاح ها دارای تأثیر موروثی بوده و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
ضایعات مشاهده شده در مصدومان شیمیایی به شرح ذیل می باشد.
1. سوختگی های پوستی از درجه 1 تا 3 در نقاط مختلف سطح بدن که 20 تا 70 درصد سطح بدن را به خصوص صورت، دندان ها و نواحلی تناسلی را می پوشاند.
2. تحریک شدید چشم ها، ورم ملتهبه که با احساس سوزش شدید، اشک، ریزش، ترس از نور و خیره شدن دید همراه است.
3. ضایعات ریوی، گرفتاری دستگاه تنفسی فوقانی، تمام بیماران از احساس سوزش در ناحیه سینه و سرفه و علایم فارانژیت و برنشیت رنج می برند و اکثراً دچار سرفه های پیاپی، دفع خلط و تنگی تنفس هستند.
4. عوارض گوارش شامل اشکال در بلع، حالت تهوع و استفراغ که در مقایسه با سایر عارضه ها کمتر مشاهده می شود.
.
عوارض خونی که خطرناک ترین عارضه در میان مصدومان گازها ی شیمیایی است پس از 5 تا 7 روز در بیمار علایم دپرسیون مغز استخوان پدید می آید. این علایم با کاهش سلول های خونی مشخص می شود و تعداد گلبول های سفید به 500 می رسد.
انواع سلاح های شیمیایی
وی ایکسVX
سمی ترین سلاح شیمیایی است و به شکل مایع چسبناک و بی رنگی است که به آرامی به گاز بی رنگ و بو تبدیل می شود. وی ایکس با تحریک اعصاب موجب تشنج و فلج رگ های خونی و ریه ها می شود.
مقدار 10 میلی گرم از این ماده بر روی پوست برای مرگ کافی است و قربانیان درنهایت بر اثر خفگی می میرند.
عراق توانایی ساخت بیش از 200 تن وی ایکس را داشته و هرگز نیز آمار واقعی آن میزانی که عراق ادعا می کند نابوده کرده، به دست نیامده است.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله Study of CO2 Injection for EOR (Enhanced Oil Recov
دانلود مقاله تاثیر خشکسالی در افزایش و کاهش افات و بیماریهای گی
دانلود مقاله RESTORATION OF AN OTTOMAN BATH IN GREECE pdf
دانلود مقاله شبیه سازی سه بعدی و بهبود رسانایی خروجی در ترانزیس
دانلود مقاله طرح کتابخانة الکترونیک سلامت pdf
دانلود مقاله تاثیر پلیمر کاتیونی در تشکیل گرانول هوازی در راکتو
[عناوین آرشیوشده]